پايتان را از روی ترمز موفقيت برداريد

بسياري از ما در حالي زندگي را سپري مي كنيم كه پايمان را روي ترمزهاي عاطفي و احساسي مان گذاشته ايم. اين ترمزها، همان عواملي هستند كه مانع رسيدن شما به موفقيت مي شوند؛ مواردي همچون ترس، ترديد، كمبود عزت نفس و غيره.
، اگر بخواهيد حركت خود را همراه با ترمز گرفتن مداوم ادامه دهيد، هرگز نخواهيد توانست با سرعت كامل حركت كنيد، زيرا ترمزها جلوي شتاب گرفتن خودرو را مي گيرند؛ ضمن آنكه ماشين تان هم بيش از حد گرم مي شود و از كار مي افتد و اگر هم از كار نيفتد، فشار زيادي به موتور ماشين وارد خواهد شد. براي اينكه به مقصد برسيد، ناچاريد يكي از دو گزينه زير را انتخاب كنيد؛ يا روي پدال گاز فشار بيشتري وارد كنيد و خطرات احتمالي را به جان بخريد، يا اينكه پايتان را از روي ترمز برداريد و اجازه بدهيد ماشين سريع تر حركت كند. اين مثال، نمونه خوبي است كه مي توان آن را با زندگي مقايسه كرد. بسياري از ما در حالي زندگي را سپري مي كنيم كه پايمان را روي ترمزهاي عاطفي و احساسي مان گذاشته ايم. اين ترمزها، همان عواملي هستند كه مانع رسيدن شما به موفقيت مي شوند؛ مواردي همچون ترس، ترديد، كمبود عزت نفس و غيره. تنها راه رهايي از اين ترمزهاي احساسي، به دست آوردن نگرش مثبت، اعتماد به نفس و مسئوليت پذيري است.

ترس از خطرپذيري

پذيرش خطرهاي احتمالي، لازمه رسيدن به موفقيت است. براي رسيدن به موفقيت بايد دل به دريا بزنيد و از چيزي هراس نداشته باشيد. خطرپذيري به معناي كارهاي احمقانه و رفتارهاي غير مسئولانه نيست. مردم اغلب خطرپذيري را با سهل انگاري و رفتار عجولانه و نسنجيده اشتباه مي گيرند؛ همين افراد هستند كه در نهايت به نتايج منفي مي رسند و معمولاً اين نتايج نامطلوب را نوعي بد اقبالي تعبير مي كنند. خطرپذيري امري نسبي است؛‌ در واقع معنا و مفهوم خطر از شخصي به شخص ديگر متغير است و اين تغيير و تنوع، مي تواند به دليل تفاوت در نوع آموزش و تعليم افراد باشد. دو گروه از كوهنوردان را در نظر بگيريد كه افراد گروه اول، كوهنورداني آموزش ديده و حرفه اي و گروه ديگر، همگي نوآموز و مبتدي باشند، صعود از كوه براي هر دو گروه پرمخاطره و توام با خطر است، اما براي كوهنوردان حرفه اي و آموزش ديده، اين كار پرمخاطره، به هيچ وجه به معناي خطرپذيري غير مسئولانه نيست. خطرپذيري همراه با مسئوليت، به عواملي مانند دانش، آموزش، مطالعه دقيق، اطمينان، جرات و جديت بستگي دارد؛ همان عواملي كه هنگام مواجهه با ترس، به شما جرات مي دهند تا به طور صحيح وارد عمل شويد. شخصي كه هرگز حتي به سمت كارهاي كارهاي پرمخاطره نمي رود، بي شك دچار اشتباه نيز نمي شود، اما اشتباهي كه به خاطر نرفتن به طرف كارهاي پرمخاطره و انجام ندادن آنها مرتكب مي شويد، حتي بزرگتر از زماني است كه اين كارهاي پرمخاطره را انجام دهيد و شكست بخوريد. دودلي و ترديد در انجام دادن امور، عادتي مُسري و اعتيادآور است و بسياري از فرصت ها به علت همين دودلي ها از بين مي روند. بنابراين تصميم بگيريد كه كمي خطرپذير باشيد، اما مراقب باشيد خود را به خطر نيندازيد. كساني كه اهل خطر كردن يا به قول معروف «دل به دريا زدن» و مواجه شدن با خطرات هستند، با چشمان باز و با علم و آگاهي، به سمت جلو حركت مي كنند؛ اين در حالي است كه كساني كه خود را بدون علم و آگاهي به خطر مي اندازند، بازندگاني هستند كه به اعماق تاريكي سقوط مي كنند. از كشاورزي پرسيدند: «براي اين فصل گندم كاشته اي؟» پاسخ داد: «نه، ترسيدم كه باران نبارد.» پرسيدند: «آيا ذرت كاشته اي؟» كشاورز گفت: «نه، ترسيدم آفت به سراغش بيايد.» در نهايت گفتند: «پس چه كاشته اي؟» كشاورز پاسخ داد: «هيچ چيز، آينده نگري كردم و چيزي نكاشتم!»
تلاش و كوشش، يعني اينكه خطر شكست را به جان بخري. بايد خطرها را تسخير و فتح كرد، زيرا بزرگترين خطر و ضربه در زندگي اين است كه پذيراي هيچ خطري نباشي! كسي كه در هيچ موردي خطر نمي كند و كاري انجام نمي دهد، چيزي هم به دست نمي آورد و در نهايت، خودش هم تبديل به هيچ مي شود. ممكن است اين جور آدم ها از رنج، اندوه، غم و سختي دوري كنند، اما در عوض نمي توانند تجربه كنند، ياد بگيرند، احساس كنند، تغيير بدهند، ترقي كنند، عشق بورزند و در يك كلام، زندگي كنند، زيرا نگرش هاي منفي و روش ها و گرايشات آنها، همچون زنجيري آنها را محاصره كرده است.

كمبود پشتكار

هنگامي كه به نظر مي رسد مشكلات به كلي حل نشدني هستند، شايد آسان ترين راه حل اين باشد كه دست از كار بكشيد و آن مشكل را رها كنيد. اين مسئله مي تواند در مورد هر چيزي صدق كند؛ همچون ازدواج، شغل و روابط عاطفي، كساني كه در زندگي پيروز مي شوند و به موفقيت مي رسند، در اين راه بارها ضربه مي خورند و حتي با شكست مواجه مي شوند، اما از پا در نمي آيند و دست از تلاش نمي كشند. همه ما در زندگي، شكست ها و تلخي هاي زيادي را تجربه كرده ايم، اما مواجه شدن با شكست، به هيچ وجه بدين معنا نيست كه ما بازنده هستيم. آيا تاكنون به تفاوت بين پشتكار و پيگيري در كار و سرسختي فكر كرده ايد؟ تفاوت اين دو در اين است كه پشتكار، نماد اراده قوي شماست و سرسختي،‌ نماد عادت هاي نيرومندتان! بسياري از مردم در انجام دادن امور و برنامه هاي خود موفق نمي شوند و شكست مي خورند؛ دليل اين شكست اين نيست كه آنها اطلاعات،‌ علم يا استعداد ندارند؛ بلكه به اين علت است كه زماني كه با مشكلي حل نشدني روبرو مي شوند، مشكل را رها مي كنند و دست از تلاش مي كشند. به طور كلي موفقيت، به دو ويژگي بستگي دارد؛ پشتكار و ايستادگي! براي اينكه كاري انجام شود، بايد پشتكار وجود داشته باشد؛‌ از طرفي نبايد به هيچ وجه زير بار كاري برويد كه نبايد انجام شود و بايد با تمام وجود مقاومت كنيد.

خشنودي و رضايتمندي آني

آرزوي به دست آوردن پول زياد، آن هم يك شبه و ناگهاني، حرفه پر رونق «قرعه كشي» را به وجود آورده است. بايد گفت ما در عصر حاضر، در دوره رضايتمندي آني و لحظه اي به سر مي بريم. براي هر چيزي، قرصي وجود دارد؛ از وقتي كه از خواب بيدار مي شويد تا وقتي كه مي خوابيد! مردم مي خواهند يك قرص بخورند و از شر مشكلات شان رها شوند و به همين ترتيب، وقتي كه مي خواهند تبديل به ميليونرهاي يك شبه و آني شوند، راه هاي ميانبر را طي مي كنند و به صداقت و درستي خودشان لطمه مي زنند. به خاطر داشته باشيد وقتي كه به طرف خوشي ها و لذت هاي آني حركت مي كنيد، به نتايج و پيامدها فكر نمي كنيد و تنها چيزي كه به آن مي انديشيد، خوشي هاي لحظه اي و آني است. نسل امروز معتقد است كه رژيم غذايي مناسب، رژيمي است كه با سه كيلو كاهش وزن، در شروع كار همراه باشد! اينها همان افرادي هستند كه به هيچ وجه با برپا كردن جشن تولد موافق نيستند، اما هدايا و كادوهاي آن را دوست دارند و مي خواهند. وقتي كه به جاي روش هاي بلند مدت، به روش هاي كوتاه و ميانبر فكر مي كنيد، در واقع با اين كار، ديد خود را محدود مي كنيد و با داشتن ديد محدود، هرگز به اهداف ارزشمند و سودمند نخواهيد رسيد.

اولويت بندي نداشتن در انجام دادن امور

متاسفانه مردم معمولاً در جاهاي نامناسب، از جايگزيني استفاده مي كنند؛ براي مثال، آنها پول و هدايا را براي خريد محبت، عاطفه و زمان مبادله مي كنند. اكثر مردم به اين نتيجه رسيده اند كه مي توانند فقدان حضور خود را با خريدن هدايا براي فرزند يا همسرشان توجيه و جبران كنند. وقتي ما كارهايي را كه در درجه اول اهميت هستند، نشناسيم و اولويت بندي در كارهايمان وجود نداشته باشد، در حقيقت داريم وقت مان را تلف مي كنيم و متوجه اين موضوع نيستيم كه تلف كردن وقت، به معناي تلف كردن زندگي است! اولويت بندي مستلزم وجود نظم است؛ با داشتن نظم مي توانيد در هر زماني، آن كاري را كه به راستي ضروري و لازم است، انجام دهيد؛ نه اينكه كارها را براساس حوصله و سليقه خود به انجام برسانيد. اين روزها به جاي آنكه تاكيد مردم بر انجام دادن بهترين و مهمترين كار باشد، بيشتر روي شكست و پيروزي تمركز مي كنند. خود شما چگونه از پس شكست و مشكلات بر مي آييد؟ پاسخ شما به اين پرسش، نكات بسياري را درباره شخصيت شما آشكار مي كند. يكي از كليدهاي حل اين مشكلات و رسيدن به موفقيت، شناخت اولويت هايتان است. اولويت هاي اكثر مردم پول، ثروت، قدرت، شهرت و موقعيت است. ما بايد در درجه اول، اولويت هايمان را بشناسيم. موفقيت با خواندن يا حفظ كردن اصولي كه منجر به موفقيت مي شوند، به دست نمي آيد، اما با شناخت آنها و مرتب كردن اولويت هايتان، مي توانيد روياي رسيدن به موفقيت را عملي سازيد.

55 نکته از توصیه‌های پیامبر(ص) برای ماه رمضان

حضرت امام رضا(ع) از پدر گرامی خود و او از پدران بزرگوارش، و آنان هم از امیرالمؤمنان امام علی(ع) نقل کرده‌اند که آن حضرت چنین فرمود: یکی از روزهای آخر ماه شعبان و در آستانهٔ ماه رمضان پیامبر خدا، خطاب به ما، خطبهٔ مهمی خواند که مضمونش چنین است:

۱- ای مردم، ماه خدا، همراه برکت و رحمت و آمرزش گناهان به شما روی آورده است.

۲- ماهی است که از همه ماه‌ها ارزشمندتر و با فضیلت‌تر است.

۳- روزهایش ارزشمندترین روزهاست.

۴- شب‌هایش با فضیلت‌ترین شب‌هاست.

۵- ساعت‌هایش از همهٔ ساعت‌ها ارزشمند‌تر و ارجمندتر است.

۶- ماهی است که شما به میهمانی خدا دعوت شده‌اید.

۷- و خدا شما را در این ماه گرامی داشته است.

۸- نفس‌های شما در ماه رمضان تسبیح است.

۹- و خوابتان عبادت خداست.

۱۰- و عمل شما مورد قبول درگاه خداست.

۱۱- و دعایتان در این ماه عزیز مستجاب است.

۱۲- با نیت‌های درست و دل‌های پاک، خواسته‌هایتان را از خدا بخواهید.

۱۳- و بخواهید که شما را در این ماه به گرفتن روزه توفیق دهد.

۱۴- و نیز به تلاوت قرآن موفق سازد.

۱۵- انسان شقی کسی است که در این ماه مورد بخشش و آمرزش خدا قرار نگیرد.

۱۶- با گرسنگی و تشنگی این ماه، به یاد گرسنگی و تشنگی قیامت بفتید.

۱۷- و به فقرا و محرومان صدقه بدهید.

۱۸- در ماه رمضان به بزرگانتان احترام کنید.

۱۹- و به کودکان و افراد کوچک‌تر، از هیچ محبتی دریغ نورزید.

۲۰- در این ماه بیشتر صلهٔ رحم نمایید.

۲۱- زبان خود را از گفتار ناپسند و زشت نگهدارید.

۲۲- و از آنچه خدا بر شما حلال نکرده است، چشمانتان را ببندید.

۲۳- و آن چه را که شنیدنش بر شما حلال نیست، گوش ننمایید.

۲۴- و به یتیمان مهر و محبت کنید تا بر یتیمان شما مهرورزند.

۲۵- و از گناهانتان توبه کنید.

۲۶- به هنگام نماز، دو دست خود را به دعا به پیشگاه خدا بلند کنید.

۲۷- چه آن که آن لحظه‌ها بهترین لحظه‌هاست.

۲۸- خداوند در آن لحظات با مهر و لطف بر بندگان می‌نگرد.

۲۹- و اگر از او درخواست کنند، جواب می‌دهد.

۳۰- و وقتی او را بخوانند، لبیک می‌گوید.

۳۱- و دعای آنان را اجابت می‌کند.

۳۲- ای مردم! جانتان در گروه اعمال شماست، با طلب مغفرت از خدا، آزادش کنید.

۳۳- و شانه‌های شما از وزر و وبال گناه و زشتی‌های سنگینی می‌کند، با سجده‌های طولانی، آن وزر و وبال را سبک کنید.

۳۴- بدانید که خداوند به عزت خود قسم یاد کرده است که نمازگزاران و سجده کننده‌گان را عذاب نکند.

۳۵- ای مردم! هر کسی از شما روزه‌دار مؤمنی را افطار دهد، چنان است که گویا بنده‌ای را آزاد کرده، و خداوند از لغزش‌های گذشته‌اش می‌گذرد.

۳۶- یکی عرض کرد! ای رسول خدا، همهٔ ما قدرت افطاردادن و سیرکردن شکم افراد را نداریم.

۳۷- پیامبر فرمود: با پاره‌ خرما، و مقداری آب، آتش را از خود دور کنید.

۳۸- ای مردم! اگر کسی در این ماه اخلاق خودش را نیکو و اصلاح کند، جواز عبور از پل صراط برای او خواهد بود.

۳۹- و آن کسی که در این ماه بر زیردستان خود آسان گرفته و سخت گیری نکند، خداوند حساب را بر او آسان می‌گیرد.

۴۰- و کسی که در این ماه مردم از شرش در امان باشند، خداوند در قیامت غضب خود را از او باز می‌دارد.

۴۱- و کسی که یتیمی را نوازش نماید، در قیامت مورد نوازش خداوند خواهد بود.

۴۲- و کسی که صله رحم کند، خداوند رحمتش را در قیامت بر او فرومی‌فرستد.

۴۳- و کسی که قطع رحم کند، خداوند رحمتش را در قیامت از او دور دارد.

۴۴- و کسی که یک نماز مستحبی به قصد اطاعت و بندگی به جا آورد، خداوند برآت آزادی از آتش جهنم را برای او صادر می‌کند.

۴۵- و کسی که یک واجب را انجام دهد ثواب ۷۰ واجب به او داده می‌شود.

۴۶- و کسی که در این ماه بر من زیاد درود فرستد، خداوند کفهٔ میزان عمل نیک او را در قیامت سنگین می‌کند.

۴۷- و کسی که یک آیه در این ماه از قرآن تلاوت کند، پاداش یک ختم قرآن را خواهد داشت.

۴۸- ای مردم، درهای بهشت در این ماه باز است، از خدا درخواست کنید که آن را بر روی شما نبندد.

۴۹- و درهای جهنم بر روی شما بسته است، از خداوند بخواهید که آن را بر روی شما نگشاید.

۵۰- و شیطان در این ماه درغل و زنجیر است، از خداوند بخواهید که آن را بر شما مسلط نکند.

۵۱- امیرالمؤمنین گفت: از جا برخاستم و عرض کردم: ای رسول خدا، کدام عمل در این ماه ارزشمند‌تر است؟

فرمود: ای ابالحسن، ارجمندترین عمل در رمضان آن است که انسان از آن چه خدا حرام کرده است، دوری جوید.

آن گاه گریه کرد. عرض کردم: چه چیزی باعث گریهٔ شما شد؟

فرمود: علی جان، گریهٔ من برای این است که در این ماه در حالی که به نماز ایستاده‌ای فرق سرت به دست شقی‌ترین انسان شکافته می‌شود، و محاسن شریف تو خضاب می‌گردد.

امیرالمؤمنین عرض کرد: ای رسول خدا، آیا دین من سالم است؟

رسول خدا فرمود: آری، در سلامت کامل دینی قرار داری.

۵۲- سپس فرمود: یا علی، قاتل تو، قاتل من است، و کسی که بر تو غضب کند بر من غضب کرده است.

۵۳- و کسی که به تو دشنام دهد به من دشنام داده است، تو برای من به منزلهٔ جان من هستی، روح تو از روح من است و طینت تو از طینت من است.

۵۴- خدای تبارک و تعالی، من و تو را آفرید و انتخاب کرد.

۵۵- مرا برای نبوت و پیامبری، و تو را برای امامت امت اسلامی اختیار کرد، و هر کسی امامت تو را انکار کند، در حقیقت منکر نبوت من شده است.

اهرام مصر و برج گیزا

هن ترين بنايي كه در پرده اي از ابهام پوشيده شده و هنوز باقي مانده است ، با كليه پيشرفتهاي علمي و تكنولوژي در دنياي امروز، باز هم اعصار مجهول تاريخ از نظرها به دور مانده است . هنور حتي انسان نمي تواند به دقت قديم و آثار قديمي ،سنگهاي ساختماني را با همان ظرافت بسازد . هنوز استادان از روي هم چيدن سنگهايي به قطعات هفتاد تن مشابه آنچه كه با دقت و وسواس عظيم در بناي هرم بزرگ به كاررفته است ، عاجزند . هنوز محاسبات رياضي ما در اندازه گيري ابعاد زمين و حركت سياره ها از دقت و صحت محاسبات انجام شده در زمان بناي هرم بزرگ برخوردار نيست . اينكه چرا هنوز در تهيه و تدارك وسايل اندازه گيري لنگان لنگان به دنبال انسانهاي ماقبل تاريخ هستيم ، چگونه اين تمدن درخشان ، هرمهاي مصر ، در برهه اي از زمان درخشيده و سپس ناپديد شده است ، بر ما پوشيده مي باشد . هنوز كاملأ مشخص نيست كه آيا اين قدرت علمي و هنري كه انسان امروز تنها گوشه اي از آن را دريافته است ، از يك مغز فوق انسان و يا منبع فكري خارق العاده است . اين امكان را هم مذهب و عرفان تاييد مي كند . امكان ديگر رسيدن اين تمدن پيشرفته از خارج كره زمين به ساكنان زمين است و يا البته لزومأ نمي توان گفت كه يكي از اين نظريات درست است . با توجه به آنكه بشر امروز هنوز در تنگناي اين تمدن سردرگم است و مي انديشد كه اين اين امر يك مسئله خارق العاده و خاص مي باشد و لذا سبب آن نيز خاص است ، در هر حال منبع و منشا اين ظرافت هنري و علمي در ساختمان هرم بزرگ و اهرام مصر هرچه باشد، اين حقيقت به جاي خود باقي است كه اين ساختمان از چنان نبوغ و مهارت شگرفي برخوردار است كه در طول تاريخ انسان ها نظير آن مشاهده نشده است و هر جسم يا ساختمان هرمي شكل كه دقيقأ با ابعاد متناسب با هرم بزرگ مصر ساخته شود و در امتداد شمال و جنوب ميدان مغناطيسي زمين قرار گيرد ، مي تواند به پيرايش ، انعكاس و تمركز ميدان هاي انرژي منتهي شود . از آزمايش هاي متعددي كه در درون اجسام هرمي شكل با ابعاد چند سانتي متر يا چند متر انجام شده ، اين نتيجه حاصل گرديده است كه نوع جسم يا ماده اي كه در ساختمان اين اهرام به كار مي رود ، به هيچ وجه در ماهيت ميدان هاي انرژي كه در درون آن ها متمركز مي شود ، تاثير ندارد .

نتايج آزمايش هاي انجام شده  درباره اهرام ، تحقيقات و آزمايش هاي مختلفي صورت گرفته است كه مواد مختلف را در قسمت هاي متفاوت هرم قرار داده و نتايج را بررسي كرده اند .طبق تحقيقات ، در ناحيه يك سوم و در زير راس هرم انرژي متمركز مي شود

بنابراين مواد مختلف را در اين منطقه قرار دادند كه خلاصه نتايج به دست آمده از اين آزمايش ها به شرح زير است :

1- غذاهاي فاسد شدني تا مدتها مديد بدون فساد در درون هرم باقي مي ماند

2- آب هاي آلوده ، تصفيه و عاري از ميكروب مي شوند

*در مورد اين هرم در فصول آينده بيشتر صحبت خواهيم كرد

3- نباتات با سرعت بيشتري رشد مي يابند

4- فلزات زنگ زده ، جلا و صيقل اصلي خود را باز مي باند

5- انسان ها به استراحت بهتري دست يافته و نيز به قدرت انديشه آدمي افزوده مي شود

6-  آرامش و درمان امراض رواني با سهولت بهتري انجام مي شود

 

مسئله اي كه براي اولين بار منتهي به كشف اين خواص در اجسام هرمي شكل گرديده ، ملاحظه اين حقيقت بود كه حيوانات مرده در ندرون آرامگاه اصلي فرعون در هرم بزرگ هرچند آب خود را از دست داده ولي فاسد نشده اند در نتيجه اين مشاهده بود كه بشر متوجه گريد كه شايد شكل خاص هرم در اين پديده دخالت داشته باشد . براي تحقيق اين موضوع هرمي به ارتفاع75 سانتيمترساختند و جسد يك گربه را مستقيمأ در زير راس هرم و به فاصله يك سوم ارتفاع  هرم از پايه آن قرار دادند و مشاهده كردند كه گربه چندي بعد بدون هرگونه تجزيه و فساد به مومياي تبديل شده است . در آخر نتايج اين آزمايش منشر شد ، اعلام گرديد كه بين شكل اهرام و اثرات فيزيكي و شيميايي و بيولوژي فضاي داخل آن نسبت هاي معيني وجود دارد و با رعايت اين نسبت ها مي توان اثرات ناشيه را تشديد نمود .

گيزا و ويژگي هاي آن

بر خلاف تصور عمومي كه به مدت 500 سال هرم گيزا را تنها آرامگاهي بزرگ براي خئوپس تصور مي كرد و دستور ساخت آن را تنها علت عقده هاي خود بزرگ بيني مي دانست ، اكنون دانشمندان دريافته اند كه اين بناي شگفت انگيز ، گنجينه اي از علوم مهندسي ، رياضي ، ژئودزي ، اختر شناسي ، معماري و ديگر دانش هاي شناخته شده روزگار خود ما بوده است . گويااين ساختمان هرمي شكل همچون كتابي سنگي بازگو كننده دانش و تكنولوژي آن روزگاران است .

مورخين ، جهانگردان و دانشمندان عليرغم وجود اهرام بي شماري كه در سرتاسر زمين (چين ، ژاپن ، مصر ، .. ) هست . تنها در زمينه هرم گيزا بوده است كه كتابها نوشته اند و پژوهش ها كرده اند ، به عنوان مثال در مصر حدود 30 هرم نسبتأ مهم وجود دارد كه از نظر محققان 6 هرم كه قبل از هرم بزرگ ساخته شده است ، از نظر عظمت ، كمال هندسي و محاسبات رياضي در سطح پايين تر قرار دارند و در 23 هرم ديگر كه پس از آن ساخته شده اند ، از دقت و ظرافت كار به نحو محسوسي كاسته شده است .

هرم بزرگ در 16 كيلومتري غرب قاهره در زمين مسطحي به وسعت 6/2كيلومتر مربع از دشت جيزه مشرف به نخلستانهاي دره نيل بنا گرديده و سطح زير بناي آن كه اندكي بيش از 13 جريب را مي پوشاند با دقتي معادل چند ميليمتر اختلاف تسطيح شده است .

دانشمندان پر آوازه جهان در پي مطالعه و محاسبات گسترده خود به اين نتيجه شگفت انگيز دست يافته اند كه ابعاد هرم گيزا در رابطه تنگاتنگ با ابعاد كره زمين است . يعني نه تنها طول پيرامون قاعده هرم برابر طول نيم دقيقه قوس نصف النهاري است كه از راس هرم گذشته و دلتاي رود نيل را در بر ميگيرد ،بلكه دانش نوين پيراميدوگرافي ثابت كرده است كه بسياري از ابعاد بنيادين بخش هاي گوناگون هرم گوياي شمار روزها ، سالها و سده هاي شمسي اند .

ولي متاسفانه نحوه محاسبه اين اعداد در حدود 6800 سال قبل هنوز مشخص نشده است ، همچنين مداركي كه سطح جنوبي هرم يافت شده است كه ثابت مي كند مصريان از اين سطح به وسيله پديده اي كه فلاش نام گرفته ، روزهاي تعديل بهاري و پاييزي را تعيين مي كرده اند . افزون بر اين نور انقلاب زمستاني نيز توسط گوي زريني كه دو راس هرم قرار داشته اعلام مي نمودند .

براي ساختمان اين اهرام ، دو ميليون و ششصد هزار قطعه ، سنگ هاي ساختماني تراشيده شده ، از گرانيت و سنگ مرمر با وزن هايي از 2 تا 70 تن با دقتي بي مانند در حدود جزئي از ميليمتر تراشيده شده تا بنايي به ارتفاع 140 متر پديد آورده است . نكته جالب اينكه در احداث زاويه ها و شيب هاي هرم ، عامل دقيق و پيشرفته علم مثلثات مورد نظر بوده است . تسطيح و هموار كردن چندين هزار هكتار زمين دشت جيزه براي زيربنا و محوطه پيرامون هرم و نيز تراش و صيقل دادن آن قطعات عظيم سنگي ، چنانچه از برگردان حروف هيروگريف منقوش بر سنگ نوشته ها و همچنين از گفته هاي كاهنين به هرودوت (پدر تاريخ)بر مي آيد ، مصريان پستي و بلندي هاي مسطح زيرپي را به وسيله آب ، هموار و محوطه را تسطيح و تراز مي كردند .

مجموعه اطلاعات به دست آمده تا امروز حاكي از اين است كه هرم بزرگ ، راز بزرگ يك دانش گمشده در تاريخ را در سينه خود دارد .تاچندي پيش هرگونه دليل روشني وجود نداشت كه مصريان پنج هزار سال پيش توانايي محاسبات رياضي و نجومي دقيق براي پايه گذاري اين چنين ساختمان شگفت آوري را داشته اند .

 

 

صداي اهرام

برخي از مشاهدات درمورد هرم

بسياري سال پيش ، گروهي از مردم به طور اتفاقي متوجه شدند كه صداهاي غير عادي به مانند زمزمه هاي نامفهوم از اهرام به گوش مي رسد . با توجه به آنكه صدا و صوت نوعي انرژي است ، اگر مصر قديم به خواص و آثار مرتبت بر صدا تا اين حد آشنايي داشتند ، كاملأ منطقي به نظر مي رسد كه جنبه هاي اكوستيك معماري در ساختمان هرم رعايت كرده باشند و حقايق مشهود نيز اين گمان را تاييد مي كند . در تمدن و فرهنگ ملل قديم به خصوص در افسانه هاي ملت چين مكرر از نوعي نداسنگ ، يافت مي شود . اين سنگ ها از نوع يشم بوده و به هنگام برخورد دو قطعه از آنها ، آوايي خوش شبيه به آهنگ موسيقي شنيده مي شود . چيني ها اين طنين را صدايي آسماني و نداي بزرگ طبيعت مي ناميدند .

اما اين مسئله كمتر مورد توجه قرار گرفته و فقط امري تجربي است كه توسط برخي افراد مورد توجه قرار گرفته است . اما به طور قطع نمي توان آن را مردود اعلام كرد .

 

سر ويليام ، دويست سال قبل يك خبرنگار كنسول الجزيره در گالري بزرگ اهرام هرم گيزا ، براي اولين بار متوجه شد كه صدا در اين فضا به وجهي غير عادي تشديد و طنين انداز مي شود ، اما چنانكه بعد ها مشخص شد ، اين تشديد صدا محدود به هرم بزرگ نيست . بسياري از افراد ادعا كرده اند كه صداهايي غيرعادي به مانند زمزمه هاي نا مفهوم كه از راه دور به گوش مي رسيد از هرم هاي كوچك (مدل) نيز شنيده اند . از زمانهاي بسيار قديم ، پزشكان به اين حقيقت آشنا بودند كه صداي موسيقي در شفاي پاره اي امراض به خصوص بيماريهاي رواني اعجاز مي كند . رشد گياهان را سرعت مي بخشد و در حيوانات و انسانهايي كه در معرض انواع صدا قرار مي گيرند ، تغييرات و تحولات كاملأ محسوسي پديد مي آورد و اينك بر اساس دانش جديد همه اين پديده ها نشانگر آن است كه امواج صدا حامل نوعي انرژي هستند كه عميقأ بر روي سلولها اثر مثبا يا منفي باقي مي گذارند .

در مصر قديم ، صدا به عنوان يكي از ابزارهاي اصلي براي درمان بيماريها به كار گرفته مي شد . يونانيان ، ايرانيان ، هنديها، سرخپوستان آمريكا و بسياري از قبايل بدوي از اين سيستم معالجه سود مي گرفتند .

فيثاغورث حكيم يوناني در مورد آزمايش هاي خود از صدا به عنوان يك نيروي خلاق نام ميبرد كه ارتعاشات آن هم جنبه مادي و فيزيكي و هم اثرات معنوي دارد . او مدعي بود كه اين علم را در انجمن ها ي سري مصر فراگرفته است .يكي از جالبترين تجربيات در مورد تاثير صدا به وسيله خانم دورتي رتالاك همسر يك موسيقيدان به عمل آمده است .

وي به اتفاق فرانسيس برومن استاد رشته زيست شناسي دانشگاه دنور ايالات متحده آمريكا ، چند نمونه از گياهان را در مقابل بلندگويي كه صداي تند موسيقي راك از آن پخش مي شد و نمونه هاي مشابه ديگر كه در مقابل موسيقي ملايم كلاسيك قرار داده شد و غرض اين بود كه رشد آن گياهان ، با نمونه هاي مشابهي  كه در فضاي ساكت نگهداري مي شد مقايسه شود . نتيجه آزمايش نشان داد كه گياهان دسته اول سعي داشتند تا آنجا كه ممكن است خود را از منبع صدا دور كنند تا آنجا كه زاويه انحراف و خمش گياه تا 80 درجه رسيد ، ساقه ها باريك و شكننده شد و چندي بعد بعضي از آنها به كلي خشكيد . در حاليكه در گياهان دسته دوم عكس اين حالت مشاهده شد ، ساقه ها خود را به بلندگو نزديك ساخته و به دور آن پيچيدند ، ريشه ها قوت گرفتند ، شكوفه ها زودتر از موعد شكفتند و گياه درشت و استوار شد .

 

 

شعاعهاي نوراني اهرام

گزارشهاي ديگر درباره هرم بزرگ حاكي است كه گهگاه شعاع هاي نوراني دايره اي شكل ، اطراف هرم را در بر مي گشرد و يا صدا هايي ناله مانند از پيكره ابوالهول شنيده مي شود . به هر صورت طبيعت انرژي در اطراف و داخل هرم هرچه تصور شود و هدف سازندگان و معماران آن در ايجاد و كاربرد قدرت هاي كيهاني هرچه بوده باشد ، اين حقيقت به جاي خود باقي است كه هم اكنون اين نيرو ها در هرم حضور دارند و زماني كه به شناسايي و نحوه عمل اين نيروها آگاه شويم شايد به استقرار تمدني بنيادي و اصولي توفيق فراهم يافت .

 

 

 

 

 

بارهاي الكتروستاتيكي اهرام

يكي از نويسندگان به نام پيتر تامكينز به نقل از سر ويليام سيمونز يكي تز مخترعين انگليسي مي گويد : در مسافرت به مصر و بازديد از هرم گيزا هنگاميكه در فضاي باز راس هرم ايستاده بودم ، بر حسب تصادف دستهاي خود را به طرف بالا بردم و دريافتم كه با حركت انگشتانم ، صداي تخليه الكتريسيته استاتيك از خازني به گوش مي رسد . آن گاه تنها انگشت اشاره دستم را به طرف بالا بردم و حالتي همانند سوزن سوزن شدن ، در انگشتم احساس نمودم . در اين حالت بر آن شدم جرعه اي از شرابي كه به همراه داشتم بنوشم ولي با نزديك نمودن بطري به لبانم ناگهان يك شوك الكتريكي ايجاد گرديد . به دنبال كشف اين پديده تدبير جالبي انديشيده و يك روزنامه را به آب آغشته نمودم . سپس آن را همانند لفافي به دور شيشه شراب پيچيده و بدين سان بطري را به يك خازن الكتريسيته تبديل نمودهم ، آنگاه بطري را در بالاي سر خود نگاه داشتم . در اين حال به روشني صداي تخليه الكترسيته استاتيك به گوش مي رسيد . سر ويليام مي افزايد : سپس به يكي از همراهان نزديك شده و دست او را لمس نمودم ، در اين حالت شوك الكتريكي شديدي ايجاد شد به گونه اي كه وي ناگزير به گريختن از راس هرم گرديد .

 

 

بمباران اتمي اهرام

 




سال 1961 ميلادي را مي توان سرآغاز دگرگونيدر بررسي اسرار هرم گيزا دانست . در اين سال دكتر لويي الوارز، برنده جايزه نوبل در رشته فيزيك بر آن شد كه اسرار درون هرم گيزا را كشف نمايد . وي بر اين باور بود كه اين باور بود كه اين بار با روشي كاملأ نوين و جدا از شيوه هاي آزموده شده پيشين احتمالأ بتواند به اسرار نهفته در سردابها و اتاق هاي پنهاني درون آن راه يابد . در اين هنگام كه شايد از صدها پژوهشگر اهرام از سراسر جهان با بي صبري در انتظار پايان آزمايشها و اعلام نتيجه نهايي بودند .

بمباران اهرام بيش از 2 ميليون بار توسط دكتر كهد كه همكار دكتر الوارز ، آغاز گشت . ليكن با نهايت تاسف و ناباوري پس از تجزيه و تحليل نتايج به دست آمده توسط كامپيوتر هاي پيشرفته دانشگاه قاهره پاسخي كه انتظار مي رفت به دست نيامد . پس از سپري شدن نزديك به يك سال از بمباران اهرام توسط دانشمندان ياد شده ، يكي از خبرنگاران روزنامه تايمز لندن به نام جان تامن تف در نوشتاري كه در 14 جولاي 1969 در اين روزنامه به چاپ رسيد گفت اهرام تمامي قوانين شناخته شده دانش فيزيك را رد مي كند ، زيرا متاسفانه هر بار نتيجه به دست آمده آزمايش را به كامپيوتر داده ايم پاسخي كاملأ متفاوت با پاسخ هاي پيشين دريافت داشته ايم . دكتر كهد مسئول طرح بمباران اهرام نيز در پاسخ به نوشتار خبرنگار انگليسي مي گويد : اينك ناچاريم يكي از اين دو فرضيه زير را بپذيريم :

1- با توجه به شكل هندسي و ابعاد و موقعيت جغرافيايي اهرام ، احتمالأ نيروهاي مرموز و نا شناخته اي در كارند كه مانع انجام عمليات شده و يا به گفته ديگر سردرگمي كامپيوتر ها را موجب مي شوند

2- برابر پيش بيني هاي به عمل آمده از سوي فراعنه در هزاران سال پيش همچنين به باور اهالي بومي دشت گزا ، گرفتار نفرين فراعنه آرميده در درون اهرام مي شويم

 

 

گيزا و ويژگي هاي آن

مجموعه اطلاعات به دست آمده تا امروز حاكي از اين است كه هرم بزرگ ، راز بزرگ يك دانش گمشده در تاريخ را در سينه خود دارد .تاچندي پيش هرگونه دليل روشني وجود نداشت كه مصريان پنج هزار سال پيش توانايي محاسبات رياضي و نجومي دقيق براي پايه گذاري اين چنين ساختمان شگفت آوري را داشته اند .

راز اعداد در زبان انگلیسی

 آیا تا به حال به این فکر کرده‌اید که چرا در زبان انگلیسی اعداد به صورت 1، 2، 3‌ و … نوشته می‌شوند؟ آیا می‌دانید که نوشتن هر یک از این اعداد یک دلیل دارد و آن تعداد زاویه‌های موجود در اعداد است .

 ماجرا از این قرار است که به ازای هر عدد زاویه ، آن عدد خوانده می‌شود ؛ مثلا عدد 1 چون تنها یک زاویه دارد ، یک خوانده می‌شود . برای عدد 2 چون دو زاویه دارد ، دو خوانده می‌شود و …

 برای درک بهتر به عکس زیر نگاه کنید :  

 

 

چگونه مساله ریاضی را حل کنیم؟

چگونه مساله ریاضی را حل کنیم؟

جورج پولیا درسال 1995 توجه تمامی دست اندرکاران آموزش یادگیری را به چارچوبی که برای حل مساله ریاضی ارایه داده بود جلب کرد. مدل جورج پولیا برای حل مسایل ریاضی شامل چهار مرحله زیر است:

1)      فهمیدن و درک مساله

2)      تهیه طرحی برای حل مساله

3)      اجرای طرح

4)      بازنگری.

کسانی که مشغول حل مساله هستند می توانند مهارتهای فردی و استراتژیهای مناسب را در قالب این چارچوب فرا گیرند و دانش خود را توسعه دهند. البته باید توجه داشت که تمام اجزای این چارچوب در حال تعامل دایم با هم هستند. مثلأ ممکن است کسی در مرحله سوم متوجه شود که طرحی که تهیه کرده به نتیجه نخواهد رسید، یا موانعی در راه اجرای آن است. در نتیجه به مرحله اول و دوم بازگشته و با درک جدیدی که از مساله پیدا می کند، طرحی نو می ریزد و آن را به اجرا می گذارد. نکاتی چند برای هر کدام از مراحل چهارگانه بالا متذکر می شویم...

 

 

1) فهمیدن مساله:

در این مرحله، برای کسی که قصد حل مساله ای را دارد، باید پیش از هر چیز روشن شود که مساله از نوع "ثابت کردنی" است یا "پیدا کردنی". سپس فرد تشخیص دهد که اجزای مساله از جمله داده ها و مجهولات کدام ها هستند. در جهت دستیابی به این مهم نکات زیر را می توان در نظر گرفت:

 

v    خواندن مساله به کرات

v    مراجعه به منابع دیگر برای روشن ساختن معنی لغات و عبارات کلیدی

v    بیان مساله با عبارات آشناتر

v    رسم شکل

v    مدلسازی مناسب با موقعیت مساله

v    ارزیابی داده های مساله از جهت کافی بودن

v    تعیین فرضیه های پنهان مساله اما مفید برای حل مساله.

 

2) تهیه طرحی مناسب برای حل مساله:

هنگامی که مساله خوب فهمیده درک شد ،میتوان برای آن طرحی مناسب تهیه کرد.با توجه به این مساله ممکن است از راههای مختلفی قابل  حل  باشد ،باید در مورد  استراتژی هایی  که مناسب تر به نظر میرسند ،کمک گرفت .به هر حال کسی که می خواهد مساله حل کن  خوبی باشد ،باید توانایی تجدید نظر در طرح را –در صورت عدم کارایی استراتژی های اولیه خود –داشته باشد. چند نمونه از استراتژی هایی که ممکن است در طول حل مساله  مورد  استفاده واقع شوند ،از این قرارند،

v    تهیه مدل،یعنی رسم الگوی مشابه یا رسم منحنی متناسب با موقعیت مساله؛

v    تهیه جدول نظامدار،و منحنی های سازمان یافته؛

v     الگویابی؛

v    کار کردن بر عکس؛

v    انتخاب نمادهای مناسب؛

v    مشخص کردن اطلاعات داده شده مورد احتیاج و خواسته شده؛

v    نوشتن یک معادله با یک فرمول؛

v    تقسیم مساله به زیرمساله های مختلف و حل هر کدام از آنها؛

v    استفاده از استدلال استنتاجی؛

v    کنترل فرضیه های مستتر در صورت مساله ؛

v    حدس یک جواب و آزمایش آ ن ؛

v    حل مساله ساده ترو مرتبط با مساله داده شده؛

 

3)اجرای طرح:

بعد از آن که طرح مناسب برای حل مساله تهیه  شد  ؛  باید آن را مورد اجرا  گذاشت . نکته اساسی این است که شخص  نظارت  کامل  بر پیشرفت اجرای طرح داشته باشد تا  اگر زمانی احساس کرد که طرح ممکن است او را به حل مساله رهنمون نکند ، بتوان طرح جدیدی  را تهیه و به اجرا بگذارد .

شخص درگیر حل مساله ،در حالی که ناظر بر پیشرفت طرح است ،می تواند سوال هایی مانند سوال های زیر را از خود بپرسد:

v    آیا طرحی که تهیه کرده ام ،مرا به حل مساله هدایت میکند؟

v    آیا به طرح بدیلی نیاز دارم ؟ آیا لازم است که طرح فعلی را کنار گذاشته و طرح جدیدی تهیه نمایم؟

v    آیا برای اجرای طرح خود ،به اطلاعات  اضافه تر یا  کمک دیگران نیاز دارم؟

v    آیا دقت و تلاشم را برای ردیابی مراحل پیشرفت خود در حل مساله،مستند کرده ام؟  

 

4)بازنگری:

پس از اتمام مرحله اجرا ،حل کننده مساله باید یک بازنگری بر تمامی مراحل اجرای طرح تهیه شده، داشته باشد و یک بررسی کلی در مورد مساله انجام دهد.

از جمله موردهای  مهمی  که در این مرحله  باید در نظر گرفت ،یکی معنی دار بودن جواب مساله با توجه به سوال های طرح شده،و دیگری تعمیم  پذیری مساله است.هم چنین ،شخص با بازنگری کلی می تواند کاربرد وسیع تراستراتژی های به کار گرفته شده را شناسایی کرده  و راه حل های متفاوت حل مساله را مطالعه کند.

مراحل حل مساله باید به نحوی تدوین شوند تا هم حل مساله برای دیگران مشخص شود ،وهم این که شخص حل کننده مساله بتواند از طریق حل مساله  با دیگران ارتباط برقرار کرده واز فرایند و نتیجه های حل مساله خود دفاع  نماید . در این مرحله ،شخص حل کننده مساله میتواند سوال هایی مشابه نمونه های زیر را از خود بپرسد و سعی در یافتن جواب برای آن ها داشته باشد:

v    آیا جواب من به اندازه کافی مستدل است؟

v    در جریان حل مساله ،چه چیزی یاد گرفتم که قبلاً نمیدانستم؟

v    چه نکاتی در این مساله هست که من میتوانم در مسایل دیگر نیز ،آن ها را تشخیص دهم؟

v    آیا میتوانم مساله های مرتبط با این مساله حل شده را مطرح کرده و حل کنم؟

v    آیا میتوانم حل مساله را برای دیگران توضیح داده ،مستند نموده یا تعمیم دهم؟

v    آبا تمام راه حل های ممکن را یافته ام ؟ آیا مساله راه حل دیگری دارد؟

v    آیا به جز استراتژی هایی که در اولین بررسی مرا به حل مساله رسانده اند استراتژی های دیگری را نیز امتحان کرده ام.م؟

چگونه مساله ریاضی را حل کنیم؟

چگونه مساله ریاضی را حل کنیم؟

جورج پولیا درسال 1995 توجه تمامی دست اندرکاران آموزش یادگیری را به چارچوبی که برای حل مساله ریاضی ارایه داده بود جلب کرد. مدل جورج پولیا برای حل مسایل ریاضی شامل چهار مرحله زیر است:

1)      فهمیدن و درک مساله

2)      تهیه طرحی برای حل مساله

3)      اجرای طرح

4)      بازنگری.

کسانی که مشغول حل مساله هستند می توانند مهارتهای فردی و استراتژیهای مناسب را در قالب این چارچوب فرا گیرند و دانش خود را توسعه دهند. البته باید توجه داشت که تمام اجزای این چارچوب در حال تعامل دایم با هم هستند. مثلأ ممکن است کسی در مرحله سوم متوجه شود که طرحی که تهیه کرده به نتیجه نخواهد رسید، یا موانعی در راه اجرای آن است. در نتیجه به مرحله اول و دوم بازگشته و با درک جدیدی که از مساله پیدا می کند، طرحی نو می ریزد و آن را به اجرا می گذارد. نکاتی چند برای هر کدام از مراحل چهارگانه بالا متذکر می شویم...

 

 

1) فهمیدن مساله:

در این مرحله، برای کسی که قصد حل مساله ای را دارد، باید پیش از هر چیز روشن شود که مساله از نوع "ثابت کردنی" است یا "پیدا کردنی". سپس فرد تشخیص دهد که اجزای مساله از جمله داده ها و مجهولات کدام ها هستند. در جهت دستیابی به این مهم نکات زیر را می توان در نظر گرفت:

 

v    خواندن مساله به کرات

v    مراجعه به منابع دیگر برای روشن ساختن معنی لغات و عبارات کلیدی

v    بیان مساله با عبارات آشناتر

v    رسم شکل

v    مدلسازی مناسب با موقعیت مساله

v    ارزیابی داده های مساله از جهت کافی بودن

v    تعیین فرضیه های پنهان مساله اما مفید برای حل مساله.

 

2) تهیه طرحی مناسب برای حل مساله:

هنگامی که مساله خوب فهمیده درک شد ،میتوان برای آن طرحی مناسب تهیه کرد.با توجه به این مساله ممکن است از راههای مختلفی قابل  حل  باشد ،باید در مورد  استراتژی هایی  که مناسب تر به نظر میرسند ،کمک گرفت .به هر حال کسی که می خواهد مساله حل کن  خوبی باشد ،باید توانایی تجدید نظر در طرح را –در صورت عدم کارایی استراتژی های اولیه خود –داشته باشد. چند نمونه از استراتژی هایی که ممکن است در طول حل مساله  مورد  استفاده واقع شوند ،از این قرارند،

v    تهیه مدل،یعنی رسم الگوی مشابه یا رسم منحنی متناسب با موقعیت مساله؛

v    تهیه جدول نظامدار،و منحنی های سازمان یافته؛

v     الگویابی؛

v    کار کردن بر عکس؛

v    انتخاب نمادهای مناسب؛

v    مشخص کردن اطلاعات داده شده مورد احتیاج و خواسته شده؛

v    نوشتن یک معادله با یک فرمول؛

v    تقسیم مساله به زیرمساله های مختلف و حل هر کدام از آنها؛

v    استفاده از استدلال استنتاجی؛

v    کنترل فرضیه های مستتر در صورت مساله ؛

v    حدس یک جواب و آزمایش آ ن ؛

v    حل مساله ساده ترو مرتبط با مساله داده شده؛

 

3)اجرای طرح:

بعد از آن که طرح مناسب برای حل مساله تهیه  شد  ؛  باید آن را مورد اجرا  گذاشت . نکته اساسی این است که شخص  نظارت  کامل  بر پیشرفت اجرای طرح داشته باشد تا  اگر زمانی احساس کرد که طرح ممکن است او را به حل مساله رهنمون نکند ، بتوان طرح جدیدی  را تهیه و به اجرا بگذارد .

شخص درگیر حل مساله ،در حالی که ناظر بر پیشرفت طرح است ،می تواند سوال هایی مانند سوال های زیر را از خود بپرسد:

v    آیا طرحی که تهیه کرده ام ،مرا به حل مساله هدایت میکند؟

v    آیا به طرح بدیلی نیاز دارم ؟ آیا لازم است که طرح فعلی را کنار گذاشته و طرح جدیدی تهیه نمایم؟

v    آیا برای اجرای طرح خود ،به اطلاعات  اضافه تر یا  کمک دیگران نیاز دارم؟

v    آیا دقت و تلاشم را برای ردیابی مراحل پیشرفت خود در حل مساله،مستند کرده ام؟  

 

4)بازنگری:

پس از اتمام مرحله اجرا ،حل کننده مساله باید یک بازنگری بر تمامی مراحل اجرای طرح تهیه شده، داشته باشد و یک بررسی کلی در مورد مساله انجام دهد.

از جمله موردهای  مهمی  که در این مرحله  باید در نظر گرفت ،یکی معنی دار بودن جواب مساله با توجه به سوال های طرح شده،و دیگری تعمیم  پذیری مساله است.هم چنین ،شخص با بازنگری کلی می تواند کاربرد وسیع تراستراتژی های به کار گرفته شده را شناسایی کرده  و راه حل های متفاوت حل مساله را مطالعه کند.

مراحل حل مساله باید به نحوی تدوین شوند تا هم حل مساله برای دیگران مشخص شود ،وهم این که شخص حل کننده مساله بتواند از طریق حل مساله  با دیگران ارتباط برقرار کرده واز فرایند و نتیجه های حل مساله خود دفاع  نماید . در این مرحله ،شخص حل کننده مساله میتواند سوال هایی مشابه نمونه های زیر را از خود بپرسد و سعی در یافتن جواب برای آن ها داشته باشد:

v    آیا جواب من به اندازه کافی مستدل است؟

v    در جریان حل مساله ،چه چیزی یاد گرفتم که قبلاً نمیدانستم؟

v    چه نکاتی در این مساله هست که من میتوانم در مسایل دیگر نیز ،آن ها را تشخیص دهم؟

v    آیا میتوانم مساله های مرتبط با این مساله حل شده را مطرح کرده و حل کنم؟

v    آیا میتوانم حل مساله را برای دیگران توضیح داده ،مستند نموده یا تعمیم دهم؟

v    آبا تمام راه حل های ممکن را یافته ام ؟ آیا مساله راه حل دیگری دارد؟

v    آیا به جز استراتژی هایی که در اولین بررسی مرا به حل مساله رسانده اند استراتژی های دیگری را نیز امتحان کرده ام.م؟

زیست فرازمینی

زیست فرازمینی شکل‌های زیست در جاهای غیر از کره زمین است.

این مسئله که آیا حیات آلی در جای دیگری از جهان وجود دارد و اینکه آیا ممکن است تمدن ماوراء زمینی وجود داشته باشد، موضوع مهمی برای دانشمندان و عموم مردم بوده است. با وجود چنین واقعیتی که هیچ موجود زنده‌ای در خارج از سیاره ما کشف نشده، علوم طبیعی جدید به قدری پیشرفت نموده‌اند که اکنون می‌توان این مسئله را بر مبنای علمی مستحکمی بنیان نهاد. پژوهشهایی در این مورد به وسیله دانشمندانی که در بسیاری از زمینه‌ها فعالیت دارند، در دست اجرا است.

 

علل امکان وجود زندگی فرازمینی
ابتدا به نظر می‌آید که اطلاعات علمی موجود، امکان پخش گسترده حیات هوشمند در جهان را کاملاً تصدیق می‌نماید. اولا اگر موجودات زنده به طور طبیعی ضمن تکامل سیاره ما در زمین به وجود آمده‌اند، چنین تصوری منطقی است که تکامل مشابهی می‌تواند در اجسام فضایی دیگر از نوع زمین صورت گیرد. نکته دوم این است کربن که اساس شیمیایی ماده زنده است، یکی از فراوانترین عناصر در جهان است. نکته سوم بدین شرح است که به وسیله روش اخترشناسی مولکولی ثابت گردیده سنتز مولکولهای آلی پیچیده که از آن حیات آلی می‌تواند به وجود آید، در توده‌های گاز و گرد و غباری که فضای بین ستاره‌ای را اشغال نموده‌اند، انجام می‌گیرد. ولی تمام این مطالب در قلمرو استدلال نظری هستند، بگونه‌ای که واقعیت این مسئله بسیار پیچیده‌تر است.

[ویرایش] شرط وجود حیات فرازمینی
بدیهی است هنگامی که سیارات از گاز و گرد و غبار ایجاد می‌شوند، مولکولهای آلی موجود در این ماده نابود می‌شوند. یعنی آنکه برای ظاهر شدن موجودات زنده در یک سیاره لازمست که ابتدا، ترکیبات پیش حیاتی در همان کره به وجود آید. به نظر می‌آید که حتی پخش گسترده مولکولهای آلی در فضای بین ستاره‌ای نمی‌تواند پیدایش حیات آلی را در سیاراتی مانند زمین تضمین نماید، حتی پیشگویی در این باره که حیات بتواند در اجسام فضایی دیگر ظاهر گردد، مشکل است. زیرا علم هنوز نمی‌تواند توضیح دهد که چگونه فرآیند حیرت انگیز تشکیل و سازمان یافتگی خود به خود ماده، صورت می‌گیرد.

[ویرایش] تمدن فرازمینی
بنا بر عقیده اخترفیزیکدان بلندپایه شوروی سابق یوسف اشکلوفسکی شاید بتوان تصور نمود که تمدن زمینی در کهکشان ما و حتی در ابرکهکشان منحصر بفرد باشد. استدلال او چنین است: اگر فرض کنیم که تمدنهای بسیاری در جهان موجود هستند. در آن صورت آنها به دلیل اینکه طبیعتا دارای تکامل یکسانی نیستند، باید دارای امکانات علمی و فنی متفاوتی باشند. به بیان دیگر باید تمدنهایی عقب مانده‌تر و پیشرفته‌تر از ما وجود داشته باشد. به ویژه باید حداقل چند تمدن بسیار پیشرفته یافت شود که بتواند انرژی‌های معادل انرژی کهکشان‌هایشان را مهار کند.

میزان فعالیت علمی چنین تمدنهایی به اندازه‌ای است که زمینی‌ها نمی‌توانند از آنها بی‌خبر باشند. ولی از آنجا که زمینی‌ها نتوانسته‌اند نشانه‌هایی از اینگونه فعالیت‌ها را کشف نمایند، بنابراین چنین تمدنهایی وجود ندارد و اگر چنین تمدنهایی وجود ندارد، بطور کلی امکان موجودیت تمدنهای فرازمینی از بین می‌رود. زیرا در غیر اینصورت باید برخی از این تمدنها به تمدنهای بسیار پیشرفته تبدیل شود. علل کشف نشدن موجود فرازمینی دانشمندان دیگر بر این عقیده دارند که علت کشف نشدن تمدنهای دیگر این نیست که آنها وجود ندارند، بلکه این مسئله دلایل دیگری دارد. وسولد تروئیتسکی (Vsevold Troitsky) عنصر وابسته فرهنگستان علوم شوروی سابق فرضیه‌ای را به شرح زیر پیشنهاد نموده است:


مدل جهان داغ در حال انبساط، اولین مرحله تکامل را به نحوی مجسم می‌سازد که هیچ ستاره، سیاره و حتی مولکول و یا اتم وجود نداشته است (پیدایش جهان). تمام اینها پس از گذشت مدتی طولانی ایجاد شدند. بنابراین شرایط ضروری برای پیدایش موجودات زنده در مرحله خاصی از تاریخ جهان تکمیل گردد. طبق فرضیه تروئیتسکی پس از آن حیات عملا بطور هم‌زمان در اجسام فضایی مختلف به وجود آمد. مفهوم این مطلب آنست که هیچ تمدنی پیشرفته‌تر از تمدن زمینی وجود ندارد. به همین دلیل ما نمی‌توانیم اثری از آنها پیدا کنیم.

[ویرایش] علل تکامل موجود فرازمینی
طبق نظر دانشمندان فعالیت تمدنهای دیگر در فضا در هر مرحله‌ای از تکامل که باشند، باید به وسیله مشکلات مربوط به تأمین انرژی محدود گردد. به عنوان مثال ایجاد فرستنده رادیویی نیرومند برای برقراری ارتباط با موجودات هوشمند دیگر در جهان، به وسیله فرستادن علائم در تمام جهات به انرژی عظیمی نیاز دارد که می‌تواند موجودیت این تمدن را به مخاطره اندازد. به علاوه، این طرح مستلزم تلاشهای فراوانی است، در صورتی یک تمدن می‌تواند از عهده چنین طرحی برآید که آن را ضروری تشخیص دهد. بنابراین این مسئله هنوز در دوره بررسی است. هیچ تمدنی در خارج از سیاره ما کشف نشده است و امیدی برای کشف حتی یکی از آنها بسیار ضعیف است. مفهوم چنین جستجویی چه است؟ به گفته پژوهشگر دانشگاهی، جی.آی. نان (G.I.Naon) از فرهنگستان علوم استونی، تحقیق درباره مسئله تمدنهای فرازمینی به ما کمک می‌کند که به نحو بهتری به مطالعه خودمان بپردازیم. بشریت در تکامل خود به مرحله‌ای قدم نهاده که بیش از هر وقت، از وحدت خود با جهان آگاه است، او می‌داند قوانین فیزیکی حاکم بر سیاره‌اش با قوانینی که بر بقیه جهان حکمفرماست، یکسان است.

امروزه دانستن این قوانین بدین مفهوم است که بتوانیم وظیفه و کارمان را به طور موثری طرح ریزی کنیم و آینده خود را بر مبنای اطلاعات علمی پیش بینی نمائیم. تحقیق درباره مسئله تمدنهای فرازمینی در سطح کنونی علوم طبیعی، یکی از موثرترین راههای دست یافتن به هدفهایمان است. بطور کلی با تلاش برای دانستن درباره امکان موجودیت تمدن‌های دیگر، درباره موجودیت خود در فضا می‌آموزیم و تمدن خود را از چیزی که بازتاب این تمدن در آینه کیهانی است، مطالعه می‌نماییم زمانی که بشر زمینی در علوم ارتباطات آنقدر پیشرفت نکرده است که بتواند بیرون از محیط زیست خودش را ببیند و بتواند با آن محیط رابطه‌ای برقرار کند صرفاً به این دلیل نمی‌تواند بگوید در آن بیرون هیچکس نیست چنین تفکری ناشی از نخواستن و نتوانستن و فرار از دانستن است بلکه بهتر آنست که بگوید هنوز چشم و گوش بشر آنقدر قوی نشده‌اند تا آن بیرون را ببینند و درک کنند اما واقعیت چیست؟ واقعیت این است که تکنولوژی ارتباطات ما هنوز آنقدر پیشرفت نکرده که بتوانیم چهان اطرافمان را بفهمیم در این راستا باید بگویم سرعت نهایی ارتباطات ما سرعت نور است که در مقیاس فضایی تقریباً فاقد ارزش است چرا؟ چون در ارتباط با نزدیکترین ستاره یعنی آلفا سنتائوری ارسال و دریافت یک پیام ما حدود نه سال وقت می‌برد اما در همین حال اگر پیاممان را بخواهیم به سوی دیگری از کهکشان خودمان ارسال کنیم هزاران سال وقت خواهد گرفت و طبیعتا چنین تکنولوژی در ارتباطات فرازمینی نا کارآمد است و مثل این می‌ماند که ما بایستیم و همانند صدها سال پیش فردی را از فاصله چند صد کیلومتری با فریاد زدنمان با خبر کنیم به نظر شما آیا این احمقانه نیست پس در اینجا بهتر است تصور کنیم که موجودات فرا زمینی پیشرفته پیامهایشان را فراتر از سرعت نور و با سیستم‌های پیشرفته تر از ما به فضا می‌فرستند که ما به علت ندانستن این تکنولوژی نسبت به آن کور هستیم و قادر به دریافت آن نیستیم کما اینکه همین حالا ممکن است ما در معرض پیامهای بیشمار اینچنینی از فضا باشیم .

[ویرایش] شانس‌ها و گزینه‌های وجود زیست غیرزمینی
با پیشرفت علم در قرن اخیر، حال دیگر می‌توانیم پاسخ‌های روشن تری را درباره حیات و احتمال وجود آن در کیهان بیابیم. با احتساب شماره تخمینی سیارات عالم، دانشمندان محاسبه کرده‌اند احتمال اینکه ما تنها باشیم و به جز زمین در سراسر کائنات نشانی از حیات نباشد یک در ۱۰۰ میلیون است. در هر کهکشان مانند راه شیری ۱۰۰ تا ۴۰۰ میلیارد ستاره وجود دارد و کیهان شناسان تخمین می‌زنند ۴۰۰ میلیارد کهکشان در عالم موجود است بنابراین پذیرفتنی نیست اگر بگوییم سیاره کوچک ما در کنار ستاره عادی مان تنها مکان پذیرای حیات در عالم است اما تنها زیستگاهی که تاکنون در عالم می‌شناسیم زمین خودمان است. در اینجا به دلیل گستردگی مطلب بحث درباره حیات در کیهان را به حوزه کوچک تر آن یعنی منظومه شمسی محدود خواهیم کرد و به احتمال وجود حیات و سیارات و اقمار پذیرای آن می‌پردازیم. {در آزمايش فيلادلفيامثل اينكه انسان ها با موجودات فضايي برخورد داشته اند.}

[ویرایش] گزینه‌های وجود حیات
در منظومه شمسی غیر از زمین تنها سه گزینه وجود دارد که احتمال پیدایش حیات بر روی آنها بررسی می‌شود. می‌توانیم با اطمینان بگوییم حیات در مریخ، یکی از اقمار مشتری - اروپا و یکی از اقمار زحل - تیتان - می‌تواند پدید بیاید. کمربند حیات خورشید شامل سه سیاره زهره، زمین و مریخ است. (کمربند حیات در منظومه شمسی یعنی جایی که سیاره‌ای با جو مناسب دارای آب به صورت مایع است و احتمال شکل گیری حیات تنها در این کمربند وجود دارد) سیاره زهره از لحاظ ظاهری شباهت زیادی به زمین دارد. جرم آنها با هم برابر است و ضمناً ترکیبات اتمسفری اولیه دو سیاره شباهت زیادی با هم داشته‌اند اما سیاره زهره کمی نزدیک تر از زمین به خورشید است و این باعث عدم پایداری آب مایع در آن سیاره می‌شود. همچنین گاز کربنیکی که در جو آن قرار دارد باعث ایجاد خاصیت گلخانه‌ای شدید شده و درجه حرارت آن را تا ۵۰۰ سانتی گراد می‌رساند. بنابراین می‌بینید که از شرایط ابتدایی حیات یعنی آب مایع و جو مناسب برخوردار نیست.


۱- مریخ: سیاره دیگر کمربند حیات مریخ است که تاکنون بیش از دو گزینه دیگر کاوش شده است. در چند صد میلیون سال اول منظومه شمسی، مریخ نسبت به زمین شرایط بهتری برای پیدایش حیات داشته که به دلیل سریعتر سرد شدن مریخ بوده است. همین زمینه شرایط پیدایش باکتری‌ها را زیر پوسته مریخ ایجاد کرد. یعنی شرایط سطحی مریخ بسیار زودتر از زمین برای پیدایش حیات آماده شده است. یافته‌های اخیر مریخ نوردهای ناسا وجود آب در گذشته مریخ- احتمالاً حدود یک میلیارد سال قبل- را نیز تایید کرده اند. هرچند میزان آن و مدت زمان بقای آن همچنان مبهم است. علاوه بر این شواهدی دال بر وجود جوی ضخیم از co2 در سال‌های آغازین این سیاره وجود دارد. شاید در همین دوره حیات در زیر سطح مریخ یا حتی بر سطح آن فرصت رشد یافته باشد اما به دلیل میدان مغناطیسی و گرانش ضعیف مریخ (حدود ۳۸ درصد جو زمین) باد خورشیدی جو آن را بیش از پیش پراکنده ساخت و سبب بخار شدن یا فرو رفتن آب‌های سطحی به زیر سطح مریخ و یخ زدن آنها شده است. اخیراً نیز مدار گردهای مریخ نشانه‌های امیدوار کننده‌ای را از وجود منابع یخ- آب زیر سطح مریخ یافته اند. بنابراین امکان حیات بر روی مریخ کنونی بسیار کم است اما غیرممکن نیست. احتمالاً گرمای درونی آن به اندازه‌ای هست که لایه زیرین یخ را گرم کند و محیطی نسبتاً مساعد را برای میکروب‌های جان سخت مریخی ایجاد کنند. این باکتری‌ها در صورت وجود در سوخت و سازشان تولیدکننده متان هستند. جالب این است که شواهد اخیر مدارگرد مریخ نشانه‌هایی قطعی از وجود متان در جو مریخ دارد که یا بر اثر واپاشی‌های حاصل از زندگی باکتری‌ها به وجود می‌آیند یا بر اثر فعالیت‌های پیوسته آتشفشانی در جو پخش می‌شوند. این که آیا در دوره ابتدایی مریخ حیات شکل گرفته است یا حتی هنوز هم باکتری‌هایی زیر لایه‌های سطحی آن- جایی که احتمالاً آب مایع وجود دارد- زنده مانده‌اند هنوز بی پاسخ مانده است و جواب قطعی آن طی کاوش‌های آینده حاصل می‌شود. (شهاب سنگ مریخی ALH84001 که ۱۳۰۰۰ سال پیش در قطب جنوب سقوط کرده است. در بزرگنمایی ۱۰۰ هزار برابر با میکروسکوپ الکترونی، ساختارهای کرم مانندی دیده می‌شود که دانشمندان آنها را مشابه سنگواره‌های حیات ابتدایی می‌دانند. اما هیچ چیز هنوز قطعی نیست.) بنابراین هر دو سیاره موجود در کمربند حیات را بررسی کردیم. (البته غیر از زمین) اما ممکن است در هر منظومه کمربندهای حیات متعددی وجود داشته باشد یعنی قلمرو حیات ابتدایی محدود به کمربند حیات دور هر ستاره نیست. اگر سیاره‌ای گازی اقماری بزرگ داشته باشد، نیروی جذر و مدی میان سیاره و اقمار درون این اقمار را گرم می‌کند. یعنی حتی اگر سیاره و قمرش نزدیک ستاره‌ای هم نباشند، انرژی مورد نیاز حیات ابتدایی تأمین خواهد شد. ۲- اروپا: سطح این قمر مشتری را اقیانوسی نیمه عمیق از آب فراگرفته و روی آن را لایه‌ای یخ ضخیم که شاید ضخامت آن ۱۰ تا ۱۵ کیلومتر باشد، پوشانیده است و این لایه یخ به دلایل مجاورت با خلأ همواره در حال شکست و ترمیم است. این قمر هم اندازه ماه زمین است و منبع گرمایی درونی آن در اثر مکش گرانشی مشتری و دیگر قمرها بر اروپا به وجود آمده است. این گرما یخ‌های زیرین را ذوب می‌کند، در عین حال فشار یخ‌ها باعث می‌شود آب بخار نشود، در نتیجه ممکن است نوعی از حیات در آب زیرین شکل گرفته باشد. شکلی از حیات که متفاوت از حیات شناخته شده زمین خواهد بود. چون ژرفای یخ به حدی است که نور خورشیدی از آن نمی‌گذرد بر همین اساس حیات وابسته به نور خورشید نمی‌تواند در آنجا شکل بگیرد. اینکه آیا حیاتی در آنجا آغاز شده و تا کجا متحول شده است را نمی‌دانیم. با شروع ماموریت مدارگرد جیمو (JIMO) و مطالعه قمرهای یخی مشتری، اطلاعات نسبتاً کامل تری را درباره احتمال حیات در اروپا به دست خواهیم آورد. تنها زمانی می‌توانیم با قطعیت از حیات در اروپا صحبت کنیم که ناسا موفق شود کاوشگری را به اروپا بفرستد و با سوراخ کردن یخ ها، حیات دریایی را آزمایش کند که این امر با توجه به شرایط و ضخامت یخ به زودی امکان‌پذیر نیست.

(سطح یخی اروپا، شیارهای موجود یخ‌های ترک خورده سطح اروپا را از دید فضاپیمای گالیله در سال ۱۹۹۸ نشان می‌دهد.) ۳- تیتان: این قمر با قطری معادل ۵۱۵۰ کیلومتر دومین قمر بزرگ منظومه شمسی و حتی از سیاره‌های پلوتون و عطارد نیز بزرگ تر است. اما مهم‌ترین ویژگی آن وجود جو قابل توجه آن است که از نظر ترکیبات و فشار سطحی به زمین بسیار شبیه است. جو هر دو از نیتروژن (۱۷ درصد برای زمین و ۹۰ تا ۹۷ درصد برای تیتان) تشکیل شده و فشار جو در تیتان ۵/۱ برابر فشار جو در زمین است. البته دومین گاز فراوان در زمین اکسیژن و در تیتان متان است. دورتا دور جو تیتان تا ارتفاع ۷۰۰ کیلومتری سطح غباری از ذرات متان وجود دارد. در عکس‌هایی که کاسینی اخیراً از این قمر بااهمیت گرفته نواحی تیره و روشن بسیاری دیده می‌شد. نواحی تیره احتمالاً دریاهای اتان و متان هستند که در دمای ۱۷۹- درجه سطح تیتان به وجود آمده‌اند و نواحی روشن باید قاره‌هایی بر سطح آن باشند. به دلیل دمای بسیار کم تیتان، احتمال وجود حیات در آن وجود ندارد اما این قمر ترکیبات آلی یعنی بلوک‌های سازنده حیات را در خود جای داده است. بنابراین نمونه‌ای عالی برای بررسی شرایط آغازین حیات است، یعنی چیزی شبیه زمین در ۵/۴ میلیارد سال پیش که اکنون می‌توان سیر تکوین حیات را بر روی نمونه‌ای آزمایشگاهی مطالعه کرد. حال چگونه بر روی چنین قمری با اوضاع محیطی نه چندان مساعد حیات شکل می‌گیرد؟ تیتان یکی از مهم‌ترین عامل‌ها را دارا است و آن جوی پایدار است که مانند یک حفاظ محیط درون قمر را از فضای بیرون آن جدا می‌کند. مورد بعدی مانند پیدایش حیات ابتدایی بر روی زمین است. پرتوهای فرابنفش در برخورد با تیتان باعث شکسته شدن مولکول‌های نیتروژن، متان و سایر مولکول‌ها می‌شود و در نتیجه ترکیبات آلی بعدی شکل می‌گیرد. در نهایت چگالی ابرها به حدی می‌شود که امکان ریزش باران‌های هیدروکربنی را روی قمر بالا می‌برد که در صورت روی دادن این پدیده مهم، دریاچه‌ها و رودهایی از ترکیبات آلی سطح این قمر را می‌پوشاند. بنابراین شرایط حیات ابتدایی در مجاورت مولکول‌های آلی مساعد تر می‌شود و در آن صورت ما شاهد آن چیزی خواهیم بود که در حدود ۵/۴ میلیارد سال پیش در زمین آغاز شده است، تاکنون به چنین موجودات هوشمندی ختم شود. بسیاری از این حدسیات بعد از فرود هویگنس و تجزیه و تحلیل کامل داده‌های ارسالی آن قطعی خواهد شد. با توجه به آنچه در بالا ذکر شد می‌بینیم احتمال این که در جای دیگری از منظومه شمسی هم بتواند شکل بگیرد صفر نیست. چنانچه شواهد حاکی از آن است که در زمانی دوردست در مریخ حیاتی ابتدایی وجود داشته و اکنون ممکن است در قمر اروپا ایجاد شده باشد و در آینده‌ای دور هم احتمال ایجاد آن بر تیتان وجود دارد، پس باید امیدوار باشیم که ما در این کیهان تنها نخواهیم بود.


خلاصه ای از کتاب اصول مدیریت - نوشته دکتر علی رضائیان

فراگيري مديريت: اساساً دو روش براي يادگيري دانش مديريت وجود دارد، اول از طريق آموزش و دوم ضمن انجام كار، البته مي توان تركيبي از دو روش را نيز به كار برد. يادگيري ضمن كار بكندي صورت مي پذيرد و كافي نيست زيرا تأكيد عمده در واحدها بر انجام كار است نه القاي چگونگي انجام و آموزش آن نكته اي كه از نظر آموزشي بايد به خاطر داشت احساس فرد به هنگام كار جديد است. اكثر افراد در اولين تمرين دلواپس، دستپاچه و ناراحتند اين ضعف و ناراحتي فوري نشانه ي خروج از انجماد است. نكته ديگري كه نبايد از نظر دور داشت اين است كه احتمال موفقيت در تمرين اوليه كم است، ولي هر چه بيشتر تمرين شود احتمال موفقيت فرد افزايش مي يابد. اهميت مديريت: بسياري از صاحبنظران علت موفقيت و شكست نهادها را در تفاوت مديريت آنها مي دانند به اعتقاد پيتردراكر، عفو حياتبخش هر سازمان مديريت آن است. هارولدكنتز، مديريت را مهمترين زمينه ي فعاليت انساني مي داند و معتقد است كه وظيفه ي اصلي مديران در تمام سطوح و در همه واحدهاي مختلف بازرگاني، صنعتي و اداري اين است كه محيطي را طراحي و نگهداري كنند تا در آن اعضاء بتوانند به صورت گروهي با يكديگر كار كنند و به اهداف تعيين شده دست يابند. نظريه هاي مكتب كلاسيك در مدیریت: مكتب كلاسيك شامل سه نظريه ذيل است: 1-    نظريه مديريت علمي 2-    نظريه فرآيندي مديريت (اصول گرايان)3-    نظريه بوروكراسي نظريه هاي مديريت علمي و فرآيند مديريت به طور جداگانه ولي تقريباً در يك مقطع زماني شكل گرفته اند. ماكس وبر نظريه بوروكراسي را ارائه كرد كه تا بيش از نيم قرن، نقطه جدايي مطالعه ساختار سازماني و كاركرد آن محسوب مي شد. وضعيت مديريت امروز: در مطالعات مديري چند دهه اخير، تلاش براي تركيب يافته هاي مديريت علمي، اصول گرايان و جنبش روابط انساني بوده است. زيرا همانطوري كه هارولد كنتز بيان مي دارد از آنجايي كه نظريه پردازان هر يك راه خود را رفته و ديگران را فراموش كرده اند «جنگي از تئوريهاي مديريت» به وجود آمده است. پيروان جديد جنبش مديريت علمي بر تصميم گيري علمي، به كارگيري كامپيوتر، و ابزارهاي تصميم گيري تأكيد دارند. گروه نظريه پردازان امروزي روابط انساني، از بهبود و بازسازي سازمان محبت مي كنند و جاي اصول گرايان را كساني گرفته اند كه معتقدند، قبل از آنكه بتوان به اصولي پايبند شد لازم است مديران زيادي را به طور عملي مورد مطالعه قرار داد. طرفداران دو روش نسبتاً مشابه، تلاش دارند تا ثباتي را براي آنچه كه ما امروزه درباره ي مديريت مي دانيم فراهم آورند اين دو روش به شرح زيرند: الف- مديريت نظامگرا: مديريت نظامگرا دربردارنده ي كاربرد نظريه ي سيستمي در اداره نظامهاي بزرگ و كوچك است كه با استفاده از كارهاي انجام شده در ازاي كارهاي داده شده، مأموريت كل سازمان را بر حسب مدل سيستمي داده، پردازش و بازده، از ديدگاه بهبود بخشيدن به عملياتشان تحليل مي كند. ب) مديريت اقتضايي: روش عمده ديگر مديريت بر مبناي اقتضا است. نظريه پردازان مديريت اقتضايي روش اصول گرايي را ترك گفته اند. اساساً روش مديريت بر مبناي اقتضا بر اين واقعيت تأكيد دارد كه آنچه مدير در عمل انجام مي دهد وابسته به مجموعة شرايط موجود است. در نظريه مديريت بر مبناي اقتضا نه تنها به وضعيت موجود توجه شده ، بلكه تأثير راه حلهاي ارائه شده بر الگوهاي رفتاري سازمان نيز مورد نظر است. از اين رو گفته مي شود كه مديريت مؤثر همواره بر مبناي اقتضاست. طبقه بندي مديران: كارهاي مديري بر حسب سطوح سازماني متفاوت است . گر چه بعضي از صاحبنظران چهار سطح مديري را براي هر سازمان قائلند اما اكثر آنان بر سه سطح ذيل تأكيد دارند: 1-    مديريت عملياتي (سرپرستي)2-    مديريت مياني3-    مديريت عالي مديريت عملياتي (سرپرستي): بررسي ها نشان مي دهد كه مديران عملياتي سرشان شلوغ است و مراجعه مكرر افراد موجب انقطاع كارشان مي شوند. اغلب مجبورند براي نظارت در رفت و آمد باشد، برنامه هاي تفصيلي و كوتاه مدت طرح ريزي كنند و برخلاف تصور، نتايج مطالعات حكايت از آن دارد كه مديران اجرايي وقت كمي صرف برنامه ريزي، گزارش نويسي، خواندن، اظهارنظر و بازبيني مي كنند. مديريت مياني: مديران مياني به طور مستقيم به مديريت رده ي بالا گزارش مي دهند. كارشان مديريت بر سرپرستان و نقش حلقه ي واسطي را ميان مديريت عالي و مديران عملياتي به عهده دارند. بيشتر وقت مديران مياني به تحليل دادها، آماده كردن اطلاعات براي تصميم گيري و جهت دادن به نتايج كار مديران عملياتي است. مديران مياني بيشتر وقتها به تنهايي كار انجام مي دهند و عده اي از آنان بيشتر وقتشان را صرف جلسات مي كنند. مديريت عالي: مديري كه در نقشهاي عملياتي و مياني موفق بوده معمولاً مي تواند به مديريت عالي راه يابد. بررسي ها نشان مي دهد كه بخش اعظم كار مديران عالي از نظر پويايي و مشغله، نظير كار مديران عملياتي است. با اين تفاوت كه اينان برنامه ريزيهاي جامع و بلندمدت تري را در حوزه ي فعاليت گسترده تر و عوامل وضعي متنوع تري را طراحي يا مورد بررسي قرار مي دهند و بيشتر وقتشان را با همكاران يا افراد خارج از سازمان و اندك زماني را نيز با افراد زيردست مي گذرانند. مديريت موفق و مؤثر: مديريت موفق و مؤثر عبارت است كه از كسب اهداف سازماني يا چيزي بيش از آن مديري كه بتواند حداقل كار مورد قبول را با استفاده از امكانات مديري مانند: توبيخ، كسر حقوق و غيره فراهم سازد، مدير موفق ناميده مي شود. ولي مدير موثر كسي است كه بتواند 80 الي 90 درصد تواناييهاي افراد را به كار گيرد. خلاقيت: دانشمندان خلاقيت را به صورتهاي متعدد و متنوعي تعريف كرده اند كه هر كدام به نوعي، روشنگر بعدي از فر‌آيند مهم  خلاقيت است. در مجموع مي  توان گفت: «خلاقيت عبارت است از به كارگيري تواناييهاي ذهني براي ايجاد يك فكر يا مفهوم جديد»ارتباط خلاقيت و برنامه ريزي: خلاقيت با ساختن و يافتن فكرهاي جديد و نوآوري در كاربرد فكرها سروكار دارد. از نظر مديريتي، خلاقيت صرف، كافي نيست. فكر بايد به عمل نيز درآيد و لازمه ي اين امر به كارگيري فكرهاي جديد برنامه هاي مديري است. هر برنامه ريزي بسيار موفق نياز به صدها فكر و ايده ي كاربردي دارد. موانع خلاقيت: در راه ظهور خلاقيت موانعي وجود دارد كه در اينجا تنها به موانع اصلي به اختصار اشاره مي كنيم: 1-    عدم اعتماد به نفس 2-    ترس از انتقاد و شكست 3-    تمايل به همرنگي و همگوني 4-    عدم تمركز ذهني تصميم گيري و مديريت را مي توان مترادف هم دانست يا جنبه اصلي مديريت را تصميم گيري به حساب آورد. تعريف تصميم گيري: تصميم گيري فرآيندي را تشريح مي كند كه از طريق آن راه حل مسأله معيني انتخاب مي گردد.انتخاب: به مجموعه فعاليتهاي فرد برمي گردد كه موجب انتخاب يك بديل از مجموع بديلها مي شود. بنابراين انتخاب كردن جزئي از تصميم گيري است. انواع مسأله و تصميم گيري: 1-    تصميم هاي برنامه ريزي شده تصميم هايي هستند كه بر حسب عادت، قانون يارويه اخذ مي گردند و براي مسائل ساده و پيچيده به كار مي روند . هر چه تصميمها نامنظمتر، جديدتر و داراي نتايج عمده اي باشد، يا به بيان ديگر پيچيده تر باشد و تعهدات عمده اي را در برداشته باشد به همان نسبت هم تبديل آنها به شكل برنامه ريزي شده دشوارتر است. البته تصميمهاي برنامه ريزي شده تا حدي آزادي مدير را محدود مي سازد زيرا سازمان به جاي فرد تصميم مي گيرد كه چه بايد كرد به هر حال تصميمهاي برنامه ريزي شده وقت مدير را براي پرداختن به مسائل عمده تر آزاد مي كند. 2-    تصميم هاي برنامه ريزي نشده تصميم هايي هستند كه با مسائل غيرمعمول و منحصر به فرد سروكار دارند. در واقع مدير در برابر اكثر مسائل عمده اي كه با آن رو به روست ناچار به اخذ تصميم گيري برنامه ريزي نشده است. خط مشي هاي مكتوب و غيرمكتوب سازمان موجب تسهيل تصميم گيري مي شود زيرا بعضي از بديلها را حذف يا محدود مي كند. هر چه فرد در سلسله مراتب سازماني بالاتر رود داشتن توان اخذ تصميمهاي برنامه ريزي نشده اهميت بيشتري مي يابد زيرا بيشتر تصميمهايي كه بايد بگيرد برنامه ريزي نشده اند. موقعيت هاي تصميم گيري: مديران در تعيين چگونگي برخورد با مشكلات موقعيت هايي را در نظر مي گيرند. 1-    موقعيت اطمينان: در وضعيت اطمينان مي دانيم كه در آينده چه رخ خواهد داد. در اين موقعيت اطلاعات مورد اطمينان قابل اندازه گيري و دقيقي وجود دارد تا بر اساس آن تصميم گيري شود و در اين وضع آينده به كساني قابل پيش بيني است. 2-    موقعيت مخاطره: در وضعيت مخاطره ميزان احتمال هر گونه نتيجه ممكن معين است. به عبارت ديگر اطلاعات كامل موجود نيست و قابليت پيش بيني كمتر است. 3-    موقعيت عدم اطمينان: در وضعيت عدم اطمينان ميزان احتمال نتيجه گرفتن ممكن و حتي نتيجه را نمي دانيم به عبارت ديگر اطلاعات ما نسبت به موضوع ناچيز است. روشها و فنون معين تصميم گيري: روشها و فنوني كه از طريق تحقيق و تجربه به دست آمده اند و مي توانند در مراحل مختلف فرآيند تصميم گيري مورد استفاده قرار گيرند عبارتند از: 1-    تفكر خلاق: داشتن فكر خلاق كه در مرحلة دوم فرآيند اخذ تصميم داراي ارزش ويژه اي است از مؤثرترين ويژگي هاي يك مدير خوب است. استفاده از تفكر خلاق بستگي به توانايي فرد دارد. 2-     تحقيق در عمليات: تحقيق در عمليات به جاي آنكه مسأله را منحصر به يك واحد بداند در بهينه كردن نتايج كلي سازمان تلاش مي كند. اين روش به يك گروه تحقيقاتي نياز دارد تا تمام جنبه هاي مسأله را مورد بررسي قرار دهند. 3-    استراتژيها و مفاهيم زيربنايي: هر فرد يك چارچوب ادراكي وارد كه در اخذ تصميم در جريان كار و زندگي روزانه اش به وي كمك مي كند. ايجاد و گسترش اين چارچوب صرفاً از طريق تجربه- اگر چه كسل كننده و وقت گير است- فرآيند مؤثري است براي تسريع اين فرآيند، تصميم گيرنده بايد با مفاهيم و  استراتژيهاي معين آشنا شوند كه از تجربيات ديگران حاصل شده و در بعضي موارد از طريق تحقيق، كنترل شده است. اساس برنامه ريزي بر آگاهي از فرصتها و تهديدهاي آتي و چگونگي استفاده از فرصتها و مبارزه با تهديدها قرار دارد. تعريف برنامه ريزي: برنامه ريزي عبارت است از 1-    تعيين هدف يافتن و ساختن راه وصول به آن 2-    تصميم گيري در مورد اينكه چه كارهايي بايد انجام گيرد. 3-    تصميم گيري در مورد اينكه چه كارهايي بايد انجام گيرد. تجسم و طراحي وضعيت مطلوب در آينده و يافتن و ساختن راهها و وسايلي كه رسيدن به آن را فراهم كند. 4-    طراحي عملياتي كه شيئي يا موضوعي را بر مبناي شيوه اي كه از پيش تعريف شده ، تغيير بدهد. تعريف اصل برنامه ريزي: براي دست يافتن به هدف مورد نظر، بايد قبل از تلاش فيزيكي يا اقدام به انجام كار، تلاش ذهني يا برنامه ريزي كافي صورت بگيرد. هدفهاي برنامه ريزي: هدفهايي كه در هر برنامه ريزي دنبال مي شود به شرح ذيل است: 1-    افزايش احتمال رسيدن به هدف از طريق تنظيم فعاليتها 2-    افزايش جنبة اقتصادي (مقرون به صرفه بودن عمليات) 3-    تمركز بر روي مقاصد و اهداف و احتراز از تغيير مسير 4-    تهيه ابزاري براي كنترل اولويت برنامه ريزي: اگر وظايف مديريت را حول رئوس هرمي در نظر بگيريم برنامه ريزي در راس آن قرار مي گيرد و اگر چه وظايف مديريت را به طور جداگانه بررسي مي كنيم، ولي همه به هم مرتبط اند و در اين بين برنامه ريزي از اهميت و اولويت خاصي برخوردار است و بخش اعظم كار يك مدير را برنامه ريزي تشكيل مي دهد. محاسن برنامه ريزي: برنامه ريزي در هر سازمان محاسن زيادي دارد كه مهمترين آنها به شرح ذيل است: 1-    اهداف هر سازمان را فقط در چارچوب برنامه ريزي مي توان تحقق بخشيد.2-    برنامه ريزي، زمينه را براي اجراي تصميمها فراهم مي كند. 3-    برنامه ريزي ما را به طور مستقيم به سوي رشد اقتصادي كلان مي برد و از هدر رفتن عوامل توليد جلوگيري مي كند. 4-    برنامه ريزي موجب بودجه بندي مي گردد و در نتيجه ابزار كنترل را به دست مدير مي دهد. 5-    برنامه ريزي روحية گروهي را بالا مي برد و در نتيجه كارايي سازمان را افزايش مي يابد. محدوديتهاي برنامه ريزي: علي رغم محاسن زيادي كه برنامه ريزي دارد، محدوديتهايي را نيز به همراه دارد كه عبارتند از: 1-    با توجه به صرف هزينه و وقت، تعهدي براي تحقق اهداف به دست نمي دهد. 2-    به  علت صرف هزينه و وقت ، سازمانهاي كوچك از انجام عمل برنامه ريزي خودداري مي كنند. 3-    حركت را در تمام سطوح سازمان در كوتاه مدت مشكل يا  كند مي كند. 4-    برنامه ريزي بيشتر بر اساس احتمالات و حدس است تا بر يقين . راههاي كاهش محدوديتهاي برنامه ريزي: 1-    تا سر حد امكان از برنامه ريزي هاي وابسته به هم خودداري شود. 2-    از برنامه ريزي موازي در زمينه هاي گوناگون، بر اساس ضابطه ي خاص كمتر شود. 3-    سعي شود برنامه ها هماهنگ با يكديگر و يكنواخت پيش بروند. 4-    برنامه ها مرحله به مرحله اجرا شود. تعريف برنامه : برنامه عبارت  است از تعيين هدف كوتاه مدت و راه رسيدن به آن، به بيان ديگر ، برنامه عبارت است از تعهد براي انجام يك سري عمليات به منظور تحقق هدف. زمانبندي: سازماندهي، فرآيندي است كه طي آن تقسيم كار بين افراد و گروههاي كاري و هماهنگي ميان آنان به منظور كسب اهداف صورت مي گيرد . سازماندهي يك نوع فعاليت كوره اي است نه فعاليت مرتب روزانهسازماندهي فرآيندي سه مرحله اي است مركب از الف- طراحي كارها و فعاليتها ب- دسته بندي فعاليتها به سيستمهاي سازماني ج- برقراري رابطه ميان سيستمها به منظور كسب هدف مشترك نكته ي مهم اين است كه با توجه به تفاوت انواع سازمانها تعداد و نوع مسائلي كه مديران با آن مواجهند با هم فرق مي كند. براي مثال مسائل سازمانهاي كوچك حول تقسيم كار، تعيين مسئوليت ها و حيطه ي نظارت متمركز مي شود، مشكل سازمانهاي متوسط بيشتر در استفاده از ساختار وظيفه اي تأمين نيروي انساني و هماهنگي است و سازمانهاي بزرگ بيشتر درگير مسائل عدم تمركزند. مشكل عمده مدير در سازمان كوچك فراهم آوردن تيمي از مديران ورزيده براي اداره سازمان است، در سازمانهاي بزرگتر هر چه سازمان بيشتر توسعه مي يابد مربوط ساختن واحدهاي مختلف، براي مدير دشوارتر مي گردد. انواع مختلف ساخت سازماني : سازمان رسمي و غيررسمي: سازمان رسمي را مسئولين بطور قانوني بنيانگذاري و تصويب مي كنند و در آن تعداد مشاغل، حدود وظايف و اختيارات و چگونگي انجام آن مشخص مي شود ساختارهاي رسمي در واقع تخيلي هستند زيرا سازمان آن گونه كه پيش بيني شده عمل نمي كند، اما سازمان غيررسمي بيانگر حالت واقعي است يعني چگونگي عمل سازمان را بطور واقعي نشان مي دهد. بعد از آنكه ساختار رسمي ايجاد مي شود سازمان غيررسمي بطور طبيعي در چارچوب آن پديدار مي گردد؛ سازمان غيررسمي حاصل تعامل اجتماعي مداوم است و ساختار رسمي را تعديل، تحليم يا گسترش مي دهد. براي مثال در ساختار رسمي ممكن است تمام مسائل نيروي انساني، بطور مستقيم با رئيس پرسنل در ميان گذاشته شود ولي اگر كاركنان دريابند كه مي توانند از معاون پرسنلي كمك بيشتري بگيرند به وي مراجعه خواهند كرده از وجوه تمايز عمده اي كه ميان سازمان رسمي و غيررسمي وجود دارد ماهيت غيرشخصي سازمان رسمي در برابر ماهيت شخصي سازمان غيررسمي است . سازمان رسمي به طراحي مشاغل محدوده مي شود و از طريق فرآيند كارگزيني، افراد خاصي براي تصدي اين مشاغل انتخاب مي شوند. سازمان غيررسمي هنگامي شكل مي گيرد  كه تصدي شغل معيني در سازمان موجب برقراري روابط اجتماعي با ديگران شود. براي مثال ايجاد يك ليست معاونت پرسنلي يكي از فعاليتهاي سازمان رسمي است و گماردن شخص خاصي بر آن پست ، بخشي از فرآيند كارگزيني است و ساختار غيررسمي هنگامي پديد مي آيد كه آن شخص مسئوليت مي پذيرد و از طريق تعامل اجتماعي روابط مستمري با مدير پرسنلي و ساير افراد داخل سازمان برقرار مي سازد. در سازمان رسمي مدير روابط سازماني را به طور مكتوب و به كمك نمودار با دقت هر چه بيشتر براي كاركنان تشريح مي كند تغييرات بعدي در صورت لزوم مي تواند به طور رسمي يا غيررسمي انجام شود. در سازمان غيررسمي مدير روابط سازماني را به طور شفاهي براي كاركنان توضيح مي دهد و اين روابط را بر حسب نياز تغيير مي دهد. سازمانهاي بولوكراتيك و انطباقي: صاحبنظران كلاسيك مديريت بر ساخت سازماني دقيق تأكيد مي كردند. براي مثال، تيلو رفايول و سايرين اصرار داشتند كه كارها به طور دقيق معين شود و شبكه دقيق و تعريب شده اي از وظايف واگذار شده و اختيارات تفويض شده ايجاد گردد. فايول تأكيد داشت كه اصول سازماندهي منطقي بايد بتواند ساخت، تنظيم و هماهنگي لازم را براي تركيب فعاليتهاي گروهي فراهم آورد. فايول معتقد بود كه بايد براي هر يك از كاركنان در ساخت سازماني جايگاهي تعيين شود و كاركنان در جايگاه خود انجام وظيفه كنند لاماكس وبر جامعه شناس آلماني و همعصر فايول يكي از طرفداران قوي سازمان رسمي داراي ساخت يا به تعبير وي بولوكراتيك بود. بوروكراسي، شامل اين موارد است: تخصص گرايي، متابعت از قوانين ثابت و سلسله مراتب كه در نظر اختيارات دقيقاً تعريف شده است: بوروكراسي ، بتازگي، كاغذ بازي ساختارهاي مزاحم و سازمان يافتگي بيش از حد را تداعي مي كند. به هر حال واژه بوروكراسي آن گونه كه در نظريه سازمان به كار مي رود بيانگر شرح تفصيلي ساخت سازمان رسمي است و شامل شرح شغل، تفويض اختيار، رويه ها، مقررات و روابط تعيين شده است. در سالهاي اخير ، نظريه پردازان جديد سازمان و مديريت، ساختهاي بولوكراتيك و ارزش آنها را مورد سوال قرار داده اند، بويژه محيط هاي پويا ايجاب مي كند كه سازمانها خود را بيشتر با محيط تطبيق دهند، به اين ترتيب حركتي به سوي ساختهايي با انعطاف بيشتر كه اتكاي كم تري بر روابط موجود در سازمان رسمي دارند به وجود آمده است. نظريه كلاسيك بر بكارگيري اصول مبتني است كه به طور منطقي براي دريافت پاسخ قابل پيش بيني ايجاد شده است و آن را روش منطقي (مكانيكي) در سازماندهي مي نامند. نظريه هاي جديد عمدتاً ساخت كم تري را در تشكيلات توصيه مي كنند. زيرا در سلسله مراتب نياز، نياز افراد سازمان را در سطح بالاتري قرار مي دهند و محيط هاي سازماني پويا تر و قابل انعطاف تر مي دانند. مراحل فرآيند سازماندهي رسمي: نظريه كلاسيك بر اين فرض استوار است كه قصور در تعيين و تعريف دقيق روابط سازماني به عدم كارايي و تضاد و سردرگمي در سازمان منجر مي گردد. بنابراين هر چه فعاليتهاي افراد و خرده گروههاي كاري، از قبل تعيين شده باشد، سازمان آسانتر و بهتر انجام وظيفه خواهد كرد، بر اساس اين فرض نظريه سازماني اگر چه با اصولي نه چندان دقيق به مراحل معيني تقسيم شد كه به عنوان راهنما (براي برقراري ساخت سازماني) مورد استفاده قرار گيرد. مراحل چهارگانه سازماندهي بر اساس نظريه كلاسيك، به اختصار در زير آمده است. در شكل گيري سازمانها از بالا به پايين يا از پايين به بالا اختلاف نظر وجود دارد. ولي به هر حال نظريه كلاسيك از روش بالا به پايين حمايت مي كند. 1-    تقسيم كامل سازمان به چند جزء (تقسيم بندي افقي): الف) تقسيم بندي كار و فعاليت بر مبناي وظيفهب) طراحي اداره ج) ايجاد واحدهاي پشتيباني    2- برقراري روابط از نظر اختيارات (تقسيم بندي عمودي) : الف) سلسله مراتبب) حيطه ي نظارتج) وحدت فرماندهيد) روابط رئيس و مرئوسﻫ) تعيين نوع و حدود اختياراتو) روابط شاگرد و ستاد  ز) تمركز و عدم تمركز      3- بهم مرتبط ساختن سلسله مراتب (تركيب افقي): الف) راهنماي سازمانيب) تخصص وظيفه اي ج) رويه هاد) كميته هاﻫ) گروههاي كاري با ساخت موقتي     4- تعيين جا براي كاركنان (شرح شغل): الف) تقسيم كارب) شرح احراز پست ج) كاربرگ عمليات و مختصات شغلد) قوانين و مقررات تقسيم بندي افقي و عمودي (مراحل 1و2):در سازماندهي تقسيم بندي بر مبناي تفاوتهاي ميان ماهيت و شكل ساخت رسمي انجام مي شود. هر چه بر وسعت سازمان افزوده شود ، مشاغل تخصصي تر شده ، واحدهاي فرعي بيشتري ايجاد مي گردد، به طوري كه سازمان داراي اجزاي كوچكتري مي شود و تقسيمات بيشتري مي يابد. مرحله اول با اشكال سازماني و روشهاي گوناگوني كه براي طراحي سازمان موجود است، سروكار دارد، زيرا تقسيم بندي بر مبناي وظيفه، تقسيم بنديهاي فرعي وظايف سازماني را در بردارد و تعيين اداره موجب ايجاد واحدها يا ادارات فرعي مي شود. مرحله دوم شامل تقسيم بندي عمومي است، در ساخت سازماني، سطوح مختلف از طريق مشخص شدن سلسله مراتب سازماني ايجاد مي شود، تعيين سلسله مراتب (خط فرماندهي)،از مهمترين تصميمهايي است كه مدير بايد اخذ كند. تركيب افقي و شرح شغل (مراحل 3و4): مراحل 1و2 سازماندهي رسمي، چگونگي تقسيم سازمان به اجزاي هر چه كوچكتر را در بر مي گيرد و مرحله سوم نياز به مكانيزمهايي كه اجزا را به خاطر سلامت كل سازمان با هم تركيب كند، افزايش مي دهد. فرآيندهاي سازماني از دو نيروي حياتي و متضاد تجزيه و تركيب تشكيل مي شود. مراحل 1تا3 سازماندهي رسمي با كل سازمان و واحدهاي فرعي آن سروكار دارد، به هر حال سازماني كامل نخواهد بود تا اينكه فرد و ساختار سازمان به هم گره زده شوند و تا هر فرد نداند چگونه و چه بايد بكند، تمامي اهداف اصول سازماندهي حاصل نمي شود. در مرحله چهارم، اين امر از طريق مفاهيمي نظير تقسيم كار، شرح شغل، شرح وظايف و قوانين و مقررات به دست مي آيد. حيطه ي نظارت: تعداد افرادي كه به يك مدير گزارش مي دهند بر طول سلسله مراتب اثر دارد. هر چه حيطه ي نظارت كوچكتر باشد طول سلسله مراتب بيشتر مي شود. اين امر به نوبه ي خود هزينه هاي مستقيم مديريت را افزايش مي دهد. هر چه تعداد مديران مورد نياز بيشتر باشد جمع پرداختي حق مديريت بيشتر است. نظريه پردازان درباره ي مزاياي كوچكي و بزرگي حيطه ي نظارت بحثهايي را مطرح كرده اند، ولي آنچه كه در دنياي واقعي رخ مي دهد چيست؟ خلاصه ي نتايج مطالعات انجام شده براي تعيين حيطه ي نظارت واقعي به شرح زير است: الف) در بيشتر مطالعات تنها حيطه ي نظارت مديران عالي بررسي شده است. ب) مطالعات انجام شده دلالت بر آن دارند كه هر چه سازمان گسترده تر گردد حيطه ي نظارت نيز افزايش مي يابد. ج) بيشتر مديران عالي پنج يا شش نفر از مديران مياني را سرپرستي مي كنند. د) شواهد كافي براي قضاوت درباره ي حيطه ي نظارت مديران مياني و عملياتي وجود ندارد. بيشتر محققين ، معتقدند كه پيش بيني حيطه ي نظارت براي تمام سازمانها و در تمام سطوح با توجه به تفاوتهاي فردي مديران عاقلانه نيست، بنابراين بايد عوامل مؤثر بر حيطه ي نظارت را تعيين كرد. عوامل زيادي بر حيطه ي نظارت اثر دارند ولي عمده ترين آنها عوامل شخصي، شغلي و محيطي مي باشد . عوامل شخصي: دو متغير شخصي مي تواند بر حيطه ي نظارت اثر بگذارد، اول نظر مدير است. اگر مدير ناچار باشد قدرت بيشتري كسب كند ممكن است حيطه نظارت گسترده تري را ترجيح دهد يا اگر نيازهاي اجتماعي مدير شديد باشد همكاري با تعداد بيشتري از كاركنان را ترجيح مي دهد. از آنجايي كه مديران معمولاً داشتن حيطه نظارت گسترده را نوعي تشخيص براي خود محسوب مي دارند. سازمان حيطه نظارت گسترده تري مي يابد. دومين عامل شخصي، لياقت مدير است، سرپرستي لايق، گروه بزرگتري را مي تواند سرپرستي كند، بنابراين حيطه نظارت وي گسترده تر مي شود كاركنان لايق نيز برقراري حيطه ي نظارت گسترده تري را ممكن مي سازند. عوامل شغلي: نخستين عامل شغلي، ماهيت شغل مدير است اگر مدير تمام يا قسمتي از وقت خود را صرف سرپرستي و هدايت كند در آن صورت حيطه نظارت گسترده تر يا محدودتري خواهد داشت. ساير عوامل مربوط به كاركنان سازمان است، يكي از اين عوامل اهميت نسبي شغل و نياز شاغل به مشورت با مديرش است . عامل ديگر درجه تشابه و استاندارد بودن كار كارمند است. تحقيقات نشان مي دهد هر چه تنوع در شغل كمتر باشد حيطه نظارت مي تواند گسترده باشد. عامل مهم ديگر درجه ي همبستگي كارهاي هر اداره است . اگر همبستگي زيادي ميان مشاغل اداري باشد نظارت بيشتري را مي طلبد و در نهايت به حيطه ي نظارت محدودتري منجر مي شود. دانشمندان علوم رفتاري پديده «اندازه گروه» را كه مشابه با حيطه نظارت است مورد تفحص قرار داده اند. نتيجه گيري كلي اين تفحص حكايت از آن دارد كه گروههاي پنج و هفت نفري مناسب مي باشند، گروههايي كه اندازه بزرگتري داشته اند به شكل گيري گروههاي غيررسمي كوچكتري در درون خود، تضاد درون گروهي، مواجه شدن با مشكلات بيشتري در هماهنگي، عدم مشاركت همگاني و رضايت شغلي كمتري دچار شده اند. عوامل محيطي: از جمله عوامل محيطي مؤثر بر حيطه نظارت ، تكنولوژي است. تحقيقات نشان مي دهد سازمانهايي كه توليد انبوه دارند از حيطه نظارت گسترده اي در سطح سرپرستي برخوردار بوده اند. حيطه نظارت بهينه براي كارهاي دستي پنج نفر و براي كارهاي خودكار شش نفر و براي توليد انبوه چهل تا شصت نفر مي باشد. هر چه تغيير در محيط سازمان افزايش يابد و هر چه كاركنان از نظر جغرافيايي بيشتر پراكنده شوند حيطه ي نظارت محدودتر و تعداد آنها افزايش مي يابند. رابطه ي حيطه ي نظارت با درجه تمركز: حيطه ي نظارت بر تمركز نيز تأثير مي گذارد. در حيطه ي نظارت گسترده كه صد نفر سرپرست به يك مدير گزارش مي دهند ولي نمي تواند تمام تصميمها را اخذ كند، بنابراين مجبور به تفويض بخشي از اختيار براي تصميم گيري مي باشد. با حيطه نظارت كوچك، امكان تمركز براي مدير وجود دارد ولي هر چه سلسله مراتب بيشتر گردد، مديران عالي از رده ي عملياتي دورتر مي شوند و در سازمانهاي بسيار متحول مديران براي سرعت بخشيدن به فرآيند تصميم گيري مجبور به عدم تمركز مي شوند.   عوامل مؤثر در حيطه نظارت گستردهوضعيت    زيردستان    مدير- جاري بودن كار- ورزيده باشند- ثبات نسبي كار- نظارت كلي را ترجيح دهند- در فعاليتهاي نظارتي كمك دارد- تشابه كاري زيردستان- وظايف اضافي متعدد و فعاليتهاي غيرنظارتي ندارد- استقلال كاري از يكديگر- نظارت كلي را بر نظارت دقيق ترجيح دهد- رويه و روش هاي رسمي        - عدم نياز به كنترل و نظارت شديد        هماهنگی در مدیریت: هماهنگي را كه لازمه ي پيشرفت كارهاست ، به شرح ذيل مي توان تعريف كرد: هماهنگي مجموعه اي از مكانيزم هاي ساختاري و انساني است كه براي مرتبط ساختن اجزاي هر سازمان با يكديگر براي تسهيل كسب اهداف طراحي مي شود. اهميت هماهنگی در مدیریت: فرمهاي زير اهميت نسبي هماهنگي را بيان مي كند: الف- هر چه تقسيم كار بيشتر باشد نياز به هماهنگي بيشتر خواهد بود. ب- هر چه وابستگي واحدهاي فرعي بيشتر باشد نياز به هماهنگي بيشتر خواهد بود. واحدهاي مختلف هر سازمان را به سه طريق مي توان به هم مرتبط ساخت: 1-    همبستگي مجموعه اي: واحدهاي فرعي، در يك ارتباط كلي در حركت كل سازمان سهيمند، ولي بطور مستقيم با هم ارتباط ندارند و از حداقل هماهنگي برخوردارند. 2-    همبستگي ترتيبي: در اين نوع ارتباط، هر واحد به واحد قبلي خود وابسته است، همبستگي ترتيبي هماهنگي بيشتري را نسبت به همبستگي مجموعه اي لازم دارد. 3-    همبستگي مرحله اي: در اين نوع ارتباط، بازده يك واحد، داده واحد بعدي خواهد بود و بالعكس. خطوط هواپيمايي نمونه اي از اين نوع ارتباط را نشان مي دهند. هنگامي كه قسمت تعميرات، هواپيمايي را بازديد مي كند، هواپيمايي سالم بازدادة آن است. اين هواپيما براي قسمت عمليات پرواز، داده محسوب مي شود. پس از انجام عمليات، هواپيما دوباره براي قسمت تعمير به منظور بازديد، داده خواهد شد. بديهي است اينگونه ارتباط نزديك نياز شديد به هماهنگي ميان واحد عمليات پرواز و واحد تعميرات را مي طلبد.  در تحقيق ديگري چهار نوع هماهنگي براي برآوردن چهار نياز توصيه شده است. 1-    بازدارنده: هماهنگي در پيش بيني مسائل و مشكلات2-    اصلاحي: هماهنگي در اصلاح وضعيت غيرعادي سيستم و رفع نقائص آن  3-    تنظيمي: هماهنگي در حفظ وضع موجود 4-    بهبودي: هماهنگي در بهبود عمليات سيستم يا خرده سيستمهايي كه مسأله خاصي ندارند. هماهنگي اصلاحي و تنظيمي معمول ترين آنهاست. مكانيزم هاي هماهنگي چهار مكانيزم در هماهنگي وجود دارد: 1-    غير رسمي (برنامه ريزي نشده)2-    برنامه ريزي شده (غيرانساني)3-    هماهنگي فردي (برنامه ريزي شده انساني)4-    هماهنگي گروهي (برنامه ريزي شده انساني)هماهنگي برنامه ريزي نشده هماهنگي داوطلبانه، غيررسمي و بدون برنامه ريزي مفصل توسط سازمانها انجام مي شود، زيرا پيش بيني و برنامه ريزي يا هماهنگي تمام فعاليتها غيرممكن است، بنابراين مي توان گفت همه سازمانها تا حدي متكي به هماهنگي داوطلبانه هستند. هماهنگي غيررسمي، بر مبناي شناخت طرفيني، نگرشهاي مشترك و مكانيزمهاي رواني قوي براي همكاري قرار دارد. در هماهنگي داوطلبانه (غيررسمي) ، تقسيم كار شديد مسائلي را ايجاد مي كند ولي علي رغم اين مشكلات هماهنگي غيررسمي وجود دارد. براي هماهنگي داوطلبي در كار، موارد زير بايد صدق كند: 1-    هر كارمند بايد بداند اهداف خود و واحدش چيست2-    هر كارمند بايد تصوير روشني از آنچه نياز دارد در نظر داشته باشد. 3-    از همه مهمتر اين است كه هر كارمند بايد خود را با سازمان و اهداف سازمان وفق دهد. اگر سازمان براي كارمند واقعاً مهم باشد، براي كسب اهداف سازماني علاقه نشان خواهد داد. 4-    اگر گروههاي كاري خود را به سازمان وابسته بدانند، و به بيان ديگر، به كار در سازمان افتخار كنند، موجب تقويت پيوند فرد با سازمان مي گردد. در سازمانهايي نظير نهادها، بيمارستانها و سازمانهاي هنري اغلب پيوند شديدي بين افراد و سازمان ديده مي شود. در زمانهاي بحراني نظير جنگ، حوادث ناگهاني با سازمان، حس همكاري ميان افراد سازمانهاي دولتي و تجاري نيز ديده مي شود. پيوند شديد كاركنان با سازمان، اغلب نتيجه دقت در انتخاب آنها و گرايش فرد به اجتماعي شدن است. شديدترين حالت را كاركناني دارند كه يك فرآيند طولاني كارآموزي، قبل از ورود به سازمان را طي كرده اند، براي نمونه از اميران ، تكاوران و پرستاران مي توان نام برد. هر چه كه سازمان گسترده تر مي گردد يا وضعيت سازمان و كاركنان متناسب با  خصوصيات مذكور نباشد، لازم است هماهنگي غيررسمي، با هماهنگي برنامه ريزي شده تكميل گردد، ولي هيچ سازماني بدون وجود هماهنگي داوطلبانه نمي تواند فعاليت كند. هماهنگي برنامه ريزي شده (غير انساني) در صورتي كه شرايط براي هماهنگي داوطلبي فراهم نباشد، يا سازمان بيش از اندازه پيچيده و بزرگ گردد كه ارتباطات غيررسمي كارايي نداشته باشد، مدير از روشهاي برنامه ريزي شده براي هماهنگي استفاده خواهد مانند رويه هاي عملياتي استاندارد و مقررات. اگر مدير بتواند در چگونگي انجام مسائل، هماهنگي مكرر را به شكل يك رويه، برنامه يا خط مشي بيان كند، در وقتش صرفه جويي مي شود. هماهنگي فرديمديريت و كاركنان هميشه برداشت يكساني از خط مشي ها ندارند، هر كس تمايل دارد آنگونه كه مي خواهد و به نفعش هست خط مشي را تعبير و تفسير كند. با عنايت به اين واقعيت رواني افراد، هماهنگي دشوار مي گردد؛ براي حل اين مسأله به كمك هماهنگ كننده فردي دو راه وجود دارد: 1-    مقام مسئول : براي حل مشكلاتي كه ممكن است در ايجاد هماهنگي پديد آيد استفاده از مسئول مشترك در مورد واحدهايي كه نمي توانند كارهاي خود را با هم هماهنگ كنند، معمولترين روش است مدير مسئول نظرات دو طرف را مي گيرد و سپس از قضاوت، با استفاده از تمام منابع موجود براي اثرگذاري بر واحدها تلاش مي كند. چنانچه موفق نشود با استفاده از اختياراتش مشكل را حل مي كند و براي همكاريهاي بعدي رويه اي را برقرار مي سازد. هر قدر واحدها، تصميم مدير را منصفانه و عملي بدانند به همان نسبت مشكل هماهنگي بهتر رفع مي گردد. 2-    هماهنگ كننده: هماهنگي در زمينه هايي كه از پيچيدگي و دشواري زيادي برخوردار است، پست جداگانه اي را مي طلبد مانند موارد زير: 2-1- مدير محصول: فردي است كه به عنوان رابط تمام قسمتهاي وظيفه اي سازمان عمل مي كند و فروش و سود بيشتري را موجب مي گردد.2-2-  مدير پروژه: فردي است كه به عنوان رابط تمام قسمتهاي سازمان براي يك مشتري عمده انجام وظيفه مي كند. 2-3- مسئول هماهنگي مشتريان: فردي است كه به عنوان رابط تمام قسمتهاي سازمان براي يك مشتري عمده انجام وظيفه مي كند. 2-4- دفتر مركزي: واحدي است كه در جهت هماهنگي كليه اطلاعات براي مشتريان يا ارباب رجوع انجام وظيفه مي كند. روش دوم، پر هزينه است ، زيرا هزينه هايي را كه به طور مستقيم به مديريت مربوط مي شود، افزايش مي دهد از آنجايي كه هماهنگ كنندگان داراي اختيارات رسمي كمي هستند و در عين حال مسئول نتايج به دست آمده نيز مي باشند، كارشان بسيار دشوار است. از طرف ديگر هماهنگ كنندگان مكانيزم هاي نفوذ معيني در ديگران دارند، به همين جهت اين روش بندرت به كار مي رود ولي هنگامي كه زمان، عامل حياتي بوده و هزينه عامل عمده اي نباشد روش مزبور مي تواند مؤثر باشد. هماهنگي گروهي: هماهنگي از طريق جلسات گروهي نيز مي تواند صورت پذيرد، خواه گروهها، در قالب كميته هاي گوناگون به طور مرتب تشكيل جلسه دهند، يا در صورت لزوم دست به اين كار بزنند. البته هماهنگي گروهي كار آساني نيست، زيرا اعضاي گروه اغلب بر سر ترجيحات مشخص، ترجيحات سازماني و اهداف سازمان دست به جناح بندي مي زنند و توافقشان بر روي مسائل دشوار مي گردد. روش صحيح براي سازماندهي و هماهنگي وجود دارد: الف) سبك بولوكراتيك- محافظه كارب) سبك مشاركتي- ليبرال ج) سبك ميانه سبك سازماندهي محافظه كار توسط دو گروه نويسندگان نظريه پرداز كلاسيك مديريت و مدافعان بولوكراسي، در جامعه شناسي تشريح و حمايت شده است. سبك ليبرال در واقع مخالف سبك محافظه كار است، ليبرالها مدعي هستند كه سبكشان انگيزه هاي انسانهاي امروز را كثيف كرده است و بهتر مي تواند با پيچيدگيهاي تكنولوژي جديد خود را وفق. ليبرالها بر سبك رهبري و بويژه اثر آن بر سيستم كنترلي تعيين هدف، ارتباطات و تصميم گيري تأكيد دارند. سومين سبك و احتمالاً سبكي كه بيش از همه بيكار گرفته مي شود سبك ميانه است اين سبك گاهي سبك ليبرالها و گاهي سبك محافظه كاران را مناسب مي داند و در بيشتر اوقات مدير، قسمتهايي از دو سبك مذكور را انتخاب كرده و بكار مي گيرد. اين سبك تا حدودي صحيح به نظر مي رسد ولي معين نمي كند چه موقع سبك ليبرال و چه موقع سبك محافظه كار به كار گرفته شود. بررسي هاي اساسي در سازماندهي تحقيقات درباره ي موفقيت ساختهاي مختلف سازماني نشان مي دهد كه هنگام طراحي سازمان دست كم سه عامل بايد مورد ملاحظه و بررسي قرار گيرد كه عبارتند از: راهبرد (استراتژي) ، تكنولوژي و محيط. راهبرد (استراتژي): از اصول مديريت است كه نقض آن نتايج ناگواري را به بار مي آورد، اين اصل مي گويد : «ساخت سازماني تابع استراتژي است» رعايت اين اصل عملكرد مؤثر سازمان را تضمين نمي كند ولي نقض آن موجب عملكرد ضعيف مي شود. ناگفته نماند ساخت سازماني را تابع محض استراتژي دانستن ، بر اساس اين پيش فرض است كه داشتن يك استراتژي منسجم اولويت دارد، زيرا بدون استراتژي مشخص مدير نمي تواند ساخت مورد نياز سازمان را معين كند. تكنولوژي: مطالعات نشان مي دهد كه نوع كار و تكنولوژي هر سازمان، دو عامل عمده در انتخاب ساخت سازماني اند. براي مثال سيستمهاي توليد غير انبوه، با ساختهاي ؟؟؟؟؟ موفقترند، در حالي كه سازمانهاي با تكنولوژي پيچيده و توليد انبوه، با ساختهاي سازماني بلند موفقترند، زيرا ساخت تخت در سيستمهاي توليد غيرانبوه ارتباطهاي فراوان و ضروري روزانه را تسهيل مي كند و ساختهاي بلند، بيانگر جدايي واحدهاي برنامه ريزي و كنترل تخصصي با واحدهاي توليدي و اجرايي است، كه البته اين گونه واحدهاي ستادي، سهم بسزايي در موفقيت توليد انبوه و فرآيندي دارند. مطالعات ديگري در اين زمينه نشان مي دهد كه تكنولوژي يا سيستم كاري در سازمانهاي خدماتي و دولتي عامل عمده اي در مطالعه ساخت سازماني مناسب محسوب مي گردد. محيط: بررسي ديگري كه در طراحي سازمان بايد انجام شود ماهيت محيطي است كه سازمان بايد در آن فعاليت كند، بويژه ثبات نسبي شرايط در آن به طور كلي هر چه محيط آرامتر و قابل پيش بيني تر باشد، مدير بهتر مي تواند سازمان را بر اساس وظايف و فرآيندهاي پايدارتري طراحي كند، و هر چه محيط ناپايدارتر و بحرانيتر باشد، نياز بيشتري به ساختهاي موقت و قابل انعطافتري مي باشد.

آشنایی با اصول انبارداری

انبار و انواع آن:

به محل و فضایی که یک یا چند نوع کالای بازرگانی ، صنعتی ، مواد اولیه و یا فراورده های مختلف که بر اساس یک سیستم صحیح طبقه بندی و تنظیم می گردد، انبار گفته می شود. انبارهایی که در موسسات مختلف جهت نگهداری اقلام از آن ها استفاده می شود عبارتند از:

انبار پوشیده: بعضی از اجناس به علت حساسیت و مواد خاصی که در ساختمانشان به کار رفته باید در انباری که همه اطراف آن بسته و دارای سقف است ، نگهداری شوند.

انبار سرپوشیده: نوعی انبار که سقف دارد ولی چهارطرف آن باز و فاقد حفاظ جانبی است اقلام و یا اجناسی که در مقابل نور مستقیم آفتاب و برف و باران خاصیت خود را از دست می دهند ، در این انبارها نگهداری می شوند.

انبار باز: این انبار به صورت محوطه است و معمولا اجناسی که در مقابل نور آفتاب و برف و باران خاصیت اولیه خود را از دست نمی دهند با رعایت اصول انبارداری در آن نگهداری می شوند.

انواع موجودی های انبار:

اجناس و کالاهای موجود در انبار اعم از موسسات تولید یا غیرتولیدی را می توان به پنج دسته به شرح زیر تقسیم نمود:

مواد خام یا مواد اولیه :       از این مواد برای تولید کالا استفاده می شود.

مواد و لوازم مصرفی

مواد و لوازم مصرفی به موادی اطلاق می شود که به طور غیرمستقیم در تولید کالا دخالت دارد و یا در سازمان های تولیدی برای انجام خدمات جانبی مورد استفاده قرار داده می شود. این مواد بر اثر مصرف از بین می رود مانند کاغذ و مداد و یا وسایل بسته بندی در سازمانهای تولیدی.

مواد و لوازم در جریان ساخت

به موادی که مقداری تغییرات در مواد اولیه آن داده شده ولی هنوز بصورت کامل ساخته نشده است ، مواد و لوازم در جریان ساخت گویند.

کالای تمام شده:

به کالاهایی گفته می شود که از نظر ساخت به مرحله ی تکمیلی رسیده و قابل عرضه به بازار باشد.

اجناس خریداری شده جهت فروش:

این سری از اجناس شامل اجناسی هستند که بدون هیچ گونه تغییری در آنها به بازار جهت فروش عرضه می گردد و به طور موقت در انبار نگاهداری می شود. مانند انبار فروشگاه ها و موسسات بازرگانی.

انبارداری:

انبارداری عبارت است از دریافت مواد و اقلام ، نگهداری صحیح و تحویل به موقع آن ها به مصرف کننده با رعایت مقررات و دستورالعملهای سازمان به نحوی که با اعمال کنترل دقیق از میزان موجودی کالا در انبار و مقدار مصرف آن و نیز از انباشته شدن بیش از حد موجودی ها جلوگیری شود.

بعبارت دیگرانبارداری شامل سیستمهای قرارگرفتن جنس درانبار وایجادروشها واعمال مدیریت کنترل موثر از زمان دریافت تا لحظه تحویل

اهداف و وظایف انبارها:

هدف از تشکیل و ایجاد انبارها چه در سازمان های دولتی و چه در بخش خصوصی تامین ، نگهداری و در دسترس قرار دادن مجموعه وسایل مورد نیاز آنها است ، اگر مواد و لوازم مورد نیاز  به موقع تهیه و در دسترس واحد مصرف کننده قرار داده نشود ، در گردش کار و فعالیت های آن موسسه وقفه ایجاد می شود.

وظایف انبارها را می توان به شرح زیر بازگو کرد:

برنامه ریزی و مراقبت جهت حفظ مقدار موجودی هر یک از اقلام کالاهای مورد نیاز سازمان در حد مطلوب خود.

همکاری و مساعدت در خرید، تامین و تهیه کالا ها و کنترل و دریافت کالاهای خریداری شده.

 نگهداری کالاها در انبار به نحو صحیح و تسریع در امر تحویل با رعایت مقررات و دستورالعمل های سازمان.

 اجرای وظایف فوق مطابق با اصول و ضوابط صحیح انبارداری موجب تسریع در انجام امور سازمان و تولید بی وقفه و مرغوب و صرفه جویی و کاهش هزینه های تولید شده و بنیه مالی سازمان را تقویت می کند.

اجرای قوانین و دستوالعملهای سازمان درکلیه امورخصوصا انبارداری که جنبه مالی دارد لازم الاجرا ست و عدول از آن کیفر به همراه دارد.

برای محاسبه فضای انبار باید مراحل زیر طی شود:

·        وظایف انبار مربوطه مشخص شود.

·        مشخصات اقلام شامل نوع، خصوصیات فیزیکی (وزن، حجم، شکل ظاهری و ... )، نحوه و محل انبار کردن (قفسه، محل باز، روی زمین و ...) مشخص شوند.

·        روش حمل مشخص شود.

·        نحوه ورود و خروج مواد مشخص شود.

نکات مهم در طراحی انبار

·        اقلامی که استفاده متعدد و زیاد دارند یا اقلام حجیم و سنگین بهتر است نزدیک به محل مصرف انبار شوند یا نزدیک در ورودی باشند.

·        در قفسه بندی بهتر است اقلام حجیم و بزرگ در طبقات پایینتر چیده شوند.

·        از ارتفاع حداکثر استفاده به عمل آید.

·        قابلیت دسترسی به همه مواد وجود داشته باشد.

·        حداکثر استفاده از نیروی انسانی موجود و امکانات حمل و نقل به عمل آید.

·        خروج غیر قانونی اقلام باید توسط طراح به حداقل برسد.

·        یک سیستم اطلاعاتی مناسب بایستی برای انبار طراحی گردد.

مسایل کلی ایمنی و حفاظتی:

1- شرایط  و وضع عمومی انبارها:

الف- وضع طبیعی انبارها:

انبارها باید از لحاظ وضع طبیعی هوا ، درجه حرارت و برودت ، رفت و آمد بر اساس نوع و طبیعت اجناس و کالاهایی که در آن ها قرار داده می شود ، ساخته شده و رعایت نکات مربوط به هوا ، درجه حرارت ، سردی ، گرد و غبار ، نور و روشنایی ، نظافت و بهداشت ، سر و صدا و سایر مسایل ایمنی مربوط به محیط و فضای انبار در آن رعایت شده باشد و از نظر فضای فیزیکی و محل عبور و مرور برای کارکنان انبار، وسایل حمل و نقل همچون لیفت تراک ، چرخ  دستی ، قطعات حجیم و همچنین از لحاظ کنترل ورود و خروج و رفت و آمد اشخاص متفرقه و غیر کارکنان باید فضای کافی در نظر گرفته شود تا سبب کندی و مشکل شدن امور و برداشتن و تحویل اجناس نگردد.

ب- وضع انبارها از لحاظ حفاظتی:

انبارها از لحاظ حفاظت از سرقت ، آتش سوزی ،پراکنده شدن موجودی ها در اثر در دسترس بودن اقلام فاسد شدنی و یا توجه به علائم ایمنی بسته های کالا، باید به خوبی مورد توجه و حراست قرار گیرد ، بنابراین از لحاظ حفاظتی:

·        انبارها باید دارای مستقل و پنجره های ایمن و قابل باز و بسته شدن فقط از سمت درون و دیوارهای غیرقابل عبور باشند.

·        انبارها از لحاظ سرقت ، آتش سوزی و سایر آسیب ها باید پوشش بیمه ای داشته باشند.

·        انبارها باید از لحاظ ایمنی دارای وسایل کافی ، شامل نصب وسایل اعلام خطر ، وسایل اطفای حریق مانند سطل آتش نشانی حاوی شن و انواع خاموش کننده های دستی ، کپسول گازکربنیک، هیدروکربن ها ، هالوژنه و وسایل و تجهیزاتی از قبیل لوله کشی آب با فشار قوی ،نردبان های موتوری و ماشین های آتش نشانی و خاموش کننده های سود و اسید ، خاموش کننده آبی کفی    و... باشند تا در موقع بروز خطر بتوان از آنها استفاده کرد.

·        در انبارهایی که احتمال تراکم هوای نامناسب وجود دارد ، گذاشتن وسایل الکتریکی محرک هوا مانند هواکش یا بادبزن لازم است تا وضع هوای داخل انبار را مساعد کند.

·        ورود و خروج اشخاص متفرقه باید طبق ضوابط معین و یا با اجازه مسئولین مشخص باشد آن هم فقط در مواردی که نیاز به این کار احساس شود.

·        دریافت و صدور کالا یا اجناس از انبار باید از دریچه یا محل خاصی صورت گیرد تا کنترل اجناس و کالای تحویلی را امکان پذیر سازد.

·        در صورتی که صدور جنس به مقدار زیادی صورت گیرد و احتیاج به زمان بیشتری داشته باشد، باید صورت آن (برگ درخواست کالا از انبار) با مهلت بیشتری به انبار داده شود و انباردار آن را پس از آماده شدن در محل قسمت درخواست کننده تحویل دهد.

 2- توصیه و نکات ایمنی درباره انبار و انبارداری :

 الف- چیدن اجناس و کالاها

کالا و اجناس در انبار باید طوری روی هم چیده شوند که در اثر ارتفاع زیاد سقوط نکرده و ضرر و زیان و خسارت مای و جانی در بر نداشته باشد.

ب- نگهداری اجناس و کالا

کالا و اجناس موجود در انبار باید طوری نگهداری شوند که در اثر فشار و یا فشردگی و یا بر اثر تغییر در خواص فیزیکی ، شیمیایی و فعل و انفعالات دیگر باعث خسارت مالی و جانی نگردد.

پ-استفاده از وسایل و ابزار کار مناسب

برای چیدن و یا جابجایی کالا و اجناس باید از وسایل مورد نیاز در چیدن یا جابجایی کالا و اجناس استفاده کرد، استفاده از لیفت تراک با شاخک ها عمدتا باید با وجود پالت در زیر  کالا استفاده شود و یا لیفتراک با وسیله بغل گیر عموما برای استفاده از بسته هایی استفاده شود که بر اثر فشار بغل گیر لیفتراک آسیب نبینند و یا استفاده از نردبان زمانی صورت گیرد که اولا اجناس و کالا در ارتفاع بالا و از وزن کم برخوردار باشند و ثانیا نوع نردبان مورد استفاده با توجه به شرایط طبقه بندی کالا در انبار استفاده گردد.به طور مثال هنگام استفاده از نردبان دو پایه باید زاویه دو پایه نردبان با سطح زمین ، حدودا 75 درجه باشد یا فاصله پایه نردبان تا دیوار یک چهارم طول نردبان شود.

3- نکات ایمنی درباره مواد قابل اشتعال و انفجار:

در خصوص نگهداری و چیدن اجناس و کالای قابل اشتعال و انفجار ، صرفنظر از نوع و مصرف و کاربرد آن باید موارد زیر را در نظر داشت:

·        انبار باید دارای تهویه مناسب و کافی باشد تا در صورت نشت و انتشار بخار مواد قابل اشتعال ، هوای داخل انبار در حد کافی رقیق گشته تا از آتش سوزی احتمالی و آلودگی و مسمومیت و خفگی پرسنل انبار جلوگیری شود.

·        برای گرم کردن اتاق کارکنان در این قبیل انبارها از شوفاژ برقی ضد شعله و یا شوفاژ بخار آب استفاده شود.

·        مواد قابل اشتعال را باید در انبارهای جدا از مواد دیگر و مناسب با این مواد نگه داری کرد، ضمن اینکه باید مواد اکسیدکننده قوی و قابل انفجار و موادی که در رطوبت هوا ، دارای فعل و انفعال حرارت زا شده و یا در اثر ترکیب خود به خود آتش می گیرند ، جدا نگهداری شوند.

·        تابلوهای (خطر آتش سوزی) و (استعمال دخانیات ممنوع) در مکان های مناسب و چشمگیر نصب شوند.

·        برای تامین روشنایی از سیم های استاندارد و چراغ ضد شعله استفاده شود و کلید و پریزها از نوع ضدجرقه انتخاب شوند.

·        ساختمان انبار از نظر مصالح ساختمانی در برابر آتش سوزی مقاوم بوده و اسکلت فلزی انبار ، دارای اتصال به زمین و از نظر الکتریسیته صاعقه الکتریسیته ساکن باشد.

·        از نظر آتش سوزی و انفجار باید دانست ، کلیه مواد قابل اشتعال خطرناک بوده و در اثر پراکنده شدن بخار و یا گرد قابل اشتعال ، انفجار شدید تولید می شود.

·        برای نگه داری این قبیل فراورده ها در ساختمان رعایت حریم (50 یارد) نسبت به انبارهای دیگر ضروری است و به همین منظور باید در فاصله صدمتری از انبار مواد انفجاری تابلوی اخطار مواد منفجره و کشیدن سیگار ممنوع نصب گردد.

·        به منظور جلوگیری از انفجار ، نباید بیش از 5عدد صندوق های مواد انفجاری روی هم چیده شود ضمن آنکه نباید ارتفاع هر ردیف از شش فوت تجاوز کند و چاشنی ها و مواد انفجاری در یک جا انبار شوند همچنین در موقع جابجایی مواد قابل انفجار باید از کشیدن ، لغزانیدن و غلتانیدن صندوق ها روی زمین جدا خودداری کرد.

·        استفاده از ابزار و وسایل آهنی و فولادی در انبار مواد قابل انفجار ممنوع است و برای باز کردن صندوق ها نیز باید از چکش و ابزار ضد جرقه استفاده شود.

نگهداری و حفاظت اجناس و کالاها( انبار کردن)

پس از دریافت یا تحویل کالاها یا اجناس و صدور رسید انبار نوبت  مرحلی است که در آن طبق اصول و روال خاصی ، انواع کالاها و اجناس از هم جدا شده هر کدام پس از تفکیک به طبقه و گروه و تعیین کد کالا بنا به نظم و ترتیبی که در یک سیستم صحیح انبارداری در محل خود قرار داده می شود.

این اصول عبارت است از:

·        تعیین محل قرار دادن کالا(انبار- قفسه-طبقه-ردیف)

·        چیدن و انبارکردن کالا

·        تهیه کارت شناسایی کالا و نصب آن بر روی اجناس

·        نگهداری یا حفاظت کالا در انبار

برای بهتر روشن شدن موارد فوق ، هر یک از این اصول مورد بحث و بررسی قرار می گیرد.

1-   تعیین محل قرار دادن کالا

 این امکان وجود دارد که اجناس مشابه در یک شرکت قابلیت جایگزینی دیگر را داشته باشند، بنابراین ، انباردار می بایست در خصوص تعیین محل مناسب برای استقرار این نوع اقلام به گونه ای عمل کند که ارتباط این نوع اجناس با دیگر برقرار شود تا در صورت نیاز به هر یک از آن ها دسترسی به کالای مورد نظر مقدور باشد. لذا انباردار باید تشابه در مصرف را مدنظر قرار دهد و سعی کند اقلامی که با یکدیگر مصرف می شوند را در کنار هم یا نزدیک به هم قرار دهد؛ این عمل انباردار باعث کوتاهی مسافت ، کاهش خستگی ، تسهیل در دسترسی به موقع و فراهم سازی کالا در پاسخگویی به درخواست ها می گردد.

محل و موقعیت و شکل ظاهری و نوع ساختمان انبار:

از جمله عواملی که محل قرار دادن کالا در انبار را تحت تاثیر قرار می دهد ، محل و موقعیت ساختمان، ظرفیت مفید و قابل استفاده ، وجود ستون های داخل، محل درهای ورودی و خروجی ، تهویه و نورگیری و شکل ظاهری ، ارتفاع و ابعاد مختلف انبار و ... است که در تعیین محل قرار دادن کالا اثر دارد.

امکانات و تجهیزات انبار:

یکی دیگر از عواملی که برای تعیین محل قرار دادن کالا موثر است امکانات و تجهیزات موجود در انبار است.این تجهیزات شامل وسایل حمل و نقل داخل انبار از قبیل لیفتراک ، چرخ دستی،جرثقیل و سایر تجهیزانت انبار،شامل وسایل توزین ، نردبان ، چهارپایه و وسایل مورد نیاز برای نگهداری کالا از قبیل پالت ، انواع ظروف ، انواع قفسه و غیره می باشد.

خصوصیات فیزیکی کالا

خصوصیات فیزیکی کالا ، یکی دیگر از عواملی است که در تعیین محل قرار دادن آن در انبار تاثیر دارد.این خصوصیات شامل وزن(اقلام سنگین و سبک) ، نوع بسته بندی مانند کیسه ، کارتن ، عدل، جعبه ، بشکه ، قوطی ، صندوق و یا به صورت فله است که ابعاد و شکل ظاهری آن ها را تشکیل می دهد.

خصوصیات کیفی کالا

این خصوصیات شامل کالای فاسدشدنی ، سریع الاشتعال بودن ، قابل انفجار ، سمی بودن و دیگر خصوصیات کیفی است که باعث می گردد در تعیین محل قرار دادن کالا تاثیر بسزایی داشته باشند.لذا پس از تعیین محل قرار دادن کالا در انبار ، نسبت به تعیین قفسه ، طبقه و ردیف برای استقرار کالا اقدام می شود.

 2-   چیدن و انبار کردن کالا

 یکی از متداول ترین و در عین حال منطقی ترین روش های چیدن اجناس در انبار در ایجاد نظم و استفاده مطلوب – از زمان داد وستد بسیار موثر است تنظیم و نگه داری کالا در یک محل خاص را صفافی نیز می گویند.

مهمترین نکاتی که باید در چیدن کالا در انبار به آن ها توجه کرد عبارتند از:

میزان تقاضا: اقلامی را که به طظور روزمره دریافت و واگذار می شوند ، باید نزدیک به در انبار چید تا هنگام داد و ستد آنها وقت و کار کمتری صرف شود و آن دسته از اقلامی را که کندمصرف هستند نیز در قسمت های انتهایی انبار قرار داد.

وجه تشابه: اقلامی را که وجه اشتراک دارند ، باید در کنار هم قرار گیرند، به عنوان مثال اجزای موتور در یک قسمت و اجزای روشنایی در قسمت دیگر و نزدیک هم انبار شوند.

اندازه و حجم کالا: باید به اندازه و حجم فیزیکی اقلام توجه ویژه ای مبذول داشت به نحوی که اجناس سبک وزن و کوچک را در نقاط دورتر و در ارتفاع و کالاهای سنگین و بزرگ را که حمل و نقل آنها مشکل است، در قسمت کم ارتفاع و نزدیک در انبار نگهداری کرد.

مشخصات کیفی اجناس: مشخصات شیمیایی و نوع کالا و قرار دادن آنها در کنار یکدیگر از نکاتی است که باید بطور خاص به آنها توجه کردزیرا آن دسته از مواد شیمیایی که ایجاد احتراق میکنند رانباید نزدیک کالاهای قابل اشتعال قرارداد.

برای مسخص کردن محل اجناس در انبار باید راهروها و قفسه ها شماره گذاری شوند. این شماره ها محل اجناس در انبار است و کارت راهنمایی کالا در انبار که معمولا به صورت کاردکس تنظیم می شود، ثبت می گردد.

در نمونه زیر نحوه شماره گذاری و محل نگهداری کالا در انبار نشان داده شده است.

محل اجناس

واحد مصرف

نام کالا

کد کالا

B-04-03

عدد

بلبرینگ

225081

معمولا در شماره گذاری قفسه های انبار ، شماره های زوج را برای قفسه های سمت راست و شماره های فرد را برای قفسه های سمت چپ اختصاص می دهند بنابراین محل جنس در مثال فوق (04-B-03) به ترتیب زیر خواهد بود:

03: شماره قفسه

B: دومین طبقه از قفسه ( معمولا طبقات هر قفسه از پایین به بالا با حروف تعیین می شوند)

04: چهارمین قسمت از دومین ردیف قفسه

 کارت راهنمای انبار را نیز معمولا بر حسب نام کالا و یا شماره قطعه(فنی) مرتب می کنند تا با مراجعه به آن محل استقرار کالای مورد نظر به راحتی معلوم شود. در صورتی که در انبارهای بزرگ ، برای نگهداری کالا از راهرو ها هم استفاده شود ، راهروها را با کد یک رقمی قبل از شماره قفسه در کارت راهنمای کالا نشان می دهند مانند:

                                   ××               ××               ××                  ×

                             قسمت طبقه      طبقه       شماره قفسه           راهرو  

 3-   تهیه کارت شناسایی کالا و نصب آن بر روی اجناس

 برای نگهداری حساب ورود و خروج هر نوع کالا که وارد انبار می شود و یا از انبار خارج می گردد از کارت های مقوایی انبار استفاده می شود.

هر انبار دارای دو نوع کارت است و بنا به ضرورت می توان مقدار زیادتری در نظر گرفت و به وسیله کارت انبار هر موقع می توان میزان داد و ستد و موجودی و سایر اطلاعات لازم را جمع و هر یک از انواع کالای موجود در انبار را بدست آورد.

کارت کوچک(کارت قفسه)

 کارت کوچک انبار در بالای قفسه یا روی هر یک از اجناس انبار نصب می شود و این کارت دارای مشخصات زیر است:

نام کالایی که کارت مربوط به آن است.

شماره جنس و نوع کالا

موجودی حداقل و حداکثر

واحد مقدار

مقدار متضمن تاریخ وارده و صادره و موجودی

 

کارت بزرگ

کارت بزرگ دارای مشخصات زیر است:

شماره برگ که در موقع مصرف و استعمال برگ های دوم و سوم به بعد به ترتیب به برگ ها داده می شود.

شماره جنس بر مبنای طبقه بندی و تنظیم کالا

مشخصات کامل جنس

واحد مقدار

موجودی حداقل و حداکثر

شماره ردیف و ثبپ هر ورود و خروج مربوط به کارت

روشنده

اطلاعات مربوط به ورود کالا با تفکیک تاریخ و مقدار مبلغ

اطلاعات مربوط به خروج کالا با تفکیک تاریخ و مقدار و مبلغ

      10- اطلاعات مربوط به موجودی کالا شامل اطلاعات مربوط به مقدار و مبلغ

 از کارت بزرگ اطلاعات زیر بدست می آید:

1- قیمت و مقدار هر یک از انواع اجناس موجود در انبار

2- اسم و آدرس فروشنده

3- طرز تقسیم و استعمال هریک از انواع کالا

4- میزان موجودی هر کالا در هر موقع

 

4-نگهداری یا حفاظت کالا در انبار

 نگهداری یا حفاظت کالا در طول مدتی که در اختیار انباردار است یکی از مهمترین وظایف هر انباردار به شمار می رود، ضمن اینکه در این بخش از این مرحله ، انباردار می بایست به نکات زیر توجه کند:

·        قرار دادن اجناس و کالاها به شکلی در قفسه که با هم اختلاط پیدا نکنند.

·        ثبت مشخصات و مقدار وارده و موجودی آن در کارتی به نام کارت انبار ( کاردکس)

·        کنترل گاه به گاه اجناس و کالاهای موجود با کارت انبار آن.

·        کنترل سالم ماندن کالاها و اجناس

·        حفاظت از سرقت ، آتش سوزی و هر عامل از بین برنده یا ضایع کننده دیگر

 3-مرحله صدور یا تحویل اجناس و کالا به خارج از انبار:

خروج اجناس از انبار به چند طریق صورت می گیرد:

درخواست کالا و مواد از انبار

 نحوه صدور قطعات و مواد از این قرار است که ابتدا واحد متقاضی ، کالای مورد نیاز خود را با تکمیل فرم(برگ درخواست کالا از انبار) و تایید مسئول ذیربط از انبار درخواست می کند.

در صورت موجود بودن کالا ، انباردار به صدور ( حواله انبار) اقدام می کند و اگر جنس موجود نباشد به تنظیم فرم ( درخواست خرید کالا) اقدام و یک نسخه از فرم مزبور جهت خرید به تدارکات ارسال می شود.

 در برخی موسسات ، به جای فرم های درخواست کالا و حواله انبارز از فرم ادغام شده ( درخواست و تحویل کالا از انبار) استفاده می شود، این فرم را متقاضی تکمیل کرده و پس از تحویل کالا از طریق انبار ، در ستون مربوط به تحویل گیرنده امضاء می کند.

اصولا صدور جنس از انبار ، طبق برگ درخواست کالا صورت می گیرد ، فرم (حواله انبار) هنگام تحویل کالا به متقاضی تنظیم و از طریق انبار صادر می شود.

صدور ابزار از انبار

    جهت دریافت ابزار از انبار، متقاضی فرم(ابزار) را تکمیل کرده و به انبار ارسال می دارد ، از این فرم معمولا برای استفاده موقت از ابزار استفاده می شود.

برگشت کالای امانی دریافتی

از این فرم، هنگام برگشت کالایی که قبلا از موسسه به امانت گرفته شده استفاده میشود.فرم مزبور در انبار صادر می شود.

کالای غیر قابل قبول

    چنانچه کالای خریداری شده به تایید فنی و کیفی نرسد ، انبار با تکمیل فرم( کالای غیر قابل قبول) کالای خریداری شده را از طریق تدارکات به فروشنده مرجوع می کند.

رسید و تحویل مستقیم

 در بعضی شرایط اقلام خریداری شده بدون ورود به انبار ، مستقیما به مصرف کننده تحویل می شود ( مانند مصالح ساختمانی)

انباردار در تحویل مستقیم کالا نظارت دارد. وی موظف است کالای وارده را با نسخه سفارش خرید کالا تطبیق دهد و سپس به صدور ( رسید انبار مستقیم) که در ولقع حکم حواله انبار را خواهد داشت، اقدام کند.

خروج کالا از موسسه

 ارسال کالا از واحد های مختلف به خارج از موسسه مستلزم تنظیم( برگ خروج کالا) است.

 

۱۲ دریاچه زیبا در ایران+عکس

در ایران ۲۸ دریاچه طبیعی و ۹ دریاچه‌ که براثر ساخت سد شکل گرفته وجود دارد ؛ از این میان ۱۲ دریاچه پرطرفدار طبیعی کشور را بشناسیم.
 ، میلیون‌ها سال از زمانی که کل کره زمین را آب فرا گرفته بود، می‌گذرد و سهم ایران از آن همه آب، داشتن بزرگترین دریاچه جهان و دومین دریاچه شور جهان شد. دریای مازندران، بزرگترین دریاچه جهان که بین ایران و جمهوری‌های استقلال یافته شوروی مشترک است و آنقدر بزرگ است که آن را دریا می‌نامند و دریاچه ارومیه که دومین دریاچه شور جهان است.

امکانات گردشگری در کنار دریاچه‌های ایران، آنها را به جاذبه‌های گردشگری پررونقی تبدیل کرده که هرچه هواگرم‌تر می‌شود، طرفداران آنها هم بیشتر می‌شود. خیلی از دریاچه‌های ایران آنقدر معروف هستند که نیازی به معرفی ندارند اما برخی دیگر نیز هستند که گردشگران کمتری دارند و برخی دیگر نیز خشک شده‌اند و کویرند. به هرحال به هریک از این دریاچه‌ها که برای گردش و سرگرمی ‌می‌روید حواستان به پاکیزه نگه داشتن دریاچه باشد و از انداختن هرگونه زباله حتی مواد خوراکی که تغییر رژیم غذایی جانداران دریاچه را سبب می‌شود، خودداری کنید.

دریای مازندران

موقعیت: استان‌های گلستان، گیلان و مازندران

طول دریای مازندران حدود ۱۰۳۰ تا ۱۲۰۰ کیلومتر و عرض آن بین ۱۹۶ تا ۴۳۵ کیلومتر است. این دریا دارای تنوع زیستی متفاوتی است که مهمترین آن ماهی‌های خاویاری است هرچند که به دلیل صیدهای غیرمجاز نسل ماهیان خاویاری ‌رو به انقراض است.

130 رودخانه به این دریا می‌ریزند که بزرگ‌ترین آنها رود ولگا است که هر سال به طور میانگین ۲۴۱ کیلومترمربع آب را وارد دریای مازندران می‌کند. دریای مازندران را به نام‌های دریای خزر، ورکانه، گرگان و دریای کاسپین نیز می‌شناسند.

 

دریای مازندران

خزر نام قومی‌ است که به همراه دیگر اقوام بیابان‌گرد شمال قفقاز، در زمان ساسانیان، بارها و بارها به سرزمین ایران ‌تاختند و پس از حضور کوتاه مدت خود معمولاً به دست سپاه ساسانی از مرزهای ایران بیرون رانده می‌شدند. در هیچ یک از نوشته‌های مؤلفان شرقی و غربی دوران پیش از اسلام نامی از "خزر" بر دریای شمال ایران دیده نشده ‌است. در نوشته‌های مؤلفین اسلامی، این دریا در کنار نام‌های دیگر، خزر هم نامیده شده ‌است.

دریای گرگان یا دریای ورکانه نام این دریاچه بزرگ در عهد هخامنشیان و همچنین اشکانیان است اما کاسپین از نام قوم کاسپی یا کاسی گرفته شده‌ که قبل از آریایی‌ها در کرانه‌های غربی تا جنوب غربی این دریا ساکن بوده‌اند و به تدریج تا کرانه‌های جنوبی آمدند.
 
 
 
 
دریاچه گَهَر

موقعیت: استان لرستان

دریاچه گَهَر یک دریاچه کوهستانی در ایران است که در منطقه حفاظت شده اشترانکوه بین بخش زز و ماهروی الیگودرز و دورود قرار دارد و سالانه حدود یکصد هزار نفر از آن دیدن می‌کنند. شما می‌توانید علاوه بر استفاده از آرامش این دریاچه ماهیگیری نیز کنید. این درحالی است که به دلیل نداشتن راه ماشین‌رو تا حد زیادی از خرابی و آلودگی به دست انسان به دور مانده ‌است.
 

دریاچه گَهَر

 


ساحل این دریاچه به جز در ضلع غربی و شرقی که ساحلی ماسه‌ای دارند برای شنا مناسب هستند اما در سایر نقاط دارای ساحلی صخره‌ای است که برای شنا مناسب نیست. در قسمت پایین دریاچه، جنگلی انبوه وجود دارد که در شرف نابودی است. در قسمت بالای آن نیز جنگلی انبوه وجود دارد که این جنگل هم در معرض خطر نابودی است. با حدود ۴۰ دقیقه پیاده‌روی می‌شود به دریاچه گَهَر دوم رسید. عمق آن کم است و ماهیان کف دریاچه را با کمی دقت می‌شود به خوبی دید. ماه‌های تیر و مرداد بهترین زمان سفر به این دریاچه ‌است.
 
 

دریاچه شورمست

موقعیت: استان مازندران

تورهای گردشگری زیادی به صورت یکروزه و دو روزه علاقه‌مندان را به بازدید از دریاچه شورمست در سوادکوه می‌برند. دریاچه شورمست، تنها دریاچه طبیعی شهرستان سواد‌کوه که وسعت آن ۱۵ هزار متر مربع و حداکثر عمق آن پنج متر است. این دریاچه در ۵/۵ کیلومتری شهرپل سفید واقع شده ‌است. دریاچه طبیعی شهرستان سوادکوه، در شش کیلومتری غرب شهر پل سفید و در ارتفاعات مشرف به این شهر در مجاورت روستای شورمست واقع شده ‌است.
 
 
 دریاچه شورمست
 
 

منظره این دریاچه با جنگل اطراف آن که از درختان کهنسال و بلند قامت توسکا پوشیده شده، آن را به یکی از زیباترین اماکن موجود در شهرستان سوادکوه تبدیل ساخته ‌است. دریاچه شورمست به دلیل قرار گرفتن در شاهراه تهران شمال و وجود دو محور جاده آسفالته و راه آهن از موقعیت بسیار مناسبی برخوردار است.
 
 

دریاچه مهارلو

موقعیت: استان فارس

نام این دریاچه، برگرفته از نام روستای مهارلو از توابع شهرستان سروستان استان فارس است که در نزدیکی آن قرار گرفته است. وسعت این دریاچه 25 هزار هکتار بوده که بخش عمده‌ای از این دریاچه بر اثر خشکسالی سال 1387 خشک شده و تنها 600 کیلومتر مربع آن باقی مانده است. مهارلو در غرب دریاچه بختگان که امروز‌ کاملا خشک شده،‌ قرار گرفته است.
 
دریاچه مهارلو
 
 
مهم‌ترین گونه پرنده این دریاچه فلامینگو است. از این دریاچه برای تهیه نمک صنایع استان فارس هم استفاده می‌شود. همچنین به دلیل سرازیرشدن فاضلاب آبزیانی که در آن زندگی می‌کنند در خطر نابودی قرار گرفته‌اند. آب دریاچه مهارلو شور است که توسط سه رودخانه نوبه‌اى خشک،حمزه، سروستان و همچنین روان آب‌هاى کوه‌هاى مجاور تامین می‌شود. حداکثر عمق این دریاچه سه متر است.
 
 
 
دریاچه پریشان

موقعیت: استان فارس

دریاچه فامور یا پریشان یکی از زیباترین و بزرگ‌ترین دریاچه‌های آب شیرین ایران و خاورمیانه است که در بخش جره و بالاده شهرستان کازرون قرار گرفته است. مساحت این دریاچه 4300 هکتار است که دور تا دور آن را کوه فراگرفته است.
 
 
 
دریاچه پریشان
 
 
ین دریاچه دارای چهار گونه ماهی بومی به نام‌های ماهی زردک، ماهی سرخه، ماهی پرک و مار ماهی آب شیرین و همچنین چند گونه ماهی وارداتی نظیر ماهی کپور، ماهی فیتوفالک و آمور است که در سال ۱۳۶۸ به دریاچه وارد شده‌اند اما تنها کپور معمولی با شرایط دریاچه سازش پیدا کرد و دوگونه دیگر مشکلات متعددی را به وجود آورده‌اند. هر سال با آغاز فصل پاییز پرندگان زیادی از سیبری و کشورهای اسکاندیناوی به جمله زیستگاه‌ها و دریاچه‌های استان فارس مانند دریاچه پریشان کوچ می‌کنند و مناظر زیبایی را به وجود می‌آورند.

این دریاچه بر اثر سوزاندن بخش بزرگی از نیزارهای اطرافش به علت عملیات راهسازی در معرض خطر است. در طی این آتش سوزی‌ها هزاران قطعه لاک پشت و پرنده مهاجر از بین رفته‌اند. همچنین بخش اعظم این دریاچه به علت خشکسالی های اخیر خشک شده است. کارشناسان بر این باورند که خشکسالی و برداشت بی‌رویه و غیر اصولی آب از مهمترین دلایل خشک شدن دریاچه پریشان می‌باشد.
 
 
دریاچه ارومیه

موقعیت: استان آذربایجان غربی

دریاچه ارومیه بزرگ‌ترین آبگیر دائمی آسیای غربی است که در شمال غرب فلات ایران قرار گرفته ‌است. وسعت این دریاچه۸۷۶ /۵۱ کیلومتر مربع است که حدود سه درصد مساحت کل کشور را دربر می‌گیرد. از نکات جالب درباره‌ این جاذبه طبیعی این است که میزان نمک محلول در آب این دریاچه دو برابر اقیانوس‌ها است و به همین دلیل، هیچ ماهی و نرم‌تنی به جز گونه‌هایی از سخت‌پوستان در آن زندگی نمی‌کنند، آب آن هیچ‌وقت یخ نمی‌زند و شناگران نیز می‌توانند روی آن شناور بمانند.
 
 
دریاچه ارومیه
 
دریاچه ارومیه 102 جزیره دارد که البته برخی از آنها مانند جزیره کاظم داشی این روزها به یک کوه تبدیل شده‌اند. مدتی است که ‌این دریاچه به دلیل پل میانگذر شهید کلانتری، احداث چاه‌های عمیق بسیار زیاد و غیرقانونی و ساخت سد روی رودخانه‌هایی که دریاچه را تغذیه می‌کردند در خطر خشکسالی شدید قرار دارد.
 
 
دریاچه زریوار

موقعیت: استان کردستان

دریاچه آب شیرین زریوار یکی از مهم‌ترین دریاچه‌های غرب کشور است که در سه کیلومتری مریوان قرار دارد. مساحت این دریاچه 720 هکتار است که حداکثر شش متر عمق دارد. وجه‌ تسمیه‌ زریوار و زریبار که‌ هر دو در منطقه‌ متداول‌ است‌، به‌ واژه‌ "زری" که‌ در زبان‌ کردی‌ به‌ معنی‌ دریاچه‌ است‌، باز می‌گردد. پسوند "دار" و "بار" پسوند تشبیهی‌ و زریبار یا زریوار به‌ معنی‌ دریاچه‌وار است‌.
 
 
دریاچه زریوار
 
 
درباره‌ این‌ دریاچه‌ افسانه‌های‌ متعددی‌ وجود دارد که‌ مشهورترین‌ آنها حکایت از وجود شهری‌ مدفون‌ در زیر آب‌های‌ دریاچه‌ دارد‌. در این دریاچه ماهی‌هایی چون سیاه ماهی خالدار، سیاه ماهی معمولی و عروس ماهی و همین طور 31 گونه پرنده بومی‌و مهاجر زندگی می‌کند. اگر به دریاچه زریوار سفر کردید، ماهی کباب‌هایی که کنار این دریاچه پخته می‌شوند و قایقرانی روی آن به طور حتم خاطرات خوبی برای‌تان می‌سازند.
 
 
دریاچه اوان

موقعیت: استان قزوین

اگر روزی خواستید قلعه الموت را ببینید دریاچه اوان را از یاد نبرید. این دریاچه که بیش از 70 هزار متر مربع مساحت دارد، در ارتفاع هزار و 800 متری از سطح دریا واقع شده‌ و تنها از آب چشمه‌های زیرزمینی موجود در بستر دریاچه تغذیه و تنها بخش ناچیزی از آن هنگام بارندگی تامین می‌شود اما به صورت سطحی و کم. غلیان دائمی ‌آن باعث صافی و زلالی آب دریاچه شده ‌است.
 
دریاچه اوان
 
 
عمیق‌ترین بخش اوان به 5/7 متر می‌رسد که در جنوب شرقی آن واقع شده ‌است البته برخی از مسئولان عمق دریاچه را بین یک تا 20 متر تخمین زده‌اند. از سرریز آب دریاچه نیز رود کوچکی تشکیل می‌شود که آب آن مورد استفاده کشاورزان روستاهای کوشک و آیین است. در تابستان این دریاچه محل ماهی‌گیری، آب‌تنی و قایقرانی و در پاییز، مأمن پرندگان مهاجر مانند قو، غاز، مرغابی و در زمستان با توجه به برودت هوا و یخ زدن سطح آن قابل اسکی‌سواری است.
 
 
دریاچه حوض سلطان

موقعیت: شمال قم

اغلب تورهای گردشگری که برای دیدن کاشان و یا زیارت حضرت معصومه (س) به قم می‌روند،‌ سری هم به دریاچه آب شور حوض سلطان می‌زنند. دریاچه نمک حوض سلطان در ۴۰ کیلومتری شمال قم و به مساحت تقریبی ۲۴۰ کیلومتر مربع ‌است‌. وسعت و شکل دریاچه متناسب با ورود آب و میزان بارندگی آن درفصول مختلف سال متفاوت است. در مواقع بارندگی و ذوب برف‌های ارتفاعات اطراف، چون بر میزان آب ورودی افزوده می‌شود، وسعت آن زیاد و در غیر از این ایام، وسعت آن کم می‌شود. بدین ترتیب سطح آب دریاچه پیوسته در نوسان است. این دریاچه از دو چاله جدا از هم تشکیل شده ‌است.
 
دریاچه حوض سلطان
 
 
چاله غربی به نام حوض سلطان و چاله شرقی به نام حوض مره‌ است که به‌وسیله یک آبراهه به هم وصل می‌شوند. رودهای متعددی به این دریاچه وارد می‌شوند که از اراضی شوره‌زار ونمکی اطراف عبور می‌کنند. حوض سلطان در سال ۱۸۸۳ میلادی و بر اثر ساخت جاده شوسه تهران قم تشکیل شد.
 
 
دریاچه ولشت

موقعیت: استان مازندران

دریاچه کوهستانی ولشت در کیلومتر 25 جاده چالوس کرج، شهر مرزن‌آباد واقع شده، دریاچه ولشت یکی از 10 دریاچه آب شیرین کشور است که در این منطقه واقع شده و محیط زیست مناسبی را برای پرندگان و آبزیان فراهم کرده است. گونه‌های گیاهی و جانوری کلاردشت نیز از دیگر ویژگی‌های آن هستند.
 
دریاچه ولشت
 
 
این دریاچه در ارتفاع یک هزار متری از سطح دریای خزر قرار دارد. مسیر دسترسی به آن از شهر چالوس و از طریق کندوان و محور ارتباطی چالوس به تهران آغاز و پس از طی 23 کیلومتر و بعد از پل کجور و گذر از سربالایی‌ها و پیچ‌های جنگل تا کنار دریاچه ادامه می‌یابد. حضور گردشگران بدون نظارت طی سال‌های گذشته طبیعت این منطقه آسیب‌پذیر و اکوسیستم طبیعی آن را دگرگون کرده است. از جمله ورود آلاینده‌های محیطی، حیات انواع آبزیان چون ماهی سفید، اردک ماهی، شاه کولی و حتی جلبک‌ها و پلانگتون‌ها را در معرض تهدید قرار می‌دهد.
 
 

دریاچه نِئور

موقعیت: مرز بین گیلان و اردبیل

دریاچه نِئور دریاچه‌ای ما بین شهر اردبیل و شهر خلخال در مرز بین استان گیلان و استان اردبیل است. این دریاچه در ۴۸ کیلومتری جنوب شرقی اردبیل به‌طرف خلخال در یکی از دره‌های کوهستان باغیرو و در ارتفاع ۲۵۰۰ متری از سطح دریا با مساحتی بالغ بر ۲۱۰ هکتار و عمق متوسط ۵ متر است.
 
 
دریاچه نِئور
 
 
پس از طی چهل کیلومتر از شهر اردبیل به سمت شهر خلخال به ده بودالالو می‌رسیم. سپس می‌بایست جاده‌ای به طول سیزده کیلومتر را به سمت بالای کوه طی کرده تا به دریاچه رسید. این دریاچه دارای نوعی ماهی به نام قزل‌آلای رنگین کمان می‌باشد. جاده کوهستانی برای رسیدن به این دریاچه آسفالت بوده، ولی جاده دور دریاچه خاکی می‌باشد. متأسفانه نزدیک به دو سال است که ماهی در دریاچه وجود ندارد.

ماهی‌های دریاچه نئور هر سال پیش از زمستان صید و جمع‌آوری می‌شوند زیرا در اثر یخ زدن دریاچه این ماهی‌ها نمی‌توانند در زمستان زنده بمانند و پس از زمستان دوباره ماهی‌های کوچک پرورشی در نئور رها می‌شوند. با بهره‌گیری از آب این دریاچه، تعدادی استخر پرورش ماهی نیز در پیرامون اردبیل درست شده‌ است.
 
 
 
دریاچه قله سبلان

موقعیت: استان اردبیل

سبلان، از کوه‌های مرتفع ایران است که در شمال غرب کشور و در استان اردبیل قرار دارد. سبلان سومین قله بلند ایران (پس از دماوند و علم‌کوه) و یک کوه آتشفشانی غیرفعال است. ارتفاع قله این کوه ۴۸۱۱ متر است و در بالای قله آن دریاچه کوچکی قرار دارد. سبلان به خاطر آبگرم‌های طبیعی دامنه کوه، طبیعت تابستانی زیبا و پیست اسکی آلوارس مورد توجه گردشگران است.
 
 
دریاچه قله سبلان
 
 
کوهستان سبلان از کانون های مهم آبگیر دائمی رودهای آذربایجان می باشد. دامنه های شمالی آن به دره رود قره سو و اهرچایی و دامنه های جنوبی آن به شاخه ها ی آجی چای منتهی می گردد. بنابراین سبلان بخش عمده ای از آب های حوضه رود ارس و دریاچه ارومیه را تامین می کند در دامنه های سبلان چشمه های فراوان آب گرم و آب سرد معدنی وجود دارد که در فصول مختلف مورد استفاده اهالی مشکین شهر و گردشگران قرار می گیرد. در بالای قله سبلان حفره ای وجود دارد که دهانه آتش فشان سبلان بوده است و امروزه به صورت دریاچه ای در فصل گرم ظاهر می شود

خود را مجبور به پیشرفت کنید

خود را مجبور به پیشرفت کنید

قابل توجه کسانی که از مشکلات فرار میکنند
خود را مجبور به پیشرفت کنید

ژاپنی ها عاشق ماهی تازه هستند. اما آب های
اطراف ژاپن سالهاست که ماهی تازه ندارد.
بنابر این برای غذا رساندن به جمعیت ژاپن،
قایق های ماهی گیری بزرگتر شدند و مسافت های
دورتری را پیمودند.



ماهیگیران هر چه مسافت
طولانی تری را طی می کردند به همان میزان
آوردن ماهی تازه بیشتر طول می کشید.
اگر بازگشت بیش از چند روز طول می کشید ماهی
ها دیگر تازه نبودند و ژاپنی ها مزه این
ماهی را دوست نداشتند.
برای حل این مسئله، شرکت های ماهیگیری
فریزرهایی در قایق هایشان تعبیه کردند.
آنها ماهی ها را می گرفتند آنها را روی دریا
منجمد می کردند.
فریزرها این امکان را برای
قایق ها و ماهی گیران ایجاد کردند که دورتر
بروند و مدت زمان طولانی تری را روی آب
بمانند.

اما ژاپنی ها مزه ماهی تازه و منجمد را
متوجه می شدند و مزه ماهی یخ زده را دوست
نداشتند. بنابر این شرکت های ماهیگیری مخزن
هایی را در قایق ها کار گذاشتند و ماهی را در
مخازن آب نگهداری می کردند.
ماهی ها پس از
کمی تقلا آرام می شدند و حرکت نمی کردند.
آنها خسته و بی رمق، اما زنده بودند.



متاسفانه ژاپنی ها مزه ماهی تازه را نسبت
به ماهی بی حال و تنبل ترجیح می دادند. زیرا
ماهی ها روزها حرکت نکرده و مزه ماهی تازه
را از دست داده بودند.
باز ژاپنی ها مزه ماهی تازه را نسبت به ماهی
بی حال و تنبل ترجیح می دادند.
پس شرکت های
ماهیگیری به گونه ای باید این مسئله را حل
می کردند.
آنها چطور می توانستند ماهی تازه بگیرند؟
اگر شما مشاور صنایع ماهیگیری بودید، چه
پیشنهادی می دادید؟

ثروت زیاد
به محض اینکه شما به اهدافتان می رسید
مثلاً " یافتن یک همراه فوق العاده خوب ،
تأسیس یک شرکت موفق، پرداخت بدهی هایتان یا
هر چیز دیگر "ممکن است شور و احساساتتان را
از دست بدهید و دیگر به سخت کار کردن تمایل
نداشته باشید.

شما همین موضوع را در مورد برندگان بخت
آزمائی که پولشان را به راحتی از دست می
دهند،

کسانی که ثروت زیادی برایشان به ارث
می رسد و هرگز موفق نمی شوند و ملاکین و
اجاره داران خسته ای که تسلیم مواد مخدر شده
اند، شنیده و تجربه کرده اید.

این مسئله را "رون هوبارد" در اوایل سال های
۱۹۵۰دریافت:
"بشر تنها در مواجه با محیط چالش انگیز به
صورت عجیبی پیشرفت می کند. "

منافع و مزیتهای رقابت:
شما هر چه با هوش تر، مصرتر و با کفایت تر
باشید از حل یک مسئله بیشتر لذت می برید.
اگر
به اندازه کافی مبارزه کنید
و اگر به طور
پیوسته در چالش ها پیروز شوید،
خوشبخت و
خوشحال خواهید بود.

و اما چطور ژاپنی ها ماهی ها را تازه نگه می
دارند؟
برای نگه داشتن ماهی تازه شرکت های
ماهیگیری ژاپن هنوز هم از مخازن نگهداری
ماهی در قایق ها استفاده می کنند اما حالا
آن ها یک کوسه کوچک به داخل هر مخزن می
اندازند.

کوسه چند تایی ماهی می خورد اما بیشتر ماهی
ها با وضعیتی بسیار سر زنده به مقصد می رسند.
زیرا ماهی ها تلاش کردند.



توصیه :
- به جای دوری جستن از مشکلات به میان آن ها
شیرجه بزنید .

- از بازی لذت ببرید .
- اگر مشکلات و تلاش هایتان بیش از حد بزرگ و
بیشمار هستند تسلیم نشوید.

ضعف شما را خسته
می کند، به جای آن مشکل را تشخیص دهید .

- عزم بیشتر و دانش بیشتر داشته و کمک بیشتری
دریافت کنید.

- اگر به اهدافتان دست یافتید، اهداف
بزرگتری را برای خود تعیین کنید .

- زمانی که نیازهای خود و خانواده تان را
برطرف کردید برای حل اهداف گروه، جامعه و
حتی نوع بشر اقدام کنید .

- پس از کسب موفقیت آرام نگیرید، شما
مهارتهایی را دارید که می توانید با آن
تغییرات و تفاوتهایی را در دنیا ایجاد کنید.

- در مخزن زندگیتان کوسه ای بیندازید و
ببینید که واقعاً چقدر می توانید دورتر
بروید و شنا کنید

دعای توسعه رزق و روزی و ادای قرض

دعای توسعه رزق و روزی و ادای قرض

حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله نقل فرمودند : قسم به آن خدایی را که من را مبعوث فرموده هرکسی این دعا را همراه خود داشته باشد یا در دکان و یا در منزل خود گذارد فقر او به ثروت و وسعتِ رزق و روزی مبدل شود ( ان شاء الله )


یا اللهُ یا رَبِّ یا حَیُّ یا قَیّوم یا ذَالجَلالِ وَ الاکرام اَسئَلُکَ بِاسمِکَ اَلعَظیم  اَلاَعظَم اَن تَرزُقَنی  رَزقاً

 

حَلالاً طَیِّباً بِرَحمَتِکَ الواسِعَه  « یا اَرحَمَ الرّاحِمِین »

 

ای خدا ای پروردگار ای زنده ای پاینده ای دارای شکوه و بزرگواری از تو میخواهم به نام تو که بسیار بزرگ و بزرگترین است اینکه روزی کنی مرا ، رزقی حلال و پاک ، برحمت گسترده ات ای مهربان ترین مهربانان.

 


 

درمان فقر و دعای رزق و روزی

 

بسمه تعالی

 

درمان فقر:

 

هر کس سوره ی قارعه را بنویسد وبا خود همراه داشته باشد اگر معیشت وزندگی بر او تنگ وسخت باشد زندگی بر او اسان خواهد شد

 


دعای رزق و روزی:

 

هر کس سوره ی صافات را در هر روز جمعه بخواند خداوند در دنیا به او رزق وروزی زیاد ومخصوصی خواهد رسانید که نه شیطان ونه هیچ ظالمی در او تصرف نتوانند کرد.

 


خواص دنیوی سوره ذاریات

 

 

بسمه تعالی

 

سوره ذاریات

 

1- هر كس این سوره را تلاوت كند لااقل یكبار درهر روز بخواند، ثروت حلال برای او به هم رسد بطوری كه متحیر گردد.

 

2- از امام صادق (ع): هر كس این سوره را روز یا شبش بخواند خدا معیشت او را اصلاح فرماید واورا رزق وسیعی عنایت نماید.

 

3- مرحوم سید محمد خامنه ای تبریزی: كه قرائت سوره ذاریات در هر روز موجب ثروت فراوان می گردد همینطور كه قرائت این سوره بهمراه سوره های طلاق مزمل والم نشرح در هر روز برای توسعه امر معاش مجرب است بطوری كه من حیث لا یحتسب میرسد و موجب حیرت عقول می گردد.ودر اهمیت این ختم فرموده كه اگر در روز این ختم از شما فوت شد آنرا در شب بجای آرید.



اثر خواندن مخصوص سوره مباركه ذاریات

 

بسمه تعالی

 

شیخ صدوق از حضرت امام صادق (ع) نقل كرده است كه فرموده : هر كس سوره مباركه ذاریات را روز یا شبش بخئاند خدا معیشت اورا اصلاح فرمایدواورا رزق وسیعی عنایت نماید

 

 

مرحوم سید محمد خامنه ای تبریزی فرموده است كه قرائت سوره مباركه ذاریات در هر روز موجب ثروت فراوان می گردد همین طور كهكه قرائت این سوره همراه طلاق ،مزمل ،والم نشرح در هر روز برای توسعه امر معاش مجرب است بطوری كه من حیث لا یحتسب می رسد وموجب حیرت عقول می گردد . ودر اهمیت این ختم فرموده كه اگر در روز این ختم از شما فوت شد آن را در شب بجای آرید .

 

 

زالو و زالو درمانی

زالو و زالو درمانی! +عکس

خواص زالو

طب سینا: زالو هنگام مکیدن خون ، مواد متنوعی ترشح می کند که خواص درمانی دارند. معروف ترین ماده مترشحه از زالو هیرودین است.خواص مواد ترشح شده در خون توسط زالو به طور خلاصه به شرح زیر است :

* خاصیت بی‌حس‌کنندگی : باعث کاهش درد موضعی هنگام نیش زدن می‌شود که عمدتاً به دلیل وجود ماده هیرودین ( Hirudin ) است.

* خاصیت گشادکنندگی عروق : به دلیل وجود ماده هیستامین است.

* خاصیت ضدانعقادی : به دلیل وجود آنزیم هیالورونیداز موجود در بزاق زالو است. این آنزیم خاصیت آنتی بیوتیکی و حل کردن موکوس بسیار قوی دارد به طوری که در درمان گلوکوم هم بسیار موثر است.

* خاصیت آنتی بیوتیکی : این خاصیت اخیراً مورد توجه بسیاری قرار گرفته و بر بیماری‌های ناشی از استاف طلایی و میکروب سل و اسهال خونی و دیفتری موثر است.

* خاصیت ضدالتهابی و ضدلخته‌ای

زالو درمانی

خواص بزاق زالو ذیلا به تفصیل آمده است :

آب دهان زالو ( بزاق ) حاوی بیش از یکصد نوع ماده حیاتی مفید است که موجب درمان بیماریهای مختلفی می شود. این انگل کوچک و شگفت آور به علت توانایی فوق‌العاده ای که در درمان بیماری ها دارد جایگاه ویژه‌ای در طب دارد. کشور ما دارای ذخایر بسیار زیادی از این جانور است و با داشتن تجربیات بسیار گرانقدر و طولانی در این زمینه ، متأسفانه با روش زالو درمانی بیگانه است. در کشور ما از این نعمت خدادادی برای رفع آلام و دردها استفاده مطلوب نمی شود ، در حالی که ایران می‌تواند یکی از مراکز زالو درمانی دنیا باشد. در بین گونه‌های زالوی پزشکی بهترین نوع آن نوع شرقی است که زالوهای موجود در ایران از این نوع است. عمده خواص درمان زالو در بزاق درمان است ، به طوری که شاید بیشتر از وزن بدنش قادر به تولید بزاق باشد و وقتی به جایی از بدن می‌چسبد آن قدر آب بزاق تولید می‌کند که از زیر بدن حیوان بزاق می‌چکد. عصاره‌ی آب دهان زالو شامل دو دسته از مواد هستند که گروهی به عنوان نروترانسمیتر بر روی پایانه‌های عصبی عمل می‌کنند و موجب تحریک عمومی روی نقاط طب سوزنی می‌شوند و دسته‌ دیگر که بر روی گردش خون عمومی و مویرگ‌ها عمل کرده و به عنوان ضد انعقاد ، ضد تورم و ضد درد ایفای نقش می‌کنند.

در زیر به مهمترین آنزیم‌ها و ترکیبات موجود در بزاق زالو می‌پردازیم :

1) هیرودین: در بزاق زالو‌ی پزشکی ترکیبی وجود دارد به نام هیرودین که از انعقاد خون جلوگیری می‌کند. ترکیبات بزاق زالو به عنوان ماده فیبرینولیتیک عمل کرده ، از عمل فیبرین جلوگیری می‌کند ؛ ضد پلاکت است و از بهم چسبیدن پلاکت‌ها جلوگیری می‌نماید. امید است در آینده بتوان با شناسایی مولکولی ترکیبات بزاق زالو از آن به عنوان درمان بیماری‌های ترومبوتیک استفاده کرد. در سال 1884 پروفسور فیزیولوژی دانشگاه ولز به نام جابن هی‌کرافت به خاصیت ضد انعقادی ترشحات گوارشی زالو پی برد و در سال 1950 فریتس مارکواست از آلمان توانست پروتئین هیدرودین را از زالو‌ی پزشکی جدا کند.

خواص هیرودین :

هیرودین مهمترین ماده ضد انعقاد بزاق زالو است. پروتئینی‌ متشکل از 65 اسید آمینه است و ردیف اسیدهای آمینه آن با تکنیک PCR مشخص شده است. خاصیت ضد انعقادی هیرودین قوی تر از هپارین است. عمل هیرودین به وسیله عوامل دیگر موجود در زالو مانند همنتین و آنتی استاتین تقویت می‌شود. فعالیت هیرودین را از روی خاصیت ترومبین آن بیان می‌کنند. امروزه فرم نوترکیب هیرودین به نام لیپرودین سنتز شده است. هیرودین توانایی زیادی در ممانعت از انعقاد خون دارد به طوری که چند قطره بزاق دهان زالو قادر است مقدار زیادی خون را به صورت مایع نگه‌دارد و مانع انعقاد آن شود ( با آزمایشی که به صورت تجربی بر روی خون مکیده شده توسط زالو انجام شد زمان لخته شدن خون به بیش از 6 ساعت افزایش یافته بود ).

وقتی که خون با لبه بریده بافت تماس حاصل می کند فاکتور 12 یا هاگمن فاکتور فعال می‌شود. متعاقب فعال شدن این فاکتور انعقادی یک سری آنزیم‌ها از جمله آنزیم پروتئاز ترومبین فعال می‌شود این آنزیم سبب تبدیل فیبرینوژن به فیبرین می‌شود و فیبرین به صورت رشته‌های کلاف مانند ، محل بریدگی را می‌بندد و مانع خونریزی می‌شود و خون را منعقد می‌کند. هیرودین به صورت خیلی اختصاصی و قوی از فعالیت آنزیم پیروتئاز ترومبین جلوگیری می‌کند و مانع انعقاد خون می‌شود. فیبرینوژن یک مولکول دایمر است و دو محل اتصال ( FG ) یا ( Binding sites ) برای رسپتور پلاکت‌های فعال شده دارد. ( Gp116-111a ) این محل اتصال می‌تواند سبب اتصال پلاکت‌ها و ایجاد تجمع پلاکتی کند. احتمالاً هیرودین مانع اتصال دور رسپتور ( Fg/Gp ) می شود و از این طریق مانع انعقاد خون می شود از تجمع پلاکت‌ها جلوگیری می کند. اتصال پلاکت‌ها در داخل عروق می‌تواند مرجع به تشکیل پلاکت‌های عروقی و انسداد عروق شود.

زالو درمانی

خواص دیگر هیرودین:

هیرودین با انبساط ماهیچه‌های صاف جدار عروق سبب گشادی عروق و افزایش جریان خون می‌شود. هیرودین خاصیت بی‌حس کنندگی دارد ؛ لذا دقایقی بعد از چسبیدن زالو به محل و ترشح بزاق منطقه بی‌حس می شود و احساس سوزش ناشی از نیش زالو از بین می‌رود و بیمار به راحتی وجود زالو و خونخواری آن را تحمل می‌کند. بطور کلی برای هیرودین اثرات آنتی کواگولانت ، آنتی ترمبوتیک ، ترمبولیتیک ، آنتی ایسکمیک ، هیپوتنسیو ، تحریک کننده سیستم ایمنی ، ممانعت از تصلب شرائین ، بی حس‌کنندگی ، آنتی باکتریال و خاصیت ضد التهابی شناخته شده است. پژوهشگران دپارتمان فارماکولوژی دانشگاه کنتاکی طی تحقیقاتی ، اثرات ضد انعقادی هیرودین را با هپارین مقایسه کرده‌اند :

* هیرودین برای فعال شدن نیاز به کوفاکتور ندارد.

* هیرودین اثرات پایدار و یکنواخت وابسته به دوز دارد.

* هیرودین اثر مستقیم روی مهار ترومبین دارد.

* هیرودین مسمومیت ندارد.

* هیرودین بی حسی موضعی می دهد.

2) بدلین: این یک آنزیم مهار کننده پروتئازها مانند تریپسین کیموتریپسین یا پلاسمین است که فاکتورهای تورم و پخش شدن در بافت می‌باشند.

3) آپیراز: آپیراز یک آنزیم قوی ضد تجمع پلاکت‌ها با اثرات روان سازی جریان خون است.

4) اگلین: اگلین ، ضمن این که یک آنزیم ضد تورم است ، ضد اکسیداسیون و ضد رادیکال نیز می‌باشد.

5) دستابیلاز: این آنزیم که یک فاکتور ضد تجمع پلاکتی بسیار قدرتمند است ، با اثرات فیبرینولیزی و هیدورلیزکنندگی منجر به حل شدن لخته‌های خونی تشکیل شده می‌شود ، این آنزیم به وسیله‌ی نیکونوف کشف گردید که یک شیوه‌ی درمانی بسیار هیجان‌انگیز را معرفی کرد.

6) هیالورونیداز: این ماده هم به عنوان فاکتور پخش کننده و هم به عنوان یک عنوان یک آنتی بیوتیک عمل می‌کند. این آنزیم با حل کردن مواد بافتی ، زمینه پخش بزاق زالو را در بافت‌ها فراهم می‌کند و با این کار زالو توانایی می‌یابد بافت‌های دور دست را نیز تحت تأثیر قرار دهد و اثرات درمانی در همه‌ جای بدن به خصوص در نزدیکی محل اتصال زالو به بدن بر جای بگذارد.

7) لیپازها و استرازها: از لیپولیتیک فاکتورها هستند و چربی‌ها را تجزیه می‌کنند و استفاده‌های درمانی از آن شروع شده است.

8) یک ماده بی حس کننده: وقتی زالو پوست را نیش می‌زند ، ایجاد یک زخم به شکل Y می‌کند ، که کاملاً بدون درد می‌باشد و به دلیل وجود ماده قوی بی‌حس کنندگی ، به سادگی ، احساس خنکی ایجاد می‌نماید. و بعد از حدود 5 دقیقه پس از چسبیدن زالو به محل ، بیمار دیگر احساس درد و سوزش ندارد و تا آخرین مرحله زالو درمانی ، موجود زالو روی بدن به راحتی تحمل می‌شود.

9) آنتی الاستاز: این ماده که از طریق کنترل عمل الاستاز فعالیت می‌کند ، آنزیمی است که الاستین جلدی را به خصوص در پوست ، تنزل می‌دهد.

10) ماده گشادکننده رگ: این ماده که هنوز به طور رسمی مشخص نشده بسیار شبیه هیستامین است. این ماده مانند نوروترانسمیترها که از 34 غذه‌ی مغزی که در طول بدن زالوی هیرودومدیسینالیس تقسیم شده‌اند ، ترشح می‌شود. چند دقیقه پس از اتصال زالو محل نیش قرمز و پرخون می‌شود ؛ شاید این پرخونی را بتوان به این ماده نسبت داد که فلوی ( جریان ) خون را در محل افزایش داده است.

11) منوکسید نیتروژن سنتتاز: این فاکتور موجود در بزاق زالو شبیه به نوع انسانی است که سبب ترمیم اعصاب صدمه دیده می‌شود.

12) اورگلاز: دارای اثرات درمانی در بیماری آرتروز است. بسیار دیده شده است که افراد مبتلا به آرتروز زانو که از درد زانو و محدودیت حرکتی زانوها رنج می‌برند با چند جلسه زالو درمانی بهبودی بسیار می‌یابند. و ما این را به کرات تجربه کرده‌ایم. زالو همچنین کاتکولامین ترشح می‌کند که روی پایانه‌های عصبی بخصوص در پوست مانند دوپامین و سروتونین عمل می‌کند.

استیل کولین مترشحه در هیرودومدیسینالیس خیلی مهم است. روش رسمی برای سنجش استیل کولین در بافت ، بر اساس یک روش بیولوژیک شامل قدرت انقباض قسمت پشت زالو می‌باشد.

مواد دیگری مانند استیل کولین ، نوروترنسمیترها مواد شبه هیستامینی با اثرات وازودیلاتوری ، Hementin ، Anti statin ، و آنزیم مشابه PG12 ) Prostaglaindine ) که مانع فعالیت کالیکریین و فاکتورهای XI و XII می‌شود نیز در بزاق زالو یافت می‌شود.

خواص درمانی زالو :

زالو خون را بهتر از حجامت از عمق بدن بیرون می‌کشد. زالو انداختن برای بیماریهای پوستی مثل جوش‌ ، دمل‌های صورت ، لکه‌ها و نقطه‌های سیاه و سفید و نظایر آن مفید است. امروزه زالو به دلیل خاصیت ضد انعقاد خود یکی از ابزارهای جراحی در پیوندها و دوام بافت پیوندی است. هر زالو حدوداً 5CC خون در مرحله اول می‌مکد. البته اگر خونریزی را قطع نکنید ممکن است تا 150CC خونریزی ادامه یابد ( 10 ساعت یا بیشتر ). طی زالو درمانی با 10 عدد زالو ، خون از دست رفته ( شامل خونریزی پس از اتمام خونخواری ) 250-350 CC خواهد بود. تحقیقات نشان می‌دهد که 3-5 روز پس از زالو اندازی عروق جدیدی در اطراف و حاشیه‌ی محل نیش زالو به وجود می‌آیند که برای تخلیه عروقی این ناحیه مفیدند.

بنابراین از نظر درمانی بسیار مهم است که درمان به زودی قطع نشود ؛ بلکه در دفعات بعدی نیز ادامه یابد تا بیماری و آسیب مرتفع شود. اثرات فارماکولوژیکی بزاق زالو به مدت 10 ساعت یا بیشتر در محل زخم باقی می‌ماند. چنین اثراتی را نمی‌شود با مصرف مواد ضد انعقادی معمولی مثل هپارین در زخم‌های کوچک پوست به وجود آورد. در بیشتر روش‌های جراحی استفاده از زالو توسط جراح ماهر برای بیمار توضیح داده می‌شود ، این روش قدیمی یک روش بی درد کننده اساسی است ؛ زیرا ترشحات زالو با تأثیر بر روی اعصاب اطراف محل درد ، بی‌حسی موضعی ایجاد می‌کند.

جایگاه زالو در طب سنتی ایرانیان : شیخ‌الرئیس ابن‌سینا باب مبسوطی پیرامون زالو دارد و چنین می‌فرمایند :

«از زالوهایی که کرک‌ریز و نرم دارند یا لاجوردی رنگ هستند پرهیز کنید زیرا دچار غشی، خونریزی، تب، سستی و قرحه‌های بدخیم خواهید شد. از زالویی استفاده شود که در آب‌های خزه‌دار که محل زیست قورباغه‌هاست نمو کرده و نه زالویی که در آبهای گل‌آلود سیاه بوده است. زالو بهتر است «حجامت» خون تباه را از عمق بدن بیرون می‌کشد. زالو را ابتدا سرازیر نگهدارید تا استفراغ کند و محتویات شکمش بیرون آید سپس اندکی خون بره به او بدهید. سپس مواد چسبنده و کثیف بدن او را با بوراکس پاک کنید ( استفاده از مواد صابونی عطردار مضر است) و جایی را که می‌خواهید زالو بگذارید با دست مالش دهید تا سرخ شود.

اگر جای زالو انداختن را با گل سرشور یا خون اندود کنند. زالو بهتر می‌چسبد. بهتر آن است که پس از جدا شدن زالو، محل گزش او را حجامت برنهید تا احیاناً اگر آزاری و عفونتی براثر نیش زالو عارض شده، از بین برود اگر پس از زالو اندازی خون بند نمی‌آید مازوج سوخته، نوره، خاکستر یا سوده نرم (یا پودر باقلا و زردچوبه)استعمال شود. زالو اندازی برای بیماری‌های پوست از قبیل جوش‌ها، دمل‌ها، لکه‌های سیاه و نقطه‌های سیاه و سپید و... مفید است.»

در طب عامیانه نیز زالو در کوچه و بازار به فروش می‌رسیده و تا حدود سی‌سال قبل، همه می‌دانستند که برای علاج زخم چرکین و دمل بهترین درمان زالو اندازی است. یا برای پیشگیری از فساد دهان و لثه و داشتن دندانهای محکم باید بناگوش را زالو گذاشت. مخبرالسلطنه در کتاب خاطرات و خطرات حکایتی جالب نقل می‌کند : «جهانگیرخان وزیر صنایع دچار قانقریا شد و دکتر تولوزان فرانسوی (پزشک مخصوص دربار) دستور به قطع پای ایشان داد. آشنایان جهانگیرخان با قطع پا مخالفت ورزیده و میرزاحسن‌خان جراح‌باشی محله را به عیادت جهانگیرخان آوردند. او پس از معاینه گفت به من یازده روز فرصت دهید تا این پا را معالجه کنم. میرزاحسن در سه نوبت زالوی زیادی به پای بیمار انداخت و پس از یاده روز از تولوزان فرانسوی دعوت کردند که پا را ملاحظه کند. تولوزان وقتی پا را دید، بهبود آن را تأیید کرد و از اینکه قبلاً به میرزاحسن ناسزا گفته بود معذرت خواهی کرد و دویست تومان به میرزاحسن داد».

زالو اندازی جزو سنت‌های درمانی پذیرفته شده و به همان معروفیت و مقبولیت حجامت و فصد (رگ‌زنی) بین توده‌های مردم رواج داشت. آری این حیوان یک گرمی به ظاهر مشمئز کننده طی سالیان دراز بیماری‌های صعب‌العلاجی را براحتی درمان می‌کرد و بیماران را از صرف هزینه‌های گزاف، بریده شدن از اندام‌ها، بد شکل شدن پوست، فلج شدن ناشی از سکته مغزی و . . . نجات می‌داده است.

تأیید این نظر را با پرسش از افراد 40سال به بالا می‌توانید جستجو کنید.دیدگاه حکیم جرجانی پیرامون زالو درمانی : جرجانی معتقد است بهترین زالو، زالوی موجود در آب‌های پاکیزه است و شکل او باید همانند دم موش باشد و شکم او سرخ و پشت او سبز و سرش کوچک باشد و او نیز معتقد است منفعت زالو بیشتر در بیماری‌های پوستی مانند ریش بلخی، قوبا، سعفه و . . . می‌باشد.

طریقه استعمال و موارد احتیاطی که جرجانی برشمرده همان دیدگاه بوعلی‌سیناست که از تکرار آن صرف‌نظر می‌کنیم. نکته بارز افتراق دیدگاه جرجانی با تمام حکما درباره کاربرد زالو این جمله او در کتاب ذخیره است که می‌فرماید : «نخست تن را به فصد و مسهل پاک باید کرد و سپس دیوچه (زالو) را فراز گذارید تا منفعت او پدید آید»


راز ۱۰ رفتار غيرارادي انسان؛ از سکسکه تا گريه

چقدر عجيب است که غم و اندوه موجب ريختن آب از چشم هايمان مي شود. در بين تمامي موجودات تنها ما انسان ها هستيم که به دليل احساساتمان اشک مي ريزيم. به گفته محققان، علت اين رفتار علاوه بر ابراز احساس همدردي با اطرافيان، خارج کردن برخي مواد مضر از بدن است
انسان ها در زندگي روزمره خود رفتارهايي بروز مي دهند که بسياري از آن ها عجيب و منحصر به فرد است.در اين مطلب به بررسي ۱۰ رفتار عجيب و ناخواسته انسان و دلايل انجام هر يک از آ ن ها مي پردازيم.

گريه

 چقدر عجيب است که غم و اندوه موجب ريختن آب از چشم هايمان مي شود. در بين تمامي موجودات تنها ما انسان ها هستيم که به دليل احساساتمان اشک مي ريزيم. به گفته محققان، علت اين رفتار علاوه بر ابراز احساس همدردي با اطرافيان، خارج کردن برخي مواد مضر از بدن است.

در واقع اشک ها حاوي مجموعه اي از هورمون ها و پروتئين هاي ناخوشايند هستند که وقتي بدن احساس غم و اندوه و استرس مي کند، توليد مي شوند و به همين دليل است که پس از يک گريه مفصل، در نتيجه خارج شدن اين مواد مضر، احساس تخليه هيجان مي کنيد.

سکسکه

سکسکه اسپاسم غيرارادي ديافراگم است که غشاي ماهيچه اي در قفسه سينه است که در فرآيند تنفس نقش بسيار مهمي ايفا مي کند حال اگر اين ماهيچه در اثر وجود غذاي زياد درون معده و يا برعکس گرسنگي تحريک شود، يک دوره سکسکه اتفاق مي افتد. سکسکه با وجود آن که آزاردهنده است، براي بدن هيچ فايده اي ندارد. 

البته برخي محققان معتقدند اين رفتار مي تواند بقايا و آثار يک رفلکس مکشي مربوط به انسان هاي اوليه باشد. در هر حال اين فرآيند براي انسان امروزي بيشتر آزاردهنده است که البته براي رفع آن راهکارهايي همچون حبس کردن نفس، ترساندن خود، بلعيدن يک قاشق شکر و نوشيدن آب توصيه مي شود که البته تمامي اين راهکارها از طريق توقف موقت ريتم تنفس عمل مي کنند.

خواب

 ما تقريبا يک سوم زندگي مان را در خواب به سر مي بريم. هيچ انساني نمي تواند بي خوابي را بيش از چند روز تحمل کند و فرآيند خواب يکي از ناشناخته ترين رفتارهاي انسان است. خواب باعث تقويت مکانيسم بدن از توليد مواد شيميايي مورد نياز براي فعاليت در زمان بيداري تا تنظيم و سازمان  دهي مجدد نورون ها در مغز و سيستم اعصاب مي شود.

خواب REM با فعاليت بالاي نوروني خود که مدت زمان طولاني تر را در شب دربرمي گيرد، در واقع به رشد و توسعه مغز منجر مي شود. محققان خواب را براي تقويت حافظه و توان يادگيري حياتي مي دانند. خواب همچنين خاطرات را به حافظه طولاني مدت منتقل مي کند و براي انجام فعاليت هاي فکري روزمره، براي بدن نوعي زمان ريست شدن و استراحت فراهم مي کند.

مرگ


 اگر بخواهيم فني صحبت کنيم، مرگ يک فعاليت روزمره نيست اما هر روز در اقصي نقاط جهان رخ مي دهد. ما مي ميريم چون سلول هايمان مي ميرند.گرچه سلول ها به دفعات براي مدت دست کم ۷۰ سال جايگزين مي شوند اما قادر به ادامه اين فرآيند تا ابد نيستند. درون هر سلول تلومراز در انتهاي کروموزوم هاي ما حاوي اطلاعات ژنتيکي است که با هر تقسيم سلولي، کوتاه تر مي شود. 

تلومراز در ابتدا به حد کافي طولاني است اما در نهايت کوتاه و کوتاه تر مي شود تا اين که تمامي اطلاعاتي که در خود دارد، از بين مي رود و ديگر سلول ها قادر به تقسيم نيستند.

 البته دانشمندان سخت در تلاشند تا راه حلي براي افزايش طول عمر پيدا کنند و مي گويند به زودي قادر به ۲ برابر کردن متوسط طول عمر خواهند بود. برخي تصور مي کنند مو و ناخن ها پس از مرگ به رشد ادامه مي دهند در حالي که چنين نيست، در واقع پس از مرگ، بدن خشک شده و موجب جمع شدن پوست مي شود و در نتيجه قسمت هايي از ناخن ها و مو که زير پوست بوده است، نمايان مي شود و اين تصور را ايجاد مي کند که اين قسمت ها رشد کرده اند.

ديد سه بعدي

 آيا تا به حال از خود پرسيده ايد که چشم ها چگونه سه بعدي مي بينند. اين در واقع نوعي خطاي ذهن است. مغز ما از نوعي ناهمخواني دوچشمي بهره مي برد که به معناي تفاوت جزئي بين تصاوير مشاهده شده توسط چشم راست و چپ است. مغز ما از ۲ نسخه مخدوش و تحريف شده از يک صحنه براي بازسازي عمق آن استفاده مي کند. 

براي يک شيء نماي نزديک به منظور تصميم گيري درباره فاصله آن، مغز نقطه تلاقي و همگرايي ۲چشم و يا زاويه اي را ثبت مي کند که چشم ها از ميان آن روي جسم تمرکز مي کنند. در زمان نگاه کردن به اشيا در حين حرکت نيز ما به طور ناخودآگاه مسافت را از طريق ثبت تفاوت در سرعت نزديک و دور شدن اجسام برآورد مي کنيم.

سرخ شدن چهره

 واکنش قرمز شدن گونه ها در واقع يک پاسخ مشترک بين تمامي انسان در قبال توجه اجتماعي است که در همه رخ مي دهد و تنها شدت و ضعف آن متفاوت است. به طور معمول اين حالت مي تواند در زمان ملاقات يک فرد بسيار مهم، تجربه يک حس قوي در يک موقعيت اجتماعي و يا مورد تحسين و تمجيد زياد قرار گرفتن ايجاد شود.

 اين فرآيند بدين شکل رخ مي دهد که رگ ها در صورت گشاد و فراخ شده و موجب افزايش جريان خون در ناحيه گونه ها و ايجاد نوعي چهره گلگون مي شود. البته دانشمندان هنوز علت وقوع اين فرآيند و عملکرد و فايده آن را نمي دانند.

خنده

 وقتي يک جوک مي شنويد و يا دچار يک حس بامزه مي شويد، ناگهان اين تمايل در شما ايجاد مي شود که بارها و بارها با تغيير حالت ماهيچه ها شروع به فرياد زدن کنيد. خنده حقيقتا مکانيسم عجيبي دارد. روان شناسان معتقدند اين واکنش رفتاري نوعي سيگنال به ديگران از طريق انتشار احساسات مثبت، کاهش استرس و کمک به انسجام گروهي است. بنا به همين دلايل برخي حيوانات نيز در حين انجام بازي هاي جمعي، لبخند مي زنند و مي خندند.

پلک زدن


 اين عجيب نيست که پلک مي زنيم. اين فرآيند که يک دهم ثانيه به طول مي انجامد، ذرات گرد و غبار را پاک و مايعات روغني را روي کره چشم منتشر مي کند. اما چيزي که عجيب است آن است که ما متوجه نمي شويم که هر ۲تا۱۰ثانيه دنيا در تاريکي فرو مي رود. دانشمندان دريافته اند که مغز انسان نوعي توانايي براي ناديده گرفتن خاموشي هاي موقت و لحظه اي دارد. 

در واقع عمل پلک زدن موجب توقف فعاليت در چندين ناحيه از مغز مي شود که مسئول رديابي تغييرات محيطي هستند و بدين شکل است که شما جهان اطراف خود را به طور مستمر و بي وقفه مشاهده مي کنيد.

خميازه

 براي برخي کافي است که تنها درباره خميازه مطلبي بخوانند تا شروع به خميازه کشيدن بکنند. برخي محققان معتقدند خميازه مانند خنده نوعي وسيله براي برقراري ارتباط و کمک به سازمان دهي رفتار گروهي است. خميازه با سرايت از يک فرد به ديگري در واقع نوعي اطلاعات را منتقل مي کند به اين معني که «من خسته ام» يا «اين برنامه کسل کننده است». 

اين رفتار در واقع نوعي ابزار ارتباطي انسان هاي نخستين بوده است و با بررسي اسکن هاي مغزي گروهي که خميازه مي کشيدند، محققان دريافتند که با خميازه الگوهاي رفتاري در نواحي از مغز که مرتبط با تقليد است، فعال مي شود.

خواب رفتن دست و پا


 اين واکنش در واقع فرياد از خفه شدن است.اگر به دست يا پاي شما خون نرسد، به نوعي از کار مي افتند. اگر شما دست يا پاي خود را در وضعيتي قرار دهيد که در جريان خون خللي ايجاد شود، اعصاب اين ناحيه در اثر سوءتغذيه دچار اختلال در عملکرد مي شود و در اين حالت شما احساس سوزش، درد يا کرخي در ناحيه محروم از خون مي کنيد چون نورون هاي حسي شما به طور موقت از کار مي افتند. حس سوزن سوزن شدن نيز در اثر فشار مستمر روي يک عصب ايجاد مي شود.

مخمسی زیبا از صفی علیشاه

خواهم ای دل محو دیدارت کنم    جلوه گاه روی دلدارت کنم

واله آن ماه رخسارت کنم     بسته آن زلف طرارت کنم

در بلای عشق دلدارت کنم

تا شوی آواره از شهر و دیار    تا شوی بیگانه از خویش و تبار

بگسلی زنجیر عقل و اختیار     سر به صحرا پس نهی دیوانه وار

پایبند طره ی یارت کنم

دوش کز من گشت خالی جای من        آمد آن یکتا بت رعنای من

شد ز بعد لای من الای من       گفت کی در عاشقی رسوای من

خواهم از هستی سبکبارت کنم

گر تو خواهی کز طریقت دم زنی    پای باید بر سر عالم زنی

نی که عالم از طمع بر هم زنی       چون دم از آمال دنیا کم زنی

مورد الطاف بسیارت کنم

ساعتی در خود نگر تا کیستی    از کجایی وز چه جایی چیستی

در جهان بهر چه عمری زیستی            جمع هستی را بزن بر نیستی

از حسابت تا خبر دارت کنم

10روش ساده برای راه یافتن شادی به زندگی

10روش ساده برای راه یافتن شادی به زندگی


وقتی صحبت از شادی و نشاط به میان می آید، خیلی ها می گویند: "برو بابا دلت خو شه"! این


شاه بیت کلام کسانی است که فکر می کنند با وجود گرانی، ناهنجاری های اجتماعی و


مشکلاتی مانند این دیگر شادی مفهومی ندارد!

 

شاد بودن اما برخلاف تصور این افراد بستگی مستقیم به خود ما دارد. زندگی سخت است، فراز


و نشیب دارد، پلشتی و سختی در آن کم نیست، اما آن کسی در زندگی هنرمند خوبی است که


در حضور همه این موانع بهانه ای برای شادی پیدا کند.


روش های زیر مختصر و مفید به شما می گوید چگونه شادی را به زندگیتان راه دهید، اگرچه که


همه چیز سر جای خودش نیست و زندگی هم سخت شده است.

 


1. طبیعت گردی

یکی از بهترین راه هایی راه یافتن نشاط و شاداب شدن همین طبیعت گردی است. پناه

بردن به طبیعت و بهره گرفتن از آنچه خداوند بی دریغ و بی منت برای ما به ودیعه گذاشته،

ساده تر آنچه فکر می کنید، شادی را به زندگیتان هدیه می دهد.


2. ورزش

اگر خواهان شادی و نشاط هستید، اولین گام این است که تنبلی را کنار بگذارید و کمی به

خود تحرک دهید. ورزش آنقدرها هم که فکر می کنید، سخت نیست و می شود با کمی

اراده و از آن مهمتر کنار گذاشتن تنبلی ورزش کرد و سرحال شد. حالا دیگر میل با خودتان

است که شادی را به زندگی خود راه دهید یا خیر.


3. گذراندن زمان با افراد خانواده و دوستان

عزیزانتان می توانند بهترین راه برای شاد شدن شما باشند. سرتان شلوغ است، می دانم.

خود ما هم همین وضعیت را داریم و به سخن دیگر هر کس گرفتاری های خاص خودش را

دارد. اما از ما به شما نصیحت برای عزیزانتان وقت بگذارید تا ببینید که چه تاثیری شگرفی

روی انرژی و روحیه شما خواهند داشت.


4. ابراز تشکر و قدردانی


غرور را کنار بگذارید و از کسانی که کاری برای شما انجام می دهند، قدردانی کنید. این کار

می تواند ظاهرا خیلی کوچک باشد و چندان به چشم نیاید. اما همین ابراز تشکر ساده هم

طرف مقابلتان را خوشحال و سرمست می کند و هم حس رضایت را به شما می دهد.


5. میانه روی

حد وسط را نگه داشتن و به عبارت دیگر افراط و تفریط نکردن همواره نتیجه مطلوب دارد و

تفاوتی نمی کند که در چه کاری باشد. خیلی خوب یا خیلی بد، سیاه و سفید و تعابیری از

این دست فقط اعصاب شما را بهم می ریزد. خاکستری بودن همان شاد بودن است.


6. خواب خوب و کافی

موقع خواب لطفا به همه افکار، دغدغه ها و هر آنچه مزاحم خوابتان می شود بگویید می

خواهم بخوابم. باور کنید امکان پذیر است و می شود با قدعلم کردن در برابر چنین دغدعه

هایی به خواب خوب دست یافت. نتیجه خواب راحت و کافی هم شادی و نشاط در طول روز

است.


7. چالش با خود

به جای اینکه به زندگی دیگران سرک بکشید و سر از کار آنها درآورید، با خودتان چالش کنید.

وقتی می خواهید کاری انجام دهید، از خود بپرسید برای چه باید این کار را انجام دهم. خود

را قضاوت کنید و نه دیگران را. نتیجه خوبی دارد، چیزی در حد یک شادی و نشاط مفرط!


8. خنده

بخندید، حتی اگر در بدترین شرایط اقتصادی هستید. بخندید، حتی اگر از مشکلات و معضلات

سختی رنج می برید. این یک شوخی نیست. شما قادر هستید که با خندیدن و فرستادن

انرژی مثبت به درون خود مشکلات را راحتتر تحمل کنید و ساده تر به شادی دلخواه خود

دست یابید.


9. در آغوش کشیدن عزیزان

از ابراز محبت و عشق خود به عزیزانتان طفره نروید. آغوش دوستان و خانواده مطمئن ترین

مامن برای شاد شدن شماست. خجالت و کم رویی را کنار بگذارید و با تمام وجود آنها را در

آغوش بکشید.


10. خوشبینی

آیه یاس خواندن و ایراد بنی اسرائیلی گرفتن کار آنهایی است که به هر بهانه ای می

خواهند شادی را از خود دور کنند. اما خوش بینی و مثبت فکر کردن می تواند آرامش و در

نتیجه نشاط را برای شما به همراه داشته باشد. البته به یاد داشته باشید که زیاد روی نکنید

چون خوشبینی زیاد نتیجه اش بی خیالی است!

قرآن،نامه مقدس...


آموزش فتوشاپ درس سوم، جعبه ابزار فتوشاپ (Toolbox)


در این درس، جعبه ابزار فتوشاپ وابزارهای درون آن به شما معرفی خواهد شد. یک برداشت و درک کلی از ابزارهای نمایش داده شده باعث فهم بهتر فتوشاپ خواهد شد و شما می توانید با شناخت این ابزار، کاربرد آنها و نیز کاربرد فتوشاپ را بهتر تجسم کنید.


ساختمان جعبه ابزار


جعبه ابزار در فتوشاپ  به 4 دسته منحصر به فرد و مجزا تقسیم شده است بطوریکه هنگام پیدا کردن ابزار مورد نظرتان هرگزبه زحمت نمی افتید. دسته بندی به این صورت می باشد:

1. ابزارهای Selection و Crop و Slice
2. ابزارهای Retouch و Paint 
3. ابزارهای Drawing و (Type  (Vector Tools
4. ابزارهای Annotations و Measurement 

علاوه بر این 4 دسته، جعبه ابزار شامل اجزای دیگری نیز می باشد، که برجسته ترین آنها رنگ Foreground و Background است.

حالا که نحوه ی سازماندهی ابزارها را دیدید، قصد داریم نگاهی به بعضی ابزارهای ضروری در فتوشاپ بیاندازیم. این فقط یک نگاه و مرور اجمال به جعبه ابزار خواهد بود، چون اگر بخواهیم هر یک از این ابزارها را به تفصیل شرح دهیم ، می بایست یک درس جداگانه را به هر ابزار اختصاص دهیم، اما در حال حاضر لازم است که شما را با یک مفهوم کلی از اینکه بعضی از این ابزار قادر به انجام چه کاری هستند آشنا کنیم. در دروس بعدی نحوه ی استفاده و کاربرد آنها را توضیح خواهیم داد.


 ابزارهای انتخاب Selection Tools




ابزار Marquee: برای انتخاب اشکالی مانند مربع، مستطیل و بیضی استفاده می شود.

 Move Tool: برای انتقال و یا حرکت دادن انتخاب ها، اشکال و لایه ها به کار برده می شود.

 Lasso Tools: شامل چند ابزار دیگر نیز هست که برای مواردی که شکل یا تصویری که می خواهید انتخاب کنید نامنظم و بی قائده است استفاده می شود.

- ابزار polygonal lasso برای انتخاب اشکال چند ضلعی کاربرد دارد.
- ابزار magnetic lasso که به طور خودکار لبه های تصویر یا شکل را انتخاب می کند.
 

ابـزار Magic Wand فضاهایی را که رنـگ یکـسان دارند انتـخاب می کنـد. تنها با یک بار کلیــک می توانید آن نـواحی را با استــفاده از این ابزاربه ســادگی انتـخاب کنــید. (مانند ابرهای سفید در تصویر بالا).

ابزار Crop به کاربر این امکان را می دهد تا فضای تصویر فعال را مجددا تعریف کند نه اینکه سایز آن را تغییر دهد. این ابزار چیزی شبیه جدا کردن یا بریدن یک تصویر کوچک از تصویر بزرگتر به وسیله یک قیچی است.

 



 ابــزارهای روتوش (Retouch Tools)
در فتوشاپ تعدادی ابزار ترمیم وجود دارد که برای درست کردن، اصلاح کردن یا به عبارتی ترمیم عیوب تصاویر و یا برای رفع قرمزی چشمها در عکس از آنها استفاده می شود.



با استفاده از Clone Stamp Tool یک کاربر می تواند از  یک نقطه از تصویر به عنوان منبع نمونه برداری کند و سپس در جای دیگر آن نقطه را استفاده کند و آن نقطه را به عبارتی در مکان دوم کپی کند.



Eraser Tool برای پاک کردن قسمت هایی از یک تصویر، محل انتخاب شده و یا لایه بکار برده می شود.



 Sharpen Tool برای sharp کردن لبه های تصویر بکار می رود در حالیکه Blur Tool لبه ها را محو و مات می کند. ابزارSmudge در تصویر یک لکه ایجاد می کند. مانند استفاده از نقاشی انگشتی که با انگشت می توانید رنگ ها را ترکیب کنید.


 
Dodge Tool تصویر را روشن تر می کند در حالیکه  Burn Tool آن را تیره تر می کند. Sponge Tool برای اشباع کردن (Saturate)یا عدم اشباع (Desaturate) قسمتهایی از تصویر به کار می رود.........



ابزارهای نقاشی (Painting Tools)

ابزار Brush و Pencil برای کشیدن stroke ها (خطوط محیطی اشکال ) در گرافیک به کار می روند. این ابزار ها  می توانند برای یک نقاشی موثر و مفید باشند.


Fill Tools

برای رنگ کردن کامل و یک دست لایه ها، نواحی انتخاب شده و فضاهای تک رنگ یا گرادیانت استفاده می شود. 



ابزارهای کشیدن طرح وکتور(Pen Tool) و ابزار تایپ (Vector Drawing & Type Tools)

Type Tool برای ایجاد و تنظیم متن در روی تصویر مورد استفاده قرار می گیرد. با این ابزار هم می توان به صورت عمودی و هم افقی تایپ کرد.



 Pen Tool برای ایجاد اشکال صاف و path ها، برای ایجاد اشکال وکتور بکار برده می شود.( تصاویر وکتور به تصاویری گفته می شود که می توان آنها را به هر سایز و مقیاسی که خواست بزرگ یا کوچک کرد، بدون اینکه از کیفیت تصویر کم شود).



 Cutom Shape ها تصاویر وکتور آماده ای هستند که به صورت از قبل تنظیم شده در یک لیست قرار دارند که با باز کردن پنجره Shape به سهولت می توانید شکل دلخواه را انتخاب و در جای مناسب بکار برید، به علاوه خود شما نیز می توانید Shape جدید ایجاد کرده و آن را به  لیست اضافه نمایید.



Foreground / Background Color

 رنگ foreground و رنگ background را می توان در هنگام  نقاشی کردن، برای تنظیم رنگ متن در هنگام تایپ و رنگ کردن اشکال، به دلخواه تنظیم نمود. این نمایشگر کمک می کند تا رنگ هایی را که در حال استفاده شدن هستند ببینیم و نیز این امکان را ایجاد می کند که جای رنگ ها را با هم عوض کنیم.



استفاده از ابزار

برای انتخاب کردن یک ابزار از جعبه ابزار، کافیست روی آن یک بار کلیک کنید. اگر هنگام باز شدن ابزار یک فلش سیاه رنگ در گوشه پایین  سمت راست نشان داده شد، یعنی  ابزار های دیگری هم در آن قرار دارد که در زیر این ابزار پنهان شده اند. برای انتخاب هر یک از ابزارهای پنهان شده، با ماوس روی فلش کلیک کنید، می بینید که محتویات آن ظاهر می شود حالا می توانید ابزار مورد نظر خود را انتخاب کنبد.

آموزش فتوشاپ درس دوم، کاربرد پالت ها در فتوشاپ

در فتوشاپ، پالت ها برای اصلاح کردن و تغییر دادن و نیز برای نظارت و بازبینی اسناد یا فایل ها به شما کمک می کنند. یک درک خوب از چگونگی استفاده، سازماندهی و تنظیم درست پالت ها، در یادگیری اینکه چطور از فتوشاپ استفاده کنیم موثر و ضروری است.

پالت ها

برای اینکه به شما نشان دهیم پالت ها چه نقش بزرگ و مهمی را در فتوشاپ به عهده دارند، کلید Tab را فشار دهید تا تمامی پالت ها ناپدید شوند. پالت ها شامل همه چیز از نوار ابزار گرفته تا نوار انتخاب ها، لایه ها و پنجره رنگ ها می شوند.

در این آموزش، شما یاد خواهید گرفت چگونه:

-پالت ها را سازماندهی کنید.
-سایز پالتها را تغییر داده آنها را آشکار یا پنهان کنید.
-باز، بسته و مجددا راه اندازی کنید (Reset).
-از تنظیمات درون پالت ها استفاده کنید.


سازماندهی پالت ها

این امکان وجود دارد که پالت ها را مطابق سلیقه خودتان دسته بندی و مرتب کنید. با انجام این کار به افزایش کارایی خود کمک می کنید به این صورت که پالت هایی را که کاربرد آنها یعنی تعداد دفعات استفاده از آنها بیشتر است را در در قسمتی از صفحه قرار دهید که قابل دسترس تر می باشد.
- برای انتقال یک پالت به یک گروه پالت (palette group)مجزا، یا به palette group خودش، پالت مورد نظر را drag و سپس به یک گروه دیگر، یا هر جای دیگری از فضای کار drop کنید.
- برای انتقال یک گروه پالت (palette group)، نوار عنوان (title bar) پالت مورد نظر را با ماوس drag، و سپس در جایی که مناسب است رها کنید.

 


شما همچنین می توانید پالت ها را به یکدیگر Dock کنید، یعنی لبه های بالا و پایین هر پالت را می توان به پالت دیگر متصل نمود و این کار با drag کردن یک پالت به سمت بالا یا پایین پالت دیگر اتفاق می افتد.
 
تغییر دادن سایز، آشکار و پنهان کردن پالت ها 
شاید شما با پالت بزرگی که شامل تعداد زیادی style ،color یا لایه است کار می کنید که دوست دارید همه اینها همزمان برای شما قابل دسترسی باشد. شما می توانید سایز بسیاری از پالت ها را با drag کردن کلیدی که در گوشه سمت راست قرار دارد پالت را روی سایز مورد نظرتان تنظیم کنید.

 

 

اگر می خواهید پالتی را که فعلا از آن استفاده نمی کنید پنهان (minimize) کنید تا در فضا صرفه جویی کرده باشید و فضای بیشتری برای کار با دیگر پالت ها در اختیار داشته باشید، کافیست روی عنوان پالت دوبار کلیک کنید. 
بستن، باز کردن و راه اندازی مجدد یا Reset پالت ها 
اگر تعدادی از پالت ها بدون اینکه به آنها نیاز داشته باشید باز هستند، می توانید با کلیک کردن روی  علامت "x" که در  گوشه بالای سمت راست پالت قرار دارد، آنها را بست.
 
اگر لازم است که یک پالت جدید ایجاد کنید، یا پالتی  که قبلا بسته اید را مجددا باز کنید، از menu bar به Window بروید و پالت مورد نظرتان را بار دیگر باز کنید.
 
اگر در برگرداندن پالت به جای خود با مشکل مواجه شدید به مسیر Window > Workspace  بروید و در اینجا گزینه هایی مشاهده می کنید که می توانید با انتخاب آنها چیدمان پالت ها را به حالتی که مایلید برگردانید مثلا گزینه Basic همه چیز reset می شود و به جای اولیه خود که در آغاز باز شدن فتوشاپ در آنجا قرار داشته بر می گردد.
 

تنظیمات در پالت ها 
در پالت ها، انواع تنظیمات از انتخاب های رنگ، styles تا opacity و دیگر مقادیر وجود دارد. همه این گزینه ها را با جزییات کامل در آینده توضیح خواهیم داد، اما برای این قسمت می خواهیم شرح دهیم که بعضی از این گزینه ها چگونه عمل می کنند.
 

Drop-down Menus یا منوهای باز شونده 
برای اجرای یک Drop-down Menu یا منوی بازشونده، فقط روی فلشی که به منو چسبیده کلیک کنید. لیستی از دادهای داخلی قابل استفاده باز می شود. روی گزینه مورد نظر کلیک کنید تا انتخاب شود.



لغزنده یا Sliders 
نحوه ی کار لغزنده ها به این صورت است که روی ضامن کلیک کرده و آن را روی مقدار مورد نظر drag کنید.



Swatches و Styles 
برای انتخاب یک color swatch یا layer style، با ماوس روی آن حرکت کرده و یک بار کلیک کنید.

آموزش فتوشاپ درس اول، آشنایی با محیط کار در فتوشاپ

در مواجه شدن با فتوشاپ، ممکن است کاربران دچار سردر گمی شوند. این درس به شما نشان خواهد داد فتوشاپ چیست و چگونه این غول نیرومند یعنی فتوشاپ را هدایت کنند. قبل از شروع، توجه داشته باشید که ما چگونگی کار با Adobe Photoshop ورژن 11 یا (Adobe Photoshop CS4) را به شما نشان خواهیم داد. اگر شما با ورژن های دیگر کار می کنید، ممکن است با مشکلات کمی روبرو شوید. ممکن است بعضی از خصوصیات گرافیکی کمی متفاوت به نظر برسند، اما در کل با دنبال نمودن این سلسه از آموزش ها براحتی قادرید با هر نسخه از فتوشاپ کار کنید.
 



فضای کار (Work Area) 
در نگاه اول، فتوشاپ می تواند یک فضای بزرگ ترسناک باشد. حالا می خواهیم فضای کار را به قسمت های کوچکتر تجزیه کنیم تا همه چیز را برای یادگیری آسان تر کنیم.
 
A-نوار منو (Menu Bar): یک منوی سازماندهی شده که بر اساس کارهایی که انجام می دهند دسته بندی شده اند. B.نوار تنظیمات (Options Bar): شامل انتخاب ها و تنظیمات خاصی می شود که در هنگام استفاده از یک ابزار می توانید آنها را گزینش کنید. C.نوار ابزار (Tool Bar): شامل مجموعه وسیعی از ابزار های فتوشاپ به علاوه رنگ Foreground یا زمینه، رنگ Background یا پس زمینه و خصوصیات دیگر می باشد. D.پنجره سند (Document Window): پنجره ای است که سند یا فایل جدیدی که طراحی روی آن انجام می شود را، در بر می گیرد. E.فضای طراحی (Active Image Area): پنجره سند حاوی Active Image Area می باشد(قسمت سفید رنگی که در تصویر بالا نشان داده شده) . این همان قسمت یا صفحه ای است که طراح در آن طراحی می کند. F.هدایت کننده (Navigator): یک نسخه کوچک از سند فعلی یا active image area که در حال کار کردن روی آن هستید. برای هدایت فضای طراحی یا هنگامی که روی صفحه zoomed in می کنید استفاده می شود.G.پالت رنگ (Color Palette): لوحی که برای انتخاب رنگ foreground و background ، هنگام نقاشی کردن، رنگ کردن و یا رسم کرن استفاده می شود.H.پالت تاریخچه(History): به طور دائم تمام تغییراتی را که درون سند انجام می شود را update می کند. می توان برای برگرداندن یا لغو کردن مراحل قبل از آن استفاده کرد-Undo  I.پالت لایه ها (Layer): اگر فتوشاپ را یک همبرگر بزرگ تصور کنید، لایه ها می توانند طبقه ها و موادی باشند که در آن قرار دارند. لایه ها در فتوشاپ به شما اجازه می دهند تا در یک صفحه طراحی کار کنید و اجازه می دهد تصاویر و سایر اجزا طراحی روی یکدیگر یا زیر یکدیگر باشند. این یک نگاه اجمالی بود به اینکه قسمت های داخلی فتوشاپ چه شکلی دارند. در ادامه درس هر کدام از نکات بالا را به طور مفصل شرح خواهیم داد.



ایجاد یک سند جدید (New Document)
برای ایجاد یک سند جدید در فتوشاپ، از قسمت Menu Bar به مسیر  File > New بروید.
یک پنجره شبیه آنچه در زیر نشان داه شده، باز خواهد شد:


A- نام سند یا Document Name: در این قسمت می توانید نام سند جدید را به طور اختیاری تایپ کنید. B- ابعاد سند یا Presets: ابعاد سند یا همان طول و عرض سند را می توان در این قسمت تنظیم نمود. C-واحد های سند (Document Units): واحدهای ابعاد سند در این قسمت تنظیم می شوند. نوعی از این واحد ها Pixel می باشد که برای کارهای وب و کارهایی که از مونیتور باید دیده شوند مناسب است. D- وضوح تصویر یا Resolution: می توان وضوح تصویر را در این قسمت تنظیم کرد. Resolution یا وضوح یعنی تعداد نقاط یا پیکسل های موجود در هر اینچ. در هنگام چاپ، اساسا شما یک تصویر با کیفیت بالا می خواهید مثلا 300 پیکسل یا بالاتر، که این باعث افزایش سایز سند نیز می شود.به هر حال، برای کارهایی که اساسشان وب می باشد، یا کارهایی که فقط روی صفحه نمایش داده می شوند   ( on-screen)، مقدار 72   مناسب است. E- مد رنگ یا Color Mode: در این قسمت باید نوع Color Mode یا حالت رنگ سند مشخص شود. به طور معمول از RGB Color یا (Red/Green/Blue) برای Color Mode استفاده می کنند مگر اینکه بخواهید از یک نوع چاپ خاص استفاده کنید. F- محتوای پس زمینه یا Background Contents: اینجا رنگ background یا پس زمینه سند خود را می توانید انتخاب کنید. 
پنجره ای که در بالا نشان داده شده است می تواند یک سند به ابعاد  800×600 پیکسل و با  background سفید ایجاد کند. نام سند  می تواند "Document Name" و  resolution هم 72 باشد.
 

ذخیره کردن و بستن سند در فتوشاپ
برای ذخیره کردن یک سند در فتوشاپ، از Menu Bar  به مسیر  File > Save بروید. وقتی می خواهید سند را ذخیره کنید ، برای نام آن چیزی در نظر بگیرید که بعدا قابل تشخیص و شناسایی باشد همچنین Formart  را PSD انتخاب کنید، وقتی تمام این کارها را انجام دادید، و مطمئن می شوید که سند همه مشخصه های سند فتوشاپ و اطلاعات یا محتوای لایه را حفظ خواهد کرد، بنابراین شما می توانید در آینده از آن استفاده کنید.
توجه داشته باشید که این PSD با جستجوگرهای وب سازگار نیست و لازم است که برای این موارد آن را با یک فرمت متفاوت ذخیره کنید. این موضوع را در یک درس دیگر ادامه خواهیم داد.
برای بستن یک سند باید به مسیر File > Close بروید. برای بستن همه سند های باز ، گزینه File > Close All را انتخاب کنید.

اهمیت اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

يكى از چيزهائى كه در «قرآن مجيد» و اخبار «اهلبيت عصمت و طهارت صلوات اللّه عليهم » عنايت زيادى به آن شده موضوع «استعاذه» است، يعنى: پناهنده شدن بهخدا، از شر شيطان. «اعوذ باللّه من الشيطان الرجيم» البتّه بايد حال «استعاذه» يعنى: پناه بردن به حق پيدا شود، تا استعاذه حقيقى باشد. يعنى: از صدق دل زير چتر خدابرود و لقلقه زبان نباشد.

براى اثبات اهميّتش، در «قرآن مجيد» مى فرمايد: «هنگاميكه مى خواهى قرآن بخوانى اول به خدا پناه ببر از شيطان رانده شده ». فَاِذا قَرَاءْتَ القرآن فاستعذ باللّه من الشيطان الرجيم1

در نماز هم، پس از تكبيرة الاحرام امر شده كه «استعاذه» كنند (لكن در نماز بايد آهسته خواند. چون بعضى از مفسرين راز آهسته خواندنش را چنين گفته اند:

مثل كسى كه از دشمن سر سختى دارد فرار مى كند، خودش را چطور در حال فرار پنهان مى كند، اشاره به اين است كه تو در حال فرار از دشمن سرسخت خودت هستى كه در كمين و مراقب توست).

در تمام عبادتها هم: اول «استعاذه » كن، مثلاً مى خواهى وضو بگيرى اول به خدا پناه ببر، بعد وضو بگير، (مكرر ديده ايد كه همين وضو گرفتن ملعبه شيطان يا وسوسه هاى او قرار گرفته شده است). حتى در امور مباح مثل خوردن و لباس پوشيدن و دستشويى رفتن، و در همه جا «اعوذ باللّه من الشيطان الرجيم» بگو: به خدا پناه ببر، وقتى كه از خانه هم بيرون مى آيى بگو: «اعوذ باللّه من الشيطان الرجيم» در امور مستحب نيز بايد به خدا پناه برد حتى رفتن به مسجد بگويد «اعوذ باللّه من الشيطانالرجيم».

يكى از اهل ايمان و تقوى نقل مى كرد:

در حال مكاشفه ديدم، شيطانى درب مسجد ايستاده. گفتم: اى ملعون اينجا چه مى كنى؟

گفت: رفقا فرار كرده‌اند و منتظرشان هستم. فهميدم مردان رشيدى بوده‌اند كه استعاذه حقيقى و قلبى كرده‌اند و شيطان نتوانسته با آنها به مسجد برود.

البتّه اينها هم نوبرند كه لااقل درب مسجد براستى استعاذه حقيقى كرده اند.

 حقيقت استعاذه

بله خودت به تنهائى نمى‌توانى از شر اين دشمن در امان باشى بايد به خدا پناهنده شوى، تا عنايت حق او را دفع كند. مگر لطف خدا يار شود، «يا غياث المستغيثين يا ملاذ اللائذين» اگر لوذ و پناهندگى به حق نباشد از شر شيطان كسى در امان نيست.

بنابراين بايد «حقيقت استعاذه» را فهميد و تنها گفتن «اعوذ باللّه من الشيطانالرجيم» فايده اى ندارد، استعاذه يك امر معنوى و حقيقى است كه اين لفظ كاشف از آنست، والاّ اگر حقيقت نداشته باشد همين گفتن ها هم گاهى مسخره و ملعبه شيطاناست كه خودش به زبان طرف جارى مى كند.

نوشته‌اند: يكى از علماء قلم به دست گرفت تا كتابى در مصائد و وسوسه هاى شيطانبنويسد و مردم را از فريب خوردن او آگاه كند و بترساند، در همان زمان يكى از اخيار در عالم رؤ يا و مكاشفه شيطان را مى‌بيند و به او مى‌گويد:

ملعون خوب فلان آقا دارد رسوايت مى كند و كيدهايت را به خلق مى‌رساند.

شيطان مسخره‌اش مى‌كند و مى‌گويد: اين كتاب را به دستور خود من مى نويسد!

فرمود: چطور مى‌شود؟!

گفت: من در دلش وسوسه انداختم كه تو عالمى علم خودت را ظاهر كن .... خودش هم متوجّه نيست و اسم كتابش را رد شيطان گذاشته ولى حقيقتش جلوه نفس و نمايش علم دادن است .

بلى خود شيطان وا مى‌دارد كه به او فحش بدهند، يا به زبان تنها بگويند: «اعوذ باللّه من الشيطان الرجيم»

مانند كار دُوَل استعمارى است: در بعضى مستعمرات افرادى دارند كه در استعمار يار و ياور آنهايند، گاه به مقتضاى سياست و مصلحت روزگار وادار مى‌كنند اين افراد به آنها فحش بدهند، بد بگويند، مردم را از فجايع استعمار آگاه كنند، براى پرده پوشى و نعل وارونه زدن، تا بتوانند مقاصد استعمارى خود را توسط همين افراد بهتر پيش ببرند.

عجب از سياست شيطانى، اولين سياستمدار و استاد همه سياستمداران شيطان است، سياست يعنى زير پرده كار كردن، كلاه سر همه گذاردن بدون اينكه جاى پائى از خودشان بگذارند.

خدايا! تو يارى كن كه ما بتوانيم از شيطان بگريزيم، يعنى از گناه فرار كنيم. استعاذه به حق يعنى از گناه فرار كردن، زبان را محكم گرفتن و ديگر حرف لغو نزدن و عوضش «اعوذ باللّه ...» گفتن.3

 در همه حال ز شيطان لعين گوى اَعُوذ
بااللّه از آنـكه بـوسواس نـگـردى مــَأ خُوذ
هـر كــه زيــن ديو نگيرد به خداوند پناه
در همه هستيش ابليس لعين كرده نفوذ

(مقدم )

«ابن مسعود رضوان اللّه تعالى عليه » مى‌گويد:من در محضر مقدس «پيغمبر خدا صلى الله عليه و آله» بودم، و «استعاذه» را بدين نحو گفتم  «اَعُوذُ بِاللّهِ السَّميعِ الْعليمِ مِنَ الشَّيطانِ الرَّجيم» يك وقت حضرت به من عنايت فرمود، و فرمود: اى پسر ام عبد، استعاذه را به اين كيفيت بگو: «اَعُوذُ بِاللّهِ مِنَ الشَّيطانِ الرَّجيم» چون برادرم جبرئيل عليه السلام استعاذه را از قلم و قلم را از لوح محفوظ ياد گرفت و به اين عبارت به من ياد داد
اركان استعاذه

«استعاذه » مقامى است از مقامات دينى و بر هر كس لازم است ، و عرض شد كه بايد حقيقت داشته باشد، لفظ نباشد و گرنه لفظ، تنها قرائت و الفاظى را بر زبان جارى كردن است، قرآن مجيد كه مى فرمايد: «فاستعذ باللّه، به خدا پناهنده شو» مرادش حقيقت آن است و آن، دو چيز لازم دارد.

يكى: فرار از شيطان.

دوم : پناه بردن به رحمان.

اگر اين دو مطلب حاصل شد آن وقت استعاذه مى‌شود، و الاّ گفتن «اعوذ باللّهِ» تنها فايده اى ندارد، خلاصه لفظ بايد كاشف از حال و معنى باشد.

پس از تاءمّل در «حقيقت استعاذه» و استفاده از «قرآن مجيد» مى‌توان گفت: استعاذه پنج ركن اساسى دارد.

اول: فرار از شيطان است كه به تقوى منطبق مى شود، واركان ديگرش: تذكّر، توكّل، اخلاص، تضرّع است، مجموعا پس از حاصل شدن اين حالات «حقيقت استعاذه» پيدا مى شود، در حالى كه مؤ من اين پنج ركن را دارا باشد، فرسنگ ها شيطان از او دور مى شود، چه به زبان بگويد: اعوذ باللّه، چه نگويد، عمده حال و حقيقت است كه اگرشيطان هم به او نزديك شود مى‌شود آدم زده، مثل آدم وقتى كه جن او را مس كند مصروع و جن زده مى شود.

بنابراين ابليس اصلاً جراءت نزديك شدن به او را نخواهد داشت .

پس شرط اول: آنستكه اهل «تقوى» باشد، کساني که متقى شدند، هنگاميكه شياطين به دلشان حمله مى كنند... چون متقى است به مجرّد نزديك شدن شيطان به حق متمسّك مى شود، انّ الّذين اتّقوا اذا مسهم طائف من الشيطان تذكروا فاذا هم مبصرون.

کساني که پرهيزگارند وقتيكه طايفه‌اى از شيطان آنها را مس كنند متذكّر مى شوند، پس اهل تقوى انسان‌هاى بينايى هستند.

شرط دوم: هنگامي كه قرآن مى‌خوانى به خدا پناه ببر از شر ابليس ‍ رانده شده، زيرا او حكومتى بر كساني كه ايمان آورده‌اند و به پروردگارشان توكل مى‌كنند ندارد.5

پس كسى كه توكل به خدا دارد شيطان بر او سلطه‌اى ندارد، حكومت شيطان بر كسانى است كه به خدا تكيه ندارند، تكيه آنها اسباب ماديات و اوضاع دنيوى است، ولى اگر تكيه‌گاه خدا شد؛ يقين بدانيد از شيطان كارى ساخته نيست.

ركن ديگر: براى استعاذه اخلاص است كه قرآن (از قول ابليس)، مى‌فرمايد: به عزّت تو سوگند مى‌خورم كه همه آنها را گول مى‌زنم، مگر بندگان مخلص و اهل اخلاص را. معنى اخلاص در قرآن مجيد در موارد متعدّد بيان شده .

خلاصه: استعاذه مخلصين درست است كه شيطان را به آنها راهى نيست چون حقيقت فرار از شيطان در آنها است.

يكى از شاگردان مرحوم شيخ انصارى رضوان اللّه تعالى عليه نقل مى كند:

زمانيكه براى تحصيل در نجف اشرف مشرف بودم در محضر ملائك منظر شيخ انصارى حاضر مى‌شدم .

شبى در عالم واقعه شيطان را ديدم كه چند افسار كوچك و بزرگ در دست دارد. از او سؤ ال كردم: اينها را براى چه بدست گرفته اى؟!

گفت: اينها را بر سر مردم مى‌اندازم و ايشان را به سمت خود مى‌كشم (بعضى‌ها هم گفته‌اند: كه ديد شيطان طناب‌هاى بسيارى در دست دارد و در بين آنها طناب ضخيمى بدست داشته. از وى مى‌پرسد: اينها چيست؟ پاسخ مى‌دهد كه بوسيله آنها بنى آدم را به سوى خود مى‌كشانم و آنها را وادار به معصيت مى‌نمايم).

از او پرسيدم: آن طناب ضخيم براى كيست كه پاره شده؟

مى‌گويد: براى استادت شيخ انصارى بود كه ديروز او را تا بازار بردم، ولى آن را پاره كرد و برگشت.

پرسيدم: پس طناب من كدام است؟ پاسخ داد: تو احتياج به طناب ندارى و حرف شنو هستى.

وقتى كه بيدار شدم، خدمت شيخ مشرف شدم و خوابم را براى شيخ عرض كردم.

شيخ عليه الرحمه فرمود: شيطان راست گفته، زيرا آن ملعون ديروز مى‌خواست مرا به لطائف الحيلى گول بزند، زيرا من پول نداشتم و چيزى در منزل لازم شده بود، با خود گفتم : يك قِران از مال امام عليه السلام در نزد من است و حالا معطل مانده‌ام، به عنوان قرض بر مى‌دارم و بعد آن را سر جايش مى‌گذارم.

آن يك قِران را برداشتم و از منزل خارج شدم. تا ميان كوچه هم آمدم، همين كه خواستم چيزى بخرم با خود گفتم: چرا به چنين عملى اقدام نمايم !

پس نادم و پشيمان شدم و به خانه مراجعت نمودم و يك قِران را سرجايش گذاشتم.

چون اهل تقوى و ورع و توكل و اخلاص بود، خدا هم او را حفظ كرد.5

 

جــان بابا گـــويـــدت ابــلــيـــس هـــين
تا به دم بفريبدت ديو لعين
ايــن چـنـيــن تلــبــس بـا بــابــات كــرد
آدمى را اين سيَه رُخ مات كرد
بر سر شطـرنج چست است اين غراب
تو مبين بازى به چشم نيم خواب
ز آنــكـــه فــرزيــن بنـــدهــا داند بسى
كـه بگيـرد در گلـويت چون خسى
در گلـــو مــانــــد خــس او ســالــــهـــا
  چيست آن خـس مهر جاه و مالها
مال خس باشد چو هست اى بى ثبات
در گــلــــويـــت مـــانــع آب حيات
گــــر بــــزد مـــالــت عـــدوى پر فنـى
ره زنــى را بــرده بــاشد ره زنــى

 (مثنوى مولوى )

«استعاذه » مقامى است از مقامات دينى و بر هر كس لازم است ، و عرض شد كه بايد حقيقت داشته باشد، لفظ نباشد و گرنه لفظ، تنها قرائت و الفاظى را بر زبان جارى كردن است، قرآن مجيد كه مى فرمايد: «فاستعذ باللّه، به خدا پناهنده شو» مرادش حقيقت آن است و آن، دو چيز لازم دارد.   يكى: فرار از شيطان     دوم : پناه بردن به رحمان.

ثواب گفتن استعاذه

هر كس هر روز صبح سه مرتبه بگويد: «اعوذ باللّه من الشيطان الرجيم» و سه آيه آخر سوره حشر را هم بخواند، خداوند رؤ وف و مهربان هفتاد هزار فرشته را بر او مؤ كل مى‌نمايد كه تا شب بر او درود و صلوات بفرستند.

و اگر در آن روز از دنيا رحلت كند، حكم شهيد را خواهد داشت.(بشرط اينكه وظائف ديگرش را هم انجام دهد).

و اگر در نماز عشاء استعاذه كند،(يعنى اعوذ باللّه ... را بگويد.) نيز همين ثواب را تا صبح خواهد داشت.6

«آقا رسول اكرم صلى الله عليه و آله» فرمود:

هر كس هر روز ده مرتبه «استعاذه» را بگويد: خداى متعال فرشته‌اى را بر او مؤ كّل مى‌كند تا شيطان را از او دور سازد.

و هر كس از خلوص قلب «استعاذه» را گويد، خداوند مهربان ميان او و شيطان هفتاد پرده قرار مى‌دهد، كه فاصله هر پرده با پرده ديگر به مسافت زمين تا آسمان است.7

 هر كس از روى خلوص 
گـويد ايـن ذكـر خصوص
استعاذه و سوره حشر
روز و شب وقت جلوس
لـطــف فـــرمـــايد خدا
فرشته هاى مخصوص
خــوانـنــد بــــر او درود
حكم شهيد و مرصوص

كيفيّت گفتن استعاذه

«ابن مسعود رضوان اللّه تعالى عليه » مى‌گويد:من در محضر مقدس «پيغمبر خدا صلى الله عليه و آله» بودم، و «استعاذه» را بدين نحو گفتم  «اَعُوذُ بِاللّهِ السَّميعِ الْعليمِ مِنَ الشَّيطانِ الرَّجيم» يك وقت حضرت به من عنايت فرمود، و فرمود: اى پسر ام عبد، استعاذه را به اين كيفيت بگو: «اَعُوذُ بِاللّهِ مِنَ الشَّيطانِ الرَّجيم» چون برادرم جبرئيل عليه السلام استعاذه را از قلم و قلم را از لوح محفوظ ياد گرفت و به اين عبارت به من ياد داد.8

 خداوندا دلى آزرده دارم
پريشان حالتـى افسرده دارم
چو شمعى سوزم و سازم شب و روز
در اين دار غم آسا آتش افروز

 خاصيت استعاذه

«آقا حضرت اميرالمؤ منين على عليه السلام» فرمود: وقتى كه «زيد بن ارقم» مورد اذيّت و آزار منافقين قرار گرفت، و بعد محضر مقدس «حضرت رسول اكرم صلى الله عليه و آله» شرف ياب شد، حضرت به او فرمود: هر روز صبح بگو: (اعوذ باللّه من الشيطان الرجيم » تا خداى مهربان تو را از شرّ منافقين كه شيطان (انسى) هستند، و بعضى از آنها با بعض ديگرشان با حرف‌هاى باطل و زشت خبر مى‌دهند، حفظ كند.

يكى از «اصحاب پيغمبر اسلام صلى الله عليه و آله» گفت: يك روز با «آقا رسول اكرم صلى الله عليه و آله» قدم مى‌زديم  كه در بين راه ديديم دو نفر دارند بهم ناسزا مى‌گويند. حضرت فرمود: اگر يكى از آنها «استعاذه» بگويد، اين حالت شيطانى از آنها دور مى شود.9

خدايا مانده ام در غفلت و خواب
به گرداب گناهان گشته غرقاب
ز شيـطــان بـى قرارم اى خدايا
 مــرا از شر ايـن شيطان بازياب
بـحـــق عـــاشقـــان بى قرارت
مـرا از قــعـر ايـن گرداب درياب

اعوذ باللّه

يك روز «پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله» از جايى عبور مى‌كردند، ديدند مردى دارد غلام خود را مى‌زند و غلام مى‌گويد: «اَعُوذُ بِاللّهِ» پناه مى برم به خدا، ولى آن مرد، دست از زدن بر نمى داشت. غلام تا حضرت را ديد، گفت: «اَعُوذُ بِرَسُولِ اللّه» به رسول خدا پناه مى برم . مرد تا پيغمبر را ديد، ايستاد.

«پيغمبر رحمت للعالمين صلى الله عليه و آله» فرمود: بهتر آن بود كه اين غلام وقتى اسم خدا را برد، ديگر او را نمى‌زدى .

آن مرد گفت : به خاطر اين حرفتان او را آزاد كردم .

حضرت فرمود: اگر اين كار را نمى‌كردى رويت با آتش جهنّم مى‌سوخت.10


1-  نحل: 98.
2- استعاذه(شهيد آيت اللّه دستغيب ): ص 5.
3- استعاذه
4- سوره 16/ 67 و 98.
5- استعاذه مرحوم شهيد آيت اللّه دستغيب رضوان اللّه تعالى عليه .
6- تفسير آسان: 1/10.
7- تفسير جامع: 1/83.
8- تفسير آسان: 1/10.
9- تفسير جامع: 1/81.
10- همان مدرك

منبع :ایکا

گردآوری:گروه قرآن سایت تبیان زنجان

چهارقدم برای افزایش احترام به نفس

شاید شما هم در زندگی شرایطی را تجربه کرده اید که خود کم بینی و احترام به نفس پایین، مشکلات ناخواسته ای را برایتان بوجود آورده است. عزت نفس و داشتن احساس خوب نسبت به خود، از جمله مواردی اند که بسیاری افراد در زندگی خود در آرزوی رسیدن به آن هستند.

اگر احساس می کنید دارای عزت نفس پایین هستید و این موضوع روی تمام جوانب زندگی شما تاثیر منفی گذاشته است؛ اگر فکر می کنید ارتباطات، کار و یا حتی سلامتی شما تحت الشعاع این عزت نفس پایین قرار گرفته است؛ حتی اگر این احساس خودکم بینی از دوران کودکی در شما شکل گرفته و همواره همراه شما بوده است؛ با بکارگیری چهار قدم موثری که در ادامه آورده می شود می توانید عزت نفس را در خود تقویت نموده و به تدریج احساس بهتری نسبت به خود پیدا کنید.


self-esteem-fgump-salemzi-com.jpg
 
 

قدم اول: موقعیت ها و شرایط مشکل ساز را شناسایی کنید

در مورد موقعیت هایی که به نظر می رسد احترام به نفس شما را پایین می آورند، فکر کنید. این موقعیت ها معمولا عبارتند از:

۱- یک ارائه در محل کار
۲- یک بحران در منزل یا محل کار
۳- یک چالش با کسی که ارتباط نزدیک با شما دارد مانند همسر و یا همکار
۴- یک تغییر در جریان زندگی مانند از دست دادن شغل و یا فرار فرزند از خانه

قدم دوم: از افکار و اعتقادات خود در رابطه با این موقعیت ها آگاه شوید

هنگامی که شرایط و موقعیت های مشکل ساز را شناسایی نمودید، به تفکر خود در رابطه با آنها دقت کنید. ببینید در این شرایط به خود چه می گویید؟ تفسیر شما از این موقعیت ها چیست؟ تفکر شما در این شرایط ممکن است مثبت، منفی و یا خنثی باشد. ممکن است شما در این شرایط منطقی عمل کنید و یا بر پایه یکسری واقعیت ها و دلایل و اعتقادات اشتباه فکر نمایید؛ و یا بالعکس.

قدم سوم: افکار منفی و نادرست خود را به چالش بکشید

برداشت اولیه شما از یک موقعیت ممکن است تنها راه نگاه به آن شرایط خاص نباشد، بنابراین باید در صحت افکارتان تامل بیشتری نمایید. از خود بپرسید: آیا نگاهم با منطق و واقعیت سازگار هست؟

البته گاهی اوقات تشخیص بی دقتی ها در تفکر مشکل است. بیشتر افراد یک تفکر دیرینه و ثابت درباره خود و زندگی شان دارند. این اعتقادات دیرینه از نظر آنها می تواند نرمال و کاملا منطبق بر واقعیت تلقی گردد؛ در حالی که بیشتر آنها ممکن است تنها یک ایده یا احساس باشند. در این میان بعضی الگوهای فکری نیز در ذهن افراد ممکن است باعث تضعیف عزت نفس گردد که باید به آنها دقت کرد. این الگوها عبارتند از:

۱- تفکر همه یا هیچ: در این حالت شما همه چیز را خوب ِ مطلق یا بد ِ مطلق می بینید. مثلا به خود می گویید: «اگر من در این کار موفق نشوم، کاملاً شکست خورده ام..!». عادت به چنین تفکری صحیح نیست. بهتر است همه جوانب یک پیروزی و یا شکست را در نظر داشت.

۲- نیمه خالی لیوان: با این الگوی فکری شما تنها جنبه های منفی یک موقعیت را می بینید و تنها بر روی آنها متمرکز می شوید که این باعث می شود نگاه شما به یک شخص یا موقعیت کاملا از مسیر درست منحرف شود. به عنوان مثال به خود می گویید: «چون من در ارائه آن گزارش اشتباه کردم، حالا همه فکر می کنند که من برای این کار مناسب نیستم.». بدبینی بدترین آفت ِ عزت نفس است.

۳- تبدیل دستاوردهای مثبت به منفی: در این حالت شما با کوچک شمردن تجربه های مثبت و دستاوردهای مفید خود، آنها را انکار می کنید. به عنوان مثال به خود می گویید: «فقط به این خاطر که امتحان آسانی بود، توانستم موفق باشم!». در اینگونه مواقع شما احترام به نفس را در خود می کُشید.

۴- نتیجه گیری منفی بدون داشتن دلایل کافی: شما ممکن است گاهی اوقات بدون داشتن مدارک و شواهد کافی در یک شرایط خاص یک نتیجه گیری منفی کنید. مثلا به خود می گویید: «دوست من هنوز جواب ایمیلم را نداده؛ پس حتما هنوز هم از من ناراحت است!». در صورتی که ممکن است دوست شما در چند روز گذشته موفق به مرور ایمیل هایش نشده باشد. شاید بهتر است به جای توصل به افکار منفی، کمی صبورتر باشید.

۵- اشتباه گرفتن احساسات با واقعیت ها: در این حالت شما احساسات یا عقاید خود را با واقعیت ها اشتباه می گیرید. مثلا به خود می گویید: «من احساس می کنم شکست خورده ام پس حتما همینطور است!»

۶- دست کم گرفتن خود: با این الگوی فکری خود را کمتر از آنچه که هستید دیده و ارزش های خود را دست کم می گیرید. این ممکن است مثلا ناشی از چندین بار اشتباه کردن در یک موقعیت خاص باشد. به عنوان مثال به خود می گویید: «لیاقت من بیش از این نیست!». بهتر است اندکی تجدید نظر کنید.

قدم چهارم: افکار و عقاید خود را تعدیل کنید

هم اکنون زمان آن است که افکار منفی و نادرست را با افکار سازنده و دقیق جایگزین کنید. برای این کار می توانید از استراتژی های زیر کمک بگیرید:

۱- از عبارات امیدبخش استفاده کنید. نسبت به خود با مهربانی رفتار کنید و همواره خود را تشویق نمایید. یادتان باشد که اگر بخواهید به بدبینی خود نسبت به یک موقعیت خاص میدان دهید، ممکن است به واقعیت بپیوندد. به عنوان مثال اگر دائم به این فکر کنید که ارائه شما بخوبی برگزار نخواهد شد، ممکن است واقعا همین اتفاق بیفتد. سعی کنید جملات امیدبخش به خود بگویید. مثلا به خود بگویید: «با اینکه موقعیت سختی است، اما من از پس آن بر می آیم».

۲- خود را ببخشید. همواره به یاد داشته باشید که همه انسان ها ممکن است در زندگی خود اشتباه کنند. این اشتباهات هیچگاه همیشگی و مختص فرد خاصی نیست. اگر دچار اشتباه شدید به خود بگوئید: «درست است که من اشتباه کردم اما این اشتباه دلیل بر بد بودن من نیست.».

۳- از عبارات باید و نباید اجتناب کنید. اگر ذهن شما پر از جملات باید و نباید باشد، ممکن است منجر به این شود که انتظارات و توقعات غیرمنطقی از خود و دیگران داشته باشید. آزاد کردن ذهن از این عبارات باعث می شود انتظارات منطقی تر و نزدیک تر به واقعیت، از خود و دیگران داشته باشیم.

۴- بر روی جنبه های مثبت زندگی خود متمرکز شوید. توانایی های خود را در برخورد با موقعیت های چالش برانگیز در زندگی به یاد آورید و همواره به موفقیت ها و قسمت های خوب زندگی خود فکر کنید.

۵- با افکار پریشان کننده جور دیگر برخورد کنید. بجای اینکه با افکار منفی، منفی برخورد کنید، از آنها کمک بگیرید تا به الگوهای جدید و سالم تری در زندگی خود دست یابید. از خود بپرسید: «برای بهتر کردن شرایط چگونه باید عمل کرد؟»

۶- خود را تشویق کنید. بخاطر هر نکته مثبتی که در یک موقعیت خاص می بینید، خود را تشویق کنید. به عنوان مثال به خود بگویید: «گرچه بنظر میرسد ارائه من عالی نبوده اما حضار با طرح پرسش، تا پایان جلسه مطالب را دنبال کردند. این نشون میده که موفق عمل کرده ام و به هدفم رسیده ام.»

***

این قدم ها ممکن است در نگاه اول دشوار بنظر برسند. اما با تمرین بتدریج آسان تر خواهند شد. هنگامی که شما شروع به شناسایی افکار و عقاید تخریب کننده احترام به نفس در خود کنید، قادر خواهید بود عملا آنها را تشخیص داده و در جهت مبارزه با آنها گام بردارید. بدین ترتیب موفق به دریافتن ارزشهای خود به عنوان یک انسان می شوید. هنگامی که عزت نفس در شما تقویت شود، اعتماد به نفس شما نیز افزایش یافته و به تدریج احساس بهتری نسبت به خود و زندگی پیدا خواهید کرد.


مکان‌هایی که قبل از مرگ باید دید

بعضی از مناطق زیبا هستند. بعضی مناطق هم خیلی زیبا هستند. اما در دنیا مکان‌های دیگری هم وجود دارند که فوق‌العاده حیرت‌انگیز هستند.
مکان‌هایی که قبل از مرگ باید دید

 با نگاهی به این گزارش تصویری درمی‌یابید که در طبیعت رنگ‌های دیگری هم هستند که تا به حال ندیده‌ایم. 

کوه‌ها و دشت‌ها با پوشش‌هایی وجود دارند که هرگز تصورش را نمی‌کنیم.

بازی زیبای مه و صخره را قبلاً درک نکرده‌ایم.

 

Tulip Fields - هلند

 

Salar de Uyuni - بولیوی

 

Hitachi Seaside Park - ژاپن

 

Mendenhall Ice Caves - آلاسکا

 

 

Red Beach - چین

 

Bamboo Forest - ژاپن

 

Street in Bonn - آلمان

 

Naica Mine - مکزیک

 

Wisteria Flower Tunnel - ژاپن

 

Black Forest - آلمان

 

Fields of Tea - چین

 

Tianzi Mountains - چین

 

Hang Son Doong - ویتنام

 

Shibazakura Flowers - ژاپن

 

Antelope Canyon - آمریکا

 

Lake Hillier - استرالیا

 

Lavender Fields - فرانسه

 

Canola Flower Fields - چین

 

Mount Roraima - آمریکای جنوبی

 

Tunnel of Love - اوکراین

1
خوشم آمد

حضرت مهدی در اولین خطبه چه خواهد گفت؟

حضرت مهدی در اولین خطبه چه خواهد گفت؟

از امام باقر(ع) روایت شده که آن حضرت فرمودند: در روز اول ظهور، قائم ما در مکه در کنار بیت الله الحرام در حالتی که به کعبه تکیه داده است مردم جهان را مخاطب قرار داده، چنین می فرماید...

 

خطبه و اعلامیّه حضرت بقیةالله (عج) در روایتی از امام باقر(ع) که آیت الله محمد خادمی شیرازی درکتاب «تحفه امام مهدی» آورده است را بخوانید.

اوّلین خطبه و اعلامیّه حضرت بقیةالله روحی له الفداء:

از امام باقر(ع) روایت شده که آن حضرت فرمودند: در روز اول ظهور، قائم ما در مکه در کنار بیت الله الحرام در حالتی که به کعبه تکیه داده است مردم جهان را مخاطب قرار داده، چنین می فرماید:

ای مردم! ما آل محمد -که درود خداوند بر او و خاندانش باد - در درجه اول از خداوند بزرگ و در مرتبه دوم از بندگان خداوند که جواب ما را می دهند یاری می طلبیم. ( البته طلب یاری از مردم به جهت امتحان و اتمام حجّت بر آنها است.)

ای مردم! ما خاندان پیامبر شما هستیم و از هرکس به خداوند بزرگ و حبیبش رسول الله سزاوارتریم [و از نظر مقام، برتری داریم].

ای مردم! هر کس در ارتباط با حضرت آدم با من مجادله کند بداند من از او به آدم اولی ترم و آن که در رابطه با شخصیت نوح با من محاجّه کند من بر او نسبت به نوح مقدّم هستم و هر کس بخواهد در ارتباط با ابراهیم با من مجادله کند من از او نسبت به ابراهیم برتری دارم و اگر کسی بخواهد با شخصیت محمد -که درود خداوند بر او و خاندانش باد - با من محاجّه کند مسلّماً من نسبت به حضرت محمد از او احقّ و اولی [و تنها فرزند و باقیمانده او و یگانه نگهبان دین و شخصیّت او] هستم و هرکس که بخواهد در ارتباط با بقیّه انبیاء و فرستادگان خداوند به محاجّه با من برخیزد، من بر او نسبت به انبیاء تقدم دارم [و جانشین اجرا کننده تمام طرحهای آنها من هستم]. آیا خداوند در قرآن مجیدش نفرموده است: «به درستی که خداوند آدم و نوح و آل ابراهیم و خاندان عمران را بر جهانیان اختیار فرموده و بعضی را بر برخی برتری داده است. و البته خداوند شنوا و دانا است.»؟

پس ای مردم! من تنها باقیمانده از آدم و یگانه ذخیره نوح پیامبر و خلاصه و برگزیده از ابراهیم و از محمد هستم که درود خداوند بر آن بزرگوار و خاندانش باد.

ای مردم! بدانید آن کس که بخواهد در قرآن با من مجادله نماید من از همه اولی تر به قرآن خداوند هستم ‍[و تمام علوم و معارف قرآن و قوانین حیات بخش آن در نزد من است].

ای مردم! آگاه باشید هر کس که درباره سنت رسول اکرم [یعنی تعلیمات آن حضرت و خاندان عزیزش] با من مجادله کند، من اولی تر از او هستم. پس شما را به خداوند سوگند می دهم هر کس که امروز سخنان مرا می شنود آن را به آنهایی که در اینجا حاضر نیستند برساند، و شما را به حق خداوند و رسول او و آن حقی که من بر شما دارم [یعنی حق ذُوالقربای پیامبر بودن] سوگند می دهم که ما را در حقوقمان یاری نمایید و جلوی ظلم و ستم را که درباره ما روا داشتند بگیرید؛ چه آنکه حقوق ما را پنهان ساختند و درباره ما ظلم کردند و از وطنمان آواره نمودند و نسبت به ما غدر روا داشتند و پیروان باطل بر ما افترا بستند. از خدا بترسید، ما را مخذول نکنید، بلکه یاری کنید تا خداوند شما را نُصرت عطا فرماید.

سی و هفت درد و عیب اساسی ما ایرانیان که هیچوقت درمان نشد!

سی و هفت درد و عیب اساسی ما ایرانیان که هیچوقت درمان نشد! 
در زندگی درد هایی است که روح انسان را از درون مثل خوره می خورند و می زدایند،این درد ها را نه می شود به کسی گفت و نه می توان جایی بیان کرد!(صادق هدایت)

به قسمتی از درد های اجتماعی ما ایرانیان توجه کنید:

1-اکثر ما ایرانی ها تخیل را به تفکر ترجیح می دهیم.
2-اکثر مردم ما در هر شرایطی منافع شخصی خود را به منافع ملی ترجیح می دهیم.
3-با طناب مفت حاضریم خود را دار بزنیم.
4-به بدبینی بیش از خوش بینی تمایل داریم.
5-بیشتر نواقص را می بینیم اما در رفع انها هیچ اقدامی نمی کنیم.
6-در هر کاری اظهار فضل می کنیم ولی از گفتن نمی دانم شرم داریم.
7-کلمه من را بیش از ما به کار می بریم.
8-غالبا مهارت را به دانش ترجیح می دهیم.
9-بیشتر در گذشته به سر می بریم تا جایی که اینده را فراموش می کنیم.
10-از دوراندیشی و برنامه ریزی عاجزیم و غالبا دچار روزمرگی و حل بحران هستیم.
11-عقب افتادگی مان را به گردن دیگران و توطئه انها می اندازیم،ولی برای جبران ان قدمی بر نمی داریم.
12-دائما دیگران را نصیحت می کنیم،ولی خودمان هرگز به انها عمل نمی کنیم.
13-همیشه اخرین تصمیم را در دقیقه 90 می گیریم.
14-غربی ها دانشمند و فیلسوف پرورش داده اند،ولی ما شاعر و فقیه!
15-زمانی که ما مشغول کیمیا گری بودیم غربی ها علم شیمی را گسترش دادند.
16-زمانی که ما با رمل و اسطرلاب مشغول کشف احوال کواکب بودیم غربی ها علم نجوم را بنا نهادند.
17-هنگامی که به هدف مان نمی رسیم،ان را به حساب سرنوشت و قسمت و بد بیاری می گذاریم،ولی هرگز به تجزیه تحلیل علل ان نمی پردازیم.
18-غربی ها اطلاعات متعارف خود را روی شبکه اینترنت در دسترس عموم قرار می دهند،ولی ما انها را برداشته و از همکارمان پنهان می کنیم.
19-مرده هایمان را بیشتر از زنده هایمان احترام می گذاریم.
20-غربی ها و بعضا دشمنان ما،ما را بهتر از خودمان می شناسند.
21-در ایران کوزه گر از کوزه شکسته اب می خورد.
22-فکر می کنیم با صدقه دادن خود را در مقابل اقدامات نابخردانه خود بیمه می کنیم.
23-برای تصمیم گیری بعد از تمام بررسی های ممکن اخر کار استخاره می کنیم.
24-همیشه برای ما مرغ همسایه غاز است.
25-به هیچ وجه انتقاد پذیر نیستیم و فکر می کنیم که کسی که عیب ما را می گوید بدخواه ماست.
26-چشم دیدن افراد برتر از خودمان را نداریم.
27-به هنگام مدیریت در یک سازمان زور را به درایت ترجیح می دهیم.
28-وقتی پای استدلالمان می لنگد با فریاد می خواهیم طرف مقابل را قانع کنیم.
29-در غالب خانواده ها فرزندان باید از والدین حساب ببرند،به جای اینکه به انها احترام بگذارند.
30-اعتقاد داریم که گربه را باید در حجله کشت.
31-اکثرا رابطه را به ضابطه ترجیح می دهیم.
32-تنبیه برایمان راحت تر از تشویق است.
33-غالبا افراد چاپلوس بین ما ایرانیان موقعیت بهتری دارند.
34-اول ساختمان را می سازیم بعد برای لوله کشی،کابل کشی و غیره صد ها جای ان را خراب می کنیم.
35-وعده دادن و عمل نکردن به ان یک عادت عمومی برای همه ما شده است.
36-قبل از قضاوت کردن نمی اندیشیم و بعد از ان حتی خود را سرزنش هم نمی کنیم.
37-شانس و سرنوشت را برتر از اراده و خواست خود می دانیم.

نکته اي در مديريت زمان

یك كارشناس مديريت زمان كه در حال صحبت براي عده اي از دانشجويان رشته بازرگاني بود ، براي تفهيم موضوع، مثالي به كار برد كه دانشجويان هيچ وقت آن را فراموش نخواهند كرد. 
او همان طور كه روبروي اين گروه از دانشجويان ممتاز نشسته بود گفت :  بسيار خوب ، ديگر وقت امتحان است!

  سپس يك كوزه سنگي دهان گشاد را از زير ميز بيرون آورد و آن را روي ميز گذاشت . پس از آن حدود دوازده عدد قلوه سنگ كه هر كدام به اندازه يك مشت بود را يك به يك و با دقت درون كوزه چيد. وقتي كوزه پر شد و ديگر هيچ سنگي در آن جا نمي گرفت از دانشجويان پرسيد :  آيا كوزه پر است؟  همه با هم گقتند: بله . او گفت :  واقعاً؟

  سپس يك سطل شن از زير ميزش بيرون آورد. مقداري از شن ها را روي سنگ هاي داخل كوزه ريخت و كوزه را تكان داد تا دانه هاي شن خود را در فضاهاي خالي بين سنگ ها جاي دهند. بار ديگر پرسيد :  آيا كوزه پر است؟
  اين بار كلاس از او جلوتر بود، يكي از دانشجويان پاسخ داد :  احتمالاً نه  او گفت :  خوب است  و سپس يك سطل ماسه از زير ميز بيرون آورد و ماسه ها را داخل كوزه ريخت، ماسه ها در فضاهاي خالي بين سنگ ها و دانه هاي شن جاي گرفتند .
 او يك بار ديگر همان سوال را تكرار كرد :  آيا اين كوزه پر است؟  همه كلاس فرياد زدند  نه  .
 او بار ديگر گفت:  خوب است  در اين موقع يك پارچ آب از زير ميز بيرون آورد و شروع به ريختن آب در داخل كوزه كرد تا وقتي كه كوزه لب به لب پر شد .

 سپس رو به كلاس كرد و پرسيد  چه كسي مي تواند بگويد نكته اين مثال در چه بود ؟

  يكي از دانشجويان مشتاق دستش را بلند كرد و گفت : اين مثال مي خواهد به ما بگويد كه برنامه زماني ما هر قدر هم كه پر و فشرده باشد ، اگر واقعاً سخت تلاش كنيم هميشه مي توانيم كارهاي بيشتري در آن بگنجانيم .

 استاد پاسخ داد : 

 نه ! نكته اين نيست، حقيقتي كه اين مثال به ما مي آموزد اين است كه اگر سنگ هاي بزرگ را اول نگذاريد، هيچ وقت فرصت پرداختن به آن ها را نخواهيد يافت.

سنگ هاي بزرگ زندگي شما كدام ها هستند؟ فرزندانتان ، محبوبتان، تحصيلتان، روياهايتان ، انگيزه هاي با ارزش ، آموختن به ديگران، انجام كارهايي كه به آن عشق مي ورزيد، زماني براي خودتان، سلامتي تان و …. 

به ياد داشته باشيد كه ابتدا اين سنگ هاي بزرگ را بگذاريد،در غير اين صورت هيچ گاه به آن ها دست نخواهيد يافت. اگر با كارهاي كوچك ( شن و ماسه ) خود را خسته كنيد، زندگي خود را با كارهاي كوچكي كه اهميت زيادي ندارند پر مي كنيد و هيچ گاه وقت كافي و مفيد براي كارهاي بزرگ و مهم ( سنگ هاي بزرگ ) نخواهيد داشت.

پس امشب يا فردا صبح ، هنگامي كه به اين داستان كوتاه فكر مي كنيد، اين سوال را از خود بپرسيد :  سنگ هاي بزرگ زندگي من كدام اند؟ آنگاه، اول آنها را در كوزه خود بگذاريد.

یادم باشد...

یادم باشد حرفي نزنم كه به كسي بربخورد 
نگاهي نكنم كه دل كسي بلرزد خطي ننويسم كه آزار دهد كسي را . 


يادم باشد كه روز و روزگار خوش است و تنها دل ما دل نيست . 


يادم باشد سنگ خيلي تنهاست ..... 


يادم باشد زندگي را دوست دارم . 


يادم باشد هرگاه ارزش زندگي يادم رفت 


در چشمان حيوان بي زباني كه به سوي قربانگاه مي رود 


زل بزنم تا به مفهوم بودن پي ببرم . 


يادم باشد مي توان با گوش سپردن به آواز شبانه دوره گردي 


كه از سازش عشق مي بارد به اسرار عشق پي برد و زنده شد . 


يادم باشد هيچگاه لرزيدن دلم را پنهان نكنم تا تنها نمانم. 


يادم باشد هيچگاه از راستي نترسم و نترسانم . 

يادم باشد , يادم باشد ...

پزشک همراهتان باشید!!...

پزشک همراهتان باشید!!...

شاید باور نکنید اما شما همیشه یک پزشک همراه خود دارید که آماده پاسخ به نیازهای پزشکی‌تان است. این پزشک، روان شماست. ۵ توصیه عجیب زیر را بخوانید تا باورتان شود.

۱٫ آلرژی دارید؟ بخندید!
وقتی دچار آلرژی می‌شوید، سعی کنید خود را در موقعیت‌ خندیدن قرار دهید. شرکت‌کنندگان در تحقیقی که از سوی محققان ژاپنی انجام شده بود زمانی‌ که به تماشای یک فیلم خنده‌دار نشسته بودند کمتر دچار حساسیت‌ می‌شدند اما همین افراد زمانی ‌که به تماشای یک فیلم جدی نشستند، پیاپی عسطه می‌کردند. خنده موجب عملکرد سریع سیستم عصبی پاراسمپاتیک شما می‌شود و سبب می‌شود فرد کمتر دچار حساسیت شود

۲٫ بدنتان زخم است؟ خوش‌اخلاق باشید!
خوش‌رفتاری موجب می‌شود که زخم‌های بدنتان زودتر بهبود یابد. دکتر جانیت کیکلت معتقد است که رفتار خصمانه و خشونت‌آمیز، روند بهبود زخم‌ها و کبودشدگی‌ها را افزایش می‌دهد. اما خوش‌رفتاری و مثبت اندیشی موجب می‌شود که میزان واسطه شیمیایی سایتوکین در بدن افزایش یابد. سایتوکین موجب می‌شود که سلول‌هایی که برای ترمیم زخم یا هر نقطه آسیب‌دیده بدن نیاز هستند، در نواحی اطراف زخم، زود‌تر تکثیر شوند. بنابراین سعی کنید شاداب و سرحال باشید. دوستانتان را با یک دعوت برای شام یا ناهار غافلگیر کنید. به دیدن اقوام و خویشان‌تان بروید و سعی کنید به مردم کمک کنید. خواهید دید که در مدت کوتاهی خوب می‌شوید.

۳٫ بیمارید؟ خوش‌بین باشید!
کنار گذاشتن بدبینی گاهی بیماری‌ شما را تا حد بسیاری بهبود می‌بخشد. نتایج تحقیقات نشان داده است افرادی که در تست‌های خوش‌بینی نمره خوبی گرفته‌اند ۵۵ درصد کمتر از افرادی که همیشه احساس شکست و ناامیدی می‌کنند در معرض خطر مرگ به خاطر بیماری‌های قلبی و عروقی قرار دارند. بنابراین سعی کنید در هر هفته فهرستی از افرادی که سپاس‌گزارشان هستید مانند دوستان، اقوام و… تهیه کنید. همچنین سعی کنید از ناراحتی و ناامیدی در خصوص نداشتن چیزهایی که هنوز به آنها دست‌ نیافته‌اید، خودداری کنید. تمرکز بر حس سپاس‌گزاری موجب می‌شود که نگاه مثبتی به زندگی داشته باشید.

۴٫ دنبال تناسب‌اندامید؟ تصویرسازی کنید!
در ذهن خود تصویری از ورزش‌ها و نرمش‌ها را تداعی کنید تا روند بهبودتان سریع‌تر شود. دانشمندان دانشگاه کلیولند آمریکا معتقدند که تنها ساختن تصویری ذهنی از بلند کردن وزنه و یا وزنه‌برداری موجب می‌‌شود که ماهیچه‌های قوی‌تر داشته باشید و روند بهبودتان سریع‌تر شود. در تحقیقات دانشمندان دانشگاه کلیولند مشخص شد مردانی که تنها در ذهن خود تصویری از ورزش و وزنه‌زدن برای عضله دوسربازو ساخته‌اند حجم ماهیچه‌ای آنها بدون اینکه حتی یک کیلوگرم وزنه زده باشند به اندازه ۱۳ درصد افزایش یافته است. بنابراین هر روز برای ۱۵ دقیقه در ذهن خود تصور کنید که ماهیچه آسیب‌دیده‌تان را نرمش می‌دهید. تمام جزییات ورزش را در ذهن خود تصویر کنید. هر فشاری را که به ماهیچه‌تان وارد می‌شود، در ذهن تصویر کنید. انبساط و انقباض ماهیچه‌تان را هم همین‌طور. این‌کار را انجام دهید و تاثیر آن را ببینید.

۵٫ کارتان حساس است؟ موسیقی گوش کنید!
وقتی در جاده در حال رانندگی هستید و چشمان‌تان از فرط خستگی قرمز می‌شود، رادیوی اتومبیل‌تان را روشن می‌کنید. محققان ژاپنی معتقدند موسیقی گوش کردن زمانی‌که در حال انجام کارهای روزانه‌تان هستید، موجب می‌شود کمتر احساس خستگی کنید و کارتان را دقیق‌تر و با حوصله بیشتری انجام دهید.

موسیقی موجب می‌‌شود بدنتان به درخواست‌های استراحتی که از مغز صادر می‌شود، پاسخ دهد. همچنین موسیقی برخی احساسات بی‌حاصل و خستگی آفرین را در نطفه خفه می‌کند و موجب می‌شود بر سختی کارتان غلبه کنید. بنابراین هنگامی‌که فردای یک شب شلوغ و پر از مهمان در آشپزخانه مشغول شستشوی ظرف‌ها هستید ضبط‌صوت خانه خود را روشن کنید و با فراغ بال به کارتان ادامه دهید.

انواع چای ایرانی


چند نکته

ترجیحا این چای ها را با عسل،خرما یا توت میل کنید.اگر مبتلا به دیابت هستید با عسل میل کنید.چای را می توان با چند قطره آبلیموی تازه میل کرد.

-چای گل گاو زبان و سنبل الطیب:                                                  طبیعت:گرم و تر

خواص:خوابآور،آرامبخش اعصاب،پایین آورنده فشار خون،رفع خشونت نای،سینه،تنگی نفس،گلو درد،مقوی دماغ،معده و کبد سرد،افزایش ترشح ادرار،ضد سردرد های عصبی،درد کلیه،قولنج،اسپاسم،تشنج،صرع،سودا،صفرا،وسواس و سنگ کلیه

طرز تهیه: دو قاشق غذاخوری(یک مشت)گل گاو زبان + یک قاشق غذا خوری(یک مشت کوچک)سنبل الطیب + دو لیوان آب جوش + نبات،نیم ساعت دم بکشد تا به رنگ قرمز آلبالویی در آید.


2- چای زیر فون:                                                                              طبیعت:گرم

خواص:آرام بخش،ضد ناراحتی های عصبی،تشنج،میگرن های مزمن،بی خوابی،سردرد،بیماری های ریوی،زکام،غلظت خون،استفراغ،رماتیسم،آرتروز،نقرس،سیاتیک

مصرف زیاد موجب پایین آمدن فشار خون خواهد شد.

هشدار:برای خانم های باردار ممنوع است.

طرز تهیه:یک مشت زیرفون + دو لیوان آب سرد با شعله مستقیم ده دقیقه بجوشد سپس با شعله غیر مستقیم به مدت طولانی دم بکشد تا خوب رنگ بیندازد.

 

3-چای بادرنج بویه:                                                                      طبیعت بسیار گرم
خواص:مقوی قلب واعصاب،خونساز،تقویت کننده سلولهای مغز،فوق العاده آرامبخش،محرک معده،خواب آور،نشاط آور،ضد صدای گوش،تشنج،اسپاسم،بیماری های کلیوی،بوی بد دهان و خواب های وحشتناک(چای مورد علاقه حضرت علی علیه السلام)

طرز تهیه:یک مشت کوچک بادرنج بویه + دو لیوان آب سرد روی شعله مستقیم قرار دهید تا به نقطه جوش برسد سپس با شعله غیر مستقیم خوب دم بکشد.


4-چای بادرنج بویه و زیرفون:                                                        طبیعت:گرم
خواص:تقویت قلب و اعصاب،خواب آور،نشاط آور،آرامبخش،خونساز،ضد بوی بد دهان،خواب های وحشتناک،بیماری های کلیه،صدای گوش

طرز تهیه:یک قاشق غذاخوری زیرفون + یک قاشق مرباخوری بادرنج بویه + دو لیوان آب جوش،باشعله مستقیم و ملایم حدود یک ساعت بجوشد سپس با شعله غیر مستقیم دم بکشد.

 

5-چای به لیمو و زیرفون                                                                طبیعت:گرم
خواص:آرامبخش،کاهش دهنده فشار خون،تقویت حافظه،و معده،خاب آور در شب،تب بر،شستشو دهنده کلیه،ضد سرماخوردگی،تشنج،نقرس،رماتیسم،سردرد،و سرگیجه،ناراحتی های عصبی،میگرن،غلظت خون،آسم،اسهال،سینوزیت،صدای گوش و خستگی بدن

طرز تهیه:یک مشت بزرگ زیرفون + یک مشت کوچک به لیمو + دو لیوان آب سرد با شعله مستقیم و ملایم،حدود یک ساعت بجوشد،سپس با شعله غیر مستقیم دم بکشد.


6-چای دارچین                                                                           طبیعت:گرم

خواص:ادرارآور،مفرح،محرک اعصاب،تقویت معده،کبد،قوه باه،قلب وعروق؛کاهش درد کمر و مفاصل،تسریع جریان خون،نیرو بخش،باز کننده انسداد مجاری،پاک کردن سینه و حنجره،بالا بردن فشار خون،ضد:اخلاط رطوبتی،پا درد های رطوبتی،سرفه های رطوبتی،دلهره،بوی بد دهان،دردهای استخوانی،دیابت،سردی بدن
هشدار:برای زنان باردار مضر است.

طرز تهیه:چند عدد چوب دارچین + دو لیوان آب سرد با شعله مستقیم آرام جوش آورده سپس با شعله غیر مستقیم دو الی سه ساعت دم بکشد تا به رنگ آلبالویی درآید.


7-چای زنجبیل                                                                    طبیعت:گرم و خشک

خواص:تقویت:حافظه،قوه باه،جهاز هاضمه،معده،قوای رییسه بدن؛خونساز،تنظیم ادرار،خلط آور،ملین،درمان اسهال ساده و خونی،مانع بروز سرطان،کاهش چربی خون،بالا بردن فشار خون،مفید برای قطع حیض؛ضد:ضعف اعصاب،رطوبت مزاج،بلغم،درد مفاصل،بیماری های مفصلی،کمر درد،مسمومیت غذایی،سرفه،تهوع و آشفتگی در مسافرت و انعقاد خون
هشدار:زیاده روی در مصرف باعث فشار خون و ضعف نیروی جنسی است.

طرز تهیه:نصف قاشق چای خوری زنجبیل(بسته به ذائقه خود)در یک لیوان آب جوش ریخته و در ظرف را گذاشته تا حدود ده دقیقه بماند سپس با کمی عسل مخلوط کرده،میل نمایید.


8-چای زعفران                                                                     طبیعت:گرم

خواص:منضج و مصلح عفونت بلغمی،محرک نیروی جنسی و قوای مفزی،مفرح،نشاط آور،خنده آور،ادرار آور،خلط آور،آرامبخش،مقوی کبد و جهاز تنفسی،آشامیدن یک مثقال آن جهت تسریع در زایمان،تسکین آسم و سیاه سرفه،ضد:سرفه،حساسیت و کرم خوردگی دندان


9-چای نعناع                                                                        طبیعت:گرم

خواص:لطیف کننده خون،مفرح و مقوی قلب،مسکن ناراحتی های گوارشی،کمک به هضم غذا،مقوی اعصاب معده،بادشکن،اشتهاآور،دفع صفرا،پاکسازی و تقویت کبد و طحال،برای سرما خوردگی و بیماری های حلق و گلو(از پونه قوی تر است)ضد:نفخ،سکسکه،تهوع،اسهال،دل پیچه،بواسیر،دردشکم،تب

طرز تهیه:یک قاشق غذاخوری + سه لیوان آب جوش با شعله غیر مستقیم دم بکشد.


10-چای پونه                                                           طبیعت:اوایل بهار :گرم؛پاییز:خشک

خواص:قوی ترین آنتی بیوتیک،بادشکن،رقیق کننده خون،ادرارآور،خلط آور،صفرابر،انرژی زا،بسیار مفید برای درد سینه و آزاد کردن اخلاط،تقویت:معده،قلب،جهاز هاضمه؛ضد:تب ادراری،سرفه،حساسیت،نفخ،نقرس،سکسکه،آشفتگی،دل بهم خوردگی،خستگی،مفید جهت به تاخیر انداختن عادات ماهیانه

طرز تهیه:یک قاشق غذاخوری + دو لیوان آب جوش با شعله غیر مستقیم دم بکشد.


11-چای چلتوک برنج                                                      طبیعت:گرم

خواص:سرشار از ویتامین های ب،تقویت مغز واعصاب و قلب،ضد یبوست مزمن،جلوگیری از ریزش و سفید شدن مو

طرز تهیه:یک قاشق غذا خوری + دو لیوان آب جوش،با شعله مستقیم پنج دقیقه بجوشد سپس با شعله غیر مستقیم یک ساعت دم بکشد.

هشدار: برای خانم ها ممنوع است.


12-چای گلپر                                                                   طبیعت:گرم و خشک

خواص:تقویت کننده عالی حافظه،قوه باه،قلب و عروق؛اشتها آور،کمک به هضم غذا،شفابخش بیماری یرقان،پاکسازس کبد و دفع صفرا،تداوم آن برای سوزاندن چربی های بدن مفید است؛ضد:صرع قوی،فراموشی،اسهال،تنبلی معده،جوش و دمل

طرز تهیه:یک قاشق مربا خوری رادر یک لیوان آب جوش ریخته،ظرفی را در آن گذاشته،می گذارید پانزده دقیقه بماند تا به رنگ زرد درآید.

13-چای کوهی                                                                     طبیعت:گرم

خواص:آرام بخش،ضد:حساسیت،ادرار آور،باز کننده گرفتگی های روده و کبد،تقویت سیستم ایمنی

طرز تهیه:یک قاشق غذا خوری + دو لیوان آب وش با شعله غیر مستقیم مدتی دم بکشد.


14-چای میوه نسترن                                                   طبیعت:معتدل و خشک

خواص:سرشار از ویتامین ث،مقوی معده،پایین آورنده فشار خون،ضد:قند خون،درد و ورم کلیه،اسهال

طرز تهیه:پانزده عدد را در یک قوری + دو لیوان آب سرد،با شعله مستتقیم جوش آید سپس شعله را کم کنید تا با همان شعله مستقیم یک ساعت باشد تا آب آن به تدریج بخار شود سپس با شعله غیر مستقیم سه ساعت دم بکشد.


15-چای بابونه                                                                طبیعت:معتدل،دیم آن گرم و خشک

خواص:آرام بخش اعصاب و مغز ومعده و روده و تقویت آنها،افزایش شیر مادر ،اشتها آور،ادرار آور قوی،ضد:تب و لرز،انگل،یبوست،سردرد،سنگ مثانه،بلغم و صفرا

طرز تهیه:یک قاشق غذاخوری + دو لیوان آب جوش،با شعله غیر مستقیم مدتی دم بکشد.

 

16-چای به لیمو                                                                 طبیعت:گرم
خواص:آرام بخش،خواب آور در شب،تقویت حافظه و معده،رفع درد شکم،خستگی،صدای
گوش،ضد:میگرن،سردرد،سرگیجه،تپش قلب،نفخ،آسم،اسپاسم

طرز تهیه:یک قاشق غذاخوری + دو لیوان آب جوش،با شعله غیر مستقیم دم بکشد.


17-چای آویشن                                                                 طبیعت:گرم

خواص:تقویت اعصاب بینایی،جهاز هاضمه،معده،کبد و کلیه،بالا برنده فشار خون،باز کننده انسداد،خشک کننده،تحلیل بادها و بلغم،لطیف کننده غذاهای غلیظ،اشتها آور،ادرار آور،جاری کننده حیض،تنقیه ریه،معده  روده ها و کبد از رطوبت بلغم،رفع کولیت های مزمن،افزایش شیر مادر،پاک کننده سینه،باز کننده گرفتگی های روده،ضد:انگل،رطوبت بدن،صفرا،زکام،سرفه،آسم،تنگی نفس،غلظت خون و ضد عفونی کننده و میکروب کش(شش برابر آنتی بیوتیک)

طرز تهیه:یک قاشق غذا خوری + دو لیوان آب جوش،با شعله غیر مستقیم دم بکشد.

 

18- چای اکلیل کوهی طبیعت:گرم ومعتدل
خواص: گیاه معجزه گر قوی مقوی اعصاب، ادرادآور، پاک کننده ریه ها، بادشکن، تسکین درد کبد، برای تنگی نفس ، مفید برای بیماریهای عصبی وتشج، تقویت معده وبدن، ضد عفونت کلیه،صفرا، بلغم ، دلهره، اضطراب، آسم ،زکام، سیاه سرفه،  دردهای رماتیسمی استخوان وکمر،  سنگ کلیه ومثانه، کیسه صفرا، میگرن، بیخوابی، غلظت خون.
طرز تهیه: دو قاشق غذا خوری + دو لیوان  آبجوش ، با شعله غیر مستقیم دم بکشد.

19- چای گزنه                                                      طبیعت:گرم و خشک
خواص: تحلیل ورم های سخت، چاق کننده بدنفباز کننده انسداد کبدو طحال، وفم رحم، تنقیه کننده ریه و معده، افزایش نیروی جنسی،ضد قند خون،غلظت خون،چربی،صفرا، بلغم، سنک کلیه، سرطان، امراض کلیوی و خون در ادرار، خونریزی ها، ریزش مو، خستگی، انگل، کرم روده
طرز تهیه:یک قاشق غذا خوری + دو لیوان  آبجوش ، با شعله غیر مستقیم دم بکشد.

20- چای مرزنجوش                                              طبیعت:گرم
خواص: آرام بخش اعصال، بهترین داروی میگرن کهنه ودرد شقیقه ها وسردرد،خلط اور،تب بر،اشتها آور،تقویت عمومی بدن،ضد نفخ و ورم معده، اسهال، اخلاط مضره، سرما خوردگی. 
طرز تهیه:ا مشت کوچک + دو لیوان  آبجوش در کتر ریخته با شعله غیر مستقیم دم بکشد.

21- چای ریوند چینی                          طبیعت:گرم و خشک به سمت تری
خواص: ضد برودت معده و کبد، ضد سرفه مزمن، تنگی نفس، سل، زخم ریه، زخم رودهف استسقاء، یرقان، مسهل اخلاط غلیظه و رقیقه، مدر، ضد دردهای کلیه، مثانه ورحم.
طرز تهیه: چند تکه از آن را + مقداری آب که آن را بپوشاند با شعله مستقیم آرام جوش آورده بعد آن را با شعله غیز مستقیم 2 الی 3 ساعت دم بکشد تا به رنگ آلبالویی در آید .

22- چای استخودوس                                طبیعت: گرم وخشک
خواص: آرام بخش اعصاب ، تقویت کننده سلولهای مغز، افزایش شیر مادر، تحلیلی نفخ و گاز روده، فرح آور، باز کننده انسداد عروقی، مسهل بلغم و سودا خصوصا سودای مغز، ضد میگرن، زکام ، اسم، برونشیت، دل پیچه، رماتیسم، درد سینه، تنگی نفس، سرفه ، اگزما، ضد عفونی کننده دستگاه مجاری ادراری، در اکثر بیمارریها کاربرد دارد.
طرز تهیه: دو قاشق غذا خوری + دو لیوان  آبجوش ،در کتری ریخته با شعله غیر مستقیم دم بکشد.

23- چای فلوس                                         طبیعت:معتدل
خواص: مسهل صفرا، دافع اخلاط فاسد، ضد: افسردگی ، صرع، میگرن ، بواسیر، یبوست مزاج؛ تقویت: اعصاب، قلب، مجاری ادرار، دستگاه تنفسی.
طرز تهیه: یک قاشق غذا خوری + دو لیوان  آب سرد؛  با شعله مستقیم کمی بجوشد بعد با شعله غیر مستقیم دم بکشد.

24- چای زیر ه سیاه                                  طبیعت: بسیار گرم
خواص: لطیف کننده، قابض، برطرف کننده بادهای غلیظ، بالا برنده فشار خون، سوزاننده چربی اضافی، تصفیه خون، مدر، افزایش شیر مادر، تحلیلی گاز معده و روده، درمان تنگی نفس، تحریک اشتها؛ تقویت: قلب وعروق معده.
طرز تهیه: 1 قاشق مربا خوری + دو لیوان  آبجوش ، با شعله غیر مستقیم دم بکشد.

25- چای بهار نارنج
خواص:آرامبخش، مفرح، نشاط آور، اشتها آور؛ تقویت: قلب، اعصاب، نیروی جنسی؛ رفع دل پیچه و گاز معده، تسکین درد سینه و سردرد های عصبی.
طرز تهیه: یک قاشق غذا خوری + دو لیوان  آبجوش ، با شعله غیر مستقیم دم بکشد.

 

26- چای برگ درخت به                     طبیعت: گرم ومعتدل

خواص: قابض ، نرم کننده سینه، مقوی قلب، مفرح، نشاط آور.
طرز تهیه: 10 تا 15 عدد برگ را 20 دقیقه خیسانده و بشویید و در یک لیتر آب در قوری ترجیحا ظرف مسی حرارت دهید و به محض اینکه به جوش آمده فورا شعله را ملایم کنید تا  آب بدون حرکت  شروع به بخار کند و گاهی برگ ها را بر هم بزنید زمانیکه 3/1 بخار شد چای آماده است. (می توانیداز هل یا چوب دارچین برای برای معطر کردن استفاده کنید)

27- چای افتیمون

طبیعت: گرم و خشک

خواص: تحلیل برنده ورم ها، لطیف کننده، بازکننده انسداد و مفرح قلب، جهت بیماری های مغز و اعصاب مانند سردرد، تشنج، افسردگی، کاووس و وسواس و بیماری های مفاصل مفید است. به تنهایی مسهل بلغم و سودا و با بنفشه مسهل صفرا می باشد.

از آنجایی که بسیار لطیف و ضعیف است جوشاندن و کوبیدن آن سبب از بین رفتن خاصیت آن می شود. برای آرامش و تقویت اعصاب دم کرده افتیمون بخورید. تاثیر آن روی سر خوب است. برای آلزایمر نیز مفید است.

هشدار: مصرف زیاد آن برای گرم مزاجان مضر است.

طرز تهیه: هنگام مصرف نباید آن را نرم کوبید و یا زیاد جوشاند، بلکه باید با شعله غیر مستقیم و خیلی آهسته و طولانی مدت دم کنید.