وقتی زندگی کردن رو فراموش کنیم



وقتی زندگی کردن رو فراموش کنیم ...

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

ترجمه متن زیبا و پرمعنی فوق را به فارسی هم بخوانید :

ابتدا به شدت سعی داشتم تا دبیرستان را تمام کنم و دانشکده را شروع کنم،
سپس به شدت سعی داشتم تا دانشگاه را تمام کرده و وارد بازار کار شوم،
بعد تمام تلاشم این بود که ازدواج کنم و صاحب فرزند شوم،
سپس تمام سعی و تلاشم را برای فرزندانم بکار بردم تا آنها را تا حد مناسبی پرورش دهم،
سپس می تونستم به کار برگردم اما برای بازنشستگی تلاش کردم،
اما اکنون که در حال مرگ هستم،
ناگهان فهمیده ام که فراموش کرده بودم زندگی کنم

لطفا اجازه ندهید این اتفاق برای شما هم تکرار شود.
قدردان موقعیت فعلی خود باشید و از هر روز خود لذت ببرید.

برای به دست آوردن پول، سلامتی خود را از دست می دهیم
سپس برای بازیابی مجدد سلامتی مان پول مان را از دست می دهیم
گونه ای زندگی می کنیم که گویا هرگز نخواهیم مرد
و گونه ای می میریم که گویا هرگز زندگی نکرده ایم ...
...


...

نکات ایمنی در آزمایشگاه

 

1ـ رعايت نظم در هنگام كار، ايمني شما را بالا خواهد برد.

2ـ قبل از برداشتن هر ماده به علائم هشداردهنده و اطلاعات آن دقت كنيد.

3ـ از چشيدن يا لمس كردن يا بوييدن مستقيم مواد شيميايي جداً خودداري كنيد.

4ـ هنگامي كه ماده­اي را در لوله آزمايش قرار مي­دهيد دهانه لوله را به طرف خود و يا همكلاس خود نگيريد زيرا ممكن است بر اثر واكنش شديد مايع داخل به خارج پاشيده شود.

5ـ رقيق كردن اسيدها روش خاصي است كه در موقع لزوم توضيح داده خواهد شد. نبايد خود اقدام به چنين كاري نماييد.

 6- بر روی میز آزمایشگاه٬ تنها مواد و وسایل لازم را قرار دهیم و از قرار دادن تجهیزات ومواد غیر ضروری پرهیز کنیم

 7-  مواد محلول فرار٬ سمی و خطرناک را در ظروف در بسته و در مکانی مطمئن نگهداری کنیم

 8-  شرایط نگهداری از وسایل و تجهیزات آزمایشگاه را بررسی و آنها را در محل مناسب قرار دهیم

9-  قبل از انجام آزمایش نسبت به سالم بودن وسایل و مواد لازم برای  آزمایش مورد نظر مطمئن شویم تا از رخ دادن واکنش های غیر قابل پیش بینی جلو گیری کنیم

 10-  قبل از كار با مواد شيميايي، به برچسب روی ظروف آنها توجه کنیم تا خواص مواد را بررسی و  خطرات ناشی از  آنها را شناسايي  کنیم

۱۱- از ریختن آب بر روی اسید خود داری کنیم. زیرا گرمای تولید شده در این حالت زیاد است و باعث تبخیر ناگهانی آب و پاشیدن اسید به بیرون می شود

۱۲- هرگاه اسید یا هر ماده شیمیای دیگر روی پوستمان ریخت ٬ فوراََََََ آن را با آب بشوییم

۱۳- با توجه به احتمال آلودگی ٬ در محیط آزمایشگاه ازهر گونه تماس دستها با دهان٬ چشمها و همچنین خوردن و آشامیدن پرهیز کنیم

۱۴- آزمایش در حال اجرا را هرگز بدونه مراقبت رها نکنیم

۱۵- در محیط آزمایشگاه از هر گونه شوخی و رفتاری که آرامش  را بهم بزند پرهیز کنیم

۱۶- پس از انجام آزمایش مواد دفعی و وسایل استفاده شده را در محل تعیین شده قرار دهیم   

۱۷- قبل و پس از انجام آزمایش محل انجام آزمایش را از هرگونه آلودگی پاک کنیم

18 -  بعد از آزمايش گزارش كار تهيه كنيد. نتايج و مشاهدات را ثبت كرده و در پايان تحويل دهيد.

19-  قبل از ترك آزمايشگاه همه لوازم را به دقت تميز كنيد و در جاي خود قرار دهيد. علائم و هشدارهای ایمنی را بشناسیم و آنها را جدی بگیریم

 

شخصیت افراد چپ دست و راست دست

 

 شما با دست چپ می نویسید یا با دست راست؟ پژوهشگران معتقدند هر یک از این دو گروه دارای ویژگی های خاصی هستند .

 

پژوهشگران  در تحقیقات خود نشان دادند که افراد چپ دست خوبیهای دنیا را در نقطه مقابل راست دستها می بینند.

به گزارش خبرگزاری مهر، محققان دانشگاه گرانادا با بازنگری تعداد زیادی از مطالعات مربوط به راست دستها و چپ دستها دریافتند دستی که افراد با آن می نویسند نگاه آنها را نسبت به دنیا تغییر می دهد و می تواند بر روی روش این افراد در دیدن مفاهیمی چون خوبی و بدی تاثیر بگذارد. به طوری که چپ دستها خوبی دنیا را در سمت چپ و راست دستها آن را در طرف مخالف می بینند.

برپایه این تحقیقات، تجربیات ادراکی و حرکتی به طور اجتناب ناپذیری با دستی که قدرت بیشتری دارد ارتباط دارند و تا حد چشمگیری بر روی چگونگی نگاه ما به دنیا و درک مفاهیمی چون خوبی و بدی اثر می گذارند.

چپ دستها در اقلیت قرار دارند و تنها حدود 10 درصد از جمعیت جهانی را تشکیل می دهند. چپ دستی به دلیل قدرت بیشتر نیمکره راست مغز است در حالی که در راست دستها قدرت نیمکره چپ بیشتر است.

اغلب گفته می شود که این تفاوت مغزی موجب می شود که چپ دستها باهوش تر و خلاق تر از راست دستها باشند و این فکر از این ناشی شده است که بسیاری از هنرمندان و نوابغ گذشته از دست چپ (دست شیطان) استفاده می کرده اند.

در گذشته به این دلیل به دست چپ دست شیطان می گفتند که در راست دستها به عنوان یک دست از کارافتاده و بی مصرف شناخته می شده و تمام قدرت و توانایی فرد در دست راست بوده است.

به دلیل در اقلیت قرار گرفتن این افراد، از نظر فرهنگی پیش داوریهای زیادی درباره چپ دستها می شود.

اکنون این محققان اسپانیایی در بررسیهای خود نشان دادند که چپ دستها "چشم انداز چپ" دنیا را دارند.

تحقیقات گذشته دانشمندان دانشگاه استانفورد نشان می داد زمانی که از یک چپ دست خواسته می شود که اشیاء و یا افراد را با یک مفهوم ذهنی مثبت در فضای یک نمودار قرار دهد آنها را در سمت چپ قرار می دهند در حالی که مفاهیم منفی را در طرف راست می گذارند اما راست دستها مفاهیم مثبت و منفی را در جهت مخالف قرار می دهند.

همچنین در یک نقاشی، اشیاء و افرادی که طرف چپ چیده می شوند از نظر یک چپ دست همیشه مثبت هستند در حالی که برای راست دستها منفی به نظر می رسند.

این محققان در این خصوص توضیح دادند: "سیستم نمادگرایی دنیا بیان می دارد که راست نماد خوبی و چپ نماد بدی است. این درحالی است که تجربه حسی- حرکتی چپ دستها موجب می شود که نمادهای آنها در نقطه مقابل باشد.

براساس گزارش آنسا، این نشان می دهد که نظام جهانی نمادها از سوی راست دستها تعیین شده است.



مثل مداد باش

 

پسرک از پدرش پرسید : پدردرباره چه می نویسی ؟
پدرپاسخ داد :درباره تو پسرم ، اما مهمتر از آنچه می نویسم ، مدادی است که با آن می نویسم . می خواهم وقتی بزرگ شدی ، تو هم مثل این مداد بشوی !

پسرک با تعجب به مداد نگاه کرد و چیز خاصی در آن ندید.سپس گفت:اما این هم مثل بقیه مداد هایی است که دیده ام !
پدرگفت : بستگی داره چطور به آن نگاه کنی ، در این مداد پنج صفت هست که اگر به دستشان بیاوری ، برای تمام عمرت در دنیا به آرامش می رسی و می توانی کارهای بزرگ انجام بدهی

صفت اول : اما هرگز نباید فراموش کنی که دستی وجود دارد که هر حرکت تو را هدایت می کند . اسم این دست خداست ، او همیشه باید تو را در مسیر اراده اش حرکت دهد .

صفت دوم : باید گاهی از آنچه می نویسی دست بکشی و از مداد تراش استفاده کنی . این باعث می شود مداد کمی رنج بکشد اما آخر کار ، نوکش تیزتر می شود ( و اثری که از خود به جا می گذارد ظریف تر و باریک تراست ) پس بدان که باید رنج هایی را تحمل کنی ، چرا که این رنج باعث می شود انسان بهتری شوی .

صفت سوم : مداد همیشه اجازه می دهد برای پاک کردن یک اشتباه ، از پاک کن استفاده کنیم . بدان که تصحیح یک کار خطا ، کار بدی نیست ، در واقع برای اینکه خودت را در مسیر درست نگهداری ، مهم است .

صفت چهارم : چوب یا شکل خارجی مداد مهم نیست ، زغالی اهمیت دارد که داخل چوب است . پس همیشه مراقب باش درونت چه خبر است.

و سر انجام پنجمین صفت مداد : همیشه اثری از خود به جا می گذارد . بدان هر کاری را كه در زندگی ات می کنی ، ردی از تو به جا می گذارد و سعی کن نسبت به هر کاركه انجام می دهی ، هشیار باشی و بدانی چه می کنی

فرق مدیران ایران و اروپا

اروپا: موفقیت مدیر بر اساس پیشرفت مجموعه تحت مدیریتش سنجیده میشود
ایران: موفقیت مدیر سنجیده نمیشود، خود مدیر بودن نشانه موفقیت است

اروپا: مدیران بعضی وقتها استعفا میدهند
ایران: عشق به خدمت مانع از استعفا میشود

اروپا: افراد از مشاغل پایین شروع میکنند و به تدریج ممکن است مدیر شوند
ایران: افراد مادرزادی مدیر هستند و اولین شغلشان در بیست سالگی مدیریت بزرگترين هاي کشور است

اروپا: برای یک پست مدیریت، دنبال مدیر میگردند
ایران: برای یک فرد، دنبال پست مدیریت میگردند و در صورت لزوم این پست ساخته میشود

اروپا: یک کارمند ساده ممکن است سه سال بعد مدیر شود
ایران: یک کارمند ساده، سه سال بعد همان کارمند ساده است، در حالیکه مدیرش سه بار عوض شده

اروپا: اگر بخواهند از دانش و تجربه کسی حداکثر استفاده را بکنند، او را مشاور مدیریت میکنند
ایران: اگر بخواهند از کسی هیچ استفاده ای نکنند، او را مشاور مدیریت میکنند

اروپا: اگر کسی از کار برکنار شود، عذرخواهی میکند و حتی ممکن است محاکمه شود
ایران: اگر کسی از کار برکنار شود، طی مراسم باشکوهی از او تقدیر میشود و پست مدیریت جدید میگیرد

اروپا: مدیران به صورت مستقل استخدام و برکنار میشوند، ولی به صورت گروهی و هماهنگ کار میکنند
ایران: مدیران به صورت مستقل و غیرهماهنگ کار میکنند، ولی به صورت گروهی استخدام و برکنار میشوند

اروپا: برای استخدام مدیر، در روزنامه آگهی میدهند و با برخی مصاحبه میکنند
ایران: برای استخدام مدیر، به فرد مورد نظر تلفن میکنند

اروپا: زمان پایان کار یک مدیر و شروع کار مدیر بعدی از قبل مشخص است
ایران: مدیران در همان روز حکم مدیریت یا برکناریشان را میگیرند

اروپا: همه میدانند درآمد قانونی یک مدیر زیاد است
ایران: مدیران انسان های ساده زیستی هستند که درآمدشان به کسی ربطی ندارد

اروپا: برای مدیریت، سابقه کار مفید و لیاقت لازم است
ایران: برای مدیریت، مورد اعتماد بودن کفایت میکند

اروپا: مديران انسان هاي وقت شناس و شيک پوشي هستند
ايران: چيزي که مهم نيست وقت و ظاهر اجتماعي مدير است و هر چه قيافه آشوب تر، بهتر

اروپا: مدير متشخص ترين و مودب ترين فرد سازمان است
ايران: مدير گستاخ ترين فرد سازمان است

اروپا: اگر تخلفي از مديري گزارش شود پدر مدير در مي آيد
ايران: اگر تخلفي از مديري گزارش شود پدر گزارش دهنده در مي آيد

اروپا: مدير فعال ترين فرد سازمان است با مشغله فراوان
ايران: مدير کم کارترين فرد سازمان است با مشاغل فراوان

اروپا: اگر به مديري پيشنهاد طرحي بدهيد شما در سود آن طرح شريک هستيد و پاداش ميگيريد
ايران: اگر به مديري پيشنهاد طرح بدين شما را مسخره ميکنه ولي طرح را به نام خودش ثبت قانوني ميکنه

اروپا: مديران اول فکر ميکنند بعداً عمل ميکنند
ايران: مديران اول عمل ميکنند بعد فکر نميکنند

ايستگاه ( واكنش قورباغه اي)

اگر یک قورباغه تیزهوش وشاد را بردارید وداخل یک ظرف آب جوش بیندازید قورباغه چه کار می کند؟
بیرون می پرد!درواقع قورباغه فورا به این نتیجه می رسد که لذتی در کار نیست وباید برود.!

حالا اگر همین قورباغه یا یکی از فامیلهایش را بردارید وداخل یک ظرف آب سرد بیندازید وبعد ظرف را روی اجاق بگذارید وبتدریج به آن حرارت بدهید قورباغه چه کار می کند؟
استراحت میکند…چند دقیقه بعد به خودش می گوید:ظاهرا آب گرم شده است وتا چشم به هم بزنید یک قورباغه آب پز آماده است

نتیجه اخلاقی داستان!
زندگی به تدریج اتفاق می افتد.ماهم می توانیم مثل قورباغه داستانمان ابلهی کنیم وبه گرمای تدریجی آب عادت کنیم و وقت را از دست بدهیم وناگهان ببینیم که کار از کار گذشته است .همه ما باید نسبت به جریانات زندگی مان آگاه وبیدار باشیم.

سوال؟
اگر فردا صبح از خواب بیدار شوید وببینید که بیست کیلو چاق شده اید نگران نمی شوید؟
البته که می شوید!سراسیمه به بیمارستان تلفن می زنید :الو ،اورژانس ،کمک،کمک ،من چاق شده ام !
اما اگر همین اتفاق به تدریج رخ بدهد، یک کیلو این ماه،یک کیلو ماه آینده و…آیا بازهم همین عکس العمل را نشان می دهید؟نه!با بی خیالی از کنارش می گذرید.
برای کسانی که ورشکسته می شوند ،اضافه وزن می آورند یا طلاق میگیرند یا آخر ترم مشروط می شوند! این حوادث دفعتا اتفاق نمی افتد یک ذره امروز،یک ذره فردا وسر انجام یک روز هم انفجار و سپس می پرسیم :چرا این اتفاق افتاد؟
زندگی ماهیت انبار شوندگی دارد.هر اتفاقی به اتفاق دیگر افزوده می شود، مثل قطره های آب که صخره های سنگی را می فرساید.

اصل قورباغه ای به ما هشدار می دهد که مراقب شرایطی که به آن عادت می کنید باشید!ما باید هر روز این پرسش را برای خود مطرح کنیم :به کجا دارم می روم؟آیا من سالمتر، مناسبتر، شادتر و از سال گذشته ام هستم؟ واگر پاسخ منفی است بی درنگ باید در کارهای خود تجدید نظر کنیم.

1درس مهم برای زندگی

1 درس مهم برای زندگی

یه روز یه کشیش به یه راهبه پیشنهاد می کنه که با ماشین برسوندش به مقصدش راهبه سوار میشه و راه میفتن چند دقیقه بعد راهبه پاهاش رو روی هم میندازه و کشیش زیر چشمی یه نگاهی به پای راهبه میندازه راهبه میگه: پدر روحانی، روایت مقدس ۱۲۹ رو به خاطر بیار …!کشیش قرمز میشه و به جاده خیره میشه چند دقیقه بعد بازم شیطون وارد عمل میشه و کشیش موقع عوض کردن دنده، بازوش رو با پای راهبه تماس میده …!راهبه باز میگه: پدر روحانی! روایت مقدس ۱۲۹ رو به خاطر بیار!!!کشیش زیر لب یه فحش میده و بیخیال میشه و راهبه رو به مقصدش می رسونه بعد از اینکه کشیش به کلیسا بر می گرده سریع میدوه و از توی کتاب روایت مقدس ۱۲۹ رو پیدا می کنه و می بینه که نوشته: به پیش برو و عمل خود را پیگیری کن… کار خود را ادامه بده و بدان که به جلال و شادمانی که می خواهی میرسی!!!

نتیجه اخلاقی :

اگه توی شغلت از اطلاعات شغلی خودت کاملا آگاه نباشی، فرصتهای بزرگی رو از دست میدی !

جدی بگیرید

جدی بگیرید

دکتر استفان مارک، بیمارهای سرطانی در مرحله آخر را با استفاده از روش های "نامتعارف" درمان کرده است و بسیاری از آنها بهبود یافتند

او به درمان طبیعی درمقابل با بیماریها مغتقد است



مطلب طولانی است اما بسیار مفید است 
 


همه ما فکر میکنیم که خوردن میوه یعنی خرید میوه، پوست کندنش و فقط گذاشتنش توی دهان

به این سادگی که فکر میکنید نیست

بسیار مهم است که بدانیم چگونه و چه وقت باید میوه بخوریم  

راه صحیح خوردن میوه ها چیست؟ 
 

این است که میوه ها را بعد از مصرف غذا نخورید

میوه ها باید زمانی خورده شوند که معده خالی است 
 

اگر میوه ها را به آن صورت بخورید، نقش مهمی در مسموم کردن سیستم بدنتان خواهند داشت

بدنتان را با مقدار زیادی انرژی تامین میکنند

که این انرژی به جای مفید بودن باعث از دست دادن وزن و

کاهش قدرت برای انجام دیگر فعالیتهای زندگی میشود
 

میوه مهم ترین خوراکهاست

برای مثال درنظر بگیرید که دو تکه نان و یک تکه میوه خورده اید

تکه میوه آماده است که مستقیما وارد معده تان و روده تان شود

اما به دلیل آن دو تکه نان، از ورود سریع آن به معده جلوگیری می شود   

در این بین همه غذا فاسد شده، تخمیر میشود و به اسید تبدیل میشود

به محض اینکه درون معده، میوه با غذا و آنزیمهای گوارشی

تماس پیدا میکند، همه حجم غذا شروع به ازبین رفتن و فاسد شدن میکند  

پس لطفا میوه های خود را زمانی مصرف کنید که معده تان خالی است

و یا قبل از خوردن وعده های غذاییتان میل کنید

شما بارها شنیده اید که بسیاری شکایت میکنند که

هر زمان که هنوانه میخورم، غذا بالا می آید، و یا هر زمان که میوه درخت قهوه سودانی را می خورم معده ام نفخ میکند، زمانی که موز میخورم همش حس اینکه باید فورا به دستشویی بروم را دارم و غیره- در حقیقیت همه اینها اتفاق نخواهند افتاد اگر میوه را زمانی بخورید

که معده تان خالی است. میوه ها با غذای فاسد شده ترکیب میشوند

و گاز تولید میکنند و درنتیجه شما بالا می آورید

 

سفیدی مو، تاس شدن، عصبانیت و گودی های سیاه زیر چشم،

همه شان اتفاق نخواهند افتاد اگر با معده خالی میوه میل کنید  
 

با توجه به تحقیقات دکتر هربرت شلتون، بایستی بدانیم که چنین

موضوعی صحیح نیست که بعضی از میوه ها مانند پرتقال، نارنج

و لیمو خودشان اسیدی هستند. چرا که همه میوه ها در بدن قلیایی میشوند

اگر شما روش صحیح میوه خوردن را کاملا بیاموزید

شما به راز زیبایی، عمر طولانی، سلامت، انرژی، شادابی

و وزن طبیعی دست پیدا خواهید کرد،    

زمانی که نیاز دارید که آب میوه بنوشید- فقط آب میوه تازه بنوشید نه آب میوه کنسروها. حتی آب میوه هایی که بسیار سفت هستند را ننوشید

میوه های پخته شده را نخورید چرا که هرگز ماده مغذی میوه ها را دریافت نخواهید کرد

تنها مزه شان را دریافت میکند

پختن، تمام ویتامین ها را از بین میبرد   
 

اما به هرحال خوردن میوه کامل بهتر از نوشیدن آب آن است

اگر باید آب میوه بنوشید طوری بنوشید که دهانتان پر شود و

آن را آرام آرام غورت دهید

چرا که باید اجازه دهید که آب میوه با بزاق دهانتان قبل از غورت دادن آن کاملا ترکیب شود

میتوانید برای پاکسازی بدنتان 3 روز روزه ی میوه بگیرید

به مدت 3 روز فقط میوه بخورید

و در آخر متعجب میشوید از اینکه دوستانتان به شما میگویند که چقدر پوستتان درخشان و صاف شده است  
 

کیوی: میوه کوچک اما بسیار مقوی

این میوه منبع خوبی از پتاسیم، منیزیم، ویتامین ای و فیبر است

حجم ویتامین سی این میوه دوبرابر حجم ویتامین سی پرتقال است   
 

سیب: روزانه خوردن یک سیب، دکتر را از شما دور میکند

اگرچه سیب مقدار کمی ویتامین سی دارد، اما دارای آنتی اکسیدانها و فلاونهاست (ماده شیمیایی بیرنگ و متبلور) که هر دوی اینها فعالیت ویتامین سی در بدن را زیاد کرده و تسهیل می بخشند و درنتیجه ریسک مبتلا شدن به سرطان روده، حملات قلبی و سکته کاهش پیدا میکند    

توت فرنگی: میوه محافظ

توت فرنگی بالاترین قدرت اکسیدانها را در میان اکثر میوه ها دارد

و از بدن در برابر ابتلا به سرطان،

 

نخستین دنیایی که کودکان ما با آن آشنا می‌شوند، محیط خانواده است. آنها از ما و از خلال هزاران لحظه ظاهرا کوچک و کم‌اهمیت زندگی خانوادگی می‌آموزند که چگونه رفتار کنند، برای چه چیزی ارزش قائل شوند و از زندگی چه انتظاراتی داشته باشند. کودکان ما اغلب بعضی از مهمترین پیام‌ها را درباره ارزش‌ها و اعتقادات ما زمانی برداشت می‌کنند که ما به هیچوجه متوجه آنها نیستیم.
 
این دنیای اولیه فرزندان ما تا چه حد دوستانه است؟ آیا میان ما احترام متقابل وجود دارد؟ آیا آنها را همانطور که هستند قبول داریم یا می‌خواهیم از آنها چیزی بسازیم که خود دوست داریم؟ آیا حرف و عمل آنها را تا زمانی که خلاف آن ثابت نشده می‌پذیریم؟ آیا به قصد و نیت آنها اعتماد می‌کنیم؟ آیا برای همراهی آنها در علائق جدیدشان مشتاق و کنجکاو هستیم؟
 
اقتدار یا صمیمیت؟
یک محیط خانوادگی دوستانه جائی است که تلاش‌های کودک شناخته می‌شود و مورد توجه و تشویق قرار می‌گیرد. جایی که اشتباهات ، کوتاهی‌ها و تفاوت‌های فردی تحمل می‌گردد. محیطی که با کودک منصفانه و صبورانه رفتار می‌شود و وی می‌تواند با تفاهم و صمیمیت در آن زندگی کند و مورد توجه قرار گیرد.
 
مطمئنا مواقعی پیش می‌آید که لازم است ما اقتدار پدرانه یا مادرانه خود را در برابر کودکان خود بکار گیریم، ولی می‌توانیم به گونه‌ای عمل کنیم که این اقتدار به جای سرد و تحکم آمیز بودن، گرم و صمیمانه باشد. ما می توانیم محیط خانوادگی گرمی ایجاد کنیم که افراد آن یار و غمخوار یکدیگر بوده و در عین حال همه بدانند که برای اعمال و رفتارشان حدود معینی وجود دارد. زندگی خانوادگی امروز ما ، الگوهای کودکان ما را برای زندگی آنها در بزرگسالی می‌سازد.
 
ما می‌خواهیم روابط سالمی را با فرزندانمان بوجود آوریم که برای تحمل لحظات اجتناب ناپذیر برخوردهای خانوادگی ، به اندازه کافی انعطاف‌پذیر و برای دوام‌آوردن تا هنگام بزرگسالی آنها به اندازه کافی محکم و قوی باشد. ما می‌خواهیم آنها از دور هم جمع شدن‌های خانوادگی در تعطیلات حتی پس از آنکه خود تشکیل خانواده دادند، لذت ببرند. ما می‌خواهیم آنها را با دید مثبتی پرورش دهیم که به آنها کمک کند جایگاهشان را در جهان پیدا کنند و از آنچه زندگی به آنها عرضه می‌کند، لذت ببرند.
 
ارتباط متقابل
ما معمولا روابط متقابل غیرقابل شمارش خود را در زندگی خانوادگی بسیار عادی و بی‌اهمیت تلقی می‌کنیم. در حالی که این روابط می‌تواند برای توانایی درست کنار آمدن با دیگران از اهمیت فراوانی برخوردار باشند. همانطور که ما الگوی رفتار فرزندانمان هستیم، خانواده نیز نمونه یک واحد اجتماعی است. در بسیاری موارد موقعیت‌هایی که کودکان ما در اجتماع با آن روبه رو می‌شوند، شبیه به روابطی است که درخانواده آنها وجود دارد.
 
در بحث‌ها و صحبت‌ها و آموزش برای شریک شدن در وسایل و امکانات خانه ، فرزندان ما معنی مسئولیت و چگونگی اعتماد و اتکای به دیگران را می‌آموزند. از طریق جریان‌های عادی زندگی بطور مثال مهمانی‌های کوچک خانوادگی و همیاری کودکان ، آنها به راحتی می‌توانند به تاثیر رفتارشان بر سایر افراد پی ببرند و درک کنند که همبستگی افراد خانواده به یکدیگر عامل مهمی در زندگی آنها محسوب می‌شود. در واقع آموزش همیاری و همکاری با اعضای خانواده در حالتی دوستانه ، درس‌های گرانبهایی به کودکان ما خواهد داد. درباره اینکه در دنیای بزرگتر چگونه با دیگران کنار بیایند.
 
کودکان هر چه بیشتر و بهتر در کارهای مشترک خانوادگی به کمک و یاری عادت کنند، از طرف دوستان ، همسایه‌ها و همکارانشان در بزرگسالی بهتر و بیشتر پذیرفته و دوست داشته می‌شوند و دنیا در نظر آنها خوشایندتر خواهد بود و چنانچه در زندگی بخشش و سخاوت یاد بگیرند، خود وسیله‌ای خواهند بود تا دنیا را جای زیبایی برای زندگی بسازند.
 
شبکه عاطفی گسترده
ترکیب خانواده در حال تغییر است. خانواده‌های بزرگ گذشته کوچکتر شده‌اند. خانواده‌های کمتری با پدربزرگ و مادربزرگ زندگی می‌کنند. با ازدیاد طلاق در زندگی مدرن ، برخی خانواده‌ها حتی از وجود یکی از افراد اصلی خانواده یعنی پدر یا مادر محرومند. صرفنظر از ترکیب خانواده ، مهمترین مساله برای کودکان این است که مورد پذیرش و محبت واقع شوند. وجود افراد بزرگسال و مهربان در زندگی فرزندان ما از اهمیت بسیای برخوردار است. کودکان ما از ارتباط دائمی با افراد فامیل یا دوستان خانوادگی بسیار سود خواهند برد.
 
از آنجا که ما نمی‌توانیم در همه لحظه‌ها برای فرزندانمان ، همه چیز باشیم، در بسیاری موارد وجود دوستان و اقوام با نقطه نظرهای جدید و کمی وقت بیشتر با هوشیاری‌ها و دانائی‌های خاص آنها می‌تواند بسیار مفید واقع شود. در اینجاست که به اهمیت وجود پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها پی می‌بریم. وجود این افراد اجازه می‌دهد بچه‌ها خود را تحت حمایت یک نسل عاقل‌تر و بامحبت احساس کنند. بیشتر اوقات پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها می‌توانند برای نوه‌هایشان وقت بیشتری نسبت به وقتی که برای فرزندان خود صرف می‌کردند داشته باشند.
 
وقتی پای صحبت مادربزرگ‌ها می‌نشینیم، بسیاری از آنها از اشتباهات گذشته‌شان در بزرگ‌ کردن بچه‌ها صحبت می‌کنند. یکی از بزرگترین تاسف‌های آنان این است که چرا هنگام کودکی فرزندشان وقت بیشتری را با آنها نگذرانده‌اند. آنها می‌دانند که بازی کردن با بچه‌ها و اختصاص قسمت زیادی از وقت‌شان برای نزدیک شدن به آنها کار با ارزشی است که می‌تواند به نفع همه خانواده باشد.
 
خانواده بزرگ
یک خانواده بزرگ همچنین می‌تواند محافظ امنی برای بچه‌های ما به حساب بیاید. هرچه درگیری‌های اجتماعی بیشتر باشد، پیوستگی و نزدیکی اقوام نزدیک در زندگی اهمیت بیشتری پیدا می‌کند. وجود اقوام نزدیک در زندگی کودکان نعمتی است برای همه افراد خانواده. کودکان گاهی مایل نیستند در مواقعی که به کمک نیاز دارند مشکلات خود را با پدر و مادر خود در میان بگذارند.
 
گاهی نیز به دلیل گرفتاری والدین ، دسترسی فوری و آسان به آنها برای هم‌صحبتی مشکل می‌گردد، در این گونه موارد ، وجود اقوام نزدیک که با علاقه و احساس مسئولیت می‌توانند به فرزندان ما کمک کنند، بسیار حیاتی است. آن عده از ما که به دلایلی اقوام نزدیک خود را در کنارمان نداریم، می‌توانیم این شبکه را با دوستان خانوادگی خود تشکیل دهیم.
 
نتیجه بحث
ارتباط نزدیک با اقوام و دوستان ، دنیای فرزندان ما را وسعت می‌بخشد. شبکه گسترده‌ای از افراد بزرگسال که ارتباط عاطفی خوبی با ما داشته باشند، می‌تواند دنیای غنی‌تری در برابر فرندان ما قرار دهد. این افراد با جواب دادن به کنجکاوی‌های فرزندان ما ، با پیشنهادات سازنده و جذاب خود این احساس را به آنها می‌دهند که افراد دیگری غیر از پدر و مادرشان نیز به آنها اهمیت می‌دهند. از آنجا که هر فردی نقطه نظرها و قریحه خاص خود را دارد، وجود تعداد بیشتر افراد بزرگسال در زندگی کودکان ما می‌تواند کمک بزرگی برای موفقیت آنها در زندگی محسوب شود.

مراقبت از کبد در مقابل انواع بیماری ها

مراقبت از کبد در مقابل انواع بیماری ها

 


کبد که بزرگ ترین غده داخلی بدن است حدود ۵۰۰ وظیفه مهم بر عهده دارد و از طرفی نقش قابل توجهی در هضم غذا دارد. امروزه اغلب مردم به دلیل رعایت نکردن رژیم غذایی سالم با ناراحتی های کبدی روبه رو می شوند. کبد آسیب دیده نیز نمی تواند کارهای معمولی خود را انجام دهد. در این مطلب به نقل از «Readers Digest» به علایم بیماری های کبدی و راهکارهایی در زمینه بهبود عملکرد کبد اشاره شده است.

 

بخشی از وظایف کبد:


کنترل میزان گلوکز خون
تصفیه یا پاک سازی خون
شکستن چربی ها
ذخیره کردن ویتامین های لازم و مواد معدنی
تولید اوره
تهیه اسید آمینه
کمک به هضم و سوخت وساز غذا
تولید پروتئین های لازم، پروتئین های خون، آنزیم ها.

 

علایم بیماری کبدی:


خستگی مفرط
از دست دادن اشتها
حالت تهوع
استفراغ
یرقان

 

راه های بهبود عملکرد کبد:


کنترل کردن احساس گرسنگی اهمیت زیادی دارد. غذا خوردن بی موقع باعث می شود کبد بیشتر از حد طبیعی کار کند و این امر روی عملکرد آن تاثیر می گذارد.


مصرف میزان بالای آب اهمیت زیادی دارد تا ناخالصی ها از کبد و کلیه دفع شود، البته مصرف زیاد آب بین وعده غذایی توصیه نمی شود زیرا تاثیر منفی بر روند هضم غذا می گذارد.


عملکرد سالم کبد باعث کاهش وزن می شود.


از مصرف شکرهای تصفیه شده بپرهیزید، زیرا کبد شکر را به چربی و کلسترول تبدیل می کند که در ران و شکم ذخیره سازی می شود. علاوه بر آن شکر تصفیه شده، میزان تری گلیسرید را افزایش می دهد که باعث بروز بیماری های قلبی عروقی می شود.


میوه هایی را که حاوی ماده معدنی و ویتامین هاست می توان جایگزین شکر سفید کرد.


از مصرف غذاهایی که دیر هضم است پرهیز کنید.


از آن جا که باکتری به کبد ضرر می رساند بهتر است از ماده غذایی تازه استفاده کنید، غذای موجود در یخچال را فقط یک بار مصرف کنید. به طور کلی غذاهای فرآوری شده را از برنامه غذایی حذف کنید.


از نان های سبوس دار استفاده کنید.


مصرف مواد غذایی حاوی پروتئین مانند غلات، تخم مرغ و... را افزایش دهید.


معاینه منظم فراموش نشود.


از مصرف مشروبات الکلی، مواد سمی و مواد مخدر پرهیز کنید.


استرس خود را کنترل کنید.


پاره آجر


 

روزی مردی ثروتمند در اتومبیل جدید و گران قیمت خود با سرعت فراوان از خیابان کم رفت و آمدی می گذشت .

ناگهان از بین دو اتومبیل پارک شده در کنار خیابان ، یک پسر بچه پاره آجری به سمت او پرتاب کرد . پاره آجر به اتومبیل او برخورد کرد .
مرد پایش را روی ترمز گذاشت و سریع پیاده شد و دید که اتومبیلش صدمه زیادی دیده است . به طرف پسرک رفت تا او را به سختی تنبیه کند ....

پسرک گریان ، با تلاش فراوان بالاخره توانست توجه مرد را به سمت پیاده رو ، جایی که برادر فلجش از روی صندلی چرخدار به زمین افتاده بود جلب کند .
پسرک گفت :
" اینجا خیابان خلوتی است و به ندرت کسی از آن عبور می کند . هر چه منتظر ایستادم و از رانندگان کمک خواستم ، کسی توجه نکرد . برادر بزرگم از روی صندلی چرخدارش به زمین افتاده و من زور کافی برای بلند کردنش ندارم . "
" برای اینکه شما را متوقف کتم ، ناچار شدم از این پاره آجر استفاده کنم "

مرد متاثر شد و به فکر فرو رفت ... برادر پسرک را روی صندلی اش نشاند ، سوار ماشینش شد و به راه افتاد ....
در زندگی چنان با سرعت حرکت نکنید که دیگران مجبور شوند برای جلب توجه شما ، پاره آجر به طرفتان پرتاب کنند !
خدا در روح ما زمزمه می کند و با قلب ما حرف می زند ....
اما بعضی اوقات زمانی که ما وقت نداریم گوش کنیم، او مجبور می شود پاره آجری به سمت ما پرتاب کند

نیکی ها به ما باز می گردند...


پسر به سفر دوری رفته بود و ماه ها بود که از او خبری نداشتند ...

مادرش دعا می کرد که او سالم به خانه باز گردد. هر روز به تعداد اعضای خانواده اش نان می پخت و همیشه یک نان اضافه هم می پخت و پشت پنجره می گذاشت تا رهگذری گرسنه که از آن جا می گذشت نان را بر دارد . هر روز مردی گو‍ژ پشت از آن جا می گذشت و نان را بر می داشت و به جای آن که از او تشکر کند می گفت:

هر کار پلیدی که بکنید با شما می ماند و هر کار نیکی که انجام دهید به شما باز می گردد !!!

این ماجرا هر روز ادامه داشت تا این که زن از گفته های مرد گوژ پشت ناراحت و رنجیده شد و به خود گفت : او نه تنها تشکر نمی کند بلکه هر روز این جمله ها را به زبان می آورد . نمی د انم منظورش چیست؟

یک روز که زن از گفته های مرد گو‍ژ پشت کاملا به تنگ آمده بود تصمیم گرفت از شر او خلاص شود بنابر این نان او را زهر آلود کرد و آن را با دست های لرزان پشت پنجره گذاشت، اما ناگهان به خود گفت : این چه کاری است که می کنم ؟ .....

بلافاصله نان را برداشت و دور انداخت و نان دیگری برای مرد گوژ پشت پخت .

مرد مثل هر روز آمد و نان را برداشت و حرف های معمول خود را تکرار کرد و به راه خود رفت.

آن شب در خانه پیر زن به صدا در آمد . وقتی که زن در را باز کرد، فرزندش را دید که نحیف و خمیده با لباس هایی پاره پشت در ایستاده بود او گرسنه، تشنه و خسته بود، در حالی که به مادرش نگاه می کرد، گفت:

مادر اگر این معجزه نشده بود نمی توانستم خودم را به شما برسانم. در چند فرسنگی این جا چنان گرسنه و ضعیف شده بودم که داشتم از هوش می رفتم . ناگهان رهگذری گو‍ژ پشت را دیدم که به سراغم آمد. او لقمه ای غذا خواستم و او یک نان به من داد و گفت : این تنها چیزی است که من هر روز می خورم امروز آن را به تو می دهم زیرا که تو بیش از من به آن احتیاج داری .

وقتی که مادر این ماجرا را شنید رنگ از چهره اش پرید. به یاد آورد که ابتدا نان زهر آلودی برای مرد گوژ پشت پخته بود و اگربه ندای وجدانش گوش نکرده بود و نان دیگری برای او نپخته بود، فرزندش نان زهر آلود را می خورد .

به این ترتیب بود که آن زن معنای سخنان روزانه مرد گوژ پشت را دریافت:

هر کار پلیدی که انجام می دهیم با ما می ماند و نیکی هایی که انجام می دهیم به خود ما باز می گردد.

زندگی

زندگی

ندگی همچون بادکنکی است در دستان کودکی
که همیشه ترس از ترکیدن آن لذت داشتنش را از بین می برد

شاد بودن تنها انتقامی است که می توان از دنیا گرفت
پس همیشه شاد باش

امروز را برای ابراز احساس به عزیزانت غنمینت بشمار
شاید فردا احساس باشد اما عزیزی نباشد

کسی را که امیدوار است هیچگاه ناامید نکن
شاید امید تنها دارائی او باشد

اگر صخره و سنگ در مسیر رودخانه زندگی نباشد
صدای آب هرگز زیبا نخواهد شد

هیچ وقت به خدا نگو یه مشکل بزرگ دارم
به مشکل بگو من یه خدای بزرگ دارم

دوست داشتن بهترین شکل مالکیت
و مالکیت بدترین شکل دوست داشتن است

خوب گوش کردن را یاد بگیریم
گاه فرصت ها بسیار آهسته در می زنند

وقتی از شادی به هوا می پری
مواظب باش کسی زمین رو از زیر پاهات نکشه

مهم بودن خوبه
ولی خوب بودن خیلی مهم تره

فراموش نکن قطاری که ار ریل خارج شده ، ممکن است آزاد باشد
ولی راه به جائی نخواهد برد

می توانی بگوئی : صبح به خیر خدا جان
یا بگوئی : خدا به خیر کنه ، باز صبح شده
انتخاب با توست

اگر در کاری موفق شوی
دوستان دروغین و دشمنان واقعی بدست خواهی آورد

زندگی کتابی است پر ماجرا
هیچگاه آن را به خاطر یک ورقش آنرا دور نینداز

مثل ساحل آرام باش
تا مثل دریا بی قرارت باشند

جائی در پشت ذهنت به خاطر بسپار
که اثر انگشت خداوند بر همه چیز هست

یک دوست وفادار تجسم حقیقی از جنس آسمانی هاست
که اگر پیدا کردی قدرش را بدان

فکر کردن به گذشته
مانند دویدن به دنبال باد است

باد همیشه می وزد
می توانی در مقابلش هم دیوار بسازی ، هم آسیاب بادی
تصمیم با توست

آدمی ساخته افکار خویش است
فردا همان خواهد شد که آنروز به آن می اندیشد

برای روز های بارانی سایه بانی باید ساخت
برای روز های پیری اندوخته ای باید داشت

برای آنان که مفهوم پرواز را نمی فهمند
هر چه بیشتر اوج بگیری کوچکتر می شوی

فرق است بین دوست داشتن و داشتن دوست
دوست داشتن امری لحظه ایست
ولی داشتن دوست استمرار لحظه های دوست داشتن است

اگر روزی عقل را بخرند و بفروشند
ما همه به خیال اینکه زیادی داریم فروشنده خواهیم بود

علف هرز چیه ؟!
گیاهی که هنوز فوایدش کشف نشده
پس هرگز دنیا را بی ارزش حساب نکن

زنان هوشیار تر از آن هستند
که مردانگی خود را به همسران خود نشان بدهند
سعی کن اعتمادت از آنها سلب نشود

تاریک ترین ساعت شب درست ساعات قبل از طلوع خورشید است
پس همیشه امید به روشنایی داشته باش

چه خوب می شد اگر ، اطلاعات را با عقل اشتباه نمی گرفتیم و عشق را با هوس
و حلال را با حرام و دنیا را با عقبی و رحمان را با شیطان

بیا لبخند بزنیم بدون انتظار هیچ پاسخی از دنیا


لذت زندگی

لذت زندگی

دو میمون روی شاخه درختی نشسته بودند و به غروب خورشید نگاه میکردند.
یکی از دیگری پرسید: چرا هنگام غروب رنگ آسمان تغییر میکند؟
میمون دوم گفت: اگر بخواهیم همه چیز را توضیح بدهیم، مجالی برای زندگی نمی ماند. گاهی اوقات باید بدون توضیح از واقعیتی که در اطرافت میبینی، لذت ببری.
میمون اول با ناراحتی گفت: تو فقط به دنبال لذت زندگی هستی و هیچ وقت نمی خواهی واقعیتها را با منطق بیان کنی.
در همین حال هزار پایی از کنار آنها میگذشت.
میمون دوم با دیدن هزار پا از او پرسید: هزار پا، تو چگونه این همه پا را با هماهنگی حرکت میدهی؟
هزارپا جواب داد: تا به امروز راجع به این موضوع فکر نکرده ام.
میمون دوم گفت: خوب فکر کن چون این میمون راجع به همه چیز توضیح منطقی میخواهد.
هزار پا نگاهی به پاهایش کرد و خواست توضیحی بدهد:
خوب اول این پا را حرکت میدهم، نه، نه. شاید اول این یکی را. باید اول بدنم را بچرخانم، ...
هزار پا مدتی سعی کرد تا توضیح مناسبی برای حرکت دادن پاهایش بیان کند.
ولی هرچه بیشتر سعی میکرد، ناموفقتر بود. پس با ناامیدی سعی کرد به راه خودش ادامه دهد، ولی متوجه شد که نمیتواند.
با ناراحتی گفت: ببین چه بلایی به سرم آوردید. آنقدر سعی کردم چگونگی حرکتم را توضیح دهم که راه رفتن یادم رفت.
میمون دوم به اولی گفت: میبینی! وقتی سعی میکنی همه چیز را توضیح دهی اینطور میشود.
پس دوباره به غروب آفتاب خیره شد تا از آن لذت ببرد.

چای سبز

چای سبز

مصرف چای سبز در تعداد انگشت شماری از خانواده ها رایج است اما این اطمینان وجود دارد که افراد با آگاهی از فواید این چای بیشتر به سمت مصرف این نوشیدنی باارزش جذب می شوند. اخیرا از فواید بسیار چای سبز صحبتهای زیادی می شود و حتی چای را بهترین نوشیدنی پس از آب می دانند. هم چای سیاه و هم چای سبز دارای رنگدانه هایی هستند که اثر کاهش ابتلا به سرطانهای مختلف در آنها دیده شده است. زمانی که چای با غلظتی مناسب دم بکشد، تنها محتوی نیمی از کافئین یک فنجان قهوه است. با این حال چای بدون کافئین هم وجود دارد.




مردم چین از دیرباز چای سبز را به عنوان یک نوشیدنی دارویی مصرف کرده و می کنند و به دلیل اهمیت ویژه این گیاه، اصول خاصی نیز برای تهیه آن دارند. به تازگی علاوه بر مردم چین، چای سبز در بسیاری از کشورهای جهان طرفداران فراوانی یافته است. دلیل اصلی این استقبال، آشنایی مردم دیگر کشورها با خواص درمانی این نوع نوشیدنی است. هرچند در مواردی توصیه و پیشنهاد مردم به یکدیگر عامل اصلی مصرف برخی مواد غذایی یا نوشیدنیها است اما در مورد چای سبز علاوه بر توصیه دهان به دهان، پژوهشگران نیز خواص دارویی آن را تایید کرده اند. نوشیدن روزانه سه تا چهار فنجان چای سبز مانع از ابتلا به بسیاری از بیماریها می شود. پژوهشگران ۲۵ مورد را به عنوان دلایل اصلی مصرف چای سبز می دانند.

گیاه چای در آب و هوای گرم رشد می کند. برای تولید چای معمولا برگهای کوچکتر و جوانتر انتخاب می شوند. در مجموع سه نوع چای وجود دارد: چای سیاه، چای سبز و چای اولانگ (نوعی چای چینی). مزیت چای سبز بر چایهای دیگر این است که کمتر تحت تاثیر فرآیند قرار گرفته و ترکیبات موجود در آن پایدار باقی مانده است. چای سبز به عنوان یک ترکیب ضدسرطان و آنتی اکسیدان شناخته شده است. تحقیقات نشان می دهد که نوشیدن مرتب چای سبز می تواند در پیشگیری و درمان بیماریهای لاعلاجی مثل سرطان بسیار موثر باشد.

بسیاری از خواص چای سبز مربوط به ماده ای به نام کاتچین است که فعالیت آنتی اکسیدانی آن بسیار بالا بوده و نسبت به آنتی اکسیدانهای معروفی چون ویتامینهای C و E بسیار قویتر عمل می کند. نوشیدن چای سبز می تواند احتمال ابتلا به بیماریهای مختلف را کاهش دهد؛ از بیماریهای ساده باکتریایی گرفته تا بیماریهای مزمنی چون بیماریهای قلبی، سکته، سرطان، مشکلات دهانی دندانی، و استئوپرز. گیاه چای گل بزرگی است که دارای برگهای همیشه سبز است و همانطور که اشاره شد، چای سبز بومی کشور چین است و در آن کشور بیش از پنج هزار سال مورد مصرف بوده است. امروزه چای در تمامی نقاط آسیا و بخشهایی از خاورمیانه و آفریقا نیز کشت می شود. چای سیاه تخمیر داده می شود و به اندازه چای سبز سالم نیست. چای سبز تخمیر داده نمی شود و چای اولانگ نیمه تخمیر شده است.

مروری بر خواص چای سبز:

پیشگیری و درمان سرطان:

چای سبز حاوی ترکیباتی بنام کاتچین، فیتوکمیکال و پولیفنول است که این ترکیبها نوعی آنتی اکسیدان (Antioxidant) محسوب می شوند. آنتی اکسیدان قابلیت مبارزه با سلولهای سرطانی را داراست. این ترکیب می تواند از رشد سلولها و تومورهای سرطانی جلوگیری کند. میزان شیوع سرطانهایی چون پستان،‌ کولون، ‌پوست، پانکراس و معده در بین افرادی که چای سبز می نوشند بسیار کمتر است. تحقیقات به عمل آمده نشان می دهد که افرادی که روزانه چای سبز می نوشند خطر ابتلا به سرطان خود را تا حد بسیار زیادی کاهش می دهند.

همچنین اشخاص مبتلا به سرطانهایی نظیر سرطان خون، ریه، معده، سینه و روده که چای سبز می نوشند در درمان بیماری خود کمک عمده ای می کنند. محققیق نوشیدن چای سبز را عاملی برای جلوگیری از ابتلا به سرطان می دانند چراکه میزان آنتی اکسیدانهای موجود در آن ۱۰۰ برابر تاثیرگذارتر از ویتامین C و ۲۵ برابر تاثیرگذارتر از ویتامین E است. توجه کنیم که ویتامین C و E به عنوان دو آنتی اکسیدان مهم مطرح هستند. به این ترتیب با نوشیدن چای سبز و دریافت آنتی اکسیدان، بدن در مقابل ابتلا به سرطان مصون می شود. تحقیقات نشان می دهد که در کشورهایی که مردم هر روز چای سبز مصرف می کنند موارد سرطان کمتر بوده است، هرچند بین این دو هیچ رابطه علت و معلولی تایید نشده است. اما چای سیاه فاقد چنین خاصیتی است. حتی اگر به مقدار زیاد چای سیاه مصرف کنید، احتمال ابتلا به سرطان روده، کیسه صفرا و مخاط رحم را افزایش می دهید. به افراد سرطانی نوشیدن دو یا سه فنجان چای سبز در روز پشنهاد می شود. در ژاپن با وجود بالاترین آمار در استعمال سیگار، کمترین مقدار سرطان ریه در آنها مشاهده شده است. مطالعات حاکی از آن است که مصرف بیشتر چای سبز با کاهش بروز سرطان سینه ارتباط دارد.

جلوگیری از بیماریهای قلبی عروقی:

یکی از عوامل اصلی امراض و حمله های قلبی، وجود کلسترول بالا در خون انسان است. چای سبز علاوه بر ویتامینهای A و C خود، باعث کاهش کلسترول در خون نیز می شود که این موضوع خطر حمله قلبی و امراضی از این دست را پایین می آورد. همچنین مصرف چای سبز می تواند از بروز بیماریهای قلبی عروقی جلوگیری کند. مصرف روزانه پنج فنجان چای سبز یا بیشتر می تواند تا 61 درصد از بروز بیماریهای قلبی بکاهد. وجود رادیکالهای آزاد در سرخرگ می تواند منجر به بروز بیماریهای قلبی عروقی شود. در حالی‌که کاتچین موجود در چای سبز قادر است از پوشش درونی سرخرگ در برابر رادیکالهای آزاد محافظت کرده و به این وسیله از بروز بیماریهای قلبی جلوگیری کند. در ژاپن با وجود اینکه استعمال سیگار بسیار رایج و معمول است اما کمترین آمار بیماریهای قلبی در آنها گزارش شده است. عده ای دلیل این کاهش را مصرف زیاد چای سبز می دانند. همچنین از آنجاییکه چای سبز موجب کاهش کلسترول بد خون (LDL)، تری‌گلیسیرید و فیبرینوژن (پروتیینی در خون که در شکلگیری لخته خون نقش دارد) می شود، به این وسیله قادر است از بروز آرترواسکلروز (سخت شدن سرخرگها) پیشگیری کند. با مصرف چای سبز کلسترول خون به میزان قابل توجهی کاهش می یابد. به این ترتیب می توان با نوشیدن چای سبز میزان کلسترول خون که یکی از شاخصهای مهم ابتلا به بیماریهای قلبی است را کاهش داد. پژوهشگران معتقدند حتی پس از سکته قلبی نیز نوشیدن چای سبز باعث ترمیم سلولهای آسیب دیده رگها و قلب می شود و روند ترمیم سلولها را تسریع می کند. نوشیدن روزانه حداقل سه فنجان چای سبز به بیماران قلبی توصیه می شود.

نکته دیگر این است که معمولا بعد از حمله قلبی پروتیینهایی در بدن تولید می شود که مرگ سلولی را به همراه دارد، درحالی که کاتچین موجود در چای سبز فعالیت این پروتیین را متوقف کرده و به این وسیله سکته های مغزی و قلبی را به حداقل رسانده و سرعت بهبود را افزایش می دهد. یکی از عناصر فعال در چای سبز به اندازه آسپرین از تجمع پلاکتهای خونی جلوگیری می کند که این امر گردش خون را بهبود می بخشد.

کاهش تری گلیسیرید:

کاتچین موجود در چای سبز ‌فعالیت آنزیم لیپاز (آنزیم مسوول هضم چربیها) پانکراس (لوزالمعده) را مهار می کند. در نتیجه، شکسته شدن چربی و تبدیل آن به اجزای قابل جذب با سرعت بسیار کمی صورت می گیرد. با توجه به اینکه افزایش تری‌گلیسیرید خون بعد از مصرف هر وعده غذایی یک ریسک فاکتور در بروز بیماریهای قلبی است، مصرف یک فنجان چای سبز در بین وعده های غذایی روشی مناسب در کاهش تری گلیسیرید خون است.

کاهنده فشارخون:

مصرف نیم تا 5/2 فنجان چای سبز در روز احتمال بروز پرفشاری خون را تا 64 درصد کاهش می دهد. در حالیکه مصرف بیش از 5/2 فنجان در روز از بروز این بیماری تا 56 درصد می کاهد. بنابراین روزانه مصرف سه الی چهار فنجان چای سبز توصیه می شود.

جلوگیری از دیابت:

معمولا با افزایش سن، قندخون هم کم کم بالا می رود، خصوصا اگر به رژیم غذایی خود توجه کافی نداشته باشیم. وزن به مرور زمان بالا رفته و به دنبال آن احتمال بروز دیابت نوع دو هم افزایش می یابد. مصرف روزانه پنج فنجان چای سبز می تواند از بروز دیابت جلوگیری کند. چای سبز قادر است از عوارض ناشی از دیابت همچون آب مروارید و بیماریهای کلیوی به طرز معجزه آسایی جلوگیری کند. اما چای سبز چطور قادر به کاهش قندخون است؟ به نظر می رسد ‌اصلی ترین مکانیسم، ‌مهار کردن فعالیت آنزیم آمیلاز بزاق و روده (آنزیم مسوول هضم نشاسته) است. با مهار شدن فعالیت این آنزیم، نشاسته با سرعت بسیار آهسته ای می شکند و در نتیجه قندخون با سرعت کمی بالا می رود. مصرف چای به همراه یک وعده غذایی سرشار از کربوهیدرات منجر به کاهش سرعت رها شدن گلوکز و کاهش جذب آن می شود و به این وسیله از ترشح انسولین جلوگیری می کند.

ضد انعقاد:

چای سبز خون را رقیق و از لخته شدن خون جلوگیری می کند. با مصرف گوشت و روغنهای غیراشباع گیاهی مثل روغن ذرت و سویا ترکیباتی در بدن ایجاد می شود که منجر به ایجاد پلاکهای خونی می شود، در حالی که با مصرف چای سبز می توان از ایجاد لخته های خونی جلوگیری کرد.

چای سبز و جوانی:

چای سبز را به عنوان داروی ضدپیری (Anti - Aging) می شناسند. دلیل اصلی آن وجود میزان قابل توجهی آنتی اکسیدان در چای سبز به ویژه آنتی اکسیدانهای موثر در حفظ شادابی و جوانی است. آنتی اکسیدانها یکی از شاخصترین عوامل برای حفظ سلامتی و شادابی سلولهای بدن اند که باعث به تعویق انداختن شروع روند پیری سلولها هستند.

کاهش وزن و چای سبز:

با نوشیدن چای سبز متابولیسم (سوخت و ساز) چربیهای بدن تسریع می شود و به این ترتیب چربی اضافی در بدن ذخیره نمی شود. پژوهشها نشان می دهد نوشیدن روزانه سه فنجان چای سبز می تواند تا ۷۰ کالری انرژی ناشی از سوخت چربیها ایجاد کند. همچنین چای سبز قادر است جذب روده ای گلوکز و چربی را کاهش دهد و به این وسیله منجر به کاهش وزن در فرد می شود. ثابت شده که افرادی که چای سبز مصرف می کنند دارای وزن پایین تری نسبت به افرادی هستند که چای سبز مصرف نمی کنند. چای سبز مانع از ذخیره گلوکز در سلولهای چربی می شود. به این ترتیب می توان از نوشیدن چای سبز، کنترل میزان مصرف کربوهیدراتها (قندها) و ورزش مداوم به عنوان مثلثی برای حفظ سلامتی و تناسب اندامها نام برد. چاى سبز و عصاره آن باعث افزایش سوخت کالرى و چربیهاى ذخیره شده بدن و در نتیجه باعث کاهش وزن مى شود. تحقیقات پیشین بر روى حیوانات نشان داده که عصاره چاى سبز باعث افزایش فرآیند «ترموجنسیز» مى شود.

این فرآیند مربوط به تولید گرماى بدن است که در اثر هضم، جذب و متابولیسم غذاها در بدن ایجاد مى شود. این تحقیقات مشابه این فرآیند را بر روى انسان نیز اثبات کرده است. کافئین چاى سبز همچنین باعث افزایش ۲۸ تا ۷۰ درصدى ترموجنسیز در بدن مى شود. وقتى که «افیدرین» برگ به چاى سبز همراه با کافئین افزوده مى شود، این خاصیت دو برابر مى شود. در چاى سبز ماده اى به نام EGCG نیز وجود دارد که ترکیب این ماده و کافئین و افیدرین اثر بیشترى بر روى این فرآیند دارد. اما نکته اى که وجود دارد این است که مصرف چاى سبز و استفاده از کپسولهاى آن به تنهایی و به سرعت باعث کاهش وزن نمى شود و باید علاوه بر مصرف آن، از رژیم غذایى مناسب و ورزش متناوب و مداوم نیز استفاده کرد تا به نتیجه مطلوب رسید. چای سبز به عنوان فاکتوری که واقعا باعث افزایش سرعت متابولیسم می شود به اثبات رسیده و شما می توانید ۷۰ الی ۸۰ کالری اضافی دریافتی خود را نیز با نوشیدن فقط پنج فنجان چای سبز در روز بسوزانید. پس از یک سال شما قادر خواهید بود که چهار کیلوگرم از وزن خود را فقط با نوشیدن چای سبز از دست بدهید، یعنی اثری مشابه با حدود ۱۵ دقیقه پیاده روی روزانه.

پوست و چای سبز:

آنتی اکسیدانهای موجود در چای سبز سلولهای پوست را در مقابل آسیبها به ویژه رادیکالهای آزاد که یکی از عوامل ایجاد سرطان و افتادگی و آسیب به پوست اند، محافظت می کند. به این ترتیب چای سبز مانع از بروز سرطان، افتادگی و چروک خوردن پوست به ویژه پوست صورت می شود.

چای سبز و ورم مفاصل:

پژوهشگران چای سبز را به عنوان دارویی برای کاهش خطر ابتلا به ورم مفاصل ناشی از روماتیسم معرفی می کنند. این تاثیر با توقف فعالیت آنزیمهای تخریب کننده و تحلیل برنده غضروف مفاصل ایجاد می شود.

چای سبز و استحکام دندانها و استخوانها:

این نوع چای حاوی ماده ای بنام فلورین (flourine) نیز هست. فلورین سبب می شود تا ساختار داخلی دندانها محکم شود و از تضعیف مینا و پوسیدگی دندان جلوگیری بعمل آید. درصد بالای فلوراید چای سبز عمده ترین دلیل تاثیر مثبت آن بر دندان و استخوانها است. به این ترتیب، درصد بالای فلوراید در چای سبز می تواند استخوانها و دندانها را در مقابل آسیب، به ویژه پوسیدگی و پوکی محافظت کند.

آرامبخش و ضد استرس:

این نوشیدنی گیاهی نوعی آرام بخش نیز محسوب می آید. با نوشیدن این چای سیستم عصبی بدن شما مقاومتر شده، آرامش اعصاب و دوری از فشارهای عصبی را برای شما به ارمغان می آورد. از آنجایی که بسیاری از بیماریها ارتباط مستقیم با استرس و سیستم عصبی دارند، نوشیدن این چای را می توان به نوعی داروی تمام عیار بیماریها نام برد.

عملکرد مغز و چای سبز:

چای سبز فعالیت سلولهای مغز به ویژه بخشهای مربوط به حافظه را تقویت و تحریک می کند. از طرفی چای سبز باعث کاهش میزان استیل کولین در سلولهای مغز شده و با این عمل مانع از تخریب سلولهای مغز و بروز بیماری آلزایمر می شود. از طرفی آنتی اکسیدانهای موجود در چای سبز مانع از تخریب سلولهای مغز که عامل اصلی بروز بیماری پارکینسون است، می شود. به عبارتی، آنتی اکسیدانهای چای سبز با به تعویق انداختن قرار گیری سلولهای مغز در فاز پیری و فرسودگی، مانع از ابتلا به پارکینسون می شوند.

آسم و چای سبز:

تئوفیلین موجود در چای سبز در حکم داروی گشادکننده برونش (برونکودیلاتور) است که باعث آرامش و رفع التهاب و حساسیت دستگاه تنفس (بافتهای آسیب دیده) می شود. از این رو نوشیدن چای سبز برای افراد مبتلا به آسم یا افرادی که به دلیل مشاغل ویژه ای که دارند (مثل کارگران کارخانه های سیمان) یا در مناطق خاصی زندگی می کنند (ساکنان مناطق سردسیر)، توصیه می شود.

دیگر فواید:

- چای سبز همچنین قادر است کبد را سمزدایی کرده و از تجمع چربی در کبد جلوگیری کند. چای سبز نقص و کمبود استروژن را در دوران یائسگی جبران کرده و از پوکی استخوان جلوگیری می کند. در نهایت اینکه چای سبز منجر به ایجاد آرامش روح و روان شما می شود و در نتیجه، مصرف عصرانه آن برای رفع خستگی توصیه می شود.

- از فواید دیگر چای سبز می توان به این موارد اشاره کرد: بالا بردن قدرت فکری و تمرکز، پیشگیری از امراضی مثل آلزایمر، درمان التهاب و آماس مفاصل، درمان و پیشگیری از بیماری MS (multiple sclerosis) . جالب است بدانید کاتچین موجود در چای سبز باعث از بین بردن باکتریهای مولد مسمومیت غذایی یا سم تولیدشده توسط این باکتریها شده و بدین ترتیب در مسمومیتهای غذایی هم به عنوان دارویی مفید استفاده می شود.

- ویتامین C موجود در چای سبز با تقویت سیستم ایمنی بدن، بدن را در مقابل بیماریهای مختلف به ویژه بیماریهای فصلی مانند سرماخوردگی و آنفلوآنزا در زمستان، اسهال و استفراغ در تابستان و حساسیتهای فصل پاییز مقاوم می کند. در چین باستان برای افرادی که دائما بیمار بودند چای سبز تجویز می کردند.

- نوشیدن چای سبز نه تنها گوش را در برابر عفونت و تورم محافظت می کند بلکه در صورت بروز این مشکل، نمدار کردن پارچه تمیزی با چای سبز و سپس تمیز کردن گوش با آن می تواند تا حدی از تورم و عفونت بکاهد.

- تبخال مشکلی است که عامل ویروسی دارد اما با چای سبز می توان بهبود آن را تسریع کرد؛ به این ترتیب که اگر محل مورد نظر را با چای سبز مرطوب کرده و صبر کنیم تا خشک شود و این عمل را سه بار در روز تکرار کنیم، روند بهبودی و رفع محل زخم تسریع می شود.

- چای سبز بسیاری از عوامل بیماری زا را که بر سلامت دهان و دندان تاثیر منفی دارد از بین می برد. به این ترتیب می توان نوشیدن چای سبز را مکملی برای سلامت دهان و دندان دانست. علاوه بر این، چای سبز با از بین بردن باکتریهای نامناسب محوطه دهان، بوی بد دهان و تنفس بد بو را نیز مرتفع می کند. در چین باستان از چای سبز به عنوان داروی خوشبوکننده دهان پیش از حضور در مراسم رسمی و میهمانیها استفاده می کردند.

- ترکیبی موسوم به "ال تیانین" موجود در چای سبز که نوعی اسید آمینه است خاصیت آرام بخشی داشته و می تواند حالت تنش، افسردگی و استرس و هیجان را از بین ببرد.

- پژوهشگران ژاپنی با بررسی ترکیبات موجود در چای سبز دریافتند ترکیب اپی گالوکاتچین گالات (EGCG) با عملکردی عایق مانند مانع از اتصال ویروس HIV روی سلولهای سیستم ایمنی بدن و ایجاد ضعف در سیستم ایمنی بدن می شوند. به عبارت دیگر نوشیدن چای سبز را می توان به عنوان عامل مکملی برای جلوگیری از ابتلا به ایدز (AIDS) با عایق کردن سلولهای سیستم ایمنی بدن دانست.

- چای سبز از تاثیرات مخرب اشعه ماورا بنفش روی DNA جلوگیری می کند.

نحوه استفاده:

برای هر نفر یک قاشق مرباخوری چای سبز را در قوری ریخته و به ازای هر یک قاشق، یک لیوان آب داغ با دمای 80 تا 85 درجه به آن اضافه کرده و درب قوری را به مدت هفت تا هشت دقیقه بگذارید سپس آن را بنوشید. یادآوری این نکته ضروری است که چای سبز مانند چای سیاه لزومی به دم کردن ندارد. چای سیاه و چای سبز هر دو از گیاه واحدی به دست می آیند. تفاوت در این است که برای تهیه چای سبز برگها را بخار داده، گرد (پودر) می کنند و سپس آنرا خشک می کنند ولی برای تهیه چای سیاه ابتدا برگها خشک و سپس تخمیر می شوند و در برخی اوقات مواد و رنگهای شیمیایی به آن اضافه شده و در انتها برشته می شود، یعنی فرآیند بیشتری روی چای صورت می گیرد.

میزان مصرف روزانه:

چای سبز به عنوان جایگزینی مناسب برای چای سیاه و قهوه توصیه می شود. نوشیدن روزانه سه لیوان چای سبز (حاوی سه گرم مواد حل شدنی) یا روزانه 300 تا 400 میلی گرم عصاره استاندارد چای سبز (عصاره ها باید حاوی 80 درصد پلی فنلها و 55 درصد اپی گالوکزچین) مفید است. انواع فرآورده های کپسولی و مایع چای سبز نیز قابل دسترسی اند.

روش نگهداری:

برای تازه و معطر ماندن چای سبز بهتر است آن را در ظرفی تیره و در محلی تاریک و به دور از نور و رطوبت نگهداری کنید.

ترکیب شیمیایی برگ چای:

مواد متشکله برگ چای عبارتند از مواد سلولزی، مواد صمغی، دکسترین، پکتین، مواد چربی، مواد مومی، نشاسته، قند، اسید گالیک، اسید اگزالیک، کورستین، مواد پروتیینی، الیاف (فیبر)، مواد معدنی، تانن، کافئین یا تئین، ترکیبات معطر و دیاستاز. بررسیهای آماری نشان می دهد در حدود 80 درصد مردم ژاپن چای سبز می نوشند به طوری که بیش از نیمی از آنها روزانه سه فنجان یا بیشتر از آن مصرف می کنند. نتایج یک بررسی جدید در ژاپن نشان می دهد که اگر به طور مرتب چای سبز بنوشید، احتمال مرگ ناشی از بیماریهای قلبی- عروقی 25 درصد کاهش‌ پیدا می کند. پژوهشگران همچنین از این مطالعات دریافتند فواید چای سبز ظاهرا برای زنان بیشتر است. زنانی که روزانه پنج فنجان یا بیشتر چای سبز می نوشیدند در مقایسه با کسانی که یک فنجان یا کمتر مصرف می کردند 31 درصد کمتر با خطر مرگ در اثر بیماری قلبی روبرو بودند. در نهایت اینکه به دلیل خواص فراوان چای سبز اکنون آن را در بسیاری از کشورهای جهان نه به عنوان یک نوشیدنی که به عنوان یک داروی گیاهی می شناسند و نوشیدن روزانه آن را توصیه می کنند.

چگونگی دم کردن چای سبز:
دمای آب در این حالت باید ۸۰ تا ۸۵ درجه سانتیگراد باشد. به‌طور معمول هر چه کیفیت چای سبز بالاتر باشد، دمای آب هم کمتر است. بهتر است قوری چای پیش از دم کردن با قراردادن قوری درون یک کاسه حاوی آب داغ، گرم شود.
پس به طور خلاصه آب را در ظرف مناسبی می جوشانیم و چند برگ چای سبز و مقداری دارچین در فنجان ریخته و بعد از به جوش آمدن آب و کم شدن دمای آن در فنجان ریخته و یک قاشق مربا خوری عسل به آن اضافه کرده و خوب هم میزنیم تا جائیکه عسل در چای ما حل شود . .

نکته 1 : از آب داغ به هیچ عنوان برای چای سبز استفاده نکنید. بعد از اینکه درجه حرارت چای به 80 درجه رسید آنرا روی چای میریزیم .

نکته 2 : برگهای چای نباید بیشتر از یک الی دو دقیقه در آب بمانند زیرا رنگ ، مزه و خاصیت خود را در حرارت از دست میدهند .

نکته 3 : مزۀ آنرا میتوانید با افزودن گیاهان دیگر بهتر کنید مثلاً چوب دارچین، دانه هل، بهارنارنج و …

نکته 4 : در صورتی که مایل به شیرین کردن آن هستید میتوانید از عسل استفاده کنید .هیچ وقت از شکر استفاده نکنید.

كم رويي

كم رويي

 

مقدمه:

 

 انسان اصالتاً موجودي است اجتماعي و نيازمند برقراري ارتباط با ديگران. بسياري از نيازهاي عاليه ي انسان و شکوفا شدن استعدادها و خلاقيت هايش فقط از طريق تعامل بين فردي و ارتباطات اجتماعي مي تواند ارضاء شود و فعليت يابد. در واقع خودشناسي، برقراري ارتباط مؤثر و متقابل با ديگران، پذيرش مسئوليت اجتماعي و نيل به کفايت اقتصادي از اهداف اساسي همه ي نظام هاي تربيتي است. کمرويي غالباً با گذشت زمان، فشردگي و پيچيدگي روابط بين فردي و تشديد فشارهاي اجتماعي، رقابت ها، گوشه گيري ها، تکروي ها، عزلت گزيني ها و تنهايي ها گسترده و شديدتر مي شود و درصد بيشتري از جوانان و بزرگسالان را فرا مي گيرد. مگر اين که بتوانيم با تشخيص سريع و استفاده از روش هاي تربيتي و درماني مناسب و مؤثر از گسترش کمرويي و تشديد آن پيشگيري کنيم. در دنياي پيچيده ي امروز، يعني در عصر ارتباطات سريع و پيوندهاي اجتماعي، ضرورت هرچه بيشتر تعاون و همکاري هاي ملي و همفکري هاي علمي، حضور فعاليت فرهنگي و احاطه بر زنجيره ي علوم، فنون و تکنولوژي برتر؛ بدون ترديد پديده ي کمرويي يک معلوليت اجتماعي است. در هر جامعه درصد قابل توجهي از کودکان، نوجوانان و بزرگسالان بدون آن که تمايلي داشته باشند، ناخواسته خودشان را در حصاري از کمرويي محبوس و زنداني مي کنند و شخصيت واقعي و قابليت هاي ارزشمند ايشان در پس توده اي از ابرهاي تيره ي کمرويي، ناشناخته مي ماند. چه بسيار دانش آموزان و دانشجويان هوشمند و خلاقي که در مدارس و دانشگاه ها فقط به دليل کمرويي و معلوليت اجتماعي، همواره از نظر پيشرفت تحصيلي و قدرت خلاقيت و نوآوري نمره ي کمتري از همسالان عادي خود عايدشان مي شود؛ چرا که کمرويي يک مانع جدي براي رشد قابليت ها و خلاقيت هاي فردي است. پديده ي کمرويي در بين بزرگسالان و افراد مسن بسيار پيچيده تر است و چنين پيچيدگي رواني ممکن است در اغلب موارد، نيازهاي دروني، تمايلات، انگيزه ها، قابليت ها، فرصت ها، هدف ها و برنامه هاي شغلي، حرفه اي و اجتماعي ايشان را به طور جدي متأثر و دگرگون کند. پرداختن به پديده ي کمرويي و بررسي مباني روان شناختي آن از اين رو حائز اهميت است که تقريباً همه ي ما به گونه اي تجاربي از کمرويي را در موقعيت هاي مختلف داشته ايم. اما نکته ي مهمتر اين است که بعضي ها در همه ي شرايط و موقعيت هاي اجتماعي به کمرويي قابل توجهي دچار مي شوند. بنابراين مي توان گفت که اکثر قريب به اتفاق مردم در مواردي از زندگي اجتماعي خود به گونه اي دچار کمرويي شده اند.

 

 - بعضي ها صرفاً در مواقع و موقعيت هاي خاص دچار کمرويي مي شوند.

 - بعضي ها در برخي از مواقع و موقعيت ها دچار کمرويي مي شوند.

 - بعضي ها در غالب مواقع و موقعيت ها دچار کمرويي مي شوند.

 - بعضي از کودکان، نوجوانان و بزرگسالان که شمارشان نيز قابل ملاحظه است، تقريباً در همه ي موقعيت هاي اجتماعي دچار کمرويي مي شوند.

 

 روند تحولات اجتماعي گوياي اين حقيقت است که مسئله کمرويي غالباً با گذشت زمان، فشردگي و پيچيدگي روابط بين فردي و تشديد فشارهاي اجتماعي، رقابت ها، گوشه گيري ها، تکروي ها، عزلت گزيني ها و تنهايي ها گسترده و شديدتر مي شود و درصد بيشتري از جوانان و بزرگسالان را فرا مي گيرد. مگر اين که بتوانيم با تشخيص سريع و استفاده از روش هاي تربيتي و درماني مناسب و مؤثر از گسترش کمرويي و تشديد آن پيشگيري کنيم. بايد توجه داشت که کمرويي مي تواند به تدريج به صورت نوعي بيماري رواني (روان نژندي) درآيد. بنابراين کمرويي بايد هرچه زودتر شناسايي، پيشگيري و درمان شود.

 

تعريف كم رويي:

 

 کمرويي چيست؟ کمرويي يک توجه غيرعادي و مضطربانه به خويشتن در يک موقعيت اجتماعي است که در نتيجه ي آن فرد دچار نوعي تنش رواني – عضلاني مي شود، شرايط عاطفي و شناختي اش متأثر مي گردد و زمينه ي بروز رفتارهاي خام و ناسنجيده و واکنش هاي نامناسب در وي فراهم مي شود. به ديگر سخن ، پديده ي کمرويي به يک مشکل رواني – اجتماعي و آزار دهنده ي شخصي مربوط مي شود که همواره به صورت يک ناتواني يا معلوليت اجتماعي ظاهر مي گردد. به کلام ساده، کمرويي يعني «خود توجهي» فوق العاده و ترس از مواجه شدن با ديگران. زيرا کمرويي نوعي ترس يا اضطراب اجتماعي است که در آن فرد از مواجه شدن با افراد ناآشنا و ارتباطات اجتماعي گريز دارد.

 بنابراين:

 

1.    کمرويي رو به رو شدن با افراد جديد را براي فرد نگران کننده و دشوار مي کند.

2.    کمرويي وارد شدن به اماکن جديد و کسب و کار و تجارت تازه را براي فرد سخت مي نمايد.

3.    کمرويي مخفي شدن از انظار و احساس عجز در عين توانمندي را سبب مي شود. بايد توجه داشت که احساس کمرويي افراد هميشه در برابر انسان ها متبلور مي شود و نه در برابر حيوانات، اشياء و موقعيت هاي طبيعي و جغرافيايي.

 

 

 

 

کمرويي از ديدگاه بين فرهنگي:

 

 کمرويي پديده ي گسترده و متنوعي است که نزد افراد، خانواده ها، جوامع و فرهنگ هاي مختلف معاني متفاوتي دارد. کودک يا نوجواني ممکن است از نظر روان شناسي اجتماعي فردي کمرو باشد، اما از نظر خانواده يا مدرسه به عنوان يک کودک يا نوجوان مؤدب و متين تلقي گردد. به عبارت ديگر بعضي ها افراد کمرو را انسان هايي ساکت، مؤدب و محترم مي دانند و تصور مي کنند که اين قبيل افراد، شهروندان سالم و بي آزاري هستند و برخي نيز افراد کمرو را انسان هايي مطيع، حرف گوش کن، مستعد و مقبول اجتماع مي دانند. بعضي نيز کمرويي را براي دختران امري عادي و صفتي مثبت تلقي مي کنند و آن را براي پسرها يک ويژگي يا منش ناپسند مي دانند، در حالي که کمرويي همان گونه که قبلاً اشاره شد، يک معلوليت اجتماعي و مانع رشد مطلوب شخصيت است و براي هر دو جنس امري است نامطلوب و نابهنجار. برخي ديگر، کمرويي را در افراد، بخصوص نزد دختران مترادف باحيا و عفت مي دانند و آن را تأييد، تمجيد و تشويق مي کنند؛ در حالي که «حيا» يکي از برجسته ترين صفات انسان هاي متعالي بوده، شاخص ايمان و بيانگر رشد مطلوب شخصيت است. به بيان ديگر قدرت خويشتن داري امري است ارادي و ارزشمند و برعکس کمرويي پديده اي کاملاً غير ارادي، ناخوشايند و حکايتگر ناتواني و معلوليت اجتماعي است. پديده ي کمرويي در کشورهاي مختلف و از ديدگاه مطالعات بين فرهنگي، حاکميت نظام هاي ارزشي متفاوت و غالب بودن بعضي از اهداف خاص تربيتي در خانه و مدرسه نيز بسيار مهم و قابل توجه است. در بسياري از جوامع غربي که کارگزاران آنها به طور مستقيم و غيرمستقيم مشوق و مروج رقابت هاي گسترده، فزون خواهي هاي فردي، آزادي هاي فوق العاده ي شخصي و سلطه طلبي و لجام گسيختگي فرهنگي هستند، به لحاظ شايع بودن همين انديشه ي خودمحوري، برتري جويي، منفعت طلبي و پرخاشگري در خانواده و کلاس و مدرسه درصد افراد مبتلا به کمرويي فوق العاده کمتر از جوامعي است که کودکان و نوجوانان را به سختکوشي و تلاش، قناعت و سازگاري و تواضع تشويق مي کنند. اما در کشورهايي که مردم عمدتاً با تبعيت پذيري محض و شخصيت انفعالي زندگي مي کنند، حکومت هاي ديکتاتورمنش، آزادي هاي مشروع فردي و اجتماعي را کاملاً محدود مي کنند، فرصت تقويت احساس خودپنداري و رشد مطلوب شخصيت افراد فراهم نمي شود و زمينه ي پديدآيي رفتارهاي پرخاشگرانه، کمرويي و اجتماع گريزي بيشتر مشاهده مي گردد. بر همين اساس در جوامع کمونيستي، کمرويي در ميان اقشار مختلف جمعيت به مراتب بيش از جوامع ديگر است. انتظار اين است که در جوامع اسلامي با توجه به ارزش هاي والاي قرآني و وظايف و تکاليف شرعي فردي و گروهي، ضرورت پذيرش مسئوليت هاي اجتماعي و اتصاف به فضيلت هاي اخلاقي، کودکان، نوجوانان و بزرگسالان به دور از افراط و تفريط، در تربيت اجتماعي رشدي متعادل و متوازن داشته باشد و افراد، با تجلي شجاعت اخلاقي در گفتار و رفتار ايشان از کمرويي، جسارت و پرخاشگري برکنار باشند. بدون ترديد مسلمانان کمرو نمي توانند در انجام بعضي از وظايف و مسئوليت هاي اجتماعي خود موفق باشند. في المثل خمير مايه ي ايفاي وظيفه ي مهم امر به معروف و نهي از منکر برخورداري از شجاعت اخلاقي و مهارت برقراري ارتباط اجتماعي متقابل، مؤثر و مفيد است.

 

كم رويي اظطراب اجتماعي:

 

 بسياري از محققان و متخصصان، ريشه ي اصلي کمرويي را در ترس يا اضطراب اجتماعي ( SOCIAL ANXIETY) مي دانند. بنابراين لازم است اشاره ي مختصري به اضطراب و اضطراب اجتماعي داشته باشيم. اضطراب اضطراب از نظر روان شناسي و روان پزشکي يعني «ناآرامي، هراس و ترس ناخوشايند و فراگير با احساس خطر قريب الوقوع که منبع آن قابل شناختن نيست» به سخن ديگر اضطراب يک پاسخ طبيعي در مقابل هر نوع تهديد يا فرآيندي آگاه کننده و اخطاري به فرد درباره ي يک خطر يا موقعيت ضربه آميز است. الگوي پديدآيي اضطراب در موجود زنده امري است کاملاً فطري و در حد متعادل آن نيروي محرکي براي بسياري از اعمال و رفتار انسان و ضرورتي براي بقاي حيات و صيانت نفس، تلاش و حرکت و آمادگي براي مقابله با تهديدها و خطرهاي طبيعي و اجتماعي به شمار مي رود. اما زماني که نگراني هاي فرد نسبت به مسايل مختلف به طور فراگير فزوني يابد، به تدريج شاهد بروز اضطراب مرضي خواهيم بود. ريشه اضطراب دروني و رواني است و در مراحل رشد شخصيت پديدار مي شود و همان گونه که ذکر شد پاسخي براي تهديدي ناشناخته و نامشخص و داراي جنبه ي تعارضي و غالباً مزمن است. اضطراب اجتماعي نتيجه اي است از احتمال يا وقوع نوعي ارزيابي شخصي در موقعيت هاي مختلف اجتماعي. به ديگر سخن ، فردي که دچار اضطراب اجتماعي است هيچ گونه تمايلي به آغاز ارتباط با ديگران ندارد و با احساسي از ترس و پايداري غير معقول، از هر موقعيتي که ممکن است در معرض داوري ديگران قرار گيرد، اجتناب مي ورزد. برداشت يا تصور شخص از موقعيت هاي اجتماعي که احتمال دارد شخصيت او مورد سنجش و ارزشيابي قرار گيرد، مي تواند واقعي يا خيالي باشد. در واقع شخصي که به شدت دچار اضطراب اجتماعي است، تصور مي کند در هر موقعيت يا شرايط اجتماعي فرد يا افرادي به محض مواجه شدن با او رفتار و شخصيتش را مورد نقادي و ارزيابي قرار خواهند داد و يا ممکن است طوري رفتار کند که مورد تحقير ديگران واقع شود و در فشار و مخمصه قرار گيرد. هنگامي که چنين اضطرابي بر وجود فرد مستولي شود، اعتماد به نفس کاهش مي يابد، قدرت نگرش واقع بينانه و برقراري ارتباط متقابل با ديگران به حداقل مي رسد و احساس تنش يا ناتواني در تنش زدايي، افسردگي، ناآرامي و بيقراري، گريز از ارتباطات معمول اجتماعي و دل مشغولي هاي مفرط، شخصيت فرد را فرا مي گيرد. در تعديل اضطراب، عوامل بسياري از جمله نحوه ي نگرش يا بازخورد فرد، باورهاي قلبي، ارزش ها و اعتقادات ديني و تربيت خانوادگي و اجتماعي تأثير دارد. اضطراب اجتماعي اضطراب اجتماعي نتيجه اي است از احتمال يا وقوع نوعي ارزيابي شخصي در موقعيت هاي مختلف اجتماعي. به ديگر سخن ، فردي که دچار اضطراب اجتماعي است هيچ گونه تمايلي به آغاز ارتباط با ديگران ندارد و با احساسي از ترس و پايداري غير معقول، از هر موقعيتي که ممکن است در معرض داوري ديگران قرار گيرد، اجتناب مي ورزد. برداشت يا تصور شخص از موقعيت هاي اجتماعي که احتمال دارد شخصيت او مورد سنجش و ارزشيابي قرار گيرد، مي تواند واقعي يا خيالي باشد. در واقع شخصي که به شدت دچار اضطراب اجتماعي است، تصور مي کند در هر موقعيت يا شرايط اجتماعي فرد يا افرادي به محض مواجه شدن با او رفتار و شخصيتش را مورد نقادي و ارزيابي قرار خواهند داد و يا ممکن است طوري رفتار کند که مورد تحقير ديگران واقع شود و در فشار و مخمصه قرار گيرد. با اذعان به اين که همه ي انسان ها از کوچک تا بزرگ اساساً تشويق پذير و تنبيه گريز هستند و دوست ندارند که بخشي از رفتار يا جنبه هاي مختلف شخصيتشان به توسط ديگران مورد ارزيابي و نقادي قرار گيرد و چنين شرايط يا صحنه هاي امتحاني برايشان خوشايند نيست؛ اما آن دسته از کودکان، نوجوانان و بزرگسالاني که به طور غيرعادي دچار ترس يا اضطراب اجتماعي هستند، کمترين تمايلي براي حضور در موقعيت هاي اجتماعي و ارتباط با ديگران ندارند، چرا که همه موقعيت هاي اجتماعي و تعامل بين فردي را صحنه هاي ارزيابي و انتقاد تلقي مي کنند. في المثل حضور در جلسات مصاحبه و گزينش تحصيلي و شغلي، ديدار با فردي مسئول يا مقتدر براي اولين بار، صحبت، سخنراني و ارائه ي گزارش در حضور مخاطبان برجسته، مصاحبه در برنامه ي پخش مستقيم تلويزيون يا راديو، ورود به اطاقي مملو از آدم هاي غريبه و موقعيت هايي از اين قبيل تقريباً همه ي افراد را تا حدودي مضطراب مي کند، لکن بعضي از کودکان، جوانان و بزرگسالان غالباً در هر موقعيت اجتماعي که ممکن است رفتار ايشان مورد ارزيابي قرار گيرد، دچار اضطراب شديد مي شوند. براي اين قبيل افراد ، اضطراب يک ويژگي شخصيتي محسوب مي شود و نه يک وضعيت گذرا.

 

اضطراب اجتماعي در شرايط زير بيشتر مشاهده مي شود :

 

1.    ترس از عدم تأييد يا انتقاد توسط ديگران.

2.    ترس از قرار گرفتن در موقعيتي که مي بايست مصمم و قاطع جواب داد يا اظهار نظر کرد.

3.    ترس از مقابله کردن با شرايط خاص اجتماعي، عصبانيت ها و پرخاشگري ها.

4.    ترس از مواجه شدن و همکلامي با جنس مخالف.

5.    ترس از ناتواني در برقراري و حفظ روابط بسيار صميمي بين فردي.

6.    ترس از بروز جدي تعارض و دوگانگي احساس در خانواده و طرد شدن توسط والدين.

7.  ترس از طرد شدن و از دست دادن روابط بين فردي. کمرويي و احساس تنهايي تنهايي يک واکنش هيجاني است.

 

 

 فردي که قادر به برقراري ارتباط با ديگران نيست، احساس مي کند که از دوستان و نزديکان جداست و به طور قابل ملاحظه اي کمتر از ديگران از روابط اجتماعي بهره مي برد. چنين فردي نمي تواند احساسات خوشايند يا ناخوشايند، ترس ها و نگراني ها و آرزوها و اميدهايش را با نزديکان و دوستانش در ميان بگذارد و پاسخ ها و عکس العمل هاي ايشان را دريافت کند. احساس تنهايي نيز همانند کمرويي نوعي ناتواني اجتماعي است و هر کدام از ما در يک موقعيت يا شرايط خاص ممکن است احساس کنيم که تنها هستيم. افرادي که دچار احساس «تنهايي» مي شوند و اين احساس با شدت و مداومت افکار و رفتار ايشان را فرا مي گيرد، به تدريج از تمايلات اجتماعي و ارتباطات بين فردي شان کاسته مي شود تا به حداقل مي رسد، و از اين نظر بعضي از ويژگي هاي افراد کمرو را پيدا مي کنند. کمرويي ناتواني و معلوليت فرد در برقراري ارتباط است و «تنهايي» مشکل انسان در اثر فقر ارتباطي است. بايد توجه داشت که صرف احساس تنهايي به معناي کمرويي يا ناتواني و معلوليت اجتماعي نمي تواند باشد. همچنين احساس تنهايي لزوماً هميشه به معناي «تنها بودن» نيست. ممکن است يک نفر در جمع آشنايان و دوستان و در حين حضور در جشن ازدواج يکي از بستگان احساس کند که تنهاست و برعکس شخصي ممکن است در يک محيط و مکان کاملاً دور از خانواده و دوستان واقعاً تنها باشد، بدون اين که احساس تنهايي کند. شايان ذکر است که به دليل ويژگي ها و نيازهاي خاص رواني – اجتماعي نوجوانان، ظهور پديده ي تنهايي (احساس تنهايي) در بين آنها به طور فوق العاده اي بيشتر از شيوع اين احساس در ميان بزرگسالان است. به همين خاطر در طول يک هفته، لحظاتي که نوجوانان احساس تنهايي مي کنند به مراتب بيش از بزرگسالان است. بنابراين احساس تنهايي ممکن است کاملاً گذرا و موقتي باشد و فرد دوباره نشاط زندگي و تمايل به فعاليت اجتماعي را بازيابد. اما هرگاه چنين احساسي به علل گوناگون، از جمله ناکامي هاي مکرر، نگراني و اضطراب شديد، رفتار تبعيض آميز و بي عدالتي، فشارهاي خانوادگي و اجتماعي، سرخوردگي و توسعه نگرش و بازخورد منفي نسبت به رفتار ناخوشايند و واکنش هاي منفي اطرافيان، فقر انگيزشي و قطع اميد از پيوندهاي عاطفي عزيزان، تقويت گردد با شدت هرچه بيشتر فراگير شود و فرد مبتلا عميقاً احساس تنهايي کند، نه تنها همانند افراد کمرو دچار ناتواني يا معلوليت اجتماعي مي شود، بلکه اضطراب و احساس تنهايي زمينه ي افسردگي جدي را در وي به وجود مي آورد و ممکن است دست به اقدامات غيرعادي نظير گريز و فرار از خانه و محل زندگي و کار، بعضي کژروي هاي اجتماعي، اعتياد و خودکشي بزند. درصد قابل توجهي از کساني که خودکشي کرده اند يا اقدام به خودکشي مي کنند، تجارب فراواني از احساس تنهايي و رها شدگي از طرف صميمي ترين نزديکان و دوستان خود داشته اند.

 

سخن آخر

 

 بنابراين مي بايست به طور خيلي جدي به اين پديده توجه داشت و افراد مبتلا به آن را با اتخاذ روش هاي اصلاحي و درماني مناسب، مورد درمان و توان بخشي اجتماعي قرار داد. بدون ترديد در دنياي پيچيده ي امروز، فراواني ناراحتي ها و رنج هاي ناشي از مشکلات ارتباطي و سازگاري اجتماعي، نظير: اضطراب، افسردگي، کمرويي و احساس تنهايي و ... به مراتب بيش از بيماري هاي قلبي است! در واقع در بسياري از موارد ناراحتي هاي قلبي خود نتيجه ي فشارهاي عاطفي و رواني و روابط ناسالم يا ناموفق بين فردي است.

 منابع: روان شناسي کمرويي و روش هاي درمان آن – تأليف غلامعلي افروز روان شناسي و تربيت کودک و نوجوان - تأليف غلامعلي افروز خود درمانگري در لکنت زبان - تأليف غلامعلي افروز روان شناسي تربيتي کاربردي – تأليف غلامعلي افروز مباحث عمده در روان پزشکي – ترجمه جواد وهاب زاده

 

 

معجزه ای به نام طوفان فکری

معجزه ای به نام طوفان فکری

این روزها همه به دنبال یک معجزه می گردند؛ معجزه ای که بتواند زندگی شان را زیر و رو کند و آن ها را به آمال و آرزوهای شان برساند. شاید اگر چراغ جادو واقعا وجود داشت بسیاری خریدار آن بودند. غول چراغی که فرمانبرشان باشد و به آرزوهای کوچک و بزرگ شان پاسخ دهد.

 برترین ها به نقل از مجله خلاقیت : این روزها همه به دنبال یک معجزه می گردند؛ معجزه ای که بتواند زندگی شان را زیر و رو کند و آن ها را به آمال و آرزوهای شان برساند. شاید اگر چراغ جادو واقعا وجود داشت بسیاری خریدار آن بودند. غول چراغی که فرمانبرشان باشد و به آرزوهای کوچک و بزرگ شان پاسخ دهد. اما گویا در واقعیت کمتر کسی یافت می شود که بتواند به همه آن چیزهایی که در ته ذهنش وجود دارد دسترسی پیدا کند.

در دنیای جدید انسان ها بیشتر از گذشته می دوند ولی اکثرا از شرایط زندگی شان ناراضی هستند و با درآمدهای ناچیز حسرت خانه و ماشین گران قیمت و لباس های مارک دار و... را می کشند. اما در این دنیای پرازدحام که دستگاه عظیم تبلیغات سلیقه های مردم را می سازد عده ای هم هستند که توانسته اند به آرزوها و رویاهای شان جامه عمل بپوشانند. افرادی که با اتکاء به قوه خلاقیت ذهنی راه های سخت و صعب العبور را طی کرده و شرایط خوبی را برای خود به ارمغان آورده اند.


شاید کارآفرینان از زمره افرادی باشند که این توانایی در آن ها وجود دارد که با امکانات موجود، ثروت و درآمد بالایی را برای خود ایجاد کنند. یک کارآفرین فردی است که خلاقانه در پی ایجاد تغییر در محیط است؛ تغییری که می تواند نتایج خارق العاده ای را به همراه داشته باشد. اما عده ای همیشه می پرسند که آیا خلاق بودن و ثروتمندشدن مختص عده ای خاص است؟ یا این که فقط سیرمایه داران بزرگ هستند که می توانند با کمک و ابتکاء به سرمایه های کلان خود ارزش افزوده و درآمد سرشاری برای خود به دست آورند؟ پاسخ منفی است.

تجربه نشان می دهد که چه بسیار افرادی که بدون دسترسی به ثروت بادآورده پدری توانسته اند صرفا با اتکا به خود و ذهن خلاق شان به موقعیت های برتری دست یابند. زندگی افرادی مثل بیل گیتس، استیو جابز، برادران خیامی، بهروز فروتن و... نشان می دهد که موفقیت در کار و زندگی صرفا متکی به داشتن سرمایه یا موقعیت اقتصادی تثبیت شده نیست. فقط کافی است که انسان ها بتوانند از توانایی های بالقوه وجودی شان باخبر شوند و با کمک هوش و درایت و استفاده از تجربیات دیگران به نتایج متفاوتی برسند.

انسان خلاق کسی است که از ذهنی جست و جوگر، آفریننده و پویا برخوردار است می تواند با شکستن مرزها و چارچوب های کلیشه ای موجود شرایط جدیدی را ایجاد کند چنین دیدگاهی بیشتر به یک داستان شبیه است. اما نباید از یاد برد که در همین دنیای پیچیده و درهم و برهم عده ای توانسته اند نردبان ترقی را طی کنند. به این داستان توجه کنید تا مفهوم هوشمندی و نوع نگاه متفاوت و خلاق را بهتر متوجه شوید.

یک ایرانی در آمریکا به بانکی مراجعه می کند و می گوید که برای مسافرت به اروپا نیاز به وامی به مبلغ پنج هزار دلار دارد. زمانی که مساله ضمانت وام مطرح می شود، او ماشین گرانقیمت خود را پیشنهاد می کند و پس از بازدید و تطبیق مدارک، بانک، ماشین او را به عنوان ضمانت می پذیرد. پس از 10 روز این هموطن خلاق به بانمک مراجعه و پس از عودت 5000 دلار اصل وام و 15 دلار سود، ماشین خود را تحویل می گیرد.

در این جا کارمند بانک از او می پرسد: «ما درمورد شما تحقیق کردیم شما مرد بسیار ثروتمندی هستید و قاعدتا نباید نیازی به وام 5000 دلاری داشته باشید.»

آن ایرانی این گونه پاسخ می دهد: «شما درست می گویید ولی بانک شما مطمئن ترین مکانی است که با حداقل هزینه (15 دلار) می توانم برای نگهداری ماشین خود طی سفر به اروپا پیدا کنم.»

این حکایت نشان می دهد که انسان های نوآور و خلاق می توانند در تصمیم گیری ها به گونه ای عمل کنند که شاید برای بسیاری قابل تصور هم نباشد. اما نباید از یاد برد که متخصصان بر این باورند که خلاقیت، آموختنی و مختص همه مردم روی کره مزین است. در حقیقت ما نمی توانیم انسانی را بیابیم که خلاق بالقوه نباشد. منتها برای خلاق بودن و فعل پذیری آن نیاز به یک سری پیش زمینه ها، آموزش ها، تمرین ها، بسترسازی ها و تغییر در مدل فکرکردن (از تفکر هم گرا به سوی تفکر واگرا) وجود دارد. گیلفورد نیز بر این باور است که خلاقیت در محیط مساعد مجال بروز می یابد.

لذا اگر چنین محیطی پدید آید می توان در زمان مساعد محصول تفکر و اندیشه های بدیع و نو را برداشت کرد. یکی از این روش ها که بسیار در انعطاف پذیری، روانی تفکر، ایده سازی، تصمیم گیری و نوآوری موثر است روش طوفان فکری (Brainstorming) است که می تواند توانایی و انگیزش مناسبی در افراد برای تغییر و رسیدن به موفقیت ایجاد کند.


طوفان فکری چیست؟

این تکنیک یکی از روش های آماده سازی ذهن برای انجام کارهای بزرگ و متفاوت است. متخصصان مسائل بازاریابی و تجارت بر این اعتقادند که هر مدیر موفقی در دوران کار حرفه ای خود در یک شرکت نیاز به استفاده از روش طوفان فکری دارد. این تکنیک نخستین بار توسط دکتر اسبورن مطرح شد که برای اجرای آن دانستن چهار قانون اساسی ضروری است.

1) انتقاد ممنوع است. از ابراز قضاوت مخالف و ناسازگار باید تا مدتی خودداری شود.

2) چرخش آزاد اطلاعات با استقبال رو به رو شود. هرچه ایده ها، دور از ذهن تر و جسورانه تر باشد بهتر است.

3) کمیت، موردنظر است. هرچه تعداد ایده ها بیشتر باشد احتمال ظهور ایده های مفید بیشتر است.

4) اعضای تیم به ترکیب ایده ها و اصلاح آن ها ترغیب شوند.

علاوه بر ایفای نقش مهم خود در ایجاد ایده های خویش، شرکت کنندگان باید پیشنهاداتی در جهت بهبود ایده ای دیگران یا ترکیب ایده ها ارائه دهند.

تحقیقات دکتر اسبورن ثابت می کند که با رعایت این چهار قانون و در جلسات یکه مدیران در شرکت خود دارند می توان به نتایج کم نظیری دست یافت.

طوفان فکری را می توان به صورت یک بازی یا سرگرمی حتی در یک مهمانی برگزار رد. تصور کنید یک روز تعطیل که همه اعضای خانواده دور هم جمع هستند این بازی را آغاز کنیم.

یک کتری را روی میز وسط اتاق قرار دهیم و از همه بخواهیم که درمورد روش های بهترشدن این کتری نظرشان را اعلام کنند. شاید در ابتدا با این ایده ها رو به رو شویم:

* بهتر است لوله کتری را پهن تر بسازیم تا آب جوش راحت تر از آن خارج شود.

* جنس کتری را از مواید به کار ببریم که دچار سوختگی یا جرم در زمان کوتاهی نشود.

* می توان کتری را گودتر ساخت تا آب بیشتری در آن جا بگیرد.

* می توان توری در سر راه آن قرار داد تا جرم و مواد ریز داخل کتری به لیوان ها وارد نشود.

اما ممکن است در اثر فکر کردن ایده های مثل موارد زیر به ذهن تان بروز کند.

* می توان یک کتری ساخت که به جای یک لوله دو لوله داشته باشد.

* می توان کتری ساخت که به جای محدب بودن به شکل مربع یا استوانه ای یا کره ای باشد.

* می توان کتری ساخت که روی آن ساعتی نصب شود و زمان را نیز بتوان با آن مشاهده کرد.


* می توان کتری ساخت داشته که دو محفظه مستقل جدا از هم باشد که در یکی آب جوش و در دیگری چای را در آن درست کرد.

حال اگر این روند تولید ایده ها را ادامه دهیم شاید به ایده های خنده دار و طنزآمیز نیز برسیم.

* می توان کتری ساخت که به شکل عروسک باشد.

* می توان کتری ساخت که به شکل موبایل باشد.

* می توان کتری ساخت که بال داشته باشد.

* می توان کتری ساخت که مثل یک ربات برای ما جوک تعریف کند.

* می توان کتری ساخت که ذهن هوشمند و توانایی خواندن کتاب دارد.

شاید به نظرتان بیاید که این ایده ها دور از ذهن و بسیار انتزاعی و رویاگونه است. اما واقعیت این است که در طوفان فکری هدف صرفا تولید کمی و بی حد و حصر ایده های مختلف درمورد یک سوژه است. اگر ما بتوانیم درمورد یک موضوع به همین روش ایده پردازی کنیم بعد از مدتی ذهن انسان به طور خودکار در مورد هر مشکل یا مساله ای به ایده های جدیدی می رسد.

در روش های سنتتی مدیران در یک سازمان تصور می کردند برای هر مساله ای یک یا چند راه حل مشخص وجود دارد، اما طوفان فکری نشان می دهد که هیچ محدودیتی برای حل یک موضوع از طریق ایمیل به پرسنل و کارکنان یا حتی در سطحی عام تر برای عده زیادی از مردم خواهان پاسخ ها و راهکارهای آن ها هستند حتی در برخی از مواقع دیده شده که یک بازاریابی در شبکه های اجتماعی با طرح یک موضوع و میزگرد مجازی طوفان فکری به راه می اندازد و از آن ها در پیشبرد امور تجاری خود بهره لازم را می برد.

این تکنیک به روش های گوناگونی قابل اجراست. مثلا می توان از تک تک اعضای یک گروه خواست که به یک سوال پاسخ مناسب دهند و پاسخ های شان را در زمان مشخص تحویل مسوولان کنند. یا حتی می توان در یک گروه به شکل دسته جمعی موضوع را مطرح و در چند مرحله ایده ها را از مخاطبان دریافت کرد. حال باتوجه به این که قضاوت در مورد این ایده ها ممنوع است لازم است در حین اجرا به این موضوع توجه شود که خنده دار بودن، غیرواقعی بودن و دور از ذهن بودن یک ایده دلیل بر عدم ارائه آن نیست. عموما جلسات طوفان فکری بین 20 تا 45 دقیقه است که بعد از ارائه ایده ها می توان آن ها را بررسی کرد و در نهایت بهترین ها را برای اجرا یا استفاده مورد بهره برداری قرار داد. (البته برخی معتقدند برای این گونه جلسات نباید محدودیت زمانی درنظر گرفت.)


مزیت های طوفان فکری

طوفان فکری به ما نشان می دهد که همیشه راه حلی برای حل موفقیت در کسب و کار و بازار وجود دارد. حتی وقتی شرکتی ضرر می دهد، می توان امیدوار بود که راه حل های نرفته ای وجود دارد که اگر به آن ها دست یابیم مشکلات حل خواهد شد. گفته می شود دو بازاریابی کفش از دو شرکت مختلف برای شناسایی پتانسیل های بازار آفریقا به این قاره سفر کردند. اولی بعد از مدت کوتاهی با دفتر شرکت تماس گرفت و گفت: «این جا بازار خوبی برای کفش نیست. چون اکثر مردم فقیرند و کفشی به پا ندارند.» دومی بعد از مدتی با دفتر شرکت تماس گرفت و گفت «بسیار عالی است بهتر از این نمی شود این جا هیچ کس کفش ندارد و ما می توانیم تا سال ها در این قاره کفش های مان را به فروش برسانیم.»

این دو دیدگاه نشان می دهد که تا چه حد میان افراد در رسیدن به موفقیت تفاوت نظر وجود دارد. انسان های خلاق هرگز متوقف نمی شوند و در جست و جوی راه هایی برای رسیدن به اهداف شان هستند. طوفان فکری در این زمینه به ما کمک می کند که در یک شرایط آزاد، به دور از استرس ایده ها و نظریات خود را در راستای یک هدف خاص ابراز کنیم. آن چه در هر جامعه ای رسیدن به سود در کسب و کار یا مزیت های اقتصادی با مانع رو به رو می سازد وجود محدودیت های ذهنی، توجه به کلیشه ها و روش های سنتی است.

اما اگر بتوان با یک طراحی و برنامه ریزی درست روش تولید ایده را تجربه کرد می توان امیدوار بود که در آینه به نتایج مطلوب و بهره وری و سود در کسب و کار رسید. تکنیک طوفان فکری بهترین روش را برای تقویت اعتماد به نفس، ایجاد پویایی ذهنی، پیدا کردن آزادی عمل و تقبل خطر در مواقعی که به آن احساس نیاز می شود. در اختیار ما قرار می دهد.

 

مشکلات زندگی

مشکلات زندگی


استادی در شروع کلاس درس، لیوانی پر از آب را به دست گرفت. آن را بالا گرفت که همه ببینند. بعد از شاگردان پرسید : به نظر شما وزن این لیوان چقدر است؟
شاگردان جواب دادند تقريبا 50 گرم.
استاد گفت : من هم بدون وزن کردن، نمی دانم دقیقا“ وزنش چقدراست .
اما سوال من این است : اگر من این لیوان آب را چند دقیقه همین طور نگه دارم، چه اتفاقی خواهد افتاد؟
شاگردان گفتند : هیچ اتفاقی نمی افتد.
استاد پرسید خوب، اگر یک ساعت همین طور نگه دارم، چه اتفاقی می افتد؟
یکی از شاگردان گفت : دست تان کم کم درد میگیرد.
استاد گفت : حق با توست. حالا اگر یک روز تمام آن را نگه دارم چه؟
شاگرد دیگری جسورانه گفت : دست تان بی حس می شود عضلاتتان به شدت تحت فشار قرار میگیرند و فلج می شوند و مطمئنا“ کارتان به بیمارستان خواهد کشید و از اين حرف همه شاگردان خندیدند .
استاد گفت : خیلی خوب است. ولی آیا در این مدت وزن لیوان تغییرکرده است؟
شاگردان جواب دادند : نه پس چه چیز باعث درد و فشار روی عضلات می شود؟ در عوض من چه باید بکنم؟
شاگردان گیج شدند! یکی از آنها گفت : لیوان را زمین بگذارید.
استاد گفت : دقیقا“ مشکلات زندگی هم مثل همین است اگر آنها را چند دقیقه در ذهن تان نگه دارید اشکالی ندارد.
اما اگر مدت طولانی تری به آنها فکر کنید، اعصابتان به درد خواهند آمد، اگر بیشتر از حد نگه شان دارید، فلج تان می کنند و دیگر قادر به انجام کاری نخواهید بود.
فکرکردن به مشکلات زندگی مهم است. اما مهم تر آن است که درپایان هر روز و پیش از خواب، آنها را زمین بگذارید! به این ترتیب تحت فشار قرار نمی گیرند هر روز صبح سرحال و قوی بیدار می شوید و قادر خواهید بود از عهده هر مسئله و چالشی که برایتان پیش می آید ،برآیید ...

 

دوست من، یادت باشد که لیوان آب را همین امروز زمین بگذاری. زندگی

 همین است ...

دو فرشته مسافر

                               

دو فرشته مسافر، براي گذراندن شب، در خانه يک خانواده ثروتمند فرود آمدند. اين خانواده رفتار نامناسبي داشتند و دو فرشته را به مهمانخانه مجللشان راه ندادند، بلکه زيرزمين سرد خانه را در اختيار آنها گذاشتند. فرشته پير در ديوار زير زمين شکافي ديد و آن را تعمير کرد. وقتي که فرشته جوان از او پرسيد چرا چنين کاري کرده، او پاسخ داد:" همه امور بدان گونه که مي نمايند نيستند."شب بعد، اين دو فرشته به منزل يک خانواده فقير ولي بسيار مهمان نواز رفتند.بعد از خوردن غذايي مختصر، زن و مرد فقير، رختخواب خود را در اختيار دو فرشته گذاشتند. صبح روز بعد، فرشتگان، زن و مرد فقير را گريان ديدند. گاو آنها که شيرش تنها وسيله گذران زندگيشان بود، در مزرعه مرده بود. فرشته جوان عصباني شد و از فرشته پير پرسيد:" چرا گذاشتي چنين اتفاقي بيفتد؟ خانواده قبلي همه چيز داشتند و با اين حال تو کمکشان کردي، اما اين خانواده دارايي اندکي دارند و تو گذاشتي که گاوشان هم بميرد." فرشته پير پاسخ داد:"وقتي در زير زمين آن خانواده ثروتمند بوديم، ديدم که در شکاف ديوار کيسه اي طلا وجود دارد. از آنجا که آنان بسيار حريص و بد دل بودند، شکاف را بستم و طلاها را از ديدشان مخفي کردم. ديشب وقتي در رختخواب زن و مرد فقير خوابيده بوديم، فرشته مرگ براي گرفتن جان زن فقير آمد و من به جايش آن گاو را به او دادم. همه امور بدان گونه که مي نمايند نيستند و ما گاهي اوقات، خيلي دير به اين نکته پي مي بريم."

بهترین راه حل

بهترین راه حل


 

پادشاهي مي خواست نخست وزيرش را انتخاب كند...

چهار انديشمند بزرگ كشور فراخوانده شدند.
آنان را در اتاقي قرار دادند و پادشاه به آنان گفت كه:

«در اتاق به روي شما بسته خواهد شد و قفل اتاق، قفلي معمولي نيست و با يك جدول رياضي باز خواهد شد، تا زماني كه آن جدول را حل نكنيد نخواهيد توانست قفل را باز كنيد. اگر بتوانيد مسئله را حل كنيد مي توانيد در را باز كنيد و بيرون بياييد»...


پادشاه بيرون رفت و در را بست...

سه تن از آن چهار مرد بلافاصله شروع به كار كردند. اعدادي روي قفل نوشته شده بود، آنان اعداد را نوشتند و با آن اعداد، شروع به كار كردند.


نفر چهارم فقط در گوشه اي نشسته بود!

 آن سه نفر فكر كردند كه او ديوانه است. او با چشمان بسته در گوشه اي نشسته بود و كاري نمي كرد. پس از مدتي او برخاست، به طرف در رفت، در را هل داد،باز شد و بيرون رفت!!!

 

و آن سه تن پيوسته مشغول كار بودند. آنان حتي نديدند كه چه اتفاقي افتاد كه نفر چهارم از اتاق بيرون رفته!


وقتي پادشاه با اين شخص به اتاق بازگشت، گفت: «كار را بس كنيد. آزمون پايان يافته و من نخست وزيرم را انتخاب كردم».

 

آنان نتوانستند باور كنند و پرسيدند: «چه اتفاقي افتاد؟ او كاري نمي كرد، او فقط در گوشه اي نشسته بود. او چگونه توانست مسئله را حل كند؟»

 

مرد گفت: «مسئله اي در كار نبود. من فقط نشستم و نخستين
سؤال و نكته ي اساسي اين بود كه آيا قفل بسته شده بود يا نه؟ لحظه اي كه اين احساس را كردم فقط در سكوت مراقبه كردم. كاملأ ساكت شدم و به خودم گفتم كه از كجا شروع كنم؟
نخستين چيزي كه هر انسان هوشمندي خواهد پرسيد اين است كه آيا واقعأ مسأله اي وجود دارد، چگونه مي توان آن را حل كرد؟ اگر سعي كني آن را حل كني تا بي نهايت به قهقرا خواهي رفت؛
هرگز از آن بيرون نخواهي رفت. پس من فقط رفتم كه ببينم آيا در، واقعأ قفل است يا نه و ديدم قفل باز است».


پادشاه گفت: «آري، كلك در همين بود. در قفل نبود. قفل باز بود. من منتظر بودم كه يكي از شما پرسش واقعي را بپرسد و شما شروع به حل آن كرديد؛ در همين جا نكته را از دست داديد. اگر تمام عمرتان هم روي آن كار مي كرديد نمي توانستيد آن را حل كنيد. اين مرد، مي داند كه چگونه در يك موقعيت هشيار باشد. پرسش درست را او مطرح كرد».
 

 

این دقیقا مشابه وضعیت بشریت است، چون این در هرگز بسته نبوده است!
خدا همیشه منتظر شماست.انسان مهم ترین سوال را از یاد برده است...

و سوال این هست: من که هستم...!؟ 

 قواعد بخش پذ یری بر اعداد طبیعی

قاعده تقسیم بر 1 :  

 

همه ی اعداد بر یک بخش پذیر هستند.

 

قاعده تقسیم بر 2 :

عددی بر 2 بخش پذیر است که رقم یکانش بر 2 بخش پذیر باشد. باقی مانده تقسیم هرعدد بر 2 باقی مانده تقسیم رقم یکان عدد بر 2 است.

مثال- همه ی اعداد زوج بر 2 بخش پذیر هستند.

 

قاعده تقسیم بر 3 :

عددی بر 3 بخش پذیر است که مجموع ارقامش بر 3 بخش پذیر باشد. باقی مانده ی تقسیم عدد بر 3 همان باقی مانده تقسیم مجموع ارقام آن عدد بر 3 است.

مثال- مجموع رقم های عدد 7۵12 برابر 1۵ است و 1۵ بر 3 بخش پذیر می باشد، بنابراین عدد7۵12 بر 3 بخش پذیر است.

 

قاعده تقسیم بر 4 :

الف) عددی بر 4 قابل قسمت است که دو رقم سمت راست آن بر4 قابل قسمت باشد. باقی مانده تقسیم هر عدد بر 4 مساوی باقی مانده تقسیم دو رقم سمت راست آن عدد بر4 .

مثال- عدد ۵248 بر 4 بخش پذیر است. زیرا 48 بر 4 بخش پذیر است.

ب)عددی بر4 بخش پذیر است که رقم یکان به اضافه ی 2 برابر رقم دهگان آن بر 4 بخش پذیر باشد.

مثال- عدد 1۵68 بر 4 بخش پذیر است. زیرا 20 = 8 + 6 * 2 و 20 بر 4 بخش پذیر می باشد.

 

قاعده تقسیم بر 5 : 

عددی بر۵بخش پذیر است که رقم یکانش بر۵ بخش پذیر باشد. باقی مانده تقسیم هرعدد بر۵ باقی مانده تقسیم رقم یکان عدد بر ۵ است.

مثال- اعداد ۶۵،  240 و 800  بر۵ بخش پذیر هستند.

 

قاعده تقسیم بر 6 :

عددی بر 6 بخش پذیر است که  بر2 و3 بخش پذیر باشد. ( 3 * 2 = 6)

مثال- عدد 132 هم بر 2 و هم بر 3 بخش پذیراست. پس بر6 نیز بخش پذیر است.

 

قاعده تقسیم بر 7 :

عددی بر 7 بخش پذیر است که اگر 2 برابر رقم یکان آن را از عددی که از حذف یکان به دست آمده کم کنیم، حاصل بر7 بخش پذیر باشد.(در صورت لزوم این عمل را چندین بار تکرار می کنیم تا به نتیجه برسیم.)

مثال- عدد ۵194 بر 7 بخش پذیر است. زیرا:         

( 8 = 2 * 4)                            5194

                                                                         ( 2= 2 *1)              511  = 8 – 519

                                                                                             49 = 2- 51

49 مضربی از 7 است. بنابراین۵۱۹۴ بر 7 بخش پذیر است.

 

قاعده تقسیم بر 8 :

الف) عددی بر8  قابل قسمت است که سه رقم سمت راست آن بر 8 قابل قسمت باشد.

مثال- اعداد 4۵000 و706۵6 بر 8 بخش پذیرهستند. زیرا سه رقم سمت راست آن ها یعنی صفر و6۵6 بر 8 بخش پذیرهستند.

ب) عددی بر8 بخش پذیر است که 2 برابررقم دهگان به اضافه ی 4 برابر رقم صدگان آن بر 8 بخش پذیر باشد.

مثال- عدد 6۵321 بر 8 بخش پذیر است. زیرا 16 = 2 * 2 + 3 * 4 و 16 بر 8 بخش پذیر می باشد.

 

قاعده تقسیم بر 9 :

عددی بر 9 بخش پذیراست که مجموع ارقامش بر9 بخش پذیر باشد. باقی مانده تقسیم عدد بر9 همان باقی مانده تقسیم مجموع ارقام آن عدد بر9 است.

مثال- عدد ۵148 بر 9 بخش پذیراست. زیرا مجموع رقم های آن یعنی 18 بر 9 بخش پذیر است.

 

قاعده تقسیم بر 10 :

 عددی بر 10 بخش پذیر است که رقم یکان آن صفر باشد.

مثال- اعداد 70  ، 1200 و  810  بر 10 بخش پذیر هستند.

 

قاعده تقسیم بر 11 :

عددی بر 11 بخش پذیر است که اگر ارقام آن را یکی در میان به دو دسته تقسیم کنیم و مجموع ارقام هر دسته را به دست آوریم و سپس دو عدد به دست آمده را از هم کم کنیم عدد حاصل بر 11 بخش پذیر باشد.

مثال-عدد ۵240312 بر 11 بخش پذیر است زیرا:

14 = 2 + 3 + 4 + 5

3 = 1 + 0 + 2

11 = 3 - 14

 

قاعده تقسیم بر 12 :

عددی بر 12 بخش پذیر است که بر 3 و 4 بخش پذیر باشد.

مثال- اعداد 72 و  120  و 480 بر 12 بخش پذیر هستند.

 

قاعده تقسیم بر 13 :

عددی بر 13 بخش پذیر است که اگر 4 برابر رقم یکان آن را با عددی که از حذف یکان به دست آمده جمع کنیم، حاصل بر 13 بخش پذیرباشد. (در صورت لزوم این عمل را چندین بار تکرار می کنیم تا به نتیجه برسیم.)

مثال- عدد 247 بر 13 بخش پذیر است. زیرا:

         ( 28 = 7 * 4)                             247

( 8 = 2 * 4)               52 = 28 + 24

13 = 8 + 5

 

قاعده تقسیم بر 14 :

عددی بر 14 بخش پذیر است که   بر 2 و 7 بخش پذیر باشد. ( 7 * 2 =  14)

مثال- عدد 3۵42 هم بر 2 وهم بر7 بخش پذیر است. پس بر 14 نیز بخش پذیر است.

 

قاعده تقسیم بر 15 :

عددی بر 1۵ بخش پذیر است که بر 3 و 5 بخش پذیر باشد. ( ۵ * 3 = 1۵)

مثال- عدد 43۵0 هم بر 3 و هم بر 5 بخش پذیر است. پس بر 43۵0 نیز بخش پذیر است.

 

قاعده تقسیم بر ۱۷

رقم یکان را ۵برابر کرده وازبقیه ارقام شان کم میکنیم

مثال:۱۸۷                        ۱۷=۱۸-۷*۵

 

قاعده تقسیم بر۱۹

رقم یکان را دو برابر کرده و با بقیه ی ارقام شان جمع می کنیم

مثال:۲۴۷           ۳۸=۲۴ + ۷*۲

قاعده تقسیم بر ۲۳

رقم یکان را ۷ برابر و بابقیه ی ارقام شان جمع می کنیم

مثال:۲۵۳           ۴۶=۲۵+۳*۷ 

8 رفتاری که خنجر به قلب فرزندان می زند

8 رفتاری که خنجر به قلب فرزندان می زند
والدين همواره حامي و پشتيبان فرزندان هستند و در بسياري از موارد خود را سپر بلاي فرزندانشان مي‌كنند؛ اما همه ما مي‌دانيم گاهي زخم‌هايي كه به دل مي‌نشيند از زخم خنجر نيز كاري‌تر است و براي يك عمر بر دل و جان باقي مي‌ماند.
در اين نوشتار تصميم داريم شما والدين عزيز را از رفتارها و گفتاري كه در بيشتر موارد بدون آگاهي كافي مورد استفاده قرار مي‌گيرد، اما تاثيرات منفي بر روح و قلب فرزندان مي‌گذارد، آگاه كنيم. گاهي فكر مي‌كنيم با رفتار و كلام غيرمحبت‌آميز بهترين كار را در قبال فرزندان انجام مي‌دهيم، اما نه تنها آنها را مي‌رنجانيم، بلكه به نوعي اعتماد به نفس و عزت نفس آنها را نيز در هم مي‌شكنيم. در اين ميان تاثير كلام و گفتار به مراتب بيش از عملكرد ما تاثيرگذار است. پس به موارد زير دقت كنيد تا ناخودآگاه فرزندان را درهم نشكنيد:

شيوه صدا زدن
پسر بد، احمق، ديوانه.
اينها همگي بسيار مضر هستند. بايد بدانيد والدين براي فرزندان بويژه در دوران كودكي‌شان مانند الگوهاي مقدس هستند. پس اگر با اسامي نامناسب فرزندان را مورد خطاب قرار دهيد آنها باور مي‌كنند كه به نوعي همان هستند كه شما مي‌گوييد.
گفتني است اسامي نامناسب به نوعي شخصيت فرزندان را مورد حمله قرار مي‌دهند. درست است كه براي مبارزه با نوعي از رفتارهاي او به كار برده مي‌شود، اما هويت وي را در هم مي‌شكند.
وقتي به فرزندتان مي‌گوييد احمق يا بي‌استعداد از جزيي‌ترين عواقب چنين كلماتي اين است كه او از شركت در بازي‌ها يا تفريحات و حتي ورزش‌هاي گروهي خودداري مي‌كند، زيرا احساس مي‌كند استحقاق بازي را به دليل فقدان استعداد ندارد. سعي مي‌كند از بودن در جمع بپرهيزد تا شايد ديگران پي به بي‌ارزشي او نبرند.


عدم پذيرش
كاش هرگز متولد نشده بودي، هيچ كس تو را دوست ندارد و...
عدم پذيرش يعني شما از بودن با فرزندتان احساس ناراحتي مي‌كنيد و تمايل داريد او را تنها بگذاريد. در مورد كودكان وقتي كسي كه او را به اين دنيا آورده از بودنش ناراحت است، يعني واقعا دوست داشتني نيست و خودش هم ممكن است بخواهد از دنياي شما بيرون رود. از آنجا كه حس مي‌كند ديگران نيز او را نمي‌خواهند نمي‌تواند به جاي ديگري برود و ممكن است آرزو كند كاش واقعا به دنيا نيامده بود. از عواقب اين احساس، انزوا و افسردگي و عدم لذت از زندگي است.
فرزندان تمايل دارند بدون قيد و شرط توسط والدين مورد علاقه و محبت باشند.
اين‌كه هيچ كس آنها را دوست نداشته باشد، اما والدين به آنها عشق بورزند برايشان كافي است ولي نقطه مقابل آن را نمي‌توانند تحمل كنند.
به جاي چنين برخوردهايي بهتر است به او بگوييد چقدر دوستش داريد، اما انتظار رفتارهاي بد را از چنين موجودي دوست داشتني نداريد.


منفي‌بافي
تو هيچ چيز نمي‌شوي، يك روزي شكست مي‌خوري و...
همه افراد گاهي در اوج هستند و گاهي نيستند. آنچه ما به عنوان والدين به فرزندان مي‌گوييم موجب ايجاد يك باور ذهني در آنها مي‌شود. اين باور آنقدر مرور مي‌شود كه روزي به حقيقت مي‌پيوندد.
شايد برايتان عجيب باشد، اما در يك تحقيق مشخص شد بيش از 80 درصد از زندانيان جوان افرادي بوده‌اند كه مادر يا پدرشان در كودكي آنها را بي‌خاصيت و مايه‌ننگ و سرشكستگي خود ناميده بودند. در عوض بهتر است بگوييد رفتار بد آنها چه عواقبي دارد و مي‌تواند براي خودشان و ديگران موجب بروز مشكل و ناراحتي شود.

ايجاد احساس گناه
تو مرا پير كردي، من به خاطر تو اين زندگي جهنمي را تحمل مي‌كنم و...
اينها همگي مواردي هستند كه موجب ايجاد حس گناه در فرزندان مي‌شوند. در بسياري از موارد طلاق، والدين به گونه‌اي رفتار مي‌كنند كه فرزندان حس مي‌كنند اگر وجود نداشتند، شايد كار والدين به جدايي نمي‌كشيد.
اينها احساس‌هاي خطرناكي هستند كه سرزنش و انتقاد مداوم از خود و سرخوردگي را در پي دارند. البته فرزندان بايد بياموزند كه بايد در قبال رفتارهايشان، مسووليت‌پذير باشند و عواقب بد يا خوب رفتارهايشان را بپذيرند؛ اما اين‌كه مشكل اعضاي ديگر خانواده به دليل وجود يا رفتار آنهاست، درست نيست.
پس بهتر است حتي در مواردي كه از دست رفتارهايش عصباني مي‌شويد، به او بگوييد كنترل خود را از دست داديد و از اين بابت متاسفيد يا اين‌كه امروز خيلي خسته‌ايد و سعي مي‌كنيد در موقعيت مناسب‌تري با او در مورد مسائل صحبت كنيد.

كمال‌گرايي
چرا تو هميشه دوم مي‌شوي؟ نمره 17 گرفتي؟ چرا نتوانستي 20 بگيري؟ و...
كودك وقتي احساس تهديد كند؛ يعني از آينده مي‌ترسد و ترس بزرگ‌ترين مانع در راه شكوفايي استعداد و شخصيت اوست و او آسيب‌پذير خواهد شداين‌كه مرتب درصدد باشيد فرزندتان را به جلو و به سوي اهداف خاص هل دهيد تا به عقيده خودتان بهتر شود، كمكي به او نمي‌كند.
در مقابل، پيامي كه به او مي‌دهيد اين است كه «تو به اندازه كافي خوب نيستي و ما تو را قبول نداريم.» وقتي او فكر كند مورد پذيرش نيست، نمي‌تواند خودش را دوست داشته باشد و احساس كمبود مي‌كند. بدين ترتيب اعتماد به نفس او كاهش مي‌يابد و حتي نمي‌تواند از استعدادها و امكاناتي كه دارد، به اندازه كافي استفاده كند.

مقايسه
چرا نمي‌تواني مثل خواهرت باشي؟
وقتي من همسن تو بودم، نمراتم بهتر از تو بود و... در مقايسه شما به فرزندتان مي‌گوييد كه تو كمتر از ديگران هستي. به اين ترتيب او احساس خودكوچك‌بيني و تحقير مي‌كند. ممكن است اوايل يا در ظاهر به طور موقتي بيشتر تلاش كند تا رضايت شما را به دست بياورد؛ اما درواقع نسبت به ديگران، احساس بدبيني، نفرت و كينه پيدا مي‌كند.
اين موضوع در ميان چند فرزند در يك خانواده بسيار جدي است و موجب حس كينه در ميان خواهر و برادران مي‌شود.
در چنين مواردي مي‌توانيد به او بگوييد كه «سال گذشته عملكرد بهتري داشتي» و اين بدان معني است كه هنوز هم مي‌تواني بهتر از اين عمل كني.

سرزنش و تحقير
من به اين‌كه تو عقل داري، شك مي‌كنم. بايد از خودت خجالت بكشي، خدا لعنتت كند و...
در مقابله با چنين گفتاري معمولا فرزندان سعي مي‌كنند حالت دفاعي به خود بگيرند؛ اما درواقع از درون مي‌شكنند. شما با اين كار موجب تخليه منفي قدرت، توان و انرژي روحي و جسمي آنها مي‌شويد.او تصور مي‌كند كه توان انجام هيچ كاري را به طور صحيح ندارد و در بسياري از موارد نيز واقعا همين‌طور مي‌شود و كم‌كم از نظر فكري و روحي ضعيف مي‌شود و حتي نمي‌تواند با همسن و سالان خود بخوبي ارتباط برقرار كند.

تهديد كردن
اگر حرفم را گوش ندهي، همين جا رهايت مي‌كنم و مي‌روم. اگر دوباره اين كار را بكني، تو را از خانه بيرون مي‌اندازم و...
درواقع تهديد به معني بزرگ جلوه دادن ناراحتي شما از موضوعي است. شما نخستين تاثيري كه بر فرزندتان مي‌گذاريد، ترور شخصيت اوست. وقتي احساس تهديد كند؛ يعني از آينده مي‌ترسد و ترس بزرگ‌ترين مانع در راه شكوفايي استعداد و شخصيت اوست. او آسيب‌پذير خواهد شد و به قدري ضعيف مي‌شود كه از هر چيز و هر كسي مي‌ترسد و با هر مشكلي به گريه مي‌افتد.
وقتي احساس كند شما كه به عنوان والدين مورد اعتمادترين افراد زندگي‌اش هستيد، ميخواهيد او را رها كنيد يا به او صدمه بزنيد، چگونه خواهد توانست به خودش و ديگران اعتماد كند و در آينده از زندگي با روابط سالم لذت ببرد؟
به همين دليل در چنين مواقعي كه بشدت از دست او عصباني مي‌شويد، به جاي اين تهديدها به او بگوييد بهتر است به اتاقش برود و چند دقيقه‌اي در تنهايي با خود به كارهايش فكر كند. مطمئن باشيد با رعايت موارد بالا بهتر نتيجه مي‌گيريد و هم احساس احترام و صميميت بيشتري در خانواده و ميان شما و فرزندانتان ايجاد مي‌شود و هم اين‌كه رفتارهاي فرزندان از حالت لجبازي و فرسايشي خارج مي‌شود و انعطاف بيشتري از خود نشان مي‌دهند.


خداوندا به ما آگاهی ارزانی دار تا زندگی ای پربار داشته باشیم.

خواص درماني سنگ ها

خواص درماني سنگ ها

 مناسب جهت ديد، مفاصل، استخوان ها و كمر، كاهش استرس: سنگ جاسپر
 درمان واريس، خون سازي، افزايش اعتماد به نفس: سنگ هماتيت
 مناسب براي بيماري هاي كم خوني، ناراحتي هاي عادت ماهيانه، درمان افسردگي: مرجان
 تقويت قدرت بيان و خلاقيت، ايجاد آرامش و آسودگي: سنگ كوارتز صورتي
 كمك به عملكرد كبد، غدد و تقويت چشم ها، بهبود ارتباطات اجتماعي: سنگ فيروزه
 مؤثر در بيماري ها و عوارض مغزي، از بين بردن تشويش و اضطراب: سنگ فلوريت
 پاكسازي وتصفيه‌دستگاه گوارش، مؤثردرهضم و جذب غذا، تقويت تمركز: سنگ كارنلين
 مقابله با افسردگي مؤثر براي ديابت و متعادل ساختن قند خون: سنگ عقيق خزه اي
 مؤثردردرمان‌سردرد، كوفتگي‌هاي عضلاني، افزايش شهامت شادي‌بخش: سنگ عقيق آبي
 تقويت تيروئيد، آرام كردن اعصاب، محرك مغز و بافت لنفاوي: سنگ سوداليت
 تسكين‌دردهاي‌سر: مناسب براي فشارخون‌بالا، كاهش استرس و افسردگي: سنگ لاجورد
 مناسب‌براي قلب وجريان خون، تقويت چشم، مورد استفاده در مديتيشن: سنگ كريستال
 تقويت ناخن، پوست و چشم، كاهش ريزش مو، افزايش جريان خون، كاهش استرس: سنگ اونيكس
 فعال‌كننده‌مراكزحركتي‌ازجمله‌استخوان‌ها ومفاصل: ايجاد تعادل در بدن: سنگ چشم ببر
 مناسب‌براي‌بيماري‌هاي‌چشمي، ريزش‌اشك‌وشوره‌سر، كاهش‌فشارعصبي: سنگ‌اون‌تورين
 مخصوص دردهاي ناحيه سر، ميگرن و فشارهاي عصبي، افزايش خلاقيت، ابتكار و شهامت: سنگ آميتيست
 بسيار مؤثر براي آلرژي، اگزما و ناراحتي هاي پوستي: كهربا
 تقويت مغز، اعصاب و شاخه هاي عصبي، آرام بخش، ايجاد انرژي: سنگ آمازونيت
 افزايش قدرت بيان، محافظت در برابر استرس و اضطراب، برطرف كننده افسردگي: ابسيدان لكه برفي
 مخصوص بيماري هاي تنفسي و ريه ها، افزايش ضريب هوشي: سنگ آكوامازين

سنگ هاي ماه تولد

فروردين: آميتيست، سنگ كريستال، كارنلين، هماتيت، جاسپر
ارديبهشت: اون تورين، عقيق آبي، كوارتز صورتي، سنگ لاجورد مالاكيت
خرداد: عقيق خزه اي، اونيكس، كوارتز صورتي، رودونيت، چشم ببر
تير: اون تورين، عقيق خزه اي، رودونيت، سوداليت، جيد
مرداد: اون تورين، كارنلين، كوارتز صورتي، چشم ببر، ابسيدان و نگين كمان
شهريور: آميتيست، آمازونيت، كارنلين، كوارتز دودي، چشم ببر
مهر: اون تورين، كوارتز صورتي، فلوريت، جاسپر قرمز، جيد
آبان: عقيق آبي، كارنلين، رودونيت، هماتيت، مالاكيت
آذر: آميتيست، كوارتز دودي، سوداليت، لابرادوريت، سنگ لاجورد
دي: آميتيست، سنگ كريستال، كارنلين، كوارتز دودي، ابسيدان لكه برفي
بهمن: آمازونيت، عقيق آبي، فلوريت، كوارتز صورتي، سنگ لاجورد
اسفند: آميتيست، فلوريت، جيد، لابرادوريت، فيروزه

مقایسه مدارس ژاپن با مدارس ایران


ژاپن کشوری است که تقریبا منابع زیرزمینی و معدنی خاصی ندارد و از طرفی دائما در معرض سیل، زلزله، طوفان، سونامی، کوه های آتشفشانی و سایر بلایای طبیعی است.

در زیر بعضی ویژگی های مدارس دوره ابتدایی و راهنمایی در ژاپن را می خوانید:

به دانش آموز نمره داده نمی شود و هیچ دانش آموزی مردود نخواهد شد. نمره، ابزاری برای کنترل نیست و مربی واقعا پرورش دهنده است.

کار گروهی مبانی آموزش است. کلوپ ها و گروه های مختلف در مدارس فعال هستند و دانش آموز در گروه های مختلف عضو می شود و کار جمعی را می آموزد.

آموزشِ مسئولیت پذیری با دادن مسئولیت های کوچک به کودکان مثل پرورش یک گل و وادار به پاسخگویی نسبت به این مسئولیت.

هزینه آموزش در تمام مدارس روستاها و شهرها یکسان است.

در ژاپن، سرایدار وجود ندارد و وظیفه تمیز نگه داشتن مدارس حتی سرویس های بهداشتی به صورت گروهی به دانش آموزان سپرده می شود.

در مدارس ژاپن، گروه های ویژه ای مثل شاگرد اول ها، با استعدادها، پیشتازان و فرزانگان وجود ندارد و همه می توانند در اردوها و برنامه های مختلف شرکت کنند.

همه دانش آموزان با هر شکل و قیافه و وضعیت مالی و استعداد در هر جای کشور (پایتخت و شهر و روستا) به طور یکسان آموزش می بینند و مدارس تیزهوشان یا مدارس ویژه وجود ندارد. در ژاپن استعداد ها شناسایی می شود و بعد از دوره راهنمایی تفکیک ها صورت می گیرد. به کسی به خاطر یک استعداد خاص نسبت به دیگران بهای خاصی داده نمیشه چون هر کدام از دانش آموزان در زمینه خاصی استعداد دارند.

در مدارس ژاپن، شادی و سر و صدا و جنجال موج میزند و کسی با چوب و کتک و فحش و تشر مانع از خوشحالی و جیغ و داد و تحرک بچه ها نمی شود.

برنامه های ویژه ای برای شاد نگهداشتن دانش آموزان در مدارس ژاپن در نظر گرفته می شود.
ژاپنی ها اصلا از خرج کردن برای تجهیز مدارس ابایی ندارند و بودجه های هنگفتی صرف تجهیز مدارس به کتابخانه، آزمایشگاه، زمین بازی، وسایل ورزشی، استخر شنا، سالن نمایش، وسائل سمعی و بصیری و حتی گلخانه می شود.

تمیز کردن مدارس توسط دانش آموزان ژاپنی

تجهیزات مدارس ژاپن

مدارس ژاپن

حال شما نظام تربیتی در ایران را در نظر بگیرید که:

نمره ملاک اصلی است

هیچ دو مدرسه ای مثل هم نیستند

تفاوت مدارس شهر و روستا، از زمین تا آسمان است

کافی است دانش آموزی نمرات خوبی داشته باشد تا به عنوان گل سر سبد مدرسه انتخاب شود
یک دانش آموز به دلیل نمرات خوبش حق شرکت در تمام اردوها را دارد و فلان دانش آموز دیگر حتی یک اردو هم نتوانسته برود.

تشکیل گروه هایی مثل فرزانگان و پیشتازان و استفاده خاص افراد این گروه ها از امکانات آموزش و پرورش, که متاسفانه افراد این گروه ها معمولا همان شاگرد اول های مدارس هستند.
بسیاری از دانش آموزان به دلیل وضعیت مالی خوب و رفتن به مدارس خاص، آینده تضمین شده ای دارند و بسیاری از دانش آموزان پراستعداد امکان رشد ندارند.

آموزش کار گروهی هم که دیگه نیاز به گفتن ندارد...

بهترین رژیم غذایی برای گروه خونی شما چیست؟

بهترین رژیم غذایی برای گروه خونی شما چیست؟


متخصصان تغذیه در پاسخ به این سوال می‌گویند؛ هر گروه خونی در زمان متفاوتی از تاریخ تکامل بشری، شکل گرفته است و بنابراین ما باید رژیم‌های غذایی خود را مطابق با رژیم غذایی اجدادمان در زمان تکامل گروه خونی مشابه در بدن آن‌ها هماهنگ کنیم.
آن‌ها تاکید دارند: اگر غذاهایی را بخورید که متناسب و سازگار با گروه خونی خودتان هستند، می‌توانید به راحتی آن‌ها را هضم کنید، وزنتان کاهش یابد و سلامت و شادی بیشتری را تجربه کنید.
به گزارش سایت اینترنتی مرکز مطالعات پزشکی مایوکلینیک، افرادی که گروه خونی آن‌ها «O» است، در واقع قدیمی‌ترین گروه خونی را به لحاظ سابقه تکامل بشری دارند و بنابراین با این گروه خونی اگر از رژیم غذایی یک شکارچی مثل اجداد انسان در آن زمان پیروی کند، احساس بهتری خواهد داشت.این افراد تمایل دارند که سطح زیادی از انرژی را دریافت کنند و بسیار سازمان یافته هستند.
برای افراد با گروه خونی «O» توصیه می‌شود که رژیم غذایی حاوی پروتئین زیادی باشند و اگر این گروه فقط سبزی خوار باشند، دائم احساس گرسنگی می‌کنند و در نتیجه به خوردن تنقلات روی می‌آورند که در نتیجه با مشکلاتی در میزان قند خون و متابولیسم مواجه خواهند شد. این افراد می‌توانند آزادانه گوشت لخم و ماهی مصرف کنند، اما از خوردن زیاد لبنیات یا کربوهیدارت‌ها باید خودداری کنند.
از نظر ورزش کردن هم این گروه باید در روز یک ساعت، فعالیت بدنی داشته باشند و ترجیحا در هنگام صبح به جای عصر ورزش کنند. برای این اشخاص شنا، پیاده‌روی و دوچرخه‌سواری توصیه می‌شود.

در مورد گروه خونی «B» نیز، هیچ گروه خونی دیگری به اندازه «B» مظهر میانه‌روی نیست.
این گروه خونی در زمانی تکامل یافته که انسان‌ها بیشتر سفر می‌کردند و بنابراین گوشت، سبزیجات و غلات به شیوه‌ای متعادل‌تر مصرف می‌شده‌اند. اگر گروه خونی شما «B» است، باید بدانید که به طور کلی طبعی قوی‌تر و سالم‌تر دارید و بسیار واقع بین و عمل گرا هستید.
برای افرادی که گروه خونی «B» دارند، رژیم غذایی ترکیبی از رژیم گروه خونی «A» و «O» است. یعنی از هر چیزی می‌توانند کمی بخورند و این گروه به طور کلی خوش شانس‌تر هستند، چون راحت‌تر می‌توانند وزن از دست بدهند. گروه خونی «B» می‌توانند به راحتی گوشت، ماهی، قهوه، سبزیجات و غلات عاری از گندم استفاده کنند و از خوردن غذاهای فرآوری شده باید خودداری کنند.
این افراد بهتر است تمرینات ورزشی ملایمی را انجام دهند که هم از جسم و هم از مغزشان استفاده کنند
و
اما در مورد گروه خونی «A» باید گفت که این گروه خونی کمی دیرتر از گروه خونی «O» تکامل یافته است، یعنی زمانی که بشر به جای شکار، کشاورزی می‌کرده است.
بنابراین افراد با گروه خونی «A»، پروتئین کمتر، اما غلات بیشتر احتیاج دارند. گروه خونی «A» اغلب خلاقیت بالایی دارند و در عین حال که بسیار حساس هستند، می‌توانند حلال مشکلات خوبی هم باشند. این اشخاص باید گوشت کمتر، اما سبزیجات بیشتر بخورند.
آن‌ها در مصرف مغز خشکبار، دانه‌ها، غلات، پاستا، میوه و سبزیجات کاملا آزاد هستند، اما در خوردن لبنیات به ویژه‌ اگر آلرژی دارند و نیز از مصرف زیاد گوشت، باید پرهیز کنند.
افراد با گروه خونی «A» نسبت به «O» به فعالیت و تحرک کمتری نیاز دارند و برای آن‌ها فقط 30 دقیقه نرمش آرام در روز مثل یوگا، تای‌چی یا پیاده روی در فضای آزاد، بسیار مناسب است.

 و بالاخره گروه خونی «AB» که ترکیبی از گروه «A» و گروه «B» است و افراد با گروه خونی «AB» می‌توانند ترکیبی از رژیم غذایی هر دو گروه را داشته باشند.
این افراد دارای خلاقیت هستند و مغز خوبی برای تجارت و کنار آمدن و سازگاری با مردم دارند. این گروه باید از خوردن زیاد گوشت پرهیز کنند و همیشه در رژیم غذایی خود سبزیجات را بگنجانند.
بهترین خوردنی‌ها برای گروه خونی «AB» ماهی، سبزیجات، کربوهیدارت‌ها و غلات است، اما گوشت زیادی برای این گروه مفید نیست و باید از آن پرهیز کنند. از نظر فعالیت بدنی به این گروه توصیه می‌شود که ترکیبی از فعالیت‌های آرام مثل یوگا و نیز جلساتی از تمرینات اندکی پرتحرک‌تر مثل پرش سبک را داشته باشند.

 

+توازن در زمين


گرانش سطح

اگر قوي تر بود: اتمسفر آمونياك و متان بيشتري نگه مي داشت.

اگر ضعيف تر بود: اتمسفر سياره بيش از حد آب از دست مي داد.

فاصله از ستاره ي مادر

اگر دورتر بود: سياره به اندازه اي خنك مي شد كه چرخه ي پايدار آب امكان پذير نبود.

اگر نزديك تر بود: سياره به اندازه اي گرم مي شد كه چرخه ي پايدار آب امكان پذير نبود.

ضخامت پوسته

اگر ضخيم تر بود: اكسيژن زيادي از اتمسفر به پوسته منتقل مي شد.

اگر باريك تر بود: فعاليت آتشفشاني و تكتونيك بيش از حد بود.

مدت گردش

اگر طولاني تر بود: تفاوت دماي روزانه خيلي بيشتر بود.

اگر كوتاه تر بود : سرعت باد اتمسفري خيلي بيشتر بود.

سطح اكسيژن در اتمسفر

اگر بيشتر بود : گياهان و هيدروكربن ها به سرعت مي سوختند.

اگر كمتر بود: موجودات زنده نمي توانستند تنفس كنند.

سطح ازون در اتمسفر

اگر بيشتر بود: دماي سطح بسيار پايين بود.

اگر كمتر بود : دماي سطح بسيار بالا بود، تشعشعات بسيار زياد فرابنفش به سطح مي رسيدند.


ماشینها

ماشینها

ماشین و آسان شدن کار به کمک آن

هر اسبابی که به طریقی سبب آسان شدن کار گردد ماشین نامیده می شود.

ماشین ها به صورت های گوناگون در انجام کارها به ما کمک می کنند:

١. ماشین ها گاهی باعث تغییر محل وارد شدن نیرو به جسم و گاهی نیز باعث تغییر جهت نیرو می شوند. قرقره ی بالای پرچم، دوچرخه، قیچی همه از راه تغییر جهت نیرو به ما کمک می کنند.

٢. ماشین ها گاهی با افزایش مقدار نیرو به ما کمک می کنند. (مانند دیلم، انبردست، در قوطی بازکن).

٣.گاهی ماشین ها با افزایش مسافت اثر نیرو بر جسم و افزایش سرعت انجام کار ماشین ها به ما کمک می کنند. (جارو فراشی، انبر ، موچین، یخ گیر و ...)

ماشین و آسان شدن کار به کمک آن

یک ماشین می تواند در یک زمان هم افزایش نیرو و هم تغییر جهت نیرو داشته باشد مانند جک اتومبیل و یا در یک زمان هم جهت نیرو را عوض کند و هم مسافت اثر نیرو را زیاد کند مانند دوچرخه ولی هرگز نمی تواند در یک زمان هم مقدار نیرو و هم مسافت اثر نیرو را افزایش دهد, زیرا در این صورت کارگرفته شده از ماشین بیش تر از کار داده شده به آن خواهد بود که البته چنین چیزی غیرممکن است.

ماشین و آسان شدن کار به کمک آن
ماشین و آسان شدن کار به کمک آن

کارداده شده و کارگرفته شده از ماشین

برای آن که یک ماشین کار انجام دهد, باید نخست بر روی آن کار انجام دهیم, نیرویی که به این منظور به ماشین وارد می شود, نیروی محرک و کار این نیرو را کار نیروی محرک (کار داده شده) می نامند.

برای اندازه گیری این کار کافی است نیرویی که به ماشین وارد می شود در طولی که طی می کند ضرب شود.

 

کار نیروی محرک (کار داده شده) = جابه جایی نیروی محرک × نیروی محرک

WE = E.dF

 

نیرویی را که ماشین باید بر آن غلبه کند، نیروی مقاوم و کار این نیرو کار نیروی مقاوم (کار مفید) نامیده می شود برای محاسبه کار مفید, نیروی مقاومی که بر آن غلبه شده است در جابه جایی آن ضرب می کنیم.

 

کار نیروی مقاوم (کار مفید) = نیروی مقاوم × جابه جایی نیروی مقاوم

WR = R . dR

معمولا کار غیرمفید ماشین را نمی توان به طور مستقیم اندازه گرفت و برای تعیین آن کار مفیدی را که از ماشین گرفته ایم 

از کاری که به ماشین داده ایم، کم می کنیم.

 

کار غیر مفید = کار داده شده - کار مفید

  برای مطالعه ماشین آن ها را به دو دسته تقسیم می کنند.

ماشین های کامل (ایده آل)

این نوع ماشین، ماشین خیالی است که همه کار داده شده را به صورت مطلوب ما صرف غلبه بر نیروی مقاوم می کند. در چنین ماشینی اتلاف انرژی وجود ندارد و کار نیروی محرک با کار نیروی مقاوم برابر است.

ماشین های واقعی

ماشین هایی هستند که در عمل با آن ها سر و کار داریم .

در همه ماشین ها بخشی از کار نیروی محرک صرف غلبه بر نیروهای مقاوم ناخواسته (اغلب اصطکاک) می شود و در نتیجه کار نیروی مقاوم همواره کمتر از نیروی محرک است.

 

توجه: در ماشین های واقعی نیز همیشه کاری که به ماشین داده می شود با کل کاری که از ماشین گرفته می شود برابر است. اما تمام کار گرفته شده از ماشین به صورت مطلوب نیست.

کار گرفته شده = کار داده شده

کار داده شده = کار مفید + کار غیر مفید

 

مطابق قانون پابستگی انرژی، انرژی هنگام تبدیل شدن از یک صورت به صورت دیگر و یا انتقال از یک جسم به جسم دیگر خلق و نابود نمی شود؛ بنابراین مقدار انرژی داده شده به یک ماشین نیز همواره با مقدار انرژیی که از ماشین گرفته می شود برابر است.
 

مزیت مکانیکی

مزیت مکانیکی نشان می دهد که ماشین نیروی وارده را چند برابر می کند.

برای بررسی طرز کار ماشین ها از دو نوع مزیت مکانیکی استفاده می شود.

مزیت مکانیکی ایده آل:

نسبت ماشین و آسان شدن کار به کمک آنرا مزیت مکانیکی ایده آل (کامل) می گویند.

ماشین و آسان شدن کار به کمک آن

مزیت واقعی (عملی)

نسبت ماشین و آسان شدن کار به کمک آنرا مزیت مکانیکی واقعی می گویند.

ماشین و آسان شدن کار به کمک آن

عددی که معرف سرعت حرکت نقطه اثر نیروی محرک به سرعت حرکت نقطه اثر نیروی مقاوم است را ضریب سرعت ها (نسبت سرعت ها) می نامند. ضریب سرعت برابر است با:
ماشین و آسان شدن کار به کمک آن

نکته: مزیت مکانیکی کمیتی نسبی بوده و بدون واحد بیان می شود.

انرژی گرفته شده از ماشین= انرژِِی داده شده به ماشین
ماشین و آسان شدن کار به کمک آن

انرژی تلف شده + انرژی (یا کار) مفید گرفته شده از ماشین=کل انرژی داده شده به ماشین
بازده: در هر وسیله می توان نسبت کار مفید به کل انرژی داده شده به دستگاه را به عنوان یک عامل مهم در کیفیت آن وسیله در نظر گرفت، این نسبت بازده نام دارد
ماشین و آسان شدن کار به کمک آن

نکته: در یک ماشین واقعی چون کار خروجی از کار یا انرژی ورودی کمتر است، بازده ماشین همیشه کوچکتر از یک است.

بازده را می توان از راه های دیگر نیز به دست آورد:

ماشین و آسان شدن کار به کمک آن

مزیت مکانیکی نشان می دهد ماشین چگونه به ما کمک می کند:

اگر مزیت مکانیکی بزرگتر از یک باشد, ماشین مقدار نیرو را افزایش می دهد.

اگر مزیت مکانیکی کوچکتر از یک باشد, ماشین مسافت اثر نیرو را زیاد می کند.

 اگر مزیت مکانیکی برابر یک باشد, ماشین فقط از راه تغییر جهت نیرو به ما کمک می کند.

مثال: در یک ماشین با وارد کردن نیروی ٣٠ نیوتنی می توان یک وزنه ٦٠٠ نیوتنی را بلند کرد. مزیت مکانیکی واقعی چقدر است و ماشین از چه راهی به ما کمک می کند؟

ماشین و آسان شدن کار به کمک آن

 
   

عشق ازدیدگاه معلمان

    
از معلم دینی پرسیدند عشق چیست؟ گفت: حرام است

از معلم هندسه پرسیدند عشق چیست؟ گفت: نقطه ای که حول محور نقطة قلب جوان میگردد

 از معلم تاریخ پرسیدند عشق چیست؟گفت: سقوط سلسله ی قلب جوان است

از معلم زبان پرسیدند عشق چیست؟؟ گفت: همپای love

از معلم ادبیات پرسیدند عشق چیست؟؟ گفت: محبت الهیات است

از معلم علوم پرسیدند عشق چیست؟؟ گفت: عشق تنها عنصری است که بدون اکسیژن میسوزد

 از معلم ریاضی پرسیدند عشق چیست؟؟ گفت: عشق تنها عددی است که هرگز تنها نیست

از معلم فیزیک پرسیدند عشق چیست؟؟ گفت: تنها آدم ربایی است که قلب جوان را به سوی خود میکشد

از معلم انشا پرسیدند عشق چیست؟؟ گفت: تنها موضوعی است که می توان توصیفش کرد

از معلم ورزش پرسیدند عشق چیست؟؟ گفت: تنها توپی است که هرگز اوت نمی شود

از معلم زبان فارسی پرسیدند عشق چیست؟؟ گفت: عشق تنها کلمه ای است که ماضی و مضارع ندارد

از معلم زیست پرسیدند عشق چیست؟ گفت: عشق تنها میکروبی است که از راه چشم وارد میشود

 از معلم شیمی پرسیدند عشق چیست؟؟ گفت عشق تنها اسیدی است که درون قلب اثر می گذارد .

کوارک ها به زبان ساده

پروتونها و نوترونها  از ذرات کوچکتری ساخته شده‌اند که کوارک نامیده می‌شوند.

تا به حال 6نوع کوارک متفاوت شناسایی شده‌اند با این همه فقط دو نوع آنها در تشکیل مواد پایدار معمولی نقش مهمی دارند که عبارت از کوارک u )U علامت اختصاری برای بالا (UP) و   کوارک D هستند   (D  علامت اختصاری برای پایین (down) می‌باشد ).

کوارکها هیچگاه به تنهایی نقشی را به عهده ندارند بلکه همیشه در گروههای 2 و 3 تایی هستند

 

ذراتی که از 2کوارک تشکیل می‌شوند  مزون نام دارند.

ذراتی را که 3 کوارک دارند باریون می‌نامند. کوارکها در کنار بار الکتریی که دارند خاصیت مرموز دیگری نیز دارا می‌باشند که رنگ خوانده می‌شود. کوراکها از این جهت به قرمز ، سبز و آبی طبقه بندی می‌شود، البته از این طبقه بندی نباید رنگهای حقیقی را تصور کرد بلکه منظور نوع  بار الکتریکی آنهاست.

یک کوارک قرمز یک کوارک سبز و یک کوارک آبی یک گروه سه تایی مثلا یک پروتون می‌سازدو ذرات آزاد معلق در طبیعت باید همیشه دارای رنگ خنثی و به عبارت دیگر سفید باشند.

داستان کوتاه

۱-الاغ و امید : کشاورزی الاغ پیری داشت که یک روز اتفاقی به درون یک چاه بدون آب افتاد. کشاورز هر چه سعی کرد نتوانست الاغ را از درون چاه بیرون بیاورد.

پس برای اینکه حیوان بیچاره زیاد زجر نکشد، کشاورز و مردم روستا تصمیم گرفتند چاه را با خاک پر کنند تا الاغ زودتر بمیرد و مرگ تدریجی او باعث عذابش نشود.

مردم با سطل روی سر الاغ خاک می ریختند اما الاغ هر بار خاک های روی بدنش را می تکاند و زیر پایش می ریخت و وقتی خاک زیر پایش بالا می آمد، سعی می کرد روی خاک ها بایستد.

روستایی ها همینطور به زنده به گور کردن الاغ بیچاره ادامه دادند و الاغ هم همینطور به بالا آمدن ادامه داد تا اینکه به لبه چاه رسید و در حیرت کشاورز و روستائیان از چاه بیرون آمد …

نتیجه اخلاقی : مشکلات، مانند تلی از خاک بر سر ما می ریزند و ما همواره دو انتخاب داریم: اول اینکه اجازه بدهیم مشکلات ما را زنده به گور کنند و دوم اینکه از مشکلات سکویی بسازیم برای صعود!