انواع سرطان چگونه بوجود می آید؟




سرطان به رشدغیرطبیعی سلول های بدن گفته می شود به عبارت دیگرهرعامل داخلی وخارجی که مکانیسم طبیعی اعضای بدن را به هم بزند سبب می گردد تارشدآن عضونامنظم شده وسبب بروزسرطان گردد.

علل سرطان لب: سیگار،تابش طولانی مدت اشعه آفتاب.

 علل سرطان حفره دهان: الکل، کمبود آهن و ویتامین و سیفلیس و علل قارچی و ویروسی.

 علل سرطان گلو: سیگار، الکل.

 علل سرطان مری: سیگار، الکل، چای داغ، علل ناشناخته، ماهی دودی ، تریاک، ترشی جات زیاد، کمبود غذایی.

 علل سرطان ریه: سیگار، ترکیبات رادیو اکتیو و معدنی.

 علل سرطان معده: تغذیه نامناسب، علل گوارشی، ارث، علل ناشناخته، جنس(بیشتر در مردان هست و در گروه خونی A ).

 علل سرطان روده: مصرف زیاد چربیهای حیوانی و مصرف کم سبزیجات و میوه جات و ارث، علل داخلی.

 علل سرطان کبد: هپاتیت مزمن، مصرف اتانول و الکل، داروهای دوپینگ.

 علل سرطان کیسه صفرا: سنگهای مزمن کیسه صفرا.

 علل سرطان لوزالمعده(پانکراس): علل ناشناخته، عفونتها، سیگار، گوشتهای حیوانی.

 علل سرطان کلیه: سیگار، ارث، ناشناخته.

 علل سرطان مثانه: انگل شیستوزومیا، سنگ مثانه، داروها، عفونتها و مواد شیمیایی

 علل سرطان پروستات: ناشناخته، ترکیبات نفتی، علل هورمونی.

 علل سرطان تخمدان: استروژن زیاد، علل ناشناخته.

 علل سرطان پستان: ژنتیک، زنانی که پس از 30 سالگی آبستن می شوند، اشعه یونیزان، زنانی که هرگز حامله نمی شوند.

 علل سرطان پوست: اشعه آفتاب، مواد معدنی، پوست روشن، آرسنیک، خالهای مادرزادی بدخیم.

 علل سرطان چشم: ارث، ناشناخته.

 علل سرطان گوش: عفونتهای مزمن، اشعه خورشید، علل مادرزادی.

 علل سرطان مغز: منشا از سایر سرطانهای بدن بویژه پستان و علل ناشناخته.

 علل سرطان استخوان: عفونتها، مادرزادی، تشعشع و مواد شیمیایی، ناشناخته.

 علل سرطان بینی: اشعه خورشیدی زیاد، خالهای بدخیم.

 علل سرطان تیروئید: سابقه تابش اشعه رادیو اکتیو به سر و گردن، جنسیت (زنان 3 برابر بیشتر از مردان).


پروژه اسرارامیز فلادلفیا و تونل زمانی که همچنان فعال است

جان فوون نیومن – همکار تسلا که مسئول برژه فیلادلفیا و مونتاک بود. بیش از ۴۰۰ دانشمند یهودی – آلمانی روی این پروژه کار می کردند که انیشتن نیز در میان آنها بود.

 در آزمایشات اولیه با کمک دستگاههای بسیار عجیبی که تسلا ساخته بود تیم پژوهشی قادر بود وسایل کوچکی مثل میز و صندلی را ناپدید کند – به بعدی ناشناخته وارد کند و سپس آنها را بازگرداند.

 این آزمایشات پیش از آغاز جنگ جهانی دوم آغاز شده بود و کاملا واضح است که جنگ جهانی دوم پیش بینی شده و با برنامه ریزی قبلی صورت گرفته بود. در این میان تعداد کثیری از یهودیان آلمان و آمریکا مخارج این پروژه عظیم را می پرداختند!

 بعد از آزمایشات اولیه که تحت فرمان نیروی دریایی آمریکا صورت می گرفت تصمیم بر آن شد که تعدای حیوان از جمله گوسفند و بز را در داخل یک کشتی قرار دهند و آن را به بعد دیگری بفرستند.  این حیوانات داخل قفسهای فلزی و در عرشه کشتی بودند. کشتی برای چند دقیقه کاملا ناپدید شد ولی وقتی برگشت تعدای از حیوانات گم شده بودند و بقیه هم آثار سوختگی روی بدنشان دیده می شد. قرار بر این شد که تا کامل شدن پروژه هیچ انسانی مورد تست قرار نگیرد ولی با این حال در ۱۲ آگوست ۱۹۴۳ کشتی USS Eldridge با تمام خدمه اش مورد تست قرار گرفت.

 ملوانان خبر نداشتند که چه اتفاقی قرار است بیفتد. دستگاهها شروع به کار کردند و کلید ها زده شدند. کشتی با کلیه مردان داخلش ناپدید شدند. تا چهار ساعت بعد که دوباره در بندر فیلادلفیا ظاهر گشتند. شاهدان ماجرا گزارش می دهند که یک هاله سبز فسفری تمام کشتی را احاطه کرده بود.

 خدمه کشتی در آتش می سوختند ..تعدادی دیوانه شده بودند..تعدادی دچار حمله قلبی بودند…تعدادی در بدنه و دیوارهای کشتی ذوب شده بودند و زنده جان می دادند. بقیه خدمه مرده بودند. گزارشات نیروی دریایی حکایت از این دارد که  چند ملوانانی که زنده مانده بودند در عرض چند هفته در جلوی چشم حاضران ناپدید شدند. ( یا بخار شدند یا به بعد دیگری انتقال یافتند).

 

سوال این بود که در این چهار ساعت کشتی به کجا رفته بود؟ دو بازمانده ای که در این کشتی حضور داشتند ادعا می کنند که در این چهار ساعت کشتی در یک تونل زمانی ۴۰ ساله وارد شده بود. یعنی از سال ۱۹۴۳ به سال ۱۹۸۳ و دقیقا در زمان آزمایش مشابهی به نام ” پروژه مونتاک” وارد شده بود. چرا و چگونه ؟ معتقدند که بیگانگان یعنی فضاییان در این میان نقشی فعال داشته اند. اگرچه گزارشات حضور چندین کشتی فضایی از انسانهای آینده را نیز در زمان این آزمایش تایید می کنند.

 

قضیه از این قرار است که ۴۰ سال بعد از آزمایش فیلادلفیا همان دانشمندانی که نامشان ذکر شد دست به آزمایش مشابه دیگری در مکانی نزدیک فیلادلفیا زدند. نام این پروژه در پرونده های نیروی دریایی ” پروژه مونتاک” است. کشتی ای که در سال ۱۹۴۳ ناپدید شده بود در تونل زمان به سال ۱۹۸۳ و در زمان انجام پروژه مونتاک جهش کرده بود. در این میان دو نفر از خدمه به نامهای “دانکن” و ” بیلک” از کشتی بیرون پریدند و در سال ۱۹۸۳ باقی ماندند در حالیکه خود کشتی و سایر خدمه به سال ۱۹۴۳ بازگشت و تمام  آنها جان باختند.

 

این دو بازمانده عضو خدمه نیروی دریایی نبودند بلکه دو محقق و دانشمند فیزیکدان و از دوستان “جان فون نیومن” و “نیکلاس تسلا” بودند که به هر دلیلی آن روز در عرشه کشتی Eldridge حضور داشتند و در زمان مناسب به ۴۰ سال در آینده سفر کردند. طبق گزارشات خودشان ” جان فون نیومن” دو قایق نجات را از پیش برای گرفتن آنها از آب آماده کرده بوده است. آلبک می گوید” وقتی ما را از آب گرفتند و پیش فون نیومن بردند او پیر شده بود و به ما گفت که چهل سال است منتظر رسیدن شما هستم”. مشخص است که این سفر ۴۰ ساله در زمان با موفقیت و همانطور که این دانشمندان پیش بینی کرده بودند انجام شده است.  به گفته ” دانکن” و ” بیلک” یک نفر سوم هم همراه آنها بوده است ولی به سبب اشتباهی که در ساعت زمانی او اتفاق افتاده بود پس از ورود به سال ۱۹۸۳ او در هر ساعت به اندازه یک سال پیر می شد و ظرف چند روز مرد.

 

“دانکن” و ” بیلک ” هم اکنون در نیویورک زندگی می کنند و چند مصاحبه خصوصی بدون ذکر نام انجام داده اند. به گفته ایشان این اولین باری نبوده که سفر در زمان صورت گرفته است. ” دانکن” با دادن مشخصات و مدارک بسیاری ثابت کرده است که برای سفر در زمان تنها به سه وسیله نیاز است و بعد از گشوده شدن تونل به هر زمانی امکان سفر هست.

 

نیازی به لباس مخصوص یا هیچ گونه امکانات عجیب و غریب نیست. این وسایل و آنتها هم روی زمین و هم مایلها زیر زمین در “مونتاک” کشیده شده اند. ” بیلک ” نشان داد که در سال ۱۹۴۳ آنها به مریخ فرستاده شده بودند تا شهرهای متروک و تونلهای زیر زمینی مریخ را بازرسی کنند. به گفته او مریخ هزاران سال است که متروک شده و سکنه ندارد ولی هوای آن قابل تنفس و زندگی است.

 

به گفته دانکن یک تیم ۲۰ نفره به همراه او به آینده و سال ۶۵۳۵ میلادی فرستاده شدند. آنجا سکنه ای دیده نشده بوده. آنها در میدانی عظیم  که یک مجسمه غول آسا از یک اسب طلایی در وسط آن قرار داشته دیدن کردند. بنا بر این اظهارات این آزمایش بارها تکرا شده و هر بار آنها در همین مکان وارد شده بودند گویی که جای دیگری در سال ۶۵۳۵ وجود ندارد.

 

همچنین گزارش می دهند که در زمان آزمایشات آنها چند کشتی فضایی بر فراز مونتاک پدیدار شدند که قصد هیچ نوع دخالتی نداشتند فقط مشاهده می کردند. متاسفانه تونل زمانی که ایجاد شده بود یکی از این یوفو ها را به داخل خودش کشید و به سال ۱۹۴۳ انتقال داد. در این شرایط افرادی که در سال ۱۹۴۳ بودند یوفو را یافتند. به گزارش ” دانکن” چند یوفویی که در سال ۱۹۸۳ بودند از آینده آمده بودند تا کارها را زیر نظر داشته باشند. همچنین اطلاعات فوق العاده سری در مورد ” اوریون” و ” گری ها” و نقش آنها در دادن این تکنولوژی به زمینیان برای سفر در زمان وجود دارد که قابل ذکر در اینجا نمی باشد.

 

تونل زمانی که در بندر مونتاک فعال است سبب اتفاقات غیر منتظره و عجیبی شده است که حتی مردم عادی هم آن را مشاهده کرده اند. از آن جمله است یافته شدن جسد هیولا یا موجود افسانه ای در سواحل مونتاک. با توجه با جریان داشتن سفرهای زمانی و آزمایشات بسیاری که در این بندر رخ می دهد کاملا طبیعی است که تونلی در ماقبل تاریخ یا در زمان باستان گشوده شده باشد و این هیولا از آن زمان به این زمان پرتاپ شده است.

اگرچه این اولین بار نیست که موجودی عجیب و غریب در مونتاک پیدا می شود. طبق گزارشات بارها اجساد موجوداتی مشابه گاهی کوچکتر از این در سواحل مونتاک به گل می نشینند و می توان حدس زد که فقط یکی از هزار جسد از اقیانوس به ساحل کشیده می شود. طبق اطلاعاتی که ” دانکن” و ” بیلک” می دهند چندین بار در زمانی که آنها مشغول فعالیت در کانالهای زیر زمینی مونتاک بودند هیولاهایی از کنترل خارج شده و از تونل بیرون می آمدند که منجر به کشته شدن تعداد زیادی از دانشمندان شده بود.


راز سلامتی


دكتر جان هگلين

متخصص فيزيك كوانتوم و سيست گذاري عمومي

جسم ما  واقعا محصول انديشه هاي ماست . ما در علم پزشكي فهميده ايم كه تا چه اندازه طبيعت انديشه ها و عواطف ما تعيين كننده ي جوهر و ساختار و كاركرد بدن هاي ما هستند .

 

دكتر بن جانسون

پزشك ، نويسنده ، رهبر انرژي شفابخش

ما هزاران تشخيص از بيماريهاي متفاوت ارائه داده ايم . همواره يك حلقه ي ضعيف هست . همه ي آنها نتيجه يك چيز هستند : استرس . اگر شما فشار يا استرس زيادي به زنجيري وارد كنيد يا فشار زيادي به سيستمي وارد كنيد يكي از حلقه ها مي شكند .

همه ي فشارها و استرس ها با يك انديشه ي منفي آغاز مي شوند . انديشه اي كه بدون بررسي عبور مي كند و آن وقت انديشه هاي بسيار ديگري معلول است و علت آن انديشه هاي منفي است و همه ي اين ها با يك انديشه ي منفي كوچك آغاز مي شود . مهم نيست به چه چيزي اجازه ظهور داده ايد ، مي توانيد عوضش كنيد ... با يك انديشه ي كوچك مثبت و بعد يكي ديگر .

 

 

دكتر جان دمارتيني

بدن ما بيماري را مي آفريند تا به ما آگاهي بدهد ، تا بدانيم  كه تعادل به هم خورده است ، يا اين كه با محبت و شكرگزار نيستيم . پس علائم و نشانه هاي جسماني چيز وحشتناكي نيستند .

دكتر دمارتيني بهما مي گويد كه عشق و سپاس همه ي نگرشهاي منفي ما را پاك مي كنند مهم نيست چه شكلي در زندگي ما گرفته باشند . عشق و سپاس مي توانند درياها را بشكافند ، كوهها را جابجا كنند و معجزه بيافرينند . و عشق و سپاس مي توانند هر مرضي را از بين ببرند .

  

خنده بهترين داروست

كتي گودمن ، داستان شخصي

براي من تشخيص سرطان سينه داده بودند ، من حقيقتا در قلبم با ايماني قوي باور داشتم كه هم اكنون شفا يافته ام . هر روز مي گفتم " براي شفاي خودم متشكرم . " بارها و بارها تكرار مي كردم براي شفاي خودم شكرگزارم . در قلبم باور داشتم كه شفا يافته ام . خودم را طوري مي ديدم كه انگار هرگز سرطان نداشته ام .

يكي از كارهايي كه براي شفا يافتن انجام دادم اين بود كه فيلم هاي خنده دار ببينم . تنها كاري كه مي كردم خنديدن ، خنديدن و خنديدن بود . نمي وانستم هيچ استرسي را در زندگي ام راه دهم زيرا مي دانستم كه در زمان شفا دادن خويش بدترين كار داشتن استرس است .

اززماني كه بيماري را تشخيص دادند تا موقعي كه شفا يافتم حدودا سه ماه طول كشيد . و اين بدون پرتودرماني و شيمي درماني اتفاق افتاد .

داستان زيبا و الهام بخش كتي گودمن نشان دهنده ي حضور سه قدرت چشمگير در روند شفاست : قدرت شكرگزاري براي شفا ، قدرت ايمان براي دريافت ، قدرت خنده و شادي براي از بين بردن بيماري در بدن .

كتي ترغيب شده بود كه خنده را به عنوان بخشي از فرايند شفا به كار گيرد زماني كه داستان شفاي نورمن كازنيز را شنيده بود .

نورمن يك بيماري غير قابل علاج داشت و پزشكان به او گفته بودند فقط چند ماه از زندگي اش باقي مانده است . نورمن تصميم گرفت خود را شفا دهد . به مدت سه ماه تمام كاري كه كرد تماشاي فيلم هاي كمدي و خنديدن و خنديدن و خنديدن بود . بيماري بدن او را ترك كرد و دكترها اعلام كردند كه بهبودي او يك معجزه بوده است . نورمن وقتي مي خنديد ، منفي ها را رها مي كرد و بيماري را رها مي كرد . خنده واقعا بر هر درد بي درماني دواست .

 

باب پراكتور

اگر بيماري داريد و بر آنن تمركز مي كنيد و با ديگران راجع به آن حرف مي زنيد ، سلول هاي بيمار بيشتر توليد خواهيد كرد . خود را در بدني كاملا سالم ببينيد و بگذاريد پزشك از بيماري شما مراقبت كند .

يكي از كارهايي كه مردم اكثرا در موقع بيماري انجام مي دهند اينست كه درباره آن تمام مدت حرف مي زنند . چون تمتم مدت به آن فكر مي كنند و فقط انديشه هايشان را به كلام مي آورند . وقتي كمي احساس ناخوشي مي كنيد ، درباره ي آن حرف نزنيد مگر اين كه ناخوشي بيشتري بخواهيد . بدانيد كه انديشه هاي شما مسئول آن بوده است و تا جايي كه مي توانيد اين جمله را تكرار كنيد احساس فوق العاده اي دارم . احساس خيلي خوبي دارم . و واقعا آن را احساس كنيد . اگر احساس عالي نداريد و كسي از شما مي پرسد چه احساسي داريد ، سپاس گزار باشيد كه آن شخص به شما يادآوري كرده انديشه ها و احساس خوبي داشته باشيد . فقط درباره ي آنچه مي خواهيد حرف بزنيد .

شما نمي توانيد چيزي را به چنگ آوريد مگر اين كه فكر كنيد مي توانيد و فكر توانستن ، آن را به سوي شما فرا مي خواند . وقتي شما به حرف هاي ديگران درباره ي بيماريشان گوش مي دهيد داريد بيماري را به سوي خود فرا مي خوانيد . زماني كه گوش مي كنيد همه ي توجه و انديشه تان بر بيماري متمركز است ، و وقتي همه ي فكرتان پيش چيزي باشد ، آن را مي خواهيد . بي شك از اين راه شما به آنها كمك نمي كنيد ، شما داريد به بيماري آنها انرژي مي دهيد . اگر مي خواهيد واقعا به شخص بيمار كمك كنيد صحبت را به سوي چيزهاي خوب سوق دهيد ، به شيوه ي خودتان اين كار را بكنيد و وقتي او را ترك كرديد انديشه هاي قدرتمند و احساسات خود را از سالم ديدن دوباره ي او برايش بفرستيد و بعد هم رهايش كنيد .

 

باب دايل

زماني كه كسي كاملا بر بيماري و نشانه هاي آن تمركز مي كند ، آنها تداوم مي يابند . شفا اتفاق نمي افتد مگر اين كه شخص توجه خود را از مريض بودن به سالم بودن معطوف كند . اين قانون جاذبه است .

 

دكتر جان هگلين

انديشه هاي شادتر به بيوشيمي شادمانه تر مي انجامد و به يك بدن سالمتر و شادتر . انديشه هاي منفي و استرس همان طور كه نشان داده شده است بدن و عملكرد مغز را فاسد مي كنند ، زيرا اين انديشه ها و عواطف ما هستند كه بطور مداوم در حال دوباره شكل دادن ، دوباره سازمان دادن و خلق مجدد بدن ما هستند .

مهم نيست كه شما امروز نسبت به بدنتان چه كرده ايد ، شما مي توانيد شيوه ي خود را تغيير دهيد ، چه در درون و چه در بيرون . شادي يك احساس است يك وضعيت وجوديست . انگشتتان را روي دكمه " احساس شادي " بگذاريد . آن را فشار دهيد همين حالا و محكم به فشار دادن ادامه دهيد ، مهم نيست در اطراف شما چه ميگذرد .

 هيچ چيز علاج ناپذير نيست

 

دكتر جان دمارتيني

من همواره مي گويم كه علاج ناپذير يعني " قابل علاج در درون . "

من ميدانم و باور دارم كه هيچ چيز علاج ناپذير نيست . در لحظه اي از زمان هر بيماري اصطلاحا غير قابل علاجي ، درمان شده است . در ذهن من ، و در جهاني كه مي آفرينم " علاج ناپذير " وجود ندارد . در اين جهان فرصت هاي زيادي براي شما هست ، پس بياييد به من و همه ي كساني كه اينجا هستند بپيونديد . اينجا جهانيست كه " معجزات " هر روز واقع مي شوند . دنيائيست سرشار از فراواني كامل ، جايي كه همه ي چيزهاي خوب هم اكنون وجود دارند ، در درون شما . مثل بهشت مي ماند ، اينطور نيست ؟ چرا هست .

 

مايكل برنارد بك ويث

شما مي توانيد زندگيتان را  عوض كنيد و مي توانيد خود را شفا دهيد .

 

موريس گودمن

نويسنده و سخنران بين المللي

داستان من در روز دهم مارس 1981 آغاز مي شود . آن روز واقعا همه ي زندگي مرا عوض كرد . روزي بود كه هرگز فراموش نمي كنم . من با هواپيما سقوط كردم . كاملا فلج در بيمارستان بستري شدم . نخام له شده بود ، مهره ي اول و دوم گردنم شكسته بود ، توان جويدنم نابود شده بود . نه مي توانستم بخورم و نه بنوشم ، ديافراگم من صدمه ديده بود و نمي توانستم نفس بكشم . تنها كاري كه مي توانستم بكنم اين بود كه چشمهايم را باز و بسته كنم . البته پزشكان گفتند كه من براي بقيه عمرم يك زندگي گياهي خواهم داشت . تنها كاري كه مي توانستم بكنم پلك به هم زدن بود . اين تصويري بود كه آنها از من مي ديدند ولي مهم نبود كه آنها چه فكر مي كنند . فكر عمده آن بود كه من كردم . من خودم را به صورت يك شخص طبيعي مجسم كردم كه دارد با پاي خود از بيمارستان بيرون مي رود .

تنها چيزي كه بايد در بيمارستان رويش كار مي كردم ذهنم بود و وقتي ذهنتان را داريد مي توانيد دوباره همه چيز را از نو كنار هم بچينيد .

من به يك دستگاه تنفس مصنوعي متصل بودم و آنها مي گفتند من هرگز نخواهم توانست خودم نفس بكشم چون ديافراگم من نابود شده بود . اما يك صداي كوچك دائم به من مي گفت " عميقا نفس بكش ، نفس عميق بكش . " و بالاخره مرا از آن دستگاه جدا كردند . آنها هيچ توضيحي براي اين مطلب نداشتند . نمي توانستم اجازه دهم كه هيچ چيزي به ذهن من نفوذ كند كه مرا از هدفم يا شهودي كه داشتم منصرف كند .

هدف من بيرون رفتن با پاي خودم از بيمارستان براي عيد كريسمس بود . و اين كار را كردم . من با پاي خودم از بيمارستان بيرون رفتم . آنها گفتند كه اين كار نمي توانست انجام شود . من هرگز آن روز را فراموش نمي كنم .

براي كساني كه هم اكنون اين مطلب را مي خوانند و صدمه ديده اند ، اگر بخواهم زندگيم را جمع بندي كنم و آنچه را كه آنان مي توانند در زندگي انجام دهند جمع بندي كنم مطلب را اين طور خلاصه مي كنم : " انسان تبديل به آن چيزي مي شود كه به آن مي انديشد . "

موريس گودمن بهعنوان مرد معجزه مشهور است . داستان او براي راز انتخاب شد  چون نشان دهنده ي قدرت اسرارآميز و امكانات نهفته ي بي پايان ذهن آدمي است . موريس قدرت دروني خويش را براي تحقيق انديشه ي منتخب خويش مي شناخت . همه چيز ممكن است . داستان موريس گودمن به هزاران نفر الهام بخشيد تا بيانديشند ، احساس كنند و راه بازگشت خويش به سلامتي را تجسم كنند او بزرگترين چالش زندگي اش را به بزرگترين هديه بدل كرد .

از زماني كه فيلم راز پخش شده است ، ما داستانهاي بسياري از معجزه و شفاي هر نوع بيماري كه پس از ديدن فيلم اتفاق افتاده است ، دريافت كرديم . همه چيز ممكن است اگر به آن باور داشته باشيد .

همه چيز در جهان هستي فركانسي دارد و تنها كاري كه شما بايد بكنيد اينست كه فركانسي را عوض كنيد يا فركانس مخالفي بيافرينيد . آنقدر آسان است تغيير هر چيزي در دنيا ، چه بيماري باشد و چه مشكل عاطفي يا هر چه كه باشد . ماجراي عظيمي است . اين بزرگترين چيزيست كه ما تا كنون كشف و فاش كرده ايم .

توصيه هاي وين داير


*دنیا مانند پژواك اعمال و خواستهای ماست. اگر به جهان بگویی: ”سهم منو بده...“ دنیا

مانند پژواكی كه از كوه برمی گردد، به تو خواهد گفت:

”سهم منو بده....“ و تو در كشمكش با دنیا دچار جنگ اعصاب می شوی. اما اگر به دنیا

بگویی: ”چه خدمتی برایتان انجام دهم؟...“ دنیا هم بتو خواهد گفت:

خدمتی برایتان انجام دهم؟ چه...“

هر كس به دیگری زیانی برساند و یا ضربه ای به كسی بزند، بیشترین زیان را خود از

آن خواهد دید، چرا كه هركس در دادگاه عدل الهی در برابر اعمال ناروای خودش مسؤول است


*به هر كاری كه دست زدید، نیاز به خداوند و خدمت به مردم را در نظر داشته باشید، زیرا

این شیوه ی زندگی معجزه آفرینان است.


*درستكارترین مردم جهان، بیشترین احترام را بسوی خود جلب شده می بینند، حتی اگر

آماج بیشترین بدرفتاریها و بی حرمتیها قرار گیرند.


*تنها راه تغییر عادتها، تكرار رفتارهای تازه است


* برای آغاز هر تحول در خود، ابتدا منبع تولید ترس و نفرت را در وجود خود شناسایی و

ریشه كن كنید


*از مهم ترین كارهایی كه به عنوان یك آدم بزرگ می توانید انجام دهید اینست كه گهگاه به

شادمانی دوران كودكی برگردید
 * 

* اگر مختارید كه بین حق به جانب بودن و مهربانی یكی را انتخاب كنید، مهربانی را

انتخاب كنید


*دروغ انفجاریست در اعتماد به نفس تو

انتخاب با توست ، میتوانی بگوئی : صبح به خیر خدا جان

یا بگوئی : خدا به خیر کنه ، صبح شده ...

( وین دایر )

به دل خود مراجعه کنید و نسبت به تمام کسانی که در گذشته از دست
آنها ناراحت شده اید احساس محبت نمایید. هر جا ناراحت شدید اقدام به
بخشش و عفو نمایید. عفو و گذشت پایه بیداری معنوی است.


عشقم نثار کسی ا ست که با دستپاچگی در جاده‌ها از من سبقت می‌گیرد. به کسی که در گوشهٔ خیابان به حالت احتیاج افتاده‌است، کمی پول بیشتری می‌دهم. بین جر و بحثهای مردم در یک سوپر مارکت می‌روم و سعی می‌کنم به آن محیط عشق ببرم.در غالب هزاران راه، هر روز، عبادت معنویم بخشش عشق است و نه اینکه یک مسیحی، کلیمی، بودایی یا مسلمان باشم بلکه سعی می‌کنم شبیه به مسیح، شبیه به بودا، شبیه به موسی، و یا شبیه به محمد باشم.



آنان که به قضاوت زندگی دیگران می نشینند, از این حقیقت غافلند که با صرف نیروی خود
در این زمینه, خویشتن را از آرامش و صفای باطن محروم می کنند.
الهی توفیقم ده که بیش از طلب همدردی, همدردی کنم..
بیش از آنکه مرا بفهمند, دیگران را درک کنم..
پیش از آنکه دوستم بدارند, دوست بدارم.
زیرا در عطا کردن است که می ستانیم و در بخشیدن است که بخشیده می شویم و در
مردن است که حیات ابدی می یابیم.

اگر شخصيت خود را با فعاليت‌هاي شغلي خويش مي‌سنجيد، پس وقتي كار نمي‌كنيد فاقد شخصيت هستيد.(وين داير)

نکات آموزنده


چهار چيز را در زندگيت هرگز نشكن:

ايمان،ارتباط، قول و قلب. زيرا وقتي كه اينها مي شكنند، هيچ صدايي نمي كنند ولي درد بسيار زيادي داردند.

چارلز ديكنز

 

 

وقتي روزي را بدون مشكلات طي ميكني،بايد مطمئن باشي كه حتما در مسير اشتباهي داري سفر ميكني

سوامي ويوكاماندا

 

همه به تغييردادن جهان فكر مي كنند ولي هيچ كس به تغيير دادن خودش فكر نمي كنه

لئو تولستوي

علائم کمبود مواد غذایی در بدن

علائم کمبود مواد غذایی در بدن

 
با این که در برنامه روزانه مصرف ۵ وعده میوه و سبزی توصیه می شود، اما اغلب ما با کمبود ویتامین و مواد معدنی مواجهیم. نتایج بررسی های اخیر نشان می دهد مصرف مکمل های روی، سرعت بهبود سرماخوردگی را ۴۰ درصد افزایش می دهد. 

در این مطلب به نقل از «Readers digest» به چند بیماری که بر اثر کمبود ویتامین ها و مواد معدنی بروز می کند، اشاره شده است.

* خستگی: بر اثر کمبود آهن به وجود می آید و علایمی مانند ضعف، تمرکز، کم اشتهایی، رنگ پریدگی و تیرگی دور چشم را به همراه دارد. مصرف روزانه توصیه شده آهن ۱۵ میلی گرم برای زنان و8.7 میلی گرم برای مردان است.

آهن برای تشکیل گلبول های قرمز که اکسیژن را به تمام بدن می رساند، لازم است. این کمبود در زنان به ویژه در دوران قاعدگی، افرادی که از خون ریزی خفیف روده رنج می برند یا کسانی که آسپرین مصرف می کنند دیده می شود. منبع آهن، گوشت قرمز، تخم مرغ، سبزی برگ سبز و ویتامین است که به جذب آهن نیز کمک می کند. بنابراین برای جذب آهن همراه غذای گوشتی آب پرتقال طبیعی میل کنید.

* خارش پوست: نشانگر کمبود روی است و علایم دیگر آن نیز ایجاد خط های سفید روی ناخن و زخم هایی است که به کندی بهبود پیدا می کند. مصرف روزانه ۷ میلی گرم روی به زنان و 9.5 میلی گرم به مردان توصیه شده است. 

روی در تشکیل سلول های جدید و آنزیم ها و بهبود زخم ها و تولید اسپرم سالم موثر است. طبق گزارش سازمان بهداشت جهانی، یک سوم جمعیت جهان دچار کمبود روی هستند. گیاه خواران باید بدانند، غلات حاوی ماده شیمیایی به نام «فیتاتس» مانع جذب روی می شود. مصرف مکمل های آهن نیز مانع از جذب روی می شود.

میوه های مغزدار، غلات سبوس دار، ماهی ساردین و گوشت قرمز منبع عالی روی است.

* آزردگی زبان؛ نشانگر کمبود ویتامین B12 است و علایم دیگر نیز مانند خشکی و ترک پوست دور دهان و بینی دارد. مصرف روزی 1.1 میلی گرم ویتامین B12 به زنان و 1.3 میلی گرم به مردان توصیه شده است. منبع آن شیر و تخم مرغ است.

* کمردرد و پادرد: نشانه کمبود ویتامین D است و علایم دیگر آن درد در ناحیه لگن و شکنندگی استخوان است. مصرف روزانه 1.1 میکروگرم به همه افراد توصیه می شود. ویتامین D به رشد استخوان کمک می کند. این ویتامین در جذب کلسیم در روده موثر است و برای حفظ سلامت سیستم ایمنی بدن نیز لازم است. همه افراد به خصوص زنان مسن و کودکان به ویتامین D نیاز دارند.

منبع عالی ویتامینD، نور خورشید است. با قرار گرفتن ۳ روز در هفته به مدت نیم ساعت در معرض نور خورشید، ویتامین D کافی ذخیره می شود.

* عفونت های مکرر: کمبود سلنیم باعث عفونت مکرر می شود.

مصرف روزانه ۷۵ میکروگرم به مردان و ۶۰ میکروگرم به زنان توصیه شده است سلنیم سیستم ایمنی بدن را تقویت می کند، سلول ها را در برابر آسیب ها محافظت و با سرطان نیز مقابله می کند. نتایج بررسی های محققان ایتالیایی نشان می دهد، کمبود سلنیم روی کیفیت اسپرم نیز تاثیر می گذارد. منبع آن، کره، سیر، غلات، تخمه کدو، ماهی، قلوه، جگر، کشمش، گردو، انگور قرمز و گوشت گاو است.

*اضطراب و بی قراری غیرعادی نشانه کمبود منیزیم است.

مصرف روزی ۳۰۰ میلی گرم به مردان و ۲۷۰ میلی گرم به زنان توصیه شده است . این ماده به بدن کمک می کند تا غذا را به انرژی تبدیل کند، منیزیم سلامت غده پاراتیروئید موجود در گلو را که هورمون های مهمی را برای سلامت استخوان فراهم می کند، تامین می کند. منیزیم برای حفظ سلامت استخوان و دندان که ۶۰ درصد از مقدار کل منیزیم موجود در بدن را مصرف می کند، لازم است، این عنصر در انتقال پیام های عصبی، انقباض عضلات و تنظیم دمای بدن موثر است.

زنان در دوران قبل از یائسگی و افراد مسن برای حفظ سلامت استخوان به این عنصر نیاز دارند. مصرف ۹۰ گرم اسفناج سه چهارم نیاز روزانه به منیزیم را تامین می کند. منیزیم در بادام و نان سبوس دار نیز موجود است.

* زخم دهان و سرماخوردگی و عفونت های مکرر، پوسته پوسته شدن پوست و شوره سر نشانه کمبود ویتامین A در بدن است که مصرف روزی 0.7 میلی گرم به مردان و 0.6 میلی گرم به زنان توصیه شده است.

ویتامین A با عفونت مقابله می کند، بینایی را تقویت می کند و پوست را سالم نگه می دارد.

به زنان باردار مصرف مکمل های حاوی ویتامین A یا جگر توصیه نمی شود زیرا خطر نقص مادرزادی جنین را افزایش می دهد.

نتایج تحقیقات نشان می دهد، مصرف بیش از 1.5 میلی گرم ویتامین A در روز، در درازمدت روی استخوان تاثیر می گذارد و در سنین بالا احتمال شکستگی را افزایش می دهد.

منبع خوب این ویتامین آب هویج،جگر، تخم مرغ، پنیر و ماست است.

انواع لامپ

هرچه بهره نوری یک لامپ بیشتر باشد، آن لامپ از نظر مصرف انرژی مقرون به صرفه‌تر است. این الزاماً به معنی پرنوری آن نیست.

پیش از هر چیز ابتدا بیایید لامپ‌های با مصرف روزمره را به چهار دسته تقسیم کنیم: مدل‌های رشته‌ای،‌ مدل‌های هالوژنی، مدل‌های LED و مدل‌های فلورسنتی 

لامپ رشته‌ای، (که با نام‌های لامپ حبابی، لامپ التهابی، حباب نور تابان، لامپ سفیدگرمایی و لامپ سیمابی نیز نامیده شده.) منبع نور مصنوعی است که نور سفید درخشانی از خود ساطع می‌کند. حبابی شیشه‌ای بسته شده از رسیدن اکسیژن به رشته جلوگیری می‌کند که در غیر این صورت رشته تنگستنی سریعاً اکسیده و خراب خواهد شد. مزیت عمده این مدل از لامپ‌ها نور بالا و ایراد اصلی آن گرمای بیهوده‌اش است.

لامپ هالوژن، نوعی لامپ رشته‌ای است که در آن رشته به وسیله گازهای فشرده و خنثی و مقدار اندکی از عناصر هالوژن مانند ید و برم احاطه شده است. هالوژن‌ها از نظر گرما وضعیت بهتری نسبت به مدل‌های سنتی دارند ولی هزینه تولیدشان بیشتر است.

 

لامپ فلورسنت، ‫یا لامپ مهتابی ‫نوعی لامپ تخلیه الکتریکی گازی است که با برق باعث تحریک بخار جیوه موجود در گاز آرگون و یا نئون شده که حاصل آن ایجاد پلاسمایی است که از خود پرتو فرابنفش ساطع می‌کند. لامپ‌های مهتابی از نور باکیفیت و یک‌دستی تولید می‌کنند ولی از نظر طول عمر تعریف چندانی ندارند.

دیود نورافشان، (به انگلیسی: Light-Emitting Diode)‏ یا LED که در ترجمهٔ بعضی جزوه‌ها، کتاب‌ها و رساله‌های الکترونیک دیود نورانی نیز نامیده شده است، یک قطعهٔ الکترونیک از خانوادهٔ دیودها است. امروزه استفاده از این نوع لامپ گستردگی بیشتری پیدا کرده است. LEDها بسته به نوع سازنده، از کیفیت، میزان نور و طول عمر متفاوتی برخوردارند. برای همین است عده‌ای از مشتری‌ها آن را بی‌کیفیت و دیگران آن را باکیفیت می‌نامند.

در ادامه برای بازکردن بهتر بحث باید با معیارهای اندازه‌گیری نیز آشنا شویم.

لومِن واحد اندازه‌گیری شار نوری است.

بهره نوری نسبت نور خروجی از لامپ به توان ورودی آن است و با واحد  لومن بر وات (lm/W) (لومن بر وات) بیان می‌شود.

هرچه بهره نوری یک لامپ بیشتر باشد، آن لامپ از نظر مصرف انرژی مقرون به صرفه‌تر است. این الزاماً به معنی پرنوری آن نیست.

اثرگذاری نوری ال‌ئی‌دی‌های سفید امروزی تا ۳۰ لومن بر وات و ال‌ئی‌دی‌های رنگی تا ۵۰ لومن بر وات است و پیش‌بینی می‌شود تا ۱۰۰ لومن بر وات نیز برسد.

این مقادیر تقریبی است

 

لامپ 100 وات التهابی معمولی

1250 لومن

لامپ 15 وات کم مصرف یا CFL

800 لومن

لامپ خیابانی 100 وات فشار بالا

9500 لومن

لامپ 1500 وات متال هالید جهت روشنایی استادیو ورزشی165،000 لومن

لامپ  7 وات LED مارک AEG

630 لومن



حجامت و آثار شگفت انگیز آن

برخی از آثار درمانی و پیشگیرانه حجامت: سرماخوردگی مکرر- آنفولانزا - آلرژی فصلی- بیماری پوستی جوش و کورک- درمان اعتیاد- درمان چاقی- بهبود کارائی کلیه - افزایش کلسترول و دی گلیسیرید خون- دیابت غیر وابسته به انسولین- فشار خون غیر طبیعی «بالا یا پایین» - غلظت خون بالا- سردرد میگرنی- تنگی رگها- افسردگی- سنگینی سر- اسپاسم عضلانی-رشد ناکافی و کوتاهی قد- لاغری- آرتروزها- آفت دهان- ریزش مو - گر گرفتن بدن-تاری دید- بیماریهای تناسلی زنان- ناهنجاریهای عصبی- کم اشتهایی- فراموشکاری- جوش صورت- سکته قلبی و ...

در این مطلب می خواهیم به تعریف حجامت، مزایای آن،آثار درمانی و پیشگیرانه آن و تفاوت حجامت با اهدای خون بپردازیم. 
  تعریف حجامت: حجامت یک روش خون گیری است که به منظور پیشگیری و درمان بیماریها انجام میشود و این نام گذاری احتمالا به علت شیوه ی عمل آن است که ازطریق تحجیم وگشایش و انبساط موضعی عمل می کند. حجامت از ارکان نظام طب سنتی و طب اسلامی است
  که با قدمت٣٣٠٠ سال قبل ازمیلاد مسیح در مقدونیه و سپس دریونان باستان و بعد در حدود٢۶٠٠ سال قبل از میلاد مسیح در ایران و چین و سپس١۵٠٠ سال قبل در هند انجام می شده است و توسط بقراط و جالینوس و پس از ظهور اسلام به صورت کامل توسط رسولاکرم(ص) به جهان بشریت اهدا شد. حکمای بزرگ طب سنتی مانند رازی، بوعلی، جرجانی و ... حجامت را بعنوان ابزار قدرتمند و محوری پیشگیری، در بیماریها و درمان آنها معرفی کرده اند و هم اکنون در ۴١ کشور جهان به رسمیت شناخته شده و درحال انجام و در دست مطالعه و پژوهش می باشد. در ایران حجامت جایگاهی ویژه درفرهنگ مردم داشته و به عنوان سنتی موکد جزء اعتقادات آنها بوده است. حجامت در واقع اعمال یک استرس فوری به سیستم ساکن دفاع عمومی بدن است تا آن را برعلیه کلیه عوامل درونی و بیرونی هشیار و فعال نماید. بیشترین کاربرد حجامت در بُعد پیشگیری است و بامکانیسمهای مختلفی از جمله تنظیم سیستم ایمنی، تنظیم ترکیبات شیمیایی و هورمونی خون و تنظیم سیستم اعصاب خودکار بدن از ابتلا به انواع بیماریها پیشگیری می کند.
  علاوه براین حجامت کاربرد های درمانی نیز دارد به نحوی که در درمان برخی بیماریها مانند سردردهای عصبی و میگرنی، چربی، قند و اوره خون، سنگهای کلیوی و کیسه صفرا موثر است . بوسیله حجامت خونهای آلوده و غیر قابل استفاده (مانند روغن سوخته وسایل نقلیه) از بدن خارج می شود. این خونها به مرور زمان در پشت و برخی دیگر از نقاط بدن جمع شده و در فرصتهای مناسب به تدریج توسط بدن خارج می شود اما عملکرد بدن در این زمینه بسیار کند است به گونه ای که به مرور زمان بر تراکم این خونهای آلوده افزوده می شود و سلامتی ما را تحت تاثیر قرار می دهد. حجامت طبیعت مدبره را که روحی هوشمند در بدن ما است و بدن ما را به طرف تعادل سوق می دهد، تنظیم می کند و انحراف آن را می گیرد . طبیعت مدبره، باعث می گردد مثلاً وقتی صفرا در بدن فرد بالا می رود، افراد دوست دارند ناخود آگاه مواد با طبع سرد مانند ترشیجات بخورند. فردی که اصول تغذیه را رعایت می کند این طبیعت مدبره دربدن او هوشنمد و تنظیم است، چنین افرادی برخی مواقع دوست دارند چیزی را بخورند یا کاری را بکنند و باید آن را انجام دهند که به نفعشان است مثلاً صفراویها در تابستان دوست دارند خنکی بخورند و بلغمی ها در زمستان با خوردن یک قاشق ماست احساس ناخرسندی می کنند، ولی اگر تغذیه ناسالم شد، به مرور زمان این طبیعت مدبره منحرف شده و درست عمل نمی کند و خود را به ناچار با این روشهای غلط تغذیه و زندگی هماهنگ می کند مانند وجدان که در صورت ارتکاب مکرر اعمال نادرست، به مرور در بدن تضعیف می گردد. روش حجامت: حجامت انواع مختلفی دارد که محل و روش انجام آن متفاوت است ولی آنچه در این قسمت بیان شده است در خصوص حجامت عام می باشد که به طور معمول مطرح بوده و انجام می شود. محل حجامت عام بین دو کتف است. ابتدا بوسیله لیوان مکش مخصوص، خونهای آلوده در نقطه خاصی جمع می شود و سپس توسط تیغ چند خراش سطحی ایجاد می شود. این کار درد بسیار مختصری دارد. سپس خونهای آلوده وارد لیوان شده و دور ریخته می شود .در مراکز معتبر لیوان و تیغ حجامت استریل و یکبار مصرف می باشند.

 حجامت در اسلام:

حجامت در اسلام جایگاه خاصی دارد و در این زمینه حدیثهای فراوانی نقل شده است که در ذیل به برخی از آنها اشاره می شود:
  رسول اعظم (ص) در حدیث شب معراج می فرمایند: فی لَیلَه اَسری بی الَی السماءِ ما مَرَرتُ بِملاء مِنَ الملائِکَهِ اِلا اَن قالوا یا محَمَد اِحتجِم و امر
  اُمَتِکَ بِالحِجامَه وقتی به آسمان هفتم صعود کردم هیچ ملکی از من گذر نکرد، مگر این که گفت: ای محمد حجامت کن و امتت را به حجامت امر بفرما. بحارج 62 ص 300باب 89 و همچنین تفسیر المیزان آیه اول سوره اسری رسول اعظم (ص): پنج چیز از سنتهای پیامبران الی است: حیا، حلم، حجامت، مسواک و عطر زدن کافی ج 6 ص 484

امام علی (ع): به درستی که حجامت بدن را سالم و عقل را نیرومند می گرداند. بحارج 62 ص 114 ج 10 ص 89

امام رضا(ع): رسول خدا فرمودند اگر در چیزی شفا وجود داشته باشدپس در تیغ حجام است یا در شربتی عسل وسائل ج 17 ص 541

  عوارض جانبی؟! حجامت هیچگونه عارضه ای برای بدن ندارد. اما این افراد می بایست از حجامت خودسر خودداری نمایند: زنان باردار، افرادی که در دوران قاعدگی قرار دارند، افرادی که مشکلات انعقادی خون دارند و بیماران هیموفیلی.

تذکر مهم: - افرادی که کم خون، لاغر و تکیده با بدن خشک هستند یا غلبه سردی شدید دارند حتماً باید تحت نظر پزشک حجامت نمایند. - انجام حداکثر دو بار حجامت در سال برای افراد سالم جهت پیشگیری و حفظ الصحه توصیه می گردد و حجامت های خاص درمانی می بایست  تحت نظر پزشک صورت گیرد. - حجامت از سن چهار ماهگی به بالا (تا قبل از فوت) قابل انجام است. در خصوص حجامت کودکان امام صادق ع فرموده اند، حجامت در چهار ماهگی  باعث حذف لعاب بدن و کاهش حرارت سر و بدن می گردد، لذا توصیه می شود بعد از پایان چهار ماهگی، نوزادان را حجمات بسیار سبک انجام دهید.

بهترین زمان جهت انجام حجامت:

از نظر ماه قمری بهترین زمان، محدوده زمانی روزهای هفدهم تا بیست و هفتم هر ماه می باشد، همچنین حجامت در اواخر اسفند ماه نیز توصیه شده است. از بهترین روزهای مهم دیگر جهت انجام حجامت، هفتم و چهاردهم ماه حزیران رومی است.
  ماه حزیران ماه نهم از ماه های رومی است که پس از ماه ایار است. در میان ماه هایرومی چهار ماه را سی روز محاسبه می کنند که یکی از این چهار ماه حزیران می باشد.بهترین زمان برای حجامت بر اساس روایات اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام همین ماه رومی حزیران است. بهترین زمان حجامت از نظر فصل، فصل بهار و بعد پاییز است.
  توصیه های قبل از حجامت:

- در مراکز معتبر حجامت نمایید. - معده نباید خالی  باشد، همچنین انجام حجامت بلافاصله پس از صرف غذای پر حجم توصیه نمی شود. - بدن خسته نباشد. - از فعالیت زیاد و ورزش سنگین، استحمام طولانی، استخر و سونا و جماع بپرهیزد. - مایعات بدن در حد مناسب باشد. - قبل از حجامت یک عدد انار میل نمایید. - از حجامت در صبح زود و بخصوص قبل از صبحانه جدا پرهیز نمایید. - درصورتیکه در محل حجامت دارای پوست پر مویی هستید، ازاله نمودن موهای بدن در موضع  حجامت توصیه می گردد. توصیه های بعد از حجامت: برای تسریع در از بین بردن جای  زخمها، کمی به آن عسل چند گیاهی زنبوری بمالید. تا ۱۲ ساعت بعد از حجامت ازمصرف لبنیات مانند شیر، خامه، کره، پنیر، بستنی، ماست، دوغ، کشک و نیز غذاهای  ترش مزه خودداری نمایید. مصرف عسل و انار شیرین بلافاصله بعد از حجامت توصیه می  شود. صبح روز بعد از حجامت، محل حجامت را با آب خالی و بدون ماساژ و شامپو بشویید. تفاوت حجامت با خون دادن: بی شک اهداء خون امری خدا پسندانه، انسانی و ایثارگرانه بشمار می رود، چرا که با اهدای آن جان انسانهای نیازمند به خون را  نجات داده ایم. اما قیاس بین حجامت به عنوان یک روش درمانی و پیشگیری و اهداء  خون قیاسی منطقی به نظر نمی رسد زیرا که: - در حجامت ابتدا با بادکش، روی جریان خون تغییراتی را ایجاد می کنند و سپس خراشهای ظریف پوستی که زده می شود یک فرایندهایی را در بدن تحریک می کند و مدل خون گیری آن نیز سطحی می باشد ولی درخون دادن یک استرس و شک منفی است که بوسیله یک سوزن، خون در گردش مورد نیاز بدن  را خارج می کند. از لحاظ حجم خون خارج شده در حجامت حداکثر 80 سی سی ولی در خون  دادن حدود 500 سی سی خون خارج می شود. - حجامت باعث کم خونی و هیچ عارضه ای نمی  شود. - حجامت دارای خواص فوق الذکر می باشد ولی خون دادن تنها یک عمل انسانی و ایثارگرانه می باشد. - در حجامت خون کثیف از بدن خارج می گردد ولی در خون دادن خون تمییز و مورد نیاز بدن را اهدا می کنیم.

چند درس مهم برای زندگی



درس و مدرسه، موضوعات از پیش انتخاب شده و مشخصی هستند که بر پایه رشد عقلانی و روانی هر گروه سنی و با دقت خاصی برگزیده شده اند، اما درس های زندگی در طول زندگی اتفاق می افتند و به دنبال تجربه های تلخ و شیرین حاصل می گردند، بنابراین سلسله مراتب ندارند و با اولویت خاصی آموخته نمی شوند. درس های زندگی حاصل برآیند تجربه های ما و اطرافیان مان است، مسلما پایانی ندارد و در هر سنی قابل یادگیری و تکرار است.


 

 

در اینجا چند درس مهم اشاره شده است، شما می توانید درس هایی به آن بیفزایید:

● از کاه کوه نسازید

بسیاری مواقع درگیر مسایلی می شویم که به خودی خود چندان اهمیتی ندارد، ولی به خاطر نگاه قضاوت گر و بدبین ما مساله، پیچیده می شود و سختی هایی را برای زمان حال و آینده ایجاد می کند.

● زندگی می تواند غیرقابل پیش بینی باشد

آیا تاکنون این ضرب المثل را شنیده اید: «آمد به سرم از آنچه می ترسیدم» گاهی اوقات در طول زندگی خود درگیر مسایلی می شویم که هرگز انتظارشان را نداشته ایم و شاید دیگران را به خاطر آن موضوع مورد شماتت و انتقاد قرار داده باشیم. همیشه، همه چیز آن طور که در تصور ماست پیش نمی رود، پس منتظر غیرمنتظره ها باشیم. این نگاه به ما کمک می کند هنگام مواجهه با مسائل خاص دچار شوک و بهت نشویم و نیز شرایط دیگران را بیشتر درک کنیم.

● یکی از نامطلوب ترین کلمات در هر زبانی، کلمه «من» است

داشتن اعتماد به نفس و رضایت از خویشتن بسیار مطلوب است، اما دائما از خود گفتن، از موفقیت های خود صحبت کردن و از خود متشکر بودن، بیشتر مشخصات یک فرد ازخودراضی است تا یک فرد با اعتماد به نفس.

● روابط انسانی از هر چیزی مهم تر است

داشتن روابط سالم انسانی در زندگی هر فرد از مهم ترین امتیازات محسوب می شود. اگر فردی برای رسیدن به موفقیت و امکانات اقتصادی و موقعیتی روابط انسانی خود را فدا کند، در حقیقت این موفقیت یک موفقیت حقیقی نیست. بدون عشق و حمایت خانواده و دوستان زندگی حتی در شرایط مالی ایده آل، سرد و بی روح است. پیش از حرکت در جاده موفقیت اولویت هایمان را مشخص سازیم تا روابط را فدای موقعیت نکنیم.

● هیچ کس نمی تواند موجب شادی شما شود

شاد بودن و آرامش خیال مسوولیت خود شما است نه هیچکس دیگر. هرکدام از ما بایستی بتوانیم با شناخت بهتر خویشتن، نقطه رضایت و تعادل را در خودمان پیدا کنیم. ارتباطات ما کیفیت زندگی ما را ارتقاء می بخشد و آن را غنی تر می سازد اما مستقیما موجب خوشحالی ما نمی شوند بلکه خودمان سبب ساز شادی خود هستیم.

● مراقب کلمات و رفتار خود باشید

طرز تفکر، کلمات مورد استفاده و رفتار ما شخصیت ما را می آفریند. همواره فردی باشیم که به خاطر آنچه هستیم از خودمان رضایت داشته باشیم و خانواده و آشنایانمان در کنار ما احساس افتخار کنند.

● خودتان، دوستانتان و حتی دشمنانتان را ببخشید

همه ما انسانیم، بنابراین گاهی بیراهه می رویم یا اشتباه می کنیم. چنانچه این اشتباه تکرار نشد و احساس پشیمانی به همراه داشت قابل بخشیدن است. درگیر شدن دائم با خطاهای خودمان و دیگران زندگی را بسیار سخت می سازد.

● خنده بر هر دردی دواست

هر روز خود را به شکلی برنامه ریزی کنید که برای شادبودن و پرداختن به طنز جایی وجود داشته باشد.

● نیروی پشتکار را جدی بگیرید

هیچ وقت تسلیم نشوید، همیشه هدف ها و رویاهایتان را زنده نگه دارید. حفظ انگیزه و استمرار در انجام کارها یکی از شروط موفقیت است. پشتکار در نهایت شما را به همه چیز می رساند.

● استفاده طولانی از تلویزیون، کامپیوتر و فضاهای مجازی موجب فرسودگی و آسیب روانی می شود

بخش قابل توجهی از زندگی انسان امروز صرف تماشای تلویزیون و ارتباط با اینترنت می شود. این سبک زندگی اگرچه دستاوردهای مثبتی نیز دارد ولی درصورت استفاده نامناسب مضرات خاص خود را دارد. متاسفانه این روزها، مطالعه کتاب، استفاده از منابع مطالعاتی صحیح و ورزش کردن کمی رنگ باخته است. بیایید دوباره اولویت هایمان را تعریف کنیم.

● شکست را بپذیرید

هریک از ما یک یا چندبار در مسیر هدف هایمان شکست خورده ایم. شکست معلمان بزرگی در زندگی هستند و اشتباهاتمان را به ما نشان می دهند و عملکردمان را تصحیح می کنند. توماس ادیسون نگرش بسیار خوبی نسبت به شکست داشت، او می گفت: من شکست نخورده ام بلکه ده هزار راه متفاوت پیدا کرده ام که موثر واقع نمی شود.

● از اشتباهات دیگران بیاموزید

ضرب المثلی می گوید: «عاقل آن است که از اشتباهات خود بیاموزد و عاقل تر کسی است که از اشتباهات دیگران نیز می آموزد». بنابراین همواره و در هر شرایطی آماده و پذیرای یادگرفتن باشید.

● به دیگران محبت و عشق بورزید

زندگی کوتاه است بنابراین از اینکه به دیگران بگویید دوستشان دارید، هراسی نداشته باشید. در ارایه و دریافت عشق سخاوتمند باشید. دوست بدارید و دوست داشته شوید.

● همواره به گونه ای زندگی کنید که خودتان به وجود خود افتخار کنید

سعی کنید در هر سمتی که هستید بهترینی باشید که می توانید، بهترین همسر، بهترین والد، دوست، رئیس، کارمند، دانشجو و بدین طریق از دنیا، جهان بهتری بسازید.

و در نهایت به خاطر بسپارید که در مدرسه درسی را می آموزید، سپس آزمون می دهید، در حالی که در زندگی ابتدا در آزمون شرکت می کنید و سپس درس را می آموزید، آزمون های زندگی را جدی بگیرید…

● راستی چه کسی مقصر است؟

آیا شما هم از آن دسته افرادی هستید که دائما انگشت اشاره خود را به سمت دیگران نشانه گرفته اید و همه کس و همه چیز را مسبب مشکلات خود می دانید؟ آیا استادتان باعث شده در امتحان نمره کم بگیرید؟ آیا دوستان ناباب باعث مشکلات فعلی شما شده اند؟ آیا والدین تان در تربیت شما ضعیف عمل کرده اند؟ راستی چرا عادت کرده ایم دائما دیگران را سرزنش کنیم و آنها را عامل مشکلات خود بدانیم؟ چرا سهم خودمان را در بروز مشکلات نادیده می گیریم؟ دلایل زیادی وجود دارد که ما دوست داریم از سهم خودمان بکاهیم یا حتی نادیده اش بگیریم. در اینجا به چند دلیل عمده اشاره می کنیم:

۱) یکی از دلایلی که دائما دنبال مقصر می گردیم این است که حقیقتا هنوز بزرگ نشده ایم. معمولا کودکان وقتی مقصر شمرده می شوند به سرعت دیگری را مقصر اصلی خطاب می کنند. گویی در بعضی مواقع طبق همان عادت دیرینه کودکی خود عمل می کنیم و با مقصر شمردن دیگری بار خود را سبک می کنیم.

۲) گاهی این عادت را از اطرافیان خود یاد گرفته ایم و به عبارتی الگوبرداری کرده ایم. مثلا ممکن است والدین، معلمین یا بزرگسالانی که در اطراف ما بوده اند هرگز مسوولیت هیچ مشکلی را برعهده نمی گرفته و دائما دیگران یا ما را مقصر شمرده اند. بدین ترتیب ما نیز تابع همین الگو شده ایم و همین رفتار را تکرار می کنیم.

۳) اگر فرد مسوولیت پذیری نباشیم ممکن است مثل هر کار دیگری بار مشکل خود را نیز بر دوش دیگران بیندازیم و به جای حل مشکل با سرزنش دیگران وقت خود را تلف سازیم.

۴) گاهی اوقات هم برای فرار از بار احساس گناه، به خودمان می قبولانیم که ما مقصر نبوده ایم.

● چرا باید از سرزنش دیگران دست برداریم؟

هیچ فردی صددرصد درست یا غلط فکر و عمل نمی کند، هر فردی براساس ارزش های فردی و باورهای درونی خود روشی خاص برای فکر کردن و عمل کردن دارد. بهتر است به جای اینکه سعی کنیم اشتباهات را پیدا کنیم با هدف حل مساله نگاه عمیقی به موضوع داشته باشیم، در نهایت خودمان مسوول ایم.

سرزنش دیگران به خطار یک مشکل شخصی، خبر از ناپختگی روانی و انکار مشکل می دهد. حتی اگر فکر می کنید کسی مشکلی در زندگی شما ایجاد کرده است، خود شما در نهایت مسوول اید و به جای تمرکز بر اینکه چه می خواهید بیشتر متمرکز بر اشتباهات و مشکلات موجود می شوید.

● چگونه بازی سرزنش را متوقف کنیم

۱) با ذهن باز فکر کنید

به مشکلات تکرار شونده یا مسائلی که به اشکال مختلف در موقعیت های متفاوت و با افراد متفاوت در زندگی تان رخ داده است توجه کنید.

سوال: عامل مشترک در بین این مشکلات چیست؟

نکته: شما همه جای این موارد حضور داشته اید.

۲) به قدم بعدی فکر کنید

شما قادر نیستید گذشته را پاک کنید یا افراد را تغییر دهید. پس به جای گرفتارشدن در دام «چرا چرا چرا» به «چگونه» بیندیشید و به فکر قدم بعدی باشید. شما می توانید خودتان را تغییر دهید و با تغییر چیزهایی در زمان حال، آینده متفاوتی را رقم بزنید. کنترل مواردی را که مربوط به شما می شود در دست بگیرید. شما می توانید بر روی نگرش خود کار کنید و تغییرات چشم گیری بر نحوه تفکر و رفتارتان ایجاد کنید.

۳) بعضی مسائل را رها کنید

به هر مساله کوچکی گره نخورید، برخی موضوعات ارزش جدی گرفتن را ندارند، دیگران را ببخشید، تجربه بیاموزید و حرکت کنید، توقف در ایستگاه چرا؟ چرا؟ عمرتان را تباه می سازد.

 


سکته


اگر این متن راقبلاً خوانده اید،لطفاً باز هم بخوانید و ارسال کنید 

 
چهارمین نشانه سکته نیز مشخص شد: زبان
هیچ گاه این سه حرف را فراموش نکنید: لحد
نشانه های سکته:
فریدون در جشن کباب پزی سکندری خورد و به زمین افتاد. اما به دوستانش که پیشنهاد کردند به اورژانس زنگ بزنند گفت حالش خوب است و فقط به خاطر اینکه به کفش های جدیدش عادت ندارد پایش به سنگفرش گیر کرده.آن ها به او کمک کردند تا بلند شده و یک بشقاب غذای دیگر برای خود بکشد.
فریدون با اینکه کمی هول شده بود ولی تا آخر آن بعدازظهر خود را سرگرم کرد.
همان شب همسر فریدون تماس گرفت و به همه اطلاع داد که فریدون را به بیمارستان منتقل کرده اند و وی ساعت 6 بعد ازظهر فوت کرده است. او در جشن دچار حمله شده بود و اگر اطرافیانش نشانه های حمله را تشخیص داده بودند شاید فریدون اکنون با ما بود.
گاهی حمله منجر به فوت افراد نمی شود اما آنها در شرایطی بدتر از مرگ مجبور به ادامه زندگی می شوند.
 
خواندن این متن تنها یک دقیقه از زمان شما را خواهد گرفت...
 
یک متخصص اعصاب اعلام کرده است که اگر شخصی را که دچار حمله شده در 3 ساعت به بیمارستان منتقل کنند می توان عوارض ناشی از حمله را به طور کامل از بین برد. بله به طور کامل!! وی می گوید روش شناسایی حمله و رساندن بیمار به درمان های پزشکی در کمتر از 3 ساعت به شناسایی علایم آن بستگی دارد:
شناسایی علایم سکته:
در برخی موارد شناسایی علایم سکته کار بسیار سختی است.
متاسفانه نا آگاهی افراد می تواند منجر به فاجعه ای جبران ناپذیر شود. سکته می تواند باعث مرگ یا آسیب مغزی فرد گردد و این در حالیست که اطرافیان شخص حتی متوجه علایم سکته نشده اند.
پزشکان اعلام کرده اند که اطرافیان قربانی می توانند تنها با پرسیدن سه سوال ساده متوجه علایم سکته شوند
ل: از شخص بخواهید تا لبخند بزند.
ح: از شخص بخواهید که حرف بزند یا یک جمله ساده را به درستی ادا کند.( مثلا: امروز هوا آفتابی است)
د: از وی بخواهید هر دو دستش را بلند کند.
 
اگر فرد در انجام هر کدام از موارد زیر مشکل داشت ، در اسرع وقت با اورژانس تماس گرفته و علایم را برای امدادگران توضیح دهید .
 
و اما نشانه دیگری از سکته: از وی بخواهید زبان خود را بیرون بیاورد.
اگر زبان وی به راست یا چپ متمایل شده بود، بدانید که شخص دچار حمله شده است.
یک متخصص قلب می گوید اگر هر کس این ایمیل را دریافت می کند آن را به 10 نفر دیگر بفرستد می توان امیدوار بود که حداقل جان یک انسان نجات یابد . 

يكصد و بيست فرمان براي مديريت

1- قاطع،امامهربان باشید.

2- جدی ،امالطیف باشید.

3- در انجام كارها روي شيوه‌اي خاص تأكيد نكنيد. شايد كسي بتواند از مسير كوتاه‌تر و بهتري شما را به مقصد برساند. 
4- توجه داشته باشيد دانش و تجربه، هيچ كدام به تنهايي رهگشا نيستند، مثل اكسيژن و هيدروژن كه از تركيب معيني از آنها هواي تنفس ما تأمين مي‌شود، مي‌توان با آميختن دانش و تجربه، راهكارهاي حياتي و استثنايي خلق كرد.
5- به خاطر داشته باشيد رعايت استانداردهاي محيط كار در كارايي كارمندان مؤثر است. 
6- با فرق گذاشتن بيهوده بين افراد گروه، انگيزه كاري آنها را از بين نبريد. 
7- از مشورت و نظرخواهي با نيروي جوان ابايي نداشته باشيد.
8- با رفتارهاي ضد و نقيض، اعتماد زيردستان را از خود سلب نكنيد.
9- در به وجود آوردن فضاي رقابتي سالم، كوشا باشيد.
10- براي ارتقاي سطح دانش كارمندان و افزايش بهره‌وري آنان، كلاسهاي آموزشي ترتيب دهيد و از لوازم كمك آموزشي بهره گيريد.
11- دقت كنيد كه توبيخ كارمند خطاكار، بايد متناسب با اشتباهاتش تعيين شود.
12- در صورت لزوم با قاطعيت نه بگوييد. 
13- سعي كنيد با اصول ساده روانشناسي آشنا شويد. 
14- طوري رفتار كنيد كه ديگران شما را به عنوان الگو انتخاب كنند و آينده كاري دلخواه خود را در قالب شخصيت شما مجسم كنند.
15- هرگز در حضور كارمندان با ديگر معاشرين خود، پشت سر افراد بدگويي نكنيد.

16- همواره معلمباشیدویادتانباشدکه همکاران شماازرفتارشمابیشترازگفتارشمامی آموزند.

17- شمایانماینده شمابایددرهمه صحنه های شادی وغمهمکارانتان حضور داشته باشد.

18- با شروع به موقع جلسات، وقت‌شناسي را عملاً به حاضرين بياموزيد.
19- در انجام كارها به سه نكته بيش از بقيه نكات توجه كنيد: اعتماد به نفس، اعتماد به نفس، اعتماد به نفس. 
20- انتقاد پذير باشيد. 
21- با بي‌توجهي، تلاش و زحمات زيردستان را بي‌ارزش نكنيد. 
22- با وسواس بيهوده در انتخاب، زمان را از دست ندهيد و به خاطر داشته باشيد زمان براي شما متوقف نمي‌شود. 
23- خواسته‌هاي خود را روشن بيان كنيد و اطمينان حاصل كنيد كه كارمندان از جزئيات وظيفه‌اي كه به عهده آنان است، مطلع هستند. 
24- از هر كس، مطابق دانش و تجربه‌اش توقع داشته باشيد تا بهترين نتيجه را بدست آوريد.
25- وظايف كارمندان را متناسب با توانايي‌هاي فيزيكي و حرفه‌اي آنان تعيين كنيد. 
26- اگر از موضوعي علمي اطلاعي نداريد، يا احتياج به توضيحات بيشتري داريد، بدون هيچ ترديدي سؤال كنيد.

27- در موارد بحراني، خونسردي خود را حفظ كنيد و چند استراتژي بحران‌زدايي مناسب با فعاليت سازماني خود را پيش‌بيني و طراحي كنيد

28- از رفتارهايي كه شما را در سازمان عصبي معرفي مي‌كند، پرهيز كنيد. 
29- انتقامجو نباشيد. 
30- زمان پياده‌سازي تصميم‌گيري‌ها، به اندازه اخذ تصميمات، مهم است. چون ممكن است اجراي يك طرح خوب در زمان نامناسب با شكست روبه‌رو شود. 
31- در مورد چيزي كه نمي‌دانيد، به كسي اطلاعات اشتباه ندهيد و از گفتن نمي‌دانم، هراسي نداشته باشيد. 
32- با محول كردن مسئوليت به كارمندان مستعد و خلاق، زمينه رشد و خلاقيت آنان را فراهم كنيد. 
33- بدون تفكر و درنگ پاسخ ندهيد. 
34- نحوه چيدمان ميز كارمندان و محل استقرار آنها را طوري انتخاب كنيد كه افراد در محل كارشان بيش از حد مجاز با هم به گفت‌و‌گونپردازند. 
35- هميشه به خاطر داشته باشيد تواضع و متانت بر شكوه شما مي‌افزايد. 
36- اگر قاطعيت مدير با مهرباني توأم باشد، فرمانبري با ترس جاي خود را به انجام وظيفه با حس مسئوليت‌پذيري مي‌دهد. 
37- سیستم پیشنهاداتی را جهت اخذ پيشنهاد اختصاص دهيد و به كارمندان اطمينان دهيد كه به پيشنهادهاي مطرح شده رسيدگي مي‌كنيد. 
38- مطمئن شويد كه حق و حقوق ديگران توسط مسئولين و سرپرستان سازمان رعايت مي‌شود.
39- چند ساعت از يك روز مشخص در ماه را به بازديد از سطوح مختلف سازمان و گفت‌وگوي رودررو با كارمندان اختصاص دهيد. 
40- در سمينارهاي مرتبط با فعاليت خود شركت كنيد. 
41- با درايت و زيركي هميشه در كمين شكار فرصتهاي طلايي باشيد. 
42- صبر و حوصله را از مهمترين اركان موفقيت تلقي كنيد. 
43- مسئوليت‌پذير باشيد. 
44- به منظور اطلاع حاصل كردن از مطالب جديد علمي، در چند سايت اينترنتي مرتبط عضو شويد. 
45- چند تكه كلام اختصاصي و جالب براي خود انتخاب كنيد. 
46- تفكر و تعمق قبل از پاسخگويي راحت‌تر از پيدا كردن چاره‌اي براي تغيير آنچه عنوان شده مي‌باشد. 
47- با بي‌اهميت جلوه دادن كارهاي كارمندان، زحمات آنان را بي‌ارزش نكنيد. 
48- به هر كس فراخور فعاليت و بازده كاري‌اش پاداش دهيد و با در نظر گرفتن پاداشهاي مساوي، حركت افراد شايسته گروه را كند نكنيد. 
49- اجازه ندهيدبارمسئوليت كارمندان بي‌كفايت بر دوش كارمندان ساعي تحميل شود زيرا افراد ساعي انگيزه خود را از دست مي‌دهند.
50- دانش حرفه‌اي خود را تا حدي بالا ببريد كه در موارد لزوم در مقابل كليه سؤالات حرفه‌اي حاضر جواب باشيد. 
51- هنگام دست دادن، دست افراد را محكم و صميمانه بفشاريد. 
52- وقتي عصباني هستيد، درباره ديگران تصميم‌گيري نكنيد.

53- هرگز اميد ارتقا را از زيردستان نگيريد، زيرا به طور يقين، انگيزه آنها براي تلاش از بين مي‌رود.

54- سعي كنيد در صورت لزوم در دسترس باشيد و شانس حرف زدن را به همه سطوح سازمان بدهيد.

55- به كارمندان ساعي و متعهد بگوييد كه چقدر براي سازمان مفيد هستند و شما به آنها علاقه و اعتماد داريد. 
56- هيچگاه اجازه ندهيد كسي حالت افسردگي و نااميدي شما را ببيند. 
57- به شايعات بي‌اساس بي‌توجه باشيد و در مورد زيردستان از روي دهن‌بيني قضاوت نكنيد. 
58- خشكي جلسات طولاني را با شوخ‌طبعي قابل تحمل كنيد. 
59- از سرزنش كردن ديگران در جمع خودداري كنيد. 
60- براي همه سطوح سازمان حتي خدمه و نامه‌رسانها احترام قائل شويد. 
61- روز تولد كارمندان، كارت تبريكي را كه توسط شما امضا شده است، برايشان ارسال كند. 
62- در موقع امضا كردن نامه‌‌ها و مكتوبات آنها را به دقت مطالعه كنيد و از امضا كردن آنها، زماني كه حوصله و تمركز نداريد پرهيز كنيد. 
63- خوش‌‌ژست و خوش‌بيان باشيد و در جمع با انرژي و اشتياق حاضر شويد. 
64- با قدرداني به موقع از كارمندان، انرژي كاري آنان را افزايش دهيد و حسن خلاقيت را در آنان تقويت كنيد. 
65- موقع حرف زدن با اعتماد به نفس به چشمان افراد نگاه كنيد و هميشه متبسم باشيد. 
66- هرگز براي پيشبرد اهداف كاري خود، ديگران را با وعده‌هاي بي‌اساس فريب ندهيد. 
67- سعي كنيد اسامي كارمندان را به خاطر بسپاريد و در حين صحبت كردن با آنان، اسمشان را به زبان بياوريد. 
68- همواره به خاطر داشته باشيد به كار بردن الفاظ مؤدبانه از اقتدار شما نمي‌كاهد. 
69- امين و رازدار افراد باشيد. 
70- روي اشتباهات خود پافشاري نكنيد و بي‌تعصب خطاهاي خود را بپذيريد. 
71- تا صحت و سقم مسأله‌اي روشن نشده، كسي را مؤاخذه نكنيد. 
72- معاشرين چاپلوس خود را جدي نگيريد. 
73- نكات جالب و پندآموز كتابهايي را كه مي‌خوانيد، در دفتري يادداشت كنيد و در موارد مناسب آنها را به كار ببريد. 
74- انعطاف‌پذير باشيد. 
75- بدون توهين به عقايد ديگران، با آنها مخالفت كنيد.
76- نسبت به قول خود پايبند باشيد. 
77- در موقعيت‌هاي بحراني بر خود مسلط باشيد و نگذاريد زيردستان از اضطراب شما آگاه شوند. 
78- براي حرف زدن زيباترين و خوش‌آهنگ‌ترين الفاظ را انتخاب كنيد. 
79- ريسك‌‌پذير باشيد. 
80- نحوه استفاده از نرم‌افزارهاي مرتبط با كار خود را بياموزيد. 
81- براي ثبت ايده‌هاي درخشاني كه ناگهان به ذهن مي‌رسند، هميشه يك قلم و كاغذ به همراه داشته باشيد. 
82- كتابخانه سازمان را به روز كنيد و اسامي كتابهايي را كه اضافه مي‌شود به صورت ليست منتشر شده در اختيار كارمندان قرار دهيد.
83- مطمئن شويد ابراز رضايت شغلي افراد به سبب ترس از توبيخ مسئولين و سرپرستان نيست. 
84- به واسطه مدير بودن خود، از ديگران توقع بيجا نداشته باشيد. 
85- در اولين فرصت به مشاجرات و كدورتهايي كه بين كارمندان پيش مي‌آيد، حكميت كنيد و برقرار كننده صلح و آشتي باشيد. 
86- از انحصاري كردن خدمات رفاهي سازمان پرهيز كنيد و اجازه دهيد همه سطوح از اين خدمات بهره‌مند شوند. 
87- به منظور جلوگيري از تك‌روي و رقابت‌هاي ناسالم، روحيه انجام كار گروهي در سازمان را تقويت كنيد. 
88- از عنوان كردن فرامين غيرقابل اجرا و غيرمنطقي احتراز جوييد، زيرا جز خدشه‌دار كردن شخصيت حرفه‌اي شما پيامدي ندارد. 
89- عملكرد افراد را در زمان اضافه‌كاري كنترل كنيد تا بدينوسيله از سوء استفاده افراد ناشايست در سازمان جلوگيري شود. 
90- اموال مهم سازمان را بيمه كنيد. 
91- در سلام كردن و ايجاد ارتباط دوستانه پيشقدم باشيد. 
92- مراقب سلامتي خود باشيد و هرگز از ياد مبريد عقل سالم در بدن سالم است.
93- عيب‌جو و بهانه‌گير نباشيد و اجازه ندهيد اين دو خصلت در شما به عادت مبدل شود. 
94- هرگز از خاطر نبريد انسان، اشرف مخلوقات است و با درايت و پشتكار مي‌تواند براي هر مشكلي، راه حل مناسبي پيدا كند. 
95- از اشتباهات خود درس بگيريد و آن را به ديگران نيز درس بدهيد. 
96- حتي وقتي موردي پيش آمده كه به شدت ترسيده‌‌ايد، اجازه ندهيد اطرافيان از اين حس شما مطلع شوند. 
97- سازمان را براي اخذ نشريه‌هاي تخصصي آبونه كنيد. 
98- هيچكس را دست كم نگيريد. 
99- آرام و شمرده صحبت كنيد. 
100- زماني كه از كسي اشتباهي سر مي‌زند، با رفتار صحيح و منطقي او را شرمنده كنيد، نه با توهين و ناسزا. 
101- به اندازه كافي استراحت كنيد و اجازه ندهيد خستگي و استرس به سلامت روحي شما لطمه وارد كند. 
102- هر از گاهي جلسه‌اي به منظور پرسش و پاسخ با حضور سرپرستان ترتيب دهيد تا از صحبت عملكرد و برنامه‌هاي آنان مطمئن شويد. 
103- سرپرستان و مسئولين، پل ارتباطي مديريت و كارمندان هستند، تا از استحكام اين پل مطمئن نشده‌ايد بي‌محابا گام برنداريد.

104- كارمندان را تشويق كنيد تا با ابتكار در انجام كارهايشان راههايي براي صرفه‌جويي و پايين آوردن هزينه‌ها پيدا كنند. 
105- به ديگران فرصت جبران اشتباهاتشان را بدهيد. 
106- نقاط ضعف و قوت خود را كشف كنيد. 
107- با اولين برخورد، در مورد كسي قضاوت نكنيد. 
108- حس ششم خود را ناديده نگيريد. 
109- هر كسي را فقط با خودش مقايسه كنيد، نه با ديگران. 
110- اعجاز عبارات تأكيدي و مثبت را ناديده نگيريد. 
111- از انجام هر جابه‌جايي براي نيروي انساني در محيط كار، نمي‌توان نتيجه مطلوب گردش شغلي را حاصل نمود. اگر جابه‌جايي كارمندان اصولي و حساب شده نباشد، باعث افت راندمان كاري و دلزدگي آنان از كارشان مي‌‌شود. 
112- مراقب باشيد و اجازه ندهيد سرپرستان و مسئولان براي پياده‌سازي نظرات شخصي و اجراي فرامين خود، خودسرانه دستوري را به اسم شما اعلام كنند، زيرا در اين صورت اگر اين دستورات صحيح و قابل اجرا نباشد، از حسن شهرت و محبوبيت شما كاسته خواهد شد. 
113- با هر نوع بي‌انضباطي مبارزه كنيد. 
114- روز خود را با خوردن صبحانه‌اي مقوي آغاز كنيد. 
115- حتي اگر سن شما از كارمندان كمتر است، آنچنان دلسوزانه با مسائلشان برخورد كنيد تا لقب "پدر سازمان" را كسب كنيد. 
116- در برخي از برنامه‌ريزي‌ها و اخذ تصميمات از كاركنان نيز نظرخواهي كنيد تا با اين مشاركت صميميت بيشتري بين مديريت و كاركنان برقرار گردد و حس مسئوليت‌پذيري افراد افزايش يابد. 
117- از كاركنان بخواهيد اگر با مشكلي روبه‌رو مي‌شوند ضمن اعلام آن مشكل چند راه حل مناسب نيز ارائه دهند. 
118- گاهي اوقات بدون اطلاع قبلي وارد اتاق كاركنان شويد و شخصاً با آنان به گفت‌وگو بپردازيد. 
119- با برقراري امنيت شغلي در محيط روحيه كاري افراد را بهبود ببخشيد. 
120- مشوق و ترويج‌دهنده كار تيمي باشيد تا هماهنگي و همسويي كاركنان جايگزين رقابت‌هاي ناسالم شود.

انواع حجاب در دنیا


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

حکایـت جـاری مـن، تـو، او

من به مدرسه میرفتم تا درس بخوانم
تو به مدرسه میرفتی به تو گفته بودند باید دکتر شوی
او هم به مدرسه میرفت اما نمی دانست چرا !

من پول تو جیبی ام را هفتگی از پدرم میگرفتم
تو پول تو جیبی نمی گرفتی همیشه پول در خانه ی شما دم دست بود
او هر روز بعد از مدرسه کنار خیابان آدامس میفروخت !

معلم گفته بود انشا بنویسید
موضوع این بود علم بهتر است یا ثروت ؟

من نوشته بودم علم بهتر است
مادرم می گفت با علم می توان به ثروت رسید
تو نوشته بودی علم بهتر است
شاید پدرت گفته بود تو از ثروت بی نیازی
او اما انشا ننوشته بود برگه ی او سفید بود
خودکارش روز قبل تمام شده بود !

معلم آن روز او را تنبیه کرد
بقیه بچه ها به او خندیدند
آن روز او برای تمام نداشته هایش گریه کرد
هیچ کس نفهمید که او چقدر احساس حقارت کرد
خوب معلم نمی دانست او پول خرید یک خودکار را نداشته
شاید معلم هم نمی دانست ثروت و علم گاهی به هم گره می خورند
گاهی نمی شود بی ثروت از علم چیزی نوشت

من در خانه ای بزرگ می شدم که بهار توی حیاطش بوی پیچ امین الدوله می آمد
تو در خانه ای بزرگ می شدی که شب ها در آن بوی دسته گل هایی می پیچید که پدرت برای مادرت می خرید
او اما در خانه ای بزرگ می شد که در و دیوارش بوی سیگار و تریاکی را می داد که پدرش می کشید !

سال های آخر دبیرستان بود
باید آماده می شدیم برای ساختن آینده

من باید بیشتر درس می خواندم و دنبال کلاس های تقویتی بودم
تو تحصیل در دانشگاه های خارج از کشور برایت آینده ی بهتری را رقم می زد
او اما نه انگیزه داشت نه پول، درس را رها کرده و دنبال کار می گشت

روزنامه چاپ شده بود
هر کس دنبال چیزی در روزنامه می گشت

من رفتم روزنامه بخرم که اسمم را در صفحه ی قبولی های کنکور جستجو کنم
تو رفتی روزنامه بخری تا دنبال آگهی اعزام دانشجو به خارج از کشور بگردی
او اما نامش در روزنامه بود روز قبل در یک نزاع خیابانی کسی را کشته بود !

من آن روز خوشحال تر از آن بودم که بخواهم به این فکر کنم که کسی؛ کسی را کشته است
تو آن روز هم مثل همیشه بعد از دیدن عکس های روزنامه آن را به کناری انداختی
او اما آنجا بود در بین صفحات روزنامه !
برای اولین بار بود در زندگی اش که این همه به او توجه شده بود !!!

چند سال گذشت
وقت گرفتن نتایج بود

من منتظر گرفتن مدارک دانشگاهی ام بودم
تو می خواستی با مدرک پزشکی ات برگردی همان آرزوی دیرینه ی پدرت
او اما هر روز منتظر شنیدن صدور حکم اعدامش بود !

وقت قضاوت بود
جامعه ی ما همیشه قضاوت می کند

من خوشحال بودم که مرا تحسین می کنند
تو به خود می بالیدی که جامعه ات به تو افتخار می کند
او شرمسار بود که سرزنش و نفرینش می کنند !

زندگی ادامه دارد ...
هیچ وقت پایان نمی گیرد ...

من موفقم من میگویم نتیجه ی تلاش خودم است !!!
تو خیلی موفقی تو میگویی نتیجه ی پشت کار خودت است !!!
او اما زیر مشتی خاک است مردم گفتند مقصر خودش است !!!

من، تو، او
هیچگاه در کنار هم نبودیم
هیچگاه یکدیگر را نشناختیم

اما من و تو اگر به جای او بودیم
آخر داستان چگونه بود ؟؟؟

هر روز از كنار مردمانی می گذریم كه یا من اند یا تو و یا او ؛
و به راستی نه موفقیت های من به تمامی از آن من است و نه تقصیرهای او همگی از آن اوست ...

چشم انـدازهای زیبا و حیـرت انگیـز طبیـعت


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net


گروه اینترنتی پرشیـن استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net


گروه اینترنتی پرشیـن استـار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتـی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

گلچیـنی از تصاویـر متـحرک جـالب و دیـدنی

حرکتی دیدنی از سر کار گذاشتن پلیس


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org




اگه اون بالایی نخواد حتی یه برگ هم از روی درخت به زمین نمی افته
گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


بیماری با روحیه ای عالی
گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net


موبایل ها حالا دیگر هر کدامشان یک رسانه اند
گروه اینترنتی پرشیـن استار | www.Persian-Star.org


وقتی فضولی از حد بگذره ...
گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


وحشتناک ترین صحنه در یک باشگاه ورزشی
گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


استفاده از جاروبرقی حتی برای مرتب کردن موهای این دختر
گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


اینم از عاقبت حیوون آزاری!
گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


شوخی مرد با همسرش در حالیکه بر روی مبل خوابیده
گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


سقوطی دردناک ...
گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


خانواده محترم دست و پا چلفتی
گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net


مراقب این نوع دورخيزها باشید
گروه اینترنتی پرشیـن استـار | www.Persian-Star.org


عجب اعتماد به نفسی !
گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


چشمه ای از مهارت در موتور سواری
گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


تئوری صف برای بعضی ها

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


ظاهرا ماساژدرمانی رو حتی گربه ها هم قبول دارن
گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


جاخالی دادن در کسری از ثانیه !
گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


ریزش هولناک و البته تماشایی برف از روی ساختمان

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


زمان نمی ایستد و لحظه ها میروند قدر زندگی و باهم بودن را بیشتر بدانیم

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

متن تاثیر گذار

همه ما خودمان را چنين متقاعد مي كنيم كه زندگي بهتري خواهيم داشت اگر:
- شغلمان را تغيير دهيم
- مهاجرت كنيم
- با افراد تازه اي آشنا شويم
- ازدواج كنيم
فكر ميكنيم،‌ زندگي بهتر خواهد شد اگر:
- ترفيع بگيريم
- اقامت بگيريم
- با افراد بيشتري آشنا شويم
- بچه دار شويم
و خسته مي شويم وقتي:
- مي بينيم رييسمان نمي فهمد
- زبان مشترك نداريم
- همديگر را نمي فهميم
- مي‌بينيم كودكانمان به توجه مداوم نيازمندند
بهتر است صبر كنيم ...
با خود مي گوييم زندگي وقتي بهتر خواهد شد كه :
- رييسمان تغيير كند، شغلمان را تغيير دهيم
- به جاي ديگري سفر كنيم
- به دنبال دوستان تازه اي بگرديم
- همسرمان رفتارش را عوض كند
- يك ماشين شيك تر داشته باشيم
- بچه هايمان ازدواج كنند
- به مرخصي برويم
- و در نهايت بازنشسته شويم....
حقيقت اين است كه براي خوشبختي، هيچ زماني بهتر از همين الآن وجود ندارد.
اگر الآن نه، پس كي؟
زندگي همواره پر از چالش است.
بهتر اين است كه اين واقعيت را بپذيريم و تصميم بگيريم كه با وجود همه اين مسائل، شاد و خوشبخت زندگي كنيم.
به خيالمان مي رسد كه زندگي، همان زندگي دلخواه، موقعي شروع مي شود كه موانعي كه سر راهمان هستند، كنار بروند:
- مشكلي كه هم اكنون با آن دست و پنجه نرم مي كنيم
- كاري كه بايد تمام كنيم
- زماني كه بايد براي كاري صرف كنيم
- بدهي‌هايي كه بايد پرداخت كنيم
- و ... بعد از آن زندگي ما، زيبا و لذت بخش خواهد بود!
براي آغاز يك زندگي شاد و سعادتمند لازم نيست كه در انتظار بنشينيم:
- در انتظار فارغ التحصيلي
- بازگشت به دانشگاه
- كاهش وزن
- افزايش وزن
- شروع به كار
- مهاجرت
- دوستان تازه
- ازدواج
- شروع تعطيلات
- صبح جمعه
- در انتظار دريافت وام جديد
- خريد يك ماشين نو
- باز پرداخت قسط ها
- بهار و تابستان و پاييز و زمستان
- اول برج
- پخش فيلم مورد نظرمان از تلويزيون
- مردن
- تولد مجدد
- و...
خوشبختي يك سفر است، نه يك مقصد.
هيچ زماني بهتر از همين لحظه براي شاد بودن وجود ندارد.
زندگي كنيد و از حال لذت ببريد.
اكنون فكر كنيد و سعي كنيد به سؤالات زير پاسخ دهيد:
1- پنج نفر از ثروتمندترين مردم جهان را نام ببريد..
2- برنده‌هاي پنج جام جهاني آخر را نام ببريد.
3- آخرين ده نفري كه جايزه نوبل را بردند چه كساني هستند؟
4- آخرين ده بازيگر برتر اسكار را نام ببريد.
نميتوانيد پاسخ دهيد؟ نسبتاً مشكل است، اينطور نيست؟
نگران نباشيد، هيچ كس اين اسامي را به خاطر نمي آورد.
روزهاي تشويق به پايان مي رسد! نشان هاي افتخار خاك مي گيرند! برندگان به زودي فراموش ميشوند!
اكنون به اين سؤالها پاسخ دهيد:
حالا ساده تر شد، اينطور نيست؟
افرادي كه به زندگي شما معني بخشيده‌اند، ارتباطي با "ترين‌ها" ندارند، ثروت بيشتري ندارند، بهترين جوايز را نبرده‌اند ....
آنها كساني هستند كه به فكر شما هستند، مراقب شما هستند، همان هايي كه در همه ی شرايط، كنار شما مي مانند ...
كمي بيانديشيد. زندگي خيلي كوتاه است.
شما در كدام ليست قرار داريد؟ نمي دانيد؟
اجازه دهيد كمكتان كنم.
شما در زمره‌ی مشهورترين نيستيد...،
شما از جمله كساني هستيد كه براي در ميان گذاشتن اين پيام در خاطر من بوديد!
لحظه ها را گذرانديم که به خوشبختی برسيم، غافل از آنکه لحظه ها همان خوشبختی بودند. (دکتر شريعتی)

مروري بر نظريه انگيزه هاي انساني مازلو

 

منابع :

Maslow's Hierarchy of Needs

BY : C. George Boeree

Toward a Psychology of Being

By: Abraham Harold Maslow

 

 

ابراهام هارولد مازلو 1 آپريل 1908 در نيويورك بدنيا مي آيد اما  اصيلتش روس است

در سال 1934 از دانشگاه ويسكونسين مدرك دكتري در رشته روانشناسي مي گيرد.

كه البته همه اينهايي كه گفتم هيچ كدوم به ما مربوط نمي شه

چيزي كه به ما مربوط مي شود تئوري هستش كه انگيزه هاي انساني رو مطرح مي كنه كه شايد شما قبلا تحت عنوان هرم مازلو شنيده باشيد .

قصه از اونجا شروع مي شه كه مازلو در حال تحقيق بر روي تعدادي ميمون بوده كه مي بينه بعضي از نياز هاي آنها به بعضي هاي ديگه مي چربه ، مثلا اگر يك ميمون هم گرسنه باشه هم تشنه اول نياز تشنگي خود رو برطرف مي كنه بعد ميره سراغ سبد غذا.

اين در حاليه كه نياز به تنفس نسبت به هر دوي اين نياز ها در ارجحيت است .

مازلو وقتي به درك اين مسئله مي رسد تصميم مي گيرد كه براي ادامه تحقيق از نمونه هاي انساني كمك بگيرد كه تست هاشو با نمونه سوال هايي كه من خدمت شما دادم شروع مي كنه .

در اثر تحقيقاتي كه مازلو انجام ميده 5 مر تبه از پيشرفت رو براي انسان مشخص مي كنه و نشون ميده كه چرا تعداد انسان هايي كه از زندگي احساس رضايت ندارند نسبت به انسان هايي كه احساس رضايت مي كنند بيشتر است .

مازلو ثابت مي كند كه هرگاه شما از كسي سوال بكنيد كه بدون معطلي بگويد بزرگترين مشكلش چيست جواب وي ايشان را در يكي از اين 5 مر تبه طبقه بندي مي كند .

 

حالا بنگريم اين پنج طبقه چي هستند .

 

طبقه اول

نياز هاي فيزيولوژيك

نيازهايي مثل تنفس O2   آشاميدن - نياز به قند – نمك – پروتئين – كلسيم – و ديگر مواد معدني – و بالانس ph  مواد ورودي به بدن ( چون همه مي دونيم كه اسيد غليظ يا باز غليظ هر دو ممكن است مارو بكشه  درست مثل دماي 98 درجه يا نزديك به آن)

نياز به خواب و استراحت -   بازدم Co2   و نياز به .... كه اينجا جاش نيست بگم همه در كلكسيوني قرار مي گيرند كه مازلو اون ها رو تحت عنوان پله اول يا نيازهاي فيزيولوژيك مطرح مي كنه .

دانشمنداني كه بعد از ايشان آمدند و تحقيقات ايشان را ادامه دادند مي گويند خواسته هاي بانوان باردار مثلا براي نوشيدن آب پرتقال همانا كمبود يكي از موارد ذكر شده است كه در اينجا كمبود ويتامين c مي باشد .

در پله اول همونطور كه ملاحظه مي كنيد انسان با حيوان هيچ تفاوتي ندارد .

 

اما طبقه دوم

نياز به امنيت و آسايش

زماني كه انسان توانست به تمام يا بخش اعظمي از نيازهاي پله اول دست پيدا كنه پا به پله دوم مي گذاره كه پله دوم از نظر مازلو اينطور معني ميشه:

نياز به پشتيباني و حمايت ، نياز به داشتن موقعيتي پايدار

اين دو نياز شامل داشتن سرپناه ( در جامعه مترقي خانه ) داشتن شغل كه تعداد زيادي از جوابهايي كه به من داديد  نگراني هايي در مورد پيدا كردن  شغل بود – نياز به بيمه و بازنشستگي و ...

 

خوب متاسفانه فكر مي كنم خيلي ها تا حالا تو پله دوم گير كرديم اما نگران نباشيد !

 

بريم سراغ طبقه سوم

عشق و احساس تعلق داشتن

بعد پله هاي اول و دوم در پله سوم اين مسئله مطرح مي شه كه انسان احتياج داره كه رفيق داشته باشه ( حالا پسر يا دخترش رو نگفته مازلو  ما رو تو بلا تكليفي گذاشته )

نياز به داشتن يك عزيز داريم – نياز به داشتن فرزند = به طور عمومي نياز به روابط احساسي و دوستانه يا حداقل اينكه اجتماعات اقليت ما رو بپذيرند .

راه هايي كه معمولا بشر اين نيازخودشو تامين مي كنه عبارتند از

-       ازدواج و تشكيل خانواده

-       عضويت در انجمن ها ي مختلف مثل بسيج

-       يا حتي عضويت در گروه هاي خلاف كار ( گنگ ها )

-       يا عضويت در باشگاه هاي مختلف

 

حالا مي رسيم به طبقه چهارم

نياز به اعتبار - شهرت

( مثه اينها كه دار و ندارشون رو مي فروشن تا يك ويدئو كليپ توي pmc ازشون پخش شه حالا كاست وcd هاشون هم اگه نفروخت مهم نيست حداقل شهرت رو كسب كردن )

مازلو اين طبقه رو به دو دسته تقسيم كرده

دسته بالا و دسته پايين

دسته پائين شامل كساني هستند كه نياز به احترام ديگران دارند – نياز به شهرت دارند – نياز به مقام دارند – نياز به تصديق دارند ( كه اين تصديق با گواهينامه رانندگي فرق مي كنه اينجا منظور از تصديق به رسميت شناخته شدن يا تاييد منظور است ) يا نياز به توجه و قدرداني

و اما در مقابل دسته بالا شامل افرادي مي شود كه روح رقابت دارند – اعتماد به نفس دارند –سلطه جو هستند البته نه بمعناي منفي آن در خاور – استقلال طلب – و آزادي خواه مي باشند.

حالا چرا فردي كه به جاي نياز به احترام ديگران داراي اعتماد به نفس مي باشد در دسته بالا قرار مي گيرد به اين علت است كه از دست دادن احترام ديگران بسيار آسان تر است از دست دادن اعتماد به نفس است  – به عبارت ديگر بدست آوردن هر يك از موارد بالا دستي به مراتب دشوار تر از موارد پايين دستي است

مازلو به تمامي چهار طبقه آمده نام نيازهاي كمبود(Deficit Needs) 
مي گذارد
 .

براي توضيح اين امر مازلو مي گويد اگر به بخشي از  نيازهاي D  برسيد شما همچنان احساس كمبود و نياز را در خود داريد اما اگر به تمام آن چه كه تحت عنوان نيازهاي D مطرح شد برسيد هيچ احساس خاصي نداريد به عبارت ديگر شما هرگز دلتان براي آب تنگ نمي شود مگر اينكه چاهتان خشك شده باشد .

مازلو در رابطه با اين طبقه برحسب تعادل حياتي مي گويد(homeostasis )   تعادل حياتي در بدن مانند ترموستات براي آبگرمكن است كه هرگاه بيش از اندازه آب گرم شود به صورت خودكار آبگرمكن خاموش مي شود و هرگاه كه آب بيش از حد سرد شود به صورت خودكار آبگرمكن هم روشن مي شود.

مازلو تمام چهار طبقه را جز نيازهاي حياتي مي داند حتي نياز به عشق و اعتبار وجود و يا عدمشان در سلامتي ما نقش دارند وي اعتقاد دارد كه اين نياز ها به صورت غريزي با ما بدنيا مي آيند ( برخلاف فرويد كه مي گه انسان تنها با 2 غريزه و نياز بدنيا مي آيد 1- نياز به زندگي 2- نياز به مرگ)

مازلو مي گويد نيازهاي انساني اگرچه پله رشد مي كنند اما ممكن است در شرايط بحراني از پله اي به پله پايين تر سقوط كند .

اين امر در مورد جامعه هم اتفاق مي افتد ، وقتي جامعه اي رهبري رو از دست مي دهد جامعه بدنبال رهبري ديگر مي گردد تا اوضاع روبراه شود .در زمان بمباران همه بدنبال پناهگاه مي گردند . يا مثال ساده تر بعد از يك عمر زندگي خوب و خوشبخت وقتي كه شما با مشكل مالي روبرو بشويد به چيزي به چز پول نمي توانيد فكر كنيد .

 

حالا دليل سوال اول من

مازلو مي گويد : از مردم بپرسيد كه بزرگترين چيزي كه فكر شما را مشفول كرده چيست ، جوابشان آنها را در يكي از اين طبقات مي گنجاند .

 

 

طبقه پنجم

خود شكوفايي

نياز به خودشكوفايي نيازي است كه با برطرف شدن آن افزايش مي يابد يا به عبارت ديگر سيري ناپذير است .

از نظر مازلو مادامي كه شما نتوانسته ايد نيازهاي كمبود D  را به طور كامل يا حداقل تا مرز قانع كننده اي برطرف كنيد هرگز نمي توانيد به اين مرحله برسيد ، و هرگز نمي توانيد شماي كامل باشيد .

اين اصلا تعجب آور نيست كه تعداد انسان هايي كه به اين مرحله مي رسند بسيار كم است مازلو در زمان خودش مي گويد تنها در حدود2% از انسان ها به اين مرحله رسيده اند.

براي اينكه به تعريفي از اين قبيل افراد برسيم مازلو روشي را پيش رو مي گيرد كه آن را آناليز زيستي مي نامد .

مازلو سعي كرد كساني را مورد بررسي قرار دهد كه نيازهاي D را برطرف كرده بودند

از آن دسته افراد توماس جفرسون- آبراهام لينكولن – آلبرت انيشتين -  الينور روزولت به علاوه 17 نفر ديگه كه تماما كساني بودند كه با استانداردهاي مازلو تمام نيازهاي D  آنهابرطرف شده بودند.

با نگاه بر ليست اسامي كه آمد شما مي بينيد كه از نظر مازلو فرد خودشكوفا چه كساني مي توانند باشند

مازلو تمام نوشته هاي اين افراد – تصميمات- برخوردها و به طور كلي زندگي آن ها را بررسي كرد و توصيفات زير براي طبقه پنجم رسيد .

افراد خودشكوفا كساني هستند كه :

واقع گرا هستند – تميز و اصلي را از فرع و كذب تشخيص مي دهند

مشكل گشا هستند – به مشكلات مانند متقاضيان جواب مي نگرند نه مشكلات شخصي كه با آن محاصره شوند.

داراي دركي متفاوت نسبت به معنا و پايان هستند. آنها اعتقاد دارند پايان معني ندارد – اما معاني مي توانند پايان باشند ( سفر مهم تر از پايان سفر است )

فروغ فرخزاد مي گويد پرواز را بخاطر بسپار پرنده مردني است

آنها به گونه اي ديگر با اجتماع اجين مي شوند ترجيح مي دهند ابتدا خود را در تنهايي بفهند سپس دوستاني محدود مي گيرند و تعداد دوستانشان زياد نيست.

خود پيرو هستند و هرگز نمي بينيد كه عرف اجتماعي يا فرهنگي در تصميمات آنها تاثير بگذارد .

داراي تواضع و فروتني هستند و به ديگران احترام مي گذارند

مي توانند چيزهاي بسيار ساده و پيش پا افتاده را خارق العاده ببينند و هميشه شاكر هستند.

همراه با اين خصوصيتشان قدرت خلاقيت دارند و مخترع هستند .

به طور معمول نسبت به ديگر انسانها روزهاي پرمخاطره بيشتري را پشت سر 
گذاشته اند
 .

 

با همه اين ها مازلو اعتقاد ندارد كه اين دسته از افراد انسان هاي كاملي هستند .

چرا كه در آنها رنج و احساس گناه ديده مي شود.

رنجي كه آنها حس مي كنند حتي از انسان هاي روان رنجور نيز بيشتر است .

اغلب پريشان خيال ، حواس پرت و بيش از اندازه مهربان هستند .

با ابن همه بعضي روزهايي داشته اند كه بسيار بي رحمانه تصميم گرفته اند .

ممكن است دچار از دست دادن شوخ طبعي شوند .

 

با اين همه ارزشهاي اين انسانها طبيعي و برگرفته از شخصيتشان مي باشد گاهي بيانگر چيزي مي شوند كه ممكن است به سختي بتوان آن را پذيرفت مانند شباهت روح و جسم – زن و مرد و يا-  خودخواه و غيرخودخواه

 

در نهايت مي گويد اين  دسته

صداقت را به دروغ ترجيح مي دهند

خداپسندانه را به شيطاني ترجيح مي دهند

زيبايي را به زشتي

زندگي را به مرگ

سادگي را به پيچيدگي

تفريح را به سختي

خودبسندگي را به وابستگي

پرمعنايي را به بي معنايي

 

در نگاه اول همه مي گوييم كه ما جز اين دسته هستيم اما آيا اگر ما دچار بحران شديد مالي باشيم و يا در شرايط جنگ باشيم درون يك زاغه آيا به هيچ يك از اين مفاهيم اهميتي مي دهيم ؟ يا به اين اهميت مي دهيم كه غذاي كافي براي خوردن پيدا كنيم ؟

مازلو معتقد است درصد كمي از مردم دنيا به اين موارد فكر مي كنند نه چون انسان هاي بدي هستند بلكه چون نيازهاي اوليه شان هنور برطرف نشده است.

طبق طبقه بندي مازلو فقط يك نفر در كلاس هست كه پاسخ ايشان به سوال بنده ايشان را در طبقه پنجم قرار مي دهد.

 

به هر حال قرض از همه اين حرفهايك چيز است و اين همون مسئله اي است كه تنها همون يك نفر مطرح كرده است ، مشكلات فرهنگي جهان سوم .... شما خودتون نگاه بكنيد حتي در جامعه تحصيل كرده كه نمونه اش ميشه همين كلاس چند نفر به اين موضوع اشاره كردند فقط يك نفر ، حالا با توجه به تعاريف مازلو و در نظر گرفتن تمام شرايط آمده واقعا حتي اگر اين يك نفر بخواهد مي تواند ما بقي جامعه رو بيدار كنه تا از پله هاي پايين نيازهاي انساني كمي به بالاتر نگاه كنند اصلا آيا ممكن است؟!

۴۷ کلیـد میانبـر برای تـمام مـرورگرها



 
تب ها
Ctrl+1-8 : با این کلیدهای میانبر می توانید بین تب های مرورگر جابجا شوید. البته تنها به هشت تب اول از سمت چپ محدود خواهید بود و برای بقیه تب ها کاربردی نخواهد داشت. 
Ctrl+9 : بلافاصله به آخرین تب سمت راست در پنجره مرورگر منتقل می شوید.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


Ctrl+Tab :
 به تب بعدی منتقل می شوید. به عبارت دیگر به تب سمت راست منتقل می شوید. Ctrl+Page Up هم در اغلب مرورگرها، به جز اینترنت اکسپلور، کار مشابهی انجام می دهد. 
Ctrl+Shift+Tab : به تب قبلی یا همان تب سمت چپ منتقل می شوید. در اغلب مرورگرها، به جز اینترنت اکسپلورر، کلیدهای Ctrl+Page Down هم چنین کاری را انجام می دهند.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


Ctrl+W یا Ctrl+F4 :
 بستن تب جاری. 
Ctrl+Shift+T : دوباره باز کردن تب بسته شده. کاری همانند راست کلیک کردن در بالای پنجره مرورگر و انتخاب گزینه Reopen closed tab. 
Ctrl+T : باز کردن تب جدید. 
Ctrl+N : باز کردن پنجره مرورگر جدید. 
Alt+F4 : بستن پنجره جاری (حاوی تمامی تب ها). این میانبر در تمامی اپلیکیشن ها کاربرد دارد. 
 کاربردهای موس روی تب ها
وسط کلیک روی تب : بستن تب. 
وسط کلیک یا Ctrl+چپ کلیک : انجام این کار بر روی یک لینک، باعث باز شدن آن درون یک تب جدید در پس زمینه می شود. اما شما در تب جاری باقی مانده و به تب جدید منتقل نمی شوید. 
Shift+چپ کلیک : باز کردن لینک در پنجره جدید مرورگر. 
Ctrl+Shift+چپ کلیک : باز کردن لینک در تب جدید و انتقال شما به آن تب. مانند اینکه روی لینک راست کلیک کرده و عبارت Open Link in New Tab را انتخاب کنید. 
 هدایت و ناوبری
Backspace یا Alt+مکان نمای چپ : برگشت به صفحه قبل. 
Alt+مکان نمای راست یا Shift+Backspace : رفتن به صفحه بعدی. 
F5 : بارگذاری دوباره صفحه 

Ctrl+F5 : بارگذاری صفحه و حذف کش . با این کار کل محتوای سایت از ابتدا دانلود می شود. 
Escape : توقف انجام کار. 
Alt+Home : باز کردن هوم پیج پیش تعریف شده مرورگر.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net


 
زوم
Ctrl و + یا Ctrl+حرکت رو به جلو چرخک وسط موس : زوم کردن 
Ctrl و - یا Ctrl+حرکت رو به عقب چرخک وسط موس : برگشت زوم و کوچک کردن صفحه 
Ctrl+0 : بازگشت زوم به سطح پیش فرض صفحه. 
F11 : حالت نمایش تمام صفحه.


گروه اینترنتی پرشیـن استار | www.Persian-Star.org


 
اسکرول کردن
Space یا Page Down : اسکرول فریم به فریم رو به پایین. 
Shift+Space یا Page Down : اسکرول فریم به فریم رو به بالا. 
Home : پریدن به بالای صفحه. 
End : پریدن به پایین صفحه. 
کلیک وسط موس روی صفحه : اسکرول با حرکت موس.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


 
آدرس بار

Ctrl+L 
یا Ctrl+D یا F6 : تمرکز روی آدرس بار و انتقال مکان نما به آن، لذا شما می توانید تایپ را شروع کنید. 
Ctrl+Enter : اضافه کردن پیشوند www. و پسوند .com به متن درون آدرس بار و سپس بارگذاری سایتی با آن آدرس. برای مثال اگر شما در آدرس بار تنها عبارت google را تایپ کرده و Ctrl+Enter را بزنید، سایت www.google.com باز می شود. 
Alt+Enter : آدرس سایتی را که درون آدرس بار تایپ کرده اید، درون یک تب جدید باز می کند. 
 جستجو
Ctrl+K یا Ctrl+E : تمرکز روی باکس جستجوی مرورگر. در صورتی مرورگر باکس جستجوی اختصاصی جداگانه نداشته باشد، این کار مکان نما را به آدرس بار منتقل می کند. توجه داشته باشید در اینترنت اکسپلورر Ctrl+K پاسخگو نیست و باید از Ctrl+E استفاده کنید. 
Alt+Enter : نتیجه جستجوی تایپ شده درون کادر جستجو را در تب جدیدی نمایش خواهد داد. 
Ctrl+F یا F3 : کادر جستجوی درون متنی مرورگر را باز می کند تا به جستجوی عبارتی خاص در همان تب جاری بپردازید. 
Ctrl+G 
یا F3 : با استفاده از کادر جستجوی درون متنی مرورگر، درون همان تب جاری به دنبال نتایج بعدی مرتبط با عبارت جستجو می گردد. 
Ctrl+Shift+G
 یا Shift+F3 : به دنبال نتایج قبلی مرتبط با عبارت جستجو می گردد.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


 
تاریخچه و بوک مارک ها
Ctrl+H : باز کردن صفحه تاریخچه وبگردی یا browsing history 
Ctrl+J : باز کردن صفحه تاریخچه دانلود یا download history 
Ctrl+D : اضافه کردن وب سایت حاضر به لیست بوک مارک ها 
Ctrl+Shift+Del : باز کردن پنجره پاکسازی تاریخچه وبگردی


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


 
دیگر کارکردها
Ctrl+P : چاپ صفحه جاری 
Ctrl+S : ذخیره صفحه جاری روی کامپیوتر 
Ctrl+O : باز کردن یک فایل از روی کامپیوتر 
Ctrl+U : باز کردن پنجره نمایش سورس کد صفحه جاری. البته این قابلیت در IE کار نمی کند. 
F12 : باز کردن Developer Tools. البته در فایرفاکس نیازمند نصب افزونه فایرباگ است.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

بدون شرح


تاریخ تولدت مهم نیست،  تاریخ "تبلـــورت" مهم است ...!


اهل کجا بودنت مهم نیست ، "اهــل و بـجـا" بودنت مهم است ...!


منطقه زندگیت مهم نیست ،  "منطــق زنـدگـیت" مهم است ...!


و گذشته ی زندگیت مهم نیست ؛


امــروزت مهم است که از چه گــذشتـه ای و چه چیزی برای فــرداهایت میسازی..

!!!!  پس بمان برای ساختن ...نساز برای ماندن  !!!!!

دریاچه گهر

در میان رشته کوه های زاگرس و در دامنه اشترانکوه، دریاچه آب شیرین دائمی تشکیل شده که به صورت یکی از جاذبه های دیدنی استان لرستان و حتی کل کشور شناخته می شود

  دریاچه گهر با وسعت 85 هکتار، به طول تقریبی 1700 متر و عرض میانگین 500 متر در ارتفاع 2360 متری از سطح آب های آزاد قرار گرفته است. این دریاچه زیبا در فاصله حدود 35 کیلومتری شهرستان دورود واقع شده و مسیر اصلی دسترسی به آن نیز از طریق همین شهرستان است. 



  اين درياچه با اقليم خاص طبيعي و بکر خود يکي ار زيباترين درياچه‌هاي کشور است و سالانه تعداد زيادي از هموطنان براي دستيابي به حيات مجدد خود به اين منطقه سفر مي‌کنند. 

از ديگر ويژگي‌هاي اين درياچه مي‌توان به آب زلال و پاک آن اشاره کرد که همچون رودي خروشان در تلاطم است.


پیوند درختان


 

پیوند از نظر فیزیولوژیکی و بیولوژیپیوند زدن که در حقیقت عبارت از زخم کردن و قطع مقدار زیادی از شاخ و برگ گیاه و بعداً مجبور کردن دو نبات مختلف به زندگانی با یکدیگر است، تغییرات فیزیولوژیکی و بیولوژیکی مخصوصی در گیاه پیوندی جدید به وجود می آورد.

جوش خوردن پیوندک و پایه

برای اینکه فسمت های مختلف دو گیاه بتواند با یکدیگر زندگانی کرده و تولید نهال جدید کند و بهره کافی دهد باید اتصال این دو قسمت با یکدیگر کامل باشد یعنی باهم جوش خورده یکی شود.این موضوع ممکن نیست مگر آنکه پایه و پیوندک با یکدیگر نمو نموده و سلولهای محل اتصال با یکدیگر شروع به فعالیت کرده نسج جوانی به وجود آورد.برای حصول این مقصود، باید دو طبقه مولده پایه و پیوندک با یکدیگر منطبق شده به یکدیگر بچسبند یعنی هیچ قسم مانع از مایع یا جامد و یا بخار بین آنها قرار نگیرد.

در نباتات علفی تقریباً تمام سلولهای پایه و پیوندک نمو کرده یک نوع سنجش پارانشیمی تولید می کند که فضای بین پایه و پیوندک را پر می نماید.در نباتات خشبی این عمل تقریباً فقط بوسیله سلولهای طبقه مولده انجام می گیرد.پس از آنکه فضای بین پایه و پیوند به وسیله این نسج پر شد یک طبقه از سلولهای آن تبدیل به طبقه مولده شده و شبیه پلی رابط بین طبقه مولده پایه و این طبقه در پیوندک می شود که من بعد مانند کامبیوم معمولی درخت در داخل تولید آوندهای چوبی نموده و در خارج تشکیل آوندهای آبکشی می دهدو بدین ترتیب اتصال و یکسره شدن آوندها از پایه به پیوند عملی می شود.

در نباتات دو لپه اگر مانع تجانس پایه و پیوندک در بین نباشد جوش خوردن دو قسمت درخت پیوندی حتمی است ولی در نباتات یک لپه این امر غیر ممکن است و اگر هم پایه با پیوندک جوش بخورد دوام آن حداکثر یک سال خواهد بود.( بنا بر تجربیات شوبرت در کتاب مولیش) علت عدم موفقیت درپیوند کردن نباتات یک لپه مانند درخت خرما ، فقدان ساختمان ثانوی و عدم وجود طبقه مولده متصل به هم می باشد.

قرابت پیوندک با پایه

جوش خوردن پایه و پیوندک تابع دقت در عمل قرار دادن پیوندک روی پایه می باشد ، یعنی دو طبقه مولده باید حتماً با یکدیگر تماس حاصل کنند ولی برای منظور مورد بحث یعنی جوش خوردن دو قسمت با یکدیگر این شرط کافی نیست زیرا علاوه بر لزوم تطبیق دو طبقه مولده طبیعت دو گیاه مورد عمل نیز باید با یکدیگر وفق دهد و یا به عبارت دیگر تجانس و قرابتی نیز بین انها برقرار باشد.تا عمر درخت پیوندی زیاد شده و بهره کافی دهد.در پاره ای از نباتات مشاهده می شود که دو نوع گیاه مختلف مانند درخت گلابی و درخت به کاملاً با یکدیگر جوش خورده تولید درختی پر بهره و نسبتاً قوی می نماید.در بعضی از درختان دیگر حتی افراد یک جنس را که ژانر می نامند نمی توان با یکدیگر پیوند نمود مثلاً سیب و گلابی که هر دو از یک جنس ولی جور مختلف می باشند اغلب با یکدیگر جوش نمی خورند و اگر هم اتفاقاً پایه .و پیوندک با یکدیگر جوش خورد عمر درخت پیوندی خیلی کوتاه می باشد و از نظر اقتصادی کم بهره خواهد بود.این قرابت و تجانس که امری است طبیعی گاهی به اندازه کار پیوند زدن را مشک می کند که پاره ای از درخت های سیب را نمی توان با یکدیگر پیوند نمود.مثلاً درخت سیبی که دارای چوب نرم است و درخت سیبی که چوب آن سخت می باشد با یکدیگر قابل پیوند نیست.

موضوع تجانس بین پایه و پیوند که از مسائل مهم پیوند زدن و یکی از شرایط لازم موفقیت در عمل پیوند می باشد کاملاً تجربی است .یعنی فقط عمل و ازمایش نشان می دهد که چه نوع گیاهی یانبات دیگر قابل پیوند کردن است.

در قاعده عمومی و بطور کلی می توان گفت که گونه های مختلف یک جنس با یکدیگر قابل پیوند کردن می باشد.موفقیت در پیوند دو جنس مختلف مشکل و به طور استثناء حاصل می شود ودر چنین مواقع درخت پیوندی ضعیف و یا کم عمر است و پیوند افراد و خانواده مختلف با یکدیگر غیر ممکن است.

اثر متقابل پیوندک و پایه روی یکدیگر و نتایج آن

عده ای از دانشمندان ( من جمله مولیش) معتقد هستند که پایه و پیوندک در یکدیگر تاثیر ندارند زیرا هیچ یک از تغییرات حاصله ارثی نیست و با بذر قابل تکثیر و تولید مجدد نمی باشد.دسته ای دیگر مانند دانیل و بوف عقیده دارند که تاثیر متقابل دو قسمتی که با یکدیگر زندگانی می کنند زیاد است و این تغییرات ارثی می باشد و حتی ممکن است منجر به ایجاد گونه جدیدی بشود مانند بذری که از پیوند کلم معمولی روی ریشه شلغم به دست می آید.

1- در پاره ای از درختان رنگ میوه و یا رنگ برگ و گل در اثر انتخاب پیوند مناسب تغییر می کند مثلاً اگر یک گوجه فرنگی را که دارای برگهای قرمز رنگ است روی گوجه آمریکایی پیوند کنند رنگ برگ آن تیره تر می شود تا آنکه همان گونه را روی گوجه معمولی پیوند بزنند.

2- نتیجه دیگر اثر متقابل پایه و پیوندک مقاومت بیشتر درخت پیوندی به بیماریها و سرمای زیاد می باشد.

3- یکی دیگر از تاثیرات پیوند کردن درختی کم شدن عمر بعضی از درختان پیوندی است.هر گاه پسته معمولی را روی درختی از گونه خود و یا از گونه آتلانتیکا پیوند کنند درخت پیوندی در حدود دویست سال عمر می کند ولی درخت پسته ای که در آن پیوندک پسته معمولی و پایه درخت بنه با چاتلانقوش باشد بیش از 60 یال عمر نمی کند

فواید پیوند

در گیاهانی که نمی توان آنها را با قلمه و یا پا جوش ازدیاد نمود برای حفظ مشخصات خارجی و داخلی یعنی ژنتیکی پایه مادری از پیوند استفاده می نماید به عبارت دیگر پیوند کردن تغییری در خواص ظاهری و یا باطنی پیوندک نمی دهد.

2- درختان کهن که به علتی قسمت هوایی ان از بین رفته و یا فرسوده شده باشد ولی ریشه آن قوی و فعال است می توان ان درخت را به وسیله پیوند جوان کرد و این عمل را نسبت به نوع درخت تا حداکثر 5 مرتبه تکرار نمود.

3- در درختان ضعیف که مقدار ریشه در آنها کم بوده و یا طبیعاتاً قادر به جذب شیره خام به اندازه کافی نمی باشند با پیوند کردن شاخه ریشه داری به تنه ان جبران کمبود شیره خام را نموده قسمت هوایی چنین درختی قوی می گردد.این کاملاً کاملا شبیه به تزریق خون در بدن بیماری است که مقدار زیادی از خون خود را از دست داده باشد با این تفاوت که نزد انسان پس از یک یا چند مرتبه تزریق کمبود خون تامین شده و تکرار عمل لازم نیست ولی در درختان این تزریق شیره خام اضافی باید همیشگی باشد و به این جهت است که با پیوند کردن پایه ریشه داری که در نزدیکی درخت مورد عمل کاشته شده برای همیشه منبع شیره خامی در دسترس آن قرار می دهند.

4- اغلب اتفاق می افتد که در زمستان جانوران جونده مانند خرگوش به باغ آمده پوست درختان را می جوند و از این را ه اغلب باعث خشک شدن درخت می گردند.برای نجات درخت از مرگ حتمی کافی است دو سر شاخه جوان را در بالا و زیر خم حاصله از دندان جانور به طوری که بعداً شرح خواهیم داد پیوند کنند.

پس از دو یا سه سال شاخه های جوان پیوند شده قوی گردیده و علاوه بر رساندن مقدار کافی شیره خام به درخت وزن قسمت هوایی آن را نیز تحمل نموده تاج درختبر جا می ماند و در این موقع اگر شدت آسیب زیاد باشد به حدی که نتوان باقی مانده تنه زخمی درخت را یعنی قسمتس که بین دو محل پیوند قرار گرفته نگاه داشت آن را قطع می کنند و درخت به جای یک تنه دارای چهار پایه خواهد شد.

5- هر گاه درختی در محل معینی نتواند به وسیله ریشه خود تهیه مواد غذایی کند از پیوند استفاده نموده درخت مطلوب را روی پایه دیگری که قرابت و تجانس با درخت مورد بحث داشته باشد پیوند می نمایند مانند بادام که در اراضی مرطوب نمی توانند زندگانی کنند و یا رازقی در خاکهای آهکی در این صورت بادام را روی گوجه و رازقی را روی یاس معمولی که قادربه زندگانی در خاک آهکی می باشد پیوند می کنند.

6- در درختانی که روی ریشه خود ضعیف و یا زیادتر از حد معمول و لازم قوی می شوندباغبان با پیوند نمودن این نوع درختان روی پایه مناسب دیگر قدرت و یا ضعف قسمت هوایی درخت مورد عمل را بنابر میل خود تغییر می دهد.مانند پیوند درخت گلابی روی پایه به.درخت به طبیعتاً کوتاه و تقریباً درختچه است و ریشه آن نیز کم و سطحی می باشد.پیوند درخت گلابی روی درخت به از این ضعف و کمی ریشه استفاده نموده کوتاه و کم رشد می شود ولی در عوض دارای میوه شیرین تر و کمی مرغوب تر می گردد.

7- در پاره ای از درختان مانندپسته گل نر و ماده از یکدیگر مجزا و روی دو درخت جدا قرار دارد به نحوی که اگر تمام درختان پسته در باغی به تنهایی از درخت نر یا ماده تشکیل شده باشند آن باغ هیچگاه بهره نخواهد داد.و لازم است حتماً هر دو نوع درخت را نزدیک یکدیگر کاشت.معمولاً در بدر تاسیس باغ پسته برای هر 9 عدد درخت پسته ماده یک درخت نر به منظور تامین مقدار لازم پلن یا گرده برای تلقیح می کارند ولی در اغلب باغات کهنه مانند باغات پسته دامغان مشاهده می شود که تمام درختان باغ از نوع ماده می باشندو مقدار حصول باغ پسته بسته به وزش باد یا وجود یک درخت یا چند درخت نر در باغات مجاور می باشد و بنابراین اولاً درختان هر سال میوه نمی دهندو یا اگر میوه دار شوند، مقدار آن سیار کم می باشد.برای رفع این عیب و اصلاح باغ کهنه باید از پیوند استفاده نمود.به این طریق که روی پاره ای از درختان ماده که به فاسله منظمی از یکدیگر قرار دارند یک شاخه را باجوانه درخت نر پیوند می نمایند تا هر سال مقدار کافی گرده برای بارور کردن گلهای ماده موجود باشد و بهره برداری از باغ هر سال منظم و مرتب گردد.

8- معمولاً گیاهانی که از بذر یا هر وسیله غیر تناسلی به غیر از پیوند به وجود می آیند پس از مدتی زندگانی و رسیدن به حد بلوغ که بطور متوسط 6تا 7 سال به طول می انجامد شروع به میوه دادن و یا گل کردن می نماید.در صورتی که اگر همین درختان بوسیله پیوند زیاد شوند پس از مدت کوتاهی که حداکثر از 2تا3 و یا 4 سال تجاوز نمی کند شروع به گل کردن و میوه دادن می نماید. بنابراین یکی دیگر از فواید پیوند تسریع در بهره برداری می باشد.

9- در آزمایشگاه ها مخصوصاً در مورد اصلاح میوه و یا ایجاد انواع جدید بوسیله دو رگ گیری لازم است که قبلاً نوع میوه حاصله مورد آزمایش قرار گیرد و کاشتن بذر همیشه حصول مقصود را به تاخیر می اندازد در صورتی که پیوند دوره آزمایش را کوتاه می کند.
10- در پاره ای درختان پیوند قدرت بار دادن درخت پیوندی را زیاد می کند.

11- معمولاً تکثیر مکرر گیاهی در مدت طولانی با تقسیم ریشه یا بذر خالص نیکو و جلب توجه گیاه را از بین برده و محصول نامرغوبی جایگزین میوه یا گل مرغوب آن می گردد و این خاصیت در اصطلاح علمی انحطاط یا دژنرسانس نام دارد .مثلاً گل کوب را هر گاه به وسیله تقسیم غده ریشه ازدیاد نمایند پس از مدتی گلها کوچک و نامرغوب می شود.برای جلوگیری از انحطاط و یا اقلاً به تاخیر انداختن آن می توان از قلمه و یا پیوند استفاده نمود.

12- بعضی از درختان تولید پاجوش فراوان می کنند. پاجوش زیاد باعث ضعف درخت می شود و قطع و بر طرف کردن آنها نیز دشوار و مستلزم مراقبت دائمی و هزینه می باشد.مانند انواع یاس درختی و پاره ای از گل های سرخ و نسترن برای رفع این زحمت اغلب گل یا میوه مطلوب را روی پایه ای که طبیعتاً پاجوش نمی دهد پیوند می نمایند.

13- اغلب مشاهده می شود که درختی با دارا بودن تمام شرایط لازم برای میوه دادن مانند سن بلوغ قدرت کافی و عدم شاخ و برگ زیاد معهذا میوه نمی دهد.علت این امر هنوز کاملا روشن نیست ولی تجربه نشان داده است که هر گاه چند جوانه گل از درخت همجنس روی یکی از شاخه های آن پیوند کنند درخت مورد عمل در سالهای بعد مرتباً میوه خواهد داد.

فصل پیوند

بنابر آنچه بیان شد موقع پیوند زدن زمانی است که گیاه در دوره فعالیت یعنی شیره نباتی در جریان باشد.بنابراین از نظر علمی در هر موقع از ستال به استثنای موقعی که گیاه در دوره استراحت به سر می برد و شیره نباتی راکد گردیده می توان عمل پیوند را انجام داد.

این نظریه در عمل به اشکالاتی بر می خورد که عملا موقع پیوند زدن را محدود می کند.

1- مقدار زیاد شیره نباتی مانع ایجاد تماس بین پیوندک و پایه در ناحیه طبقه مولده و جوش خوردن آنها با یکدیگر می شود و به اصطلاح باغبانان پیوندک در شیره نباتی مایع مانع ایجاد تماس بین پیوندک و پایه در ناحیه طبقه مولده و جوش خوردن آنها با یکدیگر می شود و به اصطلاح باغبانان پیوندک در شیره نباتی خفه می گردد.

2- حرارت زیاد باعث تبخیر فوق العاده پیوندک شده و قبل از آنکه سلولهای طبقه مولده یکی شوند و شیره نباتی کافی به پیوندک برسد، گرما پیوندک را خشک نموده از بین می برد.

3- سرمای زمستان و یخبندان و بطور کلی حرارت کمتر از 10 درجه در هوای اطراف پیوندک نیز مانع فعالیت سلولهای نامبرده گردیده جوش خوردن پیوند را غیر ممکن می سازد.

بنابر آنچه گفته شد عملاً در دو فصل بطور حتم می توان گیاهان را پیوند کرد .یکی در فصل بهارپس از بیدار شدن پایه و قبل از انکه شدت جریان شیره نباتی زیاد شود و یا انکه سرمای اول بهار مانع فعالیت سلولهای قسمت هوایی گیاه گردد و دیگری در اواخر تابستان و یا ائایل پائیز (بنا بر نوع درخت ) که جریان شیره نباتی تا اندازه ای کند شده و سرمای زمستان هنوز فرا نرسیده است.بدیهی است که هر گاه ممکن شود با وسایل مناسبی از اثر سوء گرمای تابستان جلوگیری به عمل آید و یا آنکه گرمای هوای محل اجازه دهد می توان درفصل نامبرده نیزعمل پیوند را انجام داد.

وسایل و لوازم پیوند زدن

این ادوات عبارتند از : اره بزرگ و کوچک – داسک – قیچی باغبانی – چاقوی پیوند زنی – داس مخصوص جهت تهیه پایه در پیوند اسکنه – ریسمان و چسب پیوند می باشد.

ریسمانی که در پیوند زدن به کار می رود باید دارای شرایط زیر باشد :

1- در مقابل آفتاب و رطوبت زود نپوسد.

2- ریسمان باید به اندازه کافی قابل کشش باشد تا مانع نمو قطری پایه در محل پیوند نگرددزیرا اگر ریسمان فاقد این خاصیت باشد پیوندک از بالای محل پیوند نمو زیاد نموده و متورم می گردد در صورتی که پایه در آن نقطه نازک و ضعیف می ماند و این امر ممکن است در آتیه باعث سستی درخت پیوندی گردیده و در اثر جزیی حادثه و یا وزش باد نسبتاً شدیدی قسمت پیوندی درخت از پایه جدا شود.

3- ریسمانی که برای بستن به کار می رود نباید در اثر رطوبت کوتاه شود و یا به اصطلاح معروف « آب برود» زیرا در این صورت ریسمان کوتاه شده به پایه و پیوندک فشار وارد آورده مانع نمو و رشد قطری شاخه می گردد.در عین حال رطوبت و حرارت نباید موجب طویل شدن ریسمان گردد چه در این جالت ریسمان از دو شاخه باز شده و نتیجه مطلوب ازبستن پیوندک و پایه حاصل نمی شود.هر اندازه درخت قوی و ضخیم تر است ریسمان نیز باید کلفت تر و محکم تر باشد.

4- ریسمان باید به اندازه کافی محکم باشد تا در اثر قطور شدن شاخه ریسمان قبل از موقع مناسب پاره نشود.

انواع ریسمان

ریسمانهای مختلفی که برای بستن پیوندک به کار برده می شود عبارت است از : ریسمان پشمی – پنبه ای – علفی و یا پوست پاره ای از درختان مانند پوست درخت بید و غیره.

برای بستن انواع پیوند های نازک و متوسط ریسمان پشمی وسیله خوبی است .رطوبت در این نوع ریسمانها تاثیر ندارد.مخصوصا اگر در موقع تهیه آنها شم مورد استفاده را مدتی در روغن گذارده باشند.قوه کشش پشم نیز به اندازه کافی می باشد.

در رسمان پنبه ای نیز تغییرات جوی مخصوصا رطوبت تاثیر نداردولی قوه کشش آن کم است و در بستن درختان سریع الرشد مانع نمو قطری محل پیوند می شود .ریسمان پنبه ای بیشتر برای بستن درختان ضخیم و آنهایی که نمو و رشد قطری کمی دارند مورد استفاده قرار می گیرد.

ماده ای که برای این منظور مورد استفاده قرار می گیرد ، چسب پیوند نام دارد و باید دارای خواص زیر باشد:

1- چسب پیوند باید در مقابل گرمای خورشید اب نشود زیرا در این صورت جوانه هایی که زیر محل پیوند قرار گرفته است ، در اثر ذوب چسب پوشیده شده و از فعالیت و نمو باز می ماند.

2- چسب پیوند باید به نحوی ترکیب شود که در مقابل سرمای اتفاقی ترک نخورد و منفذی بزای تبخیر پیوند و دخول آب و هوا زیر پیوند و پوست درخت ایجاد نشود.

3- چسب پیوند باید به اندازه کافی نرم باشد تا بتوان آنرا به آسانی روی شکافها و درخت مالید .

4- چسب پیوند باید غیر قابل نفوذ به آب و هوا باشد.

5- چسب پیوند باید از موادی ترکیب شده باشد که مضر برای سلامتی درخت نباشد ، یعنی پوست درخت را نسوزاند و سلولهای جوان را نکشد.

چسب پیوند از مخلوط کردن اجسام مختلف که هر کدام دارای چند یا یکی از خواص نامبرده می باشد به دست می آید و این اجسام عبارت است از : صمغ –سقز – قیر- زفت – موم – پیه- روغن کتان – پارافین – دوده – گل افرا – و در بعضی موارد الکل و تربانتین .در عمل تعداد معینی از اجسام نامبرده را به نسبت معین با یکدیگر مخلوط نموده مورد استفاده قرار می دهند.

ترکیب و تهیه چند نوع چسب

مخلوط اول : زفت 300 گرم – رزین 100 گرم – موم 50 گرم – پیه 25 گرم – گل افرا 25 گرم.

کلیه مواد نامبرده به غیر از گل افرا را بعد ازخرد کردن باهم ذوب نموده پس از ان گل افرا را اضافه می کنند.بعد از آنکه در اثر بهم زدن ملوط یکنواختی تهیه شد ، ان را در آب سرد ریخته آنقدر مالش می دهند تا یک جسم کروی و سفتی به دست اید.

مخلوط دوم: رزین 250 گرم – زفت 750 گرم – پیه 250 گرم – و گل افرا 500 گرم .رزین و زفت از طرفی و پیه از طرف دیگر علیحده ذوب و بعداً مخلوط شده به مجموع مواد مذاب نامبرده گل افرا را اضافه می کنند.

مخلوط سوم : رزین 5 قسمت – زفت 3 قسمت – پیه 1 قسمت – گل افرا 2 قسمت.

دو جسم اول را علیحده و پیه را جداگانه ذوب نموده باهم مخلوط می کنند و بعد گل افرا را اضافه می نمایند.

مخلوط چهارم : موم 2 قسمت – صمغ (رزین ) 4 قسمت – پیه 1 قسمت.

مخلوط پنجم:موم 400 گرم – پیه 150 گرم – سقز 100 گرم.

مخلوط ششم : موم 5 قسمت صمغ (رزین ) 16 قسمت -روغن کتان 1 قسمت – دوده یا افرا 2 قسمت.

به طوریکه ملاحظه می شود انواع چسب و طرز تهیه آن متفاوت استو هر باغبان باید مطابق آب و هوای منطقه خود با مواد نامبرده چسب مناسبی تهیه کند.

چسب سرد

مخلوط اول : رزین 1000 گرم – موم 500 گرم – الکل 180 سانتی متر مکعب

مخلوط دوم: زفت 5000 گرم – گچ نرم 1200 گرم – اکل صنعتی 900 گرم - تربانتین 600 گرم موم 100 گرم.

زفت و موم را جداگانه ذوب نموده مخلوط می کنند سپس الکل و تربانتین را با هم در مخلوط بالا ریخته مدتی هم می زنند بعد گچ را به تدریج اضافه می کنند و آنقر هم می زنند تا محلول یک دستی به دست آید.این چسب مانند کلیه چسب های سرد باید پس از سرد شدن مورد استفاده قرار گیرد.

مخلوط سوم : زفت 1100 گرم – پیه 500 گرم – موم 250 گرم – الکل صنعتی 250 گرم.

برای نگهداری چسب سرد باید مقدار کمی از آن را در جعبه فلزی که در آن کاملاً بسته شود و هیچ منفذی برای تبخیر الکل یا تربانتین نداشته باشد قرار دهند.

طرزاستعمال چسب پیوند

هنگام استعمال چسب نکات زیر باید مورد توجه قرار گیرد:

1- کلیه زخمهای درخت و محل پیوند را باید فوراً و بدون وقت پس از انجام عمل پیوند با چسب بپوشانند.

2- در مصرف چسب نباید صرفه جویی کرد یعنی با ید به مقدار زیاد آن را روی زخمهای درخت قرار داد.تا از نفوذ آب و هوا زیر پوست گیاه به حداکثر و به طور موثری جلوگیری به عمل آید.

3- در انتهای پیوندک اگر بریدگی وجود داشته باشد باید آن را نیز زیر چسب پیوند پوشانید.

4- در صورتی که چسب گرم مورد استفاده قرار گیرد درجه حرارت آن باید به اندازه ای باشد که انگشتان بتوانند تحمل آنرا بنمایند زیرا در غیر اینصورت گرمای زیاد چسب باعث سوختن پوست و کشته شدن سلولهای زنده طبقه مولد و بطور کلی تمام سلولهای نبات که با چسب تماس دارند می گردد.
انتخاب پایه و پیوندکپایه و پیوندک باید هر کدام دارای خواص و صفاتی باشد تا پیوند زدن ممکن و یا از نظر اقتصادی مقرون به صرفه گردد.

1- انتخاب پایه: بهترین پایه باید دارای شرایط زیر باشد:

مقاومت به سرما-این موضوع در نواحی گرمسیر و یا نقاطی که دارای آب و هوای معتدل می باشندچندان دارای اهمیت نیست ولی در مناطث سردسیر برای دوام درخت پیوندی و برداشت بهره کافی باید پایه هایی انتخاب نمود که در مقابل سرمای سردترین زمستان محل مقاومت کند و مخصوصاً این نکته را باید در نظر گرفت که مقاوت پایه به این عمل باید بیشتر از مقاومت پیوندک باشد چه اگر پایه به سرما حیای تر از پیوندک باشد در سالهای خیلی سرد و فوق العاده درخت پیوندی به کلی از ریشه خشک می شود در صورتی که اگر مقاومت آن زیادتر شد.در چنین سالی هر وقت پیوندک در اثز سرما ازبین رفت می توان ازریشه قوی یا زیاد پایه که د مقابل سرما اثتقامت کرده استفاده نموده مجدداً آن را پیوند کرد.در این صورت نمو پیوندک سریع بوده زودتر از درختی که پایه آن جوان و ضعیف است میوه خواهد داد.

2-ازدیاد پایه: برای پایه نوعی را باید انتخاب نمود که تکثیر آن به آسانی و با هزینه کم میسر باشد و مخصوصاً تا جایی که ممکن است باید پایه را بوسیله غیر تناسلی ازدیاد کرد زیرا فقط در این صورت است که پایه ها یکنواخت و از یک جنس بوده و با در نظر گرفتن اثر متقابل پایه و پیوندک در یکدیگر باغ یکنواخت به دست می آید و بهره برداری از آن آسانتر و کم هزینه تر می شود.

3- مقاومت به بیماریها: یکی از شرایط مهم در انتخاب پایه مقاومت آن به انواع مختلف بیماریها و آفات می باشد .مثلا درباره انواع مو که از نظر علمی به ویتیس وینفرا معروف است ( کلیه موهای ایران از این نوع است ) مورد حمله حشره زیر زمینی واقع می گردد که فیلکسر نام دارد.این آفت روی ریشه مو زندگانی می کند و در مدت نسبتاً کمی درخت را خشک نموده از بین می برد.در مقابل موهای محلی ایران یک نوع دیگردرخت انگور یافت می شود که اصل آن از آمریکا بوده و این حشره به ریشه آن صدمه نمی زند.

خوشبختانه این آفت در ایران مشاهده نشده ولی هر گاه در ناحیه شیوع یافت باید موی ایرانی را روی پایه آمریکایی پیوند نمود.تا بوته انگور از گزند فلیکسر در امان بماند.

4- آسانی عمل پیوند زدن:پوست پاره ای از گیاهان به سختی از چوب جدا می شود ودر بعضی دیگر پوست به اندازه ای نازک است که جدا کردن آن از چوب غیر مقدور می باشد.و این موضوع در پیوند تاجی و شکمی دارای اهمیت فراوان است.بنابراین در مورد پیوند کردن باید نوعی از گیاه به عنوان پایه انتخاب شودکه به آسانی بتوان پوست آن را از چوب جدا نمود.

5- مقدار و نوع ریشه:نباتاتی که دارا یریشه سطحی و قوی می با شند بر گیاهانی که دارای ریشه عمودی و ضعیف می باشند از نظر پایه ترجیح دارند چه تغییر مکان دادن درختانیکه ریشه سطخی دارند به مراتب آسانتر و موفقیت در گرفتن آنها در محل اصلی بیشتر از درختانی است کا دارای ریشه عمودی هستند.

6- پا جوش دادن پایه:درختانی که پاجوش زیاد تولید می نمایند صلاحیت آن را ندارند که به عنوان پایه مورد استفاده قرار گیرند زیرا پاجوش باعث ضعف درخت پیوندو درنتیجه نامرغوبی میوه آن می شود و از بین بردن یعنی کندن آنها نیز مستلزم صرف وقت و هزینه زائد است.مثلاً برای ازدیاد و انتشار انواع یاس درختی یا خوشه ا ی اصلاح شده بهتر است از برگ نوبه عنوان پایه استفاده شود تا یاس درختی معمولی و نرک زیرا نوع اخیر بنابر طبیعت تولید پاجوش زیاد می نماید در صورتی که برگ نو کمتر پاجوش می دهد.

7- توافق پایه با انواع مختلف خاک:هر چند یک نوع معین از گیاه را نمی توان در خاکهای مختلف کاشت و از نظر علمی یک نوعمعین از نبات در نوع معینی از خاک بهترین نتیجه را می دهد ، معهذا از نظر اقتصادی و تهیه نهال پیوندی برای فروش باید سعی نمود که پایه انتخاب شده در بیشتر از انواع خاک ها زندگانی کرده و بهره کافی بدهد.

انتخاب پیوند- پیوندک نیز مانند پایه دارای صفاتی می باشد که ذیلاً به شرح آن می پردازیم :

1- فرابت و تجانس آن با پایه به قسمی که شرح آن گذشت.

2- پیوندک باید یکساله بیاشد.در پیوند پائیزه می توان از شاخه های همان سال یعنی از شاخه هایی که در بهار ظاهر شده اند استفاده نمود.سن پیوندک نباید از یکسال تجاوز نماید ولی باید کاملاً رسیده باشد .یعنی چ.ب آن به اندازه کافی سفت گردیده . مواد ذخیره کافی در آن جمع باشد.

3- پیوندک باید از شاخه های گل یا میوه دهنده پایه مادر تهیه شود.پیوندی که از شاخه نرک برداشت شود معمولاً میوه نخواهد داد.

4- بهتر است پیوندک را از قسمت وسطی شاخه تهیه نمایند زیرا جوانه های قسمت فوقانی خیلی جوان و ضعیف هستند و جوانه های تحتانی شاخه کم محصول می باشند.

5- در درختانی که دوره استراحت کامل دارند برای پیوند بهاره باید پیوندک را بعد از شروع دوره استراحت و قبل از بیدار شدن پایه مادری از خواب زمستانه تهیه نمود.هر گاه خطر یخبندان و سرمای شدید در بین باشد قطع پیوندک از درخت مادر قبل از یخبندان باید انجام گیرد زیرا سرمای شدید شاخه ها را خشکانیده و از بین می برد.

در نگهداری پیوندک هایی که قبل از موعد پیوند کردن از شاخه مادری جدا می کنند باید دقت زیاد نمود و آنها را در محلی نگه داشت که سرما به یه پیوندک صدمه نزند و گرمای بی موقع نیز باعث بیدار شدن و در نتیجه تبخیر و خشک کردن انها نشود . برای این منظورشاخه ها را در خزه و یا در خاک اره مرطوب در مکانی که حد اکثر 5 تا 6 درجه حرارت داشته باشد نگاه می دارند.برای حفظ پیوندک از سرما و یا گرما ممکن است آنها را در نقطه ای از باغ زیر خاک کرد.

6- پیوندک و پایه در یک درجه ار فعالیت حیاتی باشد و اگر این امر ممکن نشود پایه نسبت به پیوندک جلو باشد یعنی دارای فعالیت بیشتر باشد.به عبارت دیگر پایه باید قبل از پیوندک از خواب زمستانی بیدار شده شروع به فعالیت نماید ( در پیوند بهاره ) زیرا در غیر این صورت پیوندک قبل از جوش خوردن با پایه شروع به فعالیت کرده در اثر تبخیر و از دست دادن جزیی ذخیره غذایی که با خود همراه دارد و نرسیدن مواد غذایی از پایه قبل از جوش خوردن خشک می شود.

تهیه پیوندک

در پیوند اسکنه تهیه پیوندک خیلی ساده و آسانتر از تهیه پایه است.یعنی شاخه ای که حداکثر به ارتفاع 10 سانتی متر و دارای دو یا سه جوانه در انتهای فوقانی باشد انتخاب نموده قسمت تحتانی آن را در طول 4 تا 5 سانتی متر از دو طرف متقابل به طور مورب می تراشند یعنی دو سطح تراش نسبت به یکدیگر مایل می با شند.

قرار دادن پیوندک روی پایه

بر نصب پیوندک روی پایه باید دو لب شکاف انتهایی آن را به وسیله چاقوی پیوند زنی ( اگر پایه نازک باشد) و یا دستگاه مخصوص پیوند اسکنه از یکدیگر باز نموده پیوندک را در داخل آن قرار داد.

یکی از موارد استعمال پیوند اسکنه در درختان خانواده سوزنی برگها مانند انواع کاج می باشد . درباره این دسته از درختان و پاره ای از گیاهان دیگر مانند گردو باید پیوند اسکنه ای را در جوانه انتهایی زد.یعنی بدون اینکه قبلاً انتهای پایه را قطع کنند جوانه انتهایی آن را که نسبتاً درشت است از وسط ودر طول شاخه شکاف داده و پیوندک را نیز که دارای جوانه انتهایی می باشد یعنی از انتهای شاخه باید انتخاب شود پس از تراشیدن و تیهه آن در شکاف پایه قرار داده می بندند.

در پاره ای از نباتات دیگر مانند آزاله و بعضی از جور های خانواده تیغی ها( کاکتاسه) به جای اینکه پایه را شکاف دهند و پیوندک را بترشاند عمل بر عکس انجام می دهند.یعنی انتهای پایه را تراشیده و قسمت تحتانی پیوندک را شکاف می دهند.در این پیوند نیز پیوندک باید دارای جوانه انتهایی باشد.یعنی نوک آنرا نباید قطع کرد.

2- پیوند تاجی: در این پیوند نیز شاخه را از درخت جدا کرده روی انتهای پایه که به طور افقی قطع گردیده زیر پوست ساقه آن را قرار می دهند.

تهیه پایه: اگر پایه جوان باشد پس از قطع انتهای آن در محلی که پیوندک باید نصب شود با چاقوی پیوندزنی پوست پایه را از چوب جدا می نمایند به نحوی که پوست شکاف نخورد.الین امر در پایه های جوان که پوست انها نازک می باشد و نرمی خود را از دست نداده اند ممکن است ولی در پایه های کهن که پوست درخت چوب پنبه ای شده و سفت شده این طرز عمل مقدور نیست.برای اجرای پیوند تاجی در پایه های نوع اخیر شکافی عمودی به عمق چند میلیمتر و طول 4تا 5 سانتیمتر در پوست درخت و در محل پیوند ایجاد نموده و با نوک چاق5وی پیوند زنی پوست درخت را از چوب جدا می کنند به قسمی که پوست از پایه جدا شود ولی قطع نگردد و بعد پیوندک را زیر پوست قرار می دهند .در طرز اول بستن پیوند لازم نیست ولی در طریقه دوم باید پیوندک را به وسیله ریسمان در محل مناسب خود ثابت نگه داشت.

تهیه پیوندک

در پیوند تاجی قسمتی از پیوندک که باید زیر پوست پایه قرار گیرد دارای ضخامتی خواهد بود که بتوان آن را به آسانی زیر پوست پایه قرار داد.برای این منظور در پیوندک های نازک انتهای تحتانی آن را بطور مورب قطع می کنند ولی در شاخه های ضخیم پیوندک باید به اصطلاح معروف شانه دار باشد.یعنی اول قسمت بالای تراش پیوندک را افقی قطع نموده ( تقریباً تا مرکز یعنی وسط ضخامت پیوندک) و سپس بقیه را در امتداد سطح موربی که طول آن تقریباً در حدود 3تا 4 سانتی متر می شود از پیوندک جدا نماید.

3- پیوند نیمانیم: پیوند انگلیسی یا نیمانیم که در سایر ممالک خیلی مرسوم است و در هوای آزاد مورد استفاده قرار می گیرد در ایران فقط در گلخانه برای پیوند درختچه های تزئینی از قبیل گل سرخ – یاس درختی – درخت برف یا زبان گنجشک- گل نارون مجنون – موچسب و غیره مورد استعمال دارد.در این پیوند تا جایی که ممکن است باید پایه و پیوندک دارای یک قطر باشند در این صورت تهیه پایه و پیوندک یکسان بوده هیچ تفاوتی بین انها نیست ولی هر گاه پایه قطورتر از پیوندک باشد طرز تهیه انها متفاوت خواهد بود.

انواع پیوند نیمانیم: پیوند نیمانیم را به دو طریق می توان انجام داد.یکی ساده و دیگری شکاف دار.در پیوند نیمانیم ساده اگر پایه و پیوندک دارای یک قطر باشد انتهای هر دو آنها را به طور مورب به قسمی که سطح مقطع در حدود 2تا3 سانتی متر باشد قطع می کنند پس از تراشیدن پایه و پیوندک دو مقطع را با یکدیگر منطبق کرده یعنی روی هم قرار داده با ریسمان می بندند و چسب می زنند.

در پیوند نیمانیم شکاف دار پایه و پیوند را به طور عمودی شکاف می دهند.در موقع نصب پیوندک روی پایه لبه شکاف یکی از دو قسمت به شکل زبانه داخل شکاف دیگری قرار گرفته و بدین طریق باعث استحکام پیوند می شود.طول شکاف مساوی ثلث طول سطح مورب مقطع می باشد و ابتدای ان در آخر ثلث اول مقطع ووانتهای آن اول ثلث سوم سطح نامیرده قرار دارد.

پیوند رو میزی: پیوند رومیزی پیوند نیمانیمی است که پایه قلمه بدون ریشه و محل خارج از زمین در مکان سر پوشیده ای می باشد و چون عمل پیوند کردن روی میز انجام می گیرد این نوع پیوند را رومیزی نام نهاده اند.

طرز نصب کردن پیوندک روی پایه با پیوند نیمانیم ساده یا شماف دار هیچ تفاوت ندارد ولی برای جوش خوردن پایه باید محیط مناسبی به ترتیب که ذیلاً شرح می دهیم ایجاد نمود.قلمه ای که به عنوان پایه مورد استفاده قرار می گیرد 20 تا 30 سانتی متر طول دارد و پیوندک دارای 2 تا 3 جوانه می باشد.

پس از آنکه پیوندک روی پایه قرار داده شد و اطراف ان را با ریسمان بستند و با چسب پوشاندند قلمه های پیوند شده را دسته کرده هر 30 تا 50 عدد آن را با هم می بندند.از طرف دیگر در جعبه چوبی که ابعاد آن متناسب با مقدار قلمه پیوند شده است مقداری خاک اره یا خزه به ارتفاع تقریبی 5 سانتی متر می ریزند و دسته قلمه را بطور عمودی پهلوی یکدیگر روی خاک اره ته جعبه بطور مرتب قرار می دهندو روی این قلمه ها را با خاک اره به ارتفاع 5 سانتی متر می پوشانند و طبقه دیگری از قلمه پیوند شده روی آن قرار می دهند و این عمل را تکرار می کنند تا جعبه پر شود و بتوان روی ان را با قشری از خاک اره به ضخامت 5 تا 10 سانتی متر پو شاند.پس از آنکه جعبه پر شد، مقدار ریادی آب روی قلمه ها می ریزند تا خاک اره و یا خزه بین ردیف ها کاملاً خیس شود.در این موقع در جعبه را بسته در محلی که اقلاً 30 درجه و حد اکثر 35 درجه حرارت داشته باشد قرار می دهند بعد از 15 تا 20 روز پیوندها جوش خورده باید انها از جعیه خارج نمود و در خاک برای ریشه دار شضدن قلمه ها ( یعنی پایه پیوند شده ) کاشت.

4- پیوند ترصیعی: این نوع پیوند شبیه به پیوند اسکنه است با این تفاوت که در پیوند ترصیعی تنها به ایجاد شکاف در پایه اکتفا نمی شود بلکه قطعه ای از چوب و پوست پایه را که مقطع آن دارای شکل مثلثی می باشد از داخل پایه طبق بیرون می آورند.

برای تهیه پیوندک دو طرف انتهای تحتانی ان را به نحوی می تراشند که بتوان آن را در قسمت خالی پایه قرار داد.

اشکال اجرایی این طرز پیوند که محکم ترین انواع پیوند انتهایی می باشد در این است مه تراش پیوندک و تهیه جای ان در پایه باید به قسمی باشد که این دو قسمت کاملاً در یکدیگر قرار گیرند و در موقع اتصال آنها به یکدیگر فضای خالی و هوا بین جدارهای آنها نباشد یعنی پایه و پیوندک کاملاً به یکدیگر بچسبندند.بستن پیوندک و پوشاندن آن با چسب در پیوند ترصیعی نیز لازم است.

ب)- پیوند جانبی: در پیوند جانبی بدون قطع انتهای پایه پیوندک را در منطقه ای از سطح جانبی آن نصب می نمایند.

پیوند قاشی

از این پیوند زمانی استفاده می شود که درخت پوست نمی دهد و پایه و پیوندک در حالت خواب هستند.روش کار بداین ترتیب است : 1- برای آماده کردن پیوندک شاخه ای که قطر آن 1 تا 5/2 سانتی متر است انتختاب کرده برش با زاویه 45 درجه در زیر جوانه ، سپس از 5/2 سانتیمتری بالای جوانه یک برش مورب به طرف پائین در داخل ساقه زده می شود تا به برش اول برسد.در پا یه نیز برشهایی کاملاً مشابه پیوندک ایجاد کرده پس از حذف قسمت زائد آن ایه و پیوندک را با هم جفت می کنند و می کوشند تا لایه های زاینده کاملاً در تماس با یکدیگر قرار گیرند .در محل پیوند جوانه را باید با نوارهای پلاستیکی ویپه پیوند جوانه یا مواد مشابه محکم نگه داشت.پوشاندن پیوندگاه با چسب پیوند ضروری است ولی باید متوجه بود که روی جوانه چسب زده نشود ممکن است اطراف محل پیوند را با خاک پوشانده اند تا از خشک شدن محل پیوند جلوگیری شود.

پیوند مهاری: گاهی روی درخت شاخه های بزرگی وجود دارند که زاویه آنها با تنه اصلی کم است و خطر شکسته شدن دارند برای جلوگیری از این مشکل یک شاخه کوچک مناسب (پیوندک) در نزدیکی شاخه بزرگی که قرار است. بر روی آن پیوند زده شود( پایه) برگزیده به اندازه ای که لازم است کوتاه می گردد. وبه روشی مشابه پیوند اتصالی به شاخه اصلی پیوند زده می شود.

انواع مختلف پیوندهای مجاورتی

در عمل سه نوع پیوند مجاورتی تشخیص می دهندکه عبارت است از پیوند مجاورتی انتهائی ، جانبی و شکمی ( کمانی)

پیوند مجاورتی انتهائی: در این پیوند انتهای پایه را قطع نموده مانند انتهای پایه در پیوند نیمانیم تراش می دهند.برای تهیه پیوندک پوست نقطه از شاخه را برداشته تا جایگاهی برای انتهای پایه ایجاد شود.پس از قرار دادن پیوندک روی پایه این دو را محکم با یکدیگر بسیه و اطراف آن را با چسب پیوند می پوشانند.

پیوند مجاورتی جانبی: در این قسم پیوند انتهای شاخه پیوندک و پایه را قطع نمی کنند بلکه در نقطه از طول ساقه هر کدام از دو قسمت نامبرده مقداری از پوست درخت را با چاقوی پیوند زنی می تراشند بنحوی که چوب پیوندک و پایه در سطح آنها از یک قشر سلولهای طبقه مولده پوشیده شده ظاهر گردد.پس از قرار دادن پیوندک و پایه پهلوی یکدیگر انها را محکم بسته و با چسب اطراف پیوندک و پایه را می پوشانند.

پیوند مجاورتی کمانی ( شکمی) : این طرز پیوند شباهت نام به پیوند شکمی دارد و طرز عمل طبق طرز اجرای پیوند شکمی است.یعنی در نقطه مناسبی روی پایه دو شکاف عمود به یکدیگر که نسبت به شاخه یکی عرضی و دیگری در امتداد طول ساقه قرار گرفته است ایجاد می نماید.در پیوند مجاورتی شکمی باید توجه نمود که شکاف عرضی در قسمت پائین شاخه یعنی نسبت به جوانه انتهایی زیر شکاف طولی قرار گیرد.

در موقع تهیه پیوندک باید دقت کرد که تراش انتهایی ان از 5 تا 10 میلی متر بالاتر و در طرف مقابل یک جوانه شروع شود زیرا این جوانه است که بعداً یعنی پس از جوش خوردن پیوندک و قطع آن از درخت مادری شاخه مطلوب را ایجاد خواهد نمود.

پیوند نباتات تیغی: نباتات تیغی که کاکته نیز نامیده می شوند گیاهانی هستند که بنابر مقتضیات محل رویش که دارای هوای گرم و خشک می باشد برگهای خود را از دست داده اند و دارا یتیغهای زیاد گردیده اند و علاوه بر این ساقه ها انها سبز و گوشتی یعنی نرم مانده است و مقدار زیادی اب در خود ذخیره نموده است .این گیاهان که اغلب دارای شکلهای غیر عادی و قابل توجه می باشند در اثر پیوند تغییر شکل داده بیشتر موجب اعجاب می شود.

در نباتات تیغی پیوند فصل گل دادن گیاه را تغییر داده و موجب بقای انواعی که در شرایط گلخانه ها نمی توانند روی ریشه خود زندگانی کنند می گردد.

طرز عمل : از نظر پیوند انواع نباتات تیغی را به دو دسته تقسیم می کنند یکی گیاهان تیغی پهن و نازک و دیگری تیغهای گرد و استوانه ای (کروی شکل )

برای پیوند کردن دسته اول شکافی در انتهایفوقانی پایه و یا روی سطح جانبی آن ایجاد نموده پیوندک را پس از آنکه پوست قسمتی که باید با پایه جوش بخورد یعنی انتهای تحتانی آن برداشته شد این قسمت را در پایه داخل می کنند و سپس پیوندک را به وسیله دو یا سه تیغ از همان پایه در محل ثابت نگاه می دارند.جهت بستن پیوند ریسمان احتیاج نیست.

در دسته دوم انتهای فوقانی پایه را کاملاً افقی قطع نموده و پس از آنکه پیوندک را نیز به همین ترتیبق حاضر کردند ، پیوند را روی پایه قرار داده ریسمانی که از روی پیوندک عبور کرده و از زیر گلدان هم می گذرد به یکدیگر می بندند تا در اثر تکان خوردن گلدان یا وزش بادی پیوندک از جای خود تکان نخورد.( قبل از ریسمان می توانیم پنبه ، پشم و یا پارچه را روی پیوندک قرار دهیم )

پیوند شکافی جانبی

در پیوند شکافی جانبی طرز عمل کاملاً شبیه به طریقه پیوند ترصیعی است با این تفاوت که در پیوند جانبی به جای انکه قسمتی از پایه را به طور عمودی در آورند انم را بطور مایل به نحوی شکاف می وهند که شکاف به مرکز یعنی وسط ساقه پایه نرسد.در غیر این صورت علاوه بر دشوار شدن ، علاج زخم حاصله استقامت تنه پایه را نیز کم می کند و در اثر جزیی ضربت این قسمت فوقانی آن در محل پیوند از بقیه ساقه جدا می شود.

پیوند جانبی زیر پوست

در پیوند تاجی پوست پایه را به وسیله چاقوی پیوند زنی جدا کرده بدون اینکه پوست شکافی بخورد ( در پایه هی جوان ) پیوندک را زیر پوست یعنی بین پوست و چوب پایه قرار می دادند.در پیوند جانبی زیر پوست نیز این عمل اجرا می شود ولی از آنجایی که انتهای پایه قطع نشده باید از سه طرف یعنی بالا و دو طرف چپ و راست به وسیله یک شکاف افقی و عمودی پوست پایه را به طول 4 تا 5 سانتی متر قطع و از بدنه پایه جدا نمود.پیوندک را که مانند پیوندک در پیوند تاجی تراشیده اند روی چوب لخت یعنی بدون پوست پایه قرار می دهند و پوست پایه را که قبلاً جدا کرده بودند ولی هنوز از یک طرف به پایه متصل است روی پیوندک قرار داده با ریسمان محکم می بندند.

پیوند نیمانیم جانبی

در این پیوند پیوندک را مانند پیوند نیمانیم ساده یا شکاف دار تهیه می نمایند و قسمتی از پوست پایه را به طول 2 تا 3 سانتی متر یعنی به اندازه طول مقطع پیوندک برداشته و شکافی در چوب پایه ایجاد می نمایند.( در پیوند انگلیسی جانبی شکاف دار) مانند پیوند نیمانیم معمولی و یا انتهای پیوندک و پایه را به یکدیگر متصل می کنند.

پیوند پلی

در میان فواید پیوند گفتیم که برای حفظ درختانی که در زمستان از حیوانات جونده صدمه دیده اند و محکوم به خشک شدن و از بین رفتن هستند از پیوند پلی استفاده می کنند.نوع پیوندی که موردئ استفاده قرار می گیرد تقریباً پیوند نیمانیم جانبی ساده می باشد.

تهیه پایه : برای تهبیه پایه به طریق زیر عمل می کنند


1- بالای قسمتی از پایه که صدمه دیده و به فاصله 10 تا 15 سانتیمتر از زخم تنه پوست درخت را در چند نقطه می تراشند به قسمی که قسمتهای تراشیده شده به فواصل مساوی و مرتب درز اطراف تنه قرار گیرد.تعداد این نقاط نسبت به ضخامت تنه درخت از 3 تا 5 و گاهی بیشتر تفاوت نمی کند.

4- خاک پای درخت را بر می دارند تا قسمت تحتانی کله یا یقه درخت و یا چند ریشه ضخیم ظاهر گردد.روی این قسمت اخیر و در مقابل تراشهای تنه درخت پوست چند نقطه را بر می دارند.تعداد تراشهای بالا و زیر زخم باید مساوی و محلشان مقابل یکدیگر باشد.بدین قسم عمل تهیه پایه خاتمه می یابد.

تهیه پیوندک

شاخه هایی که طول آنها مساوی فاصله بین دو قسمت متقابل و تراشیده تنه و ریشه است از پایه مادری جدا نموده و دو انتهای آن را بطور مورب یعنی مانند پیوند نیمانیم ساده قطع می کنند.

اتصال پیوندک و پایه

دو سر پیوندک را روی قسمتهای تراشیده تنه و ریشه درخت قرار داده به وسیله میخ مفتولی به طول 2 تا 3 سانتی متر در جای خود ثابت نگه می دارند.( زیرا ریسمان استحکام و قدرت مافی برای نگه داشتن پیوندک را در جای خود ندارد) و اطراف زخمهای پیوند را با مقدار زیادی چسب می پوشانند

پیوند جوانه

در عمل دو نوع پیوند جوانه مشاهده می شود.یکی پیوند جوانه زیر پوست که نزد باغبانان به پیوند شکمی معروف است و دیگری پیوند لوله.

1) – پیوند شکمی : در این پیوند ، پیوندک فقط از یک جوانه تشکیل شده و آنرا در نقطه اختیاری از طول ساقه پایه زیر پوست قرار مسی دهندذ.

تهیه پایه : برای اینکه نتوان جوانه پیوندک را زیر پوست ساقه قرار داد لازم است که پوست پایه به آسانی از چوب آن جدا شود و این امر ممکن نیست مگر اینکه شیره نباتی در جریان باشد یعنی پایه تا اندازه ای دارای فعالیت حیاتی باشد و به اصطلاح معروف پایه آب دار بوده پوست بدهد و این امر فقط در بهار و پائیز میسر است زیرا در زمستان شیره نباتی راکد بوده و در تابستان نیز گرمای هوا تا اندازه ای پوست پایه را خشک نموده مانع از جدا شدن آن از چوب می گردد.

برای تهیه پایه به طرق مختلف عمل می نمایند.بطور معمول دو شکاف کم عمق بوده و عمود بر یکدیگر یکی کوتاه و افقی و دیگری طویل ( در حدود 2 تا 3 سانتی مت ) و عمودی روی ساقه پایه انجام می گیرد.در صورتیکه پایه حاضر برای پیوند کردن باشد به آسانی می توان با نوک چاقوی پیوند زنی پوست دو طرف عمودی پایه را از چوب جدا نمود و پس از قرار دادن پیوندک زیر پوست عمل پیوند کردنه را انجام داد.

در بعضی از درختان مانند درخت پسته که دارای شیره می باشد پس از خراش دادن پوست آنها را از محل زخم شیره جاری شده و اگر جوانه پیوندک زیر شکاف باشد این شیره روی آنرا پوشانده و مانع جوش خوردن پیوند می گردد.برای رفع این مانع کافی است که شکاف افقی را پائین یعنی زیر شکاف عمودی قرار دهند.در این صورت جوانه پیوند بالای شکاف افقی واقع شده شیره درخت از زیر آن جاری می گردد و صدمه دای به پیوندک نمی زند.

بعضی از باغبانان برای دو شکاف 3 شکاف روی پایه می دهند.دو شکاف عمودی به فاصله تقریبی 5 تا 10 میلیمتر و یک شکاف افقی که وسط دو شکاف عمود را به یکدیگر متصل نماید.

در این طرز تهیه پایه قطعات پوست پایه را به طرف بالا و پائین برگردانده جوانه پیوندک را روی چوب می گذارند و پس از قرار دادن مجدد پوست پایه را روی پیوندک آنرا با ریسمان می بندند.

اگر پایه جوان باشد به یک شکاف عمودی اکتفا می کنند. این طرز عمل در اصفهان انجام می شود و بتوان تا اندازه ای آن را خم کرد زیرا برای قرار دادن پیوندک باید درخت را بطرفی که شکاف واقع شده خم کرد تا در اثر این عمل دو لب شکاف از هم دور شده پوست پایه از چوب جدا شود.در این موقع جوانه یعنی پیوندک را زیر پوست پایه جای داده درخت را رها می کنند تا بحال اول خود برگردد.

تهیه پیوندک : روی شاخه کاملاً رسیده جوانه انتخاب می کنند و برای جدا کردن آن از شاخه دو شکاف افقی یکی بالا و دیگر یپائین ئ جوانه روی پوست شاخه جدا می نمایند تا هوا نتواند طبقه مولده زیر پوست پایه و پیوندک را خشک نماید.معمولاً برای جلوگیری از هر پیش امد اول پیوندک را تهیه نموده در مقداری آب یا محل مرطوبی مانند دهان نگاه می دارند و پس از آن اقدام به تهیه پایه می کنند.

قرار دادن پیوندک روی پایه : برای انجام این عمل با چاقوی پیوند زنی دو لب پوست پایه را در طول شکاف عمودی بلند کرده و انتهای تحتانی آن پیوندک را زیر پوست پایه قرار داده بطور ملایم به طرف پائین فشار می دهندتا تمام پیوندک زیر پوست قرار گیرد.بعد بالا و پائین پیوندک را با ریسمان می بندند.در پیوند شکمی احتیاج به چسب پیوند نیست زیرا در این نوع پیوند پوست پایه تمام قسمتها را می پوشاند و محلی برای هوا کشیدن و یا دخول اجسام نامناسب زیر پیوندک وجود ندارد.

2- پیوند لوله: در این نوع پیوند بجای اینکه فقط یک جوانه با مقداری از پوست پایه را بعنوان پیوندک مورد استفاده قرار دهند پوست درخت را به شکل استوانه یا لوله که طول ان در حدود 3 تا 4 سانتی متر می باشد و فقط یک جوانه روی آن قرار دارد جدا نموده و به همان شکل دور ساقه پایه قرار می دهند. در این صورت طرز تهیه پایه بنابر اینکه آنرا قطع می کنند و با انتهای پایه پس از جوش خوردن پیوند از بقیه پایه جدا می شود فرق می کند.

تهیه پیوندک : پس از آنکه انتهای فوقانی شاخه حامل پیوندک را به 2 سانتیمتر بالاتر از محل جوانه قطع کردند از دو سانتیمتری زیر جوانه نامبرده با شکافی افقی پوست شاخه را بطور استوانه یعنی دور تا دور از چوب پیوندک جدا می نمایند.

تهیه پایه : بطور معمول پیوند لوله ای را روی شاخه های جوان که قطر آنها تقریباً به اندازه یک مداد یعنی کمتر از یک سانتیمتر است می زنند.برای این کار نوک پایه را نیز قطع کرده و پوست آنرا به شکل نوارهایی تا محلی که پیوندک باید قرار گیرد جدا می نمایند یدون اینکه نوارهای پوست از پایه بریده شود.

برای نصب پیوندک روی پایه انتهای پایه را که پوست آن برداشته شده داخل استوانه پیوندک نموده قسمت اخیر را در طول پایه می لغزانند تا به محلی که قطر پایه و پیوندک یکی باشد برسد.در این محل دو طبقه مولده با یکدیگر کاملاً تماس حاصل می نماید و بدون اینکه محتاج به بستن باشیم پیوند و پایه به هم می چسبند.

در موقع اجرای عمل دو حالت پیدا می شود؛ ممکن است پیوندک قطورتر از پایه باشد یعنی مقدار پوست لوله پیوندک که به شکل سطح مربع مستطیل در آمده زیادتر از یکدور پایه باشد. در این صورت نوار باریکی از کنار سطح مستطیل قطع می کنند و عرض نواز حذف شده به اندازه ای است که پس از قرار دادن پیوندک به دور پایه دو لب پوستی که حاصل جوانه می باشد کاملاً با یکدیگر جفت شود این نوع پیوند را بایستی با ریسمان بست.

ممکن است پایه قطور تر از لوله پیوندک باشد در این صورت نیز لوله پیوندک را شکاف می دهند ولی عرض مستطیلی که لوله پیوندک را نشمیل می دهد کافی نخواهد بود که تمام اطراف قسمت بی پوست پایه را بپوشاند.بنابراین پس از آنکه پیوندک را به دور پایه پیچیدند قسمتی از آن که بی پوست و لخت می ماند بایدبا پوست خود پایه که در موقع تهیه ان از چوب جدا کرده بودند ولی هنوز به پایه آویزان بود پر و پوشیده شود بعد از قرار دادن پیوند روی پایه اطراف آنرا با ریسمان می بندند و زخمها را با چسب پیوند می پوشانند .این طرز اخیراً در استعمال زیاد درخت گردو است.

پیوند شاخه قبل از جدا کردن پیوندک از پایه مادر( پیوند مجاورتی)

پیوند مجاورتی تنها پیوندی است که ممکن است بدون دخالت انسان انجام گیرد ودر طبیعت زیاد دیده می شود.این طرز پیوند از ازمنه قدیم مرسوم بوده است.در چنکلها و باغات دو تنه درخت یا شاخه انها در اثر تماس دائم و سائیده شدن به یکدیگر پوست بین انها از بین رفته دو طبقه مولده با یکدیگر جوش می خورد.

احتیاط های لازم در موقع پیوند کردن نباتات تیغی


1- سطح مقطع در پیوندک و پایه کاملاً صاف باشد.2- عمل باید به سرعت انجام گیرد تا رطوبت دو مقطع خشک نشود.3- در موقع اتصال دو قسمت پیوند باید مقطع پیوندک را چند مرتبه روی انتهای پایه بمالند تا حباب هوا بین پایه و پیوندک باقی نماند.4- موقع پیوند نباتات تیغی از اواخر بهار تا اول ماه سوم تابستان می باشد. 5- در تمام مدتی که پیوند جوش نخورده است گلدان را باید در آفتاب قرار داد.

مواظبت نهال پیوند شده : معمولاً در نواحی سردسیر که شدت سرما و یخبندان زیاد است ، بهتر است پیوندهای بهاره و پیوند آخر تابستان را با پوشش سبکی مانند کاه بلند( کلش ) و یا انباشتن برگ خشک در اطراف پیوندک از گزند سرما حفظ نمائید.

بالا رفتن شیره نباتی در درخت علل زیاد دارد که یکی از مهمترین آنها وجود شاخه یا جوانه فعال در انتهای فوقانی گیاه می باشد.این جوانه مانند تلمبه ای کرده شیر نباتی را بطرف خود می کشد و به همین جهت است که شاخه های فوقانی درخت همیشه شاداب تر و پررشد تر و قوی تر از شاخه هایی است که زیر شاخه انتهایی درخت قرار گرفته است


جملات زیبا

مردان بزرگ اراده می کنند و مردان کوچک آرزو

پرسش های ما افکار ما را می سازند.

اگر دنبال موفقیت نروید، خودش دنبال شما نخواهد آمد.

چون قنوت درختان همیشه سبز باشید.

مواظب باشید موقع حسابرسی، خودتان به خودتان زیاد تخفیف ندهید.

خدا روزی بنده مومن خویش را از جایی که انتظار ندارد می رساند. پیامبر اکرم (ص)

خوشرویی ریسمان محبت است. امام علی (ع)

به خدا توکل کن، کفایتت می کند.

هر که از خطای دیگران بگذرد خدا از گناهش بگذرد. پیامبر اکرم (ص)

جهان هر کس به اندازه وسعت فکر اوست.

خدا را از یاد نبریم.

فرمان خدا را عزیز بدار تا خدا تو را عزیز بدارد.

دیگر به خدا نمی گویم مشکل بزرگی دارم، به مشکلم می گویم خدای بزرگی دارم.

به زبانت اجازه نده قبل از اندیشه ات به کار افتد.

در ترازوی اعمال چیزی سنگین تر از خوشخویی نیست.   پیامبر اکرم (ص)

به آنان که در زمینند رحم کن تا آنکه در آسمان است به تو رحم کند. پیامبر اکرم (ص)

کلید شناخت، تلاش برای آگاهی از آن چیزی است که در پس هر چیز نهفته است.

مردان بزرگ دیر وعده می دهند ولی زود عمل می کنند.

در هر چیز که چشمانت می بیند، موعظه ای هست.

هر که فقیری کند، فقیر شود. پیامبر اکرم (ص)

حسین (ع) آخرین نمازش را هم اول وقت خواند.

روح های بزرگ دردهای بزرگ دارند.

تلاش کنیم ندیدها را ببینیم، دیدن آنچه که همه می بینند هنر نیست.

دل از بهر آسایش عمر است نه عمر از بهر گرد کردن مال

داشتن هیچ چیز به بهای معصیت خدا نمی ارزد.

فقیر آن نیست که کم دارد، بلکه آن است که بیشتر می طلبد.

وقتی خواستی کاری را انجام دهی ، تامل کن تا خدا راه آن را به تو نشان دهد. پیامبر اکرم (ص)

بزرگترین اشتباه آن است که انسان از اشتباه کردن بترسد.

برای شاد کردن دیگران آرزوهایشان را بفهم.

کسانی که گذشته را فراموش می کنند، مجبور به تکرار آن هستند.

فرق طوفان و نسیم فقط در نوع برخورد آنها است.

با پدر و مادر خود چنان رفتار کن که از فرزندان خود انتظار داری.

چراغ دروغ، بی فروغ است.

ماموریت ما در زندگی بی مشکل زندگی کردن نیست، با انگیزه زندگی کردن است.

رودخانه های عمیق تر، آرام ترند.

آرزو ها و آزها تبر قامت های سرفرازند.

بزرگترین پاداش دعا آرامش است.

همیشه سراخ خدا را از خودتان بگیرید.

تولد و مرگ اجتناب ناپذیرند، فاصله این دو را زندگی کنیم.

نیکبخت ترین مردم کسی است که کردار به سخاوت بیاراید و گفتار به راستی.   پیامبر اکرم (ص)

برای آدم های فعال 7 روز هفته دارای 7 امروز است و برای آدم های تنبل 7 روز هفته دارای 7 فردا

راز تو در بند توست، اگر آن را فاش کردی تو در بند آنی   امام علی (ع)

برای پناهندگی به درگاه خدا نیاز به ویزا نیست.

تهيه باغچه شيشه اي يا تراريوم


تهيه باغچه شيشه اي يا تراريوم

تاكنون باغچه شيشه‌اي ديده ايد؟ شايد برايتان عجيب باشد ولي واقعي است ...

در حقيقت شما مي‌توانيد باغچه شخصي شيشه‌اي براي خودتان بسازيد و از داشتن يک اكوسيستم سبز و زيبا در خانه لذت ببريد. اين باغچه در انواع سايزهاي مختلف و بسته به سليقه شما قابل تهيه است. استفاده از اين روش در تابستان که نور شديد، گياهان را پژمرده كرده و موجب از دست رفتن سريع آب آنها مي‌شود، بسيار كارساز است چرا كه با بستن در باغچه شيشه‌اي مي‌توانيد از تبخير آب آن جلوگيري کنيد.

گياه مورد استفاده در اين باغچه بايد آسيب‌ناپذير و فاقد شاخه باشد. گياهان کم رشد مانند انواع کاکتوس‌ها، خزه‌ها، بگونيا، و ... بهترين گونه‌هاي گياهي براي اين باغ هستند.

شما مي‌توانيد با اين باغچه شيشه‌اي، طبيعت را به سادگي به خانه بياوريد؛ پس منتظر نمانيد و با ساخت اين باغچه، طبيعت را به بهترين کسي که دوستش داريد، هديه دهيد. گياه مورد استفاده در اين باغچه بايد آسيب‌ناپذير و فاقد شاخه باشد. گياهان کم رشد مانند انواع کاکتوس‌ها، خزه‌ها، بگونيا، گل گندمي يا برگ عنکبوتي، گل سنگ، سرخس مينياتوري، ديفن باخيا و ... بهترين گونه‌هاي گياهي براي اين باغ هستند.

تهيه باغچه شيشه‌اي

مواد لازم:

گلدان، بطري يا ظرف شيشه‌اي به سليقه خود

شن يا سنگريزه حدود نصف ظرف

خاک سياه يا ذغال باغباني

گياه کم رشد

آب

سنگ‌هاي بزرگ تزييني يا چند صدف زيبا

يک تکه چوب محکم و بلند

طرز تهيه

ابتدا ظرف را شسته و خوب خشک کنيد. سپس يك لايه سنگ‌ريزه يا شن را درون ظرف خالي کنيد و بعد روي آن را با خاک باغباني بپوشانيد.

به وسيله تکه چوب يا با دست، حفره‌اي در خاک براي ريشه گياه درست کنيد.

. ريشه‌ها را با ملايمت در حفره فرو برده و روي آنها را با خاک بپوشانيد.

اطراف گياه را با سنگ‌هاي درشت يا صدف‌هاي زيبا بياراييد.

. گياه را با آب‌فشان آب دهيد.بهتر است گياهتان از خانواده کاکتوس‌ها باشد تا به آب کمتري احتياج داشته باشد.

در آخر اگر مايل بوديد مي‌توانيد در ظرفتان را بگذاريد تا آب آن كمتر تبخير شود.

شما مي‌توانيد اين باغچه را در ابعاد بزرگتر و گوناگون بر روي وسايل مختلف مانند ميز تلفن، ميز پذيرايي، عسلي وحتي ميز ناهار خوري اجرا کنيد.

  

 

راه حل خطرناک

یه شب سه نفر اشتباهي دستگير ميشن و در نهايت ناباوري به اعدام روی صندلی الکتریکی محکوم ميشن....نوبتِ نفر اول میشه که بشینه روی صندلی. وقتی میشینه میگه : من توی دانشگاه , رشته الهیات خوندم و به قدرت بی پایان خدا اعتقاد دارم .... میدونم که خدا نمیذاره آدم بیگناه مجازات بشه ....
کلید برق رو میزنن ... ولی هیچ اتفاقی نمیفته ....
به بی گناهیش ایمان میارن و آزادش میکنن.
نفر دوم میشینه روی صندلی و میگه : من توی دانشگاه حقوق خوندم ....به عدالت ایمان دارم و میدونم واسه آدم بی گناه اتفاقی نمیفته ...
کلید برق رو میزنن و هیچ اتفاقی نمیفته ...
به بی گناهی اون هم ایمان میارن و آزادش میکنن .
نفر سوم میاد روی صندلی و میگه : من توی دانشگاه , رشته برق خوندم و به شما میگم که وقتی این دو تا کابل به هم وصل نباشن هیچ برقی وصل نمیشه به صندلی
خوب بقيه داستان هم مشخصه، مسوولين زندان مشكل رو ميفهمن و موفق به اعدام فرد ميشن
....
نتيجه: لازم نيست همیشه راه حل مشكلات رو جار بزنید

حکمت 150   نهج البلاغه

حکمت 150   نهج البلاغه :  ضدّ ارزش‏ها و هشدارها (اخلاقى، اجتماعى، سياسى)

(مردى از امام در خواست اندرز کرد.)و درود خدا بر او، امام علی (ع) فرمود: 

 از کسانى مباش که :

بدون عمل صالح به آخرت اميدوار است، و توبه را با آرزوهاى دراز به تأخير می ‏اندازد، در دنيا چونان

زاهدان، سخن می ‏گويد، اما در رفتار همانند دنيا پرستان است، اگر نعمت‏ها به او برسد سير

نمی ‏شود، و در محروميّت قناعت ندارد، از آنچه به او رسيد شکر گزار نيست، و از آنچه مانده زياده

طلب است. ديگران را پرهيز می ‏دهد اما خود پروا ندارد به فرمانبردارى امر می ‏کند اما خود فرمان

نمی ‏برد، نيکوکاران را دوست دارد، اما رفتارشان را ندارد گناهکاران را دشمن دارد اما خود يکى از

گناهکاران است، و با گناهان فراوان مرگ را دوست نمی ‏دارد، اما در آنچه که مرگ را ناخوشايند

ساخت پافشارى دارد، اگر بيمار شود پشيمان می ‏شود، و اگر تندرست باشد سرگرم خوشگذرانی

‏هاست در سلامت مغرور و در گرفتارى نا اميد است اگر مصيبتى به او رسد به زارى خدا را

می ‏خواند. اگر به گشايش دست يافت مغرورانه از خدا روى بر می ‏گرداند، نفس به نيروى گمان

ناروا، بر او چيرگى دارد، و او با قدرت يقين بر نفس چيره نمی گردد. براى ديگران که گناهى کمتر از

او دارند نگران، و بيش از آنچه که عمل کرده اميدوار است.

 اگر بى نياز گردد مست و مغرور شود، و اگر تهيدست گردد، مأيوس و سست شود. چون کار کند در

آن کوتاهى ورزد، و چون چيزى خواهد زياده روى نمايد، چون در برابر شهوت قرار گيرد گناه را بر

گزيده، توبه را به تأخير انداز، و چون رنجى به او رسد از راه ملت اسلام دورى گزيند، عبرت آموزى را

طرح می ‏کند امّا خود عبرت نمی ‏گيرد در پند دادن مبالغه می ‏کند امّا خود پند پذير نمی ‏باشد. سخن

بسيار  می ‏گويد، امّا کردار خوب او اندک است براى دنياى زودگذر تلاش و رقابت دارد امّا براى

آخرت جاويدان آسان می ‏گذرد .

سود را زيان، و زيان را سود می ‏پندار از مرگ هراسناک است امّا فرصت را از دست می ‏دهد گناه

ديگرى را بزرگ می ‏شمارد، امّا گناهان بزرگ خود را کوچک می ‏پندارد، طاعت ديگران را کوچک و

طاعت خود را بزرگ می ‏داند مردم را سرزنش می کند، امّا خود را نکوهش نکرده با خود رياکارانه بر

خورد مى‏کند خوشگذرانى با سرمايه‏داران را بيشتر از ياد خدا با مستمندان دوست دارد، به نفع

خود بر زيان ديگران حکم مى‏کند امّا هرگز به نفع ديگران بر زيان خود حکم نخواهد کرد، ديگران را

هدايت امّا خود را گمراه می ‏کند، ديگران از او اطاعت می ‏کنند، و او مخالفت می ‏ورزد، حق خود را

به تمام می ‏گيرد امّا حق ديگران را به کمال نمی ‏دهد، از غير خدا می ‏ترسد، امّا از پروردگار خود

نمی ‏ترسد .

می ‏گويم: (اگر در نهج البلاغه

جز اين حکمت وجود نداشت، همين يک حکمت براى اندرز دادن کافى بود اين سخن، حکمتى رسا، و

عامل بينايى انسان آگاه، و عبرت آموز صاحب انديشه است .)


جملات عبرت آموز و تأمل برانگیز از بزرگان


به شخصیت خود….. بیشتر از آبرویتان اهمیت دهید.. زیرا شخصیت شما… جوهر وجود شماست.. و آبرویتان… تصورات دیگران نسبت به شما.

به اندازه ی باورهای هر کسی؛ با او حرف بزن …. بیشتر که بگویی، تو را احمق فرض خواهد کرد!

اگر موفق شدید به کسی خیانت کنید، آن شخص را احمق فرض نکنید. بلکه بدانید او خیلی بیشتر از انچه لیاقت داشته‌اید به شما اعتماد کرده است..

چه دوستم داشته باشی و چه ازمن متنفر باشی در هر صورت بهم لطف میکنی چون اگه دوستم داشته باشی تو قلبت هستم و اگه ازم متنفر باشی تو ذهنتم . شکسپیر

گورستان ها پر از افرادی است که روزی گمان می کردن که . . . چرخ دنیا بدون آنها نمی چرخد.

کم باش از کم بودنت نتـرس اونی که اگـه کم باشی ولت میکنه، همونه که اگه زیـاد باشی حیفو میلت میکنه.

اگر میخواهی دروغی نشنوی، اصراری برای شنیدن حقیقت مکن . . .

بی سوادان قرن ۲۱ کسانی نیستند که نمی توانند بخوانند و بنویسند، بلکه کسانی هستند که نمی توانند آموخته‌های کهنه را دور بریزند و دوباره بیاموزند …الوین تافلر

نعره هیچ شیری خانه چوبی مرا خراب نمی کند، من از سکوت موریانه ها می ترسم.

باران که میبارد همه پرندها به دنبال سر پناهند اماعقاب برای اجتناب از خیس شدن بالاتراز ابرهاپرواز میکند این دیدگاه است که تفاوت را خلق میکند

یک شمع روشن می تواند هزاران شمع خاموش را روشن کند و ذره ای از نورش کاسته نشود

روزی برای بعضی آدم ها تنها یک خاطره خواهید بود… تلاش کنید که لااقل خاطره ای خوش باشید.

تنها دو گروه نمى توانند افکار خود را عوض کنند: دیوانگان تیمارستان و مردگان گورستانوین دایر

انسانهاى بـزرگ، دو دل دارند؛دلى که درد مي‌کشد و نهان است و دلـي که میخندد و آشکار است.

زمانی که خاطره هایتان از امیدهایتان قوی تر شدند، روزگار افولتان آغاز شده است.

برخی آدمها به یک دلیل از مسیر زندگی ما می گذرند که به ما درسهایی بیاموزند که اگر می ماندند هرگز یاد نمی گرفتیم .

آدم ها مثل عکس ها می مونند: زیاد بزرگشون کنی، کیفیتشون میاد پایین

کسانی که پشت سرتان حرف می زنند، دقیقا به همانجا تعلق دارند، پشت سرتان

وقتی به یکی زیادی تو زندگیت اهمیت بدی؛ اهمیتتو تو زندگیش از دست میدی … . به همین راحتی

و اما:

در عجبم از زنان که از خدای به این بزرگی فقط یک شوهر می خواهند و از شوهر به این درماندگی همه دنیا را!! شکسپیر

زبان بدن ابزار درک ارتباطات غيرکلامی


زبان بدن ابزار درک ارتباطات غيرکلامی



آيا تابه حال هنگام صحبت با شخصی برای شما پيش آمده است که متوجه منظور واقعی او نشويد؟ 

تفاوت بين آنچه افراد به طور کلامی ارائه می‌دهند با آنچه ما درک می‌کنيم، در ارتباطات غيرکلامی نهفته است که آن را با واژه «زبان بدن» می‌شناسيم و بخش عمده‌ای از ارتباطات ما با افراد را به خود اختصاص می‌دهد. با آگاهی هرچه بيشتر از نشانه‌ها و علائم زبان بدن، علاوه بر درک بهتر افراد، می‌توان ارتباط موثرتری با آنها برقرار کرد. گاهی حرکات کوچک يا بزرگ، اشارات، حالات در صورت يا درکل بدن، پيغامی از ما به طرف مقابل منتقل می‌کند. در اين نوشتار سعی می‌شود نمونه‌هايي مختصر، از روش‌های درک زبان بدن به عنوان يک ابزار مهم ارتباطی تشريح شود. 
عوامل کليدی در زبان بدن
در تعاملات روزمره‌ای که با افراد داريد، سعی کنيد عوامل کليدی زبان بدن را به خوبی تحت نظر قرار دهيد. تغيير در هريک از اين عوامل توسط مخاطب شما، می‌تواند پيغامی کاملا متفاوت از آنچه او به صورت کلامی به شما می‌گويد، منتقل کند. 
- حالت بدن، طرز نشستن يا ايستادن فرد. 
- تماس چشمی، چشمان افراد بخش مهمی از پيغام را منتقل می‌کنند. 
- حرکات دست‌ها، ابزاری برای تکميل مخابره پيام به مخاطب است.
- تن صدا و شمردگی گفتار، به تهييج مخاطب کمک می‌کند. 
اکنون به صورت موردی چند وضعيت را با هم مرور می‌کنيم:
• جلسات بغرنج: بعضی از جلسات بسيار پيچيده و بغرنج است؛ جايي که مخاطب شما کاملا حالت تدافعی به خود گرفته، جلساتی مثل جلسات سنتی ارائه بازخورد يا ارزيابی عملکرد! پس چگونه می‌توان کاری کرد تا کسی که در عمل متوجه صحبت‌های شما نیست، حرف‌های مهم شما را بشنود؟ نشانه‌های معمول برای فردی که در هنگام صحبت شما حالت تدافعی به خود گرفته است اين موارد است:
- دست‌ها و بازوها را جمع و به بدن خود نزديک می‌کند.
- حرکات صورت فرد حداقل است. 
- تا حد امکان از نظر فيزيکی خود را از شما دور نگاه می‌دارد. 
- تماس چشمی حداقل است و اغلب به پايين يا اطراف نگاه می‌کند. 
با مشاهده چنين علائمی، شما می‌توانيد نوع گفتار يا محتوای کلام خود را به نوعی تغيير دهيد تا فرد از حالت تدافعی خارج شود و به تدريج فرد را پذيرای سخنان خود نماييد. به همين ترتيب اگر خود شما نيز در يک مذاکره به حالت تدافعی قرار گرفتيد سعی کنيد با کنترل زبان بدن از اين حالت خارج شويد. 
• کار گروهی و بی‌توجهی افراد: حتما برای شما پيش آمده که، هنگام يک صحبت مهم در گروه کاری خود، بی‌توجهی افراد را نسبت به خود حس کنيد. يا برای توافق بر سر زمان خاتمه انجام کارها و مسووليت‌ها، افراد از خود بی تفاوتی نشان دهند. در حالت ايده‌آل افراد بايد در اين موارد با شما همراهی کنند، اما افراد برای اين بی‌توجهی به صورت غيرمستقيم به شما پيغام می‌دهند.برخی از اين نشانه‌ها و علائم عبارتند از: 
- سر فرد رو به پايين است. 
- فرد به صورت خيره به يک نقطه نامعلوم نگاه می‌کند.
- ممکن است با لباس يا خودکار خود مشغول بازی باشد. 
- ممکن است در حال خط خطی يا نقاشی يا نوشتن کلماتی بی معنی در دفتر خود باشد. 
- ممکن است در صندلی خود فرو رفته باشد.
هنگام مواجه شدن با چنين علائمی، بايد روشی برای تعامل به کار ببريد تا توجه او به صحبت‌های شما برگردد، مثلا از وی سوالی مستقيم بپرسيد و البته مطمئن شويد زبان بدن شما نيز درخواست تعامل مجدد فرد را به فرد منتقل می‌کند. 
• دروغ گفتن: يکی از مواردی که از طريق غيرکلامی و زبان بدن قابل تشخيص است، دروغگويي است؛ برخی نشانه‌های معمول زبان بدن فردی که در حال دروغ گفتن است اين موارد است: 
- عدم يا حفظ کمترين تماس چشمی و حرکات سريع چشم‌ها.
- فرد سعی می‌کند دست يا انگشتان خود را هنگام صحبت جلوی دهان خود بگيرد. 
- فرد تا حد امکان از نظر فيزيکی از شما دور و حرکات بدنی غيرمعمول و نامتعارف انجام می‌دهد. 
- هنگام صحبت نفس‌نفس می‌زند. 
- رنگ چهره فرد معمولا قرمز می‌شود. 
- در هنگام صحبت عرق می‌کند. 
- صدای فرد دچار گرفتگی می‌شود. 
به ياد داشته باشيد زبان بدن هر فرد متفاوت است و در اين مورد نمی‌توان خيلی سريع نتيجه گيری کرد، بلکه می‌توان با پرسيدن سوالات بيشتر و کنترل زبان بدن و گفتار فرد به درستی مطالب وی پی برد. 
• مصاحبه‌ها و مذاکره‌ها: در هنگام يک مصاحبه يا مذاکره، وقتی سوالی پرسيده می‌شود، چنانچه فرد اهل تفکر و تعمق باشد، احتمالا قبل از پاسخ کمی درنگ می‌کند و بلافاصله پاسخ نمی‌دهد و البته اگر در يک مصاحبه فرد نشان دهد به خوبی قبل از پاسخ به سوال، فکر می‌کند، معمولا علامت خوبی است. بعضی نشانه‌های معمول برای اين موضوع اين موارد است: 
- فرد به نقطه‌ای دور نگاه می‌کند و به هنگام پاسخ دوباره به شما نگاه می‌کند. 
- با انگشت چانه خود را نوازش می‌کند. 
- دست به گونه‌های خود می‌زند. 
- سر خود را تکان می‌دهد. 
نکته پايانی: زبان بدن پيچيدگی دارد؛ همان‌طور که اشاره شد هر فرد، زبان بدن منحصر به فردی دارد و نشانه‌ها و علائمی که بروز می‌دهد، ممکن است دليلی متفاوت از آنچه ما فکر می‌کنيم داشته باشد. از همه مهم‌تر وجود تفاوت فرهنگی است. فراموش نکنيد آگاهی از زبان بدن بخش عمده‌ای از مسائل ارتباطی بين افراد را حل می‌کند، بنابراين سعی کنيد سرنخی که در اين نوشتار معرفی شد دنبال کنيد تا به سطح مناسبی از مهارت برای استفاده از اين ابزار دست يابيد.

شعری زیبا از فریدون مشیری

من دلم می‌خواهد

خانه‌ای داشته باشم پر دوست،

كنج هر دیوارش

دوست‌هایم بنشینند آرام

گل بگو گل بشنو...؛

هر كسی می‌خواهد

وارد خانه پر عشق و صفایم گردد

یك سبد بوی گل سرخ

به من هدیه كند.

شرط وارد گشتن

شست و شوی دل‌هاست

شرط آن داشتن

یك دل بی رنگ و ریاست...

بر درش برگ گلی می‌كوبم

روی آن با قلم سبز بهار

می‌نویسم ای یار

خانه‌ی ما اینجاست

تا كه سهراب نپرسد دیگر

" خانه دوست كجاست؟ "

(( فریدون مشیری ))


داستان زیبای اطلاعات لطفا


وقتی خیلی کوچک بودم، اولین خانواده ای که در محلمان تلفن خرید ما بودیم. هنوز جعبه قدیمی و گوشی سیاه و براق تلفن که به دیوار وصل شده بود به خوبی در خاطرم مانده.

قد من کوتاه بود و دستم به تلفن نمی رسید، ولی هر وقت که مادرم با تلفن حرف میزد می ایستادم و گوش میکردم و لذت میبردم.

 

بعد از مدتی کشف کردم که موجودی عجیب در این جعبه جادویی زندگی میکند که همه چیز را می داند. اسم این موجود عجیب "اطلاعات لطفا" بود که به همه سوال ها پاسخ می داد، ساعت درست را میدانست و شماره تلفن هر کسی را به سرعت پیدا میکرد.

 

بار اولی که با این موجود عجیب رابطه برقرار کردم روزی بود که مادرم به دیدن همسایه مان رفته بود. رفته بودم در زیر زمین و با وسایل نجاری پدرم بازی میکردم که با چکش کوبیدم روی انگشتم.

دستم خیلی درد گرفته بود ولی انگار گریه کردن فایده نداشت، چون کسی در خانه نبود که دلداریم بدهد.

انگشتم را کرده بودم در دهانم و همینطور میمکیدمش و دور خانه راه میرفتم. تا اینکه به راه پله رسیدم و چشمم به تلفن افتاد! فوری چهار پایه را آوردم و رفتم رویش ایستادم. تلفن را برداشتم و در دهنی تلفن که روی جعبه بالای سرم بود گفتم: اطلاعات لطفا!

صدای وصل شدن آمد و بعد صدایی واضح و آرام در گوشم گفت: اطلاعات!

گفتم: انگشتم درد گرفته ...

حالا یکی بود که حرف هایم را بشنود، اشک ها سرازیر شد.

پرسید: مامانت خونه نیست؟

جواب دادم: نه، با چکش کوبیدم رو انگشتم و حالا خیلی درد دارم.

پرسید: دستت به جایخی می رسد؟

گفتم: می توانم درش را باز کنم.

صدا گفت: برو یه تکه یخ بردار و روی انگشتت نگه دار.

 

یک روز دیگر به اطلاعات لطفا زنگ زدم. صدایی که دیگر برایم غریبه نبود گفت: اطلاعات

پرسیدم: تعمیر را چطور می نویسند؟ و او جواب داد.

بعد از آن برای همه سوال هایم با اطلاعات لطفا تماس میگرفتم. سوال های جغرافی ام را از او میپرسیدم و او بود که به من گفت آمازون کجاست. سوال های ریاضی و علومم را بلد بود جواب بدهد. او به من گفت که باید به قناریم که تازه از پارک گرفته بودم دانه بدهم.

 

روزی که قناری ام مرد، با اطلاعات لطفا تماس گرفتم و داستان غم انگیزش را برایش تعریف کردم. او در سکوت به من گوش کرد و بعد حرف هایی زد که عموما بزرگتر ها برای دلداری بچه ها میگویند. ولی من راضی نشدم. پرسیدم: چرا پرنده های زیبا که خیلی هم قشنگ آواز میخوانند و خانه ها را پر از شادی میکنند عاقبتشان اینست که به یک مشت پر در گوشه قفس تبدیل شوند؟

فکر میکنم عمق درد و احساس مرا فهمید، چون که گفت: عزیزم، همیشه به خاطر داشته باش که دنیای دیگری هم هست که میشود در آن آواز خواند، و من حس کردم که حالم بهتر شد.

 

وقتی که نه ساله شدم از آن شهر کوچک رفتیم. دلم خیلی برای دوستم تنگ شد. اطلاعات لطفا متعلق به آن جعبه چوبی قدیمی بر روی دیوار بود و من حتی به فکرم نمی رسید که تلفن زیبای خانه جدیدمان را امتحان کنم.

وقتی بزرگتر و بزرگتر می شدم، خاطرات بچگیم را همیشه دوره میکردم. در لحظاتی از عمرم که با شک و دودلی و هراس درگیر میشدم، یادم می آمد که در بچگی چقدر احساس امنیت میکردم.

احساس میکردم که اطلاعات لطفا چقدر مهربان و صبور بود که وقت و نیرویش را صرف یک پسر بچه میکرد.

 

سالها بعد وقتی شهرم را برای رفتن به دانشگاه ترک میکردم، هواپیمایمان در وسط راه جایی نزدیک به شهر سابق من توقف کرد. ناخودآگاه تلفن را برداشتم و به شهر کوچکم زنگ زدم : اطلاعات لطفا!

صدای واضح و آرامی که به خوبی می شناختمش پاسخ داد: اطلاعات!

ناخودآگاه گفتم: میشود بگوئید تعمیر را چگونه مینویسند؟

سکوتی طولانی حاکم شد و بعد صدای آرامش را شنیدم که می گفت: فکر میکنم تا حالا انگشتت خوب شده!

خندیدم و گفتم: پس خودت هستی، میدانی آن روزها چقدر برایم مهم بودی؟

گفت: تو هم میدانی تماسهایت چقدر برایم مهم بود؟ هیچ وقت بچه ای نداشتم و همیشه منتظر تماسهایت بودم.

به او گفتم که در این مدت چقدر به فکرش بودم. پرسیدم آیا میتوانم هر بار که به اینجا می آیم با او تماس بگیرم؟

گفت: لطفا این کار را بکن، بگو میخواهم با ماری صحبت کنم.

 

سه ماه بعد دوباره به آن شهر رفتم. یک صدای نا آشنا پاسخ داد: اطلاعات!

گفتم که میخواهم با ماری صحبت کنم.

پرسید: دوستش هستید؟

گفتم : بله، یک دوست بسیار قدیمی.

گفت: متاسفم، ماری مدتی نیمه وقت کار میکرد، چون این اواخر سخت بیمار بود و متاسفانه یک ماه پیش درگذشت.

بغض شدیدی گلویم را گرفت. قبل از اینکه بتوانم حرفی بزنم گفت: صبر کنید، ماری برای شما پیغامی گذاشته، یادداشتش کرد که اگر شما زنگ زدید برایتان بخوانم، بگذارید بخوانمش.

صدای خش خش کاغذی آمد و بعد صدای ناآشنا خواند:

"به او بگو دنیای دیگری هم هست که میشود در آن آواز خواند، خودش منظور مرا می فهمد ..."

تقلید از دیگران


یه کلاغ و یه خرس سوار هواپیما بودن کلاغه سفارش چایی میده چایی رو که میارن یه کمیشو میخوره باقیشو می پاشه به مهموندار.   مهموندار میگه چرا این کارو کردی؟ کلاغه میگه دلم خواست پررو بازیه دیگه پررو بازی

چند دقیقه میگذره باز کلاغه سفارش نوشیدنی میده باز یه کمیشو میخوره باقیشو میپاشه به مهموندار.  مهموندار میگه : چرا این کارو کردی؟ کلاغه میگه دلم خواست پررو بازیه دیگه پررو بازی !بعد از چند دقیقه کلاغه چرتش میگیره.  

خرسه که اینو میبینه به سرش میزنه که اونم یه خورده تفریح کنه . . .  مهموندارو صدا میکنه میگه یه قهوه براش بیارن قهوه رو که میارن.  یه کمیشو میخوره باقیشو میپاشه به مهموندار . مهموندار میگه چرا این کارو کردی؟ خرسه میگه دلم خواست پررو بازیه دیگه پررو بازی.  

اینو که میگه یهو همه مهموندارا میریزن سرش و کشون کشون تا دم در هواپیما میبرن که بندازنش بیرون.  خرسه که اینو میبینه شروع به داد و فریاد میکنه.  

کلاغه که بیدار شده بوده بهش میگه: آخه خرس گنده تو که بال نداری مگه مجبوری پررو بازی دربیاری!!!

نکته مدیریتی : قبل از تقلید از دیگران منابع خود را به دقت ارزیابی کنید