نگاه کن که غم درون دیده ام

نگاه کن که غم درون دیده ام

یکی از اشعار بسیار معروف، زیبا و پراحساس فروغ فرخزاد بانوی شعر معاصر ایران ...

نگاه کن که غم درون دیده ام
چگونه قطره قطره آب می شود
چگونه سایهء سیاه سرکشم
اسیر دست آفتاب می شود

نگاه کن
تمام هستیم خراب می شود
شراره ای مرا به کام می کشد
مرا به اوج می برد
مرا به دام می کشد

نگاه کن
تمام آسمان من
پر از شهاب می شود
تو آمدی ز دورها و دورها
ز سرزمین عطرها و نورها
نشانده ای مرا کنون به زورقی
ز عاجها، ز ابرها، بلورها
مرا ببر امید دلنواز من
ببر به شهر شعرها و شورها
به راه پرستاره می کشانی ام
فراتر از ستاره می نشانی ام

نگاه کن
من از ستاره سوختم
لبالب از ستارگان تب شدم
چو ماهیان سرخ رنگ ساده دل
ستاره چین برکه های شب شدم
چه دور بود پیش از این زمین ما
به این کبود غرفه های آسمان
کنون به گوش من دوباره می رسد
صدای تو
صدای بال برفی فرشتگان

نگاه کن که من کجا رسیده ام
به کهکشان، به بیکران، به جاودان
کنون که آمدیم تا به اوجها
مرا بشوی با شراب موجها
مرا بپیچ در حریر بوسه ات
مرا بخواه در شبان دیرپا
مرا دگر رها مکن
مرا از این ستاره ها جدا مکن

نگاه کن که موم شب براه ما
چگونه قطره قطره آب می شود
صراحی دیدگان من
به لای لای گرم تو
لبالب از شراب خواب می شود
نگاه کن
تو میدمی و آفتاب می شود

معنی تام کشور ها

آذربایجان :آتورپاتکان{نگهدار آتش}(فارسی/ دری) 
آرژانتین :سرزمین نقره(اسپانیایی) 
آفریقای جنوبی :سرزمین بدون سرما(آفتابی) جنوبی(لاتین،یونانی) 
آفریقای مرکزی :سرزمین بدون سرما(آفتابی) مرکزی(لاتین،یونانی) 
آلبانی: سرزمین کوهنشینان 
آلمان :سرزمین همه مردان یا قوم ژرمن(فرانسوی – ژرمنی) 
آنگولا :از واژه نگولا که لقب فرمانروایان محلی بود 
اتریش : شاهنشاهی شرق (ژرمنی) 
اتیوپی : سرزمین چهره سوختگان (یونانی) 
ارمنستان : سرزمین فرزندان ارمن،نام نبیره ی نوح"ع"(فارسی/ دری) 
ازبکستان : سرزمین خودسالارها (سغدی-ترکی-فارسی/ دری) 
اسپانیا : سرزمین خرگوش کوهی (فنیقی) 
استرالیا : سرزمین جنوبی (از لاتین) 
استونی : راه شرقی (ژرمنی) 
اسرائیل : جنگیده با خدا (عبری) 
اسکاتلند :سرزمین اسکات ها{در لاتین قوم گائل را گویند}(لاتین)  
افغانستان :سرزمین قوم افغان(دری فارسی) 
اکوادور :خط استوا (اسپانیایی) 
الجزایر :جزیره ها(عربی) 
السالوادور :رهایی بخش مقدس(اسپانیایی) 
امارات متحده عربی :شاهزاده نشین های یکپارچه عربی(عربی) 
اندونزی :مجمع الجزایر هند(فرانسوی) 
انگلیس :سرزمین قوم آنگل(ژرمنی) 
اوروگوئه :شرقی 
اوکراین :منطقه مرزی(اسلاوی) 
ایالات متحده امریکا :از نام آمریگو وسپوچی دریانورد ایتالیایی 
ایتالیا : شاید به معنی ایزد گوساله (یونانی) 
ایران : سرزمین نجیب زادگان (آریاییان) (فارسی دری) 
ایرلند : سرزمین قوم ایر (شاید هم معنی با آریا) (انگلیسی) 
ایسلند : سرزمین یخ (ایسلندی) 
باهاما : دریای کم عمق یا ریشدارها(اسپانیایی) 
بحرین : دو دریا (عربی) 
برزیل : چوب قرمز 
بریتانیا : سرزمین نقاشی شدگان(لاتین) 
بلژیک : سرزمین قوم بلژ (از اقوام سلتی)، واژه بلژ احتمالاً معنی زهدان و کیسه میداده. 
بلیز : یا از نام دزدی دریایی به نام والاس یا از واژهای بومی به معنای آب گل آلود 
بنگلادش : ملت بنگال (بنگلادشی) 
بوتان : تبتی تبار 
بوتسوانا : سرزمین قوم تسوانا 
بورکینافاسو : سرزمین مردم درستکار (از زبانهای موره –دیولا) 
بولیوی : از نام سیمون بولیوار مبارز رهایی بخش آمریکای لاتین 
پاراگوئه : این سوی رودخانه 
پاکستان : سرزمین پاکان 
پاناما :جای پر از ماهی(زبان کوئِوا ) 
پرتغال : بندر قوم گال (از اقوام سلتی) (لاتین) 
پورتوریکو : بندر ثروتمند (اسپانیایی) 
تانزانیا :این نام از همامیزی تانگانیگا(سرزمین دریاچه تانگا) + زنگبار است 
تایلند :سرزمین قوم تای 
ترکمنستان : سرزمین ترک مانندها 
ترکیه : سرزمین قویها (ترکی با پسوند عربی)  
جامائیکا : سرزمین بهاران 
جیبوتی : شاید به پادری بافته از الیاف نخل می گفتند(زبان آفار) 
چاد : دریاچه ( زبان بورنو) 
چین :سرزمین مرکزی(چینی) 
دانمارک : مرز قوم "دان " 
دومینیکن : کشور دومینیک مقدس (اسپانیایی) 
روسیه : کشور روشن ها، سپیدان (شاید از ریشه سکایی"راؤش" ) 
روسیه سفید (بلاروس ):درخشنده(روس) سفید(روسی) 
رومانی : سرزمین رومی ها 
زلاند نو :زلاند جدید(زلاند نام یکی از استان های هلند به معنای دریاست) 
ژاپن : سرزمین خورشید تابان(ژاپنی) 
سریلانکا : جزیره باشکوه (سنسکریت)

جزایر سلیمان :از نام حضرت سلیمان نبی


زندکی زیباست

زندگی زیباست ...
و هر روزش آغازی دوباره
برای استفاده از فرصت ها و جبران گذشته

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


زندگی زیباست ...
به سادگی و لطافت شبنمی نشسته بر برگی سبز ...
و با اندکی زبری به زبری حاشیه های برگ گل رُز ...

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


و اما با دور نمایی زیبا و فراموش نشدنی
با صحنه های رنگارنگ و دل نشینش ...
بی سایه، بی غم


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


و با اندکی پستی و بلندی ...
کسی چه می داند ؟
همیشه آنگونه که میخواهیم نیست ...
و هرچه میخواهیم به دست نمی آید ...
هجران ها هم حکمتی دارند

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


اما زندگی همچنان زیباست
می توان خاطراتی خوب در ذهن حک کرد
و باقی را دور ریخت ...
یاد زیبایی های زندگی تا پایان عمر نشاط و سرزندگی به دنبال دارد

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


پاییز را هم می توان زیبا دید
نگو خزان است و زردی
اتفاقات هم حکمت خاص خود را دارند
همانطور که شاخه های خشک مجموع صدای دل نشین ِ قدم هایمان را می سازند
خش خش برگ ها هم زیباست
اگر بخواهیم

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


مشکل همیشه هست
نگاه ماست که به آن قیمت و تخفیف می دهد
باید دید و نگرش عوض شود
نگاه کردن از قابی دیگر به زندگی هم جذابیت و سودمندی اثر بخشی را
برایمان به ارمغان می آورد
این راهی ست برای غلبه بر مشکلات و نهایت پیروزی و شادکامی

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گاه باید مسیر خود را عوض کنیم
همیشه یک راه پاسخگو نیست
جرئت انتخاب روشی جدید را داشته باشیم
شاید اینگونه پیروز شدیم ...
راه های حل مشکلات زیاد است و
همه کلیدی به دستمان خواهند داد

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


و البته به شرط آن که ریسمان امید و هدفهایمان
گسیخته نشود ...

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


بپذیریم که مسئول اعمالمان خودمان هستیم
و خالق ِ یکتا، بی حساب و کتاب ما را رها نخواهد کرد
و نظاره گر و دست گیر ماست
تنهایمان نمیگذارد
چه در سختی
و چه شادی

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


و بدانیم هرچه انجام میدهیم ثبت خواهد شد
و خوبی و نیکی کردن را فراموش نکنیم
آری اینگونه است رسیدن به اوج
باید بخواهیم
نهراسیم
بتوانیم
ببینیم
تلاش کنیم
فردا را بخواهیم
از گذشته به جز تجربیاتش مابقی را دور ریزیم




آری 
زندگی با همه سختی ها و مشکلاتش 
باز هم زیباست 
رنگارنگ و شیرین 

علائم و عوامل خطر 6 نوع سرطان گوارشی

علائم و عوامل خطر 6 نوع سرطان گوارشی


سرطان اصطلاحی برای گروهی از بیماری‌ها است که در آن سلول‌های غیرطبیعی بدن، بدون کنترل تقسیم می‌شوند و می‌توانند به سایر بافت‌ها تهاجم کنند. سرطان یک بیماری منفرد نیست، بلکه بسیاری از بیماری‌ها را شامل می‌شود. بیش از 100 نوع متفاوت سرطان وجود دارد.


دستگاه گوارشی انسان

1- سرطان معده

عوامل خطر سرطان معده:

- مردان دو برابر زنان

- در سنین بالای 55 سال

- عفونت معده با میکروب هلیکوباکتر

- سابقه خانوادگی ابتلا به سرطان معده

- کشیدن سیگار

ـ مصرف غذاها و گوشت دودی و نمک‌سود، کنسروها

- مصرف کم میوه‌جات و سبزیجات

 

علائم سرطان معده:

ـ سوء هاضمه یا سوزش سردل

ـ احساس درد یا ناراحتی در شکم

ـ تهوع و استفراغ

ـ اسهال یا یبوست

ـ نفخ شدید پس از صرف غذا

ـ بی‌اشتهایی

ـ ضعف و خستگی

ـ خونریزی به صورت استفراغ خونی یا خون در مدفوع

سرطان کولون

 

2- سرطان روده

عوامل خطر سرطان روده:

- سن بالای 50 سال

- سابقه خانوادگی ابتلا به سرطان روده بزرگ یا راست روده

- سابقه ابتلا به پولیپ روده بزرگ و کولیت السروز (زخم های متعدد در روده بزرگ)

 

علائم سرطان روده:

- تغییرات در اجابت مزاج

- خون در مدفوع

- اسهال، یبوست و یا احساس عدم تخلیه کامل

- کاهش قطر مدفوع

- ناراحتی عمومی شکم (دفع دردناک، گاز شکم، نفخ، احساس پری و یا دل درد)

- کاهش وزن بدون علت

- خستگی

استفراغ

سرطان دهان

3- سرطان دهان

عوامل خطر سرطان دهان:

- استعمال دخانیات

- نوشیدن الکل

- خوردن غذاهای داغ و یا بسیار تند

- نوشیدنی های داغ

- وارد آوردن ضربه به مخاط دهان، مخصوصا موقع تند غذا خوردن

- وارد آمدن ضربه به وسیله لبه های تیز دندان های پوسیده، پرکردگی دندان و یا روکش دندان در دراز مدت و عدم اصلاح آنها

- استفاده زیاد از ادویه جات و رنگ های غذایی

- قرار دادن وسایل مختلف و آلوده در دهان

استرس و فشارهای روحی روانی

- عدم رعایت بهداشت دهان و دندان

 

علائم سرطان دهان:

- وجود بافت زخمی و مجروح و ملتهب در دهان بیش از یک ماه

- مشاهده کبودی و ورم بی دلیل در دهان

- احساس درد و سختی به هنگام جویدن، بلع و حرکت دادن زبان

- وجود لکه های سفید و قرمز روی لثه و زبان و یا دیواره های دهان

- بی حسی زبان

- گرفتگی و یا خشن شدن صدا به مدت بیش از 6 هفته

مری

4- سرطان مری

عوامل خطر سرطان مری:

- در منطقه دشت مغان تا دشت گرگان و در حاشیه بالایی دریای خزر و در کل مسیر جاده ابریشم و در حاشیه دریای مازندران سرطان مری شایع است.

- در افراد بیشتر از 50 سال و در هر دو جنس ایجاد می شود، اما در مردان شایع تر است.

- سیگاری‌ها، الکلی‌ها و افرادی که سابقه بیماری‌های مری دارند

ریفلکس یا بازگشت غذا و اسید معده به مری و آسیب مخاط مری

عوامل مختلفی در ریفلکس دخیل‌اند از جمله: افزایش حجم معده در اثر پرخوری، مصرف الکل، دراز کشیدن بلافاصله پس از صرف غذا.

التهاب مری یا ازوفاژیت

- مصرف مواد پیش‌ساز سرطان‌زا مانند نیتریت‌ها که به ماده سرطانزای نیتروزآمین تبدیل می‌شوند و به وفور در مواد غذایی مانند سوسیس و کالباس وجود دارند.

- مصرف روغن جامد، قند و شکر، انواع شیرینی و دسر، انواع ترشی و نوشابه گازدار و کنسرو، مصرف ماهی دودی و شور، کلم‌شور و خیارشور و سموم قارچی در سبزیجات ترش‌شده و…

- مصرف نوشیدنی داغ مثل چای داغ

- برخی مایعات اسیدی و قلیایی نیز به آسیب و التهاب مری کمک می‌کنند.

- وراثت و جهش‌های ژنتیکی

- ابتلا به سرطان‌های سر و گردن می‌تواند خطر سرطان مری را افزایش دهد.

- چاقی خطر ابتلا را تا چهار برابر افزایش می‌دهد.

- بیماری‌هایی مانند آشالازی (اختلال حرکتی عضله مری)، مری بارت، بیماری سلیاک، سندرم هاول- اوانس و سندرم پلومر- وینسون در افزایش خطر سرطان مری نقش دارند.

- ویروس پاپیلومای انسانی (HPV) که یک ویروس مولد سرطان است.

- تنگی‌های ناشی از تشعشع، برخی کمبودهای ویتامینی و کمبود آهن نیز احتمال سرطان مری را افزایش می‌دهند.

 

علائم سرطان مری:

- کاهش وزن

- احساس توده و برجستگی در گلو

- بلع دردناک غذا و درد انتشار یابنده به سینه یا پشت

- رگورژیتاسیون (بالا آمدن غذای هضم‌شده از معده بدون زور و فشار)

- غذای هضم‌ نشده همراه با تنفس بدبو

سکسکه

- استفراغ

- بی‌اشتهایی

- خشونت صدا

خونریزی‌های گوارشی

- درد و عفونت‌های مکرر ریوی

در صورتی که سرطان به خارج از مری انتشار یابد، اغلب نخست به غدد لنفاوی می‌رود. در مراحل بعدی به کبد، ریه‌ها، مغز و استخوان‌ها گسترش می‌یابد.

 

سرطان کبد در سیروز کبدی

5- سرطان کبد

عوامل خطر سرطان کبد:

- سابقه‌ هپاتیت

- الکلی‌ بودن‌

- مصرف‌ قرص‌های‌ ضد حاملگی‌- استفاده‌ از استروییدهای‌ آنابولیک برای‌ افزودن‌ بر حجم‌ عضلات‌

- نیمی از بیمارانی‌ که‌ سرطان‌ کبد دارند، قبلا دچار سیروز کبدی بوده‌اند.

هپاتیت‌ B یا C

 

علائم سرطان کبد:

- وجود یک‌ توده‌ سفت‌ در قسمت‌ بالایی‌ و در سمت‌ راست‌ شکم

- کاهش‌ وزن‌ و بی‌اشتهایی‌

- ندرتاً زردی‌ چشم‌ها و پوست‌

- احساس‌ ناراحتی‌ در شکم‌ که‌ شبیه‌ حالتی‌ است‌ که‌ انگار ماهیچه‌ دچار کشیدگی‌ شده‌ باشند.

پایین‌ افتادن‌ قندخون‌ (ضعف‌، تعریق‌، گرسنگی‌، لرزش‌ و سردرد)

تب

- وجود مایع‌ در شکم‌

- بزرگ‌ شدن‌ طحال

- مستعد شدن‌ به‌ خونریزی‌ گوارشی‌

موقعیت کیسه صفرا

6- سرطان کیسه صفرا

عوامل خطر سرطان کیسه صفرا:

- وجود سنگ و التهاب در کیسه صفرا

- افراد مبتلا به باکتری بیماری حصبه (سالمونلا) و کسانی که حامل این باکتری هستند، 6 برابر سایرین در معرض ابتلا به سرطان کیسه صفرا قرار دارند.

- وجود کیست صفراوی در مسیری که صفرا را از کبد و کیسه صفرا به قسمت اول روده کوچک می برد و پر از صفرا می شود.

- سیگار کشیدن

- مواد شیمیایی صنعتی مثل آزوتولون (ترکیبات نیتروژن دار) و ترکیبات شیمیایی مثل نیتروزآمین ها می توانند باعث ایجاد سرطان کیسه صفرا شوند. لذاکارگران کارخانجات لاستیک و فلزات بیشتر به این سرطان مبتلا می شوند.

- بیشتر افراد مبتلا، بالای 70 سال سن دارند.

- ارث و ژنتیک

- تقریبا زنان سه برابر مردان مبتلا می شوند.

- پولیپ های کیسه صفرا : در این حالت، از سطح داخلی دیواره کیسه صفرا، توده ای به سمت خارج رشد می کند.

- در افراد چاق یا کسانی که اضافه وزن دارند بیشتر دیده می شود.

- رژیم غذایی که حاوی کربوهیدرات زیاد و فیبر کم است، احتمال ابتلا به این سرطان را زیاد می کند.

- وجود عفونت ناشی از میکروب هلیکوباکتر (عامل زخم معده)

 

علائم سرطان کیسه صفرا:

- درد در قسمت فوقانی و سمت راست شکم

- تهوع و استفراغ

- پوست بدن، سفیدی چشم و بافت های مختلف بدن زرد رنگ می شوند.

- بزرگ شدن کیسه صفرا

- بی اشتهایی

- کاهش وزن

- ورم شکم

خارش شدید بدن

- مدفوع سیاه قیری‌شکل

فرآوری: مریم سجادپور

بخش سلامت تبیان


نشانه‌های سرطان در کودکان

نشانه‌های سرطان در کودکان


والدین کودک باید به طور معمول از نشانه‌های سرطان در کودک آگاهی داشته باشند. آنها باید متوجه علایمی باشند که مدت زیادی طول می کشند و از روند طولانی و بدتر شدن علایم غافل نشوند، اما این آگاهی نباید افکار والدین را مغشوش کرده و حتی تب ساده کودکان خود را به عنوان یکی از نشانه‌های سرطان تلقی کنند.


کودکان سرطانی

نشانه‌های زیر ممکن است نشانگر سرطان در کودکان باشند:

1- اگر تب کودکان بیشتر از 14 روز به طول انجامید و هیچ کدام از والدین و پزشکان قادر به بیان دلیلی برای آن نباشند، انجام آزمایش کامل خونی و سایر تست‌ها به منظور ارزیابی حضور یا عدم حضور سرطان در کودکان، امری ضروری محسوب می‌شود.

 

2- حالت تهوع که بیشتر از هفت روز به طول بیانجامد و در هنگام برخاستن کودک از خواب در صبح بدتر شود. تهوعی که باعث اختلال خواب کودک و بیدار شدن او از خواب شبانه شود و هم چنین تهوعی که همراه با سردرد باشد باید به دقت ارزیابی شود.

 

3- سردردهای رایج در کودکان ممکن است به عنوان یک زنگ هشدار تلقی شود. چنین سردردهایی ممکن است فراتر از یک میگرن ساده باشند. این سردردها با گذشت زمان بدتر شده و به تعداد و شدت آن‌ها افزوده می‌شود.

 

4- تومورهای مغزی ممکن است باعث ایجاد سایر نشانه‌های نورولوژیکی همانند مشکلات راه رفتن، صرع یا تغییرات ناگهانی در شخصیت کودکان شوند.

 

5- درد استخوان یا عضله که به دنبال آن یک آسیب مشخص ایجاد نشده و پس از گذشت چند هفته بهبود نمی‌یابد. این نوع درد در عضلات با دردی که به طور معمول شب‌ها در کودکان ایجاد می‌شود متفاوت است. دردهای شبانه معمولاً در منطقه مشخصی ایجاد نشده، با ماساژ دادن بدن کودک برطرف شده و فعالیت کودکان را محدود نمی‌كند.

درد استخوانی که مزمن شده، به مدت چند ماه یا حتی سال‌ها به طور متناوب قطع شده و سپس ادامه یابد می‌تواند یکی از نشانه‌های تومور طناب نخاعی باشد. البته والدین باید به خاطر داشته باشند که دردهای مزمن کمر در کودکان خیلی شایع نیستند.

ورم غده ای که پس از چند هفته بهبود نمی‌یابد می‌تواند یکی از علائم سرطان باشد

6- سرفه مزمن یا مشکلات تنفسی که به درمان معمول عفونت‌ها یا آسم پاسخ نمی‌دهند، می‌توانند یکی از نشانه‌های سرطان در کودکان باشد.

 

7- گسترش یک توده در شکم، گردن و بازوها

 

سایر نشانه‌های معمول که ممکن است زنگ هشدار و علامت حضور سرطان در کودکان باشد شامل فعالیت بسیار کم، کاهش اشتها، خونریزی آسان، کوفتگی و راش‌های قرمز رنگ پوستی، تغییرات سریع در بینایی، بزرگ تر شدن کبد، طحال و یا کاهش وزن می‌باشند.

 

از دست دادن وزن می‌تواند یک هشدار جدی و پیش آگهی در مورد وقایع جدی‌ای باشد که ممکن است در آینده به وقوع بپیوندد، زیرا کودکان به طور طبیعی با کاهش وزن جدی مواجه نمی‌شوند.

وزن کودکان ممکن است در هنگام یک بیماری مثل آنفلوانزا یا ویروس‌های معده به اندازه نیم یا یک کیلو کم شود، اما این کاهش وزن سریعاً به حالت اولیه و طبیعی خود باز می‌گردد.

 

مورد دیگری که والدین را نگران می‌سازد ورم غدد یا لنف آدنوپاتی است. با این وجود در کودکان کم‌سن، غده‌های متورم مخصوصاً در ناحیه گردن تقریباً طبیعی و بدون خطر قلمداد می‌شوند.

ورم غده ای که پس از چند هفته بهبود نمی‌یابد می‌تواند یکی از علامت‌های وقوع سرطان باشد، اما در عین حال والدین باید سایر نشانه‌ها از قبیل تب ادامه‌دار یا کاهش وزن یا تورم غدد در بیش از یک نقطه از بدن (همانند گردن و کشاله ران) را نیز ارزیابی کنند.

در صورت عدم حضور سایر نشانه‌ها، یک غده متورم ممکن است برای نوجوانان بزرگ‌تر که در معرض خطر لنفوما هستند جای نگرانی به وجود بیاورد.

 

پزشک کودک شما ممکن است سایر نشانه‌ها از قبیل عفونت‌های ناشی از بیماری خراش پنجه گربه را ارزیابی کند. او هم چنین در ادامه معاینات خود ممکن است تست‌هایی از قبیل تست سل، شمارش کامل خونی و عکسبرداری از قفسه سینه را به منظور رد سایر خطرات جدی درخواست کند.

درد استخوانی که مزمن شده، به مدت چند ماه یا حتی سال‌ها به طور متناوب قطع شده و سپس ادامه یابد می‌تواند یکی از نشانه‌های تومور طناب نخاعی باشد

با متخصص اطفال در خصوص سرطان صحبت کنید

بسیار مهم است که در هنگام نگرانی از احتمال ابتلای کودکتان به سرطان، در مورد علایم و نشانه‌های این بیماری با پزشک کودکتان صحبت کنید. ممکن است شما برای نگرانی خود دلیل داشته باشید و در این صورت پزشک قادر خواهد بود با انجام یک سری از معاینات بدنی، تاریخچه زندگی شما و کودکتان و انجام یک سری از آزمایشات غربالگری، شما را از نگرانی آسوده سازد.

 

با توجه به آمار بهبودی بیشتر سرطان های اطفال، باید قدم های سریع تری در ارتباط او و خانواده اش و اجتماع برداشت. کیفیت زندگی بیمار را در مراحل تشخیص بیماری و درمان آن مورد نظر قرار داد و نشانه های افسردگی، نیاز های مالی، وضعیت شغلی و بیمه آنها بررسی کرد. ابتلا به سرطان اگر چه افکار ناخوشایندی در فرد ایجاد می کند، اما باید آموخت که مثل سابق زندگی کرد و هر روز به فکر ساختن همان روز باشد نه در اندیشه ناراحتی های فردا.

 

شایع‌ترین سرطان در کودکان

دکتر اعظم السادات هاشمی، فوق تخصص سرطان کودکان در این باره می گوید:

لوسمی لنفوئیدی حاد در کودکان شایع است که بین سنین دو تا شش سال تظاهر می کند.

سرطان خون یا لوسمی، نوعی بیماری پیشرونده و بدخیم اعضای خونساز بدن است که با تکثیر و تکامل ناقص گلبول های سفید خون و پیش سازهای آن در خون و مغز استخوان ایجاد می شود.

لوسمی فرایند تکثیر، خونسازی و ایمنی طبیعی بدن را مختل می کند و اجتماع این یافته های سرطانی در خارج از مغز استخوان، موجب تشکیل توده هایی در اندام‌های حیاتی بدن می شوند.

لوسمی بر اساس طیف، شدت، سرعت و پیشرفت بیماری به دو دسته حاد و مزمن تقسیم می شود که گسترش دامنه بیماری در وضیعت حاد، کوتاه تر و در مزمن طولانی تر است.

شایع ترین اشکال لوسمی بر اساس سرعت پیشرفت روند بیماری و نوع گلبول سفید خون که سرطانی شده به چهار گروه لوسمی لنفوئیدی حاد، لوسمی میلوئیدی حاد، لوسمی لنفوئیدی مزمن و لوسمی میلوئیدی مزمن تقسیم می شوند.

علائم هشداردهنده سرطان خون شامل احساس ناخوشی عمومی، تظاهر لکه های دانه اناری زیر جلدی پوست، لخته یا منعقد نشدن خون در پی ایجاد زخم یا بریدگی، ضعف یا خستگی مزمن، عفونت‌های مکرر، دردهای استخوان و مفاصل، تنگی نفس در اثر فعالیت، تب و لرز و نشانه های شبه سرماخوردگی، احساس بی اشتهایی، خونریزی مکرر بینی، ورم و خونریزی لثه ها و لاغری ممتد است.

تحقیقات، روند بدخیمی بیماری لوسمی را به عواملی مانند افراد، سابقه قبلی ابتلا به بیماری های خونی، استعداد میزبان، عوامل ژنتیکی و اعتیاد به دخانیات ارتباط می دهند. همچنین ابتلا به لوسمی با افزایش سن ارتباط مستقیم دارد

با توجه به وضعیت عمومی سلامت فرد، بررسی های تشخیص لوسمی ممکن است شامل آزمایش خون، نمونه برداری، سازگاری بافتی، بررسی کروموزومی، عکسبرداری از قفسه سینه با تابش اشعه ایکس، سی تی اسکن، پرتونگاری با استفاده از تشدید میدان مغناطیسی، سونوگرافی و معاینات بالینی باشد.

فرایند درمان لوسمی برای هر شخص معین با شرایط بیماری وی مرتبط است و الگوهای درمان لوسمی بستگی به نوع لوسمی، وضعیت بیماری در شروع درمان، سن، سلامت عمومی و چگونگی واکنش بیمار به نوع درمان دارد.

علاوه بر الگوهای رایج برای درمان انواع سرطان همچون شیمی درمان و اشعه درمانی می توان به درمان بیولوژیکی یا ایمونولوژیک، جراحی، پیوند مغز استخوان، پیوند اتولوگ، پیوند سینرژیک و پیوند آلوژنئیک اشاره کرد.

پس از تهیه بافت پیوندی از روش های ذکر شده به بیمار مقادیر بالایی داروهای شیمی درمانی همراه یا بدون پرتو درمانی می دهند تا باقیمانده مغز استخوان وی تخریب شود و در مرحله ی آخر مغز استخوان سالم را گرم گرده و بوسیله ی یک سوزن و از طریق سیاهرگ به بیمار تزریق می شود تا جانشین مغز استخوان تخریب شده شود.

پس از ورود بافت پیوندی به جریان خون، یافته های پیوند زده به مغز استخوان هدایت شده و به تولید گویچه های سفید خون، گویچه های قرمزخون و پلاکت‌های جدید می پردازند.

ابتلا به عفونت و خونریزی، تهوع، استفراغ، خستگی، بی اشتهایی، زخمهای دهانی، ریزش مو و واکنش های پوستی را از جمله عوارض جانبی پیوند مغز استخوان و پیوند سلول های پایه دانست.

امروزه با کاربردهای جدید الگوهای درمان پیوند مغز استخوان و درمان بیولوژیکی یا ایمونولوژیک و داروهای جدید ضدسرطان و پیشرفت های علم ژنتیک و ساختار ژن های انسانی امیدهای تازه ای برای غلبه بر این بیماری بوجود آمده است.

فرآوری : نیره ولدخانی

بخش سلامت تبیان

مجموعه کلمات عامیانه پارسی


مجموعه کلمات عوامانه پارسی
الف
آپاردی- شخص زبان دراز و همه جا برو وهمه جا بيا باشد.
آشغال- خرده ريز و باقی مانده کثافت يا هرچيز ديگر است.
اخم- درهم کشيدگی صورت از اوقات تلخی.
اخم وتخم- اخم با اظهار تشدد و اوقات تلخی
اخمو- عبوس و هميشه اوقات تلخ.
ادا- حرکت لغو وتقليد.
ادا درآوردن- حرکات لغو کردن و تقليد درآوردن.
اردنگ- لگدی که با زانو زده شود.
ارقه (يا عرقه)- شخص سرد و گرم روزگار چشيده و نادرست.
اطوار,اطفار, اطفور- ادا و حرکات لوس و بی مزه, اطوار درآوردن.
اطفاری, اطفوری- شخصی که اطفار در می آورد.
اکبير- کثافت روحانی, فلاکت و آثار ظاهری آن.
اکبيری- کسی که اکبير اورا گرفته باشد.
آلاخون و والاخون- سرگردان.
الدنگ- لوده و بی غيرت و بی کار و بار.
الش دگش- مبادله.
الک دولک- بازی است که با دو قطعه چوب می کنند که يکی از آن دو قطعه چوب تقريبا نيم
ذرع و ديگری تقريبا سه گره است و دراصفهان آن را پل و چفته گويند.الک اسم چوب کوچک و
دولک اسم چوب بزرگ است.
الم شنگه- رجوع شود به علم شنگه.
امل- بزن بهادر و با استخوان.
انگ انداختن- چيزی را ازا قبل حساب کردن.
انگل- سرخر, کسی را گويند که برای بهره مند شدن از نوالی خود را به ديگران بندد.
انگولک کردن- سربه سر گذاشتن, با انگشت چيزی را زير و روکردن, به هم زدن, به چيزی
وررفتن.
اهن و تلمب- افاده, سروصدا, کبر وناز.
ب
باباغوری- کسی که چشمش از کاسه بيرون آمده باشد.
بامب- توسری, ضربتی که با کف دست بر روی سر کسی زنند.
بامبول- حقه.
بامبول زدن يا سوار کردن-حقه زدن.
بخو- کند که بر پای زندانيان زنند.
بريده- شخصی را گويند که مصائب بسيار به سرش آمده و کار نيک و بد بسيار کرده است.
بر زدن- در بازی آس و گنجفه و غيره که با ورق می کنند عمل برهم زدن ورق هاست.
برک- زينت.
بش انداختن- نوعی از قرعه کشيدن است که اطفال در بازی به کار می بندند به اين ترتيب که
يکباره با هم هرکدام چندين انگشت خود را از پشت سر جلو می آورند و بعد انگشتها را باهم
شمرده و از جايی شروع به شمردن می کنند عدد آخر به هرکس افتاد آن کس برحسب قرارداد برده
يا باخته است.
بغ کردن- عبوس شدن.
بل يا بلبل- آلت تناسل مرد, عموما در موضوع اطفال استعمال می شود.
بلبشو(بهل و بشو)- شلوغی که ديگر کسی به فکر کسی نيست.
بلبلی(گوش)- گوش پهن و بزرگ را گويند.
بنجل- قطعات پارچه کهنه يا لباس کهنه را گويند.
بور- کسی را گويند که بخواهد خوش مزگی کند ولی کامياب نشود يا تصور می کند کار غريبی
کرده ولی هيچ کس اعتنا نکند.
بی پا- به معنی مزخرف و بی معنی است.
پ
پاييدن- ملتفت و متوجه بودن.
پاتوق- مرکز, محل اجتماع, مقر, موعدگاه.
پاتيل شدن- به کلی از مستی ازپا درآمدن و ديگرگون شدن.
پارس کردن- فرياد کردن و حمله سگ را گويند.
پتی- برهنه.
پچ پچ کردن- نجوی کردن و توگوشی حرف زدن را گويند.
پخ(پخت)- پهن و صاف.
پخت- بخار.
پخش کردن- شدن-پراکنده کردن و شدن است.
پخمه- شخص کودن و نفهم را گويند.
پرت(خرت و پرت)- اسباب خرده و ريزه متفرقه را گويند.
پرت- بی معنی و مزخرف و لاطايل.
پرت و پلا- بی معنی و مزخرف و هذيان صفت.
پرسه- گردش و سياحت و دورگشتن درويشان و گدايان را برای دريوزگی گويند.
پرند(چرند و)- سخنان لاطايل و بی پا را گويند.
پز- شکل و وضع را گويند و ظاهرا ماخوذ از کلمه فرانسوی است.
پزوا- آدم بی نوا و چرکين لباس را گويند.
پشتی- کمک و يار و ياور را گويند.
پشکن يا بشکن- ماليدن انگشتان را به هم می گويند درموقع عيش و طرب و رقص که صدايی
از آن حادث گردد.
پفيوز- به معنی قرمساق و آدم بی غيرت و بی درد و بی رگ و احمق را گويند.
پک- دم است که بيشتر درمورد دخانيات گويند.
پک و پز- وجنات زشت را گويند.
پکر- به معنی لخت است که به انسان و حيوان هردو گفته آيد و به معنی بی عار و حقه و بی کار
و لش باشد.
پينکی- به معنی چرت است که بهعربی سنه گويند و اغلب نشسته و يا ايستاده دست دهد.
پينکی زدن- چرت زدن است.
پوچ- بی معنی و تهی و مزخرف را گويند.
پوزه- چانه را گويند.
پوک- تهی و بی مغز و خالی را گويند.
پپه- احمق و بيهوش را گويند.
پيسی- آزار و اذيت را گويند و پيسی درآوردن يا پيسی سر کسی درآوردن مصدر آن است.
پيل پيلی رفتن- راه رفتن در حال خواب ومستی را گويند.
پيله(شيله و-)- نادرستی و نيرنگ و حقه را گويند.
پيله- به معنی آزار و تعرض مخلوط با لجوجت باشد چنان که گويند فلانی بنای پيله را گذاشت
يا پيله اش گرفت به فلانی.
ت
تاکردن- به معنی سازش و رفتار و معامله کردن است گويند فلانی با من خوب يا بد تا نکرد.
تاراندن- به معنی گريزاندن است.
تار و مارکردن- به معنی تاراندن است.
تپق- گرفتگی زبان است گويند زبان فلانی تپق زده به جای طفل طلف گفت.
تخس- آدم شرور و شيطان را گويند.
تخمه- حالت معده است که موجب سکسکه و آروق می شود.
ترد- چيز لطيف و تازه را گويند مانند خيا ر ترد و غيره .
تريدن- غلتيدن است.
ترکه- شاخه باريک و راست را گويند.
تشر- اوقات تلخی و غضب را گويند(تشرزدن)
تق و لق- چيز يا اشيايی را گويندکه درست برپا نايستد و لغزان و غيرمحکم باشد.
تفاله- باقی مانده ميوه و سبزی فشرده شده راگويند که شيره اش را گرفته باشند.
تک- به معنی شدت است گويند تک سرما يا گرما شکست.
تک- به معنی تنهاست می گويند فلانی تک ماند.
تک و پوز- به معنی دک و پوز است که سر و صورت باشد در محل دشنام و تحقير گويند.
تک و توک- عده کمی از اشياء يا اشخاص را گويند که از هم جدا و سوا افتاده باشند.
تلان- يعنی با ناز و با افاده چنان که گويند فلانی پس از غلبه بر حريف تلان از ميدان برگشت.
تلو تلو خوردن- راه رفتن در حال گيجی ومستی را گويند.
تلکه تسمه- به معنی خرده ريز است گويند با اين تلکه تسمه ها نمی توان يک عمارت ساخت.
تنگ و تا- آبرومندی و حفظ ظاهر است گويند فلان پهلوان با آنکه ترسيده بود خود را ازتنگ
وتا نينداخت.
تو- به معنی در(ظرفيت) است گويندتو بازار يعنی در بازار.
توش- قدرت و قابليت و نفوذ است گويند فلانی توش بر می دارد فلان کار را بکند يعنی از
دستش ساخته است.
توپ زدن- به معنی تشرزدن است.
توپيدن- توپ زدن است.
تيپا (ته پا يا تک پا)- لگدی است که با تک پا دهند.
تيرکردن- تحريک کردن است.
تيله- گلوله يا گردو يا سنگی است که اطفال باآن بازی کنند.
توغولی(دوقولی)- به معنی گرد و چاق است.
ج
جانخانی- کيسه بسيار بزرگی است از پارچه خشن(گونی)که قريب يکبار الاغ ظرفيت دارد.
جخت (جهد)- عطسه دوم را گويند درمقابل ((صبر)) که عطسه اول باشد می گويند صبر آمده
بود ولی بعد جخد شد.
جر- يعنی لج است يعنی غضب و اوقات تلخی, گويند فلانی از بس بيهوده اصرار کرد جرم
انداخت (يا جرم گرفت)
جرانداختن- باعث جرشدن است.
جردادن- (- زدن)- پاره کردن چيزی است مانند کاغذ و پارچه که درحين پاره شدن صدا
بکند.
جربزه- قابليت و شايستگی اشخاص را گويند.
جرت و قوز- اشخاص سبک و بی ادب را گويند که به سر و وضع و لباس خود مغرور باشند.
جرق(جلق)- استمناء می باشد.
جرق زدن- استمناء کردن است.
جعلنقی (جولقی)- آدم بی سر و پا و بدسيما و بی اندام را گويند.
جغله- در مقام تحقير آدم کوچک و ضعيف را گويند.
جغور و بغور- چيز و نوشته و تصوير درهم و برهم را گويند!
جفنگ- به معنی مزخرف است و بی معنی.
جلد- به معنی چست و چابک و تند است.
جل- به معنی فرش است.
جل و پلاس- فرش و اثاث البيت کهنه و خراب را گويند.
جلت- آدم بی عار و رند و قلندر را گويند.
جلنبر- آدم بی سر و پا و بدلباس را گويند و به معنی خود لباس کهنه و زشت هم هست.
جلز و ولز- صدای کباب شدن و سوختن چيزی را گويند مانند صدای دنبه که کباب شود و به
معنی اصرار و الحاح و التماس هم آمده است.
جمبوری يا جمبولی- آدم فضول و زبان باز را گويند که درهمه کار مداخله می کند.
جنگولک يا جنگورک- توطئه و کارهايي را گويند که اساسش بر نادرستی است گويند اين چه
جنگولک بازی است راه انداخته ای!
جنجال- شلوغ و مرافعه و داد و بيداد را گويند و اشخاص تند را نيز گويند که مدام داد و فرياد
راه می اندازند مثلا گويند سيد جنجال رسيد و جنجال راه انداخت و يا جنجال بلند شد.
جنم- به معنی قابليت و شخصيت است گويند فلانی جنم آن را ندارد که يک کشيده به فراش
حکومتی بزند.
جير و وير- صدای پرندگان است و همهمه اشخاص نازک صدا را نيز گويند.
جيغ- فريا د است.
جيغ کشيدن- فرياد کردن است.
جيم شدن- به معنی دک شدن يعنی آهسته از مجلس بيرون رفتن است.
ح
حالی کردن- فهماندن است.
حالی شدن- فهميدن است.
حشل- به معنی خطر است گويند چرا پولت را در حشل می اندازی.
خ
خپله- آدم يا چيز کلفت وکوتاه را گويند.
خرت و پرت- چيزهای مختلف و کم بها را گويند.
خر- به معنی گلو است.
خرفت (خرف- خريف؟)- آدم بی ذهن و کند فهم وکم هوش را گويند.
خل- به معنی ديوانه و چل است.
خنگ- به معنی همان خرفت است و اغلب باهم استعمال می شوند.
خيت کردن(- شدن)- کسی را در مباحثه و مجادله مغلوب نمودن و از ميدان درکردن است.
خيت و پيت کردن(- شدن)- به همان معنی خيت کردن است.
خيکی درآوردن- درکارها واماندن است گويند فلان کشتی گير خيکی درآورد.
د
داداش- به معنی برادر است.
داش- مخفف داداش.
داغون شدن- پريشان و متشتت شدن است.
دبش- به معنی گس است مانند مزه پوست انار.
دبه درآوردن- در معامله و غيره بيش از آنچه قرار بوده تقاضا نمودن است.
دبنگوز- به معنی الدنگ و پفيوز است.
ددر- به معنی کوچه است.
ددری- شخص هرزه و بدعمل را گويند.
دده- کنيز سياه را گويند.
دک شدن- به معنی جيم شدن است يعنی آهسته از جايی بيرون رفتن.
دک کردن- کسی را به بهانه ای از مجلس بيرون نمودن است.
دک و پوز- به معنی سر و صورت زشت است و تک و پوز هم می گويند.
دکل- آدم سست و بلند قد را گويند.
دکيسه- از ادات تمسخر و تعجب است.
دگنک- چماق کلفت است.
دله- آدم شکمخوار را گويند که از خوردن هيچ چيز مضايقه ندارد, و شخصی پست طينت و گدا
طبيعت را نيز گويند.
دمر- به معنی پشت به هوا خوابيدن است چنان که گويند فلانی دمر خوابيده بود.
دمغ- به معنی سرخورده و احمق و از خودراضی است.
دنج- جای راحت و بی سرخر را گويند (گوشه دنج).
دنگ و فنگ- به معنی سر و صدا و اوضاع و ترتيبات است.
دول دادن- امروز و فردا کردن و به وعد و وعيد تاخير انداختن امری را گويند.
ديلاق- آدم بلندقد بی قابليت را گويند.
ر
راستا حسينی- حرف ساده و صادق و بی ريا را گويند.
رضا قورتکی- الله بختکی است که به معنی اتفاقی باشد.
ريغماستی- به معنی کوچک و خرد و ضعيف و عليل است مانند بعضی بچه های گربه پس از
تولد.
ريغو- تقريبا به همان معنی ريغماستی است.
ز
زبر و زرنگ- آدم چابک و دانا را گويند.
زپرتی- به معنی بی قدذتی و بی زوری است.
زرت- به معنی رمق و تونايی است گويند زرت فلانی قمصور شد يعنی به کلی مغلوب و منکور
گرديد.
زرمدی- از ادوات استهزاء و تمسخر است گويند زرمدی قرمه سبزی.
زغنبود- به معنی کوفت و آکله است و درمورد دشنام استعمال شود.
زل زل نگاه کردن- بدون به هم زدن چشم خيرن نگاه کردن است.
زلم زيمبو- به معنی شل و ول و خرت و پرت است.
زوکشيدن- اصطلاحی است دربازی الک و دولک (اصفهانی: پل و جفته) که طرف مغلوب بايد
فلان مقدار معين بدون تبديل نفس زوگويان بدود.
زه زدن- از زير بار دررفتن و شانه خالی کردن و از عهده کاری برنيامدن است.
زه کشيدن- حالت عصبانی شدن جراحات را گويند.
زهم (بوی-)- بويی است مانند بوی تخمه و ماهی گنديده.
س
سدرمه- چيزی را گويند که مانند چرمی که درآب انداخته باشند سخت باشد.
سر و مر- به معنی چاق و فربه است گويند سر و مر و گنده.
سرتق- به معنی لجوج و مصر است.
سفت- ضد شل است, چيز سخت را گويند.
سقرمه- به همان معنی سدرمه است.
سقلمه- ضربی است که با مشت بسته زنند درحالتی که سرانگشت شست از ميان دو انگشت
سبابه و وسطی بيرون آمده باشد.
سک – چوب تيز را گويند و مخصوصا چوبی که چهار پايان را بدان رانند.
سک زدن- با سک راندن است و به معنی تحريک کردن و اصرار نمودن هم هست.
سکندری- زمين خورنی را گويند که از گير کردن تک پا به معانی باشد و انسان با زانو به زمين
افتد.
سلانه- به معنی خرامان و تلان است عموما گويند که سلانه سلانه به تکرار کلمه.
سلف دان- ظرفی را گويند که درآن آب دهن اندازند.
سمبل کردن- سر به هم آوردن کاری را گويند که درآن دقت و مواظبتی نشده باشد.
سوت کردن- چيزی را از پايين روی بام انداختن است.
سوگور و ملنگ- حالت سگها را گويند که درحال تحريک به جنبش آيند و اشاره به حالتی
است که به انسان دست دهد درصورتی که چيز مطلوب را به چشم ببيند ولی دستش از آن کوتاه
باشد.
سولدونی- به معنی هولدونی است که جای کثيف و تاريک باشد.
ش
شپلاقی کردن- به معنی کتک زدن, سخت است.
شتل يا شتيلی- پولی است که در قمارخانه شخصی که برده به عنوان انعام می دهد.
شر و ور- حرفهای مزخرف و بی سر و پا راگويند.
شق و رق- چيز سخت را گويند مانند بعضی کاغذهای آهاردار.
شل- برخلاف سفت و محکم است.
شل و ول- چيز شل و ازهم دررفته را گويند و درحق اشخاص بی نظم و ترتيب هم استعمال می
کنند.
شلتاق- به معنی تعدی و چپاول است.
شلخته- زن هرزه رو و بی سامان را گويند.
شلم شوربا- به معنی شل و ول است.
شلنگ- قدم بلند را گويند.
شلنگ و تخته- به معنی جست و خيز است.
شلوغ- به معنی هنگامه و درهم و برهمی است.
شيرجه(شيرجست؟)- فرورفتن در آب را گويند درصورتی که اول سر و کله داخل آب شود.
شيشکی- صدايی است که درمقام تمسخر و تحقير از دهن درآورند مصدرش شيشکی بستن
است.
شيله و پيله- ريا و نادرستی را گويند.
ط
طاس- بی مويی کامل سر را گويند.
طپاندن- به معنی چپاندن است که به زور چيزی زا در جای تنگی جادادن باشد.
ع
عرقه- آدم قلندر و رند و پاچه ورماليده را گويند.
علم شنگه- به معنی شلوغی و همهمه و داد و بيداد است.
غ
اغلب کلمات ذيل ممکن است با قاف نيز نوشته شود.
غال- کسی را به وعده خلاف درابتلا انداختن است.
غراب(قرط و-)-آدم از خودراضی و مغرور را گويند که خود را بخواهد توانا و پهلوان قلم
بدهد.
غربيله (قرو -)- قر و ادا و اطوار و ناز.
غنج- طپش قلب را گويند که از فرط ميل به چيزی حاصل گردد گويند دلم برای يک قاچ خربزه
گرگاب اصفهان غنج می زند.
غيه- فرياد و هلهله را گويند.
ف
فر(قر و فر)- به معنی غنج و دلال و نوی و تازگی است.
فر دادن- به معنی مجعد ساختن زلف است.
فزرتی- مانند ريغماسی به معنی آدم بی قابليت و بی عرضه و بی قوه است.
فکسنی- آدم بی سر وپا و بی صورت و سامان را گويند و درمورد اشياء نيز استعمال می شود.
فيس- به معنی افاده و غرور است.
فيس کردن- مغرور بودن است.
فيسو- آدمی را گويند که فيس بکند.
ق
(اغلب کلمات ذيل را با غين هم می توان نوشت)
قاپيدن- به طور ناگهانی و چابکی چيزی را از جايی برداشتن و يا از دست کسی گرفتن است.
قاچ- قطعه خربزه و هندوانه و ميوه های شبيه به آن را گويند.
قاشوقی- پس گردنی را گويند که با کف دست بزنند درصورتی که دست مانند شکم قاشوقی
جمع شده باشد.
قاطی- داخل هم کردن و به هم زدن است.
قايم- به معنی سخت است.
قايم شدن (غايب؟)- به معنی مخفی شدن است و((قايم شدنک)) اسم بازيی است.
قر- به معنی حرکت است که رقاصان به بدن خود می دهند.
قر و فر- در مورد فر مذکور آمد.
قر و غربيله- رجوع شود به غربيله.
قر زدن- کسی را به وعد و وعيد از جايی بيرون بردن است به قصد استفاده از او.
قرت- آدم ازخود راضی را گويند که به شکل و لباس خود ببالد.
قرتی- به همان معنی قرت است.
قرچی برچی- غضروف را گويند.
قرومپوف- به معنی ديوث و احمق است.
قرمساق- به معنی قرومپوف است.
قرم دنگ- به معنی قرومپوف است.
قرشمال- آدم بی معنی و پرناز و افاده است.
قد- آدم متکبر و مغرور را گويند.
قسنجه- مالش دل را گويند که از فرط ميل و هوس به چيزی حاصل گردد.
قشقره- هياهو و غلغله را گويند.
قل خوردن- غلتيدن است.
قلپ- جرعه آب است.
قلچماق- پهلوان است.
قلدر- آدم قلچماق و گردن کلفت را گويند.
قلفتی- خرابی و بيهودگی در عمل است.
قلقلک - به معنی خارش دادن است به طوری که خنده حاصل شود.
قلمبه- چيز برآمده و حرف و کلمات غريب و عجيب را گويند.
قماٌنينه- افاده و فيس و عجب و تکبر است.
قنبرک- به معنی چنبرک است که گرد نشستن باشد.
قمصور- خراب و ويران را گويند (زرت فلان قمصور شد يعنی به کلی از پا درآمد).
قورت دادن- بلعيدن است.
قورت انداختن- خودستايی نمودن است.
قوقوسی- قسمتی از انار را گويند که به واسطه پرده ای از اقسام ديگر جدا باشد.
قوله (قرض و-)- به همان معنی قرض است.
قيپ- به معنی پر است, قوطی از سيگار قيپ است.
ک
کاس کردن- کسی را از زور اصرار کردن و حرف زدن خسته نمودن است.
کپ آمدن- حال مرغ است در موقعی که می خواهد بچه بگذارد.
کپه- به معنی توده است.
کپه گذاشتن- يعنی خوابيدن است و عموما در مورد دشنام و اوقات تلخی استعمال می شود
چنانکه می گويند بروو کپه مرگ بگذار.
کپيدن- کپه گذاشتن است.
کپره(کوره)- چرکی است که روی اشياء می بندد.
کتره ای (مخفف کلپتره ای)- به معنی بيخودی و بيهودگی سخن است.
کتک زدن- زدن است گويند فلانی را کتک سختی زدم و او کتک مفصلی خورد.
کره شدن- خواب رفتن و بی حس شدن اعضاء را گويند.
کش- به معنی مرتبه و دفعه است.
کشيده- سيلی و طپانچه است که بر صورت زنند.
کلافه شدن- حالت گيجی و خفگی است که از حرارت حاصل شود.
کلپتره ای- به همان معنی کتره ای است.
کلک زدن- حقه زدن و هرزگی کردن است.
کلکی- آدم هرزه گرد را گويند.
کل قاشوقی- به معنی قاشوقی سخت است.
کله- چيز بی دم و بی دسته را گويند.
کند و کو- به معنی سعی و تکاپو است.
کنس- به معنی خسيس است.
کوتوله- به معنی کوتاه است.
کول- به معنی پشت است.
کولی- برکول و پشت آدم سوارشدن را گويند.
کوم کردن- در يکجا بی صدا و ندا نشستن.
کيپ- به معنی قيپ است.
کيس- به معنی تا و چين است.
گ
گاگول- آدم احمق و گيج را گويند.
گر- سرکچل و بی مو را گويند.
گس- مزه ای است شبيه به مزه پوست انار.
گندلی- به معنی گرد است.
گود- عميق است.
گه زدن- از ميدان دررفتن است.
ل
لات- شخص تهيدست و بی چيز و بی نوا باشد.
لات و لوت- به معنی لات است گويند فلانی لات و لوت و آسمان جل است.
لاس- معاشقه است.
لاس زدن- معاشقه کردن است.
لاسی- کسی را گويند که از عشقبازی خوشش آيد.
لاسيدن- لاس زدن است.
لاش گذاشتن- اغراق نمودن است.
لب و لباب- چاق و فربه و دلپذير است.
لبو- چغندر است.
لپ- گونه است.
لت زدن- خدشه به کسی وارد آوردن است.
لج کردن- لجاجت نمودن است.
لجباز- لجوج است.
لخت(-و پکر)- برخلاف چست و چابک است.
لخم- گوشت بی پوست و بی استخوان را گويند.
لش(-و لوش)- آدم بی غيرت و بی عار را گويند.
لفت و ليس- کم کم از جايی چيزی به دست آوردن.
لق(تق و-)- به معنی لغزان و بی پايه و سست است.
لک لک کردن- کاری را آهسته آهسته ادامه دادن است.
لکنته- به معنی خراب و ضايع و معيوب است.
لم دادن- درجايی به راحتی تکيه دادن و افتادن است.
لنگ- پا و قدم را گويند.
لنگ کردن- با فتح لام به معنی منزل کردن و توقف است در مسافرت و با کسر لام به معنی
زمين انداختن است.
لنگه- به معنی همتاست.
لوچه- لبان و پوز را گويند.
لو دادن- مشت کسی را بازکردن است.
لوده- آدم الواط و خوشمزه را گويند.
لوس- آدم بی معنی و ازخود راضی را گويند.
لول بودن- مست و گيج بودن است.
لول زدن- لوليدن است.
لوليدن- جنبيدن و غلتيدن است.
له کردن-خردکردن است.
ليز خوردن- سر خوردن و لغزيدن است.
م
ماچ- بوسه است.
ماسوندن- بنای کاری را محکم نمودن است.
ماليده- اصطلاحی است در بازی که می رساند بازی بايد مکرر شود.
متلک- حرفهای خوشمزه و نيشدار را گويند.
محل- اعتناست گويند به فلانی محل سگ نگذاشتم.
مشتی(مشهدی)- آدم خراج و دست و دلباز و خوش سر و وضع را گويند.
مفنگی- آدم مدمغ و بی قوت را گويند.
ملنگ- سرخوش و تردماغ است.
من من کردن- به طور نارضايی و ترس آهسته سخن راندن است.
ملس- مزه ای است بين ترشی و شيرينی.
ملندوغ- به معنی دوغ است که آدم لوده و جلت باشد.
مدخل زدن- تخمين نمودن است.
موس موس کردن- تملق گفتن است برای به دست آوردن خاطر کسی .
مول- فاسق و رفيق زن شوهردار را گويند.
ن
ناتو- به معنی غدر و خيانت است.
نارو- به معنی ناتو است.
ناقلا- آدم خدعه گر و باهوش را گويند.
ناحق- آدم دم بريده و ناقلا است.
نشگون- با دوانگشت بدن کسی را فشردن است.
نشين- نشيمنگاه است.
ننر- به معنی لوس است.
نه نه- مادر است.
نوا- تقليد است.
نيزه زدن- از کسی به گدايی و تردستی چيزی گرفتن است.
نيزه باز- گدای تردست را گويند.
و
وا رفتن- متلاشی شدن و ازهم دررفتن است.
والزاريات- به معنی آشوب و شيون است.
وازدن- ردکردن است.
ور- به معنی سو و طرف است.
وراجی- پرگويی است.
وراجی کردن- پرگويی و زياد حرف زدن است.
ورپريدن- به معنی مردن و درگذشتن است و درموقع نفرين استعمال شود.
ورچلوزيدن- جوشيدن و نفخ کردن است مانند خاکی که سرکه بر آن ريزند.
وررفتن- مشغول بودن و بازی کردن با چيزی است بدون آنکه نتيجه مطلوب حاصل گردد.گويند
فلانی آنقدر به ساعت ور رفت که خرابش کرد.
ورزدن- وراجی کردن است.
ورقلنبيدن- بالا آمدن و نفخ کردن است.
ور کشيدن- بالا کشيدن و درآويختن است.
ولرم- نيم گرم است.
ول کردن- رها کردن است.
ول گفتن- مزخرف گفتن باشد.
ولنگار- مزخرف گو است.
ولنگاری کردن- مزخرف گفتن است.
ولو- پاشيده و متلاشی باشد.
وول وول کردن- جنبيدن و غلتيدن بی صداست.
ويار- رغبت مفرط زنان آبستن است به چيزی.
وير- رغبت مفرط و موقتی است.
ه
هاج و واج- حيران ومتعجب .
هوار- فرياد استمداد و سنگ و خاکی که از خرابی حاصل گردد.
هول دادن- غفلتا کسی يا چيزی را به جلو راندن است.
هولکی- با دستپاچگی و اضطراب.
هول زدن- عجله کردن است.
هو- دفعه و بار و مرتبه است گويند يک هو يعنی غفلتا.
هوزدن- با دست به روی دهن زدن و فرياد کشيدن است در موقع شادی و استهزاء.
هتک- نشيمنگاه است.
ی
يکه خوردن- از تعجب جنبيدن است.
يللی- از ادات بی اعتنايی و سرخوشی است.


زیباترین نقاشی های جهان


http://files.afghanpaper.com/pics/201206/201206120557373684.jpg


http://files.afghanpaper.com/pics/201206/201206120557371908.jpg

http://files.afghanpaper.com/pics/201206/201206120557372893.jpg

http://files.afghanpaper.com/pics/201206/201206120557371786.jpg

زیباترین نقاشیها که فوق العاده زیبا

و حیرت آور است. نقاشیهایی

که می توان گفت از

شاهکارهنر و خلاقیت به

شمار می روند

http://files.afghanpaper.com/pics/201206/201206120557372460.jpg

http://files.afghanpaper.com/pics/201206/201206120557373015.jpg

http://files.afghanpaper.com/pics/201206/201206120557371810.jpg

http://files.afghanpaper.com/pics/201206/201206120557374654.jpg

http://files.afghanpaper.com/pics/201206/201206120557374614.jpg

http://files.afghanpaper.com/pics/201206/201206120557371328.jpg

http://files.afghanpaper.com/pics/201206/201206120557371308.jpg

http://files.afghanpaper.com/pics/201206/201206120557373355.jpg

http://files.afghanpaper.com/pics/201206/201206120557371241.jpg

اگر به این نقاشیهای زیبا عمیق شوید به هنر و خلاقیت نقاش آن بی درنگ تحسین خواهید نمود. براستی که زیباترین منظره های شگفت انگیز و دیدنی را به تصویر کشیده است!

منبع: سایت افغان پیپر

 

نقاشیهای برتر و تاریخی جهان

که به عنوان زیباترین و

دیدنی ترین نقاشیهای دنیا

در موزه های معرو ف جهان

نگهداری می شود

 

نقاشی مونالیزا

اثر: لئوناردو داوینچی

محل نگهداری: لوور، پاریس- ۰۶-۱۵۰۳

این صورت با لبخند مرموزش خودش با هنر مترادف شده است و قطعا مشهورترین نقاشی ای است که همه‌مان می‌شناسیم و تقریبا تاثیرگذارترین پرتره در طول تاریخ نیز بوده است.

 

معرفی 10 نقاشی برتر دنیا + عکس

 

نقاشی معروف شب پرستاره

اثر: وینسنت ون گوک

محل نگهداری: موزه هنرهای معاصر، نیویورک، ۱۸۸۹

بی شک این اثر هنری بهترین دوست داشتنی‌‌ها را به نمایش گذاشته و اما نوابغ را نیز به دردسر انداخته است. گویا هنرمند قصد داشته در طول نیم قرن یا بیشتر با استفاده پرمعنی اش از رنگ نوابغ و هنرمندان سراسر جهان را تحت تاثیر قرار دهد.

 

معرفی 10 نقاشی برتر دنیا + عکس

 


نقاشی زیبای گل های آفتابگردان

اثر: وینسنت ون گوک

محل نگهداری: لندن، گالری ملی، ۱۸۸۸

ون گوک بعد از ترک کردن زادگاهش هلند به قصد جنوب فرانسه برای تشکیل انجمن هنری، این گلهای آفتابگردان را نقاشی کرده است. او این اثر را برای تزئین اتاق خواب دوستش پل گوگن نقاشی کرد. ون گوک سال بعد یعنی سال ۱۸۸۹ کپی دیگری نیز از این نقاشی کشید و شاید هم کپی دیگری در سال بعدتر. کپی‌‌ها و نسخه‌‌های متفاوت دیگری از این تابلو نیز به شاگردان او نسبت داده شده است. این گلهای هنری معروف در قلبشان نمونه ساده‌ای از ایجاز زندگی را به نمایش می‌گذارند؛ آنها چرخه‌‌های متفاوت زندگی ما هستند، شکوفه‌‌های شاداب و باطراوت تا پژمردگی و نابودی…

 

معرفی 10 نقاشی برتر دنیا + عکس

 


نقاشی تاریخی موج نهم

اثر: ایوان آیوازوفسکی ۱۸۵۰

محل نگهداری: موزه دولتی روسیه، سن پترزبورگ

تابلوی موج نهم شاهکاری واقعی است. آیوازوفسکی در این نقاشی که تلاش شوم گروهی را برای نجات یافتن از امواج بی‌رحم اقیانوس نشان داده، به کمال تکنیکی ناب خویش دست یافته است. با وجود این قوی‌ترین بخش این کمپوزیسون در مرکز نقاشی قرار دارد که مرموز‌ترین و عرفانی‌ترین بخش و نمایش دهنده تشعشعات خورشید می‌باشد و به صحنه با طیفی از رنگهای قوی سبز و صورتی روشنایی بخشیده است. همچنین بارها از این نقاشی به اسم زیباترین نقاشی روسی نام برده شده است.

 

معرفی 10 نقاشی برتر دنیا + عکس

 

نقاشی دیدنی گالری علوفه

اثر: جان کنستابل ۱۸۲۱

محل نگهداری: گالری ملی، لندن

این تابلو به عنوان بزرگترین نقاشی بریتانیایی ارزشمند و مورد تقدیر واقع می‌شود، اما وقتی که برای اولین بار در سال ۱۸۲۱ در آکادمی ‌سلطنتی نمایش داده شد (با عنوان: نیم روز)، در پیدا شدن خریدار ناکام ماند. ولی وقتی در فرانسه تئودور گریکالت این اثر را تحسین کرد بیشتر مورد توجه قرار گرفت. و بالاخره وقتی در یک سالن در پاریس همراه با تابلوهای دیگر کنستابل نمایش داده شد شور و هیجان بیشتری را برانگیخت (گفته شده که حضور داشتن نقاشی‌‌های دیگر کنستابل در این نمایشگاه یک هدیه برای گریکالت که خیلی زود و در همان سال فوت کرد، به شمار می‌آمده). در این نمایشگاه تابلوی گالری علوفه به طور قطع به عنوان برنده مدال طلایی که توسط چارلز ایکس از فرانسه اهدا می‌شد انتخاب شده بود. آثار کنستابل در این نمایشگاه تحت تاثیر و الهام گرفته از نقاش‌‌های فرانسوی مثل اوژن دلاکروا بود.

 

معرفی 10 نقاشی برتر دنیا + عکس

 

نقاشی ماندگار برج بابل

اثر: پیتر بروگل مهتر ۱۵۶۳

محل نگهداری: موزه کانستیستوریس، وین

موضوع این نقاشی سازه برج بابل است؛ در کتاب مقدس آمده که این برج ساخته دست بشر برای رسیدن به بهشت بوده. بروگل در نشان دادن معماری برج بابل با طاق‌‌ها بیشمار و نمونه‌‌های دیگر از مهندسی رومی، عمدا کلسئوم روم را تداعی کرده است. هدف او از این نقاشی این بوده که خطرات غرور بشر و شاید هم زیانبار بودن عقلانیت کلاسیک در مواجه با الاهیت را نشان دهد.

معرفی 10 نقاشی برتر دنیا + عکس

 

 

نقاشی تمرر جنگجو به آخرین لنگرگاهش کشیده می‌شود تا از هم باز شود

اثر: جی.ام.دبلیو. ترنز ۱۸۳۸

محل نگهداری: گالری ملی، لندن

در مهم‌ترین بخش نقاشی، یعنی کشتی جنگی قدیمی، ترکیب بندی اثر غیر عادی است، که در سمت چپ تصویر جا داده شده یعنی جایی که بر شکوه و جلال اثر تاکید می‌شود و اکثر رنگهای شبح گونه آن در گوشه ای از مثلثی قرار گرفته است که در دو گوشه دیگر آن آسمان آبی و همچنین مهی که به سوی آسودگی خیال پیش می‌رود، قرار دارد. زیبایی قایق کهنه در کنتراست قوی و رنگهای سیاه و چرکین قایق با بخارهایی نمود پیدا می‌کند که به سرعت از روی سطح دریاچه بلند می‌شود؛ “مثل بخار آب”. در سال ۲۰۰۵ این نقاشی به عنوان عالی‌ترین اثر هنری در گالری هنر بریتانیا انتخاب شد.

 

معرفی 10 نقاشی برتر دنیا + عکس

 

نقاشی شت شبانه

اثر: رامبرانت وان رین ۱۶۴۲

محل نگهداری: آمستردام، Rijksmuseum

از این نقاشی به عنوان بهترین کار رامبراند نام برده شده است، چرا که این اثر تمام الگوهای نقاشی را شکسته تا حدی که تمام نقاشان چهره آن دوران از خلق این اثر ابراز نگرانی و ناراحتی کردند. این نقاشی به تازگی به نمایش گذاشته شده و به عنوان یکی ازبهترین آثار اروپای شمالی به بازدیدکنندگان ارائه می‌شود.

 

معرفی 10 نقاشی برتر دنیا + عکس

 


نقاشی خوک چران، بریتانی

اثر: پل گوگن ۱۸۸۸

محل نگهداری: موزه هنر شهر لس آنجلس

گوگن یکی از نقاشان پیشرو پست امپرسیونیست به شمار می‌آید. این نقاشی رنگین نسبت به نقاشی‌‌های دیگر گوگن به سبک پخته خاص خودش فضاهای رئال بیشتری دارد. “خوک چران” با کشاورز و خوکهایش و پس زمینه ای از خانه‌‌های کوچک روستایی و آسمان، از پیش زمینه ای متفاوت برخوردار است. رنگهای قوی و تکه تکه یکی از سبکهای خاص و متعلق به گوگن است.

 

معرفی 10 نقاشی برتر دنیا + عکس

 

نقاشی دو خواهر (روی تراس)

اثر: پیر آگوست رنوآر ۱۸۸۱

محل نگهداری: موسسه هنری شیکاگو

تجلیل از زیبایی بهار و پیمانهای دوران جوانی، در تابلوی دو خواهر (روی تراس) سبک تکنیکی و کمپوزیسیون درست، نمایش هنرمندانانه رنگهای لرزان باطراوت به خوبی مشهود است. اکثر تصاویر نقاشی در اندازه واقعی قضایی سطحی را در جلوی تراس اشغال کرده اند؛ و در پشت آنها فضایی پرنشاط و پر از برگ مورد توجه قرار می‌گیرد که به نحو بسیار شدیدی روی فرمها و شکلهای نقاشی شده فوکوس می‌کند. صورت دو دختر به شدت بر اصول نقاشی جدید رنوآر تاکید داشته و آن را آشکار می‌کند و رنگ صورتها تحت تاثیر سایه‌‌ها یا بازتابها قرار نگرفته است. رنگ چشمهای دختر کوچک بسیار شفاف و واضح، به رنگ آبی ترانسپورانت و شفاف، ما را به تماشا کردن جهان با نگاهی تازه و از دید چشمانی بی‌گناه دعوت می‌کند.

 

معرفی 10 نقاشی برتر دنیا + عکس

 امید وارم از دیدن نقاشیهای زیبای فوق(قسمت دوم) که به عنوان زیباترین و گرانترین نقاشیهای جهان شناخته شده اند لذت برده باشید.

گلچینی از بهترین عکسها   از زیباترین پرندگان جهان

گلچینی از بهترین عکسها

 از زیباترین پرندگان جهان

پرندگان از حیوانات شگفت انگیز و دیدنی جهان است بخصوص برای انسانها پرندگان جذابیتی دیگری دارند. اکثرپرندگان زندگی آزادی دارند اما برخی پرندگان در چنگ انسانها اسیر شده اند و از آنان استفاده های گوناگونی می شود.

برخی پرندگان کاربرد اقتصادی دارند و به عنوان یک منبع غذایی مهم در از راه شکار یا پرورش در مزرعه‌ها بدست می‌آیند. پرندگان آوازخوان و طوطی‌سانان بیشتر به عنوان حیوان خانگی کاربرد دارند. کاربرد دیگر پرندگان در تهیهٔ کود مرغی است. پرندگان در فرهنگ، مذهب، شعر و موسیقی انسان‌ها وارد گشته‌اند و به زندگی ما پیوند خورده‌اند. در نتیجهٔ رفتارهای انسان‌ها از سدهٔ ۱۷ میلادی به این سو ۱۲۰ تا ۱۳۰ گونه از پرنده‌ها منقرض شده‌اند و صدها گونه هم پیش از سدهٔ ۱۷ از دست رفته بودند. امروزه با وجود آنکه تلاش‌هایی در زمینهٔ نگهداری و حمایت از پرندگان صورت گرفته با این حال ۱،۲۰۰ گونه از آن‌ها همچنان رو به انقراض اند.

اگر از دیدن عکسها لذت بردید لطف نمایید حد اقل یک نظر کوتاه بگذارید و اگر هم این پرندگان از دیدگاه شما زیباترین پرندگان جهان نبودند نیز می توانید راهنمایی نمایید تا تصاویر بهتری انتخاب شود. 

www.iranvij.ir | گروه اینترنتی ایران ویج ‌


Himalayan Monal

زیباترین پرندگان دنیا

Formosan Magpie

زیباترین پرندگان دنیا

Flamecrest

زیباترین پرندگان دنیا

Golden Pheasant

زیباترین پرندگان دنیا

Green Jay

زیباترین پرندگان دنیا

Kingfisher

زیباترین پرندگان دنیا

Lady Amherst’s Pheasant

زیباترین تصاویر دنیا را می توانید در (شکرستان مالستان) بیبینید

Bleeding Heart Pigeons

زیباترین

Quetzal

پرندگان

Nicobar Pigeon

پرندگان

Winson’s Bird Of Paradise

پرندگان

منبع  این بخش از تصاویر پرندگان زیبا سایت افغان پیپر می باشد

 
زیبا
پرندگان
زیباترین
 
زیباترین پرندگان
زیباترین پرندگان
تصاویر پرندگانی زیبایی را که تا اینجا تماشا نمودید از سایت برترینها و از این صفحه اش گرفته ام. اما تصاویر زیباتر را که از این صفحهسایت شادینه گرفته ام در ذیل بیبینید.
 

www.iranvij.ir | گروه اینترنتی ایران ویج ‌

www.iranvij.ir | گروه اینترنتی ایران ویج ‌

www.iranvij.ir | گروه اینترنتی ایران ویج ‌

www.iranvij.ir | گروه اینترنتی ایران ویج ‌

www.iranvij.ir | گروه اینترنتی ایران ویج ‌

www.iranvij.ir | گروه اینترنتی ایران ویج ‌

www.iranvij.ir | گروه اینترنتی ایران ویج ‌

www.iranvij.ir | گروه اینترنتی ایران ویج ‌

www.iranvij.ir | گروه اینترنتی ایران ویج ‌

زیباترین پرندگان جهان

زیباترین پرندگان

 

زیباترین پرندگان

عکسهای فوق العاده دیدنی از زیباترین پرندگان جهان

زیباترین پرندگان جهان

زیبا

زیبا

زیباترین پرندگان

زیباترین

زیباترین

تعدادی تصاویر زیبا و دیدنی از زیباترین پرندگان را نیز از وبلاگ آلبوم عکس گرفته ام که او از سایت خورشید گروپ گرفته است اما متأسفانه ذکر منبع نکرده است

زیباترین پرندگان -بیاد دایکندی


زیباترین پرندگان


زیباترین عکسها را در شکرستان مالستان بیبینید


زیباترین عکسها را در شکرستان مالستان بیبینید


زیباترین عکسها را در شکرستان مالستان بیبینید

زیباترین عکسهای دنیا را در (شکرستان مالستان) بیبینید
زیباترین عکسها را در شکرستان مالستان بیبینید


زیباترین پرندگان جهان


زیباترین پرندگان


زیباترین پرندگان


زیباترین پرندگان
زیباترین پرندگان
زیباترین پرندگان
زیباترین پرندگان
زیباترین پرندگان دنیا

جاده های شگفت انگیز وزیبای جهان

جاده های شگفت انگیز وزیبای جهان

جاده ای زیبا و دیدنی

 

زیباترین جاده ای جهان

جاده ای زیبای سرپوشیده از درخت

درختان زیباترین جاده

جاده ای سرپوشیده از گیاه

جاده ای دیدنی و شگفت انگیز جهان

راه پله ای زیبا از دل طبیعت

جاده ای خطرناک که از بغل صخره می گذرد

یکی از خطرناکترین جاده های جهان که از دل صخره های بلند کوه می گذرد

جاده ای دیدنی جهان

جاده ای که وسوسه برانگیز است

سرد ترین جاده ای جهان که از دل برف می گذرد!

جاده ای خطرناک جهان

ترسناکترین جاده ای جهان که عبور از آن جرأت می خواهد.

زیباترین خط قطار جهان

زیباترین ریل قطار که از زیر گیاهان ودرختان سرپوشیده می گذرد.

امید وارم از دیدن عکسهای زیبای بالا لذت کافی برده باشید.

ویژگی های فیروزه و توپاز

۱-فیروزه

ویژگیهای زمین شناسی و توصیفی

به گمان زیاد کهن ترین پیشینه کاربرد فیروزه در ایران بوده است. در سال 1966 در فرانسه مجسمه یک گوسفند از فیروزه در موزه هنر 7000 ساله ایران به تماشای عموم گذاشته شد. این موضوع نشان می دهد که تاریخ استخراج و کاربرد فیروزه به بیش از 7000 سال می رسد. در دیگر نقاط جهان، کهن ترین پیشینه کاربرد فیروزه به 3400 سال پیش از میلاد مسیح می رسد. فراعنه مصر این سنگ زیبا را از معادن شبه جزیره سینا استخراج می کردند و در زینت آلات خود به کار می بردند و بدین سان شاید استخراج فیروزه یکی از کهن ترین استخراج کانی ها در جهان باشد. ولی از همان زمانهای باستانی بهترین و مطلوب ترین فیروزه در معادن ایران به دست می آمد. در گذشته های دور فیروزه برای ساختن مواد آرایشی، جواهرات و طلسم به مقدار زیاد مورد استفاده قرار می گرفت و به تندی رو به پایان نهاد. پایان سده هجدهم و آغاز سده نوزدهم میلادی نگین های فیروزه به رنگ آبی آسمانی هواخواه فراوان داشت.
واژه فیروزه یا سنگ ترکی که در فرهنگ غرب به کار می رود از این روست که در گذشته صادرات آن از ایران و سایر کشورهای خاورمیانه از راه ترکیه به اروپا انجام می گرفته است. تا سال 1911 میلادی که بلورهایی از جنس فیروزه در ایالت ویرجینیا در آمریکا یافت شد، تصور بر این بود که این کانی اصولا دارای بلور نیست و به شکل آمورف در طبیعت یافت می شود.
فیروزه به رنگهای آبی آسمانی، آبی مایل به سبز، سبز، سبز مایل به زرد و خاکستری مایل به سبز دیده می شود. رنگ آبی آسمانی مرغوبیت فیروزه و بر عکس سبز مایل به زرد، نامرغوبی آن را نشان می دهد. بر روی هم فیروزه فسفات آبدار مس و آلومینیوم است و رنگ آبی آن به علت وجود یون مس در ترکیب کانی است. چنانچه آهن سه ظرفیتی جانشین آلومینیوم شود رنگ کانی مایل به سبز یا سبز می شود.
فیروزه در سیستم تری کلینیک متبلور می شود. ولی بیشتر نمود نامتبلور دارد و به صورت رگه و دانه های پراکنده در درون سنگ میزبان یافت می شود بیشتر نهان بلور است. رنگ فیروزه ممکن است به تدریج تغییر کند و به این ترتیب ارزش آن کاهش می یابد. قرار گرفتن کانی به مدت زیاد در نور شدید یا حرارت باعث رنگ پریدگی و در نتیجه کم ارزش شدن کانی می شود. در حرارت 250 درجه سانتی گراد رنگ آبی فیروزه به رنگ سبز مات تبدیل می شود. تغییر رنگ در نگین فیروزه در نتیجه تابش نور آفتاب، تبخیر آب طبیعی موجود در فیروزه و یا حتی در اثر مواد شیمیایی موجود در مواد آرایشی بانوان نیز رخ می دهند. از همین روست که هنگام شستن دست ها بهتر است انگشتر فیروزه را از انگشت بیرون آورد. خلل و فرج طبیعی موجود در کانی فیروزه که با تزریق روغن یا پارافین و یا مواد پلاستیک مایع پر می شود، فیروزه را سخت تر می کند. کانی فیروزه به آسانی کثیف و گرد آلود می شود. بازدم تنفسی بر آن اثر نامطلوب می گذارد و چنانچه مدت زیادی در آب بماند جلای آن کاهش می یابد. چربی و روغن مالیده شده بر سطح فیروزه خلل و فرج آن را پر می کند و به تدریج گرد و غبار موجود در هوا به وسیله ذرات چربی جذب می شود و جلای فیروزه را از میان می برد. چنانچه نفوذ روغن بر ژرفای آن کشیده شود ممکن است که کانی خاصیت جلاپذیری و صیقل دوباره نیز از دست بدهد. چنانچه کانی فیروزه در شعله حرارت داده شود هماه با جرقه شکسته می شود که نشانه خروج آب از آن است. نمونه هایی از این کانی در اسدکلریدریک و اسید نیترک محلول است.
کانی های همراه فیروزه بیشتر لیمونیت، کوارتز، فلدسپات و کائولن هستند. سنگ میزبان این کانی به طور معمول سنگهای آتشفشانی هستند. در اثر هوازدگی سنگ میزبان، فیروزه نیز رنگ خود ا از دست می دهد و از این رو برای بهره برداری نمونه های مرغوب این کانی باید در سنگ هوازده به دنبال آن گشت.رنگ آبی خالص در فیروزه کمیاب است و بیشتر در این سنگ، رگه های قهوه ای رنگ از کانی لیمونیت دیده می شود و یا به رنگ خاکستری سیر است که به دلیل در بر گرفتن داده های ریز ماسه سنگ و یا رگه های سیاه اکسید منگنز و یا یشم سبز توسط این سنگ گرانبهاست. فیروزه ممکن است با کانی های مالاکیت و کریزوکولا تشکیل توده های به هم فشرده و آمیخته را بدهد. فیروزه به صورت توده های فشرده یا عدسی های جدا از هم درون شکاف سنگها به صورت گرد یا قلوه ای شکل نیز یافت می شود. به طور معمول رگه های فیروزه نزدیک به 2 سانتی متر ستبرا دارند.
به دلیل خلل و فرج فراوان در توده فیروزه می توان برای خوش رنگ کردن آن نمکهای مس و آنیلین استفاده کرد. انواع بدلی فیروزه، اغلب کلسدونی یا مولیت رنگ شده اند. قطعات خرد یا پودر شده فیروزه را به کمک چسبهای مخصوص در پرس می توان شکل داد و از شیشه و سرامیک و پلاستیک در ترمیم آن استفاده کرد. نگین های شبیه فیروزه در بازار موجود است و به نامهایی مانند فیروزه همبرگر و نئولیت و فیروزه جدید خوانده می شوند. کانی هایی مانند آماتریکس آمازونیت (فلدسپار)، کریزوکولا (سیلیکات آبدار مس)، همی مورفیت، لازولیت، ادونتونیت، سرپانتین، اسمیت زونیت و واریسیت همسانی هایی با فیروزه دارند.

فیروزه در ایران

به علت معروفیت فیروزه نیشابور و قدمت استفاده از این کانی در ایران در هر نقطه ای از جهان، واژه فیروزه با نام ایران همراه است. فیروزه یکی از سنگهای گرانبهاست که در عهد باستان در ایران شناخته شده و از معدن نیشابور استخراج می شده است. برخی از کتب جواهر، کشف آن را به حضرت اسحاق نسبت داده اند. از کتیبه بنیاد کاخ داریوش کبیر در شوش معلوم می شود که در آن تاریخ فیروزه اخشائین نامیده می شود و از خوارزم برای زینت آلات کاخ آورده شده بود.
در دوره ساسانیان از فیروزه غیر از انگشتر و گوشواره ظروفی برای دربار اسلاطین تهیه می شده و تنسوخ ناصر در این باره می نویسد: " گویند وقتی آلب ارسلان پارس را گرفت از قلعه استخر قدیمی فیروزه به دست او آورده اند که دو من مشک و عنبر در وی می گنجید. نام جمشید به خط یزدان پرستان، آن قدح نوشته بودند."

فيروزه در عقايد ملل جهان

بومیان آمریکای جنوب غربی فیروزه را به معنای با ارزشترین و والاترین چیز دنیا، می نامند و معتقدند که رنگ آبی فیروزه منسوب به بهشت و سبز آن به زمین منسوب است. در قرن سیزدهم تصور بر این بود که دارنده فیروزه هیچگاه از اسب به زمین نمی افتد. هندیان بر این باورند که فیروزه شادی و نیک بختی را به ارمغان می آورد. فیروزه سمبل موفقیت و شادکامی و آینده نیک است و عشق و سلامتی و زیبایی را به ارمغان می آورد، در مراسم و تشریفات به کار می رود و دوستان جدید را به همراه دارد و هدیه ای بی نظیر است.
پراكندگي جهاني

بهترين فيروزه ها به رنگ آبي آسماني در ايران است.در تبت فيروزه هاي سبز داراي ارزش زيادي هستند ديگر مناطقي كه فيروزه در آنها وجود دارد عبارتند از آمريكا در ايالت هاي نوادا،كلرادو،آريزونا فيرزو هاي آمريكا روشن تر از فيرزوه هاي مكزيكي وايراني چون متخلخل ترند.در روسيه، انگلستان،شيلي واستراليا هم موجود مي باشند.
تاثير بر بدن
سنگ فيروزه به عوارض عملكردهاي نادرست كبد و غدد كمك مي كند. چشم ها را نيرو مي بخشد و بر عليه بيماريهاي چشم و اصلاح گردش خون موثر است. درد گلو، التهابات ريوي و بيماريهاي دستگاه تنفسي را درمان مي كند. در برابر افسردگيها مفيد است و قلب را تقويت مي كند.
فيروزه براي همه بيماريها كه بر اثر كمبود مواد غذايي و تغذيه بد ايجاد مي شوند مانند آناروكسي بكار مي رود. معمولا هنگام پارگي رباطها و تاندونها، جريان خوني را در بافتهاي عضلاني زيادتر مي كند. همچنين بخاطر درخشش آن شادي آور است و اثري سودمند بر روي كمبود اكسيژن، مسموميت هاي خوني و استرس دارد. سنگ فيروزه كمك موثري به درمان نواحي از بدن كه تحت هجوم ويروس ها و باكتريها هستند يا نواحي آلوده نيز مي كند. گفته شده است كه فيروزه از عملكرد و شفابخشي بيكران خود آگاهي ندارد. همچنين داراي اهميت زيادي است كه بدانيد در كاربرد اين سنگ چنانچه رنگ خود را از دست بدهد يا اينكه خرد شود،‌اين بدان معناست كه تمام نيرويش را براي شما از دست داده است. بنابراين بايد بلافاصله آن را در خاك بصورت خشك قرار دهيد تا آنجا استراحت كند.


اثر بر روح و روان: فيروزه سنگي توانمند و حامي به شمار مي رود. به ويژه فرض شده است كه اسب و سواركار را از سقوط ناگهاني در امان نگه مي دارد. همچنين در زمان مسافرت از شخص حمايت مي كند. اين سنگ باعث شادي و نشاط در افراد غمگين و افسرده مي شود و به آنها نيروي لازم براي به انجام رساندن كارهاي سخت را با ظرافت و چابكي منتقل مي كند. اين سنگ باعث اعتماد به نفس مي شود و جرات لازم براي بيان استدلالهايمان را به طور مختصر و با اطمينان خاطر در كنفرانسها در ما ايجاد مي كند. شخص را در برابر خواب هاي آشفته و كابوسها حمايت مي كند. نيرو و ارتعاشات منفي،‌ مضر و آشفته را از ما دور مي كند و حتي مي تواند جذب كننده باشد.

طبقه چاكرا: فيروزه متعلق به چاكراي گردن و گلو است.
خصوصيات: اتومبيلرانان و مسافران بايستي اين سنگ را با خود داشته باشند، زيرا آنها را در برابر حوادث و سرنوشت حمايت مي كند. هر روز فيروزه را به مدت 10 دقيقه بر روي چاكراي گردن بچه هايي كه حمام كرده اند قرار دهيد.

فروش و نگهداري: سنگ فيروزه در بازار فروش قابل دسترس است و به صورت هاي نتراشيده، صيقلي، داخل زنجير و جواهر يافت مي شود. بدون شك انواع گوناگون و بسيار زيبايي از آن در آريزونا ديده مي شود. بسيار داراي اهميت است كه شما هر روز به موقع سنگتان را تخليه كنيد. اين سنگ بسيار حساس و آرام است و اين براي اين است كه نبايد با آب آن را تميز كنيد، اما نمي توانيد توسط نمك درياي خشك اينكار را بكنيد .بهتر است فواصل تميز كردن را بيشتر كيد. صابون، محصولات شيميايي و ديگر مواد فيروزه را خراب مي كنند، بنابراين از استفاده آنها اجتناب كنيد. 
 
                                            توپاز 
 
                                   ویژگیهای زمین شناسی و توصیفی                                         
توپاز در حقيقت كاني قسمتي است كه در زيورآلاتي چون دست بند،گردبند،مدال وبه عنوان نگين انگشتري به كار مي رود.در موزه ها وكلكسيون ها نگهداري مي شوندونوع مرغوب آن را سيلان مي گويند.
به دليل ويژگيهاي نوري ،اين كاني در صنعت نيز كاربرد دارد.هر چند كاربري آن به عنوان سنگ زينتي بسيار شايان توجه اين كاني در صنعت نيز كاربرد دارد.هر چند كاربري آن به عنوان سنگ زينتي بسيار شايان توجه تر از كاربري صنعتي آن مي باشد.
نام اين كاني ريشه در زبان سانسكريت داشته واز كلمه توپاز (topas) كه به معناي آتش مي باشد گرفته شده است.برخي از محققين اعتقاد دارند نام آن از جزيره اي كه در گذشته توپازوس،نام داشته واكنون سست جان ويا زبيرگت خوانده مي شود و در درياي سرخ قرار دارد،گرفته شده است.كاني توپاز احتمالاً در زبان عربي با نام زبرجد ودر زبان پارسي احتمالاً گركند ناميده مي شود .


خاستگاه زمين شناسي توپاز

اين كاني معمولاً به صورت تك بلور ديده مي شود وتوده هاي بلورين دانه ريز يا درشت آن به وفور يافت مي شود.در حقيقت محل اصلي پيدايش توپاز پگماتيت هاي وابسته به توده هاي نفوذي اسيدي تا متوسط مي باشد ودر پگماتيت هايي كه غني از مواد فومرولي هستند اين كاني بهتر تشكيل مي شود. توپاز از سيالهاي فلئوداري تشكيل مي شود كه در طي مراحل پاياني انجماد سنگهاي آذرين سيليسي منشاء گرفته اند.توپاز در كاواك هاي گدازه هاي ريوليتي وپگماتيت هاي گرانيتي به ويژه در انواع قلع دار و رگه هاي هيدروترمالي نيز يافت مي شود و كاني هاي همراه آن تورمالين،بريل، كاستريت ،كوارتز،ميكا،فلدسپات،آپاتيت،بروكسيت،فلوريت وكاني هاي تنگستن مي باشد.فلزات رنگ زا در توپاز در انباشته هاي مختلف متفاوت است.
توپاز و جواهر سازی

برخی نمونه های توپاز به دلیل رنگهای زیبا، درخشندگی بالا، شکل کامل و از همه مهمتر تراش هنرمندانه و زیبای بلور بسیار جذاب می باشند. نگین توپاز معمولا با تراش زمرد گونه یا تراش قیچی وار مزین می گردد و نگین های توپاز بی رنگ با فرم تراش برلیانی تهیه می گردند. توپازها دارای ناخالصی های مختلف و زیادی هستند. پاره ای از این ناخالصی ها عبارتند از: آپاتیت، آکوامارین، بریل، برازیلیانت، کریزوبریل، سیترین، برلیان، فلوریت، کنزیت، اورتوکلاز، یاقوت سرخ و کبود، تورمالین و زیرکن.
بلور توپاز به دلیل رخ کامل به سختی تراش داده می شود، زیرا احتمال تورق آن وجود دارد و جلا دادن نگین های تراشیده شده و سوار کردن آنها بر روی پایه های فلزی مهارت و دقت هنرمندان جواهر ساز را نیاز دارد.
معروفترین توپاز یک نمونه به نام براگانزا می باشد که به وزن 1640 قیراط جزء جواهرات تاج پادشاه کشور پرتقال است و تا مدتها تصور می شد که یک برلیان بسیار درشت و بی نظیز باشد. نمونه زیبایس دیگری از توپاز در مجموعه گنجینه سبز (از مهمترین کلکسیونهای جواهرات) در شهر درسدن (Dresden) آلمان وجود دارد که در نوع خود بی نظیر است. در موزه اسمیت زونیت واشنگتن نیز نگین های تراشیده بسیار زیبایی به معرض نمایش گذاشته شده است.


نگهداری توپاز

همچون سایر سنگهای قیمتی باید از توپاز در برابر خراشیده شدن و برخورد با اجسام نوک تیز محافظت کرد. همچنین باید از تماس آن با اسید سولفوریک که باعث تخریب شیمیایی کانی می شود جلوگیری کرد. توپاز را نباید در درجه حرارت های بالا قرار داد به عنوان مثال از قرار دادن توپاز در نزدیکی دستگاههای گرمایش باید اجتناب نمود. هیچ گاه نباید توپاز را در منزل با مواد پاک کننده آلتراسونیک تمیز نمود. بهترین روش برای تمیز نمودن توپاز در منزل شستشوی آن با آب گرم و صابون است.
توپاز در عقايد ملل جهان

توپاز آبی موجب از بین رفتن آلام و دردهای جسمانی می شود. قرار دادن آن درون رختخواب، خوابی بدون کابوس و با آرامش را متضمن می شود. گذشتگان معتقد بودند که توپاز دمای آب در حال جوش را کنترل می کند و نیز غضب و خشم را به آرامش مبدل می سازد.
در قرون وسطی توپاز به طبقه اشراف و روحانیون تعلق داشت. در قرن سیزدهم اعتقاد بر این بود که شخصی که دارای توپاز با شاهین حکاکی شده بر روی آن باشد لطف پادشاه شامل حالش خواهد شد. همچنین در گذشته بر این باور بودند که توپاز قدرت ذهنی را افزایش و موجب دانایی و فراست شده و بیماریهای روحی را مداوا می کند.
پراكندگي جهاني

توپازها در حفره هاي سنگهايي مانند گرانيت يا ريوليت ودر دايكهاي پگمانيتي موجود است.توپازهاي قهوه اي – شرابي در برزيل وجود دارد كه بر اثر گرما مي تواند به سنگ صورتي جذابي تبديل شود.توپازهاي آبي وسفيد نيز در برزيل وجود دارد.از ديگر مناطقي كه توپاز در آنها مشاهده مي شود تاسمانيا كوئيزلند،روسيه ،اكثر كشورهاي آفريقايي ،سريلانكا،برمه و ژاپن است.توپازهاي با درجه كيفيت پايين، در ايرلند شمالي وكوه هاي اسكاتلند و سواحل انگلستان قابل مشاهده است.
 

آیا می دانستید که ...


 آیا می دانستید که ...

 1-      کاغذ دیواری اتاق ناپلئون با رنگ سبز شئل ، که حاوی مس (II) هیدروژن آرسنات می باشد ، رنگ آمیزی شده بود . در سال 1893 میلادی " گوسیو " زیست شیمی دان ایتالیایی دریافت که رطوبت باعث فعالیت نوعی کپک و تبدیل مس (II) هیدروژن آرسنات به بخار سمی آرسنیک می شود . اگرچه این موضوع نمی تواند عامل مرگ ناپلئون باشد ، اما به سلامتی اش هم کمکی نکرده است .

2-      برم و جیوه تنها عنصرهای مایع در دمای اتاق هستند . البته شما می توانید گالیم را نیز در گرمای کف دستتان ذوب کنید .

3-      برخلاف سایر مواد ، آب در هنگام انجماد ، منبسط می شود . حجم یک قطعه یخ حدودا 9 درصد بیش تر از حجم آب هم جرم آن است .

4-      اگر شما یک مشت نمک را به درون یک لیوان پر از آب بریزید ، سطح آب پایین تر خواهد رفت به جای آن که سرریز شود .

5-      حدودا 250 گرم نمک خوراکی در بدن یک فرد بالغ وجود دارد .

6-      یک عنصر خالص می تواند در شکل های مختلفی وجود داشته باشد . مثلا الماس و گرافیت ، دگرشکل ( آلوتروپ ) های کربن هستند .

7-      نام شیمیایی آب ، دی هیدروژن اکسید است .

8-      تنها حرفی که در جدول تناوبی عنصرها وجود ندارد ، حرف J است .

9-      رعد و برق اوزون تولید می کند .

10-  تنها دو فلز نقره ای رنگ نیستند : طلا و مس .

11-  هرچند گاز اکسیژن بی رنگ است ، اما شکل های مایع و جامد اکسیژن آبی رنگ هستند .

12-  بدن انسان دارای مقدار کافی کربن برای تولید گرافیت لازم برای9000 مداد است .

13-  هیدروژن فراوانترین عنصر موجود در جهان است ، در حالی که اکسیژن فراوانترین عنصر موجود در کره ی زمین ( هواکره ، پوسته و اقیانوس ها ) است  ( 5/49 % ) .

14-  نادرترین عنصر طبیعی موجود در پوسته ی زمین استاتین است .  به نظر می رسد در کل پوسته ی زمین فقط 28 گرم از این عنصر وجود دارد .

15-  هیدروفلوئوریک اسید ، اسیدی ضعیف است . اما می تواند شیشه را در خود حل کند .

16-  تقریبا 20 درصد اکسیژن موجود در هواکره به وسیله ی جنگل انبوه آمازون تولید شده است .

17-  نیش زنبور عسل اسیدی است ، اما نیش زنبور بی عسل ، قلیایی است .

18-  تندی فلفل قرمز به علت وجود مولکول کاپسایسین در آن است . علیرغم اینکه این مولکول برای پستانداران ( مثل انسان ) سوزش آور است ، پرندگان به دلیل نداشتن حسگر مربوط به آن ، احساس سوزش ، نمی کنند .

19-  نوشیدن بیش از اندازه ی آب ، باعث بیماری و حتی مرگ می شود .

20-  یکی از مواد تشکیل دهنده ی روژلب ، پولک ماهی است .

21-  بعضی از روژ لب ها دارای مقداری سرب استات به عنوان شیرین کننده هستند . ( این ماده سمی است )

22-  لیمو در مقایسه با توت فرنگی هم وزنش ، قند بیشتری دارد .

23-  خون خرچنگ دریایی بی رنگ است ، اما در تماس با هوا به رنگ آبی درمی آید .

24-  چشمان ماهی قرمز نه تنها نور مرئی را می بیند ، بلکه تابش فروسرخ و فرابنفش را نیز می بیند .

25-  اگر شما محلول آب نمک یا آب دریا را به آرامی منجمد کنید ، یخ خالص به دست می آورید . کوههای یخی نیز از آب خالص تشکیل یافته اند .

26-  اگر شما یک لیوان محتوی آب را به فضا ببرید ، به جای آن که منجمد شود ، به جوش می آید . هر چند که بخار آب بعدا به بلورهای یخ تبدیل خواهد شد .

27-  تخم مرغ سالم در آب تمیز فرو می رود اما تخم مرغ فاسد روی سطح آب شناور می ماند .

28-  صدا در آب نسبت به هوا 3/4 برابر سریعتر حرکت می کند . البته در خلاء اصلا حرکت نمی کند .

29-  حدود 78 درصد مغز انسان بالغ از آب تشکیل شده است .

30-  آذرخش می تواند به دمایی در حدود 30000 درجه ی سلسیوس یا 54000 درجه ی فارنهایت برسد .

31-  آتش معمولا به طرف بالا گسترش پیدا می کند تا به طرف پایین . علت این است که دما بر سرعت سوختن تاثیر می گذارد . ناحیه ی بالای آتش از ناحیه ی پایین آن داغ تر است .

32-  قورباغه ها نیازی به نوشیدن آب ندارند ، زیرا می توانند از طریق پوستشان آب جذب کنند . اما انسان ها در پوست خود پروتیین های ضد آب دارند که از هدر رفت آب جلوگیری می کند .

33-  سخت ترین ماده ی شیمیایی موجود در بدن شما ، مینای دندان شماست .

34-  ادرار ، زیر نور فرابنفش ، از خود نور ( فلوئورسانس ) نشر می کند .

35-  مروارید ها ، استخوان ها و دندان ها در سرکه ( که استیک اسید ضعیف است ) حل می شوند .

36-  عمر نوار لاستیکی با نگهداری آن در یخچال افزایش می یابد .

37-  گاز اتیلن تولید شده از سیب رسیده ، باعث رسیده شدن سیب های نارس می شود .

38-  هنگامی که شما احساس تشنگی می کنید ، 1%  آب بدن خود را از دست داده اید .

39-  کره ی مریخ از این رو قرمز است که سطح آن با اکسید آهن ( زنگ آهن ) پوشیده شده است .

40-  آب داغ سریع تر از آب سرد منجمد می شود .

مناسب ترین جواب ها

مناسب ترین جواب ها

 

جواب سلام را با علیک بده ،

جواب تشکر را با تواضع،

جواب کینه را با گذشت،

جواب بی مهری را با محبت،

جواب ترس را با جرأت،

جواب دروغ را با راستی،

جواب دشمنی را با دوستی،

جواب زشتی را به زیبایی،

جواب توهم را به روشنی،

جواب خشم را به صبوری،

جواب سرد را به گرمی،

جواب نامردی را با مردانگی،

جواب همدلی را با رازداری،

جواب پشتکار را با تشویق،

جواب اعتماد را بی ریا،

جواب بی تفاوت را با التفات،

جواب یکرنگی را با اطمینان،

جواب مسئولیت را با وجدان،

جواب حسادت را با اغماض،

جواب خواهش را بی غرور،

جواب دورنگی را با خلوص،

جواب بی ادب را با سکوت،

جواب نگاه مهربان را با لبخند،

جواب لبخند را با خنده،

جواب دلمرده را با امید،

جواب منتظر را با نوید،

جواب گناه را با بخشش،

و جواب عشق چیست جز عشق؟

هیچ وقت هیچ چیز و هیچ کس را بی جواب نگذار

مطمئن باش هر جوابی بدهی ،یک روزی ، یک جوری ، یک جایی به تو باز می گردد

 

نگاهی به تاریخچه ی خط و زبان در ایران

بخش نخست: دوران پیش از اسلام

آغاز تاریخچه ی خط در ایران باستان که طبق کتیبه ای که در جنوب ایران کشف شده است به حدود پنج تا هفت هزار سال پیش می رسد و برای نمونه می توان از کتیبه های موجود در معبد سه هزار و پانصد ساله ی زیگورات نام برد. ولی از آن جا که مدارک ما در این باره کامل نیست، ما نیز از اشاره به زبان ها و خط های پیش از هخامنشیان خودداری نمودیم.

تاريخ ايران از زمان مادها روشن و مدون است و خلاصه اش اين است كه شخصی به نام دياكو بنیادگذار سلسله ی ماد بود. او هگمتان يا اكباتان (همدان) را پايتخت خود قرار داد. يكی از فرمان روايان بزرگ ماد به نام هُوَخشَتَرَ حكومت آشور را برانداخت و دولت ماد را اقتدار و اهميت بخشيد. جانشين او نیز كه آستياگ نام داشت مغلوب كوروش كبير گرديد و سلسله ی ماد برافتاد. كوروش بنیادگذار سلسله ی هخامنشيان، مركز حكومت خويش را در پاسارگاد قرار داد و كشور ليدي و بابل را مسخر نمود و مهم ترين دولت و سلطنت دنيای قديم را تشكيل داد. داريوش بزرگ ترين شاهنشاه هخامنشی هم، نخست ياغيان را سركوب كرد و كشور ايران را از سر حد چين تا ريگزارهای سوزان افريقا بسط داد و دولت هخامنشی را از مقتدرترين دولت های روی زمين كرد. از زبان مادی سند و آثار كتبی بر جای نمانده است ولی شكی نيست كه زبان مادی با پارسی باستان خويشاوندي نزديك داشته است،‍‌ به طوری كه پارسی ها و مادی ها زبان يكديگر را به خوبی می فهميده اند.

زبان پارسی باستان

زبان ايرانيان در زمان هخامنشيان پارسی باستان يا فرس قديم ناميده می شود كه ريشه ی زبان فارسی كنونی است. كتيبه های شاهان هخامنشی و لوح های زرين و سيمين كه از آن روزگار بر جای مانده به اين زبان نوشته شده است. مجموع واژه های اصلی كتبيبه ها از چهارصد كلمه تجاوز نمی كند و مطالب آن عبارت است از نام و شرح خاندان شاهان، شرح فتوحات، ستايش يزدان، نكوهش دروغ و ناپاكي و سفارش به راستي و نيكو كاری. اين كتيبه ها غالبن به چند زبان است و غير از پارسی باستان، به زبان های آسوری ،ايلامی و آرامی كه میان ملل دست نشانده ی هخامنشيان معمول بوده، نگاشته شده است. مجموع كتيبه های هخامنشی بالغ بر چهل كتيبه است و مهم ترين آن ها در تخت جمشيد، همدان، شوش، نقش رستم، بيستون، وان و الوند، است كه كتيبه ی بيستون از همه مفصل تر و مشتمل بر ٤٢٠ سطر و هيجده هزار و نهصد كلمه است كه داريوش در اين كتيبه چه گونگي فرونشاندن شورش های داخلی و غلبه و تسلط به كشورهای خارجی و حدود متصرفات خود را شرح می دهد و در پايان، مجد و بزرگواری كشور ايران را آرزو می كند.

خط ميخی

كتيبه های هخامنشی به خط ميخی است. ايرانيان اين خط را از قوم كلده و آشور گرفتند و در آن تغييراتی دادند و آن را به صورت الفبايی در آوردند. اين خط که از چپ به راست نوشته می شده دارای ۳٦ حرف بوده و در كنده كاری و نوشتن روی سنگ و اجسام سخت به كار می رفته است. نخستین خط ميخی كه به دست آمده است از زمان آريار منه و آخرين خط میخی از روزگار پادشاهی اردشير سوم است. این خط به سبب دشواری نگارش، از دوران اشكانيان رو به زوال نهاد و به تدريج منسوخ گرديد.

در كتيبه ها پنج كلمه به خط میخی و به صورت پندار نگاری باقي مانده است. پندار نگاری مرحله ی پس از  تصوير نگاری در تاريخچه ی خط را گويند كه تصوير در آن كم كم ساده شده و به صورت علامت و نشانه در آمده است. همچنین برای اسامی معني نيز علایمی ايجاد گرديده است. علایم رياضی نیز كه اکنون به صورت خط بين المللي در آمده از نمونه هاي پندارنگاری است. این پنج کلمه عبارت است از: اورامزدا – اهورامزدا، خشايثيه – شاهنشاه، دهيو – كشور، بغا – خدا، بومي - بوم – سرزمين. گذشته از سنگ نبشته ها، سكه های هخامنشی و خطوط روی برخی ظروف و سنگ ترازو ها و نگين های بر جای مانده از آن عهد، همه به خط ميخی و زبان پارسی باستان است. برای شناختن زبان پارسي باستان چند جمله از بند اول كتيبه ی نقش رستم با زبان پارسی باستان آوزده می شود: « بغ وزر كه اورامزداهی ايمم بوميم اداهی اومام آسمانم اداهی مرتيم اداهی شياتيم ادامرتيهی». ترجمه : خدای بزرگ است اهورا مزدا كه اين زمين را آفريد كه آن آسمان را آفريد كه شادی را برای مردم آفريد.

زبان اوستايی

اوستا قديمي ترين اثر از آثار آريايی است. زبان اوستايی با سانسكريت، زبان ادبی و كهن هنديان شباهت تام دارد و معلوم مي شود كه ايرانيان و هنديان در روزگاری با هم زندگانی كرده و زبان مشتركی داشته اند كه ريشه ی زبان اوستايی و سانسكريت بوده است. زردشت پيامبر ايران باستان كه قرن ها پيش از مسيح زندگی می كرده است، از شمال يا شمال غرب ايران برخاسته و متوجه ی مشرق ايران شده است و پيروانش گشتاسب و گرشاسب در مشرق ايران بوده اند. پس زبان اوستايی در قسمت های شرقی هم مفهوم بوده است.

اوستا داراي دو لهجه است. قسمتي که از خود زردشت است خيلي قديمی و بقيه جديدتر است. گات ها يا سرودهای مذهبی از خود زردشت است. اوستا در قديم ٢١ كتاب را شامل می شده كه مردم ايران آن ها را از حفظ داشتند. در استيلاي اسكندر، مقداري از آن از دست رفت. بلاش اول اشكاني کوشش به گرد آوري اوستا نمود و دستور داد اوستای پراكنده را كه موبدان در حافظه داشتند گرد آوری كنند. ولی اقدام اساسي براي تدوين اوستا در زمان ارشير بابكان انجام گرفت و عده ای از موبدان كه رياست آن ها با تنسر، هيربد هيربدان بود مامور گرد آوری اوستا شدند. پس از اردشير، پسرش شاپور اول خرده اوستا را كه پراكنده بود گرد آوری كرد. به روزگار شاپور دوم ساسانی درباره ی مراسم دينی میان زردشتيان اختلاف افتاد و به دستور شاپور، آذر بد مهر اسپندان موبد موبدان به كتاب اوستا مراجعه و مطالب آن را مرتب نمود.

خط اوستايی

خط اوستايی با احتمال زياد در زمان ساسانيان تنظيم شده است. در این دوره در ضمن تدوين اوستا و كتابت آن متوجه شدند كه خط پهلوي براي نوشتن تلفظ صحيح اوستا، رسا نيست. بنابراين موبدان، الفبايي از روی الفبای پهلوي به وجود آوردند كه بتوان تمام لغات و كلمات مقدس و خواندن صحيح اوستا را به وسيله ی آن نوشت. اين خط دين دبيره نام دارد كه امروزه به خط اوستايی يا دبيری دين نيز خوانده می شود. اين خط كه از راست به چپ نوشته می شود، كامل ترين خط موجود جهان است. زيرا در الفبای اوستايی اعِراب جزو حروف است و  برای همه ی صداها نیز حروف و نشانه ی ویژه وجود دارد. الفبای اوستايی ٤٤ حرف دارد و جدا نوشته می شوند و چون اعِراب داخل حروف است، خواندن و نوشتن با آن بسيار ساده است. به جرات می توان گفت که خط اوستايی يكی از كامل ترين خطوطی است كه تا كنون مورد استفاده قرار گرفته است.

پس از مرگ اسكندر، كشور های تصرف شده، میان جانشينان او تقسيم شد و سلكوس به فرمانروايی ايران منصوب گرديد. مدت هشتاد سال سلوكی ها بر ايران تسلط داشتند تا آن كه مردم خراسان با قيامی مردانه، سلوكی ها را مغلوب ساختند و دولت پارت يا اشكانيان را به وجود آوردند. واژه ی پارت parthava (پرثَوَه) در گذشت زمان به پَرتَو و سپس با تبدیل  (ر) به (ل) و (ث) به (ه)  پَلهَو شده و بر اثر قلب (ل) و (ه) به صورت پَهلَو در آمده است. پارت سرزمين خراسان و گرگان كنونی است كه نامش در كتيبه ی بيستون جزو كشور هايی كه داريوش بر آن ها حكمرانی داشته، آمده است . واژه ی "پهلو" همان گونه كه توضيح داده شد از همان لغت پرتو يا پرثوه است كه در نتيجه ی تطور لغوی به این صورت درآمده است و لفظ "پهلوان" به معنی شجاع از همين واژه ی "پهلوی" است، زیرا پرتوها ( پهلوی ها ) نزدیک به ۵٠٠ سال در برابر یوزش روميان ایستادگی كردند.

زبان پهلوی

پس از استقرار اشكانيان، زبان پهلوی اشکانی  يا زبان مردم خراسان زبان رسمی و درباری ايران شد و تا تسلط اعراب تازی زبان مردم شمال و مشرق ايران بود. از زبان پهلوی اشكاني كه به زبان پهلوی شمالي نيز معروف است، جز چند كلمه به روی سكه ها، آثار مهمي بر جای نمانده است و در زبان ارمنی و لهجه های آذربايجان و خراسان نیز پاره ای از واژه هاي پهلوي اشكانی ديده می شود.

گاهي از كلمه پهلوی، زبان فارسی روان اراده مي شود، به طوري كه در دوره های اسلامي، "پهلوی زبان" می گفته اند که مقصود "زبان پارسی" بوده و آن را در برابر زبان عربی به کار می بردند. اين زبان كه اصل آن از پارسی باستان است، در طی زمان تغيير پيدا كرد و پس از تحول بسيار به صورت پارسی و زبان دری در آمد.


جملاتی در باره دوست و دوستی


در مغز عاشقان چه میگذرد ؟؟

 

دوست همه کس دوست هیچکس نیست. ارسطو

دوستی چه موهبت گرانبهایی است که هیچ چیز با آن لاف برابری نتواند زد. هوراس

دوستی با افراد بد مانند سایه بامدادی است که در هر ساعت رو به کاهش می‌گذارد؛ دوستی با افراد نیک مانند سایه عصر است که تا غروب آفتاب رو به افزایش می‌گذارد.هردر 

بود آينه دوست را مرد دوست// نمايد بدو هرچه زشت و نکوست

 دوست بداريد تا شما را دوست بدارند. سنت

دوستان حقيقي اگر از ديده بروند از دل نخواهند رفت.سيسرون

در انتخاب دوست شتاب مورز و به تعجیل از آنان روی مگردان. سولون

بي دوست زندگاني ذوقي چنان ندارد

زينت منزل دوستاني هستند كه به آنجا رفت و آمد دارند. سعدي

دوستی ازدواج دو روح است و در آن متارکه و طلاق جایز نیست.ولتر

دوست مثل درشكه در روز باراني كمياب است. ولتر

به دوستی که بعد از عشق بین دو نفر حکمفرما می‌شود باید عقیده داشت.الكساندر دوما

دوستي مثل اسناد كهنه است قدمت تاريخ آنرا قيمتي تر ميكند. گوته

 یگانه راه دوست پیدا کردن این است که اول خودمان اظهار دوستی کنیم.امرسون

نهال دوستي واقعا آهسته رشد ميكند. ژرژ واشنگون

درضمیر ما نمی‌گنجد به غیر دوست کس// هر دو عالم دشمن ما باد و ما را دوست بس

داشتن یک دوست حقیقی از همه چیز گرانبهاتر است و کمتر کسی هم در صدد به دست آوردنش می‌باشد.فرانسوا لارشفوکو  

مرا اندكي دوست بدار ولي طولاني كريستوفرمارلو

بهترین و حقیقی‌ترین دوستانم از تهی دستانند، توانگران از دوستی چیزی نمی‌دانند.اماديوس موتزارت

دردها دوست را خبر نکردن خود یک عشق ورزیدن است. علی شریعتی

اگر هر کس همه کس را دوست می‌داشت همه کس صاحب دنیا می‌شد. فرديش شيلر

من در جهان يك  دوست داشته ام و آن خودم بوده ام ! ناپلئون

دوست آنست کو معایب دوست// همچو آیینه روبرو گوید// نه که چون شانه با هزار زبان// در قفا رفته موبه‌مو گوید.. نشاني دهلوي

اگر انتظار و توقع نداشته باشی همه دوست تو اند . رابیندرانات تاگور

بگذار که دوستی کم کم به اوج خود برسد، اگر این رسیدن برق‌آسا باشد ناگهان از نفس می‌افتد و متوقف می‌شود. ولتر

رابطه قلبی دو دوست نیاز به بیان الفاظ و عبارات ندارد . جبران خلیل جبران

براي اينكه دوست بيابي بايد خود را لايق و آماده دوستي بار بياري . مورا

همانطور که عشق‌های حقیقی کمیاب است دوستی‌های حقیقی نیز کمیاب است.فرانسو لارشفوكو

هر قدر کسی را بیشتر دوست داشته باشید کمتر مغرورش کنید. مولیر

آنچه مردم، دوستی می‌خوانند چیزی غیر از نفع شخصی نیست،  دوستی خودپرستی انسان است که می‌خواهد از دیگران به نوع دوستی  متمتع گردد. فرانسوا لارشفو كو

تا انسان دوست نداشته باشد نميفهمد . لامارتين

دوست واقعی کسی است که دست تو را بگیرد ولی قلب تو را لمس کند

دوستی نعمت گرانبهایی است، خوشبختی را دوبرابر می‌کند و بدبختی را تخفیف می‌دهد.ويليام شكسپير

چیزی ساده تر از بزرگی نیست آری ساده بودن همانا بزرگ بودن است. امرسون

این دغل دوستان که می‌بینی// مگسانند دور شیرینی. سعدي

دوست داشتن انسان‌ها به معنای دوست داشتن خود به اندازه ی دیگری است. اسکات پک

روشنایی دوستی به نور فسفر ماند که چون پیرامون ما تاریک شود،  روشنی آن آشکار گردد

عشق یعنی اراده به توسعه خود با دیگری در جهت ارتقای رشد دومی. اسکات پک

بهترین دوستان من کسانی هستند که پیشانی و ابروهای آنها باز است. ويكتور هوگو

ما دیگران را فقط تا آن قسمت از جاده که خود پیموده‌ایم می‌توانیم هدایت کنیم. اسکات پک

اگر زیبایی را آواز سر دهی ، حتی در تنهایی بیابان ، گوش شنوا خواهی یافت. جبران خلیل جبران

در جستجوی نور باش، نور را می‌یابی. آرنت

از بس که مهر دوست به دل جا گرفته است// جایی برای کینهٔ دشمن نمانده است.اظهري كرماني

شب آنگاه زیباست که نور را باور داشته باشیم . دوروستان

انسان به همان نسبت كه ميتواند دوست داشته باشد وجود دارد. كريستين

 

 هدف نهایی مبارزه ما دوستی با تمام مردم دنیا است. مهاتما گاندي


با چه كساني دوست و رفيق ميباشي تا بگويم چگونه آدمي هستي. امرسون

خبرچین ، بزودی بی خبرترین آدم خواهد بود . ارد بزرگ

شما بدون تسلط بر خود نمی توانید فاتح دیگران باشید.کیم وو چونگ

اگر زندگی با تو سر ناسازگاری دارد تو با او سازش کن. اسپارت

مرد بزرگ دیر وعده می دهد و زود انجام می دهد. کنفوسیوس

اگر دوست تو مرتکب خطایی شد از دوستی او صرفنظر مکن زیرا که انسان در معرض خطا است، تا می‌توانی دوست برای خودت آماده کن نه از برای مالت.فيثاغورس

دریغ و درد که تا این زمان ندانستم// که کیمیای سعادت رفیق بود رفیق.حافظ

هیچ کس جز خود ما مسوول بدبختی ها و یا خوشبختی های ما نیست . بودا

اگر از کسی متنفری از قسمتی از خودت در او متنفری، چیزی که از ما نیست نمی‌تواند افکار ما را مغشوش کند . هرمان هسه

بهترین وسيله دفع دشمنان ، ازدياد دوستان است . بیسمارک

نهال دوستی واقعی ، آهسته رشد می کند. ژرژ واشنگتن

از سلامتی خود مواظبت می‌کنیم، برای روز مبادا پول ذخیره می‌کنیم، سقف خانه را تعمیر می‌کنیم و لباس کافی می‌پوشیم، ولی کیست که در بند آن باشد که بهترین دارایی یعنی دوست را به صورتی عاقلانه برای خود فراهم کند؟. امرسون

در عالم چیزی بالاتر از محبت نمی بينم. بتهون

دوستی که نوميد نامه می خواند ، هميشه سوار تو و پيش دار دور خيزهاي بلندت خواهد شد . اُرد بزرگ

هيچ گاه از داشتن دشمن نترس ، از انجام ندادن درست آرمان های خویش بترس . اُرد بزرگ

نشان دوست نیکو آنست که خطای تو بپوشد و تو را پند دهد و رازت را آشکار نکند. ابو علي سينا

گشادن عقده‌های درون در پیش دوستان دو تأثیر دارد؛ یکی آنکه شادی را دوبرابر می‌کند و دیگر آنکه غم را به دونیم می‌سازد زیرا آنکس که دوستان را در شادی خویش انباز می‌کند سرور خاطرش بیشتر می‌شود و آنکه غم دل به یاری موافق می‌گوید، بار اندوه خویش را سبکتر خواهد یافت . فرانسيس بيكن

دنیا خوش است و مال عزیز است و تن شریف// لیکن رفیق بر همه چیزی مقدم است.سعدي

دوست آن دانم که گیرد دست دوست// در پریشان حالی و درماندگی. سعدي

دوستی حقیقی مانند نهالیست که در کوهستان بروید، به مجرد اینکه ریشه‌های خود را به سنگ‌های صخره کوه متصل کرد، دیگر طوفان‌های سخت و بادهای تند قادر به کندن آن نخواهند بود.

زنده بی‌دوست در وطنی// مثل مرده است در کفنی . سعدي

 کسانیکه دوستی را از زندگی برمی‌دارند مثل آن است که آفتاب را از عالم برداشته‌اند.سيسرون

هرکه بی‌باکی کند در راه دوست// رهزن مردان شد و نامرد اوست. مولوي

 در مغز عاشقان چه میگذرد ؟؟

گفتگو باخدا

گفتگو باخداخواب دیدم در خواب با خدا گفتگویی داشتم.
خدا گفت : پس میخواهی با من گفتگو کنی؟
گفتم : اگر وقت داشته باشید.
خدا لبخند زد
وقت من ابدی است. چه سوالاتی در ذهن داری که میخواهی بپرسی؟
چه چیز بیش از همه شما را در مورد انسان متعجب می کند؟
خدا پاسخ داد ...
این که آنها از بودن در دوران کودکی ملول می شوند.
عجله دارند که زودتر بزرگ شوند و بعد حسرت دوران کودکی را می خورند.
این که سلامتی شان را صرف به دست آوردن پول می کنند.
و بعد پولشان را خرج حفظ سلامتی میکنند.
این که با نگرانی نسبت به آینده فکر میکنند.
زمان حال فراموش شان می شود.
آنچنان که دیگر نه در آینده زندگی میکنند و نه در حال.
این که چنان زندگی میکنند که گویی هرگز نخواهند مرد.
و آنچنان میمیرند که گویی هرگز زنده نبوده اند.
خداوند دست های مرا در دست گرفت و مدتی هر دو ساکت ماندیم.
بعد پرسیدم ...
به عنوان خالق انسان ها ، میخواهید آنها چه درس هایی اززندگی را یاد بگیرند؟
خدا دوباره با لبخند پاسخ داد.
یاد بگیرند که نمی توان دیگران را مجبور به دوست داشتن خود کرد.
اما می توان محبوب دیگران شد.
یاد بگیرند که خوب نیست خود را با دیگران مقایسه کنند.
یاد بگیرند که ثروتمند کسی نیست که دارایی بیشتری دارد.
بلکه کسی است که نیاز کم تری دارد
یاد بگیرن که ظرف چند ثانیه می توانیم زخمی عمیق در دل کسانی که دوست شان داریم ایجاد کنیم.
و سال ها وقت لازم خواهد بود تا آن زخم التیام یابد.
با بخشیدن ، بخشش یاد بگیرن.
یاد بگیرند کسانی هستند که آنها را عمیقا دوست دارند.
اما بلد نیستند احساس شان را ابراز کنند یا نشان دهند.
یاد بگیرن که میشود دو نفر به یک موضوع واحد نگاه کنند و آن را متفاوت ببینند.
یاد بگیرن که همیشه کافی نیست دیگران آنها را ببخشند.
بلکه خودشان هم باید خود را ببخشند.
و یاد بگیرن که من اینجا هستم.
همیشه

ای خدای بزرگتر از کیهان...

ناسا همزمان با پایان سال 2012 میلادی، مجموعه ای از برترین تصاویر تهیه شده توسط تلسکوپ فضایی هابل در سال جاری را مرور کرده است.

به گزارش ایسنا، چرخش گازهای رنگارنگ، گرد و غبار و ستارگان بی شمار که پهنای کائنات را در بر گرفته اند، در تصاویر زیبا و درخشان تلسکوپ فضایی هابل دیده می شوند.
گاز داغ: چشمه گاز داغ Herbig-Haro 110 از ستاره تازه متولد شده
گاز داغ: چشمه گاز داغ Herbig-Haro 110 از ستاره تازه متولد شده
قو: ابر پروانه شکل گازهای درخشان در صورت فلکی قو
قو: ابر پروانه شکل گازهای درخشان در صورت فلکی قو
پیر: نمای دیده نشده از کهکشان های اولیه با قدمت 13.3 میلیارد سال
پیر: نمای دیده نشده از کهکشان های اولیه با قدمت 13.3 میلیارد سال
ابرنواختر: بزرگترین ستاره سیستم «اتا کارینا» پیش از تبدیل شدن به ابرنواختر
ابرنواختر: بزرگترین ستاره سیستم «اتا کارینا» پیش از تبدیل شدن به ابرنواختر
رانده شده: دو کهکشان متفاوت Messier 60‌ و NGC4647‌ در یک نما
رانده شده: دو کهکشان متفاوت Messier 60‌ و NGC4647‌ در یک نما
رقص کیهانی: قفل شدن چهار کهکشان در یک رقص کیهانی از برخورد متوالی
رقص کیهانی: قفل شدن چهار کهکشان در یک رقص کیهانی از برخورد متوالی
کوره: حلقه ستاره ای در اطراف کهکشان مارپیچی در صورت فلکی کوره
کوره: حلقه ستاره ای در اطراف کهکشان مارپیچی در صورت فلکی کوره
سیاهچاله: دو جت با انرژی گرانشی ناشی از یک سیاهچاله ابر پر جرم
سیاهچاله: دو جت با انرژی گرانشی ناشی از یک سیاهچاله ابر پر جرم
برخورد: حرکت یک کهکشان مارپیچی ساده و برخورد با کهکشان کوچکتر
برخورد: حرکت یک کهکشان مارپیچی ساده و برخورد با کهکشان کوچکتر
ستارگان داغ: کهکشان آندرومدا و تجمع هشت هزار ستاره داغ و درخشان
ستارگان داغ: کهکشان آندرومدا و تجمع هشت هزار ستاره داغ و درخشان
کلاغ: برخورد جفت کهکشان مارپیچی آنتن در صورت فلکی کلاغ
کلاغ: برخورد جفت کهکشان مارپیچی آنتن در صورت فلکی کلاغ
خوشه ای: دو خوشه مملو از ستارگان پرجرم در ابر ماژلانی بزرگ
خوشه ای: دو خوشه مملو از ستارگان پرجرم در ابر ماژلانی بزرگ
برخورد کیهانی: شکل غیر معمول در نتیجه برخورد دو کهکشان بزرگ و کوچک
برخورد کیهانی: شکل غیر معمول در نتیجه برخورد دو کهکشان بزرگ و کوچک
ستاره در حال مرگ: ستاره U Camelopardalis در مراحل پایانی حیات
ستاره در حال مرگ: ستاره U Camelopardalis در مراحل پایانی حیات
هیجان: حفره مرکزی سحابی رتیل
هیجان: حفره مرکزی سحابی رتیل
جرقه زننده: سحابی سیاره ای نزدیک موسوم به NGC5189
جرقه زننده: سحابی سیاره ای نزدیک موسوم به NGC5189
فوران بزرگ: فوران دیدنی و جذاب از سیستم دو ستاره ای «اتا کارینا»
فوران بزرگ: فوران دیدنی و جذاب از سیستم دو ستاره ای «اتا کارینا»

فشاردرمانی یا رفلکسولوژی


فشاردرمانی یا رفلکسولوژی یکی از شیوه‌های طب مکمل است که برای درمان و پیشگیری از بسیاری از بیماری‌های روحی و جسمی در جهان مورد استفاده قرار می‌گیرد.
در این شیوه درمانی درمانگران با فشاردادن نقاط خاصی از کف پا و دست موجب افزایش ریلکسیشن، آرامش و تسکین بسیاری از دردها در بدن می‌شوند برخی از تکنیک‌های این شیوه درمانی قابل استفاده برای همه مردم است.
طب سوزنی و فشاردرمانی هر دو از درمان‌های شفابخش شرق باستان هستند که بر روی صورت امپراطورها و ملکه‌های چین انجام می شدند. ولی خبر خوب این است که این روش اکنون نیز بر روی صورت مردم خسته قرن معاصر هم موثر است.
برای ماساژ دست‌ها می توانید به ترتیب زیر عمل کنید؛
پشت دست‌ها را تا مچ محکم فشار داده و به آرامی‌ بازگردید و میان کف دست و انگشتان را فشار دهید.
هر انگشت را به تنهایی فشار دهید و با انگشت خود حرکت چرخشی را اطراف مفاصل آن انجام دهید. انگشت را نگه دارید و آن را آهسته بکشید.
میان تاندون‌های پشت دست خود را با انگشت ماساژ دهید.
دست‌های خود را از کف دست تا انتهای مچ، با انگشت فشار چرخشی دهید.
 


فيبر نوري چيست


مباني فيبر نوري

فيبر نوري ، رشته اي از تارهاي بسيار نازك شيشه اي بوده كه قطر هر يك از تارها نظير قطر يك تار موي انسان است . تارهاي فوق در كلاف هائي سازماندهي و كابل هاي نوري را بوجود مي آورند. از فيبر نوري بمنظور ارسال سيگنال هاي نوري در مسافت هاي طولاني استفاده مي شود.

مزاياي فيبر نوري

فيبر نوري در مقايسه با سيم هاي هاي مسي داراي مزاياي زير است :

· ارزانتر. هزينه چندين كيلومتر كابل نوري نسبت به سيم هاي مسي كمتر است .

· نازك تر. قطر فيبرهاي نوري بمراتب كمتر از سيم هاي مسي است .

· ظرفيت بالا. پهناي باند فيبر نوري بمنظور ارسال اطلاعات بمراتب بيشتر از سيم مسي است .

· تضعيف ناچيز. تضعيف سيگنال در فيبر نوري بمراتب كمتر از سيم مسي است .

· سيگنال هاي نوري . برخلاف سيگنال هاي الكتريكي در يك سيم مسي ، سيگنا ل ها ي نوري در يك فيبر تاثيري بر فيبر ديگر نخواهند داشت .

· مصرف برق پايين . با توجه به سيگنال ها در فيبر نوري كمتر ضعيف مي گردند ، بنابراين مي توان از فرستنده هائي با ميزان برق مصرفي پايين نسبت به فرستنده هاي الكتريكي كه از ولتاژ بالائي استفاده مي نمايند ، استفاده كرد.

· سيگنال هاي ديجيتال . فيبر نور ي مناسب بمنظور انتقال اطلاعات ديجيتالي است .

· غير اشتعال زا . با توجه به عدم وجود الكتريسيته ، امكان بروز آتش سوزي وجود نخواهد داشت .

· سبك وزن . وزن يك كابل فيبر نوري بمراتب كمتر از كابل مسي (قابل مقايسه) است.

· انعطاف پذير . با توجه به انعظاف پذيري فيبر نوري و قابليت ارسال و دريافت نور از آنان، در موارد متفاوت نظير دوربين هاي ديجيتال با موارد كاربردي خاص مانند : عكس برداري پزشكي ، لوله كشي و ...استفاده مي گردد.

با توجه به مزاياي فراوان فيبر نوري ، امروزه از اين نوع كابل ها در موارد متفاوتي استفاده مي شود. اكثر شبكه هاي كامپيوتري و يا مخابرات ازراه دور در مقياس وسيعي از فيبر نوري استفاده مي کنند.

بخش هاي مختلف فيبر نوري

يك فيبر نوري از سه بخش متفاوت تشكيل شده است :

هسته (Core)

هسته نازك شيشه اي در مركز فيبر كه سيگنا ل هاي نوري در آن حركت مي نمايند.

روكش Cladding بخش خارجي فيبر بوده كه دورتادور هسته را احاطه كرده و باعث برگشت نورمنعكس شده به هسته مي گردد.

بافر رويه Buffer Coating

روكش پلاستيكي كه باعث حفاظت فيبر در مقابل رطوبت و ساير موارد آسيب پذير ، است .

انواع فيبر نوري

صدها و هزاران نمونه از رشته هاي نوري فوق در دسته هائي سازماندهي شده و كابل هاي نوري را بوجود مي آورند. هر يك از كلاف هاي فيبر نوري توسط يك روكش هائي با نام Jacket محافظت مي گردند. فيبر هاي نوري در دو گروه عمده ارائه مي گردند:

فيبرهاي تك حالته (Single-Mode)

بمنظور ارسال يك سيگنال در هر فيبر استفاده مي شود نظير : تلفن

فيبرهاي چندحالته Multi-Mode

بمنظور ارسال چندين سيگنال در يك فيبر استفاده مي شود( نظير : شبكه هاي كامپيوتري)

فيبرهاي تك حالته داراي يك هسته كوچك ( تقريبا" ۹ ميكرون قطر ) بوده و قادر به ارسال نور ليزري مادون قرمز ( طول موج از ۱۳۰۰ تا ۱۵۵۰ نانومتر) مي باشند. فيبرهاي چند حالته داراي هسته بزرگتر ( تقريبا" ۵ / ۶۲ ميكرون قطر ) و قادر به ارسال نورمادون قرمز از طريق LED مي باشند

ارسال نور در فيبر نوري

فرض كنيد ، قصد داشته باشيم با استفاده از يك چراغ قوه يك راهروي بزرگ و مستقيم را روشن نمائيم . همزمان با روشن نمودن چراغ قوه ، نور مربوطه در طول مسير مسفقيم راهرو تابانده شده و آن را روشن خواهد كرد. با توجه به عدم وجود خم و يا پيچ در راهرو در رابطه با تابش نور چراغ قوه مشكلي وجود نداشته و چراغ قوه مي تواند ( با توجه به نوع آن ) محدوده مورد نظر را روشن كرد. در صورتيكه راهروي

فوق داراي خم و يا پيچ باشد ، با چه مشكلي برخورد خواهيم كرد؟

در اين حالت مي توان از يك آيينه در محل پيچ راهرو استفاده تا باعث انعكاس نور از زاويه مربوطه گردد.در صورتيكه راهروي فوق داراي پيچ هاي زيادي باشد ، چه كار بايست كرد؟ در چنين حالتي در تمام طول مسير ديوار راهروي مورد نظر ، مي بايست از آيينه استفاده كرد. بدين ترتيب نور تابانده شده توسط چراغ قوه (با يك زاويه خاص) از نقطه اي به نقطه اي ديگر حركت كرده ( جهش كرده و طول مسير راهرو را طي خواهد كرد). عمليات فوق مشابه آنچيزي است كه در فيبر نوري انجام مي گيرد.

تكنولوژي ( فن آوري ) فيبر نوري

نور، در كابل فيبر نوري از طريق هسته (نظير راهروي مثال ارائه شده ) و توسط جهش هاي پيوسته با توجه به سطح آبكاري شده ( Cladding) ( مشابه ديوارهاي شيشه اي مثال ارائه شده ) حركت مي كند.( مجموع انعكاس داخلي ) . با توجه به اينكه سطح آبكاري شده ، قادر به جذب نور موجود در هسته نمي باشد ، نور قادر به حركت در مسافت هاي طولاني مي باشد. برخي از سيگنا ل هاي نوري بدليل عدم خلوص شيشه موجود ، ممكن است دچار نوعي تضعيف در طول هسته گردند. ميزان تضعيف سيگنال نوري به درجه خلوص شيشه و طول موج نور انتقالي دارد. ( مثلا" موج با طول ۸۵۰ نانومتر بين ۶۰ تا ۷۵ درصد در هر كيلومتر ، موج با طول ۱۳۰۰ نانومتر بين ۵۰ تا ۶۰ درصد در هر كيلومتر ، موج با طول ۱۵۵۰ نانومتر بيش از ۵۰ درصد در هر كيلومتر

سيستم رله فيبر نوري

بمنظور آگاهي از نحوه استفاده فيبر نوري در سيستم هاي مخابراتي ، مثالي را دنبال خواهيم كرد كه مربوط به يك فيلم سينمائي و يا مستند در رابطه با جنگ جهاني دوم است . در فيلم فوق دو ناوگان دريائي كه بر روي سطح دريا در حال حركت مي باشند ، نياز به برقراري ارتباط با يكديگر در يك وضعيت كاملا" بحراني و توفاني را دارند. يكي از ناوها قصد ارسال پيام براي ناو ديگر را دارد.كاپيتان ناو فوق پيامي براي يك ملوان كه بر روي عرشه كشتي مستقر است ، ارسال مي دارد. ملوان فوق پيام دريافتي را به مجموعه اي از كدهاي مورس ( نقطه و فاصله ) ترجمه مي نمايد. در ادامه ملوان مورد نظر با استفاده از يك نورافكن اقدام به ارسال پيام براي ناو ديگر مي نمايد.

يك ملوان بر روي عرشه كشتي دوم ، كدهاي مورس ارسالي را مشاهده مي نمايد. در ادامه ملوان فوق كدهاي فوق را به يك زبان خاص ( مثلا" انگليسي ) تبديل و آنها را براي كاپيتان ناو ارسال مي دارد. فرض كنيد فاصله دو ناو فوق از يكديگر بسار زياد ( هزاران مايل ) بوده و بمنظور برقراي ارتباط بين آنها از يك سيتستم مخابراتي مبتني بر فيبر نوري استفاده گردد.

سيستم رله فيبر نوري از عناصر زير تشكيل شده است :

فرستنده . مسئول توليد و رمزنگاري سيگنال هاي نوري است .

فيبر نوري مديريت سيكنال هاي نوري در يك مسافت را برعهده مي گيرد.

بازياب نوري . بمنظور تقويت سيگنا ل هاي نوري در مسافت هاي طولاني استفاده مي گردد.

· دريافت كننده نوري . سيگنا ل هاي نوري را دريافت و رمزگشائي مي نمايد.

در ادامه به بررسي هر يك از عناصر فوق خواهيم پرداخت .

فرستنده

وظيفه فرستنده، مشابه نقش ملوان بر روي عرشه كشتي ناو فرستنده پيام است . فرستنده سيگنال هاي نوري را دريافت و دستگاه نوري را بمنظور روشن و خاموش شدن در يك دنباله مناسب ( حركت منسجم ) هدايت مي نمايد. فرستنده ، از لحاظ فيزيكي در مجاورت فيبر نوري قرار داشته و ممكن است داراي يك لنز بمنظور تمركز نور در فيبر باشد. ليزرها داراي توان بمراتب بيشتري نسبت به LED مي باشند. قيمت آنها نيز در مقايسه با LED بمراتب بيشتر است . متداولترين طول موج سيگنا ل هاي نوري ، ۸۵۰ نانومتر ، ۱۳۰۰ نانومتر و ۱۵۵۰ نانومتر است .

بازياب ( تقويت كننده ) نوري

همانگونه كه قبلا" اشاره گرديد ، برخي از سيگنال ها در موارديكه مسافت ارسال اطلاعات طولاني بوده ( بيش از يك كيلومتر ) و يا از مواد خالص براي تهيه فيبر نوري ( شيشه ) استفاده نشده باشد ، تضعيف و از بين خواهند رفت . در چنين مواردي و بمنظور تقويت ( بالا بردن ) سيگنا ل هاي نوري تضعيف شده از يك يا چندين " تقويت كننده نوري " استفاده مي گردد. تقويت كننده نوري از فيبرهاي نوري متععدد بهمراه يك روكش خاص (doping) تشكيل مي گردند. بخش دوپينگ با استفاده از يك ليزر پمپ مي گردد . زمانيكه سيگنال تضعيف شده به روكش دوپينگي مي رسد ، انرژي ماحصل از ليزر باعث مي گردد كه مولكول هاي دوپينگ شده، به ليزر تبديل مي گردند. مولكول هاي دوپينگ شده در ادامه باعث انعكاس يك سيگنال نوري جديد و قويتر با همان خصايص سيگنال ورودي تضعيف شده ، خواهند بود.( تقويت كننده ليزري)

دريافت كننده نوري

وظيفه دريافت كننده ، مشابه نقش ملوان بر روي عرشه كشتي ناو دريافت كننده پيام است. دستگاه فوق سيگنال هاي ديجيتالي نوري را اخذ و پس از رمزگشائي ، سيگنا ل هاي الكتريكي را براي ساير استفاده كنندگان ( كامپيوتر ، تلفن و ... ) ارسال مي نمايد. دريافت كننده بمنظور تشخيص نور از يك "فتوسل" و يا "فتوديود" استفاده مي كند

اصول درست خوابیدن را یاد بگیرید


مدل خوابیدن مورد‌علاقه شما ممکن است موجب کمر درد، گردن درد، دل‌درد و حتی ایجاد چروک زودرس روی پوستتان شود. . .

فکر می‌کنید درطول شب اصلاً از جایتان تکان نمی‌خورید؟ اشتباه می‌کنید. بااینکه بیشتر زمان خواب را در وضعیتی به سر می‌برید که موقعی که خوابتان می‌برد هستید، اما حتی آنهایی که وقتی صبح از خواب بیدار می‌شوند می‌بینند رختخوابشان همانطور دست‌نخورده مانده هم حداقل هر ساعت دو تا چهار مرتبه تکان می‌خورند و این یعنی هر شب تقریباً ۲۰ مرتبه در جایشان  جابه‌جا می‌شوند. این مسئله کاملاً طبیعی است و با وجود این تکان خوردن‌ها باز هم وارد خواب عمیق خواهید شد.

مدل خوابیدن مورد‌علاقه شما ممکن است موجب کمر درد، گردن درد، دل‌درد و حتی ایجاد چروک زودرس روی پوستتان شود. دوست دارید بدانید که بهترین و سلامت‌ترین مدل خوابیدن چیست؟ پس مقاله را کامل بخوانید!

بهترین مدل: خوابیدن به پشت

خوب است برای: از گردن‌درد و کمردرد جلوگیری می‌کند، رفلاکس اسید معده را کاهش می‌دهد، ایجاد چروک روی پوست را به حداقل می‌رساند و باعث سفت و خوش‌فرم ماندن سینه‌ها می‌شود.

بد است برای: خُروپف کردن

توضیحات: خوابیدن به پشت این امکان را برای سر، گردن و ستون‌ فقراتتان فراهم می‌کند که وضعیتی خنثی داشته باشد. در این حالت خوابیدن هیچ انحنای اضافی روی کمر و پشتتان ایجاد نمی‌شود. این مدل خوابیدن برای جلوگیری از رفلکس اسید‌معده هم بسیار مناسب است. وقتی سر بالاتر از بدن قرار می‌گیرد، معده پایین‌تر از مری قرار خواهد گرفت و درنتیجه اسیدمعده یا موادغذایی نمی‌توانند به سمت بالا برگردند.

خوابیدن به پشت همچنین به بروز چروک روی پوست هم کمک می‌کند زیرا هیچ فشاری به صورتتان وارد نمی‌شود. و چون وزن سینه‌هایتان کاملاً روی بدن می‌افتد از شل شدن سینه‌ها جلوگیری می‌شود.

نکته: یادتان باشد که وقتی به پشت می‌خوابید احتمال خروپف کردن بیشتر از سایر حالات است.

بهترین حالت بالش: یک بالش پفی. هدف این است که سر و گردن بدون اینکه سر را خیلی بالاتر از بدن نگه دارد، تکیه‌گاه داشته باشد.

مدل دوم: خوابیدن به پهلو

خوب است برای: جلوگیری از درد گردن و پشت، کاهش رفلکس اسید معده، خروپف نکردن، مدل خوابیدن مخصوص دوران بارداری

بد است برای: پوست و سینه

توضیحات: خوابیدن به پهلو برای سلامت عمومی بدن بسیار خوب است، خروپف کردن را کاهش می‌دهد و ستون ‌فقرات را در حالت کشش نگه می‌دارد. اگر از رفلکس اسیدمعده رنج می‌برید، بعد از خوابیدن به پشت این بهترین مدل خوابیدن برای شماست. اما خوابیدن به پهلو موجب چروک آوردن پوستتان می‌شود. دلیل آن هم مالیده شدن یک طرف صورت به بالش است.

روش های صحیح خوابیدن

این مدل خوابیدن باعث شل و آویزان شدن سینه‌ها هم می‌شود چون سینه‌ها به سمت پایین آویزان می‌مانند.

نکته: اگر باردار هستید، بهتر است به پهلوی چپ خود بخوابید. این مدل خوابیدن برای گردش خونتان بهتر است.

بهترین حالت بالش: یک بالش ضخیم. باید بتوانید فضای بالای شانه‌هایتان را پر کنید تا سرو گردنتان در حالت خنثی تکیه‌گاه داشته باشند.

مدل خوابیدنی که چندان ایدآل نیست: خوابیدن جنینی

خوب است برای: خروپف کردن کمتر، خوابیدن در دوران بارداری

بد است برای: جلوگیری از درد گردن و پشت، کاهش چین و چروک پوست، سفت نگه داشن سینه ها

توضیحات: وقتی موقع خوابیدن زانوهایتان را به سمت شکمتان بکشید و چانه‌تان را هم به سینه‌تان بچسبانید، صبح که از خواب بیدار شوید اصلاً احساس خوبی نخواهید داشت، مخصوصاً اگر آرتروز پشت یا مفصل داشته باشید.

این وضعیت خمیده از تنفس دیافراگمی جلوگیری می‌کند و اگر بخواهید هر شب در این وضعیت بخوابید، ممکن است دچار چین و چروک پوستی زورس و شل شدگی سینه‌ها شوید.

نکته: سعی کنید بدنتان را کمی بازتر کنید و کاملاً خمیده نکنید.

بهترین حالت بالش: فقط بالش‌های سفت و پُر

بدترین حالت خوابیدن: خوابیدن روی شکم

خوب است برای: تسهیل خروپف

بد است برای: جلوگیری از درد کمر و گردن، کاهش چروک افتادن پوست، حفظ سفتی سینه‌ها

توضیحات: خوابیدن روی شکم حفظ یک وضعیت خنثی برای ستون ‌فقرات را دشوار می‌کند. این مدل خوابیدن روی مفاصل و عضلاتتان فشار می‌آورد و این مسئله موجب آسیب زدن به عصب‌هایتان شده و ایجاد درد و کرختی می‌کند.

در این حالت مجبور خواهید بد سرتان را چند ساعت یکبار به یکطرف بدهید. شاید فردا که از خواب بیدار شدید حس بدی نداشته باشید اما دیر یا زود در بدنتان ایجاد درد می‌کند.

نکته: خروپف می‌کنید؟ شاید خوابیدن روی شکم برای شما خوب باشد. این مدل خوابیدن باعث می‌شود مجاری هوایی بالاییتان بازتر بمانند. پس اگر خروپف می‌کنید و کمر یا گردن درد ندارید، بد نیست که روی شکم بخوابید


منبع:آفتاب شما 


سونوگرافی


سونوگرافی یکی از روش های تصویربرداری است که تقریبا هیچ ضرری برای بدن ندارد. به آن اولتراسونوگرافی Ultrasonography هم می گویند.


دستگاه سونوگرافی

همانطور که می دانیم در روش های تصویربرداری با اشعه ایکس مانند رادیوگرافی ساده و یا سی تی اسکن، بدن تحت تابش مقدار معینی از اشعه یونیزان قرار میگیرد که اگر از حد مشخصی بیشتر باشد می تواند موجب اشکالاتی در کارکرد سلول ها شود. ولی در سونوگرافی از اشعه ایکس استفاده نمی شود.

 

نحوه عملکرد سونوگرافی

امواج مورد استفاده در سونوگرافی از جنس امواج صوتی و در واقع صدا هستند که ضرری برای بدن ندارند. اینها امواج فراصوتی هستند. جنس آنها دقیقا مانند صدا است، ولی به علت بالا بودن فرکانس یا بسامد آنها، قابل شنیدن توسط گوش انسان نیستند. با این حال خواص صوت و صدا را دارند، یعنی در برخورد با موانع، منعکس می شوند.

 

سونوگرافی روش تصویر برداری دردناکی نیست و در حین انجام آن، بیمار ناراحتی احساس نمی کند.

 

برای انجام سونوگرافی، توسط یک وسیله خاص که پزشک سونولوژیست (متخصص تصویربرداری که سونوگرافی می کند) روی اندام شما قرار می دهد، امواج صوتی با فرکانس بالا که برای گوش انسان قابل شنیدن نیستند، به درون بدن تابانده می شوند. این امواج بعد از برخورد به بافت های مختلف بدن بازتابیده شده و امواج بازتابش شده توسط همان دستگاه، مجددا دریافت می شوند.

 

درون بدن انسان از بافت های مختلفی درست شده که توانایی آنها در بازتابش امواج صوتی متفاوت است. بعضی از آنها امواج صوتی را بهتر و بعضی کمتر منعکس می کنند.

 

پس شکل و ساختار بازتابش امواج صوتی سونوگرافی تابعی از شکل و مواد تشکیل دهنده بافت های درونی بدن است که مورد تابش قرار گرفته است. 

 

امواج بازتابیده شده از بدن، توسط یک کامپیوتر تجزیه و تحلیل شده و به تصویر تبدیل می شود.

پزشک متخصص تصویربرداری این تصاویر را بر روی مانیتور دستگاه دیده و ممکن است بعضی از آنها را چاپ کند.

در سونوگرافی بیشتر، بافت های نرم اندام دیده و بررسی می شوند. پس سونوگرافی وسیله مناسبی برای تشخیص مشکلات استخوان نیست، ولی با آن می توان مشکلات عضلات، رباط ها، تاندون ها و بسیاری بافت های دیگر را بررسی کرد

سونوگرافی ممکن است به صورت دو بعدی و یا سه بعدی باشد و می توان تصویر سونوگرافی اندام را در حال حرکت و فعالیت دید.

 

سونوگرافی قلب را اکوکاردیوگرافی می نامند.

 

نوع خاصی از سونوگرافی به نام سونوگرافی داپلر Doppler Sonography وجود دارد. این روش تصویربرداری بر اساس پدیده داپلر کار می کند و هدف از انجام آن، بررسی میزان و سرعت جریان خون در وریدها و شریان های بدن است.

 

سونوگرافی داپلر همچنین برای تشخیص ترومبوز ورید عمقی (لخته شدن خون در وریدهای عمقی ساق پا)، تنگی و انسداد شریانی بویژه در شریان کاروتید استفاده می‌شود.

در مامایی نیز از سونوگرافی داپلر جهت گوش دادن به صدای قلب جنین استفاده می‌شود. همچنین برای ارزیابی تومور و بدشکلی های مادرزادی کاربرد دارد.

 

سونوگرافی چگونه انجام می شود؟

برای انجام سونوگرافی بیمار بر روی تخت دراز کشیده و پزشک متخصص سونولوژیست، ژل خاصی را بر روی پوست بیمار در محل مورد بررسی قرار می دهد. ژل اجازه می دهد که امواج فراصوتی راحت تر و به شکل یکنواخت تری به درون بدن نفوذ کنند.

 

سپس یک دستگاه کوچک را که با سیمی به دستگاه مرکزی سونوگرافی متصل است، بر روی پوست قرار می دهد.

پزشک دستگاه را بر روی پوست حرکت می دهد تا قسمت های مختلف درون بدن را از زوایای مختلف ببیند. این تصاویر بر روی مانیتور مرکزی دستگاه دیده می شوند.

 

در حین سونوگرافی بیمار لرزش خفیفی را در روی پوست خود و در محلی که دستگاه کوچک ( پروب Probe) بر روی پوست قرار گرفته احساس می کند. این لرزش ناشی از برخود امواج فراصوتی به پوست بوده و بی ضرر است.

 

در پایان معاینه، بیمار ژل روی پوست خود را با دستمال پاک می کند.

 

معمولا نتیجه سونوگرافی بلافاصله بعد از انجام آن، توسط پزشک متخصص تصویربرداری نوشته شده و همراه با پرینت یا چاپ بعضی تصاویر سونوگرافی به بیمار داده می شود تا به پزشک معالج خود ارائه دهد.

 

متخصص تصویربرداری تا چه میزان در دقت و ارزش سونوگرافی تاثیر دارد؟

نتیجه سونوگرافی و اینکه این روش تا چه حد به تشخیص بیماری کمک می کند، بر خلاف روش های تصویربرداری دیگر، تا حد زیادی وابسته به مهارت متخصص تصویربرداری است که آن سونوگرافی را انجام می دهد.

 

می توان دیگر روش های تصویربرداری مانند رادیوگرافی ساده، سی تی اسکن، ام آر آی و اسکن رادیوایزوتوپ را به یک دوربین عکاسی تشبیه کرد که هر آنچه را که در مقابلش باشد بر روی فیلم خود ثبت و ضبط می کند، ولی سونوگرافی مانند نقاشی کردن است. هنرمند نقاش باید سوژه مورد نظر را ببیند و بفهمد و آنگاه آن را به تصویر بکشد.

 

گرچه برای بدست آوردن یک سونوگرافی خوب، داشتن یک دستگاه خوب و دقیق لازم است، ولی مسلما کافی نیست. در بین روش های مختلف تصویربرداری، سونوگرافی بیش از بقیه به مهارت پزشک انجام دهنده آن وابسته است.

در سونوگرافی، متخصص سونولوژیست باید آنقدر مهارت داشته باشد که بتواند ضایعه احتمالی را کشف کرده و آن را در زاویه مناسب ببیند و روی مانیتور دستگاه نشان دهد

تصویری که همراه با گزارش سونوگرافی به بیمار ارائه می شود، در واقع تصویر یا تصاویر منتخبی از صدها تصویر است که متخصص تصویربرداری در حین انجام سونوگرافی بر روی مانیتور دستگاه مشاهده کرده است.

 

سونوگرافی در چه مواردی استفاده می شود؟

سونوگرافی کاربردهای متعددی دارد و برای بررسی قسمت های مختلفی از بدن استفاده می شود. برخی کاربردهای آن عبارتند از:

 

- بررسی بیماری های زنان مثل فیبروم  تومور تخمدان، عفونت لگن ،کیست تخمدان  سرطان رحم و تخمدان 

 

- در بارداری مانند تعیین ماه چندم بارداری، سقط جنین و ناهنجاری های جنین

 

- بررسی مشکلات دستگاه ادراری مثل تومور کلیه ، کیست کلیه ،آبسه کلیه، ارزیابی پروستات و مثانه، بزرگ شدن کلیه در اثر پس زدن ادرار، اندازه کلیه در پیوند کلیه

 

- بررسی بیماری های شکم و دستگاه گوارش مثل درد ویا اتساع شکمی، کارکرد غیر طبیعی کبد، بزرگ شدن ارگان های شکمی،سنگ های کلیوی و یا کیسه صفرا و آنوریسم آئورت

 

- بررسی اعضایی مانند پوست، پستان،غده تیروئید وغدد بزاقی دهان 

 

چگونه برای سونوگرافی آماده شویم؟

ممکن است برای سونوگرافی همه لباس ها و جواهرآلات ناحیه مورد بررسی در آورده شوند و یا ممکن است در طول آزمون به شما گان (لباس بیمار) داده شود.

 

اگر شما در طول دو روز گذشته، آزمون باریوم انما ویا سریوگرافی و یا ترانزیت روده باریک داشته اید، به پزشکتان اطلاع دهید، چون باریوم باقیمانده در روده ها باعث مزاحمت در تصویربرداری سونوگرافی شکمی شود.

 

سایر آمادگی های شکمی بستگی به ناحیه مورد آزمون دارد.

 

برای سونوگرافی کبد، کیسه صفرا، طحال و پانکراس از شما تقاضا می شود یک روز قبل از آزمون از خوردن غذای چرب خودداری فرمایید وبه مدت 12 ساعت ناشتا باشید.

 

برای سونوگرافی کلیه ها از شما خواسته می شود که 4 تا 6 لیوان آب یک ساعت قبل از آزمون برای پر کردن مثانه بنوشید و برای جلوگیری از تولید گاز شکمی به مدت 8 تا 12 ساعت ناشتا بمانید.

 

برای سونوگرافی از آئورت لازم است 8 تا 12 ساعت قبل از سونوگرافی چیزی نخورید.


طرز تهیه انواع سرکه

در بخش اول ضمن بیان مقدمه، مواد و شرایط لازم برای تهیه سرکه شرح داده شد. در این بخش در ادامه طرز تهیه سرکه انگور، خرما، کشمش و سیب تشریح می گردد.

 

3- طرز تهیه سرکه انگور:یکی از سرکه های مورد علاقه عموم که تولید آن بسیار رایج است، سرکه به دست آمده از انگور است که توصیه می شود از انگوری که شیرینی زیادی داشته باشد، استفاده نمایید تا سرکه بهتری تولید شود.


لازم به ذکر است اگر انگور اصلاً شیرین نباشد، سرکه تولید نخواهد شد.
برای تهیه سرکه انگور طی دو مرحله ذیل عمل نمائید:
3-1- مرحله اول:ابتدا انگورها را بشویید و سپس آنرا در ظرف یا بشکه ای قرار دهید.
لازم به ذکر است اگر انگور را چنگ بزنید و لِه کنید و در بشگه بریزید، زمان انجام فرایند تولید سرکه در مرحله اول کاهش می یابد.
سپس بسته به میزان شیرینی انگور می بایست مقداری آب داخل بشکه بریزید.
تقریباً به ازای هر یک کیلو انگور شیرین 150 الی 200 گرم آب به آن اضافه کنید.
اگر شیرینی آن کم باشد، میزان آب کمتری نیاز است.
بشکه حاوی انگور و آب باید مقداری سرخالی باشد تا کف ایجاد شده بر اثر فعل و انفعالات مربوطه سرریز نشود.
پس از ریختن آب به مقدار مشخص، درب بشکه را باید به صورتی که مانع از تردد هوا نگردد، بر روی ظرف قرار دهید، یعنی چون در مراحل تهیه سرکه، واکنش تخمیر نیاز به وجود هوا دارد، نباید درب ظرف سفت و کیپ گردد، بلکه باید جریان هوا کمی برقرار باشد تا در روند تهیه سرکه مشکل ایجاد نشود. 
تذکر بسیار مهم: هرگز در مراحل تولید سرکه نباید درب ظرف یا بشکه را کاملاً به صورت کیپ بگذارید چرا که در صورت در جریان نبودن هوا، هرگز سرکه ترش نخواهد شد.


پشه سرکه: بعد از 4-5 روز از مرحله اول که انگور در حال تغییر شکل است یعنی لک دار شده و در حال گندیدن است، سر و کله حشراتی پیدا می شود که به آنها پشه سرکه یا پشه میوه می گویند. این پشه ها در فرایند تخمیر ماده اولیه و تولید سرکه موثر می باشند.
پشه سرکه حشره  ایست که به بوی تخمیر و سرکه جلب می‏شود و مخمرهای عامل گندیدگی  میوه ها را با خود بر روی میوه های گندیده و یا رسیده حمل کرده و در آنجا کشت می‏دهند و در داخل آنها تخم ریزی می‏کنند.
هر گاه دمای محیط از 25 درجه سانتیگراد پایین بیاید قدرت زاد و ولد این حشرات کم شده و در نهایت در زیر 16 درجه سانتیگراد باعث از بین رفتن پشه ها می‏شود و اگر دمای محیط بالاتر از 30 درجه سانتیگراد نیز باشد باعث عقیم شدن حشره نر ودر نهایت باز منجربه از بین رفتن آنها می‏گردد، پس نتیجه می‏گیریم بهترین دما جهت زندگی این پشه ها 25 درجه سانتیگراد است.


تکان دادن و هم زدن انگورها:بعد از یک هفته که از مرحله اول گذشت، انگورهای در حال تخمیر، حالت جوش پیدا می کنند و کم کم سطح آن بالا می آید. در این زمان برای اینکه انگورهای روی سطح ظرف نیز کاملاً پوسیده شوند، لازم است با یک هم زدن و جابجایی، انگورهای روی سطح بشکه را به هم بزنید تا انگورهای سطح ظرف جای خود را با انگورهای داخل ظرف عوض کنند.
این کار را 2 الی 3 بار در طی مرحله اول انجام دهید.
اگر هوا معتدل باشد، بعد از حدود یک ماه انگورها کاملاً له و شل می گردد و کم کم داخل ظرف ته نشین می شود بطوریکه روی سطح ظرف، مایع حاصله قرار می گیرد. در این زمان روی سطح آن حالت کف و کپک بوجود می آید.
البته بسته به گرمای هوا این مدت زمان، ممکن است کم یا زیاد گردد.
تذکر:- در این حالت، آب انگور، اگر پرمایه باشد اصلاً کپک نمی زند، اگر رنگ کف و کپک ایجاد شده روی سطح مایع، سفید باشد نشان از کم مایه بودن آن است ولی اگر رنگ آن حالت کرم متمایل به قهوه ای باشد، میزان مایه آن جهت تولید سرکه مناسب و اندازه است.
- اگر آب انگور، پرمایه باشد در این حالت طعم تلخی می هد و برای اینکه ترش شود و سرکه ایجاد گردد باید مقداری آب به آن اضافه کرد و آنرا هم زد تا آب با همه محتویات ظرف مخلوط شود.
- اگر آب انگور، کم مایه باشد باید مجدداً مقداری انگور شیرین داخل آن ریخت و بگذاریم بماند تا بعد از مدتی مایه آن اندازه شود یا اینکه باید آنقدر آب آن تبخیر شود تا جهت تولید سرکه، مایه آن به اندازه و میزان مناسب برسد.


پس از ا ایجاد حالت کف و کپک بر روی سطح ظرف و اندازه شدن میزان مایه آب داخل انگور، در پایان مرحله اول یعنی بعد از حدود 50 الی 70 روز از شروع فرایند تولید، باید تفاله انگور را از آب آن جدا نمایید و بگذارید در مرحله دوم کاملاً ترش شده و تبدیل به سرکه شود.
تفاله های انگور را پس از جداسازی از آب آن باید تحت فشار قرار داد تا آب باقی مانده در آن کاملاً گرفته شود، مثلاً می توانید آنها را داخل پارچه توری بگذارید و فشار دهید تا آب از تفاله جدا بشود.
تفاله نهایی انگور را دور بریزید و این مایع گرفته شده از تفاله را به آب قبلی اضافه نمایید.
تفاله برای خوراک دام می تواند مورد استفاده قرار گیرد.
تذکر: برخی از افراد در تهیه سرکه، از نمک، خمیر نان و دیگر مخمرها استفاده می کنند که استفاده از این مواد در تهیه سرکه مورد تایید نمی باشد.

3-2- مرحله دوم:خروجی مرحله اول، آب انگور نامیده می شود که در مرحله دوم تبدیل به سرکه خواهد شد.
در این مرحله باید منتظر ماند تا آب جدا شده از انگور تبدیل به سرکه شود که در این خصوص روی موارد ذیل باید دقت کرد:
- ظرف مورد استفاده باید شیشه ای باشد.
- چون در مراحل تهیه سرکه، انجام واکنش شیمیایی مربوطه نیاز به وجود هوا دارد، نباید درب ظرف سفت و کیپ گردد، بلکه باید جریان هوا کمی برقرار باشد تا در روند تهیه سرکه مشکل ایجاد نشود.
- در یک هوای معتدل، 10 الی 20 روز طول می کشد تا مایع حاصله از مرحله اول، در این مرحله کاملاً ترش و تبدیل به سرکه شود.
- به علت تغییرات حاصله در مواد اولیه در فرایند تولید سرکه بعد از مدتی ته ظرف سرکه، چیزی شبیه گِل، ته نشین می گردد که می بایست آن جرم را از مایع اصلی جدا کرد. برای اینکار سرکه را داخل ظرفی دیگر بریزید تا گِل، ته ظرف قبلی باقی بماند و بتوان آنرا دور ریخت. اینکار را یک تا دوبار بعد از حدود یک هفته از مرحله دوم که مایع به رنگ زلال درآمد انجام می دهیم.
- پس از پایان مرحله دوم، سرکه ترش ترش شده را در ظرف ترجیحاً شیشه ای بریزید و آن را پر کنید و درب آنرا محکم ببندید و در سایه نگهداری کنید.

4- طرز تهیه سرکه خرما یا کشمش:روش تهیه سرکه با استفاده از خرما یا کشمش نیز همانند سرکه انگور است ولی با این تفاوت که میزان آبی که داخل ظرف یا بشگه می ریزند، دو الی سه برابر میزان وزن خرما یا کشمش می باشد که بسته به میزان شیرینی آن دارد، اگر خیلی شیرین نباشند آب کمتری می خواهند.
به طور مثال به ازاء یک کیلو خرمای شیرین، دو الی سه لیتر آب داخل بشکه بریزید. 
در سرکه خرما یا کشمش هم در هفته دوم، یک بار هم بزنید تا خرما یا کشمش های روی سطح ظرف نیز داخل ظرف رفته و سریعتر پوسیده شوند. 
این کار را 2 الی 3 بار دیگر در طی مرحله اول انجام دهید.
برای تهیه سرکه خرما از خرمای شیرین استفاده کنید، البته خرمای شیره دار برای تهیه سرکه بهتر است.
رنگ کشمش نیز هر چه روشن تر باشد، رنگ سرکه اش روشن تر می گردد.
همانند سرکه انگور، پس از ا ایجاد حالت کف و کپک بر روی سطح ظرف و اندازه شدن میزان مایه آب داخل خرما، در پایان مرحله اول یعنی بعد از حدود 50 الی 70 روز از شروع فرایند تولید، باید تفاله خرما را از آب آن جدا نمایید و بگذارید در مرحله دوم کاملاً ترش شده و تبدیل به سرکه شود.


5- طرز تهیه سرکه سیب:برای تهیه سرکه سیب باید از سیب های شیرین استفاده نمود برای اینکار ابتدا سیب ها را شسته و آنرا با چاقو به چند قسمت تقسیم و یا چرخ کنید تا سریع بپوسد و در فرایند تهیه سرکه تسریع گردد.
سیب چرخ کرده را داخل بشکه بریزید تا بعد از مدتی له و نرم شود.
روش تهیه سرکه سیب نیز همانند سرکه انگور است ولی با این تفاوت که به محتوای ماده اولیه داخل ظرف، آب اضافه نمی شود.
ادامه روش تهیه سرکه سیب نیز همانند سرکه انگور است.
تذکر: - اگر سیب شیرین نباشد، مایع حاصله ترش نخواهد شد. لذا باید حتماً از سیب شیرین استفاده شود.
- اگر سیب خیلی آبدار و شیرین باشد، هر یک کیلوگرم سیب حدود 700 گرم سرکه می دهد. در حالت معمول هر یک کیلو گرم سیب حدود نیم کیلو گرم سرکه می دهد.
- اگر اشتباهاً یا به هر دلیلی داخل ظرف سیب مقدار کمی آب اضافه شود، اگر سیب شیرین باشد، فرایند تولید سرکه کمی طولانی تر شده و سرکه دیرتر عمل می آید.

چرا دیسک گردن می‌گیریم؟


بیماری دیسک گردن، مختص زندگی شهرنشینی است. در همه انسان‌ها، فرایند فرسایشی دیسک بین ستون‌مهره‌ها از سن 30 تا 40 سالگی آغاز می‌شود و دیسک به‌تدریج آب خود را از دست می‌دهد و علاوه بر اینکه ارتفاع آن کاهش می‌یابد، انعطاف‌پذیری‌اش نیز کمتر می‌شود. عواملی هم به این فرسایش سرعت می‌بخشند و باعث بروز بیماری دردناک و ناتوان‌کننده‌ای به نام دیسک‌گردن می‌شوند.
دیسک گردن

گردن به قسمتی از بدن مهره‌داران گفته می‌شود که بین سر و تنه قرار می‌گیرد و شامل نسج نرم در بیرون و ستون‌فقرات گردنی و بخشی از نخاع در قسمت وسط آن است.

 

وزن سر را ستون‌مهره‌ و بخشی از آن را نیز عضلات اطراف تحمل می‌کنند.

 


ستون‌فقرات گردنی، بر خلاف دیگر مهره‌های بدن که حرکت کمی در کنار یکدیگر دارند، کاملا متحرک است، بنابراین بیشترین میزان چرخش و حرکات به جلو و عقب را در گردن مشاهده می‌کنیم.

 

گردن از 7 مهره و 8 ریشه عصبی تشکیل شده است. این 8 ریشه کنترل تنفس، حرکات سر روی بدن و حرکات دست را بر عهده دارند و بین هر دو مهره، دیسک قرار گرفته است.

 

ساختمان دیسک از یک حلقه بیرونی و یک هسته مرکزی تشکیل شده است.

 

در اثر ساییدگی دیسک، به‌تدریج حلقه احاطه‌کننده پاره می‌شود و هسته مرکزی از محل پارگی بیرون می‌زند. به این برجستگی، فتق دیسک بین مهره‌ای می‌گویند که باعث فشار روی ریشه‌های عصبی می شود و درد آغاز می‌شود.

صاحبان مشاغلی مثل دندان‌پزشکی و کاربران طولانی‌مدت رایانه که لازم است برای تمرکز و دیدن یک محل خاص مدت‌ها سر و گردن را در وضعیت نامناسبی قرار دهند یا مشاغلی که لرزش طولانی به گردن وارد می‌کنند، مانند کارگرانی که با دریل زمین را سوراخ می‌کنند بیشتر در معرض ابتلا به دیسک گردن هستند

درد دیسک گردن

درد ناشی از دیسک گردن، به دو شکل بروز می‌کند:

 

1- درد مکانیکی

این نوع درد، موضعی است و در خود ستون‌فقرات احساس می‌شود، یا اینکه خیلی نزدیک مهره‌هاست.

بیمار هنگام صبح و برخاستن از خواب، دردی احساس نمی‌کند و به‌تدریج و با افزایش فعالیت روزانه، بر شدت آن افزوده می‌شود، به طوری که شب‌هنگام به اوج خود می‌رسد.

 

2- درد انتشاری

دردهای ریشه‌ای یا انتشاری معمولا در ناحیه دست احساس می‌شوند، یعنی می‌توانند در شانه، بازو، ساعد و کف دست باشند.

 

این نوع درد در بالای دست به صورت احساس برق‌گرفتگی و کوفتگی است و هرچه بیشتر به نوک‌انگشتان نزدیک‌تر می‌شویم، از میزان آن کاسته و علایم بی‌حسی آشکار می‌شود، یعنی وقتی بین انگشت سبابه و شست بیمار کاغذی قرار می‌دهیم، به‌راحتی می‌توانیم کاغذ را از بین انگشتانش خارج کنیم.

 

پزشک از روی انگشت بی‌حس‌شده می‌تواند پی ببرد که آسیب به کدام ریشه عصبی وارد شده است، مثلا بی‌حسی انگشت وسط به معنای صدمه روی ریشه هفتم و بی‌حسی انگشت کوچک، نشانه صدمه به ریشه هشتم گردن است.



بد نشستن هنگام کار با کامپیوتر

چرا به دیسک گردن مبتلا می‌شویم؟

انسان‌ها شغل‌های متعددی دارند و برای انجام بعضی از اعمال باید به مدت طولانی برای انجام آن خود را با شرایط تطبیق دهند. برای فهم بهتر به چند نمونه اشاره می‌کنیم.

 





در صاحبان مشاغلی مثل دندان‌پزشکی، حروف‌نگاری، کاربران طولانی‌مدت رایانه که لازم است برای تمرکز و دیدن یک محل خاص مدت‌ها سر و گردن را در وضعیت نامناسبی قرار دهند یا مشاغلی که لرزش طولانی به گردن وارد می‌کنند، مانند کارگرانی که با دریل زمین را سوراخ می‌کنند، به مدت طولانی نیروی زیادی به سر و گردن وارد می‌شود و به آن صدمه می‌خورد.

 

یکی از ورزش‌های کلاسیک در فرهنگ ما، کشتی است. کشتی‌‌گیران به دلیل وضعیت خاص هنگام کشتی گرفتن مثل پل زدن و انجام بعضی از فن‌ها، فشار زیادی به ستون‌فقرات گردنی‌شان وارد می‌کنند. به همین دلیل قبل از انتخاب ورزش کشتی بهتر است قوس کانال ستون‌فقرات از نظر استاندارد بررسی شود تا اگر در اثر آسیب،کانال نخاع کمی تنگ‌تر شود، عارضه چندانی پدید نیاید.

برخی از افراد هم به‌طور مادرزادی دچار ناهنجاری‌های ستون‌فقرات هستند.

 

تشخیص دیسک گردن

وقتی علایم و نشانه‌ها، دیسک‌گردن را نشان می‌دهد، باید بررسی‌های تکمیلی آغاز شود.

رادیوگرافی ساده، ام‌آرآی و نوار عصب اطلاعات بیشتری می‌دهد و با کنار هم قرار دادن یافته‌ها، تصمیم درستی نیز برای درمان گرفته می‌شود.

 

درمان دیسک گردن

1- درمان نگهدارنده

با رعایت نکته‌های بسیار ساده و جزیی می‌توان بیماری را درمان کرد. در بیرون‌زدگی دیسک، بلافاصله سیستم التهابی بدن فعال می‌شود و بدن هم به‌طور خودکار آن را خنثی می‌کند.

دیسک گردن یک بیماری خودمحدودشونده است و با مداخلات بهینه‌سازی فرایند شغلی و وضعیت‌های مناسب هنگام کار، بهبودی حاصل می‌شود

بی‌حرکت‌ نگه‌داشتن گردن بسیار مفید است، زیرا فشار وارده کمتر می‌شود و به مرور بیرون‌زدگی سر جای اول خود برمی‌گردد.

برای این کار گردن‌بندهای طبی وجود دارد. همچنین برای تقویت عضلات و قوی‌تر کردن آن تمرینات ورزشی کمک می‌کند تا روند بهبودی سریع‌تر طی شود.

 

2- درمان جراحی

اگر بعد از درمان‌های نگهدارنده همچنان علایم بیماری ادامه یابد، درمان جراحی ضرورت می‌یابد، اما چه بیمارانی به جراحی نیاز دارند؟

افراد زیر باید جراحی کنند:

 

- افرادی که نقص پیشرونده دارند، یعنی دیسک گردن آنقدر شدید است که حتی در راه رفتن نیز دچار مشکل شده‌اند و احساس می‌کنند هنگام راه رفتن، روی برف یا روی ابر قدم برمی‌دارند، یا زمین می‌‌‌خورند و دست‌هایشان قدرت انجام هیچ کاری ندارد و دچار نقص عصبی شده‌اند.

 

- گروهی که هیچ علایم عصبی ندارند، فقط از درد شدید و ناتوان‌کننده رنج می‌برند و به درمان با وجود همه اقدام‌ها پاسخ نمی‌دهند و شدت درد باعث افت کیفیت زندگی‌شان شده است.

 

- برای برگرداندن بیمارانی که کاملا با استراحت بهبود می‌یابند، ولی وقتی به محل کارشان بازمی‌گردند، دوباره همه علایم آغاز می‌شود.


فهرست اسامی88صورت فلکی

فهرست اسامی88صورت فلکی

 فهرست اسامی88صورت فلکی
مترجم: الهام سجادیفر




 
1-آبمار
Hydrus
نام های دیگر در متون فارسی: مار آبی، نرمار، هیه الماء
2-آتشدان
Ara
نام های دیگر در متون فارسی: مجمره، عودسوز، محراب نفاطه، الببغاء
3-ارابه ران
Auriga
نام های دیگر در متون فارسی: ممسک الاعنه، ممسک العنان، عناندار، صاحب المعز
4-اژدها
Draco
نام های دیگر در متون فارسی: تنین، جوزهر(عربی شده گوزهرفارسی)، هَشتَنبَر
5-اسب بزرگ
Pegasus
نام های دیگر در متون فارسی: فرس اعظم، فرس ثانی، اسب بالدار
6-اسب کوچک
Equuleus
نام های دیگر در متون فارسی: فرس اول، قطعه الفرس، پاره اسب
7-اسکنه
Cealum
نام های دیگر در متون فارسی: قلم
8-آفتاب پرست
Chamaeleon
نام های دیگر در متون فارسی: حرباء
9-بادبان
Vela
نام های دیگر در متون فارسی: شراع
10-بزغاله
Capricornus
نام های دیگر در متون فارسی: جُدَی، بُزیچه چرخ، بزدریایی، بزماهی
11-برساووش
Perseus
نام های دیگر در متون فارسی: بَرَنده سر دیو، برنده سر غول، سوار، حامل رأس الغول
12-بره
Aries
نام های دیگر در متون فارسی: حَمَل
13-پیاله
Crater
نام های دیگر در متون فارسی: جام، کاسه بزرگ، باطیه، معلف
14-پیکان
Sagitta
نام های دیگر در متون فارسی: تیر، سهم
15-تاج جنوبی
Corona Australis
نام های دیگر در متون فارسی: اکلیل جنوبی، افسر، قبه
16-تاج شمالی
Corona Borealis
نام های دیگر در متون فارسی: فکّه، اکلیل شمالی، کاسه درویشان، کاسه یتیمان
17-تازی ها
Canes Venatici
نام های دیگر در متون فارسی: سگ های تازی، سگ های شکاری
18-ترازو
Libra
نام های دیگر در متون فارسی: میزان، پله
19-تک شاخ
Monocerus
نام های دیگر در متون فارسی: -
20-تلسکوپ
Telescopium
نام های دیگر در متون فارسی: -
21-تلمبه
Antlia
نام های دیگر در متون فارسی: مفرغه ی الهواء، تلمبه بادی
22-تور
Reticulum
نام های دیگر در متون فارسی: تورماهیگیری، تاربست، شبکه
23-توکان
Tucana
نام های دیگر در متون فارسی: طوقان
24-جوی
Eridanus
نام های دیگر در متون فارسی: نهر، رودخانه فلکی، نهرالاردن
25-چلپاسه
Lacerta
نام های دیگر در متون فارسی: سوسمار، مارمولک، بزمجه
26-چلیپا
Crux
نام های دیگر در متون فارسی: صلیب جنوبی
27-خرچنگ
Cancer
نام های دیگر در متون فارسی: سرطان
28-خرس بزرگ
Ursa Major
نام های دیگر در متون فارسی: دب اکبر، هفت اورنگ، ارابه داوود، بنات نعش کبری
29-خرس کوچک
Ursa Minor
نام های دیگر در متون فارسی: دب اصغر، هفت اورنگ کوچک، سریر فلک
30-خرگوش
Lepus
نام های دیگر در متون فارسی: اَرنَب
31-دُرنا
Grus
نام های دیگر در متون فارسی: -
32-دلفین
Delphinus
نام های دیگر در متون فارسی: -
33-دَلو
Aquarius
نام های دیگر در متون فارسی: ریزنده آب، ساکب الماء، دال
34-دوپرگار
Circinus
نام های دیگر در متون فارسی: پرگار
35-دوپیکر
Gemini
نام های دیگر در متون فارسی: جوزا، تؤمان
36-دوشیزه
Virgo
نام های دیگر در متون فارسی: عذرا، خوشه، سنبله
37-ذات الکرسی
Cassiopeia
نام های دیگر در متون فارسی: خداوند کرسی، سرور تخت
38-روباهک
Vulpecula
نام های دیگر در متون فارسی: روباه، ثعلب
39-زانو زده
Hercules
نام های دیگر در متون فارسی: برزانو نشسته، الجاثی علی رکبتیه، پهلوان، راقص
40-زرافه
Camelopardalis
نام های دیگر در متون فارسی: -
41-زن بر زنجیر
Andromeda
نام های دیگر در متون فارسی: اِمرأه المُسلسله، ناقه، زن زنجیری، زن در زنجیر، شاهزاده
42-ساعت
Horologium
نام های دیگر در متون فارسی: -
43-سپر
Scutum
نام های دیگر در متون فارسی: -
44-سکستان
Sextans
نام های دیگر در متون فارسی: السدس
45-سگ بزرگ
Canis Major
نام های دیگر در متون فارسی: کلب اکبر، کلب الجبار، سگ کلان
46-سگ کوچک
Canis Minor
نام های دیگر در متون فارسی: کلب اصغر، کلب مقدم، الغمیصاء، تریشگ
47-سنگتراش
Sculptor
نام های دیگر در متون فارسی: کارگاه، حَجَار
48-سه پایه(نقاش)
Pictor
نام های دیگر در متون فارسی: آله المصور
49-سه سو
Triangulum
نام های دیگر در متون فارسی: مثلث، الشراط
50-سیاه گوش
Lynx
نام های دیگر در متون فارسی: وشق
51-سیمرغ
Phoenix
نام های دیگر در متون فارسی: عنقاء، ققنوس
52-شاه تخته
Carina
نام های دیگر در متون فارسی: کشتی، تیرحمال، السفینه الطائر
53-شکارچی
Orion
نام های دیگر در متون فارسی: جبار، راعی، النس، بزرگ منش
54-شَلیاق
Lyra
نام های دیگر در متون فارسی: چنگ رومی، دیگ پایه، یک پایه، سه پایه، لورا (از لاتین)
55-شیر
Leo
نام های دیگر در متون فارسی: اسد، شیرسپهر
56-شیرکوچک
Leo Mintor
نام های دیگر در متون فارسی: اسد اصغر
57-طاووس
Pavo
نام های دیگر در متون فارسی: -
58-عقاب
Aquila
نام های دیگر در متون فارسی: -
59-قطبنما
Pyxis
نام های دیگر در متون فارسی: -
60-قنطورس
Centaurus
نام های دیگر در متون فارسی: سنطوروس، ظلیم
61-قیفاووس
Cepheus
نام های دیگر در متون فارسی: سلطان، ملتهب
62-کبوتر
Columba
نام های دیگر در متون فارسی: حمامه
63-کژدم
Scorpius
نام های دیگر در متون فارسی: عقرب
64-کشتی دم
Puppis
نام های دیگر در متون فارسی: دنباله کشتی
65-کلاغ
Corvus
نام های دیگر در متون فارسی: غُراب، زاغ
66-کمان
Sagittarius
نام های دیگر در متون فارسی: قوس، رامی، کماندار، کمانگیر، تیرانداز، نیم اسب
67-کوره
Fornax
نام های دیگر در متون فارسی: تنور
68-کوهمیز
Mensa
نام های دیگر در متون فارسی: میز، میز صحرائی
69-گاو
Taurus
نام های دیگر در متون فارسی: ثور
70-گاوران
Bootes
نام های دیگر در متون فارسی: عوّا، گاو چران، بقار، صیّاح، حارس الشمال
71-گرگ
Lupus
نام های دیگر در متون فارسی: سبع
72-گونیا
Norma
نام های دیگر در متون فارسی: خط کش، تراز
73-گیسو
Coma Berenices
نام های دیگر در متون فارسی: گیسوان برنیکه
74-مار
Serpens
نام های دیگر در متون فارسی: حیّه
75-مار باریک
Hydra
نام های دیگر در متون فارسی: شجاع
76-مارافسای
Ophiuchus
نام های دیگر در متون فارسی: حوّاء، حامل مار
77-ماکیان
Cygnus
نام های دیگر در متون فارسی: دجاجه، قو، مرغ، طایر، اوزالعراقی، الفوارس
78-ماهی
Pisces
نام های دیگر در متون فارسی: حوت، حوتین، سمکه، دوماهی، ماهی سپهر
79-ماهی پرنده
Volans
نام های دیگر در متون فارسی: -
80-ماهی جنوب
Piscis Austrinus
نام های دیگر در متون فارسی: حوت جنوبی
81-ماهی زرین
Dorado
نام های دیگر در متون فارسی: ماهی طلایی، طلاماهی، ابوسیف
82-مثلث جنوبی
Triagulum Australe
نام های دیگر در متون فارسی: -
83-مرغ بهشتی
Apus
نام های دیگر در متون فارسی: پرنده بهشتی
84-مگس جنوبی
Musca
نام های دیگر در متون فارسی: مگس، ذبابه
85-میکروسکوپ
Microscopium
نام های دیگر در متون فارسی: -
86-نهنگ
Cetus
نام های دیگر در متون فارسی: قیطُس، هیولای دریایی، مجمع الکواکب، کَهت
87-هَشتَک
Octans
نام های دیگر در متون فارسی: ثُمن، اُکتان
88-هندی
Indus
نام های دیگر در متون فارسی: -

به شتر نگاه کنید

به شتر نگاه کنید

به شتر نگاه کنید





 

 

پدیده ای که عرب به آن کشتی صحرا می گوید و قرآن ما را به تدبر در آفرینشش دعوت کرده

اگر همه درختان روی زمین قلم شوند و دریا برای آن مرکب گردد و هفت دریا به آن افزوده شود. اینها همه تمام می شوند ولی کلمات خدا تمام نمی شوند. خداوند توانا و حکیم است». حواستان به بیست و هفتمین آیه سوره مبارکه لقمان باشد. فکرش را بکنید اگر قرار بود از میان همه آفرینش های خدا فقط از یک حیوان به ظاهر معمولی بنویسیم، چقدر قلم و مرکب لازم بود؟ معروف ترین نام بردن از شتر در قرآن کریم، مربوط به آیه هفدهم سوره غاشیه است. آنجا که می فرماید:« افلاینظرون الی الابل کیف خلقت/ چرا به شتر نمی نگرند که چگونه آفریده شده است؟» البته هم کلمه «ابل» و هم کلمات دیگری که شتر اطلاق می شوند. در قرآن تکرار شده اند اما خداوند در این سوره همردیف با خلقت انسان کوه و زمین، از شتر نام می برد: «و به آسمان نگه نمی کنند که چگونه برافراشته شده است؟ و به کوه ها نمی نگرند که چگونه نصب و پا برجا شده اند؟ و به زمین نمی نگرند که چگونه پهن و گسترانیده شده است؟» لحنی که انگار شبیه به توبیخ و تذکر هم هست؛ اما چرا شتر؟

1. کشتی صحرا

شتر تقریباً در 7000 سال پیش اهل شده و از 2000 سال پیش تاکنون هیچگونه شتر یک کوهانه وحشی ای در دنیا دیده نشده است. شتر دوکوهانه تا پیش از 5000 سال پیش اهلی نشده بود و هنوز نوع وحشی آن در صحرای گبی در مغولستان وجود دارد ولی شتر دو کوهانه مانند شتر یک کوهانه در توسعه تمدن در مناطق بیابانی مؤثر بوده است. اعراب به شتر که گاهی در متون فارسی از آن به اسم «اُشتر» یاد شده «ابل» می گویند. البته این عمومی ترین لغت اعراب برای شتر است و این حیوان در عربی به نام های دیگری هم شناخته می شود.
شترها شامل دو گونه از شترهای کوهاندار که در آفریقا و آسیا به چشم می خورند و همچنین شترهای بدون کوهان آمریکایی می شود. شترهای کوهاندار دارای قدرت مافوق تصوری در زمینه مقاومت در مقابل شرایط سخت کویری، بدون نوشیدن آب برای مدت طولانی هستند. شترهایی که از بوته های خار کویری تغذیه می کنند، در سفرهای طولانی مدت می توانند بدون آب زنده بمانند. کوهان این شترها سلول های چربی را ذخیره کرده و در زمان نبودن غذا از آن به عنوان منبع انرژی استفاده می کند.
قوم عرب از گذشته به شتر اهمیت زیادی می داد. وقتی حیوانی 170 تا 270 کیلو بار را با سرعتی معادل 4 تا 5 کیلومتر در ساعت حمل کند و بعد از 5 روز راهپیمایی نیاز به آب و غذا داشته باشد، باید هم مورد توجه و حتی احترام قرار گیرد. برای همین است که اعراب به شتر لقب «کشتی صحرا» ( سفینه الصحرا) داده اند. برای آنها شتر اهمیت زیادی داشته و دارد. ملاک ثروت و قدرت یک قبیله شترهایش بود و زندگی در آن شرایط بدون شتر، حتماً چیز بزرگی کم داشت. عمر شترداری به درازای تاریخ زندگی اعراب در شنزارهای گرم و خشک جزیزه العرب و صحرهای شمال و شرق آفریقاست. اعراب در قرون گذشته از گوشت شترها می خوردند، از پشم و پوست آنها استفاده می کردند و در جنگ ها و در طول مسیر سوارشان می شدند. همین حالا در جنوب ایران هم می بیند که شتر و نخل چقدر مورد احترامند. شاید اصلاً برای همین است که واحد شمارش این دو شگفتی خلقت، همان واحد شمارش آدمیزاد است؛ یعنی نفر. جالب اینکه حضرت علی (ع) در نهج البلاغه بارها اشاراتی به نخل و شتر دارند و در مثال هایشان مخصوصاً از شتر بسیار استفاده کرده اند.

2. اهمیت شتر

سازگاری شتر با محیط زیستش به نحوی است که حفظ تعادل مایع در بدنش در هماهنگی کامل با عمل دیگر باخته ها در شرایط سخت خشکی است؛ آنچه که نبودنش در دیگر جانوران باعث مرگشان در همان شرایط می گردد. کوهان برجسته شتر یکی دیگر از بخش های مهم بدن این حیوان است که با شرایط محیطی هماهنگی کامل دارد. شاید تصور کنید کوهان محل اندوختن آب است؛ در حالی که اینجا محلی برای اندوختن حدود 50 کیلو چربی با دو عملکرد متفاوت است: یکی به عنوان عایق گرما در پرتو سوزان خورشید و دیگری اندوخته ای از انرژی و آب.
زمانی که چربی می سوزد، هیدروژنی آزاد می شود که با اکسیژن موجود در هوا ترکیب شده و تولید آب می کند؛ چیزی حدود 21 لیتر آب از 20 کیلو چربی.
شتر به غیر از باربری، عرضه کننده یک رشته تولیدات مهم است. شتر شیری بسیار چرب و پر از مواد غذایی دارد، گوشتش خوراکی است و از پوستش کمربند، لباس و... می سازند. پشم شتر برای تولید فرش و چادر مناسب است. حتی از مدفوعش هم برای سوخت استفاده می کنند و این یعنی کمتر قسمتی از شتر وجود دارد که بی مصرف و دور انداختنی باشد بی جهت نیست که قبایل بادیه نشین تصور می کنند که شتر گرانبهاترین دارایی شان است.

3. وقتی آب نمی خورند.

برای هر جانوری خطرناک است که خشکی بدنش به حدی برسد که خونش به تدریج غلیظ شود. این بدان معنی است که همه چیز به صورت کند در بدن جانورگردش می کند و نتیجه اش گرمازدگی و به دنبال آن مرگ است. شتر از این کار پرهیز می کند، چون مقدار آلبومین خونش همزمان با گرم شدن هوا افزایش می یابد. آلبومین پروتینی است که خاصیت جذب آب را دارد. این پروتئین در بدن و دستگاه گوارش، غذا را زهکشی و مراقبت می کند که جریان خون جانور آخرین بخش برای خشک شدن باشد. توانایی شتر در ثابت نگه داشتن مقدار آب در خون به نحوی تکامل یافته که می تواند 30 درصد از وزن خود را در زمان از دست دادن آب کم کند، که چیزی معادل 150 تا 200 لیتر آب است.

4. تولیدمثل

شتر نر بر خلاف شتر ماده دارای فصل جفتگیری است. فصل جفتگیری در نیم کره شمالی در ماه های آخر فصل زمستان است و دوره یا فصل مستی شتر نامیده می شود. معمولاً بزرگ ترین و قوی ترین شتر گله اقدام به باروری شتران ماده می کند.
باروری شتر ماده در 4 سالگی شروع می شود و ممکن است تا 15 سالگی زاد و ولد کند. معمولاً شتر ماده هر دو سال یک بار می زاید و مدت حاملگی اش حدود یک سال به طول می انجامد. شتر ماده به مدت 6 تا 12 ماه از بچه اش نگهداری می کند. بچه شتر هنگام تولد ضعیف و ناتوان است ولی 24 ساعت پس از تولد می تواند با مادرش راه برود. شتر ماده روزانه 4/5 لیتر شیر می دهد و این میزان شیر بر حسب میزان تغذیه شتر و وضعیت سلامتی او تغییر می یابد. بچه شتر معمولاً در 15 ماهگی از شیر گرفته می شود.

5. شتر بارکش

هنگامی که شتر 3 ساله می شود، می تواند بارهایی به وزن 125 تا 255 کیلو و برای مسافت 23 کیلومتر در روز را حمل کند. این توانایی شتر سالم در شرایط معمولی است. بعضی ها با تغذیه مناسب، توانایی شتر را بالاتر هم می برند.
سرعت شتر در شرایط مناسب 4/5 کیلومتر در ساعت است اما شترِ سواری می تواند 125 کیلو بار را بردارد و با سرعت 7/5 تا 9 کیلومتر در ساعت حرکت کرده و در روز مسافتی معادل 48 کیلومتر را بپیماید شترها تا 15 الی 20 سالگی می توانند بارهای سنگین را حمل کنند و در 30 سالگی یا بیشتر می توانند بعضی از کارهای سبک را انجام دهند. بعضی از شترها ممکن است تا 50 سالگی عمر کنند.

6. شیر شتر

شاید حالا اعراب دیگر مثل گذشته به شتر احتیاجی نداشته باشند. آنها لباس های مارک دار می پوشند و پول نفت هم بهترین ماشین ها بیابانگرد را در اختیار شان گذاشته اما غربی ها در سال های اخیر تازه به شتر توجه کرده اند. بدین ترتیب ممکن است شیر شتر به عنوان تازه ترین اغذیه مقوی وارد بازارها شود. و قفسه مغازه های فروشنده مواد غذایی سالم را پر کند. شیر سرشار از ویتامین B و C است و 10 برابر شیر گاوه، آهن دارد. شیر شتر که کمی شورتر از شیر معمولی است، به صورت گسترده ای در جهان عرب مصرف می شود و برای تولید پنیر بسیار مناسب است. برخی از مهم ترین پخش کنندگان مواد غذایی برای فروش این محصول در بریتانیا ابراز علاقه کرده اند. علاوه بر مواد معدنی و ویتامین، تحقیقات نشان داده که پادتن های موجود در شیر شتر ممکن است برای غلبه بر بیماری هایی نظیر سرطان، ایدز، آلزایمر و هپاتیت C مفید واقع شوند. در همین حال، تحقیقات برای یافتن نقش آن در کاهش تأثیر دیابت و بیماری های قلبی نیز ادامه دارد. سازمان خوار و بار جهانی از تولیدکنندگان خواسته فروش این محصول به غرب را آغاز کنند.

7. یک قطره از دریا

درباره شتر خیلی چیزها می شود گفت. در مباحث تاریخی می شود سراغ معروف ترین شترهای تاریخ رفت؛ از شتر حضرت صالح (ع) گرفته تا شتر سرخ موی که همان «جمل» باشد. می شود از شگفتی های آفرینش در تفاوت شترهای دو کوهانه و یک کوهانه نوشت؛ از اسرار جفتگیری تا اینکه چرا به دستور اسلام اول باید شتر را نحر و بعد ذبح کرد و البته خیلی چیزهای دیگر. آیا همه آنچه درباره شتر هست، همین هایی بود که ما گفتیم یا می توانستیم بگوئیم؟ ویلیامز جیمز، فیلسوف و روانشناس شهیر می گوید: «علم ما همچون قطره است و جهل ما همچون دریایی عظیم.»
شاید بشود جمله او را نه درباره همه علم بلکه حتی فقط در اسرار آفرینش شتر به کار برد. امروزه شاید کاربرد شتر در برخی از نقاط جهان، به اندازه یک وسیله برای حمل مواد مخدر و طلای قاچاق پایین آمده باشد اما همچنان بام ذهن آدمی، حیات خانه خداست و شاید هرگز بشر آنچه را باید درباره آفرینش شتر بداند، نداند؛ چهان هستی پیشکش. دانشی هم اگر هست، باز باید گفت خدایا! ما دانشی نداریم و چیزی نمی دانیم، مگر آنکه خودت به ما آموخته باشی.

8. همه نام های شتر در قرآن

قرآن کریم 13 بار از شتر با نام های ابل، بعیر، جمل و ناقه یاد کرده است. در قرآن کریم کلمه «انعام» بارها به کار رفته است. در آیات و روایات، «انعام» به معنای گاو و گوسفند و شتر است. در آیت و روایات، «انعام» به معنای گاو و گوسفند و شتر است اما کسانی مانند راغب اصفهانی در کتاب «مفردات» خود و همچنین مفسرینی مانند صاحب «مجمع البیان» گفته اند معنای اصلی انعام، شتر است و زمانی به گاو و گوسفند اطلاق می شود که شتر جزو آنها باشد. هر چه باشد در تمامی آیات مربوط به انعام، از انعام به آیت، عبرت و نعمت یاد شده و قطع به یقین شتر نیز جزو آن است. در زبان عرب، با توجه به صفات شتر نام های مختلفی بر آن نهاده شده که هر اسم خصوصیتی دارد. قرآن کریم نیز به راحتی از این نام ها مانند بحیره، بدن، سائبه، حام، ضامر و عشار اشاره کرده است. با مهم ترین نام های شتر که در قرآن به آنها اشاره شده آشنا شوید:

بحیره

به ماده شتری گفته می شود که پنج بچه شتر زاییده باشد و آخرین شان نر باشد. چنین شتری برای اعراب جاهلی مورد احترام بوده، به طوری که برای سواری یا بارکشی از آن استفاده نمی کردند. پشم و کرکش را نمی چیدند و از هیچ آب و گیاهی منعش نمی کردند؛ کسی هم حق آزار او را نداشت. چنین شتری برای آنکه شناخته شود گوشش را چاک می دادند. واژه بحیره در آیه 103 سوره مائده آمده است.

بدن

به معنای شتر قوی هیکل و چاق است که برای قربانی کردن به مکه و منا برده می شود و جمع آن بدنه است. در آیه 36 سوره حج به واژه بدن اشاره شده؛ «شتران قربانی را برای شما از شعائر خدا قرار دادیم. شما را در آن خیری هست.»

سائبه

اعراب جاهلی برای سائبه چند معنی بیان کرده اند:
1- شتری که عرب جاهلی برای بت ها آزاد می کرد.
2- شتری که به واسطه نذر آزاد می شد و از شیر و پشمش استفاده نمی کرد و بر آن سوار نمی شدند.
در آیه 103 سوره مائده آمده است: « خداوند درباره بحیره، سائبه وصیله و حام حکمی نکرده است ولی کافران بر خدا دروغ می بندند و بیشترین شان بی خردند».

حام

در دوران جاهلیت به شتر نری که از صلب و پشتش 10 بچه شتر به وجود آمده بود «حام» می گفتند. این شتر را آزاد می کردند و کسی حق سوار شدن و استفاده از آن را نداشت.
خدا در آیه 103 سوره مائده که در بالا به آن اشاره شد، از این نوع شتر هم یاد کرده است.

ضامر

به شتری که بر اثر بار کشیدن یا سوار شدن، لاغر شده باشد و همچنین به شتری که راه طولانی طی کرده و به مکه و حرم رسیده باشد «ضامر» گفته می شود.
واژه ضامر در آیه 27 سوره حج آمده است: « و مردم را به حج فراخوان تا پیاده یا سوار بر شتران تکیده از راه های دور نزد تو بیایند.»

عشار

به ماده شتری که 10 ماهه آبستن باشد یا بچه زاییده باشد «عشار» گفته می شود. چنین شتری مهم ترین و ارزشمندترین ثروت عرب بوده است.
واژه عشار در آیه 4 سوره تکویر بدین گونه آمده است: « و چون شتران آبستن به حال خود رها شوند.»

نعم

همان طور که گفته شد اصلی ترین مصداق در نظر گرفته شده برای «نعم» شتر است. نعم به شتری می گویند که آرام و بدون سر و صدا حرکت می کند. در آیه 95 سوره مائده واژه نعم آمده است.

کارخانه عسل سازی یک حشره!

کارخانه عسل سازی یک حشره! درباره زنبور عسل که خدا می گوید ما مردم از عسلش استفاده می کنیم اما به خلقتش توجهی نداریم برای بیشتر ما زنبور عسل مساوی همان عسل است که البته خیلی وقت ها، عسل طبیعی اش هم به دست مان نمی رسد. یا اینکه تا می گویند زنبور عسل، یاد «هاچ» می افتیم. خیلی که بخواهیم فکر کنیم، یاد نظم و زندگی اجتماعی شان می افتیم و درس های کتاب علوم. اما شگفتی های زنبور عسل یکی دو تا نیست. همین که یکی از سوره های قرآن به نام زنبور عسل است، یعنی باید بدانیم که ماجرا چقدر جدی است. این هفته سراغ زنبور عسل رفته ایم؛ باز هم به قدر قوه درک خودمان که البته خیلی هم کم است. به طور کلی زنبورهای عسل را می شود به 3 دسته تقسیم کرد: 1- ملکه که تخم می گذارد. 2- نرها که کارشان فقط بارور کردن ملکه جدید است. 3- کارگران که ماده های عقیم هستند و انواع متعددی دارند. بدن زنبور عسل به طور متراکم از موهایی پوشیده شده و دارای تارهای جانبی کوتاه است. این موها به راحتی دانه های گرده را می گیرند. در چشم ها و پاهای او، موهایی صاف وجود دارد و پاهای جلویی در حاشیه ساق، موهای راست و خشن و کوتاهی دارد که برای تمیز کردن چشم ها از گرده گل به کار می رود؛ چیزی شبیه به یک برس چشمی. بال های زنبور هنگام پرواز، به وسیله قلاب هایی با هم درگیر می شوند. این بال ها 400 بار در ثانیه تکان می خورند. آرواره های زیرین در زنبورهای کارگر صاف هستند و برای جمع آوری گرده و ساختن شاخه ها به کار می روند. آرواره های بالایی هم شبیه قاشقک های طویلی هستند که با آنها، گرده های گل جمع آوری می شوند. لب پایینی حیوان تبدیل به خرطوم می شود و مایه شهد در اثر عمل مکندگی حلق به درون چینه دان بزرگ یا معده زنبور عسل کشیده می شود. این یعنی اینکه زنبور دو معده دارد یکی برای عسل و آن یکی برای بقیه چیزها! 4 لب مثلثی دریچه ای را درست می کند و از ورود عسل به معده دیگر جلوگیری می کند. البته هر وقت بدن حیوان نیاز به تغذیه داشته باشد، راه برای ورود عسل به معده باز می شود تا زنبور هم چیزی از آن خودش درست می کند بخورد. زنبور عسل با همه ریزی اش، روده باریک و درازی دارد. در انتهای بدن هم عضو سوزنی شکلی وجود دارد که فقط در کارگران و ملکه ها دیده می شود. حس بویایی در زنبوران عسل بسیار قوی است و چشم هایشان دارای تعداد فراوانی واحد بینایی است. البته این موجود مغز نسبتاً بزرگی هم دارد. با این همه زنبوران عسل توانایی تشخیص رنگ قرمز و سیاه از هم را ندارند. چرا؟ خدا می داند. گرده زنبور عسل یا همام موم، دارای انواع ویتامین است. گرده شامل قندهای احیاکننده است و تمام اسیدهای آمینه ضروری مورد نیاز انسان در ترکیب پروتئینی موم وجود دارد. عصاره عسل هم حاوی چربی ها، روغن ها، ویتامین ها و هورمون رشد است. دانه گرده در پزشکی اهمیت خاصی دارد. در درمان بیماری های پروستات و آلرژی و در حال بی اشتهایی از داروهایی که از دانه گرده ساخته می شوند، استفاده می کنند. دانه گرده به عنوان مکمل غذایی به کار می رود و از آن در رفع چین و چروک و لکه های صورت استفاده می شود. حتی از نیش زنبور هم به علت خاصیت قلیایی و اسیدی بودن آن، در درمان بیماری ها استفاده می کنند. ممکن است گل هایی که زنبور روی آنها می نشیند، تلخ باشند اما در بدن حیوان دستگاهی هست که مواد تلخ را جذب می کند. عسل طبیعی زنبور اگر هزار سال هم بگذرد، میکروب قبول نمی کند. زنبور عسل سالم ترین مواد عالم را به صورت ضد میکروب می سازد و برای همین هم پزشکان عسل را برای میکروب زدایی از بدن توصیه می کنند. تولید مثل زنبور ها دو ضلع دارد؛ کار اصلی را ملکه انجام می دهد و زنبورهای نر او را در این امر یاری می کنند. ملکه جوان 6 روز بعد از بیرون آمدن، با یک زنبور نر جفت گیری می کند. اندام های جفت گیری نر پاره شده و در کیسه ی تناسلی ملکه باقی می مانند تا اینکه بعد از باز گشتن به کندو، کارگران آن را از بین می برند. وقتی تخمدان های ملکه پر شد و شکم را پر کرد، ظرف دو روز تخمگذاری شروع می شود. از تخم های لقاح نیافته، زنبورهای نر و از لقاح یافته ها، زنبورهای ماده به وجود می آیند. شگفتی های بیشتر زنبورهای عسل تقسیم کاری عجیب و البته بامزه ای بین خودشان دارند. ملکه زنبور عسل تخم ریزی می کند. جثه او از زنبوران دیگر درشت تر است و موقعیت مخصوصی دارد. برخی از زنبورها مامورند تا درجه حرارت داخل کندو را در حال تعادل نگه دارند، برای از آنها مامور ساخت و مرمت کندو هستند؛ کارگرانی نیز که مسئول نوشیدن شهد گل ها هستند، از کندو بیرون می روند و هر کدام از نوع مخصوصی از گل ها استفاده می کنند. زنبورها برای رسیدن به منطقه گل ها گاهی راهشان را نشانه گذاری می کنند و با پراکندن بوهای مختلف در مسیر، راه را چنان مشخص می کنند که کمتر امکان دارد زنبوری سرگردان شود. آنها شیره گل ها را به بعضی از حفره های داخل بدن خود می فرستند. در آنجا که مثل یک کارخانه کوچک مواد شیمیایی می ماند، شهد گل تغییر می کند و در فرایندی که البته عقل من و شما به آن قد نمی دهد، به عسل تبدیل می شود. کار به اینجا ختم نمی شود و زنبورها مجدداً عسل ساخته شده را از بدن خود بیرون می فرستند. رنگ عسل بسته به آنکه زنبور بر روی کدام گل یا میوه نشسته و از آن بهره گیری کرده باشد، متفاوت است. زنبورها در ساختن عسل آنچنان ماهرانه عمل می کنند که خواص درمانی و دارویی گیاهان کاملاً به عسل منتقل می شود. به همین دلیل عسل دارای بسیاری از خواص درمانی گل ها و گیاهان روی زمین است. خلقت پیچیده حجم کار و فعالیت در نظر زنبورهای عسل بسیار بالاست. آنها چنان کار می کنند که هیچ چیز نمی تواند جلوی فعالیت خستگی ناپذیرشان را بگیرد. دانشمندان متوجه شده اند گرسنگی و نیاز، آنها را مجبور به کار نمی کند. چون دو یا سه گل برای تغذیه شبانه روزی این حشره قانع کافی است. او فقط در یک ساعت می تواند آذوقه چند هفته را از 300 گل تهیه کند. بنابراین سیستم بدن آنها به گونه ای طراحی شده که انگار عاشق کارند. در نتیجه همین عشق به کار است که موجودات دیگر از دسترنج شان استفاده می کنند. از یک کندو شاید بتوان تا 40 کیلو عسل تهیه کرد. یکی دیگر از خدمات زنبور عسل، گرده افشانی و تکثیر گیاهان است. او بیش از حشرات دیگر عامل نقل و انتقال گرده گل هاست. کشاورزان و باغداران باتجربه همیشه در گوشه و کنار کشتزار و باغ خود چند کندوی زنبور عسل دارند تا برایشان کار گرده افشانی گل ها و گیاهان را انجام دهند. زیست شناسان می گویند از بین رفتن زنبور عسل مساوی نابودی هزاران نوع از گیاهان، گل ها و میوه ها خواهد بود. زنبورهای عسل همچنین نسبت به نظافت و پاکیزگی بسیار حساسند. آنها هرگز روی نقاط آلوده و کثیف نمی نشینند. اگر یکی از آنها چنین خطایی کرد، وقتی بخواهد وارد کندو شود، زنبورهای محافظ از ورودش جلوگیری می کنند. در برخی از فیلم های تهیه شده از زندگی زنبورهای عسل دیده شده که گاهی زنبور آلوده، توسط زنبورهای محافظ با خشونت کشته می شود. برخی از کارشناسان توصیه می کنند عسل را نباید در ظرف های فلزی ذخیره کرد. جالب این است که قرآن هنگامی که از زنبورهای عسل سخن می گوید، از خانه آنها تنها در سنگ و چوب یاد می کند. 460 رشته علم در یک مغز کوچک در آیات قرآن به وضوح به هوش و شگفتی زنبور عسل اشاره شده است. یکی از این موارد آیه 68 سوره نحل است و به اسم همین حشره شگفت انگیز نامگذاری شده: «پروردگارت به زنبور عسل الهام کرد از کوه ها، درختان و آنچه از داربست هایی که مردم برمی افرازند، برای خود خانه هایی برگیر». البته کلمه وحی در اینجا به معنای غریزه است؛ غریزه ای که خداوند در زنبور قرار داده. با توجه به معنای آیه مشخص می شود که تلاش و حرکت حیوانات و خانه سازی آنها همه بر اساس غریزه ای است که خداوند در درون آنها قرار داده. ممکن است بپرسید غریزه منحصر به زنبور عسل نیست و در همه حیوانات وجود دارد. پس چرا تنها در اینحا این تعبیر آمده است؟ پاسخ را دانشمندان داده اند. آنها می گویند این حشره شگفت انگیز آنچنان تمدن و زندگی اجتماعی شگفت انگیزی دارد که از جهات زیادی بر تمدن انسان و زندگی اجتماعی او پیشی گرفته، زنبورها با مغز کوچک خود که از ارزن کوچک تر است، 460 رشته علم را به کار می گیرند تا کار ساختن مخزن لانه و عسل را انجام دهند. این فقط کار وحی و اتصال به خدا است. اولین ماموریتی که برای زنبورها در این آیه بیان شده، ساخت کندوست. شاید به این دلیل که کندوی مناسب نخستین شرط زندگی است و به دنبال آن، فعالیت های دیگر امکان پذیر می شود. با توجه به معنای آیه، لانه و کندوی عسل باید در نقطه مرتفعی از کوه و درخت باشد تا به خوبی بتواند از آن استفاده کند. می شود گفت مومنان هم باید مثل زنبور عسل باشند؛ مفید و به دردبخور. پیامبر اکرم (ص) انسان هایی که نعمت ها را درست هزینه می کنند، به زنبور عسل تشبیه کرده اند. «مومن مثل زنبور است». هر چه نعمت مصرف می کند عسل می شود. (بحارالانوار، 238 ، 61، باب 10) خداوند در آیه بعد به زنبور می فرماید: «سپس از همه میوه ها بخور، پس راه های پروردگارت را خاضعانه طی کن. از شکم های آنها نوشیدنی رنگارنگ بیرون می آید که در آن شفای مردم است، البته در این (زندگی زنبور) برای کسانی که فکر می کنند، قطعاً عبرتی هست». خداوند بعد از خانه سازی زنبور به او می گوید حالا راهت را برو و البته این راه را خاضعانه برو و شگفتا که زنبور معنای این تواضع را به خوبی درک کرده. در مقابل زنبور عسل انبوه گل ها و درختان هستند و او می تواند از هر کدام که بخواهد، تغذیه کند. زنبور عسل اما با هوش و همان تواضعی که خدا به او توصیه کرده. راه های مختلفی را می پیماید و درست همانجایی می نشیند که باید بنشیند. در پایان هم بی آنکه خانه را گم کند، به خانه برمی گردد. بعد هم خداوند میگوید: «در عسل برای مردم شفا قرار داده ایم» که البته ناگفته پیداست عسل، شفای همه دردها نیست چون به صورت نکره «شفاء» آمده است. در آخر آیه هم می فرماید: «تمام درس ها و عبرت ها برای کسانی است که اهل فکر و اندیشه باشند» و البته افرادی هستند که در تمام عمر از عسل استفاده می کنند ولی حاضر به چند دقیقه فکر درباره آن نیستند. آیا می دانستید * زنبور عسل برای تولید یک کیلوگرم عسل طبیعی باید بر روی بیش از 3 میلیون گل بنشیند. * زنبور عسل برای جمع آوری شهد گل ها حداکثر 5 - 4 کیلومتر از کندو دور می شود. * از زنبور عسل 6 محصول حاصل می شود (عسل، موم، بر موم، گرده گل، ژله رویال و زهر). * هر کلونی ( زنبوران کندو) فقط دارای یک ملکه است. اگر ملکه ای جدید دکلونی متولد شود، ملکه مادر با نیمی از زنبوران کارگر کندو را ترک می کند و بر روی شاخه های درختان اطراف می نشینند که به اصطلاح می گویند زنبور بچه کرده. * زهر زنبور عسل برای انسان مفید است و از آن برای درمان بعضی از بیماری ها مانند روماتیسم و ام اس استفاده می شود.

0 1نکته بسیـــــــــــــــــار جالب درمورد بدن انسان!

بخشي از يك خاطره مربوط به ساليان دور كودكي را در ذهن ما زنده كندو اين ارتباط ميتواند واضح باشد، مثلا زنگ دوچرخه ميتواند شما را به ياد دوچرخ سواري در كوچه باغهاي محل قديميتان بياندازد، و از طرفي ممكن است دليل اين يادآوري واقعا برايتان چندان واضح نباشد.اما تحقيقات جديد نشان ميدهد كه اگر بدن ما در موقعيتي مشابه با حالتي كه در زمان وقوع يك امر داشته قرار بگيرد، ميتوانيم ماجرا را بسيار بهتر و دقيقتر به ياد آوريم. 

استخوانها به خاطر تامين مواد معدني تجزيه ميشوند:
استخوانها، علاوه بر اينكه تكيه گاه و حامل اعضا و جوارح و عضلات بدن هستند، به تعديل و تنظيم ميزان كلسيم بدن نيز كمك ميكنند. استخوان حاوي فسفر و كلسيم است كه اين دومي از عناصر مهم تشكيل دهنده ماهيچه ها و اعصاب به شمار ميرود. اگر ذخيره كلسيم بدن كاهش يابد، هورمونهاي خاصي ترشح شده و موجب ميشوند كه لايه هاي استخواني تجزيه شده و مقدار اين عنصر حياتي در بدن را افزايش ميدهند تا ميزان كلسيم سلولي به حد اشباع برسد. 

بيشتر غذايي كه ميخوريم براي ذهن است:
هرچند وزن مغز تنها 2 درصد از كل وزن بدن انسان را تشكيل ميدهد، اما با وجود كوچكي به 20 درصد از كل اكسيژن و كالري دريافتي بدن نياز دارد. سه شريان مغزي مهم براي رساندن مواد لازم به سر ميروند و مدام در حال پمپ كردن اكسيژن به مغز هستند. انسداد يا پارگي يكي از اين رگها ميتواند سلولهاي مغز را به شدت گرسنه كرده و انرژي لازم براي عملكرد صحيح را از آنان گرفته و كارايي بخشي را كه با آن رگ در ارتباط است را خراب و يا قطع كند. چنين حالتي را سكته ميناميم.

بلوغ غم انگيز و ديوانه كننده:
ما ميدانيم كه تغييرات هورموني در زمان بلوغ، براي رشد و آماده ساختن بدن براي توليد مثل بسيار ضروري است. اما چرا عبور از اين مرحله و بالغ شدن از نظر احساسي تا اين حد ناگوار است؟ هورمونهايي چون تستوسترون در اصل بر رشد و توسعه نورونهاي مغز تاثير ميگذارند و تغييراتي كه در ساختار مغز ايجاد ميشود، پيامدهاي رفتاري بسياري دارد. به اين ترتيب با رشد و تكامل بخشهاي قدامي مغز، بايد منتظر احساسات غير قابل كنترل، بي عاطفگي و بر هم ريختن تواناييهاي تصميم گيري باشيم تا اينكه روند اين رشد پايان يافته و مشكل حل شود. 


مژكهاي سلولي مخاط را حركت ميدهند:
اكثر سلولهاي بدن ما مجهز به بخشهاي ويژه مو مانندي به نام مژك هستند كه در موارد بسياري-از گوارش گرفته تا شنوايي- مفيد واقع ميشود. مژكها در بيني به تخليه مخاط از درون مجراي تنفسي به داخل گلو كمك ميكند. هواي سرد، روند تخليه مجرا راكند كرده و موجب ميشود اين مخاط بر روي هم انباشته شده و شخص دچار آبريزش بيني شود. غشاء متورم بيني يا غليظ شدن اين مخاط نيز ميتواند موجب پر شدن مجراي تنفسي از مخاط و آبريزش بيني شود. 

مغز بزرگ جاي دندان عقل را ميگيرد:
تكامل چندان بي عيب و نقص و عاري از مشكلات خاص خود نبوده است. گاهي اعضا يا خصوصياتي خاص تنها به اين دليل در يك گونه باقي ميمانند كه آزار چنداني ندارند. براي مثال دندان عقل، در ابتدا تنها به عنوان وسيله درآمد دندانپزشكان وجود نداشته است، بلكه مدتها پيش، اين دندانها به عنوان گروه سوم دندانهاي آسيا و براي جويدن گوشت وجود داشته اند. اما با رشد مغز انسان، ساختار فك او نيز تغيير يافته و اكنون ما دهاني داريم كه با دندانهايي گران قيمت و بي استفاده پر شده است. 

دنيا با تو ميخندد:
شواهد علمي نشان ميدهد كه درست همانطور كه مشاهده خميازه يك شخص ميتواند رفتاري مشابه را در ديگران ايجاد كند، خنده نيز به ديگران سرات ميكند. در واقع شنيدن صداي خنده بخشي از مغز را كه عامل حركات چهره استف تحريك ميكند. تقليد نقش بسيار مهمي در كنشهاي متقابل اجتماعي بازي ميكند و كنشهايي چون عطسه، خنده، گريه و دهان دره همه ميتوانند راههايي براي ايجاد همبستگي اجتماعي در ميان گروه تلقي شوند. 

پوست چهار رنگ دارد:
پوست، بدون وجود رنگها سفيد شيري است. رگهاي خوني در نزديكي سطح پوست، آنرا تا حدي سرخ ميكنند. رنگ دانه هاي زرد نيز در تمام انواع پوست وجود دارند و در نهايت، ملانين –لكه هاي تيره رنگ- به رنگ قهوه اي تيره، در اثر تابش اشعه واورا بنفش به وجود آمده و در مقادير زياد سياه ديده ميشوند. اين چهار رنگمايه در مقادير متفاوت با يكديگر تركيب شده و پوستهايي بارنگهاي مختلف را براي افراد جهان به همراه مي آورند.

جملات زیبای تصویری

جملات زیبای تصویری (2) - آکا

 

جملات زیبای تصویری (2) - آکا

 

جملات زیبای تصویری (2) - آکا

 

جملات زیبای تصویری (2) - آکا

 

جملات زیبای تصویری (2) - آکا

 

جملات زیبای تصویری (2) - آکا

 

جملات زیبای تصویری (2) - آکا

 

جملات زیبای تصویری (2) - آکا

 

جملات زیبای تصویری (2) - آکا

 

جملات زیبای تصویری (2) - آکا

 

جملات زیبای تصویری (2) - آکا

 

جملات زیبای تصویری (2) - آکا

 

جملات زیبای تصویری (2) - آکا

 

جملات زیبای تصویری (2) - آکا

 

جملات زیبای تصویری (2) - آکا

 

جملات زیبای تصویری (2) - آکا

روستایی شگفت‌انگیز در ایران


روستایی شگفت‌انگیز در ایران 

 طبق تصور بیشتر ایرانی‌ها روستای کندوان، یکی از 3 روستای سنگی - صخره‌ای دنیا، در حوالی تونل کندوان قرار دارد اما در حقیقت اینطور نیست و این روستای شگفت‌انگیز و منحصربه فرد در استان آذربایجان شرقی، تبریز قرار دارد.

 

پروفسور دیوید رول، باستان شناس مشهور انگلیسی معتقد است این روستا محل هبوط حضرت آدم است و احتمالا بهشت عدن در آن جا واقع شده است.در حالی‌که اطمینانی در صحت گفته‌های این باستان شناس انگلیسی وجود ندارد.

روستایی که مردمان آن سال‌هاست در دل کوه‌ها و صخره‌های سنگی زندگی می‌کنند. این سال ها یعنی 700 سال قبل همزمان با یورش مغول ها؛یعنی 700 سال است مردم روستای کندوان در دل خانه‌هایی فرو رفته در صخره‌های ماسه‌ی فشرده زندگی می‌کنند.

نوعی از معماری روستایی که در تمام دنیا کم‌نظیر است و انقدر حیرت آور است که سالانه تعداد زیادی از گردشگران را به سوی خود می‌خواند،آنقدر که دیگر اهالی روستا از دید و بازدیدهای گردشگران کلافه شده‌اند و از حضور آنها در روستا گلایه می‌کنند!

خانه‌های مخروطی و دوکی شکل 2 تا 3 طبقه مهم‌ترین ویژگی این روستا و دلیل جذب گردشگران هستند.این روستا به عقیده کارشناسان با نوع معماری خاص خود نشان دهنده شکل ویژه‌ای از معماری و الگوی سکونت انسان‌ها ، نمونه منحصر به فردی از نحوة استقرار و زندگی جماعت‌های اولیه انسانی در دوره‌های بسیار دور تاریخی است.

تاریخ نگاران می‌گویند اهالی این روستا در قرن هفتم هجری برای در امان ماندن از حمله مغول‌ها به دشت مقابل روستای کندوان فعلی مهاجرت کرده و بعد از گذشت مدت زمانی به تدریج حفاری را شروع کرده و خانه‌های سنگی خود را ساخته و در آن پناه گرفته‌اند.
غارهای دستکن و خانه‌های کله قندی این روستا که توسط اهالی حفاری شده‌اند شگفت انگیرترین آثار تاریخی بشری را در تمام دنیا رقم زده‌اند.

در دل تپه‌های این روستا صدها آغل، انبار و اتاقک حفاری شده است و البته در کنار خانه‌های شگفت انگیز خود چشمه آب معدنی دارد که اهالی می‌گویند برای درمان بیماری‌های کلیوی مفید است.
 
این روستا جزو 3 روستای شگفت انگیز دنیا و یکی از روستاهای استان آذربایجان شرقی است که در دهستان سهند بخش مرکزی شهرستان اسکو واقع شده‌است. اگربه این روستای بی نظیر سفر کردید بدانید عسل سوغات مسافران کندوان است.
هتل صخره‌ای کندوان هم پیشنهادی برای اقامت در این روستای زیبا است.این روستا آنقدر جاذبه‌های طبیعی و زمین شناسی و مردمی دارد که حتی اگر یک هفته هم در آن اتراق کنید باز وقت رفتن دوست ندارید روستا را ترک کنید.

راه دسترسی : برای سفر به كندوان، از تبریز باید به سمت اسكو در دامنه سهند حركت كرد، اسكو در جنوب شرقی تبریز واقع شده است .

شگفتی‌های ناشناخته جهان


در طبیعت عجایب گوناگونی وجود دارد که بسیاری از آن ها کشف شده اند که باعث هجوم توریست ها به این مناطق شده است ولی همچنان مناطقی دردنیا باقی مانده که کمتر شناخته شده اند.

 

به گزارش خبرنگاران، هر جا که انسان ها پا گذاشته اند، طبیعت صفت بکر بودن خود را از دست داده اما مناطقی که کمتر در طبیعت شناخته شده اند کمتر هم آسیب دیده اند. این مناطق دارای زیبایی ها و شگفتی های خاص خودشان هستند ولی انسانهای معدودی قدم به آن گذاشته اند. 

Erg Chebb
منطقه صحرایی در مراکش قرار دارد که به خاطر تپه های شنی که دارد بسیار زیبا و البته تا حدی معروف شده است. در این صحرا همیشه بادهایی در جریان هستند که تپه ماهورها را چابه جا می کنند و البته وسعت 22 کیلومتری آن باعث شده است که شن بسیاری در این منطقه باشد و البته برخی از تپه های شنی آن به 150 متر ارتفاع نیز می رسد که در کمتر صحرایی می توان آن را دید.

Pantanal
یکی از زیباترین و همچنین شگفت انگیزترین مرداب های دنیا را می توانید دربرزیل پیدا کنید. این مرداب به عنوان بزرگترین در دنیا شناخته می شود اما طبیعت آن خیلی مورد تجاوز انسان ها قرار نگرفته است. این منطقه دارای نیلوفرهای آبی بسیار بزرگ و همچنین گل های حشره خوار متفاوت است.

Valle de la Luna
دره ای در شیلی قرار دارد که مردم محلی از آن به نام منظره ای از ماه روی زمین یا می کنند. این منطقه که با نام " Valle de la Luna" شناخته می شود دارای زمینی سفید رنگ و همچنین پستی بلندی هایی به شکل سطح ماه است. بسیاری از محققان بر این عقیده هستند که این منطقه در گذشته دریاچه ای بوده است که ناگهان خشک شده.

Colca Canyon
دره ای در پرو قرار دارد که دوبرابر "گراند کنیون" عمق دارد و همچنان نیز خالی از سکنه است. این دره در گذشته محلی برای شکارهای اینکاها بوده است و البته این روزها به یک جاذبه گردشگری تبدیل شده است که با توجه به زیبایی خارق العاده استقبالی از آن نشده است. این روزها در نزدیکی این دره آب گرم هایی نیز کشف شده است که می تواند راه خوبی برای جذب توریست ها باشد.

Jiuzhaigou Valley
یکی از عجایب طبیعی دنیا دره ای در چین است که به دره "نه روستا" معروف شده است. این دره به علت حضور نه روستای تبتی در دل خودش به این اسم نامگذاری شده است و البته داخل دره مملو از رودخانه های متفاوت و زیبا است که در کاز هم جاری هستند. این منطقه به تازگی وارد کتاب عجایب طبیعی دنیا شده است و محافظت خاصی از آن می شود.

Tsingy de Bemaraha
یکی از عجیبترین جنگل های دنیا را می توانید در ماداگاسکار پیدا کنید جایی که یک منطقه به وسیله سنگ های ایستاده پوشیده شده اند و جنگلی از سنگ ها را ایجاد کرده اند. این منطقه در ماداگاسکار بسیار شناخته شده است ولی دردنیا توجه کمتری به آن می شود. این جنگ با اینکه تمام از سنگ درست شده است اما زیستگاه حیوانات و پرندگان متفاوتی است

عکسهای زیبا - دیدنی و پر احساس

عکسهای زیبا - دیدنی و پر احساس