ماجرای دزدی


در يک دزدي بانک يکي از ايالات آمريکا دزد فرياد کشيد:
“همه افراد حاضر در بانک ، حرکت نکنيد ، پول مال دولت است و زندگي به شما تعلق دارد”

همه در بانک به آرامي روي زمين دراز کشيدند.

اين «شيوه تغيير تفکر» نام دارد، تغيير شيوه معمولي فکر کردن .

هنگاميکه دزدان بانک به خانه رسيدند، جواني که (مدرک ليسانس اداره کردن تجارت داشت) به دزد پيرتر(که تنها شش کلاس سواد داشت) گفت «برادر بزرگتر، بيا تا بشماريم چقدر بدست آورده ايم»


دزد پيرتر با تعجب گفت؛ «تو چقدر احمق هستي، اينهمه پول شمردن زمان بسيار زيادي خواهد برد.
امشب تلويزيون ها در خبرها خواهند گفت ما چقدر از بانک دزديده ايم»
اين را ميگويند: «تجربه» اينروز ها، تجربه مهمتر از ورقه کاغذ هايي است که به رخ کشيده ميشود!
پس از آنکه دزدان بانک را ترک کردند ، مدير بانک به رييس خودش گفت، فوري به پليس خبر بدهيد.

اما رييس اش پاسخ داد: «تامل کن! بگذار ما خودان هم 10 ميليون از بانک براي خودمان برداريم و به آن 70 ميليون ميليون که از بانک ناپديد کرده بوديم بيافزاييم»

اين را ميگويند: «با موج شنا کردن» پرده پوشي به وضعيت غيرقابل باوري به نفع خودت !

رييس کل مي گويد: «بسيار خوب خواهد بود که هرماه در بانک دزدي بشود»

اين را ميگويند: «کشتن کسالت» شادي شخصي از انجام وظيفه مهمتر مي شود.
روز بعد، تلويزيون اعلام ميکند 100 ميليون دلار از بانک دزديده شده است.
دزد ها پولها را شمردند و دوباره شمردند اما نتوانستند 20 ميليون بيشتر بدست آورند.

دزدان بسيار عصباني و شاکي بودند:

«ما زندگي و جان خودرا گذاشتيم و تنها 20 ميليون گيرمان آمد. اما روساي بانک 80 ميليون را در يک بشکن بدست آوردند. انگار بهتر است انسان درس خوانده باشد تا اينکه دزد بشود.»

اين را ميگويند؛ «دانش به اندازه طلا ارزش دارد»

رييس بانک با خوشحالي ميخنديد زيرا او ضرر خودش در سهام را در اين بانک دزدي پوشش داده بود.

اين را ميگويند؛ «موقعيت شناسي» جسارت را به خطر ترجيح دادن.

چند دانستنی جالب


دانستنی جالب To give a shine to hair

 برای درخشندگی مو

Add one teaspoon of vinegar to hair, then wash hair

یک قاشق سرکه به موهای خود زده ، سپس آب بکشید.دانستنی جالب
To get pure and clean ice

برای به دست آوردن یخ پاک و تمیز
Boil water first before freezing
آب را اول بجوشانید.
دانستنی جالب 

To make the mirror shine
برای درخشندگی آینه

Clean with spirits
آن را با اسپرایت پاک کنید.
دانستنی جالبTo remove chewing gum from clothes
برای پاک کردن آدامس از روی لباس

Keep the cloth in the freezer for an hour
لباس را به مدت ۱ ساعت در فریزر قرار دهید.
 معرفی بازی ایرانی میر مهنا

For polished to make white clothes
برای جلا بخشیدن به لباس‌های سفید

Soak white clothes in hot water with a slice of lemon for 10 minutes
لباس را همراه با یک تکه لیمو به مدت ۱۰ دقیقه در آب داغ خیس کنید.

دانستنیها-bik32_8

To avoid tears while cutting onions
برای جلوگیری از ریزش اشک هنگام پوست کندن پیاز
Chew gum
آدامس بجوید.
دانستنی جالب 

To boil potatoes quickly
برای جوشاندن سریع سیب زمینی
Skin one potato from one side only before boiling
پیش از جوشاندن ، سیب زمینی را فقط از یک جهت پوست بگیرید.
دانستنی جالب

To boil eggs quickly
برای جوشاندن سریع تخم مرغ
Add salt to the water and boil
به آب آن نمک اضافه کنید.

 

*******

 


To check freshness of eggs
برای امتحان تازگی تخم مرغ
Put the egg in water.
If it becomes horizontal, its fresh.
If it becomes slanting, its 3-4 days old.
If it becomes vertical, its 10 days old.
If it floats, its stale
آن را در آب بگذارید
اگر به صورت افقی قرار گرفت تازه است.
اگر به صورت کج قرار گرفت ۳-۴ روزه است.
اگر عمودی قرار گرفت ۱۰ روزه است.
اگر شناور شد کهنه است. ماهی-تازه.


To check freshness of fish
برای امتحان تازه بودن ماهی
Put it in a bowl of cold water. If the fish floats, its fresh
آن را در یک کاسه آب سرد بگذارید. در صورتی که ماهی شناور شود تازه است.
دانستنی جالب

To remove ink from clothes
برای پاک کردن اثر جوهر از روی لباس
Put toothpaste on the ink spots generously and let it dry completely, then wash
خمیر دندان را روی لکه جوهر قرار دهید و بگذارید خشک شود سپس بشویید.

دانستنی جالب

Ants to escape
برای فرار مورچه‌ها
Keep the skin of cucumbers near the place or ant hole
پوست خیار را نزدیک سوراخ مورچه‌ها قرار دهید.

دانستنی جالب

To get rid of mice or rats
برای خلاص شدن از دست موش
Sprinkle black pepper in places where you find mice or rats.
They will run away
در محلی که موش را پیدا کرده‌اید فلفل سیاه بپاشید.
موشها فرار خواهند کرد.
دانستنی جالب
To get rid of mosquitoes at nightبرای خلاص شدن از دست حشرات در هنگام شبKeep leaves of mint near your bed or pillows and in around the room برگهای نعنا را نزدیک تخت و بالش و در اطراف اطاق خود قرار دهید

طالع بینی یونانی در مورد اعداد انسانی/ عددتوچیه؟؟؟

طالع بینی یونانی در مورد اعداد انسانی/ عددتوچیه؟؟؟

مردم یونان در گذشته معتقد بودند که هر انسانی دارای یک عدد مخصوص خود است که تا پایان عمر آن را حمل می کند.

یونانیان معتقد بودند از حروف الفبا برای عدد نویسی نیز میتوان استفاده كرد ، برای مثال : حرف لاتین A برای نمایش عدد 1 و B برای نمایش عدد 2 و الی آخر …

اسم کامل یك نفر را به زبان لاتین بنویسید و سپس برای هر حرف یك عدد در نظر بگیرید ، از جدول زیر میتوانید استفاده كنید .

حروف و اعداد معادل
A = 1
B = 2
C = 3
D = 4
E = 5
F = 6
G = 7
H = 8
I = 9
J = 10
K = 11
L = 12
M = 13
N = 14
O = 15
P = 16
Q = 17
R = 18
S = 19
T = 20
U = 21
V = 22
W = 23
X = 24
Y = 25
Z = 26

عدد 1 » هوش ، ذكاوت و توانایی استدلال منطقی
عدد 2 » فردی با طبیعت آرام ، حساس و بذله گو
عدد 3 » فردی مبتكر و خلاق
عدد 4 » فردی عادل و دادگر
عدد 5 » فردی موفق در عشق و ازدواج
عدد 6 » انسان كامل و عاقل
عدد 7 » خوش شانس
عدد 8 » فردی دوست داشتنی با دوستان خوب
عدد 9 » فردی دارای ثروت و همراه با برکت و فراوانی

پس از عدد نویسی ، اعداد را با یكدیگر جمع كنید ؛ حاصل جمع یك عدد استثنایی است كه كلید آینده تان خواهد بود و هر چه عدد بزرگتر باشد ، آن فرد خوشبخت تر است .

یونانیان قدیم كه به این امر معتقد بودند علت پیروزی آشیل (Achilles ) قهرمان یونانی را بر قهرمان تروا ، ترواژن (Trojan ) بالا بودن مقدار عددی نام آشیل می دانستند و اعتقادشان بر این بود كه مقدر شده است ، آشیل بر ترواژن پیروز شود.

شاید داشتن یك اسم خوب ، خوشبختی را به شما هدیه كند اما همیشه صحت این مطلب تایید نمیشود ؛ چرا كه ممكن است دوست شما در حین محاسبه عددی نامتان ، دیكته خوبی نداشته باشد و در نتیجه در تعیین مقدار عددی نام شما اشتباه كند و یا به علت حسادت ، با تغییراتی در اسم خودش ، خود را خوشبخت تر از شما بداند !

مردم گذشته گاهی اوقات برای نام خوانی و عدد خوانی به نزد پیشگوها میرفتند و پیشگوها با عدد نویسی و نام خوانی ، آینده را پیش بینی میكردند .

نام خوان ها از چند روش برای پیشگویی آینده مردم استفاده میكردند ؛ در ابتدا اعداد مربوط به حروف نام او را مینوشتند و سپس همه آنها را با یكدیگر جمع میكردند.

اگر حاصل جمع عدد یك رقمی بود ، آن عدد كلید آینده آن فرد به حساب می آمد ؛ اگر حاصل جمع دو رقمی یا سه رقمی بود و … بود آن قدر اعداد را با یکدیگر جمع میکردند تا عددی یک رقمی بدست بیاید.

یک مثال
فردی با نام مینا فروتن ، برای بدست اوردن طالع این فرد ابتدا نام او با حروف انگلیسی نوشته میشود :

۶ = ۲ + ۳ + ۱ = ۱۳۲ = ۱۴ + ۱ + ۲۰ + ۲۱ + ۱۸ + ۱۵ + ۶ + ۱ + ۱۴ + ۹ + ۱۳:Mina forutan

عدد ۶ ( انسان کامل ) عدد طالع این فرد میباشد و تعبیرش این است که این فرد در زندگی فرد موفقی بوده و از نظر شخصیتی انسان کامل و عاقلی خواهد شد.

شما هم میتوانید امتحان کنید!
برای نمونه نام خودتان را به زبان انگلیسی با دیكته صحیح بنویسید و سپس اعداد را با یكدیگر جمع كنید ؛ جمع كردن اعداد را تا زمانی كه عدد شما یك عدد یك رقمی مساوی 9 یا كوچكتر از 9 شود ادامه دهید.

نکته : از نام شناسنامه ای تان استفاده کنید ، حروف تشدید دار دو بار نوشته میشود.

پنج حسرت بزرگ در انتهای زندگی




چندی قبل پرستاری در یكی از بیمارستان های كشور استرالیا دست به اقدام جالبی زد كه مورد توجه بسیاری از افراد قرار گرفت ،این پرستار با ذوق ،به بررسی بیمارانی كه آخرین لحظات عمر خود را سپری می كردند پرداخت و از آنها در ارتباط با آرزوها و حسرت هایی كه در روزهای پایانی عمر خود داشتند، سوالاتی پرسید كه جواب این افراد در بیان حسرت هایی كه در در زندگی خود داشتند، بسیار آموزنده و عبرت انگیز بود


نامه اعمالعقیده این پرستار افراد در آخرین روزهای زندگی خود ،دید بسیار زیبایی نسبت به زندگی پیدا می كنند و برای افرادی كه آرزوی یك زندگی لذت بخش را دارند ،استفاده از این تجربه ها می تواند بسیار كارگشا و موثر باشد

حسرت هایی از جمله ای كاش شادتر زندگی می كردم ،ای كاش دوستانم را حفظ می كردم و ای كاش آن قدر شجاعت داشتم كه احساسات خود را به راحتی بیان كنم ؛ از جمله حسرت هایی است كه به عقیده این پرستار در آخرین روزهای زندگی افراد از آنها شنیده می شود

آیات الهی با توجه به اهمیت این مساله و ضرورت پند آموزی و عبرت از زندگی افرادی كه در زندگی دچار بحران و شكست شده اند ،حسرت هایی كه این افراد در آخرین لحظات زندگی و حتی بعد از مرگ دارند را برای همه جویندگان راه سعادت و خوشبختی به تصویر می كشند تا با شناسایی این عوامل بتوانیم گامی بزرگ برای رسیدن به موفقیت در زندگی خود برداریم

 

ای كاش با شیطان همنشین نمی شدم

یكی از مهمترین حسرت هایی كه می توان در واپسین لحظات عمر و بعد از مرگ از زبان افراد شنید ،حسرت همنشین نشدن با شیطان است.

حسرتی كه اگر به آن در دنیا جامه عمل می پوشاندند به موفقیت های چشمگیری دست پیدا می كردند، اما امروز با همنشینی با شیطان شكستی غیر قابل جبران در پیش روی آنها قرار دارد و جز حسرت و اندوه كاری از پیش نمی برند و به همین جهت حسرت خود را اینگونه بیان می كنند:

(وَمَن یَعْشُ عَن ذِكْرِ الرَّحْمَنِ نُقَیِّضْ لَهُ شَیْطَانًا فَهُوَ لَهُ قَرِینٌ وَإِنَّهُمْ لَیَصُدُّونَهُمْ عَنِ السَّبِیلِ وَیَحْسَبُونَ أَنَّهُم مُّهْتَدُونَو هر كس از یاد [خداى‏] رحمان دل بگرداند، بر او شیطانى مى‏گماریم تا براى وى دمسازى باشد.!» (زخرف‌:‌36‌)

این افراد با ناراحتی هرچه تمام تر، دستان خود را می گزند و حسرت خود را این گونه بیان می كنند: وَ یَوْمَ یَعَضُّ الظَّالِمُ عَلى‏ یَدَیْهِ یَقُولُ یا لَیْتَنِی اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبیلاً.یا وَیْلَتى‏ لَیْتَنی‏ لَمْ أَتَّخِذْ فُلاناً خَلیلاً: و روزى است كه ستمكار دستهاى خود را مى‏گَزد [و] مى‏گوید: «اى كاش با پیامبر راهى برمى‏گرفتم‏. «اى واى، كاش فلانى را دوست [خود] نگرفته بودم

ای كاش از دستورات خدا و پیامبرانش پیروی می كردم

حسرت پیروی از نسخه های موفقیتی كه خداوند توسط پیامبرانش برای انسان ها فرستاده است نیز یكی دیگر از حسرت هایی است كه گریبان گیر افرادی می شود كه آن را نادیده می گیرند و به همین جهت خداوند متعال این افراد را از رحمت خویش به دور می دارد .

صدای فریاد این افراد در آتش برای كسانی كه می خواهند در عرصه موفقیت قدم بگذارند ،بسیار موثر و راهگشاست ،وقتی این گونه فریاد می زنند:

(یَوْمَ تُقَلَّبُ وُجُوهُهُمْ فِی النَّارِ یَقُولُونَ یَا لَیْتَنَا أَطَعْنَا اللَّهَ وَأَطَعْنَا الرَّسُولَا :

روزى كه چهره‏هایشان را در آتش زیر و رو مى‏كنند، مى‏گویند: «اى كاش ما خدا را فرمان مى‏بردیم و پیامبر را اطاعت مى‏كردیم.»)(الأحزاب: 66)

 

ای كاش دوستان بهتری انتخاب می كردم

بدون تردید این حسرت را می توان یكی دیگر از عوامل شكست و هلاكت این افراد بیان كرد، انتخابی كه می تواند زندگی شما را متحول كند و بر جان و دین شما ضربه های جبران ناپذیری وارد كند:

تا توانى‏ مى‏گریز از یار بد                

           یار بد بدتر بود از مار بد

مار بد تنها تو را بر جان زند                   

          یار بد بر جان و بر ایمان زند

این افراد با ناراحتی هر چه تمام تر، دستان خود را می گزند و حسرت خود را این گونه بیان می كنند:

اعمال(وَیَوْمَ یَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَى یَدَیْهِ یَقُولُ یَا لَیْتَنِی اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِیلًا * یَا وَیْلَتَى لَیْتَنِی لَمْ أَتَّخِذْ فُلَانًا خَلِیلًا :

و روزى است كه ستمكار دستهاى خود را مى‏گَزد [و] مى‏گوید: «اى كاش با پیامبر راهى برمى‏گرفتم

«اى واى، كاش فلانى را دوست [خود] نگرفته بودم   .(الفرقان: 27-28)

و به همین جهت امام صادق علیه السلام برای گرفتار نشدن در دام این حسرت بزرگ، مرزهایی را برای انتخاب دوست بیان می كنند كه هر كسی همه یا برخی از آنها را داشته باشد دوست است و گرنه نباید او را دوست به حساب آورد مرزهایی چون:

(اول اینكه ظاهر و باطنش با تو یكی باشد،دوم اینكه آبروی تو را آبروی خودش بداند و عیب و بی آبرویی تو را عیب و بی آبرویی خودش ،سوم اینكه مال و منصب ، او را نسبت به تو عوض نكند، چهارم اینكه هر كمكی از دستش بر آید از تو دریغ نكند و پنجم كه در بردارنده همه خصلت هاست اینكه در هنگام گرفتاری ها تو را تنها نگذارد.)(بحارالانوار ،ج74،ص 165 )

 

ای كاش نامه اعمالم را دریافت نكرده بودم

حسرت و اندوه این افراد وقتی به اوج خود می رسد كه نامه ثبت اعمال خود را دریافت می كنند ،نامه ای كه هیچ كار كوچك و بزرگی را فرو نگذاشته است و با مشاهده این منظره، با تعجب می گویند:

(وَوُضِعَ الْكِتَابُ فَتَرَى الْمُجْرِمِینَ مُشْفِقِینَ مِمَّا فِیهِ وَیَقُولُونَ یَا وَیْلَتَنَا مَالِ هَذَا الْكِتَابِ لَا یُغَادِرُ صَغِیرَةً وَلَا كَبِیرَةً إِلَّا أَحْصَاهَا وَوَجَدُوا مَا عَمِلُوا حَاضِرًا وَلَا یَظْلِمُ رَبُّكَ أَحَدًا : و كارنامه [عمل شما در میان‏] نهاده مى‏شود، آن گاه بزهكاران را از آنچه در آن است بیمناك مى‏بینى، و مى‏گویند: «اى واى بر ما، این چه نامه‏اى است كه هیچ [كار] كوچك و بزرگى را فرو نگذاشته، جز اینكه همه را به حساب آورده است.» و آنچه را انجام داده‏اند حاضر یابند، و پروردگار تو به هیچ كس ستم روا نمى‏دارد  کهف .)(

حسرت پیروی از نسخه های موفقیتی كه خداوند توسط پیامبرانش برای انسان ها فرستاده است نیز یكی دیگر از حسرت هایی است كه گریبانگیر افرادی می شود كه آن را نادیده می گیرند

اینجاست كه یكی دیگر از حسرت های زندگی خود را به تصویر می شكند و آرزو می كنند كه ای كاش نامه عملی به دست آنها داده نمی شد و از اعمال و رفتار خود اطلاع پیدا نمی كردند:

(وَأَمَّا مَنْ أُوتِیَ كِتَابَهُ بِشِمَالِهِ فَیَقُولُ یَا لَیْتَنِی لَمْ أُوتَ كِتَابِیهْو امّا كسى كه كارنامه‏اش به دست چپش داده شود، گوید: «اى كاش كتابم را دریافت نكرده بودم.) ( الحاقة :25)

 

ای كاش از مسخره كنندگان نبودم

وقتی این افراد خود را در دادگاه عدل الهی مشاهده می كنند و پرونده اعمال به آنها داده می شود و وقتی دیگر پشیمانی و ندامت سودی نخواهد داشت، یكی از حسرت های مهم خود در زندگی دنیا را بیان می كنند ،حسرتی كه می توان گفت ریشه و عامل تمام ناكامی ها در زندگی بوده است .

این افراد مسخره كردن آیات و رسولان الهی و حقایق دین را یكی از مهمترین عوامل شكست خود بیان می كنند و به همین جهت در مساله كوتاهی كردن از دستورات خداوند به این عامل مهم اشاره می كنند .

(أَن تَقُولَ نَفْسٌ یَا حَسْرَتَى علَى مَا فَرَّطتُ فِی جَنبِ اللَّهِ وَإِن كُنتُ لَمِنَ السَّاخِرِینَ : تا آنكه [مبادا] كسى بگوید: «دریغا بر آنچه در حضور خدا كوتاهى ورزیدم بى‏تردید من از ریشخندكنندگان بودم.)(الزمر :56

خلاصه سخن این كه این حسرت های پنجگانه می تواند درس و عبرت بزرگی برای زندگی ما باشد ،درسی كه به ما یاد می‌دهد تا زندگی خود را به نحوی بسازیم كه از گذشته و عملكرد خود پشیمان نشویم و بتوانیم با سربلندی به ایستگاه خوشبختی برسیم.

10 نکته براي فرار از خجالت

1- وقتي به يك محفل رودربايستي‌دار، مثلا به يك مهماني رسمي، دعوت مي‌شويد؛‌ وقتتان را طوري تنظيم كنيد كه زود برسيد. اين نكته در عين سادگي، بسيار مهم است. حداقل فايده‌اش اين است كه با سنگيني فضاي جلسه، زودتر آشنا مي‌شويد و كم‌كم ترستان از آن جمع مي‌ريزد. امتحان كنيد! وقتي يك جمع خلوت در حضور شما آرام آرام شلوغ مي‌شود، حس خجالت‌تان خيلي كم‌تر است نسبت به وقتي كه ناگهان به يك مجلس شلوغ وارد مي‌شويد. معمولا آنهايي كه زودتر به چنين محافلي مي‌رسند، راحت‌تر با تازه‌واردها ارتباط برقرار مي‌كنند.

 2- دلتان مي‌خواهد وقتي به يك جمع وارد مي‌شويد، چگونه رفتار كنيد؟ خوش‌برخورد؟مطمئن؟ با لبخند باز؟ صميمانه؟ و...؟ خب، همه اين‌ها را مي‌توانيد در خلوت خودتان و در مقابل آينه تمرين كنيد. همه ما آدم‌ها كمي تا قسمتي بازيگريم. نقش‌آفريني جلوي دوربين شايد كار آساني نباشد ولي نقش‌آفريني در خلوت و در مقابل آينه مطمئنا كار آساني است. تمرين‌هاي مكرر اين چنيني، ناخودآگاهتان را به همان سمتي مي‌برد كه بيشتر تمرينش را مي‌كنيد و كم‌كم شما هم هماني خواهيد شد كه دلتان مي‌خواهد.

 

3- ماشين يك نفر وسط خيابان خراب شده و روشن نمي‌شود و حالا راننده منتظر است كسي بيايد كمكش كند و ماشين را هُل بدهد... همسايه‌تان دارد از بازار برمي‌گردد و دستش حسابي پُر است، زنبيل دارد از دستش مي‌افتد... پيرمرد مغازه‌دار، زورش نمي‌رسد به تنهايي، كركره مغازه را بدهد بالا... خب، چرا معطليد؟ مگر نمي‌خواستيد تمرين‌هاي ضد خجالت را شروع كنيد؟ چه بهتر از اين؟ با اين تير، خيلي بيشتر از يكي دو نشان را خواهيد زد. مطمئن باشيد. خرجش فقط دو كلمه است: كمك نمي‌خواهيد؟ (البته لبخند و ارتباط چشمي را هم هنگام اداي اين دو كلمه فراموش نكنيد.) نمي‌دانيد چقدر موثر است!

4- از هم‌صحبت خودتان تعريف كنيد. اينكه ديگر كاري ندارد. هم آسان است، هم موثر. اغلب آدم‌ها وقتي ازشان تعريف مي‌كنيد،‌ ذوق مي‌كنند و بيشترشان آن‌قدر ذوق مي‌كنند كه به هيچ قيمتي حاضر نمي‌شوند هم‌صحبتي با شما را از دست بدهند. البته هنگام اجراي اين تكنيك بايد مواظب مغزتان هم باشيد چرا كه ممكن است جاي دندان‌هاي كسي كه ازش تعريف كرده‌ايد، رويش باقي بماند. ضمنا،‌ هنگام تعريف و تمجيد از اين و آن، به هيچ وجه لازم نيست دروغ بگوييد. اگر كمي دقت كنيد، مطمئنا در هر آدمي بالاخره يك چيزي پيدا مي‌كنيد كه قابل تعريف باشد. البته تعريف‌‌هايتان هم نبايد خيلي بي‌ربط باشد. مثلا وقتي كسي دارد درباره يك موضوع فلسفي با شما صحبت مي‌كند، خيلي بي‌ربط است اگر بگوييد:‌ <پيراهن‌تان چقدر قشنگ است>! مثلا بهتر است خودتان را به موضوع مورد بحث، علاقه‌مند نشان بدهيد و از جالب بودن آن موضوع صحبت كنيد.

5- ارتباط چشمي در برقراري يك ارتباط موثر، خيلي مهم است. حتما به چشم طرف مقابلتان نگاه كنيد، چه وقتي كه داريد صحبت مي‌كنيد، چه وقتي كه دارند با شما صحبت مي‌كنند. اين ارتباط چشمي را ترجيحا با يك لبخند ملايم و حالت دوستانه همراه كنيد. اگر به هر دليلي از برقراري يك ارتباط چشمي مناسب ناتوانيد، سعي كنيد به پيشاني طرف مقابل‌تان نگاه كنيد. از معجزه نفس‌هاي عميق هم غافل نشويد كه به هنگام حملات استرس واقعا سودمند است. عادت كنيد كه با نفس‌هاي عميق، آرامش را به وجودتان برگردانيد. اين تمرين را مي‌توانيد خيلي راحت در حضور جمع، بارها و بارها انجام بدهيد. مطمئن باشيد كه هيچ‌كس نمي‌فهمد اين كار شما چه معنايي دارد. باور كنيد كه اصلا كسي حواسش به شما نيست. راحت باشيد.

6- خيلي هم ايده‌آل‌گرا نباشيد! قرار نيست با هر جوكي كه شما تعريف مي‌كنيد، همه غش و ريسه بروند. قرار نيست با هر حرفي كه مي‌زنيد، همه به‌به و چه‌چه كنند. براي هيچ‌كس ديگري هم قرار نيست چنين اتفاقي بيفتد. مطمئن باشيد كه ديگران هم استانداردهاي خود‌شان را اين‌قدر دستِ‌ ‌بالا تعريف نمي‌كنند. وقتي در يك جمع حضور داريد، كسي از شما انتظار ندارد كه فوق‌العاده باشيد. براي جمع، اين مهم است كه شما با آنها ‌همراه باشيد، فقط همين. اين را هم يادتان باشد كه خيلي از خانم‌ها و آقايان اصلا با آدم‌هاي پرحرف و شوخ و مجلس‌آرا ميانه خوبي ندارند. و يك خبر خوب ديگر براي خجالتي‌هاي عزيز: سكوت و كم‌حرفي شما را معمولا به پاي فروتني، حجب و حيا و بزرگ‌منشي‌تان مي‌گذارند و چه صفتي بهتر از فروتني؟ راستي يادتان باشد كه، در ملاقات اول‌تان با هيچ‌كس زياد حرف نزنيد و اطلاعات شخصيتان را رو نكنيد. چه لزومي دارد؟ اين كار را متاسفانه بعضي‌ها براي پنهان كردن آن حس خجالت دروني‌ انجام مي‌دهند. غافل از اينكه ديگران، اين كار را غالبا اين‌طور تفسير و تعبير مي‌كنند كه فاعلان اين فعل، آدم‌هاي كم‌ظرفيت و سرخورده يا آدم‌هاي گوشه‌گير و تنهايي هستند.

7- هيچ‌وقت هيچ‌كس را تحقير نكنيد و خصوصا در حضور جمع از چنين كارهايي پرهيز كنيد. همه ما آدم‌ها به آرامش و كمك ديگران احتياج داريم، نه به دشمني و آزار و اذيتشان. مطمئنا وقتي شما كسي را تحقير يا مسخره كنيد، او هم به دنبال بهانه‌اي خواهد گشت تا اين لطف شما را جبران كند! انرژي منفي براي اين و آن نفرستيد تا انرژي منفي برايتان نفرستند. موقع انتقاد كردن از اين و آن هم، يادتان باشد كه نبايد از هيچ‌كس در حضور جمع با تندي و خشونت انتقاد كنيد. وقتي ارتباطتان با دور و بري‌ها دوستانه و صميميانه باشد، آنها هم براي رفع مشكلات‌تان و از جمله براي رفع اين حس خجالت دروني به شما كمك خواهند كرد.

8- قرار نيست كه يك‌شبه متحول شويد و ناگهان تبديل بشويد به آدم بذله‌گو و پرحرفي كه مجلس آرايي مي‌كند و... اين حتي با تلاش‌ شما هم به سرعت به دست نمي‌آيد. آدم‌ها ذات شان با همديگر فرق دارد. اما معاشرتي شدن يك مهارت است كه با تمرين به دست مي‌آيد. به تكنيك‌‌هاي ضد خجالت هم بايد يكي يكي تسلط پيدا كنيد. وقتي انرژيتان را در هر مقطع زماني روي يك يا دو مهارت بخصوص مي‌گذاريد خيلي زودتر به نتيجه مي‌رسيد. مثلا پيش‌دستي در سلام گفتن را بايد تمرين كرد. وقتي به آن تسلط پيدا كرديد، شروع صحبت با لبخند را تمرين كنيد. ارتباط چشمي، دويدن به دنبال كمك به ديگران، كمك به ساير خجالتي‌هاي جمع، تعريف‌هاي بجا و . . . . هم همين طور. به دست آوردن يك مهارت ممكن است يك سال طول بكشد، در حالي كه به دست آوردن يك مهارت ديگر، ممكن است فقط دو روز وقتتان را بگيرد. هرچه سخت‌تر به دست بياوريد، سخت‌تر از دست مي‌دهيد. اين يادتان باشد!

9- هميشه آماده و به‌روز باشيد. مطلع و گوش به زنگ. كتاب بخوانيد، روزنامه، مجله، اينترنت و . . . اخبار روز دنيا را پيگيري كنيد. اخبار هنري،‌فرهنگي، علمي، سياسي و . . . داشتن اين اطلاعات به شما كمك مي‌كند كه هميشه حرف‌هاي شنيدني در آستين داشته باشيد. سوال‌هاي حاضر و آماده هم غنيمتند. از اين قبيل سوال‌ها هميشه همراه داشته باشيد. طرح يك سوال صميمانه و مودبانه معمولا نقطه شروع مناسبي براي ورود به بحث ديگران است و هر قدمي هم در چنين هم‌كلامي‌هايي برداريد، مطمئنا قدم بعدي آسان‌تر و آسان‌تر مي‌شود. از سليقه‌ها و علاقه‌هاي دوروبري‌هايتان هم بايد باخبر باشيد. اين‌طوري راحت‌تر مي‌توانيد هم‌صحبت‌شان شويد. وقتي مي‌خواهيد سر صحبت را با يك جماعتي باز كنيد يا وقتي كه مي‌خواهيد در يك بحث گروهي شركت كنيد، بايد اين را ارزيابي كنيد كه آيا آنها هم مايلند حرف‌هاي شما را بشنوند و اصلا آيا شما خوب به حرف‌هاي آنها گوش داده‌ايد يا نه. بي‌محابا حرفشان را قطع نكنيد. بهتر است مودبانه و آرام‌آرام به هر بحثي وارد شويد.

10- اگر خجالتي باشيد، احتمالا تنهايي را به فعاليت‌هاي جمعي ترجيح مي‌دهيد. خب، مي‌توانيد از اين فرصت مغتنم استفاده كنيد و چيزي ياد بگيريد. آدم‌هايي كه تنهايي را دوست دارند، معمولا روحيه‌شان با هنرآموزي جور است. روي يك هنر متمركز شويد و آن را خوب ياد بگيريد. موسيقي، ‌نقاشي، ‌خطاطي و هنرهاي ديگر، اعتماد به نفستان را به وضوح افزايش خواهد داد. تا مي‌توانيد كتاب بخوانيد و اطلاعات كسب كنيد. روزنامه، مجله، برنامه‌هاي آموزشي، اينترنت و... به زودي، روزي مي‌آيد كه بايد حرفي براي گفتن داشته باشيد. خودتان را براي آن روز آماده كنيد.

 

امتحان کن . . .

شانزده نکته که ای کاش تو مدرسه بهمون یاد داده بودن!


هر چقدر که از دوران مدرسه دور شده باشیم، چیزهایی هست که هر از گاهی باعث میشن که فکر کنیم: "آه...کاش اینو تو مدرسه بهم یاد داده بودن.." کاش به جای یکی از ساعت های زبان خارجه و ریاضی و فارسی، یک بار هم یه کلاس درباره ی زندگی کردن برگزار می شد. شاید هم هر از گاهی معلمی پیدا شده که سعی کنه حرف های خارج از درس بزنه...اما احتمالا ما حرفهاشون رو جدی نگرفتیم و ترجیح دادیم به جای فکر کردن به حرفهاش، به شیوه ی زندگی خودمون ادامه بدیم.خیلی موارد هست که شاید دیر، ولی بالاخره روزی توی زندگی بهشون می رسیم. فکر کنید چقدر عالی می شد اگه توی سن کمتر اینها رو یاد می گرفتیم.این نکات کاربردی رو بخونید و سعی کنید ازینجا به بعد توی زندگی جدی ترشون بگیرید:

1)قانون ۸۰/۲۰:

 

این یکی از بهترین روش ها برای اینه که بهترین استفاده رو از وقتتون بکنید. چیزی که قانون ۸۰/۲۰ میگه اینه که ۸۰ درصد ارزشی که بدست می آورید، نتیجه ی ۲۰ درصد از تلاشیه که انجام داده اید.

این یعنی اینکه اکثر کارها و مشغولیت های ما مفید نیستند. پس میتونیم خیلی از کارها رو از لیست انجام کارمون خط بزنیم. در عوض وقت و انرژی بیشتری روی کارهای دیگه، که به نظر میرسه بازده بیشتری - چه از لحاظ موفقیت و چه از لحاظ حس رضایت درونی - دارن بذاریم.


2)قانون پارکینسون:

 




میتونی کارها رو خیلی سریع تر از اونچه که فکر می کنی انجام بدی! این قانون میگه کاری که قراره انجام بدی متناسب با وقتی که براش در نظر میگیری خودش رو کش میده و درجه ی سختی اش رو تعیین میکنه! یعنی اگه به خودت بگی ظرف یه هفته یه راهکار برای فلان مشکل پیدا می کنم، اون مشکل خودش رو سخت تر و سخت تر جلوه میده و ممکنه نتونی حتی توی یک هفته هم براش راه حلی پیدا کنی.

پس وقتت رو روی پیدا کردن راه حل متمرکز کن. به جای یک روز یک ساعت، و به جای یک هفته یک روز به خودت فرصت بده. این کار باعث میشه که مغزت فقط روی راه حل و کار کردن متمرکز بشه، نه سختی کار!


3)تراکتوری کار کردن!:

 



کارهای خسته کننده و تکراری میتونن باعث پایین اومدن سطح هیجان و به تعویق افتادن کار بشن. یکی از راه هایی که بشه اونها رو سریع انجام داد اینه که اونها رو تراکتوری انجام بدیم. یعنی چی؟ یعنی همه رو پشت سر هم انجام بدیم. اینجوری اون زمانی که برای کندن از وضعیت فعلی و راضی کردن خودتون صرف می کنید، فقط برای کار اول لازم میشه و کارهای بعدی سریع تر انجام می شن.

مثلا یه نمونه از تراکتوری کار کردن اینجوریه:
میزتون رو تمیز کنید/ قبض آب و برق پرداخت بشه/ سه تا تماس تلفنی که باید انجام میدادی رو انجام بده/ یه لیست خرید تره بار بنویس.



4)اول چیزی بده تا چیزی بگیری:

 



شاید این قضیه با حستون جور در نیاد. چون معمولا همه این ذهنیت رو داریم که تا کسی برامون کاری انجام نداده نباید براش کاری انجام بدیم. مشکل اینجاست که خیلی ها اینجوری فکر می کنند، و خب طبیعتا نتیجه این میشه که در آخر هیچ کدوم کاری انجام نمی دن.

اگر میخواید ارزشی که بدست می آورید بیشتر بشه (اون ارزش میتونه پول، عشق، محبت ، فرصت و خیلی چیزهای دیگه باشه...)، بهتره ارزشی که خودتون میدید رو افزایش بدید. چون در گذشت زمان شما بالاخره اونچه که از دستی دادین رو از دست دیگه ای میگیرین. پس فکر کنید چقدر خوب میشه که هیچ کاری انجام ندین و چیزی بگیرین. اما این اتفاق خیلی کم پیش میاد...


5) فعالیت کن، واکنش نشون نده!:

 



این هم به نکته ی قبل مربوط میشه. اگه همه رفتارشون واکنشی بود، شاید خیلی از اتفاقات هیچ وقت نمی افتاد و همه منتظر مینشستند تا کسی فعالیتی بکنه... این اتفاق ممکنه بالاخره بیفته، ولی خیــــلی طول خواهد کشید!

پس یه فکر به صرفه تر اینه که خودتون فعالیت کنید. به سادگی میتونید اولین نفری باشید که حرکتی میزنه و یه سری آدم واکنشی به دنبالش راه میفتن. این کار نه تنها شما رو از حس وحشتناک انتظـــار دور می کنه، بلکه باعث میشه احساس کنید اون کسی که زندگیتون رو تو دست داره و در حال کنترل کردنشه خودتون هستید، نه نیروهای جورواجور بیرونی!


6)اشتباهات و شکست ها بد نیستند:

 



وقتی سنمون کمتر و به اصطلاح " دهنمون بوی شیر میده "  و "کله مون هنوز بوی قرمه سبزی میده"، انقدر کارهای مختلف رو امتحان میکنیم و شکست می خوریم تا یاد بگیریم. اما هر چی بزرگتر میشیم، محتاط تر عمل میکنیم و کمتر از قبل روحیه ی "فعال بودن" رو داریم. چون از شکست خوردن می ترسیم، ترجیح میدیم که بشینیم تا یک نفر دیگه کاری رو شروع کنه.

حالا اگه واقعا شکست بخوریم چه اتفاقی میفته؟ همه بهمون می خندن؟
آره خب، شاید بخندن. اما وقتی همچین تجربه ای داشته باشی، خیلی زود بعدش می فهمی که بابا آخر دنیا که نرسیده! و حقیقت اینه که مردم خیلی زود شکست های ما رو فراموش می کنند. اونها انقدر درگیر زندگی و مشکلات خودشون هستن که اینجور موارد براشون اهمیتی ندشته باشه!
و فراموش نکنید که موفقیت توی زندگی از تسلیم نشدنه!
یادتون بیاد وقتی که ۵ ساله بودین و میخواستین دوچرخه سواری یاد بگیرین. زانو ها درب و داغون می شد و شاید هم یه کم گریه میکردید. ولی بلند می شدید، لباس ها رو می تکوندید و دوباره روی صندلی اش می نشستید. پس سعی کنید اون روحیه ی بچه ی ۵ ساله رو درون خودتون زنده کنید و با یکی دو بار شکست خوردن توی کاری تسلیم نشید!


7)به خودت سخت نگیر:

 



چرا آدمها بعد از یکی دوبار اشتباه کردن و شکست خوردن از کاری دست می کشند؟ خب، یه دلیل خیلی بزرگ اینه که دارن از درون خودشون رو میزنن! این عادت به درد نخوریه! چون فقط به ناراحتی و درد درونی ات اضافه می کنه و وقت با ارزشت رو ازت می گیره. پس این عادت رو از خودتون بگیرید و انقدر خودتون رو ملامت نکنید.





8) یک دفعه صمیمی بشو!

 



آشنا شدن با آدمهای جدید خیلی کیف داره، ولی میتونه باعث به وجود اومدن استرس بشه. همه ی ما دوست داریم تو برخورد اول آدمهای خیلی جالب و جذابی به نظر بیایم و از صحبت های عجیب و غریب و سکوت های طولانی فرار می کنیم.

بهترین راه برای انجام این کار اینه که تو برخورد اولتون با کسی، تصور کنید که اون صمیمی ترین دوستتونه. اینجوری اضطراب رو از ذهنتون دور می کنید و راحت تر با طرفتون ارتباط برقرار می کنید.


9) روی چیزی که میخوای تمرکز کن، نه چیزی که نمیخوای!

 



شما در مغزتون سیستمی به نام سیستم فعالیت مشبک دارید که بهتون اجازه میده چیزهایی که ذهنتون روشون تمرکز کرده رو ببینید. این یعنی شما هرچقدر تمرکزتون رو روی اهدافتون بیشتر کنید، بیشتر با اونها مواجه میشید.

یکی از کارهایی که برای تمرکز روی چیزهایی که میخواین میتونید انجام بدید اینه که اهداف تعیین کنید و به این فکر کنید که چه چیزی در این شرایط مهم تره. میتونید از یادآوری های بیرونی استفاده کنید. مثلا روی کاغذی که به دیوار چسبوندید بنویسید : "فعالیت کن، واکنش نشون نده!" تا هر روز به چشمت بخوره و یادت بندازه.


10)رفتار تو واقعیت رو عوض می کنه:

 



همه ی ما شنیدیم که باید رفتار مثبت داشته باشیم و ممکنه خیلیها بهمون بگن: "یه فکری به حال رفتارت بکن!"

این نصیحت خیلی با ارزشیه، ولی معمولا چه اتفاقی میفته؟ از یه گوش میره تو و از گوش دیگه میاد بیرون و فردا ما باز همون رفتار قبلی رو داریم.
ولی نکته ی خیلی ظریف و قابل توجهی که وجود داره اینه که رفتار ما، واقعیت های اطرافمون رو عوض می کنه. ممکنه که توی ذهن همه بدبینی به عنوان واقعیت زندگی پذیرفته شده باشه، اما اینها به خاطر اینه که سیستم فعالیت شبکه ای مغزمون عادت به پیدا کردن چیزهای بد داره.
اگه سعی کنید رفتارتون رو به طور جدی عوض کنید - و با این کار واقعیت اطرافتون رو تغییر بدید - به نتایج متحیر کننده ای می رسید.


11)شکر کردن یه راه آسون برای خوشحال کردن خودتونه:

 



معلومه که این یکی رو تو مدرسه بهمون یاد دادن...خیلی زیـــــاد! احتمالا می گفتن قدر چیزهایی که دارید و بدونید و شکر گذار باشید چون کار درست اینه...یا اینکه کلا کاریه که باید انجام داد!

ولی حالا اینجوری به قضیه نگاه کنید که یکی دو دقیقه وقت گذاشتن برای شکر کردن، خیلی راحت میتونه یه حال بد رو به یه حال خوب تبدیل کنه.
این کار میتونه برای خوشحال نگه داشتن روحیه تون، و تمرکز روی چیزهای خوبی که میخواین به دست بیارین کمکتون کنه.



12)خودت رو با کسی مقایسه نکن:

 



امان از این "من" درون که همیشه دنبال مقایسه کردنه! "آخ جون من یه دوچرخه ی جدید خریدم!" احتمالا این جمله خوشحالتون می کنه، ولی بعدش فکر میکنید که "ای وای! دوچرخه ای که علیرضا گرفته که خیلی بهتــــــره!!" و اینجوری میشه که حال خوبتون دووم زیادی نمیاره و باز حس می کنید از خودتون راضی نیستید. اگه دست از مقایسه کردن خودتون با دیگران برندارید، در واقع دارید به دنیا اجازه میدید که احساسی که نسبت به خودتون دارید رو کنترل کنه.

بهترین راه اینه که خودت رو با خودت مقایسه کنی. ببین چقدر از جایی که بودی فاصله گرفتی، چه چیزهایی به دست آوردی و چقدر رشد کردی. شاید خیلی کار هیجان انگیزی به نظر نرسه، اما در طولانی مدت کلی بهت قدرت و ثبات درونی میده!


13)80-90% اون چیزهایی که ازشون وحشت داریم، اتفاق نمیفتن!

 



این یکی خیلی مهمه! اینها فقط هیولاهایی هستن که ما تو ذهن خودمون ساختیم، و اگرهم اتفاق بیفتن، قطعا به اون دردناکی و وحشتناکی که فکر می کردیم نخواهند بود.

البته که حرف زدن از این کار همیشه آسونه، اما سعی کنید به خودتون یادآوری کنید که درصد خیلی کمی از ترس ها و وحشت های گذشته تون به واقعیت پیوستن...پس چرا فکر می کنید این بار با بقیه ی وقت ها فرق می کنه؟؟




14) هیچ چیزی رو خیـــــلی جدی نگیر:

 



خیلی راحت میشه درگیر مسائل شد. ولی اون احتمالات بدی که میدیم معمولا اتفاق نمیفتن و چیزی که الان براش نگرانیم و حرص میخورم به احتمال خیلی زیاد در سه سال بعد اصلا به یادمون نمیاد!

پس خودت، افکار، و احساساتت رو اونقدر جدی نگیر که اسباب شکنجه ی خودت بشه. راحت باش و به چیزهای خوب زندگیت فکر کن.


15)همه چیز رو بنویس:

 



اگه مغزتون یه سطل پر سوراخه و هر چیزی که توش میریزین یهو ناپدید میشه، پس خطر اینکه ایده های ناب و خوبی که به ذهنتون میرسه خیلی راحت از ذهنتون پاک بشن، وجود داره. خودتون رو عادت بدید به اینکه افکار و اهدافتون رو بنویسید - همه چی رو! اینطوری راحت تر میتونید روی چیزهایی که میخواید متمرکز بشید.




16)توی هر تجربه ی بدی یه فرصت وجود داره:

 


توی هر شکست یا تجربه ی تلخی، چیزهایی وجود داره که میتونی ازشون درس بگیری و برای رشد خودت استفاده کنی. شاید حتی بشه گفت که تجربه های منفی، چیزهای بیشتری برای یاد دادن نسبت به تجربه های موفقیت آمیز دارن. بعضی وقتها، نکته ای که از یه تجربه ی بد یاد گرفته میشه، از توی ده ها تجربه ی موفقیت آمیز در نمیاد!


پس هر بار که یه "تجربه ی منفی" برات پیش اومد، از خودت بپرس: چه چیزی راجع به این شرایط میتونه خوب باشه؟ اون چیزی که من الان باید یاد بگیرم چیه؟
یه تجربه ی منفی میتونه باعث بشه چندین تجربه ی مثبت برات اتفاق بیفتن.

روش زندگی....


روش زندگی....

دو قطره آب كه به هم نزديك شوند، تشكيل يك قطره بزرگتر ميدهند...

اما دو تكه سنگ هيچگاه با هم يكی نمی شوند !

پس هر چه سخت تر و قالبی تر باشيم،

فهم ديگران برايمان مشكل تر،

 و در نتيجه امکان بزرگتر شدنمان نيز كاهش می یابد...

آب در عين نرمی و لطافت

در مقايسه با سنگ،به مراتب سر سخت تر،

 و در رسيدن به هدف خودمصمم تر است.

سنگ، پشت اولين مانع جدی می ايستد.

اما آب... راه خود را به سمت دريا می يابد.

در زندگی، معنای واقعی سرسختی، استواری و مصمم بودن را،

در دل نرمی و گذشت بايد جستجو كرد.

گاهی لازم است كوتاه بيايی...

گاهی نمیتوان بخشید و گذشت...

اما می توان چشمان را بست و عبور کرد ...

گاهی مجبور می شوی نادیده بگیری...

گاهی نگاهت را به سمت ديگر بدوز که نبینی....

صبور بايد بود........ اما مصمم.

این سوال ها زندگی شما را زیر و رو می کنند

می خواهیم شما را با انواع سوال هایی آشنا کنیم که اگر هر روز و مدام از خود بپرسید و خودتان هم پاسخش را بدهید، می توانید تحولی بزرگ در زندگی خود ایجاد کنید.
 ولتر (نویسنده فرانسوی) می گوید: «یک مرد را با سوال های او بسنجید نه پاسخ هایش.» کارل ساگان (نویسنده و منجم آمریکایی) نیز اعتقاد داشت: «ما جهان اطراف خود را با سوال ها و پاسخ های عمیقی که به آنها می دهیم، می سازیم.» 

با این مقدمه ساده می خواهیم شما را با انواع سوال هایی آشنا کنیم که اگر هر روز و مدام از خود بپرسید و خودتان هم پاسخش را بدهید، می توانید تحولی بزرگ در زندگی خود ایجاد کنید.

سوال از خود

1. چه چیزهایی را وانمود می کنید که نمی دانید؟

این سوال بسیار مهم و ارزشمند است. وقتی این سوال را از خود می پرسید در واقع خود را از موقعیت هایی که خودتان را فریب می دهید، دور می کنید.

2. چرا کارهایی که باید انجام دهید را انجام نمی دهید؟

زندگی فقط این نیست که تصمیم بگیرید چه کارهایی انجام دهید. چالش واقعی زمانی پدیدار می شود که به تفکرات، ایده ها و تصمیمات خود جامه عمل بپوشانید. واقعیت این است که انجام این کار چندان آسان نیست، اما ممکن است.

3. ارزش های زندگی شما چیست و آیا استفاده درستی از آنها دارید؟

در پاسخ باید سه مساله مهم و ارزشمند زندگی خود را یادداشت کنید که می توانند شامل خانواده، روابط عاشقانه، دوستان، کار، سلامت یا آرامش باشند. همه این موارد مهم هستند و اما مهم تر این است که بدانیم چه مواقعی همساز و موافق با این ارزش ها پیش نمی رویم.

4. استعداد چه کارهایی را دارید و خود از آنها غافل هستید؟

بینش و درک درونی یک واقعیت است. سعی کنید کشف کنید چه استعدادهای درونی دارید که دیگران می دانند اما خود از غافل هستید. آنها را کشف کنید و پرورش دهید.

5. چه چیز را نمی دانید و نمی دانید که نمی دانید؟

همیشه موانعی در راستای تحقق خواسته ها در زندگی وجود دارند. اما شاید مانع اصلی را نتوانید تشخیص دهید و خود هم ندانید که مشکل اصلی را تشخیص نداده اید.  

خوشحالی / آرامش ذهنی

1. آیا «بایدهای» شما، شما را به خوشحالی و خوشبختی می رساند؟

همیه تمایلات ناخودآگاه ما با احساسات قلبی‌مان در تضاد هستند. شما همیشه آنچه می خواهید را خواهید داشت اگر برای به دست آمدن آن اراده کنید.

2. اگر به همه آرزوهای زندگی خود برسید چه احساسی خواهید داشت؟ در میانه راه چه حسی دارید؟

همه انسان ها عادت دارند تا زمانی که به آرزوهای خود دست پیدا نکرده اند، برای آن شادمانی نکنند. اما خوب است یاد بگیریم که در لحظه نیز شاد و خوشبخت باشیم زیرا در جهت برآورد اهداف خود تلاش می کنیم و این خود یک دستاورد بزرگ است.

3. من امروزچه آموختم؟ چه کسی را دوست داشتم؟ چه مساله ای باعث خنده من شد؟

باید سعی کنید در انتهای روز این سه سوال را از خود بپرسید. فارغ از هر اتفاقی که روی داده است، باید هر روز یک چیز جدید بیاموزید، فردی را دوست داشته باشید و از ته قلب بخندید. اینها هستند که ارزش زندگی را دوچندان می کنند.

چشم انداز آینده

1. آیا از انجام کارهای خود نمی ترسید؟

بد نیست سفری تخیلی به چندین سال آینده خود داشته باشید و خود را در دوران کهولت متصور شوید و ببیند آیا از انجام کارهای امروز خود و روش زندگی خود راضی هستید و از چیزی پشیمان نیستید. یا شاید حتی بتوانید به خود نصیحت های سازنده ای هم ارایه کنید.

2. اگر زمان مرگ خود را می دانستید، آیا این مساله شما را می ترساند؟

همه انسان ها سرانجام روزی به خاک باز می گردند. در آموزه های دینی ما هم نوشته شده است که همیشه باید به مرگ خود فکر کنیم تا رفتار و کردار درست داشته باشیم و صالح باشیم. این مساله ارزش بسیاری دارد. آیا آگاهی از مرگ شما را می ترساند یا باعث می شود تا با انگیزه بیشتری در راستای تحقق آرزوهای خود گام بردارید؟

3. آیا تمرکز شما روی امروز است یا فردا؟

اینکه از لحظه های زندگی لذت ببریم بهترین کار است اما باید آینده نگر هم بود. باید طوری زندگی کرد که خوشی های امروز تا فردا هم ادامه داشته باشند. زندگی گاهی همچون دانه ای است که امروز می کارید اما چند سال دیگر برداشت می کنید.

پیشرفت و اثربخشی

1. چرا که نه؟ چه اتفاقی می افتد اگر ...

انتظار نداشته باشید همیشه همه چیز آن طور باشد که انتظار دارید. از خود بپرسید چرا گاهی برخی مسایل آن طور که باید پیش نمی روند. پس از پاسخ، جواب های منفی را با احتمالات موجود جایگزین کنید.

2. امروز چه کاری را بهتر می توانید انجام دهید؟

راه و روشی که برای انجام کارهای خود انتخاب می کنید بسیار مهم است. هر روز از خود بپرسید امروز کدام کار را انجام دهم موفق تر خواهم بود.

3. دوست دارید در 5 سال آینده زندگی شما به چه شکل باشد؟

اگر بدون هیچ هدفی در زندگی حرکت کنید هرگز به هیچ جا نمی رسید. سعی کنید برای 5 سال آینده خود اهدافی مشخص و آنها را یادداشت کنید. 5 سال آینده بسیار نزدیک است و دستیابی به اهداف انگیزه مضاعف به شما می دهد تا اهداف بزرگ تری برای خود تعیین کنید.

4. در حال حاضر چه کاری برای بهبود اوضاع می توانید انجام دهید؟

تداوم و پافشاری برای رسیدن به اهداف و آرزوها یکی از بهترین روش ها است. شما باید هدفی را مشخص و در مسیر تحقق آن حرکت کنید و هر روز باید از خود بپرسید که چه کاری برای بهتر شدن اوضاع و سریعتر رسیدن به هدف می توانید انجام دهید.

کسب‌وکار و تجارت

1. «چرا»ی بزرگ شما چیست؟

اگر یک «چرا»ی بزرگ در زندگی داشته باشید، به دنبال آن «چه» و «چگونه» هم می آید. اما اگر فقط از خود بپرسید چه و چگونه؟ همیشه عذر و بهانه ای هم برای انجام ندادن کارهایتان خواهید داشت. با یک دلیل بزرگ و چرایی ارزشمند، در مسیر اهداف خود پیش بروید.

2. در این روز، هفته یا ماه مهم ترین کاری که باید انجام بدهم چیست؟

در ابتدای هر روز یا هفته یا ماه، سرتیتر کارهای مهم زندگی خود را که می توانید و باید در آن زمان انجام دهید را یادداشت کنید. البته فقط یادداشت کردن مهم نیست، باید همه آنها را در اولویت انجام کارها نیز قرار دهید.

3. موفقیت چگونه است؟ استراتژی در مسیر راه اندازی کسب‌وکار جدید چقدر اهمیت دارد؟ نقطه قوت این کار در چیست؟

باید ببینید آیا موقعیت هایی که برایتان پیش می آید ارزش تلاش دارند یا خیر. برای انجام کارهای خود تیم تشکیل دهید.

4. ما چه می گوییم؟ و چه مشکلاتی را می توانیم برطرف کنیم؟

پیش از برگزاری یا شرکت در جلسه های کاری این سوال ها را از خود بپرسید. همیشه در جمع به نتایج بهتری می توان رسید زیرا افراد فکرهایشان را روی هم می گذارند و نتایج بهتری به دست می آورند.   

5. آیا می توان آن را اکنون انجام داد؟

اگر کاری مهم و ارزشمند است حتما آن را همین امروز انجام دهید.

6. چطور می توان آن را انجام داد؟

این یکی از بهترین سوال ها برای انجام کارها است. با این سوال اهدافتان جلوی چشمتان ظاهر می شوند و می توانید همه امکانات و منابع لازم برای تحقق آنها را مهیا کنید.

7. آیا شما می توانید راهنمای من باشید؟

همه ما در زندگی الگوهایی داریم که می خواهیم به جایگاه آنها در زندگی برسیم. اگر آنها در ایران و در شهر ما هستند، یا به طرق مختلف می توانید به آنها دسترسی داشته باشید، بد نیست از آنها خواهش کنید همچون یک راهنما و مشاور در مسیر تجارت به شما کمک کنند.

8. چه مساله ای باعث می شود شما به محصولات ما علاقه مند شوید؟

فروش، هنر خوب سوال پرسیدن، خوب گوش کردن و تطابق عرضه خود با تقاضای مردم است. شما باید بدانید مردم بیشتر از همه چه می خواهند تا بتوانید مشتری بیشتری برای محصولات خود جذب کنید.

20 نکته در یادگیری ریاضیات

20 نکته در یادگیری ریاضیات  

 

برای آنکه بتوانید ریاضی را بهتر بخوانید، بهتر بفهمید، بهتر یاد بگیرید و بیشتر با آن دوست شوید، بیست نکته زیر را بخوانید و به کار ببرید: 
 

 

۱-به خاطر داشته باشید که یادگیری درس ریاضی حتما باید در کلاس انجام گیرد، زیرا یادگیری این درس به شدت وابسته به معلم است.

۲- برای یادگرفتن ریاضیات داشتن تمرکز الزامی است. پس به هنگام یادگیری سر تا پا گوش باشید. به ویژه اینکه دبیر ریاضی از معدود دبیران پشت به کلاس است، زیرا دائما مجبور به استفاده از تخته برای نوشتن است.

۳- به توضیحات دبیر یا مدرس ریاضی باید کاملا دقت کنید، زیرا چکیده ی چند سال تجربه و انتقال مطلب به همراه منطق ریاضیاتی درس را تواماً ارائه می کند.

۴- مراحل محاسباتی هر تمرین را به زبان خودتان برای خودتان بازگویی کنید و راهنما و خود آموز خاص خودتان را در هر مبحث بنویسید.

۵- از عدم توانایی یا مهارتتان در حل تمرینها و مسائل نترسید و دلسرد نشوید، بلکه با شعف تمام با آن برخورد کنید، زیرا با پی بردن به ضعف ها و نقص هایتان نیمی از عیب را رفع کرده اید.

۶- به هنگام حل تمرین حدس بزنید که چگونه سؤال یا سؤالات مشابهی ممکن است در امتحان بیابید.

۷- در انجام تمرینهای هندسه، درک این که قضیه از شما چه چیزی را می خواهد، مهم است. هر چه راههای بیشتر و جدیدتری برای بیان محتوای قضایا، تعاریف و اصول موضوعه پیدا کنید، هندسه را بهتر فهمیده اید.

 

۸- ریاضی سیری پلکانی دارد.بنابراین آمادگی مهارتی در انجام مفاهیم قبلا آموخته شده و درک آنها پیش نیاز درک مفاهیم ریاضی بعدی است.

۹- در کلاس درس ریاضی فعال باشید. دقت کنید، سؤال کنید، تمرین کنید، مراحل محاسباتی را ثبت کنید.

۱۰-موقع یادگیری تلاش کنید ساختار ریاضی، ارتباطات، روابط اجزاء و منطق ریاضی حاکم بر آن، کاربردها و سایر ویژگی های نظری مطلب را بفهمید.

۱۱- با خودسنجی در تمرین های ریاضی، بلافاصله علل ناکامی و عدم موفقیت خودتان در مقابله با تمرین را ریشه یابی کنید. مثلا این ناکامی ناشی از این باشد که:

الف) در درک و فهم ریاضیاتی تمرین مورد نظر مشکل دارید.

ب) در حل تمرین یا تمرین های مورد نظر مشکل دارید.

ج) تمرین هایی که انجام داده اید به حد کفایت و لازم نبوده است.

۱۲- تمرین های ریاضی را یک ضرورت و نه اجبار تلقی کنید و با داشتن نگرش مثبت به این تکالیف و هدفمند بودن از تمرین های ریاضی استفاده بیشتری ببرید.

۱۳- فقط به تمرین های موجود در کتاب درسی بسنده نکنید، بلکه از کتاب های ویژه حل تمرین یا به اصطلاح کتاب کار هم استفاده کنید.

۱۴- اصل اساسی در انجام تمرین های ریاضی استفاده از استدلال قیاسی است. نسبت به این مساله حساس و واقف باشید تا سرعت کارتان زیاد شود.

۱۵- هیچ گاه به هنگام خستگی به ادامه تمرین ریاضی نپردازید، زیرا خستگی باعث کاهش دقت و تمرکزتان شده و ضریب خطاها و ناکامیتان را بالا می برد.

۱۶- ریاضی مثل هر علم دیگری زبان خاص خودش را دارد. این زبان را بفهمید و بیاموزید تا از ارتباط با ریاضی لذت بیشتری ببرید. زبان ریاضی مجموعه ای از اعداد، علائم و نمادها، حروف، اشکال و روابط بین آنهاست.

۱۷- یکی از موانع درک ریاضی، نداشتن تصور ریاضیاتی مثبت از خود است. این موانع ممکن است در درک ریاضی، در تمرین ریاضی، در امتحان ریاضی دادن یا در تست ریاضی زدن باشد. با تلاش و تمرین سعی کنید بر این موانع غلبه کنید.

۱۸-اصول حل مساله را یاد بگیرید و به کار ببرید. این اصول شامل موارد زیر است:

۱) مساله را بفهمید. یعنی فرض ها و شروط مسأله را درک کنید. داده ها و مجهول ها را روی کاغذ بیاورید، ترسیم کنید یا مجسم کنید.

۲) ارتباط منطقی میان داده ها، شروط مسأله و مجهول را پیدا کنید.

۳) راه حل ها را پیدا کنید.

۴) عملیات را اجرا کنید و محاسبات لازم را انجام دهید.

۵) جوابهای به دست آمده را وارسی کنید و از صحت آنها مطمئن شوید.

۶) راه حل های کوتاه تر یا متفاوت را پیدا کنید.

۱۹- هرگز قبل از حصول اطمینان از یادگیری متن و جوهره ی درس به سراغ انجام تمرین نروید، زیرا احتمال ناکام شدن و عدم موفقیتتان زیاد خواهد بود.

۲۰- هرگز به سراغ حل المسائل نروید مگر آنکه قبلا:

۱-کتاب درسی را خوانده باشید.

۲-جزوه درسی تان را دقیق مطالعه کرده باشید.

۳-از کتاب کمک درسی یا نوار یا سی دی آموزشی استفاده کرده باشید.

۴-از معلم تان برای رفع اشکال کمک گرفته باشید.

۵-به دوستانتان یا همکلاسی های برتر برای رفع اشکال مراجعه کرده باشید.

۶-از اعضاء خانواده یا دیگران کمک گرفته باشید.

آموزش هیپنوتیزم

تعلق و وابستگی به جسمانیت وعادت کردن به آن ، دلیل بسیاری از مشکلات روحی یا حتی از دست دادن لذتهای بی نهایتی است که خداوند امکان تجربه آن را به بشر داده است ...لذا اولین مرحله و گام در رسیدن به عالم آرامش و در واقع رسیدن به او ، رها شدن از جسم و قطع تعلقات است . 
مقاله زیر آموزش ساده ترین نوع خود هیپنوتیزم به عنوان Relaxation ، مقدمه ای برای کنترل ذهن ، راز اصلی تمرکز قوا و حذف تنشهای غیر ضروری و زیانبار بدن است . 
‌● مراحل یازده گانه: 
۱) شروع خواب مصنوعی: 
مکانی ساکت و دنج پیدا کنید ، آرام روی صندلی ای راحت بنشینید و یا در جایی نرم دراز بکشید (گذاشتن موسیقی ای آرام یا صدای طبیعت می تواند کیفیت کار را بهتر کند). سپس چشمها را بسته و از ۱۰ تا ۱ به صورت معکوس بشمارید به طوریکه شماره ها یک در میان با دم و بازدم تنظیم شوند ، مثلا با شماره ۱۰ ،نفسی عمیق بکشید و ۱۵ ثانیه نگهدارید سپس با شماره ۹ بیرون دهید و همینطور الی آخر. . . در ضمن تصور کنید لحظه به لحظه و با هر شماره بدن شما سنگینتر می شود. 
۲) رها سازی پاها: 
ابتدا پای راست خود را از انگشتانش تا کمر(یا تا زانو)در ذهن مجسم کنید . آن را احساس کنید و در ذهن خود تصور کنید که تمام اجزای آن مثل خمیر شل ، گرم و سنگین شود ؛ سنگین سنگین ،این کلمه را ۵ بار تکرار کنید ؛ وارد جزئیات شوید و سعی کنید به ترتیب عمل کنید یعنی به خود القا کنید که پای راستتان تا کمر از نوک انگشتان ، پاشنه پا ، کف پا، ساق پا، ران و... همه و همه شل ، سنگین و گرم شده اند بعد همینطور پای چپ(برای اینکار می توانید در ذهن خود ۵ بار به پاهایتان دستور بدهید که آرام سنگین و گرم شو و بگویید لحظه به لحظه پاهایم گرمتر و سنگینتر و شل تر می شوند . احساس سه کلمهً گرم ، سنگین و شل را مدام در ذهن خود تکرار کنید .) 
۳) رها سازی تنه: 
یک نفس نیمه عمیق و آرام بکشید و همه بدنتان را رها کنید.حالا عضلات شکم ، سینه ، سرسینه ها و پهلوها را رها کنید ؛ تصور کنید تمام قسمتهای بدنتان شل شده اند لذا این قسمتها را ، راحت ، آسوده ، شل ، سنگین و گرم شده باور کنید ، می توانید ۵ بار ذهنی بگویید از کمر تا کتفم شل و سنگین شده و لحظه به لحظه گرمتر و شل تر و روانتر می شود .(به تصویر کشیدن اجزاء بدن در ذهن به صورت ماده ای مثل خمیر یا هر ماده ای که در حال وارفتن و روان شدن باشد بسیار کمکتان می کند) 
۴) رها سازی دستها: 
منظور ، قسمت مچ دست تا انگشتان می باشد ؛ پس ابتدا دست راست و سپس چپ خود را رها و شل کنید ،دقیقا مانند مراحل قبل ؛یعنی تصورکنید تمام اجزای دست مورد نظر شل و سنگین شده .بهتر است از نوک انگشتان شروع کنید و ۵ بار به خود بگویید دست چپم شل و سنگین شده است ،آرام و رها . 
۵) رها سازی کتفها و بازوها: 
کتفها و بازوهایتان را شل ، سنگین و بدون هیچ انقباضی قرار دهید (همانطور که با اعضای قبلی رفتار کردید) ، می توانید تصور کنید همینطور که بازوهای شما سنگین، شل و گرم می شوند به تدریج مثل خمیری نرم ، روان به سوی پاهایتان در جریان است . 
۶) رها سازی سر: 
حال نوبت عضلات گردن ، فک ، چانه ، صورت ، لبها ، گونه ها ، پیشانی ، گوشها ، ماهیچه های زیر چشم و موها رسیده است .تصور کنید اختیار این قسمتها دست شما نیست و همه شان شل ، گرم ، سنگین و مایع شده اند ؛ رهایشان کنید و در ذهن ببینید صورتتان آرام و آسوده شل شده است . 
۷) چسباندن پلکها: 
اکنون تصور کنید پلکهایتان شدیداً به هم چسبیده اند ، یعنی تصور کنید آنها را با قویترین چسب دنیا به هم چسبانده اند و شما در ذهن خود مجسم کنید که نمی توانید چشمهایتانرا باز کنید آرام آرام عضلات صورت را شل کرده و رهایشان کنید . 
۸) پاکسازی آلودگیها: 
در این مرحله در ذهن و خیال خود تصور کنید هوایی زلال و شفاف (ترجیحا قابل رویت) به درون ریه هایتان می فرستید به طوریکه این هوا علاوه بر ریه ها ، به تمام سلولها و اتمهای اجزای دیگربدن نیز وارد شده و همه عضلات داخلی و ماهیچه ها و مغزتان را پاک پاک پاک ، صاف و زلال و شفاف می کند و به همین دلیل هوای وارد شده سیاه رنگ می شود ؛ پس در بازدم ، آن رنگ سیاه که در واقع بیماریها ، نقطه ضعفها ، ناراحتی ها و مشکلاتتان است بیرون می رود . این تنفس شامل دم پاک و بازدم سیاه رنگ را مرتب تکرار کنید و تصور کنید که با بیرون رفتن تنشها و بیماریها به صورت دود سیاه ، لحظه به لحظه شادابتر و سرحالتر می شوید و رفته رفته رنگ سِاه بازدمها نیز کمتر می شود تا آنجا که هم دم و هم بازدمتان زلال و شفاف و پاک می شوند و در واقع تمام سلولهای بدنتان را پاک و تمیز و جوانتر شده می بینید . 
۹) افزایش کیفیت آرامش: 
تصور کنید کنار دریا در ساحلی بسیار زیبا یا کنار رودخانه ای جنگلی یا در باغی سرسبز و آرام یا روی تشکی نرم و لطیف یا قایقی راحت در وسط اقیانوسی آرام زیر گرمای مطلوب خورشید ونسیم خنک پرطراوتی(و خلاصه هر مکان و فضای آرامشبخشی که بودن در آنجا را دوست دارید )دراز کشیده اید ؛ احساس کنید که نسیم دریا یا صدای آب شما را آرام و آرامتر می کند ، خورشید به صورت حرارتی مطبوع بر شما می تابد و بدنتان را نوازش و گرم می کند . حالا در ذهن بگویید لحظه به لحظه آرامتر می شوم ، دستهایم ، پاهایم ،کمرم ،سینه ام ،شکمم ،عضلات صورتم همه سنگین و سنگین تر می شوند .دست چپم ، سنگین شده سنگین سنگین ، دست راستم شل و آرام شده سنگین سنگین ، گرم گرم ؛ هر نفسی که می کشم مشکلات ، تنشها ،بیماریها و انقباضها از بدنم حذف میشود و من آرام و راحتم ، پاهایم ، سینه ام و سرم سنگین و گرمند ، من راحتم من آرامم . در اوج نشاط وآرامش ، آسوده و راحت ، رها و آزاد و شاد و امیدوار .(دقت کنید که تکرار این کلمات و تصور کردن دوباره اجزای بدن به صورتی آرام در افزایش کیفت آرامش شما بسیار مهم است). 
۱۰) تلقین خواسته ها: 
این مرحله ، مرحله تلقین دقیقتر آمال است ؛ هر چه می خواهید و هر آرزوئی که دارید به صورت جمله ای کوتاه در ذهن خود بیان کنید مثلا بگوئید من هر لحظه به لحظه و روز به روز از هر لحاظ بهتر می شوم یا من در درسها یا کارم موفق هستم ،یا من ثروتمندم ،یا من سالمم . حتما این جملات را به زبان حال (نه اینکه از این به بعد می خواهم باشم)و با ساختاری مثبت بیان کنید (ا زکلمات منفی و کلمه نه خودداری کنید) . جملات را چندین بار تکرار کنید و تصور کنید که به هدف خود رسیده اید .دوستان را ببینید که برایتان شادمانی می کنند ، صداها را بشنوید که به شما تبریک می گویند ، افراد و دوستان شما را در بغل کرده می بوسند و موفقیتتان را تبریک میگویند ، احساس بسیار بسیار خوبی دارید .خوش به حالتان. 
۱۱) بیدار شدن از خواب مصنوعی: 
آرام آرام از ۱ تا ۱۰ بشمارید ، با هر شماره تنفس را تندتر کنید کوتاه و سریع ، و به خود بگویید وقتی به ۱۰ رسیدم چشمهایم را باز می کنم ، شاداب و سر حالم ، کاملا با نشاط و سرحال ، خوشحال و پر انرژی . انگشتان پای راست را تکان بدهید ، آنگاه انگشتان پای چپ ،ساق پای راست و ساق پای چپ ؛رانها را به حرکت درآورید ؛ پاها را بالا بیاورید ؛ دستهایتان را تکان دهید ؛ گردنتان و عضلات صورت را منقبض کنید ، تکان بخورید ، شاد و سر حال چشمها را باز کنید و بعد از ۳۰ ثانیه بنشینید با این عمل شما امواج آلفا مغز خود را فعال می کنید .( تذکر مهم اینکه در مرحله ۱۱ حتما با تلقین معکوس ، حالت سنگینی و کرختی بدنتان را حذف کنید مثلا بگویید پای چپم سبک شده ، دمایش عالیست و راحتم ، همچنین حتما تلقین کنید من بعد از بیداری شاد و سرحال و پر انرژی می شوم ، تمام اعضای بدنم در حالت عادی راحتتر و پر انرژی اند.) 
● نکاتی بیشتر: 
▪ تقسیم کردن بدن به اجزای بیشتربدین منظور است که عمل تن آرامی به آسانی امکانپذیر شود .زیرا مغز فرمانهای جزئی را سریعتر از فرمانهای کلی به اجرا می گذارد . پس بدن خود را قسمت به قسمت شل کنید تا به مرحله مفید و موثر تن آرامی برسید. 
▪ مثالها ، ترتیب و جملاتی که در این مراحل آورده شده بود بی شک ثابت نیستند ؛ بخصوص در مراحل ۸ ،۹ و ۱۰ تا آنجا که می توانید قوه تخیلتان را به کار بگیرد .طبیعتا پس از انجام یکی دو بار می توانید متناسب سیستم روحی ، جسمی و نیازهای خود آنها را تغییر دهید و سعی کنید تمام مراحل را برای خود سفارشی(Customize)کنید . 
▪ با توجه به تکنیکهای NAC (علم تداعی عصبی شرطی ) در ابتدای مرحله ۱۱ که شروع به برگشت به حالت عادی می کنید در ذهن خود تصور کنید مثلا دست چپتان را مشت کرده اید . بعدها در مواقع ضروری ، هر وقت و هر جا ، در جمع ، ماشین و محیطی شلوغ یا پرتنش که شما این کار یعنی مشت کردن دست چپتان را انجام دهید و چشمهایتان را ببندید ، بلافاصله احساس آرامش می کنید و امواج آلفا ، مغز شما را شاد می کنند. 
▪ در ضمن ذکر این نکته نیز لازم است که منظور از گفتن فلان جمله در مراحل مذکور آن نیست که آنها را به زبان بیاورید بلکه باید طوری بیان و احساس شود که کل وجود شما جملات مورد نظر را فریاد کند. 
▪ می توانید جملات مورد نظر را با تنظیم زمانبندی مناسب ،همراه موسیقی ای ملایم بر روی یک نوار کاست ذخیره کرده و از آن در حین انجام دادن مراحل استفاده کنید . 
▪ مسلما رفتن به حالت Relaxation و اعمال مشابه برای عوض کردن اجتماع یا آدمهای اطرافتان نیست بلکه روشی است تا شما را با روحتان آشتی دهد و قدرتهای نامتناهی ای که خداوند متعال در اختیارتان قرار داده را به کنترل شما درآورد تا بوسیله آنها بتوانید در برابر محیط ، موقعیتها ، فرصتها و افراد پیرامونتان بهترین تصمیم و عکس العمل را به کا بندید ...

8علت عجیب ولی واقعی سردرد

8علت عجیب ولی واقعی سردرد


اکثر افرادی که سردرد می‌گیرند، در همان لحظات اول به سراغ داروهای مسکن می‌روند،‌ اما خیلی اوقات با پیداکردن علت این سردردها، نه تنها می‌توان شدت درد را کاهش داد، بلکه می‌توان از بروز آن‌ها در آینده نیز پیشگیری کرد.


سردرد

1- وقتی به آرایشگاه می روید

یکی از دلایل عجیب ابتلا به سردرد در بعضی از مردم، مراجعه به آرایشگاه و رنگ کردن موهای سرشان است. این حالت زمانی اتفاق می‌افتد که شما مجبور هستید سر خود را هنگام شست‌وشوی موها خم کنید. در این هنگام فشار زیادی به ‌گردن وارد می‌شود و باعث تحریک یکی از عصب‌هایی می‌شود که در این مسیر قرار دارند.

در اثر این اتفاق یک یا دو روز بعد سردرد به سراغ شما می‌آید، اما از آن‌جا که این اتفاق با تاخیر رخ داده است، شما متوجه علت اصلی آن نمی‌شوید.

یکی دیگر از علت‌های عجیب سردرد زمانی است که شما روی صندلی نشسته‌اید و گوشی تلفن را بین شانه و گوش خود نگه داشته‌اید. در این هنگام نیز فشار زیادی به عصب‌های گردن وارد می‌شود که بعد از مدتی خود را با سردرد نشان می‌دهد.

 

2- سردردتان از سرفه است

شاید باورتان نشود اما در دنیای پزشکی نوعی سردرد وجود دارد که از آن‌ها به‌عنوان سردردهای سرفه‌ای یاد می‌شود. این سردردها بر اثر عواملی مانند سرفه کردن، عطسه کردن، خالی کردن بینی یا خم شدن به جلو به‌وجود می‌آید.

تقریبا یک درصد سردردهای جهان در اثر سرفه کردن به‌وجود می‌آید و البته این نوع سردردها در بین مردان شایع‌تر است. علت اصلی این دردها فشاری است که در داخل مغز به‌وجود می‌آید.

این دردها که اغلب شدید و تکرار شونده هستند ممکن است بین چند ثانیه تا چند دقیقه به طول بیانجامند و در بیشتر مواقع هم در قسمت پشت سر احساس می‌شوند.

زمانی که موهای سر به سمت عقب کشیده شده و به شکل دم اسبی بسته می‌شوند، فشار زیادی روی جمجمه وارد می‌شود که به شکل درد بروز می کند

در حالی‌که در اکثر موارد علت این موضوع ناشناخته است، اما بعضی تحقیقات دانشگاهی نشان می‌دهد، نزدیک به 10 درصد از سردردها بر اثر ناهنجاری آرنولد - کیاری به‌وجود می‌آیند. در این حالت، هنگام سرفه، فشاری به قسمت پشت مغز و بالای ستون فقرات وارد می‌شود که عامل بروز سردرد است.

این نوع از سردردها اغلب با علائم دیگری مانند دردهای ناحیه گردن، عدم حفظ تعادل، مشکلات بینایی، کم‌شنوایی، فراموشی و شنیدن صدای زنگ در گوش‌ها همراه هستند.

دوش گرفتن

 

3- سرما و گرما مشکل‌زا هستند

در بعضی از مردم لذت یک دوش آب گرم هنگام صبح به سرعت جای خود را به سردردهای شدید می‌دهد. به‌نظر می‌رسد افزایش دمای بدن باعث افزایش سرعت جریان خون در تمام قسمت‌ها از جمله در سر می‌شود که شدت آن بعد از 30 تا 60 ثانیه بعد از شروع درد به بالاترین حد می‌رسد.

این دردها معمولا در ناحیه پیشانی احساس می‌شوند و به ندرت بیش از 5 دقیقه طول می‌کشند.

البته سرمای شدید هم می‌تواند باعث بروز سردرد شود، برای مثال شنا کردن در آب سرد یا خوردن بستی می‌تواند بعضی از مردم را به دردهای ناحیه سر دچار کند.

 

4- سردرد‌های ورزشی

بعضی از ورزشکاران بعد از راه رفتن یا دویدن روی تردمیل دچار سردرد می‌شوند. در این افراد، هر گونه فعالیت ورزشی از جمله راه رفتن روی تردمیل باعث ایجاد ورم در رگ‌های خونی ناحیه سر، گردن و جمجمه می‌شود که این عوامل می‌تواند در نهایت به سردرد منجر شود.

این دردها معمولا چند ثانیه بعد از شروع ورزش ظاهر می‌شوند و ممکن است در هر قسمت از سر خود را نشان دهند. معمولا افرادی که مستعد ابتلا به میگرن هستند بیشتر از دیگران این نوع از سردردها را تجربه می‌کنند.

البته برای رفع این مشکل راه حل‌های ساده‌ای وجود دارد. برای مثال می‌توان نوع ورزش را تغییر داد و به جای دویدن روی تردمیل، شنا‌کردن را انتخاب کرد. همچنین مصرف داروهای ضد التهابی (مثل ایبوپروفن و ایندومتاسین) نیم ساعت قبل از شروع ورزش تا حد زیادی می‌تواند از بروز این سردردها پیشگیری کند.

اگر شما هم در حال ورزش‌کردن، ناگهان دردی را در سر خود حس کردید حتما به پزشک مراجعه کنید. در موارد نادر، این نوع سردردها می‌توانند نشان‌دهنده رشد تومورهای مغزی یا پاره شدن رگ‌های خونی باشند

5- سردرد خاص متاهل‌ها

روابط زناشویی هم می‌تواند یکی از دلایل بروز سردرد در برخی از افراد باشد. دانشمندان دانمارکی تخمین زده‌اند نزدیک به 3/1 درصد از مردم جهان به این حالت دچار هستند.

این نوع سردردها که در بین مردان شیوع بیشتری دارند، معمولا در قسمت پشت سر احساس می‌شوند و احتمالا به‌دلیل افزایش شدت فشار خون در مغز به‌وجود می‌آیند.

در موارد بسیار نادر این سردردها می‌توانند در اثر خونریزی در مغز هم به‌وجود بیایند. در این حالت سطح هوشیاری کاهش پیدا می‌کند، فرد در صحبت کردن یا بلع غذا دچار مشکل می شود و نمی‌تواند تعادل خود را حفظ کند. در این موارد باید هرچه سریع‌تر فرد را به مراکز درمانی منتقل کرد.

 

بستن موها به شکل دم اسبی

6- دختر خانم‌ها حواس‌شان باشد

بستن موها به شکل دم اسبی معمولا بعد از چند ساعت باعث آشکار شدن علائم سردرد می‌شود. زمانی که موهای سر به سمت عقب کشیده شده و به شکل دم اسبی بسته می‌شوند، فشار زیادی روی جمجمه وارد می‌شود که خود را به شکل درد نشان می‌دهند. بعضی دیگر از مدل‌های موی سر که باعث ایجاد فشار در موها و کف سر می‌شوند می‌توانند همین دردها را به‌وجود بیاورند.

 

7- کم‌خوابی

بداخلاقی، مشکل حافظه و عدم تمرکز از واضح‌ترین عوارض کم‌خوابی است،‌ اما آخرین تحقیقات نشان می‌دهد سردردها هم یکی از عوارض شایع کم خوابی هستند. این نوع سردردها ممکن است بین یک ساعت تا یک روز طول بکشند.

کم‌خوابی باعث کاهش ترشح یک ماده شیمیایی به نام سروتونین در مغز می‌شود که نقش مهمی در تنظیم چرخه خواب در بدن دارد.

تحقیقات دیگر روی افراد مبتلا به میگرن هم نشان می‌دهد، اشخاصی که حدود 6 ساعت در طول شب می‌خوابند، بیشتر به سردرد دچار می‌شوند و البته شدت این دردها هم در آن‌ها بیشتر است

8- سردردهای هوای گرم

معمولا با فرا رسیدن فصل تابستان تعداد افراد مبتلا به سردرد هم افزایش پیدا می‌کند. مشخص است که دلیل اصلی این نوع سردردها افزایش دمای هواست. تحقیقات نشان می‌دهد به ازای هر درجه افزایش دمای هوا، احتمال ابتلا به سردرد تا 5/7 درصد افزایش پیدا می‌کند. به‌نظر می‌رسد در این مواقع مغز تا حدی توانایی خود در تنظیم جریان خون از دست می‌دهد و به‌همین دلیل فرد دچار سردرد می‌شود.

چه كنيم تا فرزندان كمرو نداشته باشیم؟

چه كنيم تا فرزندان كمرو نداشته باشیم؟


 فرزندي دارم كه بشدت از جمع گريزان است. نمي داند در حضور مردم چگونه بايد رفتاركند،صورتش به شدت سرخ مي شود. رفتارش در خانه و مدرسه متفاوت است و هيچ وقت ازحق خود دفاع نمي كند. كمرويي مقوله اي ناروشن است، هر چه نزديكتر به آن بنگريم. تنوع بيشتري در آن مشاهده مي كنيم.بنابراين قبل از آن كه درباره نحوه مقابله با آن فكر كنيم، بايد از مضمون كمرويي شناخت بيشتري داشته باشيم.

 تعــــريف كمــــرويي

كمرويي، صفت فردي است كه به خاطر ترسويي،احتياط كاري و عدم اطمينانش،نزديك شدن به آن مشكل است.فرد كمرو هشيارانه از مواجهه با افراد يا چيزهاي مشخص يا انجام كاري همراه آنان بيزار است. در گفتار يا كردار خود ملاحظه كار است،از ابراز وجود بيزار است و به طور محسوسي ترسوست.ممكن است فرد كمرو كناره گير يابي اعتماد وياازخمير مايه ي ديگري باشد: شخصيتي پرسش انگيز، بي اعتمادومشكوك. فرهنگ لغت، كمرويي رابه عنوان ناراحت بودن در حضورديگران تعريف مي كند.امابه نظرنمي رسد كه اين تعريف مطلب زيادي به آنچه عموماَدرباره كمرويي مي دانيم بيفزايد هيچ تعريف واحدي كفايت نميكند. زيرا كمرويي براي افراد مختلف داراي معاني متفاوت است.كمرويي شرايط پيچيده اي است كه آثارمختلفي بر جاي مي گذارد، از ناراحتي مختصر تا ترس بي مورد از مردم و روان رنجوري حاد.

 

علل كمـــــــــرويي

كمرويي علل مختلفي دارد، بعضي از آنها از اين قرارند:

• وجود فــــرد كمرو در خانواده مثل پدر،يا مادر كمـــرو  و الگوگيري كودك از او 
• تحقيــــر كـــودك در خانه و مدرسه 
• برچسب كمـــرويي بر كـــودك زدن و تلقين كمــــرويي به او 
• مقايسه كـــودك با ديگــــران 
• توقــــع بيش از حد از كـــودك داشتن 
• تجارب منفــــي كـــودك در موقعيتهاي مختلف 
• نقل مكان هـــاي مكــــرر خانواده 
• تـــــرتيب توالد 
• طلاق يا مـــرگ يكي از والــــدين 
• آرمان گــــرايي والدين و يا جامعـــــــه

 

راههــــاي پيشگيــــري ازكمــــرويي در كــــودكان:

بيشتراوقات خجالت هنگامي در طفل ايجاد مي شود كه او در زندگي خانوادگي خود تكيه گاه مطمئني نمي يابد تا با اطمينان و اعتمادبه آن، شخصيت خويش را ثبات بخشد.همين كمبود باعث مي شود كه كودك شما از تجربه كردن وقايع تازه و عجيب برحذر باشد .ممكن است شما اظهار كنيد كه: من چند فرزند دارم، اما چرا فقط اين يكي كمرو شده؟ توجه داشته باشيد حتي در يك خانواده كه نحوه تعليم وتربيت درآن يكسان است همه افراد بهره يكساني از آن نخواهند برد. پس اگر متوجه كمرويي فرزند خود شديد،به هيچ وجه او را با فرزندان ديگر مقايسه نكنيد. همچنين نبايد رفتار و كردار او را تاييد كنيد مثلا بگوييد: آفرين چه دختر ساكتي! و يا او بچه بسيار خوبي است، هميشه گذشت مي كند. بدانيد كه كودك شما مثل شاخه نورس وتري، دردستان قدرتمند شماست.پس بافرزند خود در كمال دقت و ظرافت رفتارنماييد، زيرا كمرويي و يا برعكس اعتماد به نفس او، در خانواده شكل مي گيرد.


از كـــودك خود توقـــع انجام كارهاي محــــال را نداشته باشيد. 
سعي كنيد انجام كارهايي را از كـــودك درخواست نماييد كه مي دانيد ازعهده آنها برمي آيد.و مثلا اگر در دوره تـــرس هاي كودكانه است از او نخواهيد كه در استخــري از آب بپرد و يا به زيرزمين تاريك برود.

 

زياد از حد نگــــران فــــرزند خود نباشيد.

اگر ترس و نگراني شمادر مورد فرزندتان زياد از حد باشد، ناخودآگاه اين ترس را به كودكتان نيز منتقل مي كنيد. اگر اين روش را ادامه دهيد، امكان عمل و ابتكار را از او مي گيريد. سعي كنيد همه چيز را از قبل براي آماده نسازيد، بلكه به او كمك كنيد تا بتواند در برابر موقعيت هايي كه احتمال خطر در آن مي رود عكس العمل مناسبي نشان دهد. درضمن سن و سال او را از ياد نبريد و او را به انجام كارهاي ساده تشويق كنيد كه از هر عامل ديگري در تصحيح رفتارش مناسبتر است.


ابتكـــارات كـــودك را دست كم نگيـــريد.به كارهاي كودك خودبها بدهيد وبدانيد كه او در حدتوان خود توانسته كارهايي هر چند كوچك را انجام دهد. نكته مهم آن است كه او به خود و به نيروي خود اطمينان پيدا كند و نتايج كارهاي خويش را بسنجد. تجربه اندوزي فعلي اوست كه اساس رشدش را در آينده فراهم ميكند. ازگفتن جملات هشدار دهنده مثل: مواظب باش و يــا حواست راجمع كن خودداري كنيد وبه جاي اين القاآت منفي، محيط او را از عوامل خطرزا تخليه كنيد.


تـــولد نـــوزاد جديدتولد نوزاد جديد همواره باواكنش هاي خاصي از جانب كودك بزرگتر همراه بوده است.تنهاراه درمان دراين موقعيت ،عبارت است ازسهيم كردن اودرمراقبت ازنوزاد وبدترين روش آن است كه مثلا مانع ازدست زدن اوبه نوزاد بشويم.به خصوص درروزهاي اول تولد در مقابل كودك ارشد به نازونوازش نوزاد نپردازيم واين كارراحتمادرغياب كودك بزرگتر انجام دهيم.


كـــودك را از مدرســـه نتــــرسانيد.ورود به مدرسه رادروازه دخول به اجتماع فرزندتان بدانيد و هر ترس و ترديدي را از دل دور كنيد. كودك را با تنبيهات احتمالي مدرسه نگران نسازيد.توجه داشته باشيد كه كودك در صورتي اين گام هاي نخستين را با موفقيت برخواهد داشت كه والدين با عقل وتدبير، اوراآماده اين كار ساخته باشند. سعي كنيد او را به حال خود واگذاريد تا تجارب تلخ و شيرين اين ايام را خود تجربه كند و بيش از حد نگران او نباشيد.

 

كشــف عوامــــل جاذب

به كـــودكان در كشف هر چيز جذب كننده اي كه دروجودشان هست كمك كنيد و از امروز به تعريف كردن از فـــرزند خودتان به خاطر تمام چيزهاي جذب كننده اي كه در اعمال و وجود او مي يابيد، بپردازيد.


عــرصه بـــرخوردهاي كـــودك را با محيط خارج گستــــرش دهيد. 
شـــرايطي به وجود آوريد كه كودكان نحوه استفاده از معلومات كودكان ديگر را، به عنوان يك منبع فرا بگيرند و از يكديگر كمك بخواهند و به يكديگر كمك كنند. هدف، تمرين و تشويق همكاري، اشتراك مساعي و دوستـــي براي ايجاد يك جامعه دمــــوكراتيك است. علاوه بر آن بازي ها و اسباب بازيهايــــي كه به دو بازيكن يا بيشتـــر نياز دارند بايد بــراي تقويت بازي اشتـــراكي در دسترس باشند.

 

كـــودكان را وابستـــه به خود نكنيــــد.

فرزندان يا شاگردان خود را صرفا به اين دليل كه بهتر مي توانيد آنان را تحت كنترل يا سازماندهي در آوريد، تشويق به وابستگي نكنيد. وابستگي مانند شكلات كشي است، هرچند مزه آن خوب است اما هميشه در آخركار،به دندان شما مي چسبد.


حس قبــــول مسئوليت را در كـــودكان تقـــويت كنيد.به كودكان ياد بدهيدكه مسئول كارهاي خودشان باشند.كودكان را تشويق كنيد كه درمقابل ديگران نيز مسئول باشند،البته نه فقط در كمك كردن به افراد سالمند براي عبور از خيابان، بلكه در كمك كردن به خواهران و برادران در انجام كارهاي خانه، كمك به شما در زمان ناراحتي يا كمك به همكلاس هايي كه نيازمند ياري مي باشند.


كــــــودك را از شكست نتـــرسانيد. بروز برخي اشتباهات را مجاز بدانيد و بگذاريد كودك با صرف وقت كافي متكي به نفس ترشود. كودكان كمرو به دليل اضطراب ناشي ازشكست در كار يا انجام نادرست عملي از انجام هر كاري مي ترسند. به كودكان بياموزيد به استقبال مخاطرات حساب شده بروند و شكست را متحمل شوند.

 احساس لــذت درتنهايـــــي

ترتيبي بدهيد كه كودكان به هنگام تنهايي باخودشان راحت باشند. تنهايي، زمانيكه به عنوان ابزاري براي برقراري ارتباط با خود انتخاب مي شود مي تواند تجربه اي مثبت باشد. اين به آن معناست كه مكان هايي اختصاصي و اوقاتي فردي در اختيار كودك شما قرارداده شود. همچنين به آن معناست كه زندگي كودك را با فعاليت هاي گروهي برنامه ريزي شده پرنكنيم. بنابر موقعيت حتي به آن معناست كه كودك را به انجام فعاليت هاي انفرادي مانند پياده روي در اطراف منزل،رفتن به موزه وسينما،يا كودكان بزرگتر رابه گردش در پارك تشويق كنيم.

 نـــوازش، اطمينـــان و عطـــوفت

سعي كنيدفرزندان خود ( به خصوص فرزندان كمرو ) را قدري بيشتر نوازش كنيد. تماس جسماني باعث مي شود كه كودك احساس طرد شدن نكند.اين كار احساس رضايت را در او ايجاد مي كند و واقعيت وجودي او را مورد تأييد قرار مي دهد.

آخــــر اینکــــــــــه :

والدين محترم بدانند كه دستورالعمل هايي كه ذكر شد، بسيار ساده و عملي است.بااين حال اگر باز هم احساس نموديد كه فرزند كمرويي داريد، هرگز مايوس نشويد و خود را نبازيد،بهترين كار اين است كه كار را به كاردان بسپاريد و از كارشناسان متخصص كمك بخواهيد. در ضمن سعي كنيد كه رفتارتان كاملا طبيعي باشد.در اين صورت كودكان هم آرامش خاطر پيدا مي كنند و روند درمان به سرعت پيش خواهد رفت.

 

" هـــرگـــــز از كـــــودک خود آدمـــی خجــــول نسازيد. "

17 روش برای کاهش فشار خون بالا


17 روش برای کاهش فشار خون بالا

دستگاه اندازه گیری فشار خون

فشار خون بالا با تعداد هشداردهنده مرگ و میر سالانه در جهان مرتبط است. هر چند فشار خون بالا ممکن است علائم ظاهری نداشته باشد، اما مهم‌ترین پیامدهای آن حمله قلبی ، سکته مغزیو در کنار آن نارسایی کلیوی است.

اگر شما چاق هستید، می‌توانید با کاهش وزن و اعمال چند تغییر کوچک در زندگی‌تان، فشار خون خود را پایین بیاورید.


1- در فضای باز پیاده‌روی کنید. پیاده‌روی تند به شما کمک می‌کند که فشار خون را پایین بیاورید. اگر این اقدام به‌طور صحیح انجام شود، قلب می‌تواند به طور موثرتری از اکسیژن استفاده کند. 4 تا 5 نوبت پیاده‌روی سریع در هفته می‌تواند تغییرات قابل ملاحظه‌ای در زندگی شما اعمال کند. می‌توانید با 15 دقیقه ورزش روزانه شروع کنید و به آرامی مدت و شدت تمرینات را افزایش دهید.

 

2- نفس عمیق بکشید. تمرین تنفس آرام و روش های مدیتیشن هم می‌تواند در این خصوص روی شما تاثیر شگفت‌انگیزی داشته باشند. این روش‌ها به شما کمک می‌کنند که به میزان قابل ملاحظه‌ای استرس خود را کاهش دهید و فشار خونتان را نیز کنترل کنید. سعی کنید این روش را 10 دقیقه صبح و 10 دقیقه شب انجام دهید. نفس عمیق خود را به درون برده و سپس خارج کنید. اگر می‌توانید گاهی اوقات به کلاس یوگا بروید تا این روش‌ها را بهتر یاد بگیرید.

 

3- مواد خوراکی سرشار از پتاسیم مصرف کنید. شاید تا کنون از تاثیرات منفی سدیم (نمک) روی فشار خون شنیده باشید. پتاسیم یک ماده معدنی ضروری برای مقابله با تاثیرات بد سدیم است. میوه‌ها و سبزیجات غنی از پتاسیم هستند، از جمله سیب‌زمینی ، گوجه فرنگی، آب پرتقال، موز، نخود فرنگی و کشمش.

 

4- مصرف نمک را کاهش دهید. حتی اگر در خانواده تان سابقه ابتلا به فشار خون بالا را ندارید، کاهش مصرف نمک می‌تواند تاثیر بسیار زیادی روی سلامت شما داشته باشد. قبل از این که نمک به غذا بیفزایید فکر می‌کنید که آیا واقعا به آن نیاز دارید یا نه. سعی کنید به جای نمک از دیگر چاشنی‌ها استفاده کنید. همچنین تا حد امکان از مصرف مواد غذایی فرآوری شده و کنسروی و آماده بپرهیزید، مثل سوسیس و کالباس، چیپس، ناگت مرغ منجمد و ...، چون این مواد سرشار از نمک هستند.

 

5- از مزایای کاکائوی تلخ غافل نشوید. انواع تلخ شکلات ها، حاوی فلاونوئیدهایی هستند که خاصیت انعطاف‌پذیری عروق را بهبود می‌بخشند. لذا شکلات حداقل حاوی 70 درصد کاکائو را مصرف کنید.

نوشیدن دو لیوان آب پرتقال در روز می‌تواند فشار خون را به میزان قابل توجهی پایین بیاورد و متعاقب آن، خطر بروز بیماری‌های قلبی را کاهش دهد.

6- از فواید دم کرده ‌های گیاهی نیز بهره‌مند شوید. این نوشیدنی‌های گیاهی برای کاهش فشار خون بالا مفید هستند، مثل چای سبز.

 

7- ساعات کاری تان را کم کرده و استراحت نمایید. کاهش ساعاتی که در اداره می‌گذرانید، می‌تواند به کاهش فشار خون کمک کند. کار بیش از حد و طولانی‌مدت، زمان ورزش و تغذیه سالم را از شما می‌گیرد.

 

8- با گوش دادن به یک موسیقی آرام می‌توانید به کاهش فشار خون تان کمک کنید.

 

9- جوانه گندم به دلیل داشتن پتاسیم و منیزیم زیاد باعث کاهش فشارخون بالا می‌شود. پتاسیم و منیزیم بر خلاف سدیم در کاهش فشار خون موثرند.

 

10- محققان در یک پژوهش جدید دریافته‌اند که مصرف پسته برای پایین آوردن فشارخون موثر است. پسته با کاهش روند جذب کربوهیدرات‌ها در بدن می‌تواند فشارخون را پایین بیاورد. همچنین پسته حاوی مقدار زیادی پروتئین گیاهی و پتاسیم و منیزیم است.

 

11- برگ زیتون حاوی ترکیباتی موثر در کاهش فشار خون است که می‌تواند به عنوان یک درمان کمکی مناسب برای کنترل خطر پیشرفت عوارض قلبی عروقی در بیماران مبتلا به پرفشاری خون استفاده شود.

 

12- آلو از افزایش فشار خون، بروز بیماری‌های قلبی‌ عروقی، سرطان و بیماری‌های گوارشی پیشگیری می‌کند و به عنوان منبعی غنی از پتاسیم در کاهش فشار خون بالا مؤثر است.

 

13- روغن کنجد یکی از روغن‌های غیر اشباع و مفید برای بدن است. این روغن نه تنها کلسترول خون را بالا نمی‌برد، بلکه آن را کاهش می‌دهد. کره کنجد فشار خون را کاهش می‌دهد. گفتنی است کنجد با همه خواصی که دارد برای معده ضعیف مناسب نیست، زیرا هضم آن سنگین است. این گونه اشخاص باید آن را با عسل یاسرکه بخورند.

 

14- نوشیدن میزان کمی آب چغندر قرمز در روز به کاهش فشار خون در مبتلایان به پرفشاری خون کمک می‌کند.

 

15- نوشیدن دو لیوان آب پرتقال در روز می‌تواند فشار خون را به میزان قابل توجهی پایین بیاورد و متعاقب آن، خطر بروز بیماری‌های قلبی را کاهش دهد.

 

16- هندوانه حاوی یک نوع اسید آمینه است که عملکرد شریان ها را تقویت می کند و می تواند به کاهش فشار خون آئورت کمک کند.

 

17- خوردن مقادیر زیادی سبزیجات و میوه های سرشار از پتاسیم مانند موز و پرتقال برای مبتلایان به فشار خون بالا مفید است.


ساده که میشوی

ساده که میشوی

همه چیز خوب میشود

خودت ، غمت ،مشکلت ،غصه ات

هوای شهرت ، آدمهای اطرافت ،حتی دشمنت

یک آدم ساده که باشی

برایت فرقی نمیکند که تجمل چیست

که قیمت تویوتا لندکروز چند است

فلان بنز آخرین مدل ، چند ایربگ دارد

ساده که باشی

همیشه در جیبت شکلات پیدا میشود

همیشه لبخند بر لب داری

بر روی جدولهای کنار خیابان راه میروی

زیر باران ، دهانت را باز میکنی و قطره قطره مینوشی

آدم برفی که درست میکنی

شال گردنت را به او میبخشی

ساده که باشی

همین که بدانی بربری و لواش چند است

کفایت میکند

نیازی به پیتزا و کباب ترکی  نیست

آبگوشت هم خوب است 
ساده که باشی

آدمهای ساده را دوست دارم

بوی ناب آدم میدهند
ساده كه مي‌شوي

فرمول نمي‌خواهي

ايكس تو هميشه مساوي ايگرگ توست

ساده كه مي‌شوي

درگير راديكال، انتگرال و مشتق و رياضت‌ها نيستي

هرجايي به راحتي محاسبه مي‌شي

ساده كه مي‌شوي

حجم نداري، جايي نمي‌گيري

زود به‌ياد ميايي و دير از خاطر ميروي

ساده كه مي‌شوي

كوچك مي‌شوي

توي دل هر كسي جا مي‌شوي

10 راهکار برای جذب انرژی مثبت :

1- روز خود را با دعا و شکرگذاری شروع کن

زمانی که دعا کردن را شروع میکنی , انگار دری را باز کرده و به سوی خدا گام بر می داری . دعا و شکرگذاری تو را در زمان حال نگه می دارد و همین حضور در لحظه , حال و هوایی مثبت در تو ایجاد کرده و میزان انرژی ارتعاشی مثبت را چند برابر می کند که باعث آرامش کل بدن می شود .



2- همان طور با دیگران رفتار کن که دلت می خواهد با تو رفتار شود .

وقتی روز خود را با دلخوری آغاز کنی , تمام روزت را تباه کرده ای . وقتی فکر کنی که دیگران هم عین خودت هستند و فقط از لحاظ ظاهر با تو فرق می کنند , دیگر دلت نمی خواهد در مقابل آنها جبهه بگیری و احساسات منفی ات را نثارشان کنی . توجه داشته باش که رفتار آگاهانه ات باعث می شود انرژی مثبت اطرافیان را به سوی خودت جذب کرده و باتری وجودت را با انرژی مثبت آنها شارژ کنی .



3- درهر وضعیتی فقط و فقط جنبه مثبت را ببین .

توجه کن که خوبی و بدی , صرفا برداشت ذهنی خودت است . در اصل , هر وضعیتی از زندگی سراسر عظمت و فیض الهی را به تصویر می کشد و حقیقت واحدی را آشکار می کند : در همه چیز خیر و در همه کس روح الهی نهفته است . وقتی با این دید , به دنیا بنگری خیر و برکت الهی از کائنات به سوی تو سراریز می شود .



4- از کنترل کردن همه چیز دست بردار .

زندگی جاری است و ذات آن تحول و دگرگونی است . هر چقدر در برابر زندگی جبهه بگیری , بیشتر رنج می بری . هر موقع که بخواهی اوضاع و شرایط زندگی را کنترل کنی , حالت اضطراب و فشار عصبی به تو دست می دهد که همین باعث تولید انرژی منفی می شود . فقط تصور کن که زندگی , رودخانه ای پرجوش و خروش است , آیا فایده ای هم دارد که با آن دست به گریبان شوی؟ بهتر نیست که آن را رها کنی و با جریان زندگی پیش روی ؟ وقتی خودت را در اختیار جریان زندگی بگذاری , کلی انرژی مثبت ایجاد می کنی و در نتیجه خیر و برکت و فیض الهی را به سوی خود می کشانی .



5- زندگی پر از صلح و صفا را تجسم کن .

ذهن تو هم مثل ذهن بیشتر مردم به افکار منفی معتاد شده است . لازم است آگاهانه این اعتیاد را ترک کنی تا انرژی مثبت جذب شود . هوشیار باش و بگذار تصاویر هولناک ناشی از تفکر منفی از ذهنت بیرون برود . در عوض جریان آرامی از زندگی را مجسم کن . این تغییر نگرشی ذهنی که موجب جذب انرژی مثبت می شود , خودت را هم مات و مبهوت می کند .



6- نگران آینده نباش .

در طول تاریخ بشریت , نگرانی به هیچ کس خدمتی نکرده است . هر آنچه که قرار است رخ دهد , عملی می شود . کاری هم ازدست تو بر نمی آید . در اصل هر آنچه را که تو از بابت آن نگران هستی , در اکثر مواقع روی نمی دهد . پس چرا انرژی ات را روی نگرانی هدر می دهی ؟ هر نوع نگرانی باعث می شود درونت را پر از انرژی منفی کنی که به راحتی سلامتی تو را به خطر می اندازد . کافی است عاقلانه برنامه ریزی کنی و بعدش هم به خدا توکل کنی .



7- از دلخوری دست بردار .

گذشته , گذشته و جزو خاطرات تو شده است . آیا امکان دارد در گذشته زندگی کنی ؟ به هیچ وجه ! به هر حال اگر مدام خاطرات ناخوشایند گذشته را در ذهنت جا بدهی همیشه یک جورایی دلخور هستی . پس عفو و بخشش را یاد بگیر و با این حرکت , یک عالم انرژی مثبت جذب کن .



8- اوقاتی را در طبیعت سپری کن .

دلت می خواهد انرژی مثبت جذب کنی ! سری به طبیعت بزن . به پارک برو , به درختان و گل ها نگاه کن که چگونه با وزش باد , با وقار و متانت حرکت می کنند . ببین چگونه آرامش و صفا را از وجودشان منعکس کرده و انرژی مثبتشان را به تو منتقل می کنند ؟



9- در مقابل دیگران جبهه نگیر .

هنگام معاشرت با دیگران سعی کن که حضورت آگاهانه باشد تا اینکه در ذهن خودت ساکن باشی . بگذار مردم هم حرف خودشان را بزنند و عقایدشان را ابراز کنند . دست از جبهه گیری بردار تا مردم جذب طبیعت آرام تو شوند , چون انرژی مثبت است که از تو ساطع می شود .



10- خلا را در وجودت احساس کن .

چشمانت را ببند و سعی کن که از درون , جسمت را احساس کنی . از سبکی و خلا که در وجودت ایجاد می شود تعجب می کنی . همین سبکی موجب جذب انرژی مثبت و بیرون راندن انرژی منفی می شود . با به کارگیری روش های بالا انرژی مثبت را جذب می کنی . یادت باشد که طبیعت و سرنوشت تو ایجاب می کند که لحظه به لحظه هوشیار و در زمان حال باشی تا آرامش و انرژی مثبت جذب شده را هم به دیگران انتقال دهی .

 

خلاقيت و ايده هايي براي گل كاري گلخانه باغباني زيبايي

اول برش قسمت پایینی کاهو و قرار دادن در آب تا ریشه کنه

دوم قرار دادن آن در مقداری خاک

سوم سبز شدن مجدد برگهای کاهو

 

 


مسئله ی بالا در مورد آناناس هم صدق می کند

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

عاقبت پوتین فرسوده !!!!

لانه ای زیبا برای پرندگان !!!

 

 

 

 

 

 

قوطی های کنسور و کامپوت

 

 

 

 

 

 


 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


 

 

 

استفاده از لاستیک فرسوده برای درست کردن حوضی زیبا

 

 

 

 

 

روش زیر با استفاده از آهن هم میشه اگه ظرفیت هر کدام فقط چهار نفر باشه تا بیست و چهار نفر تاب می خورند

 

 

 

 

استفاده از ظروف سوراخ شده یا مشابه آن برای جمع آوری شیلنگ آب برای دوام بیشتر شیلنگ و دست و پاگیر نبودن آن

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

از فرغون فرسوده هم میشه به عنوان کباب پز هم استفاده کرد و هم برای سوزاندن برگها و چوبها و خار و خاشاک باغ

 

 

 

 

 

 

 

 

 

خلاقیت و ایده هایی برای بطریهای پلاستیک و شیشه  


 

 


 


 

 




 

 






 

 

 



 

 

 

 

یک جارو با ماندگاری طولانی

 

 

 

 




 

 

 



 

 

مقداری آب و مواد شوینده و ایجاد نور حدوداً لامپ 55وات

 




 

 

 

 

در تصویر زیر یک تله ی ساده برای شکار زنبور مگس پشه با استفاده از مقداری شربت

 

 

 



 

 

 




 

 

 

 



 

 

 




 

 

 


شهر دزدها


شهری بود که همه اهالی آن دزد بودند...!

 
شهر دزدها
..............................
 
طنزی از ایتالو کالوینو
 

شهری بود که همه اهالی آن دزد بودند...!

شبها پس از صرف شام، هرکس دسته کلید بزرگ و فانوس را

برمی‌داشت و از خانه بیرون می‌زد؛ برای دستبرد زدن به خانه یک

همسایه!

حوالی سحر با دست پر به خانه برمی‌گشت، به خانه خودش که آن را

هم دزد زده بود!!!


به این ترتیب، همه در کنار هم به خوبی و خوشی زندگی می‌کردند؛

چون هرکس از دیگری می‌دزدید و او هم متقابلاً از دیگری، تا آنجا

که آخرین نفر از اولی می‌دزدید...

داد و ستدهای تجاری و به طور کلی خرید و فروش هم در این شهر

به همین منوال صورت می‌گرفت؛ هم از جانب خریدارها و هم از

جانب فروشنده ها دولت هم به سهم خود سعی می‌کرد حق و حساب

بیشتری از اهالی بگیرد و آنها را تیغ بزند و اهالی هم به سهم خود

نهایت سعی و کوشش خودشان را می‌کردند که سر دولت را شیره

بمالند و نم پس ندهند و چیزی از آن بالا بکشند؛ به این ترتیب در این

شهر زندگی به آرامی‌ سپری می‌شد. نه کسی خیلی ثروتمند بود و

نه کسی خیلی فقیر و درمانده...!

 


 

روزی، چطورش را نمی‌دانیم؛ مرد درستکاری گذرش به شهر افتاد

و آنجا را برای اقامت انتخاب کرد و شبها به جای اینکه با دسته کلید

و فانوس دور کوچه ها راه بیفتد برای دزدی، شامش را که

می‌خورد، سیگاری دود می‌کرد و شروع می‌کرد به خواندن رمان...

دزدها می‌امدند؛ چراغ خانه را روشن می‌دیدند و راهشان را کج

می‌کردند و می‌رفتند...

اوضاع از این قرار بود تا اینکه اهالی، احساس وظیفه کردند که به ا

ین تازه وارد توضیح بدهند که گرچه خودش اهل این کارها نیست،

ولی حق ندارد مزاحم کار دیگران بشود و هرشبی که در خانه

می‌ماند، معنیش این بود که خانواده ای سر بی شام زمین می‌گذارد

و روز بعد هم چیزی برای خوردن ندارد!!!


بدین ترتیب، مرد درستکار در برابر چنین استدلالی چه حرفی برای

گفتن می‌توانست داشته باشد؟ بنابراین پس از غروب آفتاب، او هم از

خانه بیرون می‌زد و همانطور که از او خواسته بودند، حوالی صبح

برمی‌گشت؛ ولی دست به دزدی نمی‌زد، آخر او فردی بود درستکار

و اهل اینکارها نبود.

می‌رفت روی پل شهر می‌ایستاد و مدتها به جریان آب رودخانه نگاه

می‌کرد و بعد به خانه برمی‌گشت و می‌دید که خانه اش مورد دستبرد

قرار گرفته است...

در کمتر از یک هفته، مرد درستکار دار و ندارد خود را از دست

داد؛ چیزی برای خوردن نداشت و خانه اش هم که لخت شده بود.

ولی مشکل این نبود!

چرا که این وضعیت البته تقصیر خود او بود. نه! مشکل چیز

دیگری بود. قضیه از این قرار بود که این آدم با این رفتارش، حال

همه را گرفته بود!

او اجازه داده بود دار و ندارش را بدزدند بی آنکه خودش دست به

مال کسی دراز کند. به این ترتیب، هر شب یک نفر بود که پس از

سرقت شبانه از خانه دیگری، وقتی صبح به خانه خودش وارد

می‌شد، می‌دید خانه و اموالش دست نخورده است؛ خانه ای که مرد

درستکار باید به آن دستبرد می‌زد.


 

به هر حال بعد از مدتی به تدریج، آنهایی که شبهای بیشتری خانه

شان را دزد نمی‌زد رفته رفته اوضاعشان از بقیه بهتر شد و مال و

منالی به هم می‌زدند و برعکس، کسانی که دفعات بیشتری به خانه

مرد درستکار (که حالا دیگر البته از هر چیز به درد نخوری خالی

شده بود) دستبرد میزدند، دست خالی به خانه برمی‌گشتند و وضعشان

روز به روز بدتر میشد و خود را فقیرتر میافتند...


به این ترتیب، آن عده ای که موقعیت مالیشان بهتر شده بود، مانند

مرد درستکار، این عادت را پیشه کردند که شبها پس از صرف شام،

بروند روی پل چوبی و جریان آب رودخانه را تماشا کنند. این

 

ماجرا، وضعیت آشفته شهر را آشفته تر میکرد؛ چون معنیش این بود

که باز افراد بیشتری از اهالی ثروتمندتر و بقیه فقیرتر میشدند.


به تدریج، آنهایی که وضعشان خوب شده بود و به گردش و تفریح

روی پل روی آوردند، متوجه شدند که اگر به این وضع ادامه بدهند،

به زودی ثروتشان ته می‌کشد و به این فکر افتادند که چطور است

به عده ای از این فقیرها پول بدهیم که شبها به جای ما هم بروند

دزدی؟!!!

قراردادها بسته شد، دستمزدها تعیین و پورسانتهای هر طرف را هم

مشخص کردند: آنها البته هنوز دزد بودند و در همین قرار و مدارها

هم سعی می‌کردند سر هم کلاه بگذارند و هرکدام از طرفین به نحوی ا

ز دیگری چیزی بالا می‌کشید و آن دیگری هم از ...


اما همانطور که رسم اینگونه قراردادهاست، آنها که پولدارتر بودند

و ثروتمندتر و تهیدست‌ها عموماً فقیرتر می‌شدند. عده ای هم آنقدر

ثروتمند شدند که دیگر برای ثروتمند ماندن، نه نیاز به دزدی مستقیم

داشتند و نه اینکه کسی برایشان دزدی کند ولی مشکل اینجا بود که ا

گر دست از دزدی می‌کشیدند، فقیر میشدند؛ چون فقیرها در هر حال

از آنها می‌دزدیدند.


 

فکری به خاطرشان رسید؛ آمدند و فقیرترین آدمها را استخدام کردند

تا اموالشان را در مقابل دیگر فقیرها حفاظت کنند، اداره پلیس برپا

شد و زندانها ساخته شد...!


به این ترتیب، چند سالی از آمدن مرد درستکار به شهر نگذشته بود

که مردم دیگر از دزدیدن و دزدیده شدن حرفی به میان نمی‌اوردند،

صحبتها حالا دیگر فقط از دارا و ندار بود؛ اما در واقع هنوز همه

دزد بودند...

 

 


*****
ایتالو کالوینو (به ایتالیایی: Italo Calvino) اکتبر ۱۹۲۳ - ۱۹

سپتامبر ۱۹۸۵) یکی از بزرگ‌ترین نویسندگان ایتالیایی قرن بیستم

است. بسیاری از آثار وی به زبان فارسی ترجمه شده‌است. او

نویسنده، خبرنگار، منتقد و نظریه‌پرداز ایتالیایی است که فضای

انتقادی آثارش باعث شده او را یکی از مهم‌ترین داستان نویس‌های

ایتالیا در قرن بیستم بدانند.

جملات زیبا، اثرگذار و الهام بخش

  


    نظر بدهید  

    ثواب قرائت سوره های قرآن

    1. سوره حمد: شفاى همه امراض است مگر مرگ ؛ بايد گفته شود، كه خواندن با ايمان و عمل كردن با علم و يقين به قرآن ، اين آثار را دارد.(24)

    2. سوره بقرة : هر كس سوره بقره را تلاوت كند، روز قيامت عمامه اى از نور بر سر او مى گذارند.(25)
    3. سوره مباركه آل عمران : هر كس سوره آل عمران را بخواند، روز قيامت پوششى از نور او را زينت مى دهد.
    4. سوره مباركه نساء: هر كس سوره نساء را تلاوت كند، از عذاب قبر مصون و از آفات دنيا نيز در امان است ، تا به بهشت برسد.
    5. سوره مباركه مائده : هر كس روزهاى پنج شنبه سوره مائده را قرائت كند، ايمانش ، به ظلم آلوده نمى شود.
    6. سوره مباركه انعام : در اين سوره (70) بار نام خدا برده شده و (70) هزار فرشته با آن به زمين آمدند؛ هر كس آن را بخواند، از خوف و ترس در امان است .
    7. سوره مباركه اعراف : هر كس سوره اعراف را مخصوصا روزهاى جمعه بخواند از خوف و ترس مصون است و روز قيامت بى حساب وارد بهشت مى شود.
    8. سوره مباركه توبه : هر كس سوره توبه را بخواند، پيغمبر صل الله عليه و آله شفيع او باشد و نفاق در او راه نيابد.
    9. سوره مباركه انفال : تلاوت سوره انفال در هر ماه ، انسان را از نفاق ، بيمه مى كند و از شيعيان راستين اميرالمؤ منين عليه السلام قرار مى دهد.
    10. سوره مباركه يونس : هر كس سوره يونس را بخواند، در صف جهال قرار نمى گيرد و روز قيامت هم از مقربين است .
    11. سوره مباركه هود: خواندن سوره هود، خوف و حزن را از دل مى زدايد.
    12. سوره مباركه يوسف : هر كس هر روز و هر شب سوره يوسف را بخواند، روز قيامت ، با جمال يوسف محشور و از برگزيدگان بندگان محسوب مى گردد.
    13. سوره مباركه رعد: هر كس سوره رعد را قرائت كند، به ساعقه و سوختن مبتلا نمى گردد و روز قيامت ، بدون حساب وارد بهشت مى شود.
    14. سوره مباركه ابراهيم : هر كس سوره ابراهيم را در ركعت نماز جمعه بخواند، به فقر و جنون و بلوى مبتلا نمى شود.
    15. سوره مباركه حجر: هر كس سوره حجر را بخواند، حق تعالى به عدد مهاجر و انصار و استهزاكنندگان پيغمبر صل الله عليه و آله ، براى او ده حسنه بنويسد.
    16. سوره مباركه نحل : امام محمد باقر عليه السلام فرمود: هر كس سوره نحل را بخواند، از هفتاد بلا، مانند جنون و جذام مصون مى ماند و محل او بهشت است .
    17. سوره مباركه اسراء: هر كس اين سوره را بخواند، در هر شب جمعه ، در اصحاب حضرت قائم خواهد بود و روز قيامت با شهداء محشور مى شود.
    18. سوره مباركه كهف : هر كس هر شب جمعه سوره كهف را تلاوت كند، در آخرت با شهداء محشور مى گردد.
    19. سوره مباركه مريم : هر كس سوره مريم را ادامه دهد، در مال و اولاد بى نياز مى گردد و در آخرت هم ، ملك سليمان به او عطا مى شود.
    20. سوره مباركه طه : هر كس سوره طه را قرائت كند، خداوند او را دوست دارد و او نيز خداوند را دوست دارد.
    21. سوره مباركه انبياء: هر كس سوره انبياء را بخواند، به شرط دوستى آنها (انبياء) در بهشت با آنها محشور مى گردد.
    22. سوره مباركه حج : هر كس سوره حج را در سه روز متوالى بخواند، خداوند در آن سال ، او را به حج مى فرستد و اگر در راه بميرد، به بهشت مى رود
    23. سوره مباركه مؤ منون : هر كس هر صبح جمعه سوره مؤ منون را بخواند، خداوند، عاقبت او را به خير و سعادت مقرون مى كند و با پيغمبران محشور سازد.
    24. سوره مباركه نور: هر كس سوره نور را تلاوت كند، اموال ، فروج و زنان خود را در پناه خدا حفظ نموده ، از خاندان او هيچكس زنا نكند و شيعه آل محمد بميرد. هفتاد هزار ملك نيز براى او استغفار كنند.
    25. سوره مباركه فرقان : هر كس قرائت اين سوره را هميشه و هر روز ادامه دهد، خداوند او را عذاب نكند، تا او را در بهشت جا دهد.
    26. سوره مباركه شعراء: از امام صادق عليه السلام منقول است كه هر كس ‍ اين سوره را براى برآمدن حاجت بخواند، حاجتش برآورده گردد؛ به شرط اينكه تا چهل روز، هر روز يك بار بخواند و چنانچه يك روز قرائت نشود ختم را دوباره از سر بگيرد.
    27. سوره مباركه نمل : هر كس اين سوره را بخواند، حق تعالى براى او ده حسنه نويسد و بى نياز گردد. در قيامت نيز با انبياء و شهداء محشور شود.
    28. سوره مباركه قصص : هر كس اين سوره بخواند، حق تعالى به عدد كسانى كه تصديق موسى و تكذيب او را كرده ، ده حسنه براى او بنويسد.
    29. سوره مباركه عنكبوت : پاداش و ثواب قرائت اين سوره ، بهشت برين است .
    30. سوره مباركه روم : امام صادق عليه السلام سوگند ياد فرمود كه هر كس ‍ اين سوره را در ماه رمضان بخواند، اهل بهشت است .
    31. سوره مباركه لقمان : هر كس اين سوره را هر شب تلاوت كند، خداوند او را از شر شيطان حفظ مى كند.
    32. سوره مباركه سجده : قرائت سوره سجده ، سبب مى شود كه روز قيامت نامه اعمال او را به دست راستش بدهند.
    33. سوره مباركه احزاب : هر كس سوره احزاب را بسيار بخواند، روز قيامت در جوار پيغمبر صل الله عليه و آله محشور مى گردد.
    34. سوره مباركه سباء: هر كس اين سوره و سوره فاطر را هر شب بخواند، از مصائب مصون مى ماند و خير دنيا و آخرت نصيب او مى گردد.
    35. سوره مباركه فاطر: هر كس اين سوره و سوره سباء را هنگام شب بخواند، در آن شب ، در امان خداوند خواهد بود. اگر هنگام روز بخواند، در آن روز، مكروه و ناراحتى به او نمى رسد.
    36. سوره مباركه يس : هر كس سوره يس را تلاوت كند، مانند كسى است كه 12 بار قرآن را خوانده باشد، همچنين خير دنيا و آخرت نصيب او مى شود و از سكرات مرگ مصون مى ماند.
    37. سوره مباركه صافات : خواندن اين سوره در روز جمعه ، بنابر آنچه از امام صادق عليه السلام نقل شده است ، موجب دفع انواع بلاها و مرض هاست .(26)
    38. سوره مباركه ص : هر كس اين سوره را در شب جمعه بخواند، خير دنيا و آخرت به او عطا مى شود، آنچه كه به كسى از مردم عطا نشده جز نبى مرسل يا ملك مقرب ، و خداوند او را داخل بهشت مى كند.
    39. سوره مباركه زمر: هر كس اين سوره را بخواند، در دنيا و آخرت عزيز و شريف مى گردد و بدنش بر آتش حرام مى شود.
    40. سوره مباركه مؤمن : هر كس در هر شب سوره مؤ من را بخواند، گناهان او آمرزيده و خير دنيا و آخرت نصيب او مى گردد.
    41. سوره مباركه فصلت : هر كه اين سوره را قرائت كند، در دنيا به سرورى ، عيش و عزت زندگى كرده و در آخرت به نورانيت محشور گردد.
    42. سوره مباركه شورى : هر كس اين سوره را بخواند، روز قيامت صورتش ‍ مانند ماه شب چهارده مى درخشد.
    43. سوره مباركه زخرف : هر كس اين سوره را بخواند، از گزندگان قبر تا وقتى كه وارد قيامت شود، مصون است .
    44. سوره مباركه دخان : هر كس در نمازهاى واجب و مستحب خود، مخصوصا بيست و سوم ماه رمضان اين سوره را بخواند، روز قيامت ، در سايه عرش خواهد بود.
    45. سوره مباركه جاثيه : هر كس اين سوره را بخواند، آتش ، بدن او را فرا نمى گيرد و همواره با پيغمبر صل الله عليه و آله خواهد بود.
    46. سوره مباركه احقاف : هر كس شب و روز جمعه ، سوره احقاف را بخواند، در دنيا و قيامت ، در امان است .
    47. سوره مباركه محمد صل الله عليه و آله : هر كس سوره محمد صل الله عليه و آله را تلاوت كند، شك به دلش راه نمى يابد.
    48. سوره مباركه فتح : هر كس اين سوره را بخواند، مال ، جان ، زن و فرزندش مصونيت از اتلاف ، پيدا خواهند كرد.
    49. سوره مباركه حجرات : هر كس سوره حجرات را قرائت كند، از زوار پيغمبر صل الله عليه و آله محسوب مى گردد.
    50. سوره مباركه ق : هر كس اين سوره را در نمازهاى واجب و مستحب خود بخواند، خداوند رزق او را وسعت مى دهد.
    51. سوره مباركه الذاريات : هر كس اين سوره را شب يا روز بخواند، در دنيا رزقش وسيع و هنگام مردن ، قبرش نورانى مى گردد.
    52. سوره مباركه طور: هر كس سوره طور را بخواند، خداوند خير دنيا و آخرت را به او عنايت فرمايد.
    53. سوره مباركه نجم : هر كس اين سوره را قرائت كند، ميان مردم به محبوبيت زندگى كند.
    54. سوره مباركه قمر: هر كس اين سوره را قرائت كند، روز قيامت سوار ناقه نور، وارد بهشت مى گردد.
    55. سوره مباركه الرحمن : هر كس اين سوره را در هر جمعه و سوره واقعه را در هر شب بخواند، روز قيامت به صورت انسانى كامل و نورانى محشور مى گردد.
    56. سوره مباركه واقعه : هر كس اين سوره را براى وسعت روزى خود بخواند، اثر عجيبى دارد. بايد از شب شنبه شروع كرده تا شب جمعه ، سه بار و در شب جمعه هشت بار بخواند و تا مدت پنج هفته اين كار را ادامه دهد.
    57. سوره مباركه حديد: هر كس اين سوره را جهت برآمدن حاجت ، در شب جمعه ، هفت بار بدون فاصله و پشت سر هم بخواند، اثر عجيبى دارد.
    58. سوره مباركه مجادله : هر كس اين سوره را تلاوت كند، در نامه عملش او را از حزب خدا ثبت كنند. كسى بر او فائق نشود و با او نتواند مجادله كند و در چشم مردم نيز معتبر و موقر باشد.
    59. سوره مباركه حشر: هر كس اين سوره را بخواند، تا وقتى كه از دنيا برود عرش ، كرسى ، آسمانها، زمين ، فرشتگان و حيوانات برى و بحرى و جوى بر او دعا كنند.
    60. سوره مباركه ممتحنه : هر كس سوره ممتحنه را در فرايض و نوافل بخواند، خداوند قلب او را به ايمان امتحان نموده نورانى مى فرمايد و فقير نمى گردد.
    61. سوره مباركه صف : هر كس اين سوره را در نمازهاى واجب و مستحب بخواند، در صف فرشتگان قرار مى گيرد.
    62. سوره مباركه جمعه : هر كس اين سوره را در شب جمعه و در نماز جمعه بخواند، خداوند او را به تعداد روزهاى سال ، ده حسنه به او عنايت مى فرمايد و به بهشت مى فرستد.
    63. سوره مباركه منافقون : در مصباح است كه قرائت كردن اين سوره ، انسان را از شر شرك و نفاق حفظ مى نمايد.
    64. سوره مباركه تغابن : هر كس اين سوره را در نماز خود بخواند، در قيامت قرآن ، شفيع او مى شود.
    65. سوره مباركه طلاق : هر كس اين سوره را در فريضه (نماز واجب ) بخواند، حق تعالى او را از ترس قيامت در پناه خود گيرد و از آتش دوزخ نگهدارد و در بهشتش داخل نمايد.
    66. سوره مباركه تحريم : هر كس اين سوره را بخواند، حق تعالى او را توبه نصوح كرامت فرمايد. اگر در نمازهاى واجب خود بخواند، روز قيامت از حزن و اندوه مصون باشد.
    67. سوره مباركه ملك : هر كس اين سوره را قرائت كند، مانند كسى است كه شب قدر را احياء داشته و از عذاب قبر نيز محفوظ است .
    68. سوره مباركه قلم : هر كس اين سوره را در نمازهاى خود بخواند، خداوند او را از فقر و عذاب ايمن مى فرمايد.
    69. سوره مباركه الحاقة : هر كس اين سوره را در فرايض و نوافل بخواند، ايمان او كامل مى گردد، تا خدا را ملاقات كند.
    70. سوره مباركه معارج : هر كس سوره معارج را تلاوت كند، در قيامت از گناه او پرسش نمى شود و با پيغمبر صل الله عليه و آله به بهشت مى رود ان شاء اللّه .
    71. سوره مباركه نوح : هر كس اين سوره را با ايمان به خدا بخواند، خداوند او را با ابرار محشور فرمايد.
    72. سوره مباركه جن : هر كس سوره جن را بخواند، خداوند او را از شر جن و سحر و كيد آنها مصون دارد و با پيغمبر صل الله عليه و آله محشور مى فرمايد.
    73. سوره مباركه مزمل : هر كس اين سوره را در نماز عشاء تلاوت كند، خداوند او را سعادت دنيا و آخرت عنايت كند.
    74. سوره مباركه مدثر: هر كس سوره مدثر را بخواند، در دنيا شقى نگردد و خداوند او را با پيغمبر صل الله عليه و آله محشور فرمايد.
    75. سوره مباركه قيامة : هر كس اين سوره را قرائت كند، از صراط و ميزان ، با موفقيت بگذرد و در قبر نيز بهترين صورت پيدا كند.
    76. سوره مباركه دهر: هر كس اين سوره را هر صبح پنج شنبه بخواند، خداوند او را حورالعين بهشت عنايت مى كند.
    77. سوره مباركه مرسلات : هر كس سوره مرسلات را با معرفت بخواند، ميان او و پيغمبر صل الله عليه و آله خدا، معارفه رخ دهد.
    78. سوره مباركه نباء: هر كس اين سوره را قرائت كند، خداوند او را از شراب بهشتى سيراب گرداند و هر كس يك سال ، هر روز، اين سوره را بخواند؛ به مكه مشرف مى گردد.
    79. سوره مباركه نازعات : هر كس اين سوره را بخواند، جوان و شاداب از دنيا مى گذرد، جوان مبعوث مى گردد و جوان به بهشت مى رود.
    80. سوره مباركه عبس : هر كس اين سوره را تلاوت كند، روز قيامت ، شاد و خندان باشد و زير سايه عرش خدا قرار گيرد.
    81. سوره مباركه تكوير: هر كس اين سوره را تلاوت كند، حق تعالى او را از رسوايى قيامت ، در پناه خود گيرد.
    82. سوره مباركه انفطار: كسى كه اين سوره و سوره انشقاق را بخواند، خداوند عز و جل ، او را از حاجتى محجوب نمى فرمايد و مانعى او را از خداوند عظم الشاءنه منع نمى نمايد.
    83. سوره مباركه مطففين : هر كس اين سوره را در نماز فريضه خود بخواند، از آتش دوزخ ايمن گشته آتش او را نبيند، او آتش را نبيند، بر پل جهنم نگذرد و روز قيامت او را حسابرسى نكنند.
    84. سوره مباركه انشقاق : هر كس اين سوره را بخواند، حق تعالى او را در پناه خود گيرد و نامه او را به دست راستش داده و از اصحاب يمين باشد.
    85. سوره مباركه بروج : هر كس اين سوره را در نمازهاى واجب تلاوت كند، با پيغمبران محشور مى گردد.
    86. سوره مباركه طارق : هر كس اين سوره را در فرايض خود بخواند، در بهشت ، در صف اصحاب پيغمبران باشد.
    87. سوره مباركه اعلى : هر كس سوره اعلى را تلاوت كند، به تعداد هر حرفى كه بر ابراهيم و موسى و محمد صل الله عليه و آله نازل شده است ، خداوند به او اجر دهد.
    88. سوره مباركه غاشيه : هر كس اين سوره را در نماز واجب و مستحب خود بخواند، به رحمت دنيا و آخرت پوشيده گردد.
    89. سوره مباركه فجر: هر كس اين سوره را در نمازهاى فجر بخواند، چون متعلق به حضرت سيدالشهداء عليه السلام مى باشد، در قيامت با آن حضرت عليه السلام محشور گردد.
    90. سوره مباركه بلد: هر كس اين سوره را در نمازها بخواند، در دنيا، در زمره صالحين و در آخرت با شهداء و نبيين محشور گردد.
    91. سوره مباركه الشمس : هر كس اين سوره را تلاوت كند، گويا بر آنچه خورشيد تابيده تصديق كرده و بهشت جاى او باشد.
    92. سوره مباركه الليل : هر كس اين سوره را تا چهل شب ، هر شب ، چهل مرتبه بخواند، و وقتى به آيه و ما لاءحد عنده من نعمة تجزى رسيد، سه بار تكرار كند و جهت برآمدن حاجت و وسعت روزى اثر عجيب دارد، به گونه اى كه عقل حيران بماند.
    93. سوره مباركه الضحى : هر كس اين سوره را بخواند، حق تعالى او را از جمله كسانى گرداند كه به سعادت شفاعت پيغمبر صل الله عليه و آله رسيده به آن خشنود گشته به بهشت درآيد و به شمار هر يتيمى و هر سائلى او را ده حسنه باشد.
    94. سوره مباركه انشراح : ابى بن كعب از رسول خدا صل الله عليه و آله روايت كرده است كه هر كس آن را بخواند، چون مزد كسى باشد كه مرا ملاقات كرده ، مرا از غم شاد كرده و شفاعت او بر من است .
    95. سوره مباركه تين : هر كس اين سوره را به شرط ايمان در نمازها بخواند، خداوند از او راضى شود و او را به بهشت مى برد.
    96. سوره مباركه علق : هر كس اين سوره را تا موقعى كه از دنيا برود، قرائت كند، شهيد از دنيا رفته و در صف مجاهدين فى سبيل اللّه محسوب مى گردد.
    97. سوره مباركه قدر: هر كس اين سوره را بلند بخواند، از مجاهدين است و هر كس ده بار تلاوت كند، خداوند هزار گناه او را مى آمرزد.
    98. سوره مباركه البينه : هر كس اين سوره را بخواند، از شرك ، برى است و در دين محمد صل الله عليه و آله محشور مى گردد.
    99. سوره مباركه زلزله : هر كس سوره زلزله را تلاوت كند، به زلزله دنيا و آخرت گرفتار نمى شود.
    100. سوره مباركه عاديات : هر كس اين سوره را قرائت كند، ثواب همه كسانى را دارد كه در مزدلفه براى حج جمع شده اند و با اميرالمؤ منين محشور گردد.
    101. سوره مباركه قارعه : هر كس اين سوره را بخواند، از عذاب و فتنه دجال و جهنم ايمن مى گردد.
    102. سوره مباركه تكاثر: هر كس اين سوره را در نماز واجب قرائت كند، ثواب صد شهيد دارد و در نماز مستحب ، ثواب پنجاه شهيد دارد.
    103. سوره مباركه عصر: هر كس اين سوره را در نوافل بخواند، روز قيامت ، خندان محشور گردد، تا وارد بهشت شود.
    104. سوره مباركه همزه : هر كس اين سوره را در نمازها بخواند، خداوند او را از فقر دور و رزق او را وسيع گرداند.
    105. سوره مباركه فيل : هر كس اين سوره را تلاوت كند، روز قيامت ، همه موجودات شهادت دهند كه او صالح است .
    106. سوره مباركه قريش : هر كس اين سوره را قرائت كند، خداوند روز قيامت ، او را سواره و نورانى وارد محشر كند.
    107. سوره مباركه ماعون : هر كس اين سوره را چهل و يك بار بخواند، فقر از خانه او برود، فرزندان او محتاج نشوند و خواننده آن در حفظ حمايت خدا تا روز ديگر باشد.
    108. سوره مباركه كوثر: جهت حصول توانگرى و بى نيازى از خلق ، روز چهارشنبه دو ركعت نماز حاجت خوانده پس از سلام ، چهل بار سوره كوثر بخواند. در حديثى آمده است كه هر كس اين سوره را در نمازهاى واجب و مستحب خودش بخواند، خداوند در روز قيامت از آب كوثر به او مى دهد تا بياشامد.
    109. سوره مباركه كافرون : هر كس اين سوره را در نمازها بخواند، مانند كسى است كه ربع قرآن را خوانده باشد و خداوند گناهان او و والدين او را بيامرزد.
    110. سوره مباركه نصر: هر كس اين سوره را در نمازها قرائت كند، خداوند او را در همه جا يارى فرمايد.
    111. سوره مباركه تبت : هر كس اين سوره را بخواند، ثواب ايمان به كتب آسمانى و پيغمبران را دارد.
    112. سوره مباركه توحيد: هر كس اين سوره را در نمازها بخواند، مانند آن است كه ثلث قرآن را خوانده باشد و به تعداد مؤ منين ثواب دارد و خدا جميع خير دنيا و آخرت را به او عنايت فرمايد.
    113. سوره مباركه فلق : هر كس اين سوره و سوره ناس را بخواند، خداوند به او بشارت بهشت عنايت كند و از بليات دنيا و آخرت مصون بماند. در حديثى آمده است كه هر كس سوره فلق و ناس را بخواند، گويا تمام كتاب هايى را كه خداوند آنها را بر انبياء نازل كرده خوانده است .
    114. سوره مباركه ناس : هر كس اين سوره را جهت مال دنيا، هلاكت دشمن و دفع بليات دنيا بخواند، به مراد رسد.(27)

    عکس های طبیعت/عکس های قشنگ ولذت بخش

    نحوه پرورش و نگهداری از حسن یوسف

    نحوه پرورش و نگهداری از حسن یوسف

    پرورش حسن یوسف حسن یوسف پرورشی آسان و بی دردسر دارد و در عین حال از زیباترین و معروف ترین گیاهان آپارتمانی است.

     

    حسن یوسف‌ها گیاهانی با دوامی بوده و پرورش آن‌ها ساده است. این گیاه به خاطر رنگ روشن و تنوع شکل برگ‌هایش معروف است. به لحاظ فنی این گیاهان، گیاهان همیشگی و حساسی هستند، اما معمولاً پرورش دهندگان و تولید کنندگان بذر این گیاه، آن‌ها را گیاهان سالیانه می‌دانند. حسن یوسف باید در باغچه‌ای روشن و در نور غیر مستقیم خورشید یا در مکانی نیمه آفتابی پرورش داده شود. گونه‌های کم رشد و کوتاه این گیاه (15 تا 30 سانتی م‌تر) حاشیه رنگارنگی در باغچه‌تان ایجاد می‌کند. می‌توانید از گونه بلند آن (تا90 سانتی م‌تر) به عنوان پس زمینه‌ای چشمگیر برای باغچه خود استفاده کنید.
    بسیاری از این گیاهان در برابر نور کامل خورشید دوام می‌آورند، اما در صورتی که در سایه پرورش داده شوند رنگ برگ‌ها تیره‌تر خواهد بود. این گیاه در گلدان نیز چهره بسیار زیبا و جذابی دراد.
    با جدا کردن سرگل‌ها و چیدن شاخ و برگ‌های آن، این گیاه می‌تواند سال‌ها عمر کند.
    این گیاهان عضو خانواده گزنه هستند، ولی آن‌ها را عضوی از خانواده نعناع نیز می‌دانند اما مانند گزنه‌های رایج سوزش آور نیستند.
    حسن یوسف در اندازه‌های مختلف فروخته می‌شود. گیاه کوچکی که تازه شروع به رشد کرده، ممکن است در مقایسه با گونه‌های بزرگ‌تر نسبتاً بی‌رنگ به نظر برسد و باعث شود که به سراغ گونه‌های بزرگ‌تر و جذاب‌تر بروید. هرچند ممکن است تصور کنید که گیاه جدیدتان رنگارنگ‌ترین حسن یوسف است، اما قوه نهانی نهال حسن یوسف را دست کم نگیرید! همین که نهال این گیاه به اندازه خاصی رشد کند، رنگ بیشتری به خود گرفته و ویژگی شاخ و برگ‌های آن بیشتر خواهد شد. شدت نوری که گیاه دریافت می‌کند نیز می‌تواند تاثیر مستقیمی بر رنگ شاخ و برگ‌ها داشته باشد. برخی از گونه‌ها ممکن است در نور کم بهترین رنگ را ارائه دهند و برخی دیگر در نور زیاد.
    نورهای فلورسنت که در پرورش گیاه به کار می‌رود، ظاهراً رنگ‌ها ی تیره‌تر و جذاب تری به این گیاه می‌بخشد. اگر نیاز فوری به گونه‌های بزرگ‌تر ندارید، بهتر است گونه‌های کوچک‌تر را انتخاب کنید و رشد آن‌ها را تماشا کنید.
    پرورش حسن یوسف در خانه
    حسن یوسف گیاه خانگی خوبی خواهد بود به شرطی که نور و غذای کافی دریافت کند. بهتر است گیاه‌تان را در مکانی روشن و در خاک دارای زهکشی سریع و خاک گلدان تجاری پرورش دهید. گلدان را هر روز در جایی که چندین ساعت نور روشن دریافت می‌کند (پنجره جنوبی) قرار دهید و برای اینکه برگ‌های آن رنگ خوبی داشته و پر پشت شوند، از نور مصنوعی استفاده کنید. حسن یوسف خودش را با دامنه وسیعی از دما‌ها تطبیق خواهد داد، این گیاه باید در دمای بالای 12. 7 درجه سانتیگراد نگهداری شود اما در دمای بین 21 تا 29 درجه بهترین رشد را خواهد داشت.
    خاک گیاه را به طور یکنواخت مرطوب نگه دارید ولی آن را خیس نکنید. هر ماه گیاه‌تان را با کود مایع رقیق شده (مخلوط 50 در صدی) تغذیه کنید. برای جلوگیری از تخم ریزی گیاه شکوفه‌های گل باید کنده شوند (به هر حال سرگل‌ها اهمیتی ندارند). اگر به حسن یوسف اجازه تخم ریزی بدهید، عمرش تمام شده و پژمرده می‌شود.
    برای جلوگیری از بلند شدن قد گیاه شاید لازم شود سر گیاه را بزنید. هر زمان که جوانه سر گیاه جدا شود، انرژی گیاه به سمت رشد افقی گیاه منحرف شده و گیاه‌تان پرپشت می‌شود.
    حسن یوسف گیاه بادوامی است، بنابراین می‌توانید در صورت نیاز گیاه‌تان را حتی تا سطح خاک نیز هرس کنید.
    پرورش حسن یوسف در باغچه
    تا زمانی که دمای بیرون حداقل به 10 درجه سانتیگراد نرسیده است، حسن یوسف را نباید بیرون ببرید. اگرچه حسن یوسف معمولاً در نور کامل آفتاب دوام می‌آورد، اما وقتی در بیرون از خانه پرورش داده می‌شوند رنگ برگ آن‌ها در نور نیمه سایه پر رنگ‌تر می‌شود.
    این گیاهان را در فاصله 17. 5 سانتی متر از هم و در خاک مغذی، نمناک و خوب زهکشی شده با PH خنثی یا کمی قلیایی بکارید. هر ماه به آن کود مایع همه منظوره (10-10-10) بدهید.
    برای پرپشت شدن گیاه وقتی ارتفاع گیاه به 10 تا 15 سانتی متر رسید، ساقه‌های مرکزی را بیرون بکشید و حتماً هنگام مشاهده جوانه گل‌ها، آن‌ها را بکنید. در صورت خشک شدن خاک، برگ‌های آن پژمرده خواهد شد، اما معمولاً بعد از دادن آب به گیاه خیلی زود بهبود می‌یابد. گیاه‌تان را هنگام کشت کاملاً آبیاری کنید و سپس تمام بستر آن را برای حفظ رطوبت مالچ پاشی کنید. مالچ همچنین به گرم کردن و حفظ گرمای خاک کمک کرده و در نتیجه به گیاهانتان کمک می‌کند تا در خانه جدیدشان ثابت شوند.
    مواظب شپشک‌های آردآلود (mealy bug)، شته، مگس سفید ونیز حلزون‌ها باشید.
    تکثیر حسن یوسف‌های جدید
    پرورش حسن یوسف از بذر واقعاً آسان و سریع است. بذرهای این گیا ارزان بوده، به آسانی در دسترس هستند و ظرف تنها 2 هفته جوانه زده و اولین رنگ‌های خود را نمایان می‌کنند. یکی دیگر از مزیت‌های پرورش حسن یوسف به این شیوه این است که هر پاکت گیاه حاوی رنگ‌های بسیار متفاوتی هستند. بذر‌هایی که از تولید کننده‌های مختلف گرفته شده، ممکن است دارای گونه‌های پیوندی مختلف نیز باشد. اگر قصد دارید از حسن یوسف به عنوان گیاه خانگی استفاده کنید، بذر آن را در هر موقع از سال می‌توانید در خانه بکارید. اگر می‌خواهید نهال آن را در باغچه بکارید، باید کشت آن را حداقل 10 روز قبل از اولین یخبندان در خانه شروع کنید تا زمانی که می‌توانید آن در بیرون از خانه بکارید، به خوبی رشد کرده باشد. بذر حسن یوسف بسیار کوچک است. آن‌ها را باید در لایه‌ای از خاک گلدان مرطوب و استریل شده در سینی کم عمق بکارید و سپس با لایه نازکی از خاک لطیف روی آن را بپوشانید. بهتر است برای حفظ رطوبت تا زمان جوانه زدن بذر‌ها این سینی را با یک صفحه شیشه‌ای یا پلاستیکی بپوشانید.
    سینی را در مکانی گرم (18 تا 24C) و روشن (نه نور کامل) قرار دهید. وقتی که نهال‌ها به اندازه کافی بزرگ شدند که بتوان به آسانی با آن‌ها کار کرد، باید آن‌ها را جدا کنید و در گلدان‌های مجزا بکارید.
    به برگ نهال دست بزنید، هرگز ساقه آن را به دستتان نگیرید!
    بعد از سپری شدن تمام خطرهای فصل یخبندان می‌توانید گیاه را بیرون از خانه قرار دهید.
    قلمه زدن حسن یوسف
    تکثیر حسن یوسف‌های تازه از طریق قلمه زدن، تقریباً به آسانی پرورش این گیاه از طریق بذر است. با قلمه زدن در هر زمانی از سال می‌توانید گونه یکسانی از حسن یوسف مورد علاقه‌تان را خلق کنید. اگر در فصل پاییز قلمه بزیند، قبل از یخبندان کشنده می‌توانید آن را به عنوان گیاه خانگی پرروش داده و ماه‌های زمستانتان را درخشان کنید.
    در ماه اسفند یا فروردین چند قلمه بزنید و آن‌ها را پرورش دهید تا وقتی هوا گرم شد به باغچه منتقلشان کنید.
    حسن یوسف‌های مسن‌تر معمولاً برگ‌های کمتری دارند و به تدریج کمرنگ می‌شوند. تکثیر از طریق قلمه زنی گام بزرگی در جهت تازه کردن گیاهان پیر‌تر است. قلمه کوچک خیلی زود تبدیل به گیاه بهتری خواهد شد.