۱-فیروزه

ویژگیهای زمین شناسی و توصیفی

به گمان زیاد کهن ترین پیشینه کاربرد فیروزه در ایران بوده است. در سال 1966 در فرانسه مجسمه یک گوسفند از فیروزه در موزه هنر 7000 ساله ایران به تماشای عموم گذاشته شد. این موضوع نشان می دهد که تاریخ استخراج و کاربرد فیروزه به بیش از 7000 سال می رسد. در دیگر نقاط جهان، کهن ترین پیشینه کاربرد فیروزه به 3400 سال پیش از میلاد مسیح می رسد. فراعنه مصر این سنگ زیبا را از معادن شبه جزیره سینا استخراج می کردند و در زینت آلات خود به کار می بردند و بدین سان شاید استخراج فیروزه یکی از کهن ترین استخراج کانی ها در جهان باشد. ولی از همان زمانهای باستانی بهترین و مطلوب ترین فیروزه در معادن ایران به دست می آمد. در گذشته های دور فیروزه برای ساختن مواد آرایشی، جواهرات و طلسم به مقدار زیاد مورد استفاده قرار می گرفت و به تندی رو به پایان نهاد. پایان سده هجدهم و آغاز سده نوزدهم میلادی نگین های فیروزه به رنگ آبی آسمانی هواخواه فراوان داشت.
واژه فیروزه یا سنگ ترکی که در فرهنگ غرب به کار می رود از این روست که در گذشته صادرات آن از ایران و سایر کشورهای خاورمیانه از راه ترکیه به اروپا انجام می گرفته است. تا سال 1911 میلادی که بلورهایی از جنس فیروزه در ایالت ویرجینیا در آمریکا یافت شد، تصور بر این بود که این کانی اصولا دارای بلور نیست و به شکل آمورف در طبیعت یافت می شود.
فیروزه به رنگهای آبی آسمانی، آبی مایل به سبز، سبز، سبز مایل به زرد و خاکستری مایل به سبز دیده می شود. رنگ آبی آسمانی مرغوبیت فیروزه و بر عکس سبز مایل به زرد، نامرغوبی آن را نشان می دهد. بر روی هم فیروزه فسفات آبدار مس و آلومینیوم است و رنگ آبی آن به علت وجود یون مس در ترکیب کانی است. چنانچه آهن سه ظرفیتی جانشین آلومینیوم شود رنگ کانی مایل به سبز یا سبز می شود.
فیروزه در سیستم تری کلینیک متبلور می شود. ولی بیشتر نمود نامتبلور دارد و به صورت رگه و دانه های پراکنده در درون سنگ میزبان یافت می شود بیشتر نهان بلور است. رنگ فیروزه ممکن است به تدریج تغییر کند و به این ترتیب ارزش آن کاهش می یابد. قرار گرفتن کانی به مدت زیاد در نور شدید یا حرارت باعث رنگ پریدگی و در نتیجه کم ارزش شدن کانی می شود. در حرارت 250 درجه سانتی گراد رنگ آبی فیروزه به رنگ سبز مات تبدیل می شود. تغییر رنگ در نگین فیروزه در نتیجه تابش نور آفتاب، تبخیر آب طبیعی موجود در فیروزه و یا حتی در اثر مواد شیمیایی موجود در مواد آرایشی بانوان نیز رخ می دهند. از همین روست که هنگام شستن دست ها بهتر است انگشتر فیروزه را از انگشت بیرون آورد. خلل و فرج طبیعی موجود در کانی فیروزه که با تزریق روغن یا پارافین و یا مواد پلاستیک مایع پر می شود، فیروزه را سخت تر می کند. کانی فیروزه به آسانی کثیف و گرد آلود می شود. بازدم تنفسی بر آن اثر نامطلوب می گذارد و چنانچه مدت زیادی در آب بماند جلای آن کاهش می یابد. چربی و روغن مالیده شده بر سطح فیروزه خلل و فرج آن را پر می کند و به تدریج گرد و غبار موجود در هوا به وسیله ذرات چربی جذب می شود و جلای فیروزه را از میان می برد. چنانچه نفوذ روغن بر ژرفای آن کشیده شود ممکن است که کانی خاصیت جلاپذیری و صیقل دوباره نیز از دست بدهد. چنانچه کانی فیروزه در شعله حرارت داده شود هماه با جرقه شکسته می شود که نشانه خروج آب از آن است. نمونه هایی از این کانی در اسدکلریدریک و اسید نیترک محلول است.
کانی های همراه فیروزه بیشتر لیمونیت، کوارتز، فلدسپات و کائولن هستند. سنگ میزبان این کانی به طور معمول سنگهای آتشفشانی هستند. در اثر هوازدگی سنگ میزبان، فیروزه نیز رنگ خود ا از دست می دهد و از این رو برای بهره برداری نمونه های مرغوب این کانی باید در سنگ هوازده به دنبال آن گشت.رنگ آبی خالص در فیروزه کمیاب است و بیشتر در این سنگ، رگه های قهوه ای رنگ از کانی لیمونیت دیده می شود و یا به رنگ خاکستری سیر است که به دلیل در بر گرفتن داده های ریز ماسه سنگ و یا رگه های سیاه اکسید منگنز و یا یشم سبز توسط این سنگ گرانبهاست. فیروزه ممکن است با کانی های مالاکیت و کریزوکولا تشکیل توده های به هم فشرده و آمیخته را بدهد. فیروزه به صورت توده های فشرده یا عدسی های جدا از هم درون شکاف سنگها به صورت گرد یا قلوه ای شکل نیز یافت می شود. به طور معمول رگه های فیروزه نزدیک به 2 سانتی متر ستبرا دارند.
به دلیل خلل و فرج فراوان در توده فیروزه می توان برای خوش رنگ کردن آن نمکهای مس و آنیلین استفاده کرد. انواع بدلی فیروزه، اغلب کلسدونی یا مولیت رنگ شده اند. قطعات خرد یا پودر شده فیروزه را به کمک چسبهای مخصوص در پرس می توان شکل داد و از شیشه و سرامیک و پلاستیک در ترمیم آن استفاده کرد. نگین های شبیه فیروزه در بازار موجود است و به نامهایی مانند فیروزه همبرگر و نئولیت و فیروزه جدید خوانده می شوند. کانی هایی مانند آماتریکس آمازونیت (فلدسپار)، کریزوکولا (سیلیکات آبدار مس)، همی مورفیت، لازولیت، ادونتونیت، سرپانتین، اسمیت زونیت و واریسیت همسانی هایی با فیروزه دارند.

فیروزه در ایران

به علت معروفیت فیروزه نیشابور و قدمت استفاده از این کانی در ایران در هر نقطه ای از جهان، واژه فیروزه با نام ایران همراه است. فیروزه یکی از سنگهای گرانبهاست که در عهد باستان در ایران شناخته شده و از معدن نیشابور استخراج می شده است. برخی از کتب جواهر، کشف آن را به حضرت اسحاق نسبت داده اند. از کتیبه بنیاد کاخ داریوش کبیر در شوش معلوم می شود که در آن تاریخ فیروزه اخشائین نامیده می شود و از خوارزم برای زینت آلات کاخ آورده شده بود.
در دوره ساسانیان از فیروزه غیر از انگشتر و گوشواره ظروفی برای دربار اسلاطین تهیه می شده و تنسوخ ناصر در این باره می نویسد: " گویند وقتی آلب ارسلان پارس را گرفت از قلعه استخر قدیمی فیروزه به دست او آورده اند که دو من مشک و عنبر در وی می گنجید. نام جمشید به خط یزدان پرستان، آن قدح نوشته بودند."

فيروزه در عقايد ملل جهان

بومیان آمریکای جنوب غربی فیروزه را به معنای با ارزشترین و والاترین چیز دنیا، می نامند و معتقدند که رنگ آبی فیروزه منسوب به بهشت و سبز آن به زمین منسوب است. در قرن سیزدهم تصور بر این بود که دارنده فیروزه هیچگاه از اسب به زمین نمی افتد. هندیان بر این باورند که فیروزه شادی و نیک بختی را به ارمغان می آورد. فیروزه سمبل موفقیت و شادکامی و آینده نیک است و عشق و سلامتی و زیبایی را به ارمغان می آورد، در مراسم و تشریفات به کار می رود و دوستان جدید را به همراه دارد و هدیه ای بی نظیر است.
پراكندگي جهاني

بهترين فيروزه ها به رنگ آبي آسماني در ايران است.در تبت فيروزه هاي سبز داراي ارزش زيادي هستند ديگر مناطقي كه فيروزه در آنها وجود دارد عبارتند از آمريكا در ايالت هاي نوادا،كلرادو،آريزونا فيرزو هاي آمريكا روشن تر از فيرزوه هاي مكزيكي وايراني چون متخلخل ترند.در روسيه، انگلستان،شيلي واستراليا هم موجود مي باشند.
تاثير بر بدن
سنگ فيروزه به عوارض عملكردهاي نادرست كبد و غدد كمك مي كند. چشم ها را نيرو مي بخشد و بر عليه بيماريهاي چشم و اصلاح گردش خون موثر است. درد گلو، التهابات ريوي و بيماريهاي دستگاه تنفسي را درمان مي كند. در برابر افسردگيها مفيد است و قلب را تقويت مي كند.
فيروزه براي همه بيماريها كه بر اثر كمبود مواد غذايي و تغذيه بد ايجاد مي شوند مانند آناروكسي بكار مي رود. معمولا هنگام پارگي رباطها و تاندونها، جريان خوني را در بافتهاي عضلاني زيادتر مي كند. همچنين بخاطر درخشش آن شادي آور است و اثري سودمند بر روي كمبود اكسيژن، مسموميت هاي خوني و استرس دارد. سنگ فيروزه كمك موثري به درمان نواحي از بدن كه تحت هجوم ويروس ها و باكتريها هستند يا نواحي آلوده نيز مي كند. گفته شده است كه فيروزه از عملكرد و شفابخشي بيكران خود آگاهي ندارد. همچنين داراي اهميت زيادي است كه بدانيد در كاربرد اين سنگ چنانچه رنگ خود را از دست بدهد يا اينكه خرد شود،‌اين بدان معناست كه تمام نيرويش را براي شما از دست داده است. بنابراين بايد بلافاصله آن را در خاك بصورت خشك قرار دهيد تا آنجا استراحت كند.


اثر بر روح و روان: فيروزه سنگي توانمند و حامي به شمار مي رود. به ويژه فرض شده است كه اسب و سواركار را از سقوط ناگهاني در امان نگه مي دارد. همچنين در زمان مسافرت از شخص حمايت مي كند. اين سنگ باعث شادي و نشاط در افراد غمگين و افسرده مي شود و به آنها نيروي لازم براي به انجام رساندن كارهاي سخت را با ظرافت و چابكي منتقل مي كند. اين سنگ باعث اعتماد به نفس مي شود و جرات لازم براي بيان استدلالهايمان را به طور مختصر و با اطمينان خاطر در كنفرانسها در ما ايجاد مي كند. شخص را در برابر خواب هاي آشفته و كابوسها حمايت مي كند. نيرو و ارتعاشات منفي،‌ مضر و آشفته را از ما دور مي كند و حتي مي تواند جذب كننده باشد.

طبقه چاكرا: فيروزه متعلق به چاكراي گردن و گلو است.
خصوصيات: اتومبيلرانان و مسافران بايستي اين سنگ را با خود داشته باشند، زيرا آنها را در برابر حوادث و سرنوشت حمايت مي كند. هر روز فيروزه را به مدت 10 دقيقه بر روي چاكراي گردن بچه هايي كه حمام كرده اند قرار دهيد.

فروش و نگهداري: سنگ فيروزه در بازار فروش قابل دسترس است و به صورت هاي نتراشيده، صيقلي، داخل زنجير و جواهر يافت مي شود. بدون شك انواع گوناگون و بسيار زيبايي از آن در آريزونا ديده مي شود. بسيار داراي اهميت است كه شما هر روز به موقع سنگتان را تخليه كنيد. اين سنگ بسيار حساس و آرام است و اين براي اين است كه نبايد با آب آن را تميز كنيد، اما نمي توانيد توسط نمك درياي خشك اينكار را بكنيد .بهتر است فواصل تميز كردن را بيشتر كيد. صابون، محصولات شيميايي و ديگر مواد فيروزه را خراب مي كنند، بنابراين از استفاده آنها اجتناب كنيد. 
 
                                            توپاز 
 
                                   ویژگیهای زمین شناسی و توصیفی                                         
توپاز در حقيقت كاني قسمتي است كه در زيورآلاتي چون دست بند،گردبند،مدال وبه عنوان نگين انگشتري به كار مي رود.در موزه ها وكلكسيون ها نگهداري مي شوندونوع مرغوب آن را سيلان مي گويند.
به دليل ويژگيهاي نوري ،اين كاني در صنعت نيز كاربرد دارد.هر چند كاربري آن به عنوان سنگ زينتي بسيار شايان توجه اين كاني در صنعت نيز كاربرد دارد.هر چند كاربري آن به عنوان سنگ زينتي بسيار شايان توجه تر از كاربري صنعتي آن مي باشد.
نام اين كاني ريشه در زبان سانسكريت داشته واز كلمه توپاز (topas) كه به معناي آتش مي باشد گرفته شده است.برخي از محققين اعتقاد دارند نام آن از جزيره اي كه در گذشته توپازوس،نام داشته واكنون سست جان ويا زبيرگت خوانده مي شود و در درياي سرخ قرار دارد،گرفته شده است.كاني توپاز احتمالاً در زبان عربي با نام زبرجد ودر زبان پارسي احتمالاً گركند ناميده مي شود .


خاستگاه زمين شناسي توپاز

اين كاني معمولاً به صورت تك بلور ديده مي شود وتوده هاي بلورين دانه ريز يا درشت آن به وفور يافت مي شود.در حقيقت محل اصلي پيدايش توپاز پگماتيت هاي وابسته به توده هاي نفوذي اسيدي تا متوسط مي باشد ودر پگماتيت هايي كه غني از مواد فومرولي هستند اين كاني بهتر تشكيل مي شود. توپاز از سيالهاي فلئوداري تشكيل مي شود كه در طي مراحل پاياني انجماد سنگهاي آذرين سيليسي منشاء گرفته اند.توپاز در كاواك هاي گدازه هاي ريوليتي وپگماتيت هاي گرانيتي به ويژه در انواع قلع دار و رگه هاي هيدروترمالي نيز يافت مي شود و كاني هاي همراه آن تورمالين،بريل، كاستريت ،كوارتز،ميكا،فلدسپات،آپاتيت،بروكسيت،فلوريت وكاني هاي تنگستن مي باشد.فلزات رنگ زا در توپاز در انباشته هاي مختلف متفاوت است.
توپاز و جواهر سازی

برخی نمونه های توپاز به دلیل رنگهای زیبا، درخشندگی بالا، شکل کامل و از همه مهمتر تراش هنرمندانه و زیبای بلور بسیار جذاب می باشند. نگین توپاز معمولا با تراش زمرد گونه یا تراش قیچی وار مزین می گردد و نگین های توپاز بی رنگ با فرم تراش برلیانی تهیه می گردند. توپازها دارای ناخالصی های مختلف و زیادی هستند. پاره ای از این ناخالصی ها عبارتند از: آپاتیت، آکوامارین، بریل، برازیلیانت، کریزوبریل، سیترین، برلیان، فلوریت، کنزیت، اورتوکلاز، یاقوت سرخ و کبود، تورمالین و زیرکن.
بلور توپاز به دلیل رخ کامل به سختی تراش داده می شود، زیرا احتمال تورق آن وجود دارد و جلا دادن نگین های تراشیده شده و سوار کردن آنها بر روی پایه های فلزی مهارت و دقت هنرمندان جواهر ساز را نیاز دارد.
معروفترین توپاز یک نمونه به نام براگانزا می باشد که به وزن 1640 قیراط جزء جواهرات تاج پادشاه کشور پرتقال است و تا مدتها تصور می شد که یک برلیان بسیار درشت و بی نظیز باشد. نمونه زیبایس دیگری از توپاز در مجموعه گنجینه سبز (از مهمترین کلکسیونهای جواهرات) در شهر درسدن (Dresden) آلمان وجود دارد که در نوع خود بی نظیر است. در موزه اسمیت زونیت واشنگتن نیز نگین های تراشیده بسیار زیبایی به معرض نمایش گذاشته شده است.


نگهداری توپاز

همچون سایر سنگهای قیمتی باید از توپاز در برابر خراشیده شدن و برخورد با اجسام نوک تیز محافظت کرد. همچنین باید از تماس آن با اسید سولفوریک که باعث تخریب شیمیایی کانی می شود جلوگیری کرد. توپاز را نباید در درجه حرارت های بالا قرار داد به عنوان مثال از قرار دادن توپاز در نزدیکی دستگاههای گرمایش باید اجتناب نمود. هیچ گاه نباید توپاز را در منزل با مواد پاک کننده آلتراسونیک تمیز نمود. بهترین روش برای تمیز نمودن توپاز در منزل شستشوی آن با آب گرم و صابون است.
توپاز در عقايد ملل جهان

توپاز آبی موجب از بین رفتن آلام و دردهای جسمانی می شود. قرار دادن آن درون رختخواب، خوابی بدون کابوس و با آرامش را متضمن می شود. گذشتگان معتقد بودند که توپاز دمای آب در حال جوش را کنترل می کند و نیز غضب و خشم را به آرامش مبدل می سازد.
در قرون وسطی توپاز به طبقه اشراف و روحانیون تعلق داشت. در قرن سیزدهم اعتقاد بر این بود که شخصی که دارای توپاز با شاهین حکاکی شده بر روی آن باشد لطف پادشاه شامل حالش خواهد شد. همچنین در گذشته بر این باور بودند که توپاز قدرت ذهنی را افزایش و موجب دانایی و فراست شده و بیماریهای روحی را مداوا می کند.
پراكندگي جهاني

توپازها در حفره هاي سنگهايي مانند گرانيت يا ريوليت ودر دايكهاي پگمانيتي موجود است.توپازهاي قهوه اي – شرابي در برزيل وجود دارد كه بر اثر گرما مي تواند به سنگ صورتي جذابي تبديل شود.توپازهاي آبي وسفيد نيز در برزيل وجود دارد.از ديگر مناطقي كه توپاز در آنها مشاهده مي شود تاسمانيا كوئيزلند،روسيه ،اكثر كشورهاي آفريقايي ،سريلانكا،برمه و ژاپن است.توپازهاي با درجه كيفيت پايين، در ايرلند شمالي وكوه هاي اسكاتلند و سواحل انگلستان قابل مشاهده است.