جنبش گهواره خواب طفل را سازد گران
از تزلزل بیش محکم می شود بنیان ما                        « صائب تبریزی »


امتحانات میان دوره ای تازه تمام شده بود که دانشجویی در محوطه ی دانشگاه جلوی یکی از دوستان اساتید را گرفت. استاد از او درباره ی امتحانات سوال کرد و او ابراز داشت: « هیچ کدام مشکل نبود... به جز امتحان یکی از استادان که قبول شدن در آن، کار حضرت فیل است!!! باور کنید استاد، مجبورم یه عالمه مطالعه کنم تا فقط نمره ی قبولی بگیرم و رفوزه نشوم . »


استاد پرسید : « از این همه مطالعه ای که به خاطر این استاد سخت گیر می کنید، بیش تر یاد می گیرید یا از مطالعه به خاطر استادان دیگری که زیاد سخت گیر نیستند؟»


« ... راستش ... بله ... فکر می کنم  درس این استاد را بیش تر از درس استادان دیگر درک می کنم . اما نمی دانم آیا این همه سختگیری واقعاً لازم است ؟ »


استاد پرسید : « آیا تا به حال چاقو تیز کرده ای ؟ »


پاسخ داد : « بله استاد، تیز کرده ام ... موقعی که همراه خانواده ام به گردش دسته جمعی رفته ایم، پدرم این کار را به من یاد داده است . »


استاد پرسید : « برای تیز کردن چاقو از سنگ استفاده کرده ای یا حوله ؟ »


« حوله ؟ چاقو را که نمی شود با حوله تیز کرد، استاد ! »


« دقیقاً همین طور است . چاقو را نمی توان با حوله تیز کرد . چاقو را می توان با مالیدن به یک سطح سخت تیز کرد، طوری که به اندازه ی کافی برنده شود تا بتواند به هدف اصلی خود که بریدن است، جامه ی عمل بپوشاند .

انسان ها را نمی توان به کمک سطوح نرم، تیز کرد . آن ها را فقط با سطوح سخت مسائل و مشکلات می توان به اندازه ای تیز کرد که در زندگی از « برش » لازم برخوردار باشند . و بتوانند به وظایف خود در زندگی جامه ی عمل بپوشانند . »


( برایان کاوانو – شما عظیم تر از آنی هستید که می اندیشید – جلد سوم )