ژن‌هايي كه باعث ريزش مو مي‌شوند، فوايد خاصي دارند
پايان كابوس كچلي
زندگي رمزورازهاي مختلفي دارد. يكي از اين اسرار را مي‌توان در همه جا ديد، در خانه، محل كار، رستوران و... اين مشكل ميليون‌ها مرد در سراسر جهان است. براي پيدا كردن آن، فقط كافي است نگاهي به آينه بيندازيد. درست است. منظور ما سر بي موي شماست! جالب است بدانيد، كچلي براي خيلي از مردان عمده‌ترين مشكلي است كه براي رفع آن به پزشك مراجعه مي‌كنند. تاكنون،‌ مانع اصلي براي پيدا كردن راه‌حل، دانش ناقص ما از علت اوليه ريزش موي مردانه بوده است، اما يافته‌هاي جديد خبرهاي خوبي براي مردان دارد.

اگر موي سر مردان فوايدي همچون محافظت در برابر نورخورشيد و گرما و همچنين زيبايي را به ارمغان مي‌آورد، پس چرا ژن‌هاي مربوط به ريزش موي مردانه با موفقيت از نسلي به نسل ديگر منتقل مي‌شوند؟ چرا ژن ريزش موي مردانه طي دوران مختلف حذف نشده است؟

در 30 سالگي يك چهارم مردان كم‌كم دچار ريزش مو مي‌شوند. ريزش موي مردانه از يك الگوي قابل پيش‌بيني تبعيت مي‌كند. ابتدا موهاي دوطرف پيشاني شروع به ريزش مي‌كنند و سپس نوبت به وسط سر مي‌رسد و كل موها به مرور مي‌ريزند. يكي از اولين سرنخ‌ها در رابطه با اين موضوع توسط دانشمند يوناني به نام هيپوكراتس كشف شد. او مشاهده كرد كه افراد اخته دچار ريزش مو نمي‌شوند.

امروزه مي‌دانيم كه توليد مقادير بالاي هورمون تستوسترون در داخل و اطراف ريشه مو يكي از علل شروع ريزش آنهاست.

موهايي كه در عقب سر قرار دارند، گيرنده‌هاي كمتري براي تستوسترون دارند و به همين دليل در برابر تاثير هورمون مقاوم‌ترند و ديرتر مي‌ريزند. تستوسترون در بدن به دي هيدروتستوسترون تبديل مي‌شود كه مانع توليد موهاي ضخيم و بلند توسط ريشه مو شده، در عوض باعث رشد موهايي كوتاه و باريك مي‌شود، درست مانند موهايي كه روي سر نوزاد رشد مي‌كنند، اما بايد بدانيد كه تستوسترون تنها قسمتي از داستان ريزش مو را به خود اختصاص مي‌دهد و يافته‌هاي جديدتر خبر از تاثير عوامل ديگري مي‌دهند.

در حالت عادي ريشه مو چرخه رشد و سكون را طي مي‌كند. در دوره رشد سلول‌هاي بنيادي و اجدادي كه در بستر ريشه مو قرار دارند، بزرگ‌تر و تقسيم مي‌شوند و ساخت موي جديد را شروع مي‌كنند. دانشمندان با مقايسه ريشه مو در نواحي مودار و بي‌موي سر انتظار داشتند كه در نواحي در حال ريزش خبري از سلول‌هاي بنيادي و اجدادي نباشد، اما نتايج به دست آمده آنان را شگفت‌زده كرد.

شايد بي‌مويي يك سازگاري فيزيولوژيك باشد. بي‌مويي موجب مي‌شود تا نور خورشيد از طريق پوست در افراد مسن بيشتر جذب شود و درنتيجه ويتامين D بيشتري ساخته شود

با وجود اين كه سلول‌هاي اجدادي در نواحي بي‌مو وجود نداشتند، اما سلول‌هاي بنيادي زيادي در اين نواحي ديده شد، البته آن طور كه به نظر مي‌رسيد، تنها مشكل فعال نشدن آنها براي شروع ساخت مو است.

سلول‌هاي بنيادي اين توانايي را دارند كه تقريبا به هر نوع سلولي كه مي‌خواهند تبديل شوند و اگر بتوانيم راهي براي تحريك ژن‌هاي مربوط به تبديل آنها به سلول مو پيدا كنيم، مي‌توانيم باعث خشنودي همه مردان بي‌مو شويم. سال گذشته با روياندن مو در شرايط آزمايشگاهي، دانشمندان توانستند يك قدم به اين آرزو نزديك‌تر شوند. البته روياندن مو روي سر انسان بسيار دشوار‌تر از شرايط آزمايشگاهي خواهد بود.

اما چرا سلول‌هاي بنيادي مردان بي‌مو نمي‌توانند به سلول‌هاي اجدادي تبديل شوند؟ دانشمندان دريافته‌اند كه در موش‌هاي آزمايشگاهي، پيام لازم براي تبديل سلول‌ بنيادي به اجدادي توسط چربي اطراف ريشه مو صادر مي‌شود. لايه چربي در پوست سر مردان و موش‌هاي بي‌مو نازك‌تر از همتاهاي مودار آنهاست. همچنين محققان دريافته‌اند، ماده‌اي به نام پروستاگلاندين D2 كه غلظت آن در نواحي بي‌مو بيشتر است، از فعال شدن سلول‌هاي بنيادي جلوگيري به عمل مي‌آورد. اين دو علت تاكنون به عنوان علل فيزيولوژيك ريزش مو در مردان شناخته شده و دانشمندان اميدوارند تا پس از شناخت علل ديگر بتوانند از ريزش موي مردانه جلوگيري كنند.

همان طور كه گفتيم مو براي مردان فوايدي همچون محافظت سر در برابر نور خورشيد، حفظ گرما و زيبايي را به همراه دارد. پس چرا ژن ريزش مو تاكنون توسط انتخاب طبيعي حذف نشده است؟ از آنجا كه امروزه مي‌دانيم ريزش مو مي‌تواند از هر مو والد به ارث برسد، هنوز نمي‌توانيم جواب درستي براي اين سوال پيدا كنيم.

درمان‌هاي ريزش مو

شايد برايتان جالب باشد كه بدانيد كلاه‌گيس از حدود 5 هزار سال قبل در ميان آشوري‌ها، سومري‌ها، آريايي‌ها و يوناني‌ها رواج داشته است.

همچنين اين اقوام از داروهاي گياهي براي جلوگيري ريزش مو استفاده مي‌كردند. مصريان باستان يكي از كهن‌ترين درمان‌ها را در 3500 سال قبل ثبت كرده‌اند كه شامل تركيبي از اكسيد آهن، سرب، پياز، مرمر سفيد، عسل، چربي مار، كروكوديل، اسب آبي و شير به همراه جادوي خداي خورشيد بوده است.

از آن پس تاكنون انواع توصيه‌هاي ضد ريزش موي خنده‌دار رواج يافته است. مثل خوابيدن روي تخت شيبدار، بلند نگه داشتن موها، كوتاه نگه داشتن موها، ماساژ سر با فلفل قرمز، نفت سفيد و اسيد كربوليك، استفاده از كلاه مكشي، استفاده از شانه الكتريكي، تزريق موم گرم به زير پوست سر، ريختن چاي سرد روي سر و ماساژ سر 
با آبليمو.

امروزه كاشت مو يك انتخاب شناخته شده است. در اين روش موها از قسمت پرموتر سر خود فرد يا يك فرد ديگر به نواحي بي‌مو پيوند مي‌شوند. كاشت موهاي مصنوعي نيز هم‌اكنون ممكن شده است.

مصرف پروپسيا يك راه ديگر است كه تاثير كمتري دارد. اين قرص توسط شركت مرك ساخته شده كه اثر ضد موي تستوسترون را به صورت موضعي كاهش مي‌دهد.

ماينوكسيديل داروي ديگري است كه مصرف آن شايع‌تر است. اين دارو جريان خون را افزايش مي‌دهد و آنزيم‌هاي سازنده پروستاگلاندين را كه برخي از آنها موجب افزايش رشد مو مي‌شوند، فعال مي‌كند. ماينوكسيديل مي‌تواند باعث رشد موهاي كوتاه و باريك (همانند موهاي نوزاد)‌ نيز بشود كه علت آن هنوز ناشناخته است.

يافته‌هاي جديد در زمينه ريزش مو، ظهور درمان‌هاي جديد را نويد مي‌دهد. محصولاتي كه هنوز به بازار عرضه نشده‌اند، هدف‌شان اين است كه سلول‌هاي بنيادي اطراف ريشه مو را در مردان بي‌مو فعال كنند. برخي دانشمندان پا را فراتر گذاشته‌اند و از «پايان ريزش مو» حرف مي‌زنند. ما در جهاني زندگي مي‌كنيم كه ممكن است هر چيزي را درمان كنيم، حتي ريزش مو.

سوال‌هاي بي‌جواب

شايد بي‌مويي براي بقا فوايدي داشته كه همچنان دوام آورده است. يك نظريه اين است كه بي‌مويي نشان دهنده غلبه فرد بر وضعيت است. سر بي‌مو مي‌تواند نشان دهنده هيجانات دروني فرد باشد، مثلا قرمزي همراه با عصبانيت. در طبيعت، قرمز اغلب رنگ غلبه است. بنابراين يك سر قرمز به شما مي‌گويد «كاري به كارم نداشته باشيد!»

البته افراد غالب لزوما بي‌مو نيستند. بسياري از رهبران در دوران مختلف پرمو بوده‌اند. چيزي كه هست، بيشتر ما براي رهبران كم مو تبعيض قائل مي‌شويم. به عنوان مثال، بيشتر افرادي كه در ايالات متحده در انتخابات پيروز مي‌شوند، از افراد مودار هستند. در عين حال، برخي افرادي كه دچار ريزش مو مي‌شوند آن را پنهان مي‌كنند، مثل جوليوس سزار كه گفته مي‌شود، مبتكر شانه‌كردن مو از نواحي مودار روي نواحي بي‌موست. يك نظريه ديگر بر اين باور است كه بي‌مويي يك نشان اجتماعي براي بلوغ فكري، فرزانگي و بزرگي است. طبق تنها مطالعه‌اي كه روي اين نظريه تا امروز انجام شده، مردان بي‌مو در نظر خانم‌ها بالغ‌تر با پرخاشگري كمتر و همچنين مسن‌تر و با جذابيت‌ كمتر ديده مي‌شوند. سوال تكاملي كه در اين ميان مطرح مي‌شود اين است كه چرا ژن‌هايي كه مسئول چنين پيام‌هايي هستند، بقا پيدا مي‌كنند؟

شايد بي‌مويي يك سازگاري فيزيولوژيك باشد. يكي از مطالعات اخير بيان كرده است كه بي‌مويي موجب مي‌شود تا نور خورشيد از طريق پوست در افراد مسن بيشتر جذب شود و در نتيجه ويتامين D بيشتري ساخته و از سرطان پروستات پيشگيري شود.

اين نكته جالبي است. البته هنوز مقايسه سرطان پروستات در مردان مودار و بي‌مو انجام نشده است. ممكن است ژن‌هايي كه باعث ريزش مو مي‌شوند، فوايد خاص خودشان را داشته باشند كه هنوز ناشناخته باقي مانده است.